پژوهش های جغرافیای انسانی
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره 46 زمستان 1393 شماره 4 (پیاپی 90) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به روند رو به رشد جمعیت و تراکم جمعیتی در مناطق شهری، به ویژه در شهرهای پرجمعیت و مستعد از نظر لرزه خیزی، لزوم نگرشی همه جانبه و فراگیر به حوادث طبیعی و فجایع ناشی از بروز آن ها، بیش از پیش جلوه کرده است. تمرکز بیش از اندازة جمعیت در محدوده های خاص شهری، نبود برنامه ریزی های پیشگیرانه و نبود آمادگی لازم برای مقابله با حوادثی نظیر زلزله، تهدیدی بسیار جدی و مهم برای شهروندان و تداوم حیات شهری به شمار می رود. در این پژوهش، شهر تبریز به عنوان مطالعة موردی انتخاب شده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. هدف این پژوهش، ارزیابی و پهنه بندی لرزه ای تبریز، با توجه به معیارهای کیفی و ارائة مدل و الگوی مناسب برای ساخت وساز در تبریز است، بدین منظور، از 9 معیار فاصله از گسل، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیتی، کیفیت سازه ها، شبکة ارتباطی، دسترسی به مراکز امدادی و ضروری، دسترسی به فضاهای باز و سبز، اندازة قطعات و فاصله از مراکز خطرزا استفاده شده است. در این پژوهش، ابتدا داده های آماری لازم جمع آوری شدند، سپس لایه های لازم برای پهنه بندی لرزه ای آماده شد و وزن دهی به لایه ها، براساس استانداردهای پهنه بندی انجام گرفت. تحلیل نهایی با استفاده از تلفیق روش های AHP و Fuzzy TOPSIS در محیط GIS (روش پیشنهادی) صورت گرفته است. در نهایت، میزان خطرپذیری کل مناطق شهر تبریز به دست آمده است. نتایج نشان می دهد که مناطق شمالی شهر، بیشترین پهنه های خطرپذیری و مناطق جنوبی، کمترین میزان آن را دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که مدل ارائه شده برای پهنه بندی خطرپذیری قابل استفاده است.
طراحی کمپ های تفریحی- گردشگری (مطالعة موردی: سیلوانا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از ارائة این مقاله، بررسی، طراحی و ایجاد کمپ تفریحی- گردشگری در سیلوانا در غرب ارومیه است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و گردآوری اطلاعات از طریق منابع و بررسی های میدانی انجام شده است. کمپ ها استراحتگاه هایی هستند که در مسیرها یا در مناطق دیدنی و خوش آب وهوا و به عنوان یک سایت تفریحی- گردشگری و ارائة خدمات به مسافران احداث می شوند و کاربری ها و فضاهای متعددی دارند. استان آذربایجان غربی، به ویژه ارومیه و ناحیة کردنشین سیلوانا به لحاظ طبیعی، منطقه ای ویژه و منحصربه فرد است. در نزدیکی شهر سیلوانا، فضایی وسیع و مشرف به رودخانه و در کنار سد سیلوانا، اراضی بسیار وسیعی وجود دارد که در روزهای تعطیل، هزاران گردشگر و مسافر را برای گردشگری و اقامت موقت و گذران اوقات فراغت به سوی خود جذب می کند. مکان یابی کمپینگ براساس ویژگی های طبیعی، تاریخی، مذهبی، ورزشی و... صورت می گیرد. در اطراف سد رودشهر چای، هیچ گونه استراحتگاه، فضای تفریحی و امکانات و خدمات وجود ندارد؛ بنابراین، وجود یک کمپ تفریحی- گردشگری و ورزشی بسیار ضروری است. در این مقاله، پس از بررسی مبانی نظری، تحلیل اقلیم و بررسی سایت، برنامه ریزی فیزیکی و طراحی کمپ انجام شده است. محدوده، جزء اقلیم های سرد و کوهستانی است و برای تفریح های زمستانه و تابستانه بسیار مناسب است. سایت کمپ، به سمت دریاچه، سد و به طور کلی به توپوگرافی زیبا دید دارد و به ارومیه و غرب کشور نیز دسترسی دارد. در برنامه ریزی فیزیکی این سایت، پارکینگ، رستوران، فضاهای تجاری، فضاهای فرهنگی، ورزشی و تفریحی مانند نمازخانه، شهر بازی، پیست اسب سواری، پینت بال، زمین گلف، زمین تنیس، زمین بسکتبال، استخر سرپوشیده، استخر سرباز، فضای سبز، زمین بازی کودکان، موزة حیات وحش، کمپ و واحد های مسکونی، واحد درمانی، نگهبانی، فضای پذیرش و اطلاعات، آتش نشانی، ایستگاه تاکسی، ساختمان اداری و سالن بولینگ، زمین فوتبال، جایگاه اسکی، جایگاه ماهیگیری، محدوده های استقرار چادر و آلاچیق، حمام و سرویس های بهداشتی، سالن اجتماعات، داروخانه و... در نظر گرفته شده است.
فرصت ها و چالش های همگرایی منطقه ای در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلیج فارس از رنسانس به این سو، از آبراهی با موقعیت ارتباطی و جایگاهی منطقه ای به موقعیتی استراتژیک، اقتصادی، سیاسی، ژئوپلیتیک و ژئوانرژی در مناسبات و تعامل های بین المللی بدل شد. به نظر می رسد منطقة خلیج فارس، این نقش منحصر به فرد و بی بدیل را تا نیمة نخست قرن بیست و یکم دارد. از ابتدای قرن بیستم تا پایان دهة هفتاد که مصادف با تولد کشور های کوچک حوزة جنوبی خلیج فارس است، به کمک انگلستان، تلاش هایی برای همگرایی میان این کشورها صورت گرفت، اما هیچ یک از این همکاری ها به همگرایی کاملی منجر نشد و اختلاف ها و چالش های بعدی را نیز به وجود آورد. حضور آمریکا و بازگشت انگلیس و فرانسه به منطقه، رقابت تسلیحاتی، دیدگاه های امنیتی متفاوت و بعضاً متضاد، نبود اعتماد جمعی، وجود اختلاف های ارضی و مرزی، نبود دیدگاه ها و هنجار های مشترک و وجود اختلاف های قومی و فرهنگی در منطقه، زمینه ساز واگرایی و از سازه های مهم ناهمانندی و ناهمگرایی منطقة خلیج فارس است. قرن بیست و یکم را با توجه به مزایا و تجارب حاصل از این همگرایی ها، باید قرن همگرایی مجدد منطقه ای دولت ها در جهان نامید. منطقة خلیج فارس نیز مجموعه ای از امتیازها و مؤلفه های همسازة همگرایی منطقه ای را دارد که در صورت توافق در مورد آن ها می توان به همکاری و مشارکت جمعی و سپس به همگرایی منطقه ای دست یافت. عواملی نظیر قلمرو جغرافیایی مشترک و موقعیت همسایگی، دین و ارزش های فرهنگی مشترک، منابع نفت و گاز مشترک و سیاست گذاری هماهنگ در خصوص آن، مزایا و مصائب ژئوپلیتیک همسان و ضرورت برنامه ریزی دربارة آن و موضوع های مشترکی نظیر مسائل زیست محیطی، گردشگری و مواد مخدر، بر این همگرایی مؤثرند. به نظر می رسد توجه و تمرکز بر موضوع ها و مسائل مشترک واقعی و عینی محیط اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی این کشورها می تواند زمینة تفاهم، توافق، همکاری مشترک و در نهایت همگرایی منطقه ای را ایجاد کند.
تحلیلی بر چشم اندازهای نظری دربارة جهانی شدن: نظریة مزیت ویژگی مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن، فرایندی تاریخی است که با نخستین مهاجرت های انسان در آفریقا آغاز شد و به دیگر نقاط جهان گسترش یافت. مهاجران، بازرگانان و دیگران، همواره در طول تاریخ، عقاید و کالاهای خود را به دیگر نقاط جهان منتقل کرده اند. این امر، ابتدا در مسافت های کوتاه و بعد در مسافت های بلندتر انجام شد. در واقع، جهانی شدن فرایندی است که از زمان آفرینش انسان وجود داشته و در دهه های اخیر، رشد چشمگیری داشته است. در حوزه های مختلف زندگی می توان آثاری از آمیختن، اقتباس و انطباق تأثیرهای خارجی را مشاهده کرد. برخی از صاحب نظران، سال 1492 را زمان آغاز فرایند جهانی شدن اعلام کرده اند، اما بیشتر محققان و نظریه پردازان، این فرایند را دارای چنین قدمتی نمی دانند. به هرحال باید گفت جهانی شدن فرایندی است که از زمان آفرینش انسان وجود داشته، اما در سال های اخیر، رشد چشمگیری داشته است. دربارة جهانی شدن، تا امروز مطالب و نظریه های متعددی ارائه شده است. این تنوع نظری و گفتمانی در این زمینه، ناشی از ماهیت و اهداف متفاوت آن است، اما مهم ترین چالش در مفهوم نظری این واژه، تعارض در بیان دو واژة جهانی شدن و جهانی سازی است. تعارض و تفاوت نگاه به این دو واژه، ناشی از تفاوت نگاه به فرایندی است که در سه دهة اخیر، ابتدا در بعد سیاسی و امنیتی و سپس از بعد اقتصادی، با تغییر مفهوم مرزها و تغییر کارکرد فضا و مکان، بر تمام رفتار انسان تأثیر گذاشت. در این مقاله تلاش شده است تا به نقش و جایگاه مکان و ویژگی های مکانی، متناسب با ارزش ها و هنجارهای آن پرداخته و ابعاد و تأثیرهای آن در حوزه های مختلف، بررسی شود؛ زیرا پدید آمدن عناوینی همچون «شهروند جهانی» که محصول مستقیم فرایند جهانی شدن است، به تغییر یا تردید در پایه های ارزشی و هنجاری جوامع و ظهور پدیده های جدید در این عرصه منجر شده است. این روند، نقش و اهمیت مکان های جغرافیایی را نیز در سطوح مختلف (چه از نظر مفهومی، چه از نظر مبانی و چه در حوزة مصادیق کارکردی) تغییر داده است و جالب اینکه بسیاری از جوامع، در حال ایجاد سازگاری بین خود و این روندها هستند.
ارزیابی و تحلیل رضایت مندی مدیران محلی از خدمات سازمان های محلی مطالعة موردی: روستاهای شهرستان شیروان و چرداول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف سنجش و تحلیل رضایت مدیران محلی از عملکرد سازمان های محلی فعال در نواحی روستایی شهرستان شیروان و چرداول (استان ایلام) انجام شده است. حوزة پژوهش، تمامی روستاهای بالای 20 خانوار شهرستان است که در زمان پژوهش، شورای اسلامی داشته اند و جامعة آماری تحقیق نیز تمامی اعضای شورای اسلامی این روستاهاست. به دلیل ضرورت آگاهی از میزان رضایت روستاییان تمامی روستاها، مطالعه به صورت تمام شماری انجام شد و در مجموع، 445 پرسشنامة بسته از 168 روستای بالای 20 خانوار گردآوری شد. در این پژوهش، برای سنجش رضایت روستاییان از مدل شکاف کیفیت خدمات، برای تحلیل نتایج و ارزیابی نظر مدیران محلی از آزمون کای اسکوئر تک نمونه ای و برای مقایسه و سطح بندی رضایتمندی، از تحلیل خوشه ای استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد روستاییان، در مجموع از عملکرد سازمان های محلی، رضایت اندکی دارند. در این میان، روستاییان دهستان زردلان با امتیاز 5/3 (در بازة یک تا پنج) کمترین و روستاییان دهستان کارزان با امتیاز 53/3 بیشترین رضایت را از خدمات عمومی اعلام کردند. خدمات رسانة جمعی (رادیو و تلویزیون)، آنتن دهی موبایل، بیمة روستاییان و خدمات آموزش ابتدایی، بیشترین امتیاز رضایتمندی جامعة آماری را کسب کردند و در نهایت، نتایج تحلیل همبستگی نشان داد ارتباط مثبت و معناداری بین شاخص عمومی برخورداری، و ارتباط معکوس و معناداری بین شاخص میانگین فاصلة دسترسی با شاخص رضایت عمومی وجود دارد.
ارزیابی کالبد محله های قدیمی شهری در پاسخ دهی به احساس امنیت (نمونة موردی: محلة ملک آباد شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس امنیت، یکی از نیازهای روحی انسان و از مهم ترین ویژگی های کیفیت فضاست. در جوامع شهری امروز، عوامل گوناگون محیطی سبب بروز انواع بزهکاری ها و بی قانونی ها و ناامنی در شهر شده اند. این در حالی است که بافت های شهری و محله های قدیمی ایران، از بعد امنیت و آرامش، شهرة شهرها بوده اند. این مسئله، اگرچه متأثر از ساختار اجتماعی و فرهنگی نیز بوده است، نباید از طراحی هوشمندانة کالبد این گونه محله ها غافل شد. این موضوع، هدف اصلی این پژوهش است. غالب این محله ها، بر مبنای اصول، ساخته شده اند و زمینة مناسبی برای تحقیق فراهم می کند. مقالة حاضر در دسته بندی پژوهش های کیفی قرار گرفته و ضمن بهره گیری از تحلیل فضایی، به وسیلة نرم افزار GIS، بر مبنای روش مطالعة موردی (Case Study) انجام شده است. بدین ترتیب که با مروری بر معیارهای امنیت شهری، جامع ترین نظریه، یعنی نظریة «پیشگیری از جرم، از طریق طراحی محیطی یا CPTED»، ملاک عمل قرار گرفته و مدل به دست آمده در یکی از محله های قدیمی قزوین پیاده شده است. نتایج ارزیابی با استفاده از روش های ماتریس گولر و چک لیست معیارها نشان می دهد از بین سه معیار مشخص شده، محلة ملک آباد در معیارهای نظارت طبیعی و تقویت قلمروها، وضعیت مطلوبی دارد و در معیار کنترل دسترسی ها در وضعیت زیر متوسط قرار گرفته است. نقاط قوت محله نیز مشخص شده و در انتها یافته های علمی و عملیاتی تحقیق ارائه شده است. در نهایت می توان گفت ارزیابی کالبد محلة ملک آباد به عنوان نمونه ای از محله های قدیمی شهر تاریخی قزوین نشان می دهد این محله توانسته است در پاسخ دهی به نیاز به احساس امنیت ساکنان آن در حد مطلوب ایفای نقش کند.
پهنه بندی کاربری توسعة شهری با استفاده از منطق فازی (fuzzy) در محیط سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS) (مطالعة موردی: گرگان، گنبد و علی آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرزمین، منبعی محدود و آسیب پذیر است، اما اگر از سودمندی های آن به درستی استفاده شود، این منبع، ابدی و قابل تجدید خواهد بود. برای بهره برداری از سرزمین، با صرفة اقتصادی و مستمر باید روند بهره برداری را در چارچوبی برنامه ریزی شده به نام طرح مدیریت اجرا کرد. چنین تفکری، مقدمه ای برای آمایش سرزمین یا برنامه ریزی برای استفاده از اراضی شده است. ایجاد و به کار گیری سامانه های اطلاعات جغرافیای (GIS)، در بسیاری از زمینه ها از جمله آمایش سرزمین، محیط زیست و توسعة شهری، به بروز تغییرها و جهش های عظیمی منجر شد. این پژوهش، تلاش می کند بخشی از نیازهای اطلاعاتی در مورد امکان توسعة شهری و تخمین قابلیت اکولوژیکی و اقتصادی- اجتماعی شهرستان های علی آباد، گنبد و گرگان در استان گلستان را تأمین کند و مناطق مستعد توسعة شهری را بیابد. در این تحقیق، برای جمع آوری داده های مورد نیاز در سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS)، نقشة تناسب اراضی برای کاربری توسعة شهری از روش ارزیابی چندمعیاره (MCE) و فازی سازی (Fuzzy) استفاده شد و عوامل مورد بررسی با توجه به روش وزن دهی سلسله مراتبی (AHP)، در محیط نرم افزار IDRISI Kilimanjaro و ArcGIS آماده شد. نتایج نشان می دهد که 3،845،306،130 متر مربع از مساحت منطقه با توان بالا، 36،553،066 متر مربع با توان متوسط و 5،067،405،586 متر مربع نیز با توان ضعیف است.
تحلیلی بر نقش مذهب در توسعة گردشگری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگران مذهبی، گردشگران فرهنگی هستند که برای زیارت اماکن، آثار و یادمان های مذهبی، انجام اعمال مذهبی، آموزش های دینی و گذراندن اوقات فراغت در مکان ها و مراکز مذهبی جهان سفر می کنند. این پژوهش به نقش مذهب در توسعة گردشگری مذهبی می پردازد. نوع تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعة آماری، کلیة گردشگران داخلی و خارجی به زیارتگاه چک چک است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش های آمار استنباطی مانند ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس و تحلیل مسیر و برای ارائة راهکارها از مدل تحلیلی سوات استفاده شده است. بر اساس نتایج تحلیل مسیر، متغیر های وجود اماکن زیارتی زرتشتیان با میزان 822/0 و پایبندی به آیین های مذهبی با میزان 752/0 بیشترین تأثیرها را در توسعة گردشگری مذهبی در شهرستان اردکان داشته اند. همچنین نتایج مدل رگرسیون خطی ساده، برابر با 652/0 است؛ یعنی به ازای افزایش تعداد گردشگران، ساختار فضایی توسعة این شهرستان نیز افزایش می یابد. به عبارت دیگر، افزایش تعداد گردشگران، موجب بالا رفتن توسعه و افزایش میزان شاخص های اقتصادی آن در شهرستان اردکان می شود. همچنین ضریب همبستگی چندگانه (R) محاسبة رابطة اعتقادات مذهبی و توسعة اماکن زیارتی و مقدسه را با میزان 812/0 تأیید می کند که نشان می دهد 2/61 درصد از تغییرات توسعة اماکن زیارتی و مقدسه، ناشی از اعتقادات مذهبی است. به عبارت دیگر، در مناطقی که اماکن دینی و مذهبی دارند، سطح توسعة گردشگری مذهبی بسیار بالاتر است. در نهایت، راهبردهایی چون تلاش در جهت احداث تأسیسات و تجهیزات رفاهی در اماکن زیارتی، استفاده از جشن مهرگان به عنوان فرصتی برای ارسال پیام صلح و دوستی ایرانیان به جهان، تبلیغات گسترده برای جذب گردشگران و استفاده از درآمدهای مکان های زیارتی برای بهسازی و حفاظت از آن ها، سبب توسعة گردشگری مذهبی در شهرستان اردکان و استان یزد می شود.
تحلیل آسیب پذیری بافت شهری در برابر زلزله (منطقه مورد مطالعه: منطقه دو شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم توسعة نظام های اجتماعی- اقتصادی و شهرنشینی، انسان ها به طور فزاینده از اثرات زیان بار بلایای طبیعی رنج می برند. زلزله یکی از مهم ترین مخاطرات طبیعی است که به دلیل خرابی ساختمان ها و زیرساخت های شهری، خسارات فراوانی را به اموال و دارایی ها، در نواحی شهری و اطراف آن وارد می آورد. از این رو نواحی آسیب پذیر شهرها، از جمله مناطقی هستند که می توان با شناخت، پهنه بندی و سیاست گذاری درست، آثار منفی بلایا را در آن ها کاهش داد. این پژوهش در دو بخش توصیفی– تحلیلی صورت گرفته است. در بخش توصیفی، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای - اسنادی، معیارهای متناسب با هدف تحقیق، انتخاب و سپس داده های توصیفی جمع آوری شدند. شاخص ها در سه بخش کالبدی، اجتماعی و محیطی قرار می گیرند و برای هریک از شاخص ها معیارهایی در نظر گرفته شده است. پس از بررسی، در مجموع، یازده معیار انتخاب گردید. در بخش تحلیلی، مدل هایی که در پژوهش حاضر برای تعیین آسیب پذیری منطقه در برابر زلزله استفاده شده، مدل ANP و عملگر Fuzzy هستند. پس از به دست آوردن وزن هریک از معیارهای تعیین شده از طریق مدل ANP، از تکنیک Fuzzy برای تلفیق لایه های مورد نظر، استفاده شده است. نتایج، حاکی از آن است که بافت شهری منطقة 2 شهرداری تهران به میزان متوسط و بالایی آسیب پذیر است و این میزان در مناطق شرقی و جنوبی، با توجه به نتایج حاصل از تکنیک فازی بیشتر است.
رویکرد نو منطقه گرایی در راستای ارتقای نظام مدیریت توسعة فضایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این نوشتار، بررسی رویکرد «نومنطقه گرایی» و تبیین امکان کاربرد آن در نظام مدیریت فضایی ایران است. از این رو، ابتدا مشکلات نظام مدیریت فضایی ایران در سه زمینة مرتبط با ظرفیت های مناسب در بین مدیران، کارشناسان و شهروندان، نظام مدیریتی کشور (مدیریت و برنامه ریزی فضایی و بخشی) و مدیریت یکپارچة فضایی تحلیل شده و جایگاه هریک از طرح ها و برنامه ها و نهاد های تصمیم ساز و تصمیم گیر در سطح منطقه ای بررسی شده است. سپس با توجه به نتایج بررسی، محدوده های فضایی که در سطح منطقه ای تحت پوشش طرح ها و برنامه های موجود قرار نمی گیرند، شناسایی شده و نارسایی های قانونی مرتبط با آن تحلیل شده است. در ادامه، رویکرد نومنطقه گرایی تشریح شده و با مطالعة ابعاد و همچنین زمینه های قانونی آن، امکان کاربست نومنطقه گرایی در نظام مدیریت فضایی ایران بررسی شده است. یافته ها بیانگر آن است که این رویکرد برای حل بسیاری از نارسایی های کنونی توسعة منطقه ای، و نیز مواردی همچون تعادل بخشی، بهره برداری بهینه و هم افزایی منابع، راهگشاست. همچنین نشان داده شده است که بنا بر ماهیت رویکرد نو منطقه گرایی، می توان از آن برای استفاده و تقویت مزیت های رقابتی مناطق کشور بهره برد. به کارگیری رویکرد نومنطقه گرایی در نظام مدیریت فضایی ایران، مستلزم آن است که از یک سو محدوده ای جدید در سطح منطقه ای برای آن تعریف شود و از سوی دیگر، الزامات قانونی مدیریت یکپارچة فضایی در این محدوده، در نظام تقسیمات کشوری پاسخ داده شود. این رویکرد را می توان برای رسیدن به اهداف گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و زیست محیطی و در سطوح مختلف از مقیاس درون کشوری تا فراملی و با مشارکت همة بازیگران (از قبیل دولتی و غیردولتی) از طریق نهادها به صورت توأم، پایین به بالا و بالا به پایین، در نظر گرفت.
نقش نهاد خیریه ای کمیتة امداد در بهبود کیفیت فیزیکی مسکن مددجویان زیر پوشش روستایی (نمونة موردی: بخش کندوان، شهرستان میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی، از نخستین مسائلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و همواره برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده برای آن تلاش کرده است؛ بنابراین، مسکن یک نیاز است، اما نه هر مسکنی. آنچه ایده آل آدمی است، دسترسی به مسکنی با کیفیت مناسب است. حدود نیمی از جمعیت جهان فقیرند و تقریباً 600 تا 800 میلیون نفر در خانه های غیر استاندارد زندگی می کنند؛ زیرا محل سکونت آن ها بدون امنیت و زیرساخت های لازم و تسهیلات آب و برق و فاضلاب است و نیز در معرض مخاطره های متعدد قرار دارد. در سال های پایانی قرن ۲۰، راهکارهای عمده ای با هدف رفع این مشکل مطرح شد که یکی از این راهکارها، اقدام سازمان ها یا بنیادهای خیریه (NGO) در جهان است که نمونة بارز آن در ایران، کمیتة امداد امام خمینی (ره) است. هدف این پژوهش، واکاوی نقش نهاد خیریه ای کمیتة امداد در بهبود وضعیت فیزیکی خانه های روستاهای ایران است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و پیمایشی، با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. به همین منظور، در این مقاله سعی شده است تا اقدام های این نهاد و تأثیر آن در بهبود کیفیت فیزیکی مسکن مددجویان روستایی در بخش کندوان شهرستان میانه، بررسی، تحلیل و ارزیابی شود. به همین سبب، متغیرهای وضعیت فیزیکی مسکن مددجویان، با استفاده از آزمون ویلکاکسون در دورة قبل و بعد از حمایت کمیتة امداد، در ۳۷ روستای بخش کندوان، در قالب سه دهستان و ۱۶۰ خانوار بررسی شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که امدادرسانی های کمیتة امداد در تمامی متغیرهای وضعیت فیزیکی مسکن، به تغییرهای معنادار در نزد مددجویان زیر پوشش منجر شده است.
توسعة گردشگری زمستانی در مقاصد روستایی (مطالعة موردی: روستا های حاشیة پیست اسکی شمشک شمال تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود جاذبه های گردشگری، یکی از مهم ترین دلایل مسافرت مردم به مقصدی خاص است. جاذبه ها به عنوان عامل کشش، با توجه به ویژگی های خاص و جذابیت هایی که دارند، می توانند گردشگران را از نقاط و سرزمین های دور جذب کنند. در این میان روستا ها جاذبه های گردشگری فراوان دارند و همواره گردشگران زیادی را به سوی خود جذب می کنند؛ بنابراین، توسعة پایدار گردشگری روستایی و مدیریت خردمندانة آن نیازمند برنامه ریزی است. در این میان، ایران با وجود جاذبه های فراوان فرهنگی، تاریخی و طبیعی هنوز نتوانسته است جایگاه خود را به عنوان یک کشور پذیرندة گردشگر در بازار جهانی صنعت گردشگری بیابد، از این رو سهم ناچیزی از درآمدهای این صنعت، نصیب کشور شده است. این مسئله، در زمینة گردشگری داخلی و به ویژه گردشگری روستایی نیز صدق می کند. سؤال کلیدی تحقیق آن است که راهبرد های مناسب برای توسعة گردشگری زمستانی در مناطق روستایی حاشیة پیست اسکی شمشک چیست؟ به این منظور، مقالة حاضر با استفاده از روش پیمایشی و مطالعه های میدانی در سطح کارشناسان و خبرگان با مدل SWOT به ارائة راهبرد کانونی برای توسعة گردشگری زمستانی در مناطق روستایی پرداخته است. قلمرو زمانی تحقیق، زمستان 1389 و آذر تا بهمن 1390 است. روایی پرسشنامه با استفاده از پانل متخصصان گردشگری و اساتید دانشگاهی تأیید شد و برای سنجش پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب به دست آمده 72 درصد است. نتایج، نشان دهندة این است که راهبردهای توسعة گردشگری زمستانی در روستا های منطقة حاشیة پیست اسکی شمشک در وضع موجود، جهت گیری به سوی راهبرد رقابتی است که در قالب 8 راهبرد فرعی، قابل پیگیری و عملیاتی سازی است، اما برای دستیابی به جایگاه مطلوب، در توسعة گردشگری زمستانی، با محوریت مشارکت روستا های حاشیة پیست اسکی شمشک نیاز به اتخاذ راهبرد جهشی تهاجمی است.