دریاچه ارومیه به عنوان یکی از بزرگ ترین دریاچه های فوق اشباعِ نمک در سطح جهانی و منطقه ای از اهمیت زیادی برخوردار است، اما حیات آن در طول چند دهه گذشته به دلیل عوامل بسیاری، مانند سدسازی، کاهش بارندگی، افزایش بی شمار چاه های کشاورزی اطراف دریاچه و همچنین عوامل عمده دیگری به خطر افتاده است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف یافتن راه چاره برای جلوگیری از وقوع بحران سیاسی منطقه ای و حتی ملّی، بر آن شد تا از منظر آینده نگری، اثرات منطقه ای خشک شدن دریاچه ارومیه را برای افق 2025 بررسی کند. این پژوهش که از نظر ماهیت از پژوهش های کاربردی- توسعه ای و از نظر روش از نوع توصیفی- تحلیلی است، با استفاده از روش مصاحبه و دلفی به جمع آوری اطلاعات مورد نیاز مبادرت کرد و سپس تحلیل این داده ها با استفاده از روش تحلیل ساختاری و تکنیک میک مک انجام گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که متغیّرهای طوفان نمک، گرد و غبار، شن های روان، کانون های ریزگرد نمکی و غیرنمکی و توان منطقه برای تبدیل به پارک ملی، متغیّرهای کلیدی اثرگذار می باشند. این متغیّرها به عنوان متغیّر کلیدی، دیگر متغیّرها را تحت تأثیر قرار داده و حائز بیشترین نقش و اثر بر سایر متغیّرها هستند و کمتر اثرپذیرند. همچنین مهمترین متغیّر تأثیرپذیر که هم به صورت مستقیم و هم غیر مستقیم از این جریان تأثیر می پذیرند، مردم هستند و باید در مرحله اول از تأثیرات مستقیم خشک شدن دریاچه بر مردم مانند، افزایش هواویزه ها بیشتر از حد مجاز، وقوع طوفان ها و گسترش شن های روان در سطح منطقه جلوگیری کرد و در مراحل بعدی متغیّرهای دیگر را نیز تحت نظارت و کنترل قرار داد و از آسیب دیدگی آن ها جلوگیری کرد.