فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۵٬۲۰۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
پس از بحران اوکراین در سال 2014 و ایجاد گرایش شرقی در سیاست روسیه، همکاری با چین افزایش یافت. این موضوع در حوزه انرژی از یک همکاری ناپایدار پیش از بحران، به مشارکت راهبردی رسیده است. مسئله این است که ادعای راهبردی بودن، چگونه و با چه سازوکارهایی درک پذیر خواهد بود و آیا این مشارکت راهبردی ادامه خواهد یافت و چه پیامدهایی در پی دارد؟ در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که چگونه مشارکت راهبردی روسیه و چین در حوزه انرژی در سال های اخیر عملیاتی شده است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که پیشرفت همکاری های دوجانبه در حوزه انرژی و تقویت رویکرد نگاه به شرق در راهبرد انرژی روسیه، رویکرد چین برای تنوع و امنیت انرژی، ایجاد قراردادهای بلندمدت، خطوط انتقال و سرمایه گذاری ها، مشارکت راهبردی دو کشور را عملیاتی کرده است. روش در این نوشتار کیفی و با استفاده از رویکرد تحلیلی - تبیینی است. در این مطالعه از متن ها، گزارش ها و سندها مربوط به انرژی دو کشور و سازوکارهای عملیاتی کردن راهبرد انرژی آن ها بهره گرفته و از نظریه واقع گرایی نوکلاسیک و ارزیابی عوامل در سطح سیستم و هم سطح واحد و نیز ژئوپلیتیک انرژی استفاده می کنیم. یافته های این نوشتار نشان می دهد که روسیه و چین به پیشبرد بیشتر گسترش تجارت انرژی ادامه داده، می توانند به ابزارهای بیشتری برای ارتقای دستورکار خود در ایجاد تعادل با ایالات متحد و نیز الگوی مطلوب چندقطبی در جهان دسترسی پیدا کنند.
راهبردهای تصویرسازی رسانه ای از جنبش های مقاومت در جهان اسلام؛ موردپژوهی حشدالشعبی عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با ارائه یک چارچوب مفهومی به تبیین سه اَبر نیروی موثر برتحولات منطقه غرب آسیا شامل؛ محور مقاومت، دولت های عربی ناهمسو با مقاومت، دولت های فرامنطقه ای مداخله گر و گفتمان ها و نیروهای اجتماعی سیاسی پیرو آنها پرداخته و پس از مرور زمینه های شکل گیری و جانمایی قانونی حشد الشعبی عراق(مساله)، با بهره گیری از نظریه های چارچوب سازی و انگاره سازی رسانه ای به تحلیل گفتمان(روش) حمایتی و پادگفتمان انتقادی رسانه ها پیرامون این گروه مقاومت می پردازد. پس از احصاء 64 محور رسانه ای(یافته)، تعمیق و نتیجه گیری دال های مرکزی این گفتمان ها بیانگر آن است که رسانه های پادگفتمان مقاومت در بخش درون مرزی عراق با راهبرد تحریکِ «گسل هایِ خفته مذهبی، قومیتی و نژادی» باطراحی 6 شکاف «تصویری ناسازگار از حشد الشعبی با امنیت ملی، نظم سیاسی و ساختار قانونی عراق» پرداخته و در بخش برون مرزی 4 راهبرد «وابسته نمایی به ایران»، «هراس انگیزی از توسعه فرقه گرایی شیعی»، «متحد سازی دولت های ارتجاع عربی بر علیه حشد»، «تولید جنبش های موازی حشد» و نتیجتاً تعارض آن با «امنیت و پایایی حکمرانی دولت های عربی منطقه» را به کار بسته اند. در مقابل رسانه های گفتمان مقاومت 2راهبرد «تبیینی با تشریح لایه ای» و «تقابلی با تولید ضد جریان» را با تمرکز بر تاثیر آن بر «تامین منافع ملی عراق» و «هم افزایی با گروه های مقاومت» طراحی نموده اند.
ارتباطات میان فرهنگی و آمریکایی زدایی از ارتباطات جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
69 - 92
رویکرد غالب در مطالعات ارتباطی در جهان و ایران، به دلیل خاستگاه عمدتاً آمریکایی آن که بر مطالعات رسانه ای متمرکز بوده است، از پاردایم «ارتباطات انتقالی» در مطالعات ارتباطی تبعیت می کند. این موضوع، باعث در حاشیه قرار گرفتن برخی گرایش های مطالعات ارتباطی مانند ارتباطات میان فرهنگی شده است. این مقاله ضمن طرح مساله روند انتقالی شدن ارتباطات از نیمه دوم قرن نوزدهم، به این پرسش پاسخ داده است که این روند چه پیامدهایی در زمینه ارتباطات این کشور و بسط و غلبه رویکردی خاص به فناوری های ارتباطی داشته است؟ به منظور پاسخ به پرسش یادشده، ضمن تبیین دو رویکرد اصلی در ارتباطات یعنی ارتباطات انتقالی و ارتباطات آیینی، به امتداد یافتن آنها در سطح کلان جهانی، در قالب «جهانی سازی ارتباطات» و «ارتباطات میان فرهنگی»، پرداخته شده است. در این راستا ضمن مروری بر پیشینه هر یک از رویکردهای ارتباطی(انتقالی و آیینی) و تطورات آنها در قرن بیستم، بر ویژگی ها و تمایزات آنها تمرکز شده و جهانی سازی ارتباطات (با تمرکز بر توسعه فناوری های اطلاعات و ارتباطات) به مثابه یکی از ابعاد مختلف مگاپروژه جهانی سازیِ برآمده از نگاه آمریکایی به حهان و ارتباطات جهانی، بازخوانی شده شده است. در این مقاله با رویکرد توصیفی-تبیینی و با استفاده از روش مطالعه اسنادی داده های مورد نیاز برای تحلیل، گردآوری شده است. نتیجه مطالعه نشان می دهد اتخاذ رویکرد فعالانه گسترش ارتباطات میان فرهنگی ایران، به ویژه در منطقه غرب آسیا و حوزه جغرافیای فرهنگی ایران، در بلندمدت، فرصت ها و مزیت های فرهنگی، و بالتبع آن، مزیت های اقتصادی، سیاسی و امنیتی فراوانی را در برخواهد داشت.
مقاومت اسلامی و نسبت آن با فلسفه تاریخ از منظر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاومت اسلامی مهمترین راهبرد نظام جمهوری اسلامی است اما چنان که شایسته است در ساحت نظریِ آن پژوهش نشده است. مقاله حاضر با هدف تحکیم بنیان نظری مقاومت اسلامی تلاش نموده است با مراجعه به نهج البلاغه به عنوان یکی از مهمترین منابع تولید کننده اندیشه های سیاسی اجتماعی در مکتب تشیع (منبع) طرح کلیِ مقاومت در اسلام را از منظر معارف علوی نمایان سازد.(هدف) در این راستا، به نظر آمد کلان نظریه فلسفه تاریخی امام علی (ع) به عنوان بستری نظری برای شناخت نظریه مقاومت عمل می کند و برای شناخت عمیق و صحیح نظریه مقاومت از منظر امام علی (ع)، ناچار باید ارتباط آن را با نظریه فلسفه تاریخی ایشان مورد شناسایی قرار داد.(مسأله) با کاربست روش تحلیلی و استنباطی و اکتشاف ترابط مضمونیِ داده های پژوهش (روش) این رهآورد حاصل شد که امام علی (ع) تاریخ را هدفمند و قانون مند و سنن الهیِ حاکم بر تاریخ را تنها میزانِ معتبر برای تحلیل تاریخ می دانند. تاریخ دو گونه حرکت خطی و دورانی دارد. حرکت دورانی تاریخ ما بین پهنه ی سقوط یا جاهلیت و عرصه ی صعود یا عقلانیت معنا می یابد. مقاومت عنصر تعیین کننده در خروج جامعه از جاهلیت و ورود به عرصه عقلانیت و استمرار حیات در این حالت است و ترک مقاومت زمینه سازِ حرکت تاریخیِ نزولی جوامع و بازگشت به جاهلیت است.(یافته ها)
نقش و جایگاه احزاب در نظام سیاسی روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احزاب به عنوان نهادهای سیاسی در نقش رابط جامعه و دولت عمل می کنند و در حیات سیاسی کشور نقش دارند. فدراسیون روسیه از کشورهایی است که احزاب مختلفی در آن فعالیت می کنند. هدف این نوشتار تحلیل نقش احزاب در نظام سیاسی روسیه است. در پاسخ به این پرسش که احزاب سیاسی روسیه از زمان به قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین به عنوان رئیس جمهور در سال 2000 چه نقش و جایگاهی در حیات سیاسی این کشور دارند؟ این فرضیه مطرح می شود که نظام حزبی در روسیه پوتین در عمل، یک نظام «حزب مسلط» است که در آن حزب وابسته به قدرت (حزب روسیه واحد) بر روند قانون گذاری مسلط است و دیگر احزاب در رقابت با این حزب حمایت چندانی نمی شوند و توان زیادی ندارند. افزون بر این، به باور نویسندگان این نوشتار، اصلاح قانون اساسی در سال 2020 نیز تغییر چندانی در نقش و جایگاه احزاب روسیه ایجاد نخواهد کرد. روش پژوهش در این نوشتار که با رویکرد توصیفی تحلیلی نوشته شده است، کیفی است. داده های مورد نیاز برای تبیین مسئله و بررسی موضوع، با مطالعات کتابخانه ای (مقاله ها، کتاب ها و منابع معتبر اینترنتی) گردآوری و تحلیل شده است. از نظر دوره زمانی، این نوشتار با اشاره به تحولات احزاب سیاسی روسیه پیش از حکومت پوتین، وضعیت آن ها را در این کشور در سال های 2000 تا 2022 بررسی کرده، با تحلیل اصلاحات سال 2020 قانون اساسی روسیه، چشم انداز نقش آفرینی احزاب سیاسی این کشور را ارزیابی می کند.
تحلیل روایی بحران اوکراین؛ تقابل روایت ها و پادروایت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراجعه به روایت راویان از راه های شناخت علت های یک رویداد است. این روش به ویژه برای فهم درگیری های تاریخی و منازعه های شدید که بیشتر، بحران تعریف می شوند، قابلیت و کارایی دارد. در این نوشتار با ترسیم منازعه روسیه و اوکراین به عنوان داستانی روایی، به دنبال تبیین این بحران از مسیر باورهای روایی رهبران دو کشور هستیم. پرسش این نوشتار بر پایه ارتباط میان روایت و پویایی تضاد این است که چه عاملی ناگزیر و طولانی بودن بحران اوکراین را به وجود آورده است؟ با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار این فرضیه را به آزمون می گذاریم که تضاد روایت ها به عنوان باورهای هویتی ناسازگار از سوی رهبران روسیه و اوکراین، زمینه اجتناب ناپذیربودن منازعه و قرارگرفتن آن در شمار بحران های طولانی مدت را به وجود آورده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که جنگ پیش گیرانه، تهدیدزدایی و ملت گرایی به ترتیب با سه روایت مشروعیت زدایی، منفی سازی و قربانی سازی عناصر داستان پوتین برای توجیه حمله به اوکراین را شکل داده است که در سوی مقابل، زلنسکی با پادروایت های معکوس سازی، حاشیه رانی و غیریت سازی، روایت پوتین را داستانی غیرواقع نشان داده است. تبدیل منازعه دو کشور به بحران اجتناب ناپذیر امروزی و پیش بینی پذیر نبودن سرانجام آن، نتیجه همین تقابل روایی بوده است.
جایگاه بندر چابهار در تعمیق همکاری ایران و آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پویایی های ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی پساشوروی، فرصت های جدیدی را در فضای اوراسیا ایجاد کرده است. در نتیجه آن، بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در پی بهره برداری از فرصت های جدید برآمده اند. ایران از آغاز این دوره جدید به عنوان یکی از بازیگران منطقه ای تلاش کرد جایگاه خود را در منطقه تقویت کند؛ اما اکنون با گذشت بیش از 25 سال از فروپاشی اتحاد شوروی، از جایگاه مناسبی در منطقه برخوردار نیست، حتی در میان 20 کشور همکار تجاری برخی از کشورهای منطقه نیز قرار ندارد. علاوه بر این، توازن در منطقه آسیای مرکزی، جنوبی و غربی به سود چین و پاکستان در حال برهم خوردن است. سرمایه گذاری 46 میلیاردی چین در راهروی اقتصادی با پاکستان و بندر گوادر موجب نگرانی مقام های هندی شده است. هندی ها هم تمایل خود را برای سرمایه گذاری در چابهار اعلام کرده اند. موقعیت بندر چابهار یک موقعیت ویژه برای کشورهای آسیای مرکزی، هند، افغانستان و روسیه است. پرسش نویسندگان این است که چه عواملی بر تقویت و تعمیق همکاری ج. ا. ایران با کشورهای آسیای مرکزی تاثیرگذار است. فرضیه آنان این است که بندر چابهار و راه گذر شمال- جنوب در گسترش روابط ایران با کشورهای آسیای مرکزی نقشی مهم دارد. در این مقاله با استفاده از روش کیفی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، با توجه نظریه منطقه گرایی کانتوری و اشپیگل، به ویژه عامل اثرگذار برون منطقه ای این نتیجه مشخص می شود بندر چابهار و راه گذر شمال- جنوب نقش موثری در تسهیل همکاری منطقه ای و بهبود روابط اقتصادی ایران با آسیای مرکزی دارد.
جایگاه آسیای مرکزی در سیاست خارجی جدید هند: برداشت هایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار تلاشی است تا هم زمان با بررسی جایگاه آسیای مرکزی در سیاست خارجی جدید هند، منافعی که از همکاری های هند و این منطقه متوجه ایران می شود، مورد مطالعه و کندوکاو قرار گیرد. در این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش هستیم که آسیای مرکزی چه جایگاهی در سیاست خارجی جدید هند داشته و رابطه هند با این منطقه برای ایران چه فرصت هایی به همراه دارد؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که آسیای مرکزی به واسطه موقعیت ژئوپلیتیک و منابع غنی انرژی، بازار و دسترسی به اروپا، برای هند جایگاه راهبردی دارد و دسترسی این کشور به منطقه از راه ایران منافع مشترک و انفرادی دو طرف را تحقق می بخشد. در این نوشتار با استفاده از روش کیفی و شیوه نمونه پژوهی و روندپژوهی با کاربست نظریه نولیبرال گرایی، موضوع را تحلیل می کنیم. یافته های نوشتار نشان می دهد که آسیای مرکزی برای هند از نظر ژئوپلیتیکی، اقتصادی و تجاری بسیار اهمیت دارد. تحولات اخیر افغانستان و روی کارآمدن طالبان، دستیابی هند به منطقه را از مسیر افغانستان با دشواری روبه رو کرده است. ازاین رو وابستگی هند به ایران برای رسیدن به آسیای مرکزی بیشتر می شود. ایران به دلیل ظرفیت های بالقوه خود می تواند مسیر مناسبی برای هند به آسیای مرکزی و فراتر از آن اروپا فراهم کند. از سویی، خود نیز از منافع همکاری منطقه ای بهره مند شود.
بررسی دیپلماسی فرهنگی چین در برابر آمریکای در حال افول(مقاله علمی وزارت علوم)
دیپلماسی فرهنگی به عنوان یکی از ابزارهای تحقق قدرت نرم کشورها، از مقولاتی است که امروز مورد توجه بسیاری از بازیگران نظام بین الملل قرار دارد. در همین ارتباط دیپلماسی فرهنگی به عنوان یک راهبرد، نه تنها امری در خدمت تامین منافع سیاسی و اقتصادی کشور چین که از حیثی مهم تر به مثابه عاملی شکل دهنده به تصویر بین المللی این کشور در دوران جدید است. پژوهش حاضر از منظر یاد شده بر ارائه تصویری از نگاه چینی به آینده جهان و نوع راهبردهای فرهنگی این قدرت جهانی متمرکز است. این نوشتار به عنوان یک تحقیق توسعه ای مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی و روش اسنادی و با استفاده از ابزار و داده های کتابخانه ای در پی پاسخگویی به این سؤال بر می آید که: آیا با تحلیل مختصات راهبردی دیپلماسی فرهنگی چین، می توان به این نتیجه دست یافت که پکن راهبرد رویارویی فرهنگی با آمریکای رو به افول را در دستور کار خویش قرار داده است؟ نتایج مقاله حاکی از آن است که نگاه چین به مساله افول آمریکا با قرائت عمومی از این موضوع متفاوت است و چینیان جهان آینده را در فضایی چندقطبی تصویر می کنند که آمریکا در آن به عنوان یکی از قطب های تأثیرگذار به ایفای نقش می پردازد.
نوعثمانی گری به مثابه جریان معارض مقاومت اسلامی: مطالعه موردی داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
117 - 152
حوزه های تخصصی:
گفتمان های سیاسی موثر بر جهت گیری های سیاست داخلی و خارجی ترکیه بعد از استقلال عبارتنداز: ملی گرایان سکولار یا کمالیست ها، لیبرالیست های سکولار، ملی گرایان اسلام گرا و لیبرالیست های اسلام گرا (نوعثمانی گرایان). رشد گفتمان نوعثمانی-گرایی را می توان از دوره اوزال دانست که با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در سال 2002، این گفتمان با دال مرکزی اسلام لیبرال به اوج خود رسید. بعد از تحولات بیداری اسلامی در سال 2011، سیاست نوعثمانی گرایان ترکیه در قبال بحران-سوریه و مقاومت اسلامی شکل گرفته علیه تروریست هایی مانند داعش، با فراز و نشیب های جدی روبرو بود. سوال پژوهش این است که دلایل تقابل جریان نوعثمانی گری با مقاومت اسلامی با تاکید بر مساله داعش چیست؟ پژوهش حاضر مبتنی بر چارچوب نظری گفتمان و کاربست روش کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. نگارندگان نوعثمانی گرایی را به عنوان جریانی معارض با مقاومت اسلامی مفروض دانسته و معتقدند نوعثمانی گرایان حزب عدالت و توسعه، در عین التزام به اسلام-لیبرال به عنوان دال مرکزی نوعثمانیسم، در مقاطع و بحران های مختلف، به برجسته کردن یکی از دال های شناور این گفتمان ازجمله سکولاریسم، ناسیونالیسم، پراگماتیسم و توازن رابطه با شرق و غرب پرداختند. در عرصه نظر، گفتمان نوعثمانی گرایی با دال مرکزی اسلام لیبرال را می توان درمقابل اسلام سیاسی گفتمان مقاومت اسلامی درنظر گرفت. در جریان بحران سوریه نیز، نوعثمانی گرایان، با حمایت از گروه های معارض جریان مقاومت اسلامی ازجمله داعش، درصدد برآمدند تا با غیریت سازی و تقابل با گفتمان مقاومت اسلامی که مبتنی بر اسلام سیاسی می باشد، بتوانند گفتمان خود را در جهان اسلام گسترش و نهادینه کنند.
رسانه ملّی، مناسک انقلاب و صدور انقلاب اسلامی : فرصت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
171 - 189
حوزه های تخصصی:
بررسی تاثیرگذاری رسانه ملّی در صدور انقلاب اسلامی با تکیّه بر «مناسک انقلاب اسلامی» و نیز چالش ها و فرصت هایی که در این زمینه وجود دارد، موضوعی است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج و یافته های تحقیق حاکی از آن است، که اتکّای رسانه ملّی بر مناسک انقلاب برای صدور ارزش های انقلاب، فرصت هائی را در ابعاد فرهنگی، سیاسی، دینی، و نیز تعمیق انسجام اجتماعی و زدودن ذهنیت منفی از انقلاب اسلامی ایران فراهم می آورد و در عین حال اتّکای بیش از حد بر بعد مناسکی انقلاب و نادیده گرفتن محتوائی که این انقلاب بر مبنای آن شکل گرفته است، می تواند برای صدور انقلاب آسیب زا باشد و انقلاب را از محتوای اصلی آن تهی نماید.
تحلیل اثرگداری نظریه ولایت فقیه بر اندیشه مقاومت در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
149 - 170
حوزه های تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی تحت تاثیر اندیشه های امام خمینی(ره) و نظریه ولایت فقیه، تغییرات عمیقی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا ایجاد کرد. عملکرد جنبش های اسلامی و به طور اخص اندیشه مقاومت در نیم قرن اخیر، تحت تأثیر این نظریه و بازتاب انقلاب اسلامی بوده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی شکل گیری مقاومت در منطقه خاورمیانه و تحلیل چگونگی اثرگذاری نظریه ولایت فقیه بر اندیشه مقاومت در این منطقه می باشد. پرسش بنیادی پژوهش حاضر این است که ولایت فقیه چگونه بر ملت های منطقه تأثیر گذاشته و موجب شکل گیری مقاومت گردیده است؟ (مسئله) در پژوهش حاضر از روش کیفی و رهیافت جامعه شناسی سیاسی.استفاده شده است (روش) یافته های پژوهش نشان می دهد امام خمینی (ره) با اتکاء بر نظریه ولایت فقیه و سه اصل اساسی عدالت، توجه به آراء و نظرات مردم (مردم سالاری) و مقابله با مستکبران عالم در برابر مستضعفان از طریق قدرت نرم در شکل گیری خودجوش هسته های مقاومت موثر بوده و پس از عمق یابی و گسترش محور مقاومت، منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه نیز تامین شده است. (یافته ها)
مقایسه دیپلماسی سلامت آمریکا برای مقابله با کووید-19 در دوران ترامپ و بایدن(مقاله علمی وزارت علوم)
دیپلماسی سلامت بیش از یک قرن است که در دستور کار سیاست خارجی دولت ها قرار گرفته است. دیپلماسی سلامت به کشورها کمک می نماید تا با ایجاد قدرت نرم، فرصت های بیشتری برای تحقق منافع ملی خلق نمایند. آمریکا ازجمله کشورهایی است که در حوزه دیپلماسی سلامت همواره فعال بوده و در مجامع بین المللی همچون سازمان بهداشت جهانی حضوری پررنگ و اثرگذار داشته است. هدف مقاله حاضر مقایسه دیپلماسی سلامت آمریکا در دوران ترامپ و بایدن برای تحلیل بهتر و دقیق تر سیاست خارجی آمریکا است. پرسش اصلی مقاله این است که مهم ترین وجوه تفاوت و تشابه دیپلماسی سلامت آمریکا در دوران ترامپ و بایدن چیست؟ برای پاسخ به سؤال فوق از روش مقایسه ای استفاده شده و داده ها با بهره گیری از روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. یافته های پژوهش نشان دادند دیپلماسی سلامت جو بایدن در چهار حوزه با دیپلماسی سلامت ترامپ متفاوت بوده است: راهبرد آمریکا در مقابله با بیماری ها، مشارکت در درمان بیماری ها (اعطای واکسن و...)، چندجانبه گرایی به جای یکجانبه گرایی، و نحوه عملکرد آمریکا در حوزه بهبود زیرساخت امنیت بهداشت جهانی در بلندمدت. در کل می توان گفت کنار گذاشتن یکجانبه گرایی در پیش گرفته شده از سوی ترامپ در عرصه جهانی و تعامل با متحدین و نهادهای بین المللی مهم ترین وجه بارز تفاوت دیپلماسی سلامت بایدن با ترامپ بوده است. باوجود تفاوت های فوق هر دو رئیس جمهور در سیاست های زیر دارای تشابه بودند: اولویت سلامت شهروندان آمریکایی بر دیگر کشورها، اعمال محدودیت های مالی و پزشکی بر دولت های مخالف و منتقد آمریکا، کاهش هزینه داروهای تجویزی، اجرای قوانین ضد انحصار و تداوم برنامه ملی بیمه اجتماعی.
اعتبار یابی کتب دین و زندگی دوره دوم متوسطه بر اساس شاخص هایی مکتب تربیتی شهید حاج قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و اعتبارسنجی کتب دین وزندگی دوره دوم متوسطه بر اساس شاخص هایی مکتب تربیتی شهید حاج قاسم سلیمانی بود. (هدف) در این پژوهش بر مبنای روش تحلیل محتوای کمی، هر سه حوزه متن کتاب، تصاویر و تمرین های کتاب های دین وزندگی دوره متوسطه (5 کتاب) مورد بررسی قرار گرفت و روایی و پایایی شاخص های مکتب تربیتی شهید سلیمانی به تأیید خبرگان رسید. (روش) تعاریف عملیاتی مؤلفه های فعال، غیرفعال و خنثی در اختیار تعدادی از ارزیاب کننده های آموزشی در استان کرمان (20 نفر) قرار داده شد و از آن ها خواسته شد تا مؤلفه های پژوهش در قالب مکتب شهید سلیمانی را در کتاب های درسی کتب دین وزندگی متوسطه بررسی نمایند. در انتها، جدول مقادیر فراوانی هر یک از مؤلفه های به دست آمد و درصد موافقت بین ارزیاب کننده ها مشخص گردید. بررسی نتایج تحلیل نشان می دهد که مؤلفه صبر کلید امور دارای بالاترین سطح ضریب اهمیت (878/0) در بین مؤلفه های موردبررسی هستند و پس ازآن مؤلفه های وفاق و انسجام (812/0)، پرهیز از نا امیدی و ترس (795/0) قرار می گیرد. علاوه براین، مؤلفه های ایثارگری و شهادت طلبی (345/0)، آزمون الهی (284/0)، پایبندی به ادب و متانت و احترام در برخورد (189/0) و انصاف و عدل (106/0) دارای کمترین سطح ضریب اهمیت در بین مؤلفه های موردبررسی هستند. در راستای نتایج پژوهش حاضر، الگوسازی از مکتب مهم و شایسته حاج قاسم سلیمانی می تواند زمینه بهبود ویژگی های انقلابی و فرهنگ ایرانی- اسلامی را در دانش آموزان توسعه دهد. (یافته ها)
آثار امنیتی-زیست محیطی پروژه گاپ(ترکیه) بر کشورهای پایین دست؛ ملاحظات حقوق بین المللی
منبع:
غرب آسیا سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
73 - 85
حوزه های تخصصی:
اگر روزی طرح موضوع "جنگ آب" عمدتاً در نوشته های محققان برای آینده در نظر گرفته می شد، اینک همان آینده واقعیت پیدا کرده است و جهان به واقع درگیر جنگ آب در نقاط مختلف می باشد. شاید بتوان دو دسته عوامل را در این زمینه دخلیل دانست، مورد اول عامل طبیعی است، گرچه همان را هم دولت ها با برنامه ها و سیاست های اشتباه خود تشدید کرده اند و دومی کاملاً با دخالت انسان انجام شده است که چرخه اکوسیستم را مختل ساخته و مشکلات زیست محیطی جدی را ایجاد کرده است. یکی از سیاست ها و برنامه های اشتباه برخی کشورها، منحرف کردن جریان های آبی و ایجاد سدهای متعدد بدون تدبیر و آینده نگری بوده است. یکی از این سیاست ها و برنامه های پر سر و صدا و زیان بارد، ابر پروژه های آبی ترکیه خصوصاً پروژه آناتولی جنوب شرق(گاپ) می باشد که با ساخت سدهای مختلف روی دجله و فرات موجب بروز مسائل زیست محیطی حاد برای کشورهای پایین دست یعنی عراق و سوریه و پس از آن ایران شده است پروژه گاپ آثار و تبعات زیست محیطی متعددی دارد که این مقاله تلاش دارد در یک نگاه حقوق بین المللی این موضوع را مورد مطالعه قرار دهد و ضمن بررسی ابعاد حقوقی اقدامات ترکیه، تاثیرات امنیتی و زیست محیطی آن برای کشورهای پایین دست مشخص شود. بنابراین در جهت دست یابی به اهداف مشخص شده در این مقاله، به این سوال محوری پرداخته خواهد شد:"هیدروپلتیک ترکیه (با تاکید بر پروژه GAP) چه تاثیرات امنیتی و زیست محیطی برای همسایگان این کشور(سوریه، عراق و ایران) دارد؟"
تبیین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه (۲۰۱۰- ۲۰۲۲م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
174 - 205
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، دست یابی به درک صحیحی از رویکرد رئالیسم تدافعی جمهوری اسلامی ایران در راستای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه است.(هدف) مسئله اصلی این پژوهش این است که منافع ملی ج.ا.ایران در سوریه در سال های 2010-2022م چیست؟ برای پاسخ به این پرسش، این فرضیه ارائه می شودکه: منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه، حمایت، حفاظت وتقویت محور مقاومت، و کمک به امنیت و ثبات سوریه است. به علت قرار داشتن سوریه در صف اول مقاومت علیه رژیم صهیونیستی و وجود خط پشتیبانی ایران از حزب الله لبنان در سوریه از حمایت ایران برخوردار است.( مسئله) چارچوب نظری پژوهش بر اساس نظریه رئالیسم تدافعی استفان والت و جک اسنایدر استفاده شده است. روش پژوهش روش تبیینی– تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است(روش)یافته های پژوهش نشان می دهد،. که ج.ا.ایران، خود را رهبر جبهه مقاومت در برابر آمریکا و ارژیم صهیونیستی می داند. منافع ملی ج.ا.ایران در سوریه در چارچوب منافع ایدئو لوژیکی، استراتژیکی، و اکونومیکی و ژئوپلیتیکی تعریف می شود.ج.ا.ایران سعی دارد با نفوذ بیشتر در منطقه و بهره گیری از سیاست اتحاد با سوریه، نخست امنیت ملی خویش و پس از آن، منافع ملی خود را تأمین کند.(یافته ها).
نقد حقوقی موافقت نامه تشکیل منطقه آزاد تجاری ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات حقوقی ما، به تحلیل موافقت نامه موقت تشکیل منطقه آزاد تجاری میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیایی (سال 1398) و موافقت نامه دائم (سال 1401)، به ویژه از زاویه سازگاری سنجی آن با اصول حقوقی حاکم بر تنظیم موافقت نامه ها پرداخته نشده است؛ بنابراین در این نوشتار به منظور رفع نسبی این خلأ پژوهشی و به واسطه اهمیت کاربردی موضوع، به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که موافقت نامه های مورد بحث، تا چه اندازه با اصول حقوقی حاکم بر تنظیم موافقت نامه های منطقه ای و بین المللی سازگار است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که از میان اصول برگزیده نوشتار، برخی اصول به طور نسبی رعایت شده اند، ولی به برخی اصول به طور کامل توجه نشده است. مهم ترین دستاورد نوشتار این است که از میان اصول برگزیده نوشتار، به اصل توجه به معیارهای های بین المللی به طور نسبی توجه شده است، ولی اصول سازگاری، انجام تعهد و اصل یکپارچگی موافقت نامه، در موارد بسیاری نادیده گرفته شده اند. این موضوع ممکن است سبب پیدایش چالش های حقوقی بسیار و بروز آثار منفی بر همکاری ایران با اعضا شود. این نوشتار، با روش کیفی در دو بخش ارائه می شود: در بخش نخست، مفهوم ها و مبانی موضوع و در بخش دوم، اصول کلی حاکم بر تنظیم موافقت نامه های منطقه ای و بین المللی و میزان رعایت آن در موافقت نامه تشکیل منطقه آزاد تجاری مورد نظر، معرفی و نقد شده است. در پایان، راه کارها و توصیه های سیاستی کاربردی به گروه های بهره بردار از این نوشتار پیشنهاد می شود.
نقش سردار قاسم سلیمانی در تقویت قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا
حوزه های تخصصی:
قدرت نرم به مثابه یکی از ارکان سیاست بین الملل در عصرحاضر جایگاه رفیعی یافته است؛ علت آن را می توان در کارآمدی و موفقیت قدرت نرم نسبت به اشکال کلاسیک قدرت(قدرت سخت) جستجو کرد. جمهوری اسلامی ایران نیز همانند سایر واحدهای سیاسی، نیازمند بازشناسی، تقویت و کاربست قدرت نرم است تا به این وسیله توان قدرت نرم ملی خویش را در سیاست بین الملل و مخصوصا منطقه غرب آسیا ارتقاء بخشد. در این میان نقش سردار حاج قاسم سلیمانی به عنوان یک گفتمان مردم گرایانه و اندیشه های مبارزه طلبانه در راستای کانونی سازی فرهنگ شهادت و برجسته سازی قدرت نرم علیه نابسامانی های سیاسی و نظامی موجود در غرب آسیا در پیوند با تروریسم حائز اهمیت است، در همین راستا این مقاله درصدد است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به صورت کتابخانه ای و از روش تکنیک فیش برداری از اسناد و مدارک علمی، با بهره گیری از نظریه قدرت نرم به این پرسش اساسی پاسخ دهد که سردار حاج قاسم سلیمانی چه نقشی در تقویت قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا(خاورمیانه) دارد؟ بنابراین جامعه آماری با توجه به سطح مدیریتی سردار حاج قاسم سلیمانی، منطقه ای و فرامنطقه ای است؛ با این هدف که نشان دهد مکتب حاج قاسم سلیمانی در ابعاد مدیریتی- فرماندهی و نظامی، طبق منابع و عناصر قدرت نرم، تاثیرگذاری عمیقی در ارتقاء قدرت نرم ایران در منطقه غرب آسیا به عنوان نمونه آماری داشته است. نتیجه اینکه با بررسی مکتب شهید سلیمانی به عنوان مکتب جهان شمول و به عنوان یک الگوساز در دستگاه دیپلماسی کشور می تواند در جهت افزایش اقتدار کشور به عنوان یک ضرورت اساسی در جامعه امروزی مطرح شود
تاثیر خیزش چین بر مناسبات تجاری آن با ایالات متحده آمریکا (2021_2008)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
93 - 114
مناسبات تجاری یکی از ارکان مهم روابط میان چین و ایالات متحده آمریکا است. در طی سال های گذشته روابط تجاری - اقتصادی دو کشور مسیری از تعارض و تنش را طی کرد. با توجه به این که قدرت یابی چین یکی از مهم ترین علل تعارض و تنش اقتصادی چین و ایالات متحده آمریکا محسوب می شود. هدف این مقاله، این است تا تاثیر خیزش چین بر مناسبات تجاری - اقتصادی آن با ایالات متحده آمریکا را بررسی کند. بنابراین با روش تحلیلی-تبیینی و گردآوری داده ها به روش مطالعات اسنادی به این پرسش پاسخ داده شده که چگونه خیزش چین بر مناسبات تجاری آن با ایالات متحده آمریکا طی سال های (2008-2021) تاثیر گذاشته است؟ در پاسخ فرض بر این است که خیزش قدرت چین از طریق بر انگیختن نگرانی های ایالات متحده آمریکا درباره چالش پکن در برابر هژمونی جهانی واشنگتن، سبب شده روابط تجاری - اقتصادی دو کشور در طی سال های (2008-2021) از محور همکاری به محور رقابت و تنش کشیده شود. یافته ها نشان می دهد که تنش های اقتصادی و تجاری دو کشور در سال های مورد بررسی، ارتباط فراوانی با موضوع رقابت در عرصه قدرت جهانی در حوزه های سیاسی و بین المللی دارد. و روند جاری در روابط دو کشور به گونه ای است که مسئله تنش و عدم اعتماد متقابل در روابط پکن و واشنگتن به روالی عادی تبدیل شده است.
کاهلی استراتژیک آمریکا: زمینه سازی برای پخته گی رفتاری متحدین در غرب آسیا
حوزه های تخصصی:
از آغازین دومین دهه قرن بیست و یکم، غرب آسیا بر روی ریل متفاوتی قرار گرفته است. هر چند که جوهره رفتاری بازیگران ملی و فرا ملی دچار دگرگونی نشده است اما آنچه برجستگی یافته این مهم می باشد که عملکرد بازیگران فراملی، فهم به شدت متفاوتی از ظرفیت ها و فرصت ها در میان کشورهای منطقه بالاخص متحدین آمریکا بوجود آورده است. این به معنای قرار گرفتن در سطح ادراکی بالاتر و به تبع آن استقلال رفتاری بیشتر در تعریف منافع و اولویت بندی ها در قلمرو سیاست خارجی می باشد. کاهلی استراتژیک آمریکا در منطقه که از دوران اوباما کلید زده شد و تلاش چین برای بسط حوزه نفوذ خود به این جغرافیا شرایط امنیتی متفاوتی را به وجود آورده تا کشورهای منطقه بسترسیاسی نوینی را در خصوص شکل دادن به تصمیمات برای خود میسر بیابند. سوالی که مطرح می شود این گونه ترسیم می گردد که آمریکا به عنوان نافذترین و مداخله گر ترین بازیگر در غرب آسیا چه سیاستی را برای حفظ موقعیت خود بسنده یافته و بازیگران منطقه ای برای تحکیم و بسط جایگاه خود چه رفتارهایی را پی گرفته اند؟ انتخاب گزینه مسئولیت پذیری محدود (کاهلی استراتژیک)به عنوان سیاست کلی آمریکا در منطقه که فرصت نقش آفرینی فزون تر برای دیگر بازیگران مطرح فراملی فراهم آورده به ضرورت الزام و قدرت مانور فراوانی برای بازیگران ملی در غرب آسیا برای تدوین رفتارها و شکل دادن به مناسبات بین بازیگری در تامین بهینه منافع ملی به وجود آورده است.