آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

بررسی قصاید شاعر ایرانی «سهراب سپهری» و شاعر لبنانی «عبّاس بیضون» بیانگر این است؛ خیالی که این دو شاعر بدان متکی هستند، خیالی وسیع است که با عوامل روانی در ارتباط می­باشد، و این خیالِ تجسّم یافته در ذهن این دو، بسیاری از اوقات به شکل «ما فوق واقع» و در چارچوب خیال ادبی و رمزی و علمی مطرح می­گردد. چیزی که در این بررسی تطبیقی مورد اهتمام است، تلاش در جهت واکاوی بعد خیالی ـ روانی در نزد این دو شاعر است؛ یعنی واکاوی آن ملکه­ی خلاّق ( = خیال) که توان خود را از حالات روانی دو شاعر مدد می­گیرد. بر این اساس، مقاله­ی حاضر در پی آن است که به روش تحلیلی ـ توصیفی در مکتب آمریکایی به آرمان گرایی خیال در نزد این دو راه یابد. چنین پژوهشی مستلزم آن است که میان تخیّل آرمانگرایانه و تأمّل در عالم ماوراء طبیعت به عنوان دو عنصر در هم تنیده در ضمنِ تجربه­ی سهراب و عباس رابطه­ای یافت گردد. سؤالی که در اینجا مطرح می­شود و در پی پاسخ­گویی به آن هستیم در این جمله خلاصه می­شود: مهمترین ویژگی­های مشترکی که در رابطه با آرمان­گرایی خیال در شعر سهراب و عبّاس وجود دارد و ما را به مقایسه این دو شاعر وا داشته چیست؟ نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می­دهد، آرمان­گرایی خیال در شعر سهراب و عباس ناشی از تأثیر­پذیری عمیق این دو از عوامل روحی مشترکی است که در باب پدیده­های طبیعی، انقلابی بزرگ با ابعاد رؤیایی سرشار از بار صوفیانه در ضمیرشان برانگیخته است. ویژگی بارز خیال این دو شاعر که -متکی بر آرمان­گرایی روحی و نفسی است- توسّل جستن­ همسان­ - از جهت معنا و لفظ- در کاربرد مضامین مشترکی است که براساس رموز صوفیانه و نگرش آرمان­گرایانه به رنگ و مکان و زمان و واقعیت­های علمی دارند، بی­آن­ که از هم متأثر شده باشند.

تبلیغات