Journal of Research and Rural Planning -پژوهش و برنامه ریزی روستایی
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال پنجم زمستان 1395 شماره 16 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثرات سرمایه اجتماعی در تنوّع معیشت پایدار روستاییان تدوین شده است. روش: این پژوهش از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای ساکن در دهستان زرین دشت بالغ بر ۲۵۳۵ خانوار و تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسش نامه با استفاده از فرمول کوکران ۲۵۷ خانوار انتخاب شد. روش و ابزار گردآوری اطّلاعات به صورت کتاب خانه ای و میدانی (پرسش نامه، مشاهده و مصاحبه) است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای، ضریب هم بستگی و تحلیل مسیر) استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد، بین افزایش سرمایه اجتماعی و تنوّع معیشت پایدار در منطقه مورد مطالعه، رابطه معناداری وجود دارد و مؤلّفه مشارکت اجتماعی بیش ترین تأثیر را بر پایداری معیشت دهستان زرین دشت داشته است. محدودیت ها: عمده ترین محدودیت این تحقیق، پایین بودن تمایل به هم کاری با مسؤولان محلّی و پاسخ گویی به سؤالات و پرسش های مربوطه به دلایل مختلف است. راه کارهای عملی: با توجّه به یافته های تحقیق که نشان دهنده رابطه مستقیم بین سرمایه اجتماعی و تنوّع معیشتی است، توسعه زیرساخت های ارتباطی، تنوّع بخشی به فرصت ها و انتخاب های معیشتی خانوارها، توسعه خدمات اجتماعی و رفاهی عمومی در روستاها، توجّه به برنامه های اشتغال زایی و فقرزدایی از جمله راه کارهایی برای توسعه معیشت پایدار این مناطق است. اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در ارزیابی عوامل مؤثّر و ارائه راه کارهایی در جهت توسعه تنوّع معیشتی مناطق روستایی دهستان زررین دشت است.
تحلیل نقش سرمایه اجتماعی در ریسک پذیری و کارآفرینی جوانان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی و تبیین الگوی ارتباطی میان ارکان سرمایه اجتماعی با ریسک پذیری جوانان در راستای برپایی و توسعه کارآفرینی روستایی در شهرستان تنکابن بوده است. روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی– تحلیلی و هم بستگی است. داده ها با دو روش مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه مورد مطالعه، جوانان روستایی شهرستان تنکابن بوده که از میان آن ها تعداد ۳۶۵ نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با انجام معادلات ساختاری به کمک دو نرم افزار SPSS و LISREL صورت گرفته است. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل مسیر با ضریب ۴۸ درصد نشان داد که تا حدودی ریسک پذیری جوانان روستایی در محدوده مورد مطالعه متأثّر از مؤلفه های سرمایه اجتماعی بوده و هم چنین، مؤلفه های سرمایه اجتماعی علاوه بر اثر مستقیم در ریسک پذیری جوانان روستایی، دارای اثر غیرمستقیم نیز بوده است. در میان مؤلفه های مورد بررسی، بیش ترین میزان اثرگذاری به ترتیب، مشارکت با میزان ۲۲/۰، اعتماد اجتماعی با میزان ۱۹۵/۰، تعلّق مکانی با میزان ۱۰۶/۰ و هم بستگی و انسجام اجتماعی با میزان ۱۰/۰ بوده است. محدودیت ها: پراکندگی روستاها و بالابودن هزینه های مراجعه به روستاهای نمونه تحقیق از مهم ترین محدودیت ها بوده است. راه کارهای عملی: افزایش میزان تعامل و ارتباط مؤثّر و سطح اعتماد بین کارآفرینان جوان روستایی با ایجاد شبکه های اجتماعی بین کارآفرینان، گسترش فرهنگ کارآفرینی در میان جوانان روستایی، حمایت از ریسک و خلّاقیت های جوانان در جوامع روستایی و فرهنگ سازی و افزایش آگاهی مدیران و سایر اقشار جوامع نسبت به مزایای کارآفرینی. اصالت و ارزش: نقطه قوت تحقیق حاضر، توجّه به نقش سرمایه اجتماعی در ریسک پذیری و کارآفرینی در میان جوانان روستایی است که تا کنون تحقیقات کم تری پیرامون این موضوع انجام شده است.
مکان یابی عناصر خدماتی مورد نیاز جاذبه های گردشگری براساس توان های محیطی (مطالعه موردی: محدوده سد حسنلوی شهرستان نقده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سد حسنلو نوع غالب گردشگری شهرستان نقده در آذربایجان غربی است که دارای قابلیت های تفرّجی، ورزشی و طبیعت گردی است؛ امّا به دلیل عدم وجود زیرساخت ها و نبود خدمات رسانی مناسب، این پتانسیل ها مغفول مانده است و با سرمایه گذاری و مکان گزینی صحیح در این مکان، می توان به برنامه ریزی مناسب اوقات فراغت اقشار مختلف پرداخت و استفاده اصولی از جاذبه های موجود را فراهم ساخت. هدف اصلی پژوهش، جذب گردش گر و تبدیل سد حسنلو به مقصد گردشگری از طریق یافتن بهترین مکان جهت استقرار خدمات گردشگری مورد نیاز در آینده در کنار توجّه به امکانات وضع موجود است. روش: مقاله حاضر با استفاده از روش شناسی توصیفی- تحلیلی و با ماهیت کاربردی، درصدد یافتن مناسب ترین مکان برای استقرار خدمات گردشگری با درنظرگرفتن خدمات مورد نیاز (علاوه بر امکانات وضع موجود) است. به این منظور ابتدا شاخص های مربوطه با فرآیند تحلیل شبکه ای ارزش گذاری شده است. روش امتیاز دهی به این صورت است که علاوه بر درنظر گرفتن امکانات موجود، به ارزش گذاری مکان هایی که برای استقرار خدمات مختلف گردشگری در محدوده مورد مطالعه مناسب هستند نیز پرداخته و نقشه های هرکدام در سیستم اطّلاعات جغرافیایی تولید و به لایه اطّلاعاتی تبدیل شده است. سپس، تلفیق لایه های اطّلاعاتی، براساس وزنی که گرفته اند، زمین های منطقه را اولویت بندی کرده و بهترین مکان جهت استقرار خدمات گردشگری در پنچ گروه بسیار خوب، خوب، متوسّط، ضعیف و خیلی ضعیف به دست آمده است. یافته ها: با مکان یابی از طریق سیستم اطّلاعات جغرافیایی و مدل تحلیل شبکه ای، بهترین مکان جهت استقرار خدمات گردشگری پیشنهاد شده است. محدودیت ها/ راه بردها: محدودیت اصلی پژوهش، نبود اطّلاعات کافی در طرح های فرادست در ارتباط با محدوده سد حسنلو بود و به همین خاطر برداشت های میدانی متعددی صورت گرفت. اصالت و ارزش: در اکثر پژوهش ها در ارتباط با یافتن بهترین مکان، معمولاً به امکانات وضع موجود بسنده کرده و اقدام به مکان یابی می کنند. نکته مهم مقاله در توجّه به خدمات مورد نیاز گردشگری در آینده، در کنار امکانات وضع موجود است.
بررسی عوامل مؤثّر بر سبک زندگی در نواحی روستایی ایران (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان های خواف و رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تغییرات روزافزون شاخص های سبک زندگی در دهه های اخیر، گسترش حوزه نفوذ رسانه های جمعی و در پی آن، تشدید و تسهیل ارتباطات بین نواحی روستایی و شهری بزرگ تر و مهاجرت روزافزون افراد ساکن نواحی روستایی به دیگر مناطق، مسأله سبک زندگی در نواحی روستایی را به چالش کشانده است. از این رو، شناخت عوامل مؤثّر بر سبک زندگی افراد ساکن در نواحی روستایی، ضرورتی انکارناپذیر است. از آن جایی که سبک زندگی دارای شاخص ها و مؤلّفه های گوناگونی است و روش های مناسبی را برای بهبود محیط زندگی ارائه می دهد. شناخت تغییرات، افق نوینی در راستای دست یابی به توسعه پایدار روستایی فراهم می سازد. هدف از انجام این پژوهش، معرّفی الگوی نوینی از سبک زندگی در نواحی روستایی بر پایه سبک زندگی متناسب با محیط است. روش: این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی و رویکرد آن پیمایشی است. داده های مورد نیاز از مطالعات کتاب خانه ای و پیمایشی گردآوری شده اند. جامعه آماری، نواحی روستایی شهرستان های خواف و رشتخوار در استان خراسان رضوی است که ۳ روستا از روستاهای دارای جمعیت بالای ۲۰ خانوار و از این میان، ۱۵۰ نفر به روش کوکران انتخاب شده اند. برای سنجش فرضیه های تحقیق، از آزمون پیرسون و جهت تحلیل استنباطی از رگرسیون به کمک نرم افزار SPSS، استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از یافته های تحقیق، عوامل مؤثّر بر سبک زندگی روستائیان، با توجّه به مقدار بالای آزمون پیرسون و نیز آزمون مقایسه میانگین ها، حاکی از اثرگذاری زیاد عوامل فرهنگی در سبک زندگی مناطق روستایی مورد مطالعه است. به این ترتیب، عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی قادرند به طور نسبی ۴۵ درصد از تغییرات سبک زندگی در نواحی روستایی را تبیین کنند. محدودیت ها/ راهبردها: دشواری در گردآوری اطّلاعات مربوط به عوامل مؤثّر بر سبک زندگی روستائیان، به خصوص در زمینه عوامل اقتصادی و فرهنگی، از جمله چالش های پژوهش حاضر هستند. راه کارهای عملی: جهت هدفمندکردن تغییرات سبک زندگی در نواحی روستایی، تولید و پخش برنامه های ویژه و متناسب با سبک زندگی روستایی، به-کارگیری دانش بومی، استفاده مناسب از فن آوری های پیشرفته ارتباطی و مشارکت ساکنان در طرح های فرهنگی و اجتماعی پیشنهاد شده است. اصالت و ارزش: با مشخص کردن سهم هر یک از عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مؤثّر بر سبک زندگی در مناطق روستایی می توان گام مهمّی در رفع معضلات مربوط به شاخص های مهم سبک زندگی مثل اوقات فراغت، تغذیه، نحوه پوشش افراد برداشت و برنامه ریزان روستایی را در این راه یاری کرد.
تحلیل روند تحوّلات ساختار اجتماعی- فرهنگی روستاهای پیراشهری (مطالعه موردی: شهر سقز- استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: برّرسی روند تحوّلات روستاهای پیرامونی شهر سقز، به منظور شناخت تغییرات ایجادشده در زمینه ساختار اجتماعی– فرهنگی روستاها از جنبه های مختلف از اهداف این پژوهش بوده است. در این پژوهش، سعی شده تا از روش های آماری با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS برای یافتن ارتباط بین متغیّرها استفاده شود. روش: شیوه جمع آوری داده ها و اطّلاعات به روش میدانی و کتاب خانه ای انجام شده است. در روش میدانی با مراجعه به روستاهای نمونه به مصاحبه و تکمیل پرسش نامه ها و تصویربرداری از موارد مورد نظر و در روش کتاب خانه ای نیز با مراجعه به سازمان های مربوطه، کتاب خانه و مطالعه آمارنامه ها و نقشه ها به گردآوری داده ها و اطّلاعات پرداخته شده است. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان می دهد که گسترش کالبدی شهر علاوه بر تأثیرگذاری های اقصادی،کالبدی بر روی فرهنگ و آداب و رسوم روستاهای پیرامونی، در زمینه های مختلف نوع پوشش روستاییان، گذران اوقات فراغت، مراودات اجتماعی و غیره اهالی نیز تأثیرگذار بوده است. راه کارها: تغییرات اجتماعی– فرهنگی در روستاها تابعی از شرایط عمومی در سطح ماکرو هم چون اقتصاد جهانی، سیاست های بین المللی، ملّی و غیره است که میزان پذیرش این تغییرات در نقاط مختلف متفاوت و با سرعت های متغیّر صورت می پذیرد؛ امّا نباید این تغییرات موجب فراموشی آداب و رسوم سنّتی که تحکیم کننده روابط انسانی به شمار می روند، شده و فرهنگ مصرف گرایی را در جامعه روستایی پررنگ کند، تا هنجارها و ارزش هایی که در جوامع روستایی وجود دارند، دست خوش تلاطم و ازبین رفتن فرآیند شهرگراشدن روستاها نشوند. از این رو، تعیین یک الگوی مناسب با رویکرد برنامه ریزی از بالا و اجرا از پایین به منظور مقابله با بخش منفی تغییرات، منطقی به نظر می رسد که برای روستاهای واقع در پیرامون شهرهای میانه اندام، براساس مدل حومه (که از مدل های کارکردی روابط شهر و روستا است) برنامه یک پارچه توسعه با عنوان طرح جامع توسعه روستاشهری به جای طرح های جامع و تفصیلی شهری و هادی روستایی پیشنهاد شود تا ضمن کاهش خلأهای قانونی برای فضاهای حدّ فاصل دو سکونت گاه در راستای مدیریت یک پارچه بخش، عمده ای از مشکلات را به صورت ناحیه ای حل کند. در این طرح با توجّه به ناحیه جفرافیایی، شرایط محیطی، اجتماعی– فرهنگی و اقتصادی و تأکید بر تقویت هویت فرهنگی و داشته های فرهنگ ملّی، قومی و محلّی، شرح خدمات متفاوت تعریف می شود. اصالت و ارزش: برّرسی روند تحوّلات روستاهای پیرامونی شهر سقز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به منظور ارائه راه کارهای پیشنهادی بهینه جهت آشنایی با تغییرات و تحوّلات اجتماعی در روستاها از جنبه های نو و جدید تحقیق حاضر به شمار می رود.
تبیین فرآیند آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشکسالی (مطالعة موردی: روستای پشتنگ- شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اثرات متنوّع خشک سالیهای مستمر، منجر به آسیبپذیری خانوارهای روستاییان و ناپایداری معیشتی آن ها می شود و ماهیت چندبعدی و پویای آسیبپذیری ناشی از خشکسالی موجبات دشواری مطالعه آن را فراهم می سازد. این در حالی است که درک ماهیت آسیبپذیری نقش مهمّی در کاهش اثرات خشک سالی و بهبود معیشت پایدار روستاییان دارد. در این راستا، هدف از این پژوهش، تبیین فرآیند آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشک سالی است. روش: پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تئوری بنیانی انجام شده است. نمونه های مورد مطالعه را سرپرستان خانوارهای روستای پشتنگ چشمه قلی جان شهرستان روانسر در استان کرمانشاه تشکیل می دادند که با تکنیک طبقه بندی مشارکتی درآمد شناسایی و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. جمع آوری داده ها با بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختارمند و گروه های متمرکز آغاز شد، این روند تا رسیدن به اشباع تئوریک ادامه یافت. داده های حاصل در قالب سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و فرآیند آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشک سالی تبیین شد. یافته ها: نتایج نشان داد علل آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشک سالی، متنوّع و گسترده بوده و یازده مقوله را در بر می گیرد که در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علّ ی (عوامل آب و هوایی)، پدی ده، زمینه (محیطی و معیشتی)، شرایط مداخله گر (عوامل نهادی-حمایتی)، کنش یا راهبردها (فنّی و غیرفنّی) و پیامدها (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) است و فرآیند آسیب پذیری روستاییان و ارتباط بین ابعاد مختلف آن را منعکس می کند. راه کارهای عملی: برمبنای نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود که متولّیان امر، راهبردهای مشارکتی را برای کاهش اثرات خشک سالی و ارتقای تاب آوری و ظرفیت سازگاری روستاییان منطقه در اولویت قرار دهند، در این راستا، اتخاذ استراتژی های پایدار معیشتی با تأکید بر تقویت سرمایه های فیزیکی، اجتماعی، انسانی، مالی و طبیعی روستاییان آسیب پذیر توصیه می شود.
فرآیند و الگوی مهاجرت معکوس روستایی و عوامل مؤثّر بر آن (مطالعه موردی: دهستان حاجیلو- شهرستان کبودرآهنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مهاجرت معکوس در ایران به عنوان یک پدیدة نسبتاً نو که به مرور به یک جریان تأثیرگذار بر جامعة روستایی تبدیل می شود، نیازمند بررسی از ابعاد مختلف اسنادی و میدانی است. تحقیق حاضر در پی آن است که فرآیند مهاجرت معکوس از شهر به روستا و عوامل مؤثّر بر آن را مورد بررسی قرار دهد. روش: در این پژوهش مسألة مهاجرت معکوس در سطح یک منطقة روستایی که به شکل آشکاری با این پدیده رو به رو است به صورت پیمایش موردی و بررسی میدانی مورد مطالعه قرار گرفته است. چهار عامل سطح توسعه در روستاها، شرایط زندگی شهری، میزان درآمد مهاجران و تعلّق قومی و محلّی به عنوان عوامل احتمالی مؤثّر بر مهاجرت معکوس شناسایی و رابطة آن با مهاجرت معکوس بررسی شد و در چهارچوب تحلیل هم بستگی مورد آزمون قرار گرفت. جامعة آماری این تحقیق دهستان حاجیلو واقع در بخش مرکزی شهرستان کبودرآهنگ است. همة ۹ روستای دهستان مذکور به عنوان مورد مطالعه انتخاب شدند. در این پژوهش در پیمایش میدانی از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. داده های به دست آمده از پرسش نامه ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفته اند. چهارچوب نظری این تحقیق از تلفیق و ترکیب دو دسته از نظریات مربوط به مهاجرت موسوم به دیدگاه اقتصادی و رویکرد اقتصاد جدید مهاجرت کار۱ شکل گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که میان متغیّرهای سطح توسعه، شرایط نامساعد شهری، میزان درآمد افراد و تعلّقات قومی و بومی از یک طرف و مهاجرت معکوس از طرف دیگر رابطة مستقیم وجود دارد. محدودیت ها و راهبردها: فقدان آمار کارگاه های تولیدی تازه تأسیس و به دست آوردن آمار دقیق آن ها از جمله محدودیت های تحقیق پیش رو بود. راه کارهای عملی: هرچه سطح توسعه در روستاها افزایش یابد، مشارکت فردفرد روستاییان در امر توسعه دخالت داده شود و تولیدات متناسب با محلّ و منطقة بومی شود، رشد منابع انسانی در روستاها بیش تر خواهد شد.
ارزیابی آسیب پذیری مساکن روستایی در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی آسیب پذیری سکونت گاههای روستایی استان فارس (ارزیابی مسکن و جمعیت) در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران است. روش: پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد کاربردی، با استفاده از منابع کتاب خانه ای و اطّلاعات آماری سال ۱۳۹۰ انجام و داده ها با نرم افزار سیستم اطّلاعات جغرافیایی و اکسل، تجزیه وتحلیل شده است. پهنه بندی خطر با استفاده از سه معیار زلزله، گسل و لیتولوژی در محیط سیستم اطّلاعات جغرافیایی انجام شده و وزن دهی به معیارها نیز با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی صورت گرفته است. معیارهای مورد استفاده برای ارزیابی مسکن، شامل قدمت بنا، مصالح به کاررفته در ساخت بنا، مساحت قطعات مسکونی، تراکم جمعیتی، تراکم واحد مسکونی و تراکم خانوار در واحد مسکونی می باشند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که بیش از ۸۰ درصد از مساحت استان، ۸۶ درصد از جمعیت و بیش از ۸۵ درصد از مسکن روستایی که عمدتاً غیرمقاوم، فرسوده و کوچک مقیاس در پهنه های پرخطر قرار دارند. هم چنین شهرستان های لارستان، قیروکارزین و بوانات در اولویت بیش تری برای به سازی و نوسازی مسکن قرار دارند. محدودیت ها/ راهبردها: از جمله محدودیت های پژوهش، عدم دسترسی به اطّلاعات دقیق سازه ای مسکن روستایی برای انجام مدل سازی زلزله در منطقه مورد مطالعه و عدم هم کاری متخصصّان مرتبط در تکمیل پرسش نامه های تحقیق است. هم چنین الزامات به سازی و نوسازی مسکن و رعایت استانداردهای لرزه ای باید در رأس برنامه ریزی های روستایی و مدیریت بحران قرار گیرد. راه کارهای عملی: با توجّه به نتایج به دست آمده، باید نوسازی مساکن روستایی غیرمقاوم با نظارت دقیق و با توجّه به آیین نامه لرزه ای و ضوابط آن و هم چنین با توجّه به اولویت بندی شهرستان ها انجام شود. اصالت و ارزش: اهمّیّت پژوهش حاضر در این است که پهنه بندی خطر زمین لرزه و ارزیابی سکونت گاه های روستایی استان فارس، علاوه بر مشخص کردن محدوده های پرخطر، به برنامه ریزان کمک می کند که برنامه ریزی های دقیق تری را در نواحی بحرانی جهت کاهش خسارات ناشی از بحران زلزله تدوین کنند.
میزان موفّقیت توسعه گردشگری جامعه محور روستایی از دید جامعه محلّی (مطالعه موردی: روستای آسیاب سر، شهرستان بهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: گردشگری جامعه محور در جست وجوی ایجاد منافع اقتصادی برای جامعه محلّی، حفاظت از منابع طبیعی و فرهنگ محلّی، بهبود کیفیت زندگی و توانمندسازی جامعه محلّی به منظور رفع نیازهای نسل های حال و آینده است. با وجود مزایای بسیار این نوع از گردشگری، به خصوص در کشورهای در حال توسعه، اجرای آن در عمل با مشکلاتی هم راه است. هدف این پژوهش بررسی میزان موفّقیت گردشگری جامعه محور در روستای آسیاب سر است. روش: روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را خانوارهای روستای آسیاب سر با حجم ۴۹۹ تشکیل می دهند که از میان آ ن ها با استفاده از جدول مورگان ۲۱۰ نمونه انتخاب شدند. پرسش نامه به روش نمونه گیری قضاوتی میان آن ها توزیع شد. به منظور پاسخ گویی به پرسش اصلی پژوهش، از آزمون T تک نمونه ای با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها/ نتایج: طبق نتایج حاصل از این آزمون، گردشگری جامعه محور در منطقه مورد مطالعه موفّق نبوده است؛ به طوری که از میان ده عامل موفّقیت بررسی شده، تنها سه عامل مالکیت جامعه محلّی، حمایت داخلی و خارجی و محافظت از منابع، میانگینی بیش تر از (۳) داشته اند. محدودیت ها و راه بردها: محدودیت های این پژوهش شامل محدودبودن ادبیات مرتبط با موضوع پژوهش و هم چنین، وسیع بودن شاخص های موفّقیت گردشگری جامعه محور و مشکلات مرتبط با سنجش همه این عوامل در قالب یک پژوهش بوده است. راه کارهای عملی: به منظور توسعه گردشگری جامعه محور در روستای آساب سر و بهره گیری از منافع آن، لازم است قبل از هر کاری جامعه محلّی آموزش های لازم در ارتباط با مدیریت و توسعه گردشگری را دیده و پس از آن، امکانات لازم برای مدیریت گردشگری در اختیار آن ها قرار گرفته شود تا با میل خود توسعه گردشگری در روستا را مدیریت کنند. اصالت و ارزش: مطالعات بسیار کمی در ارتباط با گردشگری جامعه محور انجام شده است. در مطالعات انجام شده نیز معمولاً تنها چند شاخص از شاخص-های این نوع از گردشگری، مورد بررسی قرا گرفته است. هم چنین، در اکثر مطالعات، دیدگاه نخبگان و نه جامعه محلّی در ارتباط با موضوع بررسی شده است. در این پژوهش تلاش شده است تمام شاخص های گردشگری جامعه محور از دید ساکنان محلّی که بیش تر از سایر ذی نفعان با گردشگری در ارتباط هستند، مورد بررسی گیرد.
بررسی نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری در توسعة روستایی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: به کارگیری سازمان ها و نهادهای محلّی یکی از رویکردهای مدیریّتی در جوامع روستایی است که در برهه هایی از تاریخ توسعة روستایی کشور مورد توجّه واقع شده است. در این راستا تعاونی های دهیاری در بسیاری از نواحی تشکیل شده است و نقش بسیار مؤثّری در تسهیل خدمات دهیاری ها داشته است. این تحقیق با هدف بررسی نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری در توسعة روستایی استان گلستان انجام شده است. روش: تحقیق حاضر بر مبنای راهبرد پیمایش پرسش نامه ای به انجام رسیده است. جامعة آماری تحقیق شامل دهیاران عضو شرکت تعاونی های دهیاری استان گلستان به تعداد ۸۳۰ نفر است. به روش فرمول کوکران تعداد نمونه ها ۱۱۸ نفر تعیین شد و از روش نمونه گیری خوشه ای در سطح ۹ شرکت تعاونی دهیاری جهت انتخاب نمونه ها استفاده شد. اعتبار پرسش نامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها، از طریق سه نفر از کارشناسان شاغل در شرکت تعاونی دهیاری در استان گلستان و سه نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه و پایایی آن از طریق محاسبة آلفای کرونباخ برای کارکرد عمرانی، اقتصادی، خدماتی و فرهنگی-اجتماعی به ترتیب ۹۲۸/۰، ۸۴۰/۰، ۹۰۸/۰ و ۹۰۸/۰ محاسبه شد و مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها: نتایج رتبه بندی مهم ترین کارکردهای شرکت های تعاونی دهیاری نشان داد که مواردی مانند «مشارکت در ساخت و بهینه سازی مسکن روستایی» در زمینة کارکرد عمرانی، «سرمایه گذاری در جهت بهبود تولیدات کشاورزی و صنعتی» در زمینة کارکرد اقتصادی، «تسطیح معابر روستا» در زمینة کارکرد خدماتی و «تربیت مدیران آشنا به شرایط روستا و سازمان های محلّی» در زمینة کارکرد فرهنگی-اجتماعی اولویّت بالایی داشتند. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که کارکردهای مختلف این شرکت ها در توسعة روستایی در ناحیة مورد مطالعه کم تر از حدّ متوسط یا نامناسب است. نتایج آزمون فریدمن هم نشان داد که تأثیر کارکردها متفاوت نیست و از اولویّت یکسانی برخوردار هستند. نتایج آزمون t مستقل برای مقایسة کارکردهای تعاونی دهیاری در بین بخش ها نشان داد که کارکردهای تعاونی دهیاری در بخش مرکزی هر شهرستان وضعیّت بهتری داشتند. نتایج آزمون کروسکال والیس جهت مقایسه کارکردها بر حسب سابقة تأسیس نشان داد که کارکرد تعاونی های دهیاری برحسب قدمت آن ها تفاوت معنی داری داشتند. در هر چهار زمینة (عمرانی، اقتصادی، خدماتی و فرهنگی- اجتماعی)، تعاونی هایی که قدمت بالاتری داشتند، کارکردهای بهتر و مؤثّرتری نیز ارائه کرده اند. نتایج آزمون کروسکال والیس جهت مقایسة کارکردها در بین شهرستان ها نشان داد که در زمینة کارکردهای عمرانی و خدماتی شهرستان گرگان وضعیّت بهتری داشته است و در زمینة کارکردهای اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی شهرستان کردکوی وضعیّت بهتری داشته است. محدودیّت ها/ راهبردها: تمرکز این تحقیق بر بررسی نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری در توسعة روستایی بود. بنابراین، انتظار می رود پژوهش های آینده به شناسایی راه کارهای ارتقای عملکرد نقش و کارکردهای این تعاونی ها بپردازند. راه کارهای عملی: با توجّه به یافته ها، هم کاری بخشداری برای تأمین ماشین آلات مورد نیاز، واگذاری پروژه های عمرانی و تأمین نیروهای متخصّص، حمایت شورای بخش در تأمین مالی، هماهنگی همة شوراها و دهیاران با تعاونی دهیاران، تأسیس صندوق مالی، بیمه و غیره وابسته به تعاونی دهیاری، برنامه ریزی برای برقراری ارتباط مؤثّر و نشست های مشورتی بین تعاونی های دهیاران در سطح شهرستان، استان و کشور جهت بهبود نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری مؤثّر است. اصالت و ارزش: شناخت نقش و کارکرد تعاونی های دهیاری در توسعة روستایی استان گلستان و ارائة پیشنهادهایی برای ارتقای عملکرد این نوع تعاونی ها، اصالت و ارزش اصلی این تحقیق است.
ارزیابی سطوح پایداری مقاصد روستایی در راستای توسعه گردشگری روستایی با تعدیل گری تصویر مقصد (مطالعه موردی: دهستان دراک شهرستان شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، ارزیابی سطوح پایداری مقاصد روستایی در راستای توسعه گردشگری روستایی با تعدیل گری تصویر مقصد در دهستان دراک شیراز است. روش: پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- هم بستگی است. جامعه آماری گردشگران دهستان دراک است. براساس جدول مورگان و نمونه گیری طبقه ای ۳۸۵ گردشگر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه و برای بررسی فرضیه های مدل معادلات ساختاری و رویکرد کم ترین مربعات جزئی استفاده شد. پایایی پرسش نامه با آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن با استفاده از روایی سازه سنجیده شد. یافته ها: سطح اقتصادی و محیطی از میزان مطلوب پایین تر و سطح اجتماعی از میزان مطلوب بالاتر است. شاخص پایداری اجتماعی بیش ترین تأثیر را بر گردشگری روستایی داشته است، تصویر مقصد تأثیر مثبت و معناداری بر پایداری اقتصادی دارد؛ امّا بر پایداری اجتماعی بدون تأثیر است؛ به علاوه، تصویر مقصد تأثیری معکوس بر پایداری محیطی دارد. محدودیت ها/ راهبردها: هر فعّالیتی با تعادل در پایداری کلّی مناطق باشد. از جمله راهبردهای مؤثّر، ممنوعیت ورود وسایل نقلیه به بافت قدیم روستای قلات در روزهای تعطیل و ایجاد فضای پارکینگ در بیرون روستاها است. محدودیت پژوهش، عدم تعمیم نتایج در مناطق دیگر و مناسب نبودن برخی شاخص های برازش مدل است. راه کارهای عملی: یک پارچگی ابعاد مهم پایداری و توجّه به تصویر ذهنی گردشگران به عنوان عامل مؤثّر در پایداری و توسعه گردشگری روستایی. اصالت و ارزش: در این پژوهش بر سه بعد اصلی پایداری به طور هم زمان پرداخته شده است و تصویر مقصد به عنوان عامل تعدیل کننده در رسیدن به سطح مناسب توسعه گردشگری روستایی لحاظ شده است.
بررسی و تحلیل تله محرومیت در سکونت گاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان قصرقند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در نواحی روستایی کشورهای کم ترتوسعه یافته به ویژه روستاهای حاشیه ای، مسائل متعددی دایره فقر را شکل می دهند و پیچیدگی این دایره نیازمند انجام بررسی های علمی و سازمان یافته است. هدف این پژوهش، ارزیابی میزان فقر و تحلیل زنجیره فقر که رابرت چمبرز از آن به عنوان تله محرومیت یاد کرده ، در سکونت گاه های روستایی شهرستان قصرقند است. روش: روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری کلّیه ساکنان روستایی در این شهرستان هستند. جامعه آماری شامل ۴۷۳۲۵ نفر و حجم نمونه ۳۳۵ سرپرست خانوار در ۲۴ سکونت گاه روستایی است که به روش کوکران به دست آمد. داده های تحقیق از طریق مطالعات میدانی (تکمیل پرسش نامه) به دست آمد و به روش های آماری در نرم افزار SPSS از طریق آزمون های t تک نمونه ای و هم بستگی پیرسون مورد پردازش و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان می دهد میزان فقر در محدوده مورد مطالعه، بالاتر از حدّ متوسط نظری است. در این میان به ترتیب، شاخص های بی قدرتی (۰۳/۴) و انزوا (۷۸/۳) بالاترین و شاخص فقر خانوار (۲۸/۳) پایین ترین درجه میانگین از میزان فقر را به خود اختصاص داده اند. این مسأله به طور غالب، بیان گر ضعف جدّی بنیان-های اقتصاد روستایی (به ویژه در بخش کشاورزی) و فقدان دسترسی کافی به امکانات زیر بنایی و تولیدی است. محدودیت ها و راه بردها: محدودیت های این پژوهش شامل ضعف هم کاری بسیاری از سازمان ها در ارائه اطّلاعات آماری مربوطه به بهانه محرمانه بودن، وجود مشکلات مالی در جمع آوری اطّلاعات میدانی و فاصله زیاد نقاط روستایی محدوده پژوهش بوده است. راه کارهای عملی: نیاز است تا سیاست گذاری های مناسب و برنامه ریزی های سامان دهی و توسعه زیرساخت های باغداری (خرما و انبه) و فرآوری و بسته بندی محصولات در بخش مرکزی و ساربوک و هم چنین، سامان دهی صیادی، دامداری و زراعت بخش تلنگ به منظور رفع یا کاهش فقر و به تبع آن، بهبود کیفیت زندگی در نواحی روستایی شهرستان قصرقند انجام شود. اصالت و ارزش: این پژوهش ضمن ارزیابی میزان فقر، زنجیره درونی بین شاخص های فقر یا همان تله محرومیت را در رهیافتی جامع مورد پردازش و تحلیل قرار داده است که در نوع خود در منطقه مورد مطالعه تازگی دارد. نتایج این پژوهش می تواند در آگاه سازی سیاست گذاران و مسؤولان محلّی و منطقه ای از چالش های فقر و اولویت های آن در محدوده مورد مطالعه مؤثّر باشد و توسّط دستگاه های متولی توسعه روستایی از جمله استانداری، فرمانداری، جهاد کشاورزی، بنیاد مسکن و غیره برای برنامه ریزی هدفمندتر مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی و تحلیل شاخص های توسعة هوشمند روستایی (مطالعة موردی: روستاهای شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تلاش های زیادی برای برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکندة شهرها به عمل آمده که عمده ترین آن ها راهبرد «رشد هوشمند» است. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی توسعة هوشمند در نواحی روستایی شهرستان بینالود (روستاهای ابرده علیا، جاغرق، حصار گلستان و ویرانی) به دنبال ارائة چهارچوبی از این راهبرد، مشتمل بر اصول و عوامل مؤثّر بر شکل گیری آن است. روش: پژوهش حاضر، از حیث هدف «کاربردی» و به لحاظ روش و ماهیّت «توصیفی- تحلیلی» است. برای جمع آوری اطّلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. در ابتدا برای تعیین شاخص های تحقیق از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی استفاده شده و برای بررسی شاخص های توسعة هوشمند روستایی در شهرستان بینالود، ۴ روستای ابرده علیا، جاغرق، حصار گلستان و ویرانی به عنوان جامعة نمونه انتخاب شد که از مجموع ۳۵۴۹ خانوار در نقاط روستایی نمونه، با فرمول کوکران با خطای ۰.۰۷۵ درصد، حجم نمونه ۱۶۳ خانوار به دست آمده است، این افراد با روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای انتخاب شدند. یافته ها: با توجّه به نتایج فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی مشخّص شد که شاخص های اقتصاد خلاق روستایی با وزن ۰.۵۳۴، سرمایة انسانی با وزن ۰.۱۴۸ و شاخص های اقتصادی با وزن ۰.۱۳۸ بیش ترین تأثیر را در شکل گیری توسعة هوشمند روستایی داشته اند. هم چنین، بررسی شاخص های مختلف توسعة هوشمند در سطح روستاهای نمونه و نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان از شرایط نامناسب تر شاخص های کالبدی و زیست محیطی در روستاهای نمونه برای توسعة هوشمند دارد. در نهایت، براساس مدل تحلیل خاکستری نیز مشخّص شد که روستای جاغرق شرایط بهتری از سه روستای ابرده،حصار و ویرانی داشته است و روستای ویرانی در پایین ترین سطح توسعة هوشمند روستایی قرار گرفته است. محدودیّت ها/ راهبردها: عدم دسترسی به اطّلاعات و آمار دقیق و عدم هم کاری و گاه عدم صداقت برخی از روستاییان از جمله محدودیّت های تحقیق حاضر است. راه کارهای عملی: جلوگیری از رشد بیرونی با هدایت رشد به درون بافت، افزایش خدمات و مراکز تأمین نیازهای اصلی روستاییان جهت کاهش رفت و آمد، تقویت پیوند روستا شهری جهت تأمین نیازهای دو طرفه و غیره از جمله راه کارهایی در جهت پایداری و زیست پذیری سکونت گاه های روستایی این ناحیه است. اصالت و ارزش: در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی شاخص های توسعة هوشمند روستایی شناسایی و با استفاده از تحلیل خاکستری نقاط روستایی مورد مطالعه سطح بندی شود.