آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۵

چکیده

سازماندهی سیاسی به عنوان فرآیند تقسیم سرزمین توسط حکومت، با مرزهای محدود و در راستای کنترل و اداره سرزمین در قالب تقسیمات کشوری انجام می شود. حکومت ها برای اداره بهتر سرزمین، تسهیل در خدمت رسانی و دستیابی به عدالت فضایی و توسعه آن، نیازمند تقسیم بندی سیاسی فضا هستند. تقسیمات کشوری در ایران ریشه تاریخی دارد، در سال های اخیر متأثر از انگیزه های سیاسی و نیاز به توسعه، شاهد افزایش تقاضا درخصوص تقسیم بندی های جدید کشوری در قالب ارتقاء، الحاق و انتزاع هستیم. استان لرستان، یکی از استان های غربی کشور است که  به دلایلی مانند: عدم توزیع هماهنگ امکانات، خدمات و منابع  به عنوان استانی کمتر توسعه یافته و کم برخوردار شناخته می شود. بنابرتقسیمات کشوری،  این استان در سال 1370 مشتمل بر6 شهرستان، ۲۰ بخش و ۸۰ دهستان بوده اما در سال ۱۳۹۵ به ۱۱ شهرستان، 31بخش و 87 دهستان رسیده است. این روند  نشان می دهد که در طی ۲۵ سال گذشته، سطوح تقسیمات کشوری استان به ارتقاء تمایل بیشتر نشان داده است. پژوهش حاضر، به روش توصیفی-تحلیلی و ماهیّت کاربردی، با استفاده از تکنیک «ویکور» و در چهارچوب رویکرد عدالت فضایی، درپی بررسی چگونگی اثرگذاری تقسیمات سیاسی کشوری بر عدالت فضایی در استان لرستان است؛ بنابراین، این تحقیق در پی پاسخگویی به این سوالات است که: تقسیمات کشوری در استان لرستان، چه تأثیری بر عدالت فضایی استان داشته؟ و آیا با ایجاد ۵ شهرستان جدید، وضعیت شهرستان ها در مؤلفه های بهداشتی، اقتصادی و کالبدی بهبود پیدا کرده است یا خیر؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که وضعیت عدالت فضایی 50 درصد از شهرستان های استان در سال 1370، بسیار پایین تر از میانگین استانی قرارداشته و این میزان در سال 1395، به 63 درصد رسیده است؛ از این رو می توان نتیجه گرفت که افزایش سطوح تقسیمات کشوری، تأثیر مطلوبی بر بهبود وضعیت شاخص های عدالت فضایی و توزیع عادلانه مؤلفه های بهداشتی، اقتصادی و کالبدی– زیربنایی در استان لرستان نداشته است.

The Impact of the Political Division of Space on the Status of Spatial Justice in the Province of Lorestan

Political organization, as the process of dividing territory, is undertaken by the government with limited borders to control and administer the country through divisions. Governments require a political division of space to effectively manage the territory, facilitate service delivery, promote development, and achieve spatial justice within the country. Country divisions in Iran have historical roots. In recent years, driven by political motives and development needs, there has been an increase in demands for new country divisions, taking the form of promotion, annexation, and abstraction. Lorestan province, located in the western part of the country, is recognized as one of the less developed and less affluent provinces due to reasons such as the lack of coordinated distribution of facilities, services, and resources. Country divisions in this province in 1991 included 6 townships, 20 districts, and 80 villages, which increased to 11 townships, 31 districts, and 87 villages in 2016. A trend that indicates that over the past 25 years, the levels of country divisions in the province have shown a greater tendency to improve. The present study, using a descriptive-analytical method and an applied nature, employing the VIKOR technique within the framework of the Spatial Justice approach, aims to examine how political divisions of space impact spatial justice in Lorestan province. Accordingly, this article seeks to answer questions such as: What effect has country division in Lorestan province had on its spatial justice? Has the situation of townships in health, economic, and physical components improved with the creation of 5 new townships? Results obtained from descriptive data and VIKOR technique analysis show that the spatial justice status in 50% of the townships in the province in 1991 was much lower than the provincial average, and in 2016, this figure encompassed 63% of the townships in the province. Consequently, it can be stated that the increase in country divisions has not had a positive impact on improving the status of the spatial justice index and the equitable distribution of health, economic, and physical-infrastructure components in Lorestan province.

تبلیغات