فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۳۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
با وجود پژوهش های گوناگون صورت گرفته در حیطة فرهنگ ایران باستان، تا کنون ارتباط میان عقل و عشق و نسبت میان معرفت های ناشی از این دو،یعنی معرفت حصولی یا عقلی و معرفت حضوری یا شهودی در ایران پیش از اسلام کمتر مورد توجه قرار گرفته است. درحالی که این موضوع در فلسفه،عرفان و ادبیات و به طورکلی، فرهنگ ایران دوران اسلامی بسیار مهم و مورد توجه بوده و میان آنها در متون گوناگون جلوه های مختلفی یافتهاست. این مقاله سعی دارد با کنکاش در گاهان، کهن ترین بخش اوستا، چگونگی ارتباط میان عقل و عشق را در پایه های فکری ایرانیان باستان بررسیکند و با نگاهی ساختارگرایانه به ارتباط میان متون گوناگون، بن مایه این ارتباط را در این متن، ریگ ودا و اندیشه های سهروردی جست وجو نماید. این مقاله آشکار می سازد که به رغم نقش مرکزی خرد در گاهان و کل اوستا، عشق بدون هیچ تزاحمی در کنار آن حضوری محسوس دارد و رابطة مکمل میان آن دو برقرار است.
بن مایه های مشترک قصّة الغربة الغربیه سهروردی و آیین گنوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گنوسیسم یا مذهب گنوسی، کلمه ای یونانی به معنای معرفت و شناخت، عنوان مجموعه ای از ادیان و مذاهب و نحله های دینی است که در قرون اول و دوم میلادی در فلسطین، سوریه، بین النّهرین و مصر وجود داشته است. دین و آیین گنوسی از جمله عقایدی است که بر عرفان اسلامی تأثیر نهاده است و تشابهات بسیاری بین آن دو، وجود دارد. سهروردی از عرفایی است که در آثار او اندیشه گنوسی بسیار مشهود است. این مقاله اندیشه ای گنوسی سهروردی را در قصة الغربة الغربیّه، بررسی می کند. این قصّه، از بسیاری جهات، کاملاً با اندیشه های گنوسی مطابقت دارد. از جمله می توان به دوگانگی روح و جسم، غربت و اسارت در دنیا، نجات و رهایی اشاره کرد. نگارندگان در این پژوهش، به منظور دست یابی به نتایج، از شیوه توصیفی_تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای بهره برده اند.
مهربانان، انتقال دهندگان سنت و فرهنگ ملی ایرانی به دورة اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی بیتی از هفت پیکر نظامی می پردازد و برای اثبات فرضیة مورد نظر، سیر تاریخی خنیاگری را از ایران و بین النهرین باستان، بررسی و ارتباط آن را با آیین مهر و دین زردشت، تحلیل و ارزیابی می کند. نگارندگان کوشیده اند نمودهایی از این رامشگران را در ادبیاتِ ایران پس از اسلام بررسی کنند و به اثبات برسانند که واژة «مهربان» در دوره ای از ایران باستان به نوازندگان و آوازخوان های آیینی اطلاق می شده و در برخی از آثار ادبیات فارسی نمود یافتهاست. همچنین ننشان داده ایم که مهربانان، خنیاگران مرتبط با آیین مهر بوده اند که پیش از گوسان ها ظهور کرده اند. اینان به همراه گوسان ها انتقال دهندة داستان ها، حماسه ها، سنت ها و فرهنگ ملی ایران از دوران باستان به دورة اسلامی به شمار می آیند. واژة «نوایین» نیز که به اشتباه در همة متون فارسی با صفت مرکّب «نوآیین» خلط شده، در اصل به عنوان واژه ای مستقل، صفت نسبی از «نوا» است و باید به «دارای نوا» معنی شود.
انسان کامل در عرفان اسلامی و مقایسه آن با هرمزدبغ در آیین مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین مانوی آیینی است گنوسی که جزء فرقه های عرفانی به شمار می رود. اصل اساسی این آیین، هبوط روح از عالم اعلا که جایگاه حقیقی اوست و گرفتاری آن در عالم ماده است، وظیفه انسان در این دنیا رهاسازی روح گرفتار در بند ماده است. مانویان همانند سایر گنوسیان راه نجات روح را دست یابی به گنوس یا همان معرفت می دانستند. میان عقاید مانوی و عرفان اسلامی، مشترکات و مشابهاتی به چشم می خورد که ازجمله این مشابهات، اندیشه «انسان کامل» است. «انسان کامل» در عقاید عرفانی اسلام، شباهت نزدیکی با «هرمزدبغ» یا «انسان نخستین» در آیین مانوی دارد. انسان کامل و هرمزدبغ بارقه ای از نور الهی در وجود خویشتن دارند و واسطه شناخت خداوند هستند که معرفت الهی توسط آنان برای انسان به ارمغان آورده شده است. خداوند آنان را جهت نجات بندگان خود در زمین قرار داده تا با راهنمایی بندگان و رها کردن آنان از قید دنیا و مادیات، روح علوی گرفتار در بند ماده و جسم آنان را رهایی بخشند.
رسالة علمای اسلام؛ یک متن و چند روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میراث مکتوب زردشتیان به فارسی نوگنجینه ای از آثار دینی ادبیات فارسی است که کم تر بدان توجه شده است. این متون به تدریج از سده های چهارم از بازتولید متون اوستایی و پهلوی پدید آمدند. امروزه، صدها رساله در حوزه های فقه، آیین، تفسیر، اسطوره، تاریخ، کلام، ادبیات، روایت، زبان شناسی، نجوم، و ... از دستوران کیش زردشتی برجای مانده است. کلام و مباحث کلامی، به ضرورت روابط زردشتیان و جامعة اسلامی، از دیرینه ترین موضوعات ادبیات فارسی زردشتی است. مهم ترین متن کلامی زردشتی به فارسی نو رسالة علمای اسلام است. هرچند از نخستین دهه های سدة نوزدهم پژوهشگران به این اثر توجه کرده اند، تا کنون شناخت درستی از بازمانده های آن صورت نگرفته است. آن چه شهرت دارد، از این رساله دو تحریر موجود است. این گفتار، با سنجش آن چه از رسالة یادشده برجای مانده، در پی آن است تا بر مبنای شواهد متنی و موضوعی برای بازسازی و تدوین مجدد قطعات پراکنده و گزیده های مختلف آن پیشنهادی به دست دهد.
تاریخ دین زردشتی روش های بررسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دربارة تعیین زمان زردشت و دین هخامنشیان توافق هایی نسبی به دست آمد، اما آن چه هم چنان مورد بحث است دین ایرانیان پیش از زردشت است. عمده ترین مسئله در بررسی تاریخ دین زردشتی، ناپیوستگی میان سه پیکرة اساسی منابع است که عبارت اند از: اوستا، سنگ نبشته های هخامنشی، و ادبیات زردشتی که هیچ یک انعکاس دهندة دین عامة مردم نیست و گه گاه پاره ای از عقاید مردم در آن ها بازتاب یافته است. اما به هر حال منطقی تر آن است که از خلال همین آثار مبهم و غیرصریح محتوای فکری آغازین مردم ایران را، که پایه های اصلی دین آنان را تشکیل می دهند، بشناسیم. به طور کلی، در بررسی دین پیش زردشتی ایران سه رویکرد به نظر می رسد: 1. تاریخ دین را منحصراً بر اساس گاهان تعیین می کند و ابزار کار تفسیری است از اشارات گاهانی به جای مانده و انطباق آن ها بر سنت ودایی؛ 2. بر هم سازی و ترکیب شواهد اوستا و کتاب های پهلوی تأکید دارد و ارزش این مواد را در آن می داند که بازتاب دهندة مجموعة آموزه های زردشت و نمودار روند طبیعی رشد هستند و تغییرات حاصل شده در آن را موجب گسست در سنت و نفوذ ادیان دیگر نمی داند؛ 3. شواهد ترکیب شده از اوستا و کتاب های پهلوی را متنوع و انعطاف پذیر می شمارد و آن را دستگاه اعتقادی خشک نمی داند و مزدیسنای ساسانیان را دینی پویا و کارآمد توصیف می کند.
«خویدوده» در شواهد تاریخی و بررسی آن در بخش تاریخی شاهنامة فردوسی
حوزه های تخصصی:
رسم خویدوده، از جمله مباحث مناقشه برانگیز و پرتکراری است که سال هاست در میان پژوهش گران در عرصه تاریخ ایران پیش از اسلام و دین زرتشت رایج است و پیرامون آن، بررسی های مختلفی صورت گرفته است. در این مقاله، مجموعه شواهدی را که به این رسم، اشاراتی مستقیم یا غیرمستقیم کرده اند، از متون مختلف گرد آورده ایم. این بررسی، پس از بحثی ریشه شناختی در ریشه یابی کلمه «خویدوده»، به ترتیب، شواهدی از ازدواج با محارم را در میان ایزدان و اساطیر در بین النهرین و ایران باستان، شواهدی از ازدواج با محارم در ایران از خلال آثار مورّخان یونانی، شواهدی از ازدواج با محارم در متون میانه زرتشتی و سپس شواهدی از این آیین را در متون دوران اسلامی پی می گیرد و مواردی را نیز در کتاب شاه نامة فردوسی که می تواند مؤیّدی بر این آیین باشد، بیان می کند.
مانیِ شاهنامه زروانیست
حوزه های تخصصی:
یکی از کیش های باستانی ایران که روزگاری قلمروِ خود را در بیرون از ایران نیز گستراند، کیش مانیست. مانی در پایان حکومت اشکانی، در مردینویِ بابل دیده به جهان گشود و در آن جا مدّعیِ پیام بری شد؛ امّا مطابق با شاهنامه، او نقّاشی است چرب دست، که از چین در دوره شاپور ذوالاکتاف به ایران آمده است. نه تنها این اطّلاعات شاهنامه درباره مانی نادرست است؛ بلکه آن چه موبدِ مناظره کننده با او نیز، بِدو نسبت می دهد و فردوسی آن را نق ل می کند، باورهایِ مانوی نیست؛ موبد او را معتقد به خدایی معرّفی می کند که نور و ظلمت از بطن آن بیرون آمده است. ای ن اندیشه که موبد، مانی را بِ دان متّهم می کند، متعلّق به اندیشه زروانیست که خودِ مانویان به این باورِ زروانی تاخته اند. آنان، مطابق با متنی مانوی معتقدند که اگر بپذیریم اورمزد و اه ریمن از یک بطن بیرون شدند و آن گ ونه ک ه زروانیان می گویند، دیوی به اورمزد، راه انداختنِ جهان را آموخته باشد، این بِدان معنی است که خوبی و بدی به هم آمیخته است و هیچ یک از دو بن، ذاتاً خوب یا بد؛ آگاه یا ناآگاه نیست و این عدم را لازم خواهد کرد؛ زیرا دیگر قانون علّیّت معنا نخواهد داشت. موبد در ادامه سخن پیشین (مانی را معتقد به خدایی که اورمزد و اهریمن از آن برون آمده، دانستن) که هم راه با سرزنش است، خطاب به مانی می گوید که اگر اهریمن جفت یزدان باشد؛ پس می توان، شب، نماد اهریمن را به مانندِ روز، نمادِ اورمزد پنداشت و تفاوتی در راستی و ناراستی ن دی د. آن چه موبد درباره اعتقاد مانی مطرح می کند و به نقد آن می پردازد، همان انتقادیست که مانویان درباره ای ن اندیشه زروانی ب از گفته اند.
نقش خدایان ایلامی در شکل گیری تثلیث ایزدی هرمزد- میترا- آناهیتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل دین باستانی ایران مستلزم آشنایی دقیق با دین و خدایان ایلامی است که از هزاره چهارم پیش از میلاد تا آغاز ورود آریایی ها نقش مهمی در شکل گیری برخی ایزدان دین ایرانی داشته اند. در این جستار، پیشینه دین ایلامی و ایزدان و ایزدبانوان مهم مورد پرستش ایلامیان تحلیل شده و مار به عنوان نقش مایه مهم آیین ایلامی مورد توجه قرار گرفته است. پی نیکر، ایزدبانوی آسمان برابر ایشتر بابلی است که بعدها کریریشا ایزدبانو مادر جای او را گرفت. هومبان و هوتران در هزاره دوم پ.م. پرستیده می شدند و اینشوشینک، خدای برتر شهر شوش، با این دو یک تثلیث ایزدی تشکیل داد که بسیار همانند تثلیث ایزدی ایرانیان مندرج در اوستای جدید بود؛ یعنی هرمزد- میترا- آناهیتا. شخصیت اینشوشینک بی شک در شکل گیری میترای ایرانی مؤثر بوده است. از تأثیرات دیگر دین ایلامی، نیروی کیدن است که در شکل گیری خورنه یا فره ایرانی تأثیر گذاشته است.
هفتکاخ کاووس و نردبان آیین مِهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عناصر سپهری در اندیشه اقوام ایرانی، جایگاهی ویژه داشته اند و این عناصر در آیین های پیشین ایرانی از جمله آیین مهر، مقدّس شمرده می شده اند. مهری دینان بر آن بوده اند که ارواح از جایگاه آسمانی به زمین فرود آمده اند و در کالبدها جای گرفته اند. این ارواح برای پاک شدن و بازگشتن به آسمان باید از هفت مرحله بگذرند. در اسرار مهری از نردبان آیینی هفت پله ای یاد شده است که نماد طبقات آسمان است و راه های رسیدن به جایگاه برتر را نشان می دهد. در شاهنامه آمده است که کاووس در البرزکوه هفت خانه از زر، سیم، آبگینه و سنگ خارا می سازد و در این جستار نشان داده شده است که این هفت کاخ، یادآور نردبان آیینی مهری دینان است و به گونه ای ریشه در اعتقادات یزدان شناسی و ادامه جوهره زندگی در جهانی دیگر دارد.
مطالعه تطبیقی کیش مانی با سایر مکاتب گنوسی از منظر کیهان شناسی و خداشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله به زبان عربی: ارتباط مردگان دخمه رستم در بهمن نامه با آیین میترا (العلاقة بین الموتی فی ""مقبرة رستم"" فی ""بهمن نامه"" ومذهب میترا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه زایش و مرگ یکی از نخستین اندیشه های بشر بوده است، که ادیان و آیین ها و مکاتب فلسفی سعی در توضیح آن یا یافتن پاسخی بر آن داشته اند. تابش حیات آفرین خورشید علت به وجود آمدن آیین خورشید پرستی شد و حتی سبب گردید، پیکر مردگان را به گونه ای به خاک بسپارند که پیوند آنها با خورشید حفظ شود. یکی از جالب ترین قسمت داستان منظومه بهمن نامه، توصیفی است که ایرانشاه از دخمه رستم و اجساد رستمیان می کند. اجساد این دخمه به روشی خاص دفن گردیده اند. چگونگی دفن پیکر خاندان رستم در این دخمه، و همچنین برخی از علل دیگر، به نظر می رسد، که احتمالا این خاندان پیرو آیین میترا بوده اند. از این روی، در این نوشته سعی بر آن است، تا پیوند روش دفن مردگان دخمه رستم با آیین میترا بررسی گردد.
رویارویی با فرهنگ اسلامی در آثار ادبای مسیحی عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با بهره گیری از نظریة شرق شناسی ادوارد سعید و غیریت سازی نظریة گفتمان، به رویارویی ادبای مسیحی عرب با فرهنگ اسلامی پرداخته و نشان داده شده است که نقش مسیحیان عرب در اسلام ستیزی و گسترش نفوذ فرهنگی غرب به دنیای عرب به خصوص مدیترانة عربی از جمله کشورهای مصر، سوریه و تونس قابل توجه و بسیار گسترده بوده است و بر غیریت سازی از فرهنگ اسلامی تأکید داشته اند. مهم ترین مصادیق برساختن هویت «غیر» از فرهنگ اصیل اسلامی عربی در استهزای فرهنگ و احکام اسلامی، قبح شکنی از معاصی و خطوط قرمز اسلام همچون روابط نامشروع و خودکشی و ترویج برخی آموزه های مسیحی مانند: اعتراف به گناه یا معرفی مسیحیت به عنوان دین آرامش و مدارا، بی دین کردن خط و زبان عربی، بازنمایی اسلام به منزلة دینی عقب مانده و مترادف با جهل و بی سوادی، تاریخ سازی و القای آغاز دوران رونق و ترقی با ورود فرهنگ غرب به جهان عرب و نیز تصویرسازی از غرب و مهاجمان متجاوز به مثابه پیام آوران تمدن و پیشرفت، برخی از راهبردهای ادیبان مسیحی عرب در تاریخ معاصر در قالب داستان ها و اشعار به شمار می رود.
مناسک تدفین و آیین های گورستانی در آثار داستانی صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی فقه و کلام
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فرهنگ عامه آیین ها و باورها
- حوزههای تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها نویسندگان معاصر
کانون توجه این مقاله، ترکیب ویژه ای از مرگ اندیشی و فرهنگ شناسی در آثار داستانی صادق هدایت ا ست. بازپردازی شیوه های مختلف تدفین و سازه های گورستانی، به یاری دانش باستان شناسی و مردم شناسی و برحسب فرهنگ، تمدن، سنن، آیین ها و مناسک مختلف، نشان دهنده درنگ شایسته او در این گونه باورهاست. هدایت در داستان پدران آدم، روایتگر مرگ یک انسان ـ میمون و در داستان های تاریکخانه، بوفکور، تخت ابونصر، آفرینگان و آخرین لبخند، به ترتیب، روایتگرِ مرگ انسان عهد سنگ، عهود فلزات و آهن و دوران های پس از آن، ازجمله زمانه پادشاهان کیانی و نیز دوران معاصر است. این روند حتی تا دوران نادیده بشر هزاران سال بعد نیز ادامه می یابد. بر پایه این پژوهش شاید بتوان از نظمی تسلسل یافته در داستان های صادق هدایت سخن گفت که رویکردی تاریخ مدار را دنبال می کند.
گئُوش اوروَن، ساختار ومعنای آن در گاهان از دید دانشمندان غربی و سنت زرتشتی
حوزه های تخصصی:
بازشناسی واژه ها و مفاهیم اوستایی، بویژه گاهان، احتیاج به دانستن قانون های تحول زبان و تخصص در زبان های هم ریشه و هم عرض دارد. از آنجایی که بینش حاکم بر گاهان نوعی تفکر و نگرش به جهان هستی و راه های رسیدن به کمال آدمیت و آرامش و آسایش است و این مفاهیم با زبانی استعاری بیان شده است، استفاده از مکتب های فلسفی هم دوره و مقایسه آنها با کتاب های متاخر در شرق و شمال شرقی ایران ضروری است.
در این گفتار واژه گئُوش اوروَن (gәuš-urvan) از دید زبان شناسان غربی، متن های فارسی میانه و سنسکریت، پارسیان هند، پژوهندگان فارسی زبان و موبدان ایرانی بیان می شود. در تحلیل ساختاری و معنی اجزا ترکیب، اختلاف نظری میان اوستاشناسان ملاحظه نمی شود و واژه را «روان گاو» معنی می کنند، اما در معنی اصطلاحی واژه اتفاق نظر وجود ندارد. برخی از آن معنی روان گاو، یعنی چهار پای مورد احترام اقوام هند و ایرانی اراده کرده اند و در حقیقت کاربرد گاهان را شکایتی از ناحیه پیام آور به اورمزد دانسته اند که از کشتن بی رویه گاو یعنی چهار پایی که موجب آبادانی زمین و رونق کشاورزی بوده، شکوه کرده است. پاره ای دیگر «روح هستی»
«روان آفرینش» را نیز برای آن پیشنهاد کرده اند. سنت زرتشتی بیشتر از آن معنی «روان زمین» -زمینی که مادر همه موجودات زنده است - برداشت می کند و «روان گاو» را به «روان مادر- زمین» ترجمه می کند. این معنی با آنچه در متن های میانه آمده و سپندارمذ، ایزد زمین را نقش مادر داده اند نیز مناسب است.
بازآفرینی اسطورة بندهشی و مزدایی آفرینش در داستان ضحاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار از طریق مقایسة عناصر ساختاری اسطوره مزدایی آفرینش با داستان ضحاک از شاهنامه، به اثبات این فرضیه پرداخته شده است که داستان ضحاک در حقیقت الگوبرداری مجددی از اسطوره آفرینش است. در راستای این هدف، نخست خلاصه ای از اسطوره آفرینش در قالب تقسیم بندی سه گانه ای روایت و پس از آن با تقسیم داستان ضحاک به سه پاره مشخص، این نتیجه مطرح شده است که برش های سه گانه داستان ضحاک بر سه دوره سه هزارساله مورد بحث قابل تطبیق است و زروان، اهریمن، اورمزد و کنش های آنها به ترتیب در قالب شخصیت ها و کردارهای داستانی جمشید، ضحاک و فریدون بازآفرینی شده اند.
دین وتکثّرگرایی دینی نزد جبران خلیل جبران و سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اجتماعی مفاهیم کلی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
پهلویات: 1-4(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر مشتمل است بر چهار یادداشت مستقل درباره چند لغت و عبارت پهلوی. یادداشت اول به جستجوی اشتقاق لفظ فارسی «فراوان» در متون پهلوی برآمده است؛ یادداشت دوم ترجمه و شرح عبارتی است به فارسی میانه مانوی در باره مسأله شناخت در مانویت و تصحیح آراء گذشتگان در باب آن؛ یادداشت سوم بحثی است در باره معانی مختلف لفظ فارسی«سخن» [پهلوی: saxwan] و جستجوی علت تحول معنای آن از «کلام» به «کار» در شاهنامه؛ و یادداشت چهارم بحث کوتاهی است درباره لغت «قهرمان» در فارسی و عربی و بیان این احتمال که این لغت مستقیماً از فارسی میانه وارد عربی نشده، بلکه به واسطه زبان آرامی به آن زبان راه یافته است.