مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
پایداری روستایی
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکرد توسعه ی پایدار به عنوان چارچوبی برای تحلیل پایداری نظام سکونتگاههای انسانی به طور عام و سکونتگاههای روستایی به طور خاص از ارزش و اعتبار بالایی برخوردار است. اما به دلیل نسبی بودن مفهوم پایداری درشرایط متفاوت مکانی- زمانی، پیچیدگی های چشمگیری نیز فراروی پژوهشگران است و به همین دلیل تحلیل پایداری در شرایط متفاوت مستلزم در دسترس بودن نماگرهای مشخصی است که در انطباق کامل با واقعیات موضوع مورد نظر بوده و نیز امکان شناخت کامل ویژگی های جامعه ی مورد مطالعه را فراهم نماید تا به گونهای مناسب راهکارهای پایدارسازی نیز مشخص گردند.
حوزه های کلان شهری از جمله حوزه هایی است که به واسطه ی نظام متفاوت روابط مختلف سکونتگاهی و حضور و جریان نیروهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نشات گرفته از قطب کلان شهری، سیمایی متفاوت را به کانون های روستایی خود بخشیده است به گونهای که متأثر از این نیروها و فرایندهای اثرگذار، سکونتگاه های روستایی آن از ویژگی های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی متفاوتی با سایر حوزههای روستایی برخوردارند و نماگرهای معمول و مرسوم قابلیت ارزیابی تمام واقعیات و نیروها و روندهای اثرگذار و اثرپذیر منحصربه فرد را در حوزه های کلان شهری ندارند؛ به همین دلیل، سنجش و ارزیابی پایداری در چنین فضایی مستلزم تدوین یک روششناسی خاص و بستههای نماگر ویژه میباشد. این پژوهش با چنین رویکردی به دنبال تدوین و بومیسازی مجموعهای از نماگرهای سنجش و ارزیابی پایداری در ابعاد مختلف برای سکونتگاههای روستایی واقع در حوزه ی کلان شهر تهران است. روششناسی انجام این پژوهش مبتنی بر روش های تحلیلی- توصیفی و پیمایشی است.
این پژوهش ضمن معرفی یک چارچوب روششناختی نوین با استفاده از نظرسنجی از نخبگان علمی، تعداد 64 نماگر (از بین تعداد 206 نماگر) مشتمل بر 15 نماگر محیطی- اکولوژیک، 21 نماگر اجتماعی- فرهنگی، 15 نماگر اقتصادی و 13 نماگر کالبدی- زیرساختی را برای سنجش و ارزیابی پایداری روستاهای حوزه ی کلان شهری انتخاب کرده است که استفاده از آن ها امکان یک بررسی واقعیتگرا و تحلیل شرایط پایداری در سکونتگاه های روستایی محدوده های کلان شهری را فراهم می نماید. نتایج این پژوهش همچنین نشان می دهد که در ارتباط با تحلیل متوسط ارزش نماگرهای انتخاب شده نماگرهای اجتماعی- فرهنگی با 92/7 امتیاز در مقایسه با سایر نماگرها از اعتبار بیشتری در تحلیل پایداری برخوردارند. نماگرهای اقتصادی با 8/7 امتیاز، طبیعی با 34/7 امتیاز و نماگرهای کالبدی- زیرساختی نیز با 32/7 امتیاز در رتبه های بعدی قرار دارند.
عوامل مؤثر بر ماندگاری جوانان روستایی مطالعة موردی: شهرستان اهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله مسائل مهمی که امروزه روستاها با آن مواجه اند، فرایند خروج جمعیت جوان و فعال از روستاهاست که پایداری اجتماعات روستایی را به خطر می اندازد. مسئلة اصلی این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر ماندگاری جوانان روستایی در روستاهاست. در این پژوهش، از روش پیمایش استفاده شده و با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، وضعیت جوانان ساکن در روستاهای شهرستان اهر مطالعه شده است. یافته ها نشان می دهند که متغیرهای وضعیت اشتغال، تحصیلات، نوع شغل، میزان درآمد ماهیانة خانوار، طبقة اقتصادی خانواده از نظر خود پاسخگویان، و محل اشتغال پاسخگویان در ماندگاری جوانان در روستا نقش اساسی دارند. مهم ترین عوامل دفع جوانان از جوامع روستایی و گرایش آنها به مهاجرت به مناطق شهری نیز به ترتیب اولویت اینها هستند: کمبود امکانات رفاهی، کمبود امکانات بهداشتی، کمبود امکانات آموزشی و فرهنگی، نبود شغل مناسب و مشکلات کاری، کمبود وسیلة حمل ونقل و حاصلخیزنبودن زمین های کشاورزی. افزون بر اینها، ساخت تصویر منفی از روستا و ارائة تصویر مثبت از شهر، حس تعلق به روستا را بین جوانان تضعیف و فرایند ترک روستا را میان جوانان تسهیل و تسریع می کند. در نهایت اینکه جوانان ساکن در نواحی روستایی اهر، به ترتیب اولویت مؤلفه های برخورداری از امکانات رفاهی، امکانات آموزشی- فرهنگی، داشتن منابع طبیعی غنی و مرغوب، بهره مندی از امکانات بهداشتی- درمانی، امکانات شغلی، وجود وسیلة ایاب و ذهاب و امکانات تفریحی و ورزشی را از ویژگی هایی می دانند که می تواند جوانان را در روستا نگه دارد و مانع سرازیرشدن آنها به سوی مناطق شهری گردد.
سطح بندی پایداری اجتماعی در نواحی روستایی: مطالعه موردی دهستان های شهرستان چرام، استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد اجتماعی توسعه پایدار از ابعاد اصلی آن شناخته می شود. هدف پژوهش حاضر ارزیابی پایداری اجتماعی نواحی روستایی دهستان های شهرستان چرام در استان کهگیلویه و بویراحمد بود. نوع پژوهش کاربردی و روش آن نیز توصیفی- تحلیلی بوده، گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش های دلفی فازی و با به کارگیری شیوه تاپسیس فازی صورت گرفت. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران 285 سرپرست خانوار روستایی تعیین شد. نتایج نشان داد که وضعیت مجموع شاخص های ذهنی پایداری اجتماعی روستاهای سرفاریاب و بردیان در خوشه پایدار واقع است و روستای الغچین علیا خوشه مربوط به پایین ترین سطح پایداری اجتماعی را شکل می دهند؛ از این رو، توسعه متوازن نواحی روستایی در شهرستان چرام مستلزم بازنگری مسئولان ذی ربط در تخصیص منابع و امکانات، توزیع برابر فرصت ها و ارتقای کیفی خدمات در راستای کاهش فاصله بین نواحی روستایی است.
تحلیل ساختاری شاخص های توسعه ی پایدار روستایی مورد: دهستان های شهرستان صومعه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین گام در ارزیابی نابرابری های فضایی روستایی، شناخت دقیق ادبیات این حوزه و به تبع آن، تبیین و تحلیل شاخص های توسعه ی پایدار روستایی است. در این راستا پژوهش حاضر به مطالعه ی دهستان های شهرستان صومعه سرا پرداخته است. با توجه به ماهیت موضوع، پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی و از گونه ی تکاملی (توسعه ای) است. جامعه ی آماری، دهستان های شهرستان صومعه سرا و حجم نمونه شامل 20 تن از خبرگان، یعنی متخصصان و مسئولان اجرایی در حوزه های توسعه ی پایدار روستایی هستند. ابتدا به منظور اعتبارسنجی، شاخص های برداشت شده از مطالعات کتابخانه ای، بر اساس ابعاد توسعه ی پایدار روستایی مطابق طیف لیکرت، در قالب 15 معیار و 144 زیر معیار، مورد سنجش خبرگان قرار گرفته است. در ادامه به منظور توصیف و تحلیل شاخص هایی که بیشترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را دارند، از روش تحلیل ساختاری استفاده شد. این روش برای تحلیل روابط میان متغیرها به ویژه در سیستم های گسترده با ابعاد متعدد به کار می رود و یکی از روش های پرکاربرد در حوزه ی آینده پژوهی است. نتایج نشان می دهد که متغیرهای «ریسک»، «میزان سرمایه گذاری دولت در امور زیربنایی» و «اعتبارات تخصیص یافته به فصل عمران و نوسازی روستا» هستند. این متغیرها ظرفیت بسیار بالایی جهت تبدیل شدن به بازیگران کلیدی سیستم را دارند و ماهیت ناپایدارشان، نقطه ی انفصال سیستم است. متغیرهای «هدف»، «(کنترل) روند مهاجرت ها»، «میزان امید به زندگی» و «درآمد حاصل از مشاغل پایدار» است. این متغیرها، بیش از اینکه تأثیرگذار باشند، تأثیرپذیرند و نتایج تکامل سیستم هستند. میزان امید به زندگی در روستاهای شهرستان علاوه بر جهان بینی، باورها و تجربیات فردی و اجتماعی، وابسته به امکانات و خدمات در دسترس روستائیان نیز است. عواملی که امید به زندگی روستائیان، به ویژه جوانان را تحت تأثیر قرار می دهد، دغدغه هایی چون امنیت و پایداریِ اشتغال و دسترسی به کیفیت بالای امکانات و خدمات مدرن است. مسئله ی مهاجرت نیز در ارتباط مستقیم با شاخص امید به زندگی قرار می گیرد.
ارزیابی نقش شهرک صنعتی البرز در شاخص های توسعه پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه، ارزیابی تأثیر شهرک های صنعتی البرز در استان قزوین بر میزان پایداری روستاهای پیرامونی آن و همچنین، ارزیابی تأثیر فاصله از شهرک صنعتی بر پایداری شاخص های توسعه روستایی می باشد.
روش: این تحقیق از نوع علّی-هم بستگی و روش تحقیق نیز توصیفی– تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل روستاهای بخش مرکزی شهرستان البرز می باشد که طبق سرشماری ۱۳۹۰ در مجموع دارای ۱۵۹۰۷ نفر است و جامعه نمونه طبق فرمول کوکران ۳۱۷ نفر برآورد شده است. انتخاب جامعه نمونه جهت تکمیل پرسش نامه های میدانی به روش تصادفی سیستماتیک بوده است و تعداد نمونه ها نیز به روش طبقه ای و بر مبنای نسبت جمعیت توزیع شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد تأثیرات شهرک صنعتی بر روستاهای پیرامونی خود در سطح متوسطی قرار دارد و این پیامدها در ابعاد مختلف با هم هم سو نیستند. همچنین، با فاصله از شهرک صنعتی البرز از میزان پایداری روستاها در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی کاسته و بر میزان پایداری های زیست محیطی افزوده می شود.
محدودیت ها: عدم امکان دسترسی به داده های اقتصادی و زیست محیطی، عدم همکاری مدیریت شهرک صنعتی البرز
راهکارهای عملی: با توجه به نتایج تحقیق تهیه طرح های لازم در چهارچوب طرح های سامان دهی زیست محیطی و کالبدی، استقرار صنایع مرتبط با تولیدات روستاهای منطقه در شهرک صنعتی البرز و جذب نیروهای متخصص بومی می تواند بر تأثیرات مثبت این شهرک در روستاهای پیرامونی بیفزاید.
اصالت و ارزش: شهرک های صنعتی ذاتاً دارای صنایع شهری هستند؛ اما پیامدهای قابل توجهی بر تحولات توسعه نواحی روستایی پیرامونی خود می گذارند. از این رو، واجد بررسی و اهمیت هستند؛ علاوه بر آن، به کارگیری روش سنجش پایداری پرسکات آلن برای ارزیابی میزان تأثیرات شهرک صنعتی در شاخص های توسعه روستایی نیز جزء نوآوری های این مقاله می باشد.
نقش فعالیت های معدنی در پایداری سکونتگاه های روستایی شهرستان قروه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیات بر روی کره ی زمین به مواد تشکیل دهنده آن متکی است. روستا نیز یک واحد معیشتی است که اقتصاد آن بر بنیان فعالیت های کشاورزی استوار است. با توجه به اینکه بخش کشاورزی از نظر ایجاد اشتغال جدید، قادر به پاسخگویی نیازهای روستاییان نیست، بنابراین ضرورت تنوع بخشی فعالیت های روستاییان به عنوان یکی از راه حل های مناسب برای ایجاد اشتغال، افزایش درآمد روستاییان، جلوگیری از مهاجرت به شهرها و پایداری روستاها بیشتر احساس می شود. فعالیت های معدنی به منزله یکی از فعالیت های غیر کشاورزی است که باعث تنوع بخشی اقتصاد می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر فعالیت های معدنی در پایداری روستاهای شهرستان قروه از نظر ایجاد اشتغال و تنوع درآمدی روستاییان بوده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و داده ها به دو روش اسنادی-کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) تهیه شد که جامعه آماری در این تحقیق تمام شماری است و تمام روستاهای شهرستان قروه که دارای معدن هستند و در قالب آزمون های همبستگی و تک نمونه ای مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که شرایط اقتصادی روستاهای دارای معدن با وجود معادن در ایجاد تنوع اشتغال و افزایش درآمد و پایداری روستاها و روستاییان ضعیف عمل کرده است؛ زیرا بیشتر شاغلین معادن افراد غیر بومی بوده و باعث ایجاد مشکلاتی از لحاظ اجتماعی برای اهالی روستا شده است. آلودگی های ناشی از فعالیت های معدنی در محیط های روستایی باعث آسیب جدی به زمین های کشاورزی و مراتع شده و فعالیت های کشاورزی و دامپروری را تحت تأثیر خود قرار داده است. در واقع وجود معدن در روستاها نتوانسته جمعیت روستایی را پایدار و در روستا نگه دارد و حتی جمعیت روستایی را افزایش دهد.
بهزیستی روستایی زیربنای پایداری جمعیتی مناطق روستایی: مطالعه کیفی ابعاد روستای خوب (مطلوب) در شهرستان شبستر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۳)
151 - 180
حوزههای تخصصی:
این مطالعه در صدد شناخت تعریف زندگی خوب اجتماع روستایی در روستاهای شهرستان شبستر است. اینکه در جامعه روستایی مذکور، یک روستای خوب چه خصوصیاتی دارد و مردم روستایی چگونه آن را تجربه و تعریف می کنند. بدین منظور داده های مربوط به مقاله حاضر به شیوه کیفی و با اتخاذ رویکرد نظریه بنیانی و با استفاده از فنون مصاحبه و بحث گروهی جمع آوری شده است. یافته ها نشان می دهند که از نظر مردم روستاهای مورد مطالعه، روستای خوب دارای اجتماعی سرزنده و سالم، اقتصادی پویا و کشاورزی پررونق، امکانات و خدماتی مناسب و جوابگوی نیازهای مردم و محیطی جذاب و دلپسند برای زندگی بوده است. یافته ها به طور صریح نشان می دهند که در آینده روستایی منطقه، تنها عاملی که می تواند باعث افزایش یا حداقل پایداری جمعیتی در روستاهای منطقه شود و ماندگاری جوانان را تثبیت نماید، ویژگی های اقتصادی و فراهم نمودن کسب و کار، افزایش اشتغال، درآمد و رونق کشاورزی است.
تحلیل اثرگذاری شاخص های روستای خلاق بر پایداری سکونتگاه های روستایی (مورد شناسی: منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجارب حاصل از نظریات توسعه روستایی نشان دهنده ناکارآمدی برخی از طرح های گذشته روستایی است؛ بنابراین در بازه زمانی کنونی، رهیافت روستای خلاق به عنوان دیدگاهی نو و مؤثر در زمینه توسعه روستایی تلاش دارد تا بستر زندگیِ باکیفیت و خلاقانه را در مناطق روستایی مهیا سازد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرگذاری شاخص های روستایی خلاق بر پایداری سکونتگاه های روستایی سیستان انجام شده است. این پژوهش بر پایه روش، توصیفی-تحلیلی استوار بوده و از نظر هدف، کاربردی است. برای گردآوری اطلاعات روش های اسنادی و میدانی به کار رفت. نمونه آماری، شامل 20 روستا با جمعیت 9762 خانوار است که براساس فرمول کوکران، تعداد 308 نفر انتخاب و با روش تصادفی ساده از آن ها نظرسنجی شد. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش و بررسی تأثیر شاخص های روستای خلاق بر پایداری سکونتگاه های روستایی، آزمون T تک نمونه ای و نرم افزار Smart PLS به کار رفت. براساس مقادیر مربوط به ضریب مسیرها در مدل نهایی تحقیق، به طورکلی عامل خلاقیت با ضریب اثر (97/0 درصد) پایداری روستایی را تبیین می کند. همچنین مؤلفه های انعطاف پذیری، ابتکار، ترویج و آموزش، خطرپذیری، رهبری و مشارکت به ترتیب با ضرایب 182/0، 162/0، 148/0، 149/0، 155/0، 169/0 درصد به طور غیرمستقیم بر پایداری روستایی اثرگذارند. براساس آزمون (T تک نمونه ای)، میانگین به دست آمده برای تمامی ابعاد (متغیر مستقل و وابسته) بیشتر از میانگین نظری (3) است. در این بین مؤلفه های اجتماعی (با میانگین 45/3)، اقتصادی (با میانگین 37/3) و کالبدی (با میانگین 31/3) بیشترین اثرگذاری را بر پایداری و مؤلفه های ترویج و آموزش (با میانگین 46/3)، انعطاف پذیری (با میانگین 43/3) و ابتکار (با میانگین 42/3) بیشترین اثرگذاری را بر خلاقیت روستایی دارند.
معیارهای امنیت اقتصادی در نواحی روستایی شهرستان نوشهر با تأکید بر امنیت غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
147 - 162
امنیت در بعد اقتصادی یکی از مهمترین ابعاد امنیت ملی بوده و از اصول اساسی کشورها برای دستیابی به توسعه محسوب می شود. از معیارهای کلیدی در توسعه امنیت اقتصادی، گسترش امنیت غذایی است که ریشه در تولیدات روستایی دارد و افزایش آن پایداری نواحی روستایی را موجب می شود. هدف تحقیق حاضر، بررسی معیارهای مؤثر بر امنیت اقتصادی به ویژه معیار امنیت غذایی در نواحی روستایی شهرستان نوشهر است. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری تحقیق را روستاییان شهرستان نوشهر تشکیل می دهد. مجموعاً 22 شاخص در بعد امنیت اقتصادی و از زیر گروه معیارهای امنیت غذایی، رفع فقر، تنوع بخشی، کاهش آسیب پذیری، سازگاری با محیط، کارایی و بهره وری بدست آمد. داده های تحقیق از مرکز آمار ایران کسب شده است. نتایج نشان داد شرایط مناسب نواحی روستایی که از جمله آن وجود منابع طبیعی، بارش منظم و ذخایر گیاهی و جانوری است، از عواملی هستند که در ایجاد توسعه اقتصادی روستایی شهرستان نوشهر نقش کلیدی ایفا می کنند. شهرستان نوشهر با داشتن مرز دریایی از پتانسیل تجارت و مبادله کالا در سطح منطقه ای برخوردار است. وجود دریا و جنگل به جذب گردشگر کمک فراوانی می کند. تمامی عوامل یاد شده در ایجاد اشتغال مؤثر اند و امنیت اقتصادی در نهایت امنیت غذایی نواحی روستایی را تأمین می کنند.
شناسایی پیشران های مؤثر بر هویت و حس مکان با رویکرد آینده پژوهی (مورد مطالعه: روستای کندوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
21 - 44
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های روستایی مانند هر پدیده ای در معرض دگرگونی و آسیب قرار دارد. یکی از چالش های درخور تأمل، بی توجهی به حس مکان است که این بی توجهی از طرفی، باعث کمرنگ شدن جنبه های ادراکی و معنایی مکان شده و از طرف دیگر، پیوستگی احساسی با مکان، مورد غفلت واقع شده است؛ به طوری که ادامه این روند روستاها را از هویت و اصالت خود دور خواهد کرد و آنچه می ماند، تنها شالوده ای از تفکرات ناهمخوان با بستر است. این مسئله در گذر زمان حضورپذیری و سرزندگی مکان را تحت تأثیر قرار خواهد داد و درنهایت، تعداد بی شماری از روستاها با خالی شدن از سکنه، از بین خواهد رفت. به همین سبب، در پژوهش حاضر کوشش شده است تا پیشران های مؤثر بر هویت و حس مکان با رویکرد آینده پژوهی در روستای کندوان شناسایی شود. روش پژوهش حاضر براساس هدف کاربردی و از نظر ماهیت، براساس روش علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است. همچنین، داده ها به روش اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده است. در این پژوهش داده های کیفی با پرسشنامه باز و بررسی اسناد به دست آمده و داده های کمّی نیز به صورت عددی و از وزن دهی پرسشنامه های دلفی استخراج شده است. یافته ها و نتایج براساس وضعیت صفحه پراکندگی عوامل بیانگر ناپایداری سیستم است و بیشتر عوامل حول محور قطری صفحه پراکنده است. همچنین، از بین 59 متغیر، (بنا به بیشترین امتیاز تأثیرپذیر و تأثیرگذاری مستقیم) 39 عامل به عنوان خروجی میک مک در آینده هویت و حس مکان در روستای کندوان اثرگذار است. از نوآوری پژوهش حاضر می توان به درک عمیق نیازهای مخاطبان و شناسایی پیشران های موثر بر حس مکان و درهم تنیدگی آنها به عنوان ایده ای نو اشاره کرد؛ زیرا موجب ایجاد پویایی و ماندگاری در نواحی روستایی می شود و درنهایت، دستیابی به توسعه پایدار را به عنوان یکی از ارزشمندترین میراث طبیعی امکان پذیر می کند.
تحلیلی بر آثار حکمروایی مطلوب و پایداری خانوارهای روستایی (مطالعه موردی: شهرستان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
107 - 124
حوزههای تخصصی:
حفظ و ارتقا پایداری روستایی یکی از پیش شرط های اساسی برای رسیدن به توسعه پایدار و از اساسی ترین معیارهای رفاه در هر جامعه است. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-پیمایشی است که در آن روابط ساختاری پایداری روستایی با ابعاد چهارگانه بر اساس مبانی نظری Newman و حکمروایی خوب با ابعاد هشت گانه UNPD تحلیل شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ چگونگی جمع آوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان کاشان بوده است (364482=N) که با استفاده از جدول کرجسی-مورگان، حجم نمونه آماری 379 نفر محاسبه شد. در پژوهش حاضر برای دستیابی به نمونه ها از روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده شده است. مقدار آلفای کرونباخ به دست آمده برای شاخص های حکمروایی خوب 75/0 و برای شاخص های پایداری روستایی 72/0 به دست آمده است. در پژوهش حاضر برای تجزیه و تحلیل داده ها از بسته نرم افزاری SPSS نسخه 24 و AMOS استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده مؤلفه های حکمروایی خوب و پایداری روستایی به ترتیب با میانگین 220/3 و 773/2 در روستاهای شهرستان کاشان بیشتر از حد متوسط و پایین تر از حد مطلوب ارزیابی و روابط علّی بین این دو مؤلفه نیز با شاخص های مطلوبی برازش شده است (RMSEA= 0/025). بر اساس یافته های پژوهش شاخص هایی چون قانونمندی، شفافیت، مسئولیت پذیری، کارایی و اثربخشی، مشارکت، اجماع گرایی، عدالت محوری و پاسخگویی در ارتقا توسعه مؤلفه های پایداری روستایی اثرگذار است. از جمله نوآوری پژوهش حاضر می توان به کاربرد شاخص های متناسب با شرایط محلی، نوع آزمون ها و مکان اشاره کرد.