فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۴۱ تا ۲٬۵۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین مشارکت روستایی و وضعیت فقر در ابعاد متفاوت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سطح دهستان سراوان واقع در شهرستان رشت در استان گیلان می باشد. متغیرهای پیش بین تحقیق را مشارکت در ابعاد متفاوت اجتماعی، سیاسی و خدماتی کالبدی، شیوه نگرش به مشارکت و شیوه عمل به مشارکت و متغیر ملاک را فقر در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تشکیل می دهد.
روش: نوع تحقیق به صورت کاربردی-توسعه ای است و روش مطالعه اسنادی، تحلیلی و پیمایشی است. جهت تکمیل اطلاعات موجود از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. به منظور بررسی مؤلفه های فقر در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به رابطه بین این دو متغیر مشارکت و فقر با استفاده از مدل رگرسیون چند گانه در نرم افزار SPSS صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق کل خانوار روستایی دهستان سراوان است، با استفاده از جدول مورگان تعداد۳۷۰ نمونه انتخاب شد.
یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از این موضوع است که بین فقر در ابعاد مختلف و میزان مشارکت رابطه وجود دارد؛ به این معنی که به ازای افزایش هر واحد در مشارکت به میزان ۶۴۹/۰ واحد در ابعاد اجتماعی فقر، ۷۵۶/۰ واحد در ابعاد اقتصادی و ۷۲۸/۰ واحد نیز در ابعاد سیاسی فقر کاهش پیدا می کند؛ به عبارتی، با افزایش هر یک از شاخص های مشارکت، شیوه عمل به مشارکت و نحوه نگرش نسبت به مشارکت در بعد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، فقر کاهش پیدا می-کند.
محدودیت ها و راهبردها: از جمله محدودیت های سر راه تحقیق در این پژوهش آشنانبودن و ترس روستاییان از روند مشارکت بوده است.
اصالت و ارزش: با توجه به این پژوهش می توان به این نتیجه دست یافت که روستاییان می توانند در سرنوشت خودشان نقش بسزایی داشته باشند. بنابراین، باید جهت توان مندسازی آن ها و دخیل کردنشان در امر مشارکت کوشا بود.
تأثیر تراکم جمعیتی بر شاخص های کیفیت زندگی شهری نمونه مطالعه: منطقه 3 کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال گسترش شهرنشینی، شاهد شکل گیری نواحی با تراکم جمعیتی بالا در کلان شهرها هستیم که با مسائلی همچون شلوغی، کاهش سرانه خدمات و غیره درگیرند؛ بنابراین ضرورت دارد تأثیر تراکم جمعیتی بر شاخص های کیفیت زندگی مورد ارزیابی قرار گیرد تا بر مبنای آن بتوان اصلی ترین شاخص های تأثیرپذیر از تراکم جمعیتی را شناسایی کرده و برای مرتفع نمودن آنها برنامه ریزی کرد. ازهمین رو، به منظور آزمون فرضیه پژوهش، منطقه 3 شهر تهران به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است که درحال حاضر با روند سریع افزایش تراکم جمعیتی همراه است و عدم نظارت و کنترل بر آن می تواند آثار نامطلوبی بر کیفیت زندگی شهروندان داشته باشد. این پژوهش با شیوه شناخت ذهنی مبتنی بر پیمایش میدانی از شهروندان بررسی شده است. در این راستا 22 شاخص سنجش گر کیفیت زندگی از منابع معتبر داخلی و خارجی استخراج شده است. در ادامه تراکم جمعیتی به عنوان متغیر مستقل و شاخص های 22گانه به عنوان متغیرهای وابسته انتخاب شده و به کمک تحلیل همبستگی کانونی مورد سنجش قرار گرفته اند. خروجی های تحلیل نشان می دهد با احتمال 99 درصد، همبستگی میان دو مجموعه متغیرها مورد تأیید است و دراین میان به متغیرهای رضایتمندی از روابط همسایگی در محل سکونت، رضایتمندی از قیمت خرید مسکن، رضایتمندی از کیفیت خدمات اتوبوس رانی، رضایتمندی از وضعیت و امکانات فضاهای باز شهری و رضایتمندی از کیفیت خدمات ورزشی به ترتیب با همبستگی ساختاری 406/- ، 322/- ، 455/- ، 494/- و 314/- به عنوان بخشی از متغیر کانونی محسوب می گردند و بنابراین بیشترین تأثیرپذیری را از تراکم جمعیتی دارند. این مسئله نشان می دهد افزایش بیش از حد تراکم جمعیتی در قسمت هایی از منطقه 3 شهر تهران، موجب کاهش رضایت شهروندان از برخی شاخص های کیفیت زندگی شده است که اصلاح و تعدیل تراکم جمعیتی در منطقه 3 را ضروری می کند.
بحران آب، بحران آبادان
منبع:
گفتگو بهار ۱۳۷۹ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و مکان یابی بهینه جهت های توسعه فضایی - کالبدی شهر بوکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان و بی رویة شهرها، بر بسیاری از جنبه های اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی در داخل و اطراف شهرها تأثیر گذاشته است. به همین دلیل، باید در آینده، دیدگاهی جامعه نگر به توسعة کالبدی- فضایی شهرها ایجاد شود. از این رو، شناخت و مکان یابی اراضی مناسب برای گسترش آیندة شهر، از تصمیم های مهم برنامه ریزان شهری است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی و مکان یابی بهینة جهت های توسعة کالبدی- فضایی شهر بوکان است. بدین منظور، برای ارزیابی چگونگی توسعة کالبدی شهر در سال های 1375 تا 1385، از مدل آنتروپی شانون استفاده شد. سپس با استفاده از ابزار سیستم اطلاعات جغرافیایی، به مکان یابی بهینه برای رشد کالبدی شهر بوکان در سال های آتی پرداخته شد. لایه های مورد استفاده در این پژوهش عبارت اند از: لایه های خطوط برق فشار قوی، فاصله از روستا های اطراف، فاصله از زمین های سیلابی، آب های سطحی (رودها)، راه های ارتباطی، شیب و کاربری اراضی. نتایج نشان می دهد که رشد کالبدی- فضایی شهر بوکان در چند دهة گذشته برنامه ریزی شده نبوده و رشد پراکند ه ای را تجربه کرده است. این نوع رشد، مشکل های اقتصادی و زیست محیطی زیادی را برای شهر بوکان ایجاد کرده است. نتایج بعدی پژوهش نشان داد که مناسب ترین اراضی برای رشد کالبدی شهر بوکان، در سمت شرقی و محور جادة بوکان- شاهین دژ واقع شده است.
نقش دانش حقوقی در رفاه اجتماعی روستاییان، مطالعه موردی: دهستان میان کوه غربی- شهرستان پلدختر- استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای معاصر، یکی از ابعاد برنامهریزی، تلاش در راستای ارتقای زندگی انسان و بهبود شرایط زیست وی است. به گونهای که بسیاری از موفقترین دولتها، دلیل توفیق برنامههای خود را، بهبود زندگی مردم و افزایش سطح رفاه آنها میدانند. در مقابل، زمانی برنامههای رفاه اجتماعی بهتر به اهداف پیشبینی شده میرسند که جامعه مورد نظر، از سطح آموزش لازم برخوردار باشد. بنابراین، دانش و آگاهی، سنگ بنای توسعه و رفاه جامعه است. در جامعه ایران، سطح دانش و آگاهی مردم نسبتاً پایین است. این میزان در جامعه روستایی نسبت به جامعه شهری بسیار پایینتر است، که عمق چالش آگاهی را در میان این بخش از جامعه نشان میدهد. بنابراین، با داشتن سطوح آموزشی پایین، و به دنبال آن، کماطلاعی از حقوق شخصی، شهروندی و اجتماعی، جامعه روستایی دچار سرگردانی شدیدی در تهیه خواستههای خود شده است. این امر، بهنوبه خود تأثیری معکوس در موفقیت برنامهریـزی نهادهای مرتبط با جامـعه روستایی دارد. حال، این سوال مطرح میشود که؛ آیا بین دانش حقوقی روستاییان و رفاه اجتماعی آنان رابطه معناداری وجود دارد؟ تحقیق حاضر با کمک روش پیمایشی و با استفاده از تحلیل- توصیفی انجام شده است. بر این مبنا با تکمیل 230 پرسشنامه در سطح ساکنان روستایی دهستان میان کوه غربی استان لرستان - شهرستان پلدختر، مشخص گردید که رابطه معناداری بین دانش حقوقی و میزان رفاه اجتماعی وجود دارد. در این راستا حقوق فردی و شهروندی بیشترین سهم را بر رفاه اجتماعی به ویژه در میزان رضایت از خدمات و میزان مشارکت روستائیان داشتهاند.
تعیین جهت بهینه گسترش شهر کرمانشاه با استفاده از AHP و GIS
حوزههای تخصصی:
شهرها در روند رشد خود با مسائل و پیامدهای متفاوتی مواجه اند، از این رو تعیین جهت مناسب برای گسترش شهر با توجه به خصوصیات شهر بسیار مهم است. مسائل مرتبط با گسترش شهر را می توان در قالب مسائل کالبدی و زیست محیطی، مسائل اجتماعی و فرهنگی و مسائل اقتصادی بررسی کرد. شهر کرمانشاه در روند گسترش خود پیامدهای نامناسبی را بر محیط اطراف خود گذاشته است. از دیدگاه کالبدی و زیست محیطی، تخریب باغات و زمین های کشاورزی، آلودگی های زیست محیطی، چند پاره شدن بافت شهری در اثر الحاق روستاها به شهر، و عدم سازگاری کاربری ها از نتایج گسترش شهر کرمانشاه بوده است. از بعد اجتماعی می توان به تضادهای فرهنگی و اجتماعی ایجاد شده اشاره کرد. افزایش هزینه های ایجاد زیرساخت ها، عدم بهره گیری مناسب از اراضی شهر و نابودی زمین های کشاورزی و باغات نیز از نمودهای گسترش شهر کرمانشاه از لحاظ اقتصادی بوده است. بنابراین، با توجه به مسائل عنوان شده می توان با تعیین جهت بهینه گسترش شهر، برنامه ریزی مناسبتری را برای شهر اتخاذ نمود. هدف از انجام این پژوهش، تعیین جهت بهینه گسترش شهری در خارج از محدوده موجود شهر کرمانشاه است. در تعیین جهت مناسب گسترش شهر کرمانشاه، ابتدا اطلاعات توصیفی شهر کرمانشاه در قالب متغیرهایی نظیر جاده های شهری، جاده های روستایی، مناطق صنعتی، خطوط انتقال برق فشار قوی، گسل، شیب، جهت شیب، جنس خاک و آب های سطحی (رودخانه) جمع آوری شده و بکار گرفته شده است. با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی و ابزار GIS مناسبترین جهت گسترش شهر ارائه شده است که در نهایت ناحیه شرقی شهر به عنوان مناسبترین جهت گسترش شهر انتخاب شده است.
فضاهای معنامحور و میادین اجتماعی در شهرسازی اسلامی رکن گمشده (فضاهای تعاملی) در کلان شهرهای ایرانی اسلامی امروز
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از ویژگی های فضاهای شهری گذشته ایران در مؤلفه های معنایی و معنامحوری نمود پیدا کرده است؛ ویژگی هایی که در دوران معاصر دچار گمشدگی و فراموشی شده اند. یکی از اصلی ترین فضاهای شهری که تأثیر زیادی از این مسئله گرفته میادین شهری است. عمده ترین دلیل این مسئله را می توان بی توجهی به ویژگی های معنایی و معنوی شهرسازی و معماری سنتی دانست. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های میادین سنتی و شناسایی معیارهای تحلیل معناشناسانه در فضاهای شهری به منظور ارتقای سطح تعاملات اجتماعی است. بدین منظور پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل ادبیات موضوع گسترده میادین شهری و تحلیل معناشناسانه به ارائه چارچوب نظری تحقیق پرداخته است. در ادامه با انجام مطالعات میدانی (مشاهده و پرسشنامه) و با استفاده از تحلیل های توصیفی (تکنیک های چیدمان فضایی (Space Syntax، عکاسی و مساحی و استنباطی(تحلیل عاملی تأییدی توسط نرم افزار لیزرل (LISREL) به مقایسه چارچوب نظر ی مستخرج از ادبیات موضوع و اطلاعات جمع آوری شده در جهت اثبات فرضیه اقدام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد از میان معیارهای کیفی مورد سنجش معناشناسانه معیارهای ذهنی مانند تنوع، رنگ و نشانه ها بیشترین رابطه را با بعد تعاملات اجتماعی دارند؛ لذا از این نتایج می توان در افزایش معنامحوری و معنویت در فضاهای شهری استفاده نمود؛ امری که منجر به ایجاد فضاهای تعاملی می شود.
آشنایی با روستای بیان
ارائه ی مدل آمایشی راهکارهای بهبود معیشت روستاییان با تأکید بر امنیت پایدار (محدوده ی اجرای CSP جازموریان در جنوب کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه امنیت جوامع با ابعاد نظامی، معیشتی، محیطی و اجتماعی- فرهنگی جوامع پیوند خورده است و امنیت پایدار بدون تأمین اشتغال مطمئن و درآمدزا محقق نخواهد شد. جوامعی که امنیت پایدار و اقتصاد پایدار را به عنوان یک رسالت راهبردی نگاه می کنند شناسایی، تقویت و بالفعل سازی ظرفیت های انسانی، سازمانی، فضایی- مکانی و... را برای تحقق اشتغال پایدار در پیش گرفته اند. اجرای CSP در نواحی روستایی یکی از راهکارهای بین المللی برای تحقق اقتصاد و محیط پایدار با رویکرد مشارکتی و آمایشی و منطقه ای است که در سال های اخیر در نواحی روستایی ایران از جمله جازموریان در جنوب کرمان در حال اجراست.
هدف تحقیق حاضر تحلیل عملکرد CSP جازموریان در زمینه اشتغال و ارائه ی مدلی مطلوب برای موفقیت بیشتر چنین برنامه هایی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی با ابزار مشاهده و پرسشنامه گردآوری شدند. جامعه نمونه 8 روستای تحت اجرای CSP و 60 نفر از سرگروه های توسعه عضو CSP می باشد. روش تحلیل داده ها استفاده از آزمون Anova و Tتک نمونه ای در محیط SPSS است.یافته های تحقیق نشان داد در اکثریت روستاها نرخ موفقیت اشتغال کمتر از 50 درصد بوده است، نتایج Anova نشان داد تفاوت معناداری بین مطلوبیت سیاست های 4 گانه در زمینه ی اشتغال زایی وجود دارد و نتایج آزمون T نشان داد موفقیت مشاغل آموزش محور بیش از مشاغل دیگر است.
براساس یافته های تحقیق سیاست آموزش محور و سپس فضامحور نسبت به سیاست های سازمان محور و تجربه محور در ایجاد اشتغال مؤثرتر بوده اند. ارائه ی الگوی مطوب نیازمند تأکید بر نقاط قوت CSP و رفع ضعف های آن است یعنی مدل مطلوب اشتغال و اقتصاد روستایی علاوه بر رعایت فرآیندی بودن، یکپارچگی و مشارکتی بودن باید براساس واقعیت های انسانی و زیرساختی و مقتضیات محلی، معیارهای مکانی- فضایی و الگوی رفتاری ساکنان هر روستا باشد
پهنه بندی کاربری توسعة شهری با استفاده از منطق فازی (fuzzy) در محیط سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS) (مطالعة موردی: گرگان، گنبد و علی آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین، منبعی محدود و آسیب پذیر است، اما اگر از سودمندی های آن به درستی استفاده شود، این منبع، ابدی و قابل تجدید خواهد بود. برای بهره برداری از سرزمین، با صرفة اقتصادی و مستمر باید روند بهره برداری را در چارچوبی برنامه ریزی شده به نام طرح مدیریت اجرا کرد. چنین تفکری، مقدمه ای برای آمایش سرزمین یا برنامه ریزی برای استفاده از اراضی شده است. ایجاد و به کار گیری سامانه های اطلاعات جغرافیای (GIS)، در بسیاری از زمینه ها از جمله آمایش سرزمین، محیط زیست و توسعة شهری، به بروز تغییرها و جهش های عظیمی منجر شد. این پژوهش، تلاش می کند بخشی از نیازهای اطلاعاتی در مورد امکان توسعة شهری و تخمین قابلیت اکولوژیکی و اقتصادی- اجتماعی شهرستان های علی آباد، گنبد و گرگان در استان گلستان را تأمین کند و مناطق مستعد توسعة شهری را بیابد. در این تحقیق، برای جمع آوری داده های مورد نیاز در سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS)، نقشة تناسب اراضی برای کاربری توسعة شهری از روش ارزیابی چندمعیاره (MCE) و فازی سازی (Fuzzy) استفاده شد و عوامل مورد بررسی با توجه به روش وزن دهی سلسله مراتبی (AHP)، در محیط نرم افزار IDRISI Kilimanjaro و ArcGIS آماده شد. نتایج نشان می دهد که 3،845،306،130 متر مربع از مساحت منطقه با توان بالا، 36،553،066 متر مربع با توان متوسط و 5،067،405،586 متر مربع نیز با توان ضعیف است.
بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و معیشتی روستانشینان در تخریب اراضی (مطالعة موردی: حوضة آبخیز قوری چای در شمال استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخریب زمین فرایندی فیزیکی است که ریشه های محکمی در علل اجتماعی و اقتصادی و محیط سیاسی و فرهنگی ای که استفاده کنندگان اراضی در آن عمل می کنند دارد. تخریب زمین و به ویژه فرسایش خاک به عنوان فرایندی فیزیکی، دارای سابقة طولانی مدت مطالعه است. از مدت ها پیش مشخص شده است که تمرکز انحصاری بر فرایندهای فیزیکی صرفاً توضیحی جزئی از علل تخریب به دست می دهد. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی بر فرایند های فرسایشی در حوضة آبخیز قوری چای پرداخته است. به منظور گردآوری اطلاعات موردنیاز از روش های بررسی اسنادی، مشاهده، مصاحبه، روش های پیمایشی و ارزیابی سریع روستایی برای تعیین شرایط اقتصادی- اجتماعی و معیشتی ساکنان حوضة آبخیز قوری چای استفاده شد. نتایج نشان می دهند که مسائل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی حوضه در شیوة بهره برداری آنها از منابع طبیعی تأثیر گذاشته و منجر به تخریب اراضی شده است. به نظر می رسد اکثر مشکلات و تخریب اراضی در این حوضه ریشه در عوامل اقتصادی و اجتماعی دارند.
ارزیابی نقش شهرک صنعتی البرز در شاخص های توسعه پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه، ارزیابی تأثیر شهرک های صنعتی البرز در استان قزوین بر میزان پایداری روستاهای پیرامونی آن و همچنین، ارزیابی تأثیر فاصله از شهرک صنعتی بر پایداری شاخص های توسعه روستایی می باشد.
روش: این تحقیق از نوع علّی-هم بستگی و روش تحقیق نیز توصیفی– تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل روستاهای بخش مرکزی شهرستان البرز می باشد که طبق سرشماری ۱۳۹۰ در مجموع دارای ۱۵۹۰۷ نفر است و جامعه نمونه طبق فرمول کوکران ۳۱۷ نفر برآورد شده است. انتخاب جامعه نمونه جهت تکمیل پرسش نامه های میدانی به روش تصادفی سیستماتیک بوده است و تعداد نمونه ها نیز به روش طبقه ای و بر مبنای نسبت جمعیت توزیع شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد تأثیرات شهرک صنعتی بر روستاهای پیرامونی خود در سطح متوسطی قرار دارد و این پیامدها در ابعاد مختلف با هم هم سو نیستند. همچنین، با فاصله از شهرک صنعتی البرز از میزان پایداری روستاها در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی کاسته و بر میزان پایداری های زیست محیطی افزوده می شود.
محدودیت ها: عدم امکان دسترسی به داده های اقتصادی و زیست محیطی، عدم همکاری مدیریت شهرک صنعتی البرز
راهکارهای عملی: با توجه به نتایج تحقیق تهیه طرح های لازم در چهارچوب طرح های سامان دهی زیست محیطی و کالبدی، استقرار صنایع مرتبط با تولیدات روستاهای منطقه در شهرک صنعتی البرز و جذب نیروهای متخصص بومی می تواند بر تأثیرات مثبت این شهرک در روستاهای پیرامونی بیفزاید.
اصالت و ارزش: شهرک های صنعتی ذاتاً دارای صنایع شهری هستند؛ اما پیامدهای قابل توجهی بر تحولات توسعه نواحی روستایی پیرامونی خود می گذارند. از این رو، واجد بررسی و اهمیت هستند؛ علاوه بر آن، به کارگیری روش سنجش پایداری پرسکات آلن برای ارزیابی میزان تأثیرات شهرک صنعتی در شاخص های توسعه روستایی نیز جزء نوآوری های این مقاله می باشد.
اولویت های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری در شهرجیرفت با تاکید بر شاخص های اجتماعی- کالبدی
حوزههای تخصصی:
بررسی ها در حوزه اقتصادی- اجتماعی نشان می دهد، فرسودگی بافت های شهری علاوه بر موضوع کالبدی یک فرآیند اقتصادی و اجتماعی نیز هست. وجود 64000 هکتار بافت فرسوده در کشور نوسازی و بهسازی این بافت ها، مدیریت شهری را به چالش کشانده است. امروزه برنامه ریزان شهری به دنبال شناسایی بافت های هستند، که در زمینه های اجتماعی و کالبدی در اولویت نوسازی و بهسازی قرار دارند. این مقاله سعی دارد به شناسایی و اولویت-بندی شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و جمعیتی در حوزه های 12 گانه بافت فرسوده شهر جیرفت با 204 هکتار بافت مصوب بپردازد. شیوه تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش های کتابخانه ی، میدانی و پرسشنامه ایست، به منظور اولویت بندی شاخص های مندرج و تعین ضریبشان 20 پرسش نامه تدوین و در اختیار کارشناسان سازمان عمران و بهسازی کرمان قرار گرفت، سپس با مشورت و همکاری شهرداری جیرفت، 100پرسش نامه در جهت تکمیل شاخص های اقتصادی و اجتماعی در اختیار سرپرستان اصیل خانوارهای بافت توزیع شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مدل ارزیابی چند معیاره AHP و نرم افزارGis استفاده شده است. نتایج این تحقیق در اولویت بندی شاخص ها از طریق نرم افزار Expert choice نشان می دهد، شاخص کالبدی با 0.502 امتیاز بعنوان شاخص اول در حوزه مداخله بافت شناخته شد و سپس شاخص های اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی با ضریب امتیاز 0.252 و 0.143 و در نهایت 0.102 در رتبه های بعد قرار گرفتند، سپس با ضریب شاخص ها در رتبه های به دست آمده، حوزه های شماره ی 6،9،10 دارای بدترین شرایط بهسازی و نوسازی و حوزه های شماره 4 و 3، 1 دارای شرایط به نسبت بهتری در بافت فرسوده ی تعیین شدند.
اشاره (ارزشیابی روش های پشتیبانی از تصمیم گیری فضایی)
حوزههای تخصصی:
روش ها و ابزارهای تصمیم گیری با مشارکت گروهی از منابع گوناگون به دست می آید. این منابع شامل کار بر روی گسترش سامانه های اطلاعات جغرافیای با هدف بهبود قابلیت های پشتیبانی از تصمیم گیری، فناوری سامانه های پشتیبانی گروهی و نیز مطالعات نظری و تجربی کاربرد آن می باشد.منابع دیگر شامل کار بر روی گردآوری، پویایی روش های منطقی، پژوهش بر روی ابعاد انسانی گروه افزار و شبکه ای رایانه ای و نقدهای GIS به عنوان نگرش اثبات گرایی، محدودیت نظرات شاید به گسترش بحث و گفتمان تصمیم گیری بیانجامد.
منابع مزبور نظریات گوناگونی از تصمیم گیری را پدید می آورد که می توان آنها را به عنوان یک رویکرد گروهی و تحلیلی جنرالیزه و کلیت بخشید. رویکرد تحلیلی از مدل های ریاضی برای بخشهای ساختی از پرسش تصمیم گیری استفاده می کند، قسمتهای غیرساختی را به عهده و قضاوت تصمیم گیرندگان می گذارد.
رویکرد گروهی تصمیم گیری را به عنوان یک فرآیند تکاملی می نگرد که با استفاده از بحث، استدلال و اجماع نظر از یک گفت و گوی غیرساختی به تشریح پرسش می پردازد. منطق بررسی این است که هر دو رویکرد در یک محیط پشتیبانی تصمیم گیری گروهی ضرورت دارد و به منظور پشتیبانی موثر مشارکت گروهی در تصمیم گیری، ابزارهای تحلیل و همکاری بایستی با هم تلفیق و یکپارچه شوند. در این مقاله، انواع مختلفی از روشها و ابزارها جهت تصمیم گروهی ارائه می گردد. روش ها و ابزارهای تصمیم گیری با مشارکت گروهی از منابع زیادی حاصل می شود. این منابع شامل کار در راستای گسترش GIS با هدف بهبود قابلیتهای پشتیبانی تصمیم گیری می باشد.
تحلیل فضایی - مکانی جرم در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جرم یک پدیده نامطلوب اجتماعی است که وقوع و رشد آن امنیت اقتصادی و اجتماعی را تهدید می کند. همچنین موجب افزایش هزینه های امنیتی، انتظامی، اجتماعی و خصوصی میشود. رشد بی رویه جمعیت در مناطق شهری موجب بروز مشکلاتی چون افزایش بزهکاری، بحران مسکن، شرایط نامطلوب کار، مسائل زیست محیطی، حاشیه نشینی و دهها مشکل دیگر است. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین عوامل کالبدی و محیطی نظیر کیفیت محیط مسکونی، تراکم جمعیت و فعالیت و همچنین شناسایی نقاط جرم خیز و جرایم خاص هریک از مناطق 6گانه کلانتری شهر یزد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و برای آزمون فرضیه تحقیق از روشهای کمّی استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه و برای مقایسه فضایی جرایم و طراحی نقشه ها نیز از نرم افزار GIS بهره گرفته است. از طرفی در تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه، از آزمون های آماری خیدو، Binominal، تی چندمتغیره با نرم افزار SPSS استفاده شده است. داده های آماری پژوهش به 2بخش قابل تقسیم است: نخست؛ مجرمان زندان مرکزی شهر یزد، که حجم نمونه در جامعه مذکور ازطریق فرمول کوکران تعیین شدهاست، دوم؛ آمار مرتبط با داده های کلانتری های 6گانه شهر یزد در سال 1390 که تحلیل فضایی جرم با استفاده از این داده ها صورت پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که میزان افزایش گرایش به جرم به مراتب بالاتر از افزایش توسعه کالبدی و جمعیتی در شهر یزد می باشد. با بررسی های انجام-شده در تحلیل فضایی جرم در شهر یزد منطقه12 و 14 کلانتری بیشترین ثبت جرایم را به خود اختصاص داده اند که نشان می دهد اسکان های غیررسمی در افزایش جرم تأثیر بهسزایی دارند. همچنین در تحلیل کیفیت مسکونی از 4شاخص میزان زیربنا، کیفیت محیط زندگی، تعداد اتاق در واحد مسکونی و نوع مالکیت استفاده شد که همگی نقش مؤثر کیفیت محیط مسکونی در میزان جرایم را تأییدکرد.
تحلیلی بر نقش رشد هوشمند شهری در تقویت هویت محله ای (مورد شناسی: محلات ناحیه 5 و 6 منطقه 2 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
201 - 214
حوزههای تخصصی:
در گذشته های نه چندان دور، واحدهای محله ای در شهرها، هویت بخش و القاءکننده حس تعلق مکانی به ساکنان خود بودند؛ اما به موازات توسعه کالبدی لجام گسیخته و مبتنی بر اهداف صرف کالبدی و اقتصادی، به تدریج مرزهای کالبدی محله از بین رفته و آن را از عنصر هویت بخشی تهی کرده است. یکی از اهداف اجتماعی رشد هوشمند شهری، تقویت تعاملات اجتماعی و افزایش حس تعلق و وابستگی به مکان در واحدهای محله ای است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر رشد هوشمند شهری در تقویت هویت محله ای انجام شده است. محدوده مورد مطالعه، چهار محله تیموری، دریان نو، توحید و طرشت در منطقه 2 شهر تهران است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و داده های موردنیاز به دو طریق پیمایشی (پرسشنامه) و اسنادی گردآوری شده اند. بدین ترتیب ابتدا نمونه ای با حجم 383 نفر از بین ساکنان چهار محله به صورت تصادفی انتخاب شده، سپس داده های پرسشنامه ای با استفاده از آزمون های آماری و با به کارگیری نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. همچنین 32 شاخص مرتبط با رشد هوشمند که ازطریق آمارهای رسمی جمع آوری شده، با استفاده از مدلVICORE محاسبه و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که درمجموع میانگین نمره هویت محله ای در حد متوسط و نمره کیفیت محیطی (رشد هوشمند) در سطحی کمتر از حد متوسط قرار دارد. از بین محلات مورد پژوهش، فقط محله تیموری با میانگین 3.26 بیش از حد متوسط و سه محله دیگر کمتر از حد متوسط قرار می گیرند. نتایج به دست آمده از مدل وایکور نیز حاکی از برتری محله تیموری در شاخص های رشد هوشمند است. از دیگر نتایج این تحقیق، وجود رابطه معنی دار مثبت بین میانگین نمره رشد هوشمند و هویت محله ای است.
بکارگیری تکنیک FMEA در عرصه شهرسازی به منظور پیشگیری و حل مشکلات فضاهای شهری مطالعه موردی بوستان دانشجو در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان عرصه اصلی زندگی و فعالیت مردم، امروزه با مشکلات متعددی در قالب ابعاد کالبدی، مدیریتی، اجتماعی، فرهنگی و ... مواجه بوده که ناشی از بی توجهی به نیازهای اساسی اقشار گوناگون جامعه و استفاده کنندگان در برنامه ریزی و طراحی این فضاها می باشد.عدم توجه کافی به ویژگی های اساسی یک فضای شهری در حالت ایده آل، ظیر امنیت و آسایش، خوانایی و سرزندگی و ... از جانب برنامه ریزان شهری و لحاظ نکردن نظرات و خواسته های مردم در طراحی و ایجاد محیط های شهری، سبب گشته تا امروزه شاهد فضاهایی مشکل دار و آسیب پذیر و به دنبال آن نارضایتی از جانب استفاده کنندگان باشیم. هدف اصلی در این پژوهش، پس از بررسی فضاهای شهری، مسائل و مشکلات پیرامون آنها و تحلیل یک فضای شهری ایده آل، معرفی و اجرای روشی مناسب و کارآ است که از طریق آن بتوان به آسیب شناسی، تحلیل و شناسایی مشکلات موجود و احتمالی پیرامون فضاهای شهری پرداخته و در راستای حل مشکلات موجود و جلوگیری از وقوع مشکلات احتمالی در آینده، قبل از آنکه توسط شهروندان تجربه شود؛ اقدامات اصلاحی و پیشنهادهای سازنده ای ارائه نمود. تکنیک FMEA از جمله روش های مطرح در مدیریت ریسک و شناخته شده در عرصه صنعت است که اساس آن دستیابی به حد ایده آل کیفیت است. این روش بر شناسایی خطاها و پیشگیری از وقوع مشکلات احتمالی و نیز یافتن کم هزینه ترین راه حل ها و ارائه پیشنهاد سازنده در جهت حل مشکلات تاکید دارد. بکارگیری و اجرای این روش در عرصه شهرسازی از طریق تلفیق و کالیبره نمودن آن با مفاهیم مطرح در علم برنامه ریزی شهری، می تواند دستاورد نوینی پیرامون حل مشکلات و پیشگیری از وقوع آن در فضاهای شهری باشد. از طریق پیاده سازی تکنیک FMEA در بوستان دانشجو تهران برای شناسایی و حل مشکلات موجود در آن، پس از تطبیق و کالیبره نمودن این روش با مفاهیم شهرسازی، مسجل شد که می توان از این دستاورد در عرصه شهرسازی و در راستای آسیب شناسی، پیشگیری و حل مشکلات در فضاهای شهری بهره گیری نمود.
سطح بندی شهرستان های استان هرمزگان در بهره مندی از زیرساخت های گردشگری با استفاده از مدل تلفیقی کاندرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
61 - 79
حوزههای تخصصی:
توزیع نامناسب و نابرابر زیرساخت های گردشگری در اکثر نواحی ایران ازجمله استان هرمزگان، یکی از چالش های مدیریت گردشگری است که موجب آسیب های زیست محیطی در نقاط پرجاذبه و محروم ماندن دیگر نواحی از مزایای گردشگری شده است. سطح بندی زیرساخت های گردشگری در شهرستان های یک استان و توزیع متعادل زیرساخت ها و تعدیل نابرابری، به عنوان بخشی از برنامه ریزی فضایی و منطقه ای گردشگری اهمیت بسیاری دارد. براین اساس پژوهش حاضر با ماهیت کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی به منظور ارزیابی و رتبه بندی شهرستان های استان هرمزگان در بهره مندی از زیرساخت های توسعه گردشگری انجام شده است. به منظور ارزیابی و اولویت بندی 22 متغیر با استفاده از آنتروپی شانون وزندهی و در نهایت جهت تعیین میزان برخورداری شهرستان ها از زیرساخت های گردشگری از مدل هایHAW، و ویکور استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شهرستان های بندرعباس، بندرلنگه و میناب جزء شهرستان های برخوردار، شهرستان های بشاگرد، رودان و قشم جزء شهرستان های نیمه برخوردار و شهرستان های بستک، حاجی آباد، جاسک، پارسیان، خمیر، سیریک و ابوموسی جزء شهرستان های محروم می باشند. یافته های پژوهش حاضر، عدم انطباق در توزیع و شکاف عمیق در برخورداری از زیرساخت های گردشگری در شهرستان های استان هرمزگان را نشان می دهد. به طوری که براساس نتایج مدل تلفیقی کاندرست اختلاف برخوردارترین شهرستان (بندرعباس) با محروم ترین شهرستان (ابوموسی) استان عدد 24 می باشد. بنابراین مدیریت گردشگری استان هرمزگان، نیازمند توجه به شهرستان های محروم از زیرساخت های گردشگری می باشد.
ارزیابی مشارکت مردم در پروژه شهر سالم کوی سیزده آبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی طرح های هادی و نقش آن در توسعه ی کالبدی روستا از دیدگاه روستاییان (مطالعه ی موردی: شهرستان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذشت بیش از دو دهه از آغاز اجرای طرح های هادی در نواحی روستایی کشور و صرف هزینه های زیاد در مراحل مختلف تهیّه و اجرای آن، شاهد آثار گوناگون در زمینه های کالبدی فضایی، همچون دگرگونی در بافت کالبدی روستا، تغییر در الگوی ساخت مسکن، ناهماهنگی در شبکه ی معابر روستا، تسهیل در امر رفت وآمد روستاییان و ... هستیم. هدف از پژوهش در این مطالعه، ارزیابی آثار کالبدی اجرای طرح های هادی در توسعه ی سکونتگاه های روستایی در قسمتی از کشور است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است که برای گردآوری اطلاعات از روش های میدانی و اسنادی کمک گرفته شده و بر اساس آن با توجّه به حجم جامعه ی آماری (4025 خانوار)، حجم نمونه ی خانوارهای مورد پرسشگری بر پایه ی فرمول کوکران برابر 298 خانوار بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، بیشترین اثرگذاری طرح های هادی در روستاها در بُعد بازگشایی و نوسازی شبکه ی معابر روستایی روی داده است، به گونه ای که 6/77 درصد اثرگذاری طرح ها در رابطه با متغیّر شبکه ی معابر قرار می گیرد و در کنار آن، میانگین وزنی 88/2 اثرگذاری طرح هادی را در این متغیّر تبیین می کند، امّا در سایر متغیّرها، یعنی مسکن روستایی و کاربری اراضی، توفیق چندانی در محیط های روستایی حاصل نشده است. با توجّه به یافته های پژوهش، راهکارهای اجرایی مانند، ظرفیت سازی نهادی و قانونی در جهت تسهیل و افزایش مشارکت مردمی در توسعه ی کالبدی نقاط روستایی، تخصیص اعتبارات کافی و برنامه ی مدّون مالی برای اجرای کامل طرح ها، جلوگیری از ورود عناصر و قوانین مکتوب شهری به حوزه های روستایی و بازنگری آنها و... پیشنهاد می شود .