فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۸۱ تا ۴٬۲۰۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
مدیحه های سعدی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ستایش یا مدیحه سرایی های سعدی نسبت به ممدوحان که همانا شاهان و حاکمان هستند، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و جایگاه سعدی به عنوان یک شاعر ناصح و مادح مورد ارزیابی قرار گرفته است. به باور نویسنده، سعدی اگر به مدحی پرداخته همچون واعظی عمل نموده که برای تأثیر نصیحت های تلخ در کام مخاطبان، از حکایات و تمثیل های طنزآمیز برای شیرین ساختن آن بهره می جوید. سعدی میانه رویی وارسته و مزیّن به خوی انسانی و برکنار از تملّق و چاپلوسی است.
مقاله به زبان فرانسه: بررسی مشکلات ترجمة رمان نو در ایران (Problématique de la traduction du Nouveau Roman en Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان نو یکی از جنبش های ادبی معاصر غرب است که همگام با تحولات اجتماعی و سیاسی در اواخر دهة ۱۹۵۰ در فرانسه شکل گرفت و هم زمان به انتقاد از شیوه های بیان واقع گرایانه و کلاسیک در رمان پرداخت. «رمان نو» که بیشتر به ضد رمان شهرت دارد با انتقاد از عناصر سنتی روایت داستانی مانند شخصیت، حادثه و طرح بر آن بود تا با تأکید بر لزوم تحول دائمی در ادبیات، گونه ای نو از روایت داستانی را ابداع و معرفی کند که با اوضاع اجتماعی و زندگی جدید انسان هم خوانی بیش تری داشته باشد. این نوع جدید نوشتار از طریق ترجمه وارد ادبیات سایر کشورها از قبیل ایران شد. همانطورکه میدانیم ادبیات فارسی جایگاه خاصی را به ترجمة آثار خارجی بخصوص آثار فرانسوی اختصاص داده است. ترجمة آثار کلاسیک فرانسه قبل از دوران انقلاب در ایران بسیار رایج بود، اما در رابطه با ترجمة رمان نو باید گفت که بعد از انقلاب اسلامی بیشتر مورد توجه قرار گرفت. مترجمان ایرانی که آشنایی کافی با زبان فرانسه و سبک نوستار این رمان داشتند، اقدام به ترجمة برخی از آثار رماننویسان نو فرانسه کردند. اما لازم به ذکر است که ترجمة رمان نو به سبب یک سری خصیصههای شکلی و ساختاریاش، دشوار میباشد. رماننویسان نو به کاربرد زبان و نوشتار اهمیت میدهند و در پی داستان پردازی، پیام رسانی و یا شخصیتسازی نیستند.
در این مقاله سعی کردهایم تا مشکلات ترجمة رمان نو در ایران را از سه دید گاه مورد بررسی قرار دهیم : 1.مسائل مربوط به سبک نوشتاری 2. مسائل مربوط به ساختار 3. مسائل مربوط به دریافت.
نگاهی به نوآوری های محمّدعلی بهمنی در فرم غزل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرم به عنوان یکی از ارکان اساسی شعر، مجموعه ای پیوسته از قالب، زبان، تصویر و موسیقی شعر است که بسیار فراتر از فقط قالب و شکل ظاهری شعر. فرم یک شعر، تنها قالب یک شعر نیست که محتوا در داخل آن جای گیرد، بلکه مقوله ای است که همراه با روند به وجود آمدن شعر صورت می گیرد. نوآوری و شکستن هنجارهای عادی و متعارف در فرم شعر، از جمله شگردهایی است که شاعر برای آفرینش شعر خود، از آن بهره می گیرد و صاحب سبکی خاص در شعر می گردد. هر شاعری با نوآوری در شعر خویش، تنها زمانی می تواند از شعرهای تکراری فاصله بگیرد،که زنجیره کلامش از هم نگسلد و انسجام و وحدت کلام را حفظ کند. محمد علی بهمنی از غزل سرایان معاصری است که برای حیات بخشیدن به زنجیره کلام خود با انواع نوآوری ها در فرم غزل، به گونه های متنوّع هنرنمایی کرده است. در این پژوهش، انواع نوآوری های بهمنی در فرم غزل مورد کندو کاو قرار خواهد گرفت.
گَرود (گرودا) (نماد انتقال و تبدیل اساطیر هند در سام نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمّل در متن سام نامه و نشانه هایی که در دو داستان فرعی آن دیده می شود، انتقال و تبدیل بخشی از اساطیر هند را به این متن حماسی آشکار می کند. اساطیر هندی موجود در سام نامه، در متونی از متون هندی دیده می شوند که اولین ترجمه های در دسترس آن ها به عربی و فارسی، کتاب ماللهند ابوریحان بیرونی است و سپس در سطح وسیع تر آثاری که از طریق نهضت ترجمه در دوره حکومت تیموریان هند و اوائل دوره صفویه به فارسی برگردانده شده اند؛ لذا احتمال قریب به یقین آن است که از طریق این ترجمه ها وارد متون حماسی فارسی شده باشند. این تحقیق نشان می دهد: اولا، نحوه یاد کرد و نظم این اسطوره ها در سام نامه، با نوشته ابوریحان متفاوت است. ثانیاً، سراینده از متن آنها کم اطّلاع بوده است و از این ، بر می آید که جامعه مخاطب نیز از این اسطوره ها اطّلاعی نداشته و خالی الذهن بوده است. هم چنین با توجه به زمان انتقال این مضامین از هند به ایران می توان گفت که تاریخ سرایش این منظومه، اگر سروده یک نفر باشد، زودتر از زمان حکومت جلال الدین اکبر در هند نمی تواند باشد و اگر سروده چند نفر باشد، حداقل آن بخشهایی که نام و اَشکال این اسطوره ها در آن ها حضور دارد، مربوط به دوره یاد شده است.
تاریخ بیهقی در گستره منطق مکالمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطق مکالمه محصول اندیشه میخاییل باختین، نظریه پرداز حوزه علوم انسانی در قرن بیستم است. این دیدگاه بر برقراری تعامل دائمی میان نظرگاه های متن، مؤلّف و مخاطب تأکید می کند و این که شناخت واقعی تنها از لابه لای شراکت ها، تفاوت ها و نقیضه های معانی این سه عنصر حاصل می شود. از نظر او، سخن سرشت مکالمه ای دارد و این مکالمه گرایی نیز به شکل تام در گونه ادبی رمان بازتاب مییابد؛ زیرا رمان، عرصه بازتاب زبان ها، صداها و سبک های گوناگون است. بنابر این رمان ماهیتاً چندمفهومی است. از این رو زمینه اصلی مطالعات باختین است. در این جستار تلاش شده که تاریخ بیهقی اثر ابوالفضل بیهقی، بنا بر سرشت رمان گونه آن در گستره منطق مکالمه مورد پژوهش قرارگیرد. روش پرداختن به این پژوهش، اثباتی-تحلیلی است و به مؤلّفه های شاخص مکالمه ای همچون دوصدایگی، دگرمفهومی، کرونوتوپ و ذکر مصادیق آن؛ ازجمله پوشیده گویی، محاکات و دیالکتیک پرداخته می شود.
دگردیسی ایندرا به رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت رستم(1) در شاهنامه و ایندرا در ریگ ودا ـ کتاب مقدس هندی ها ـ آن قدر به هم شباهت دارد که هر دو در یک پژوهش کنار هم مقایسه و تحلیل شوند. این پژوهش با طرح شباهت ها در وظایف، اعمال و شخصیت هر دو اسطوره و با ذکر شواهدی از هر دو کتاب می کوشد این نظریه را تقویت کند که رستم دگردیسی/تغییر یافته ایزد ایندرا است؛ ایندرا که زمانی مورد ستایش هر دو قوم آریایی هند و ایران بود، در سال های بعد در ایران با عبور از صافی دین زردشت- که مجالی برای چند خدایی باقی نمی گذاشت- به شکل پهلوانی درآمد. نگاهی دقیق به رفتار و ویژگی های رستم در شاهنامه همان شخصیت ایزدی او را که هنوز در هند ایندرا نامیده می شود، به ذهن می آورد. در این پژوهش به سی مورد از این شباهت ها اشاره می کنیم.
مرثیه شهر در شعر فارسی و عربی (بررسی تطبیقی از آغاز تا پایان خلافت عباسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
خوانش بینامتنی هزار و یک شب: بستر تلاقی ادبیات شرق و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
بررسی و مقایسة اشعار اجتماعی و انسان گرایانة مهدی اخوان ثالث و ایلیا ابوماضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اجتماعی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
جنبه ی بوطیقای ترجمه نزد محمد قاضی (La poétique de la traduction chez Mohammad Qazi)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه آموزه های اخلاقی شاهنامه فردوسی و مهابهاراتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی و مهابهاراتای هندی اگر چه در نگاه نخست منظومه هایی حماسی به شمار می روند، برخلاف انتظار، گنجینه هایی بی همتا و آکنده از آموزه های اخلاقی و شایست و ناشایستها هستند و همچون آینه ای صاف و درخشان، واقعیات، اوضاع و احوال و فرهنگ زمانه ی خویش را بازتاب می دهند. امور اخلاقی و گزاره های مطرح شده در این دو اثر، طیف گسترده ای را در بر می گیرد که هم شامل اخلاقیات کلی و عمومی که در مورد تک تک افراد بشر در هر زمان و هر مکان و هر شرایطی صدق می کند و هم شامل اخلاقیات طبقات و اصناف گوناگون اجتماع می شود. در این گفتار برآنیم تا با بررسی گزاره ها و آموزه های اخلاقی این دو اثر و ارزیابی آنها با دیدگاه های رایج در علم و فلسفه ی اخلاق، به پاسخی درخور درباره ی مفهوم اخلاق از نگاه این منظومه های بزرگ و گران سنگ دست یابیم و دریابیم که اخلاق مطرح شده در آنها - از حیث مفهوم و معنا - با کدام یک از اقسام اخلاق شباهت و قرابت بیشتری دارد.
بررسی شعر نظامی بر اساس نظریه ارتباطی یاکوبسن
حوزه های تخصصی:
نظریة ارتباطی یاکوبسن بر شش اصل استوار است که سه اصل اساسی و سه اصل فرعی دارد: (فرستنده، گیرنده، پیام، زمینه، رمز، تماس). این نظریه شعر را از جنبه های بلاغی، دستور زبان، معنا و... تحلیل می کند. در این مقاله، نظریه یاکوبسن دربارة شعر با بیان نمونه هایی از اشعار نظامی، تطبیق داده شده است. شعر نظامی از نظر علم بلاغی ارزش چشمگیری دارد، این پژوهش به توجه شاعر به این اصول بلاغی و نیز نظر او دربارة ارتباط شاعر با مخاطب می پردازد. به این طریق می توان دانست که این شاعر توانا به هنر خود و تأثیرگذاری آن بر خواننده چگونه می نگریسته است. این امر بدون توجه به صورت و معنای شعر و شیوة کاربرد آنها میسر نمی شود. در خمسه و دیوان نظامی، حضور مخاطب و توجه گوینده به وی مشهود است و بین گوینده و شنونده ارتباطی دو سویه برقرار است؛ یعنی مخاطب نیز بر شاعر اثر می گذارد. در بخش دوم مقاله به شش عنصر ارتباطی یاکوبسن پرداخته شده که کارکردی ویژه دارد و در شعر این شاعر به خوبی می توان این کارکردها (مخصوصاً کارکرد ادبی و هنری) را دید.
مقاله به زبان عربی: آرمانگرایی خیال در شعر سهراب سپهری و عبّاس بیضون (بررسی مقایسهای) (طوباویّه الخیال فی شعر سهراب سپهری و عبّاس بیضون (ذراسه مقارنه))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی قصاید شاعر ایرانی «سهراب سپهری» و شاعر لبنانی «عبّاس بیضون» بیانگر این است؛ خیالی که این دو شاعر بدان متکی هستند، خیالی وسیع است که با عوامل روانی در ارتباط میباشد، و این خیالِ تجسّم یافته در ذهن این دو، بسیاری از اوقات به شکل «ما فوق واقع» و در چارچوب خیال ادبی و رمزی و علمی مطرح میگردد. چیزی که در این بررسی تطبیقی مورد اهتمام است، تلاش در جهت واکاوی بعد خیالی ـ روانی در نزد این دو شاعر است؛ یعنی واکاوی آن ملکهی خلاّق ( = خیال) که توان خود را از حالات روانی دو شاعر مدد میگیرد.
بر این اساس، مقالهی حاضر در پی آن است که به روش تحلیلی ـ توصیفی در مکتب آمریکایی به آرمان گرایی خیال در نزد این دو راه یابد. چنین پژوهشی مستلزم آن است که میان تخیّل آرمانگرایانه و تأمّل در عالم ماوراء طبیعت به عنوان دو عنصر در هم تنیده در ضمنِ تجربهی سهراب و عباس رابطهای یافت گردد. سؤالی که در اینجا مطرح میشود و در پی پاسخگویی به آن هستیم در این جمله خلاصه میشود: مهمترین ویژگیهای مشترکی که در رابطه با آرمانگرایی خیال در شعر سهراب و عبّاس وجود دارد و ما را به مقایسه این دو شاعر وا داشته چیست؟
نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان میدهد، آرمانگرایی خیال در شعر سهراب و عباس ناشی از تأثیرپذیری عمیق این دو از عوامل روحی مشترکی است که در باب پدیدههای طبیعی، انقلابی بزرگ با ابعاد رؤیایی سرشار از بار صوفیانه در ضمیرشان برانگیخته است. ویژگی بارز خیال این دو شاعر که -متکی بر آرمانگرایی روحی و نفسی است- توسّل جستن همسان - از جهت معنا و لفظ- در کاربرد مضامین مشترکی است که براساس رموز صوفیانه و نگرش آرمانگرایانه به رنگ و مکان و زمان و واقعیتهای علمی دارند، بیآن که از هم متأثر شده باشند.