فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۲۱ تا ۶٬۴۴۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
نظر به نقش کلیدی یادگیری واژگان در زبان آموزی دوم، این تحقیق به بررسی تاثیر هدف خواندن بر یادگیری و ماندگاری ضمنی واژگان می پردازد. بدین منظور 75 زبان آموز (سطح مبتدی) به سه گروه 1. خواندن آزاد و بدون هدف خاص (گروه کنترل)، 2. خواندن به منظور درک مفاهیم و مطالب (گروه آزمایشی اول)، و 3. خواندن با هدف خلاصه برداری کردن از مطالب ضروری و عمده (گروه آزمایشی دوم) تقسیم شدند. لغات مشکل متن انتخاب شده برجسته و معانی فارسی آنها نیز در حاشیه متن گنجانده شد. به منظور سنجش میزان یادگیری و ماندگاری لغات جدید شرکت کنندگان در این تحقیق دو بار مورد ارزیابی قرار گرفتند (بلافاصله بعد از خواندن متن و با فاصله زمانی دو هفته). نتایج هر دو آزمون حاکی از وجود تفاوت معنادار درمیزان واژگان فرا گرفته بین دو گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بود، ولی بین عملکرد دو گروه خواندن به منظور درک مطلب و خلاصه نویسی تفاوت معنا داری مشاهده نشد. با این وجود، افکت سایز 21/0 برای آزمون اولیه و 68/0 برای آزمون تاخیری بیانگر این موضوع بود که قسمت عمده ای از تفاوت عملکرد سه گروه ناشی از تاثیر هدف خواندن بر یادگیری و ماندگاری ضمنی لغات می باشد. نتایج حاصله از تحقیق همچنین حاکی از آن بود که گروه خلاصه نویسی توانایی بیشتری در خلق جملات واستفاده از کلمات جدید درون جملات ذکر شده داشتند، در حالیکه دو گروه دیگر بیشتر به شناسایی و ذکر معنی لغات بسنده کرده بودند. به علاوه، در بسیاری از اشتباهات مرتکب شده توسط زبان آموزان اثر مستقیمی از تاثیر زبان اول (زبان فارسی) دیده نشد.
بررسی ماهیت صوت شناختی واکه های فارسی در هجا های CVگفتار اظهاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، واکه های زبان فارسی معیار را بر حسب متغیر های سازه های اول و دوم (F1و F2)، بسامد پایه (F0)، شدت (انرژی) و دیرش در هجا های CVگفتار اظهاری (همخوان ها و واکه های زبان فارسی)، به لحاظ صوت شناختی بررسی کرده ایم. برای تحقیق، پنج گویشور فارسی زبان را از دادگان آوایی فارس دات تلفنی برگزیده ایم که هر یک، واکه های فارسی را در بافت همخوانی (23 همخوان)، با سرعت ثابت تولید کرده اند؛ بدین صورت، در مجموع، 690 داده (23*6*5 =690) را به دست آورده ایم. با توجه به اینکه ارتفاع واکه ها با F1، از نوع عکس و رابطه F2با محل تولید واکه (پسین یا پیشین)، از نوع مستقیم است، فضای واکه های فارسی را بر حسب میانگین متغیر های F1و F2- F1نشان داده ایم و میانگین مقادیر به دست آمده از بسامد پایه و شدت در واکه ها را به صورت مستقل از همخوان ها نیز تعیین کرده ایم. F0در واکه ها، با ارتفاع، نسبت مستقیم دارد و انرژی با آن، نسبت عکس دارد. در این بررسی، میانگین دیرش واکه ها را نیز محاسبه کرده ایم. نزدیک بودن مقدار میانگین برخی واکه ها به یکدیگر بر اساس دست کم یکی از متغیر های F1وF2 می تواند دلیلی قانع کننده برای کاهش و نیز گرایش واکه هایی ناپایدار مانند /a/به واکه های پایدار مانند [ɑ]باشد. در این پژوهش، متغیر های بسامد پایه و انرژی در واکه ها را در بافت همخوانی، شامل همخوان های گرفته واک دار و بی واک، و همخوان های گرفته واک دار و رسا نیز محاسبه کرده و دریافته ایم که بافت همخوانی مجاور پیشین، در F0و انرژی واکه ها اثری ندارد.
درباره وند / u ـ / در گونه زبانی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گونه های زبانی از نظر ویژگی های مختلف آوایی- واجی، صرفی- نحوی و واژگانی با یکدیگر تفاوت دارند. از جمله ویژگی های صرفی گونه کرمانی، پسوند / u - / است که در این گونه زبانی، کاربرد و حوزه عمل کردی گسترده دارد. این وند با پیوستن به عناصر قاموسی مختلف، مجموعه ای متنوع از مفاهیم مختلف را پدید می آورد. امروزه، اگر چه به دلیل نفوذ گونه معیار، از میزان زایایی این پسوند کاسته شده است، همچنان در گفتار گویشوران کرمان، این پسوند به کار می رود. مفاهیمی که پسوند / u - / به عنصر پایه می دهد، عبارت اند از: تصغیر، صمیمیت، تحقیر، فراوانی، دارندگی، تشبیه، توصیف، معرفگی و... . پسوند مورد بحث، بدین صورت، هویت صرفی خود را آشکار می کند؛ همچنین به دلیل دارا بودن قابلیت زیاد برای واژه سازی، امکان ترکیب شدن با بسیاری از مقوله های واژگانی را به منظور خلق اقلام واژگانی جدید دارد.
در پژوهش حاضر، با تکیه بر انواع متون گفتاری شفاهی و کتبی همچون مشاهده و ثبت گفتار گویشوران بومی منطقه و نیز گرد آوری داده های مرتبط از طریق متونی همچون مثل ها، داستان ها، حکایت ها و نمونه های گفتاری، در شناخت ساختار و نقش این عنصر واژه ساز در گونه کرمانی کوشیده ایم.
کلمات مرکّب راجی براساس طبقه بندی بیستو و اسکالیس
حوزه های تخصصی:
یکی از طبیعی ترین روش های گسترش و تقویت واژگان در اکثر زبان های مطالعه شده، روش ترکیب است. هدف این مقاله بررسی فرایند ترکیب در زبان راجی به عنوان یکی از ابزارهای مهم توسعه واژگانی، براساس طبقه بندی بیستو و اسکالیس است.زبان راجی به شاخه مرکزی از دسته زبان های شمال غربی تعلّق دارد که روزگاری دراز در یک قلمرو گسترده مرکزیّت داشته و امروزه نشانه های آن در بخشی از مرکز ایران همچون دلیجان، محلات و نراق دیده می شود. براساس این طبقه بندی، کلمات مرکب زبان راجی را در سه گروه همپایه ، توصیفی و تابعی و هر گروه را در دو دستة برون مرکز و درون مرکز و هر دسته درون مرکز را براساس راست هسته یا چپ هسته بودن تقسیم بندی می کنیم.
نحو کودک؛ نحو تمام عیار شواهدی از روند فراگیری بخش مقوله ای و ساخت اطلاع زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
دربارة ماهیت دستور جهانشمول در بدو تولّد، دو دیدگاه کلی مطرح است که به دیدگاه واژگان گرا و دیدگاه درخت کامل معروف اند. طرفداران دیدگاه واژگان گرا، دستور جهانشمول را ناقص و بلوغ را عامل اصلی تکوین آن می دانند. اما پیروان دیدگاه درخت کامل، بر کامل بودن درخت زبانی کودک از بدو تولّد تأکید نموده و تعامل و درونداد را عامل فعلیت و توسعة آن فرض می کنند. فرض قطعی هر دو دیدگاه این است که در فرایند رشد زبان، کودک مقوله های واژگانی را زودتر از مقوله های نقشی فرا می گیرد. پیامد طرح این ایدة مشترک، اعتقاد به عدم بازنماییِ گره های نقشی مثل زمان/ تصریف، متمم نما ، مبتدا و کانون در نحو اولیة کودک است. پژوهش حاضر، با بررسی طولی روند فارسی آموزی یک کودک فارسی زبان، به ارزیابی این ایدة مشترک پرداخته و با ارائة چندین شاهد قابل اعتنا نشان داده است که در فراگیری زبان فارسی، اولاً مقوله های نقشی همزمان با مقوله های واژگانی، و نه پس از آن ها، فراگرفته می شوند و ثانیاً گره های نقشی به طور کامل در زبان کودک قابل مشاهده هستند و فعالیت مقوله های نقشی به حدی گسترده است که شواهدی از دسترسی کودک به ساخت اطلاع نیز قابل ارائه است
رده شناسی واژه بست در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ساختواژه، واژه بست به واحدی اطلاق می شود که حد واسط تکواژهای آزاد و وابسته است و تفکر سنتی تقسیم تکواژها به دو گروه آزاد و وابسته را بطور جدی مورد سؤال قرار می دهد. واژه بست ها، هم بعضی از خصوصیات واژه ای و هم برخی از ویژگیهای تکواژهای وابسته را دارند. مطالعه واژه بست ها حوزه مهمی از زبانشناسی از جمله ساختواژه و نحو را در بر می گیرد. در مقاله حاضر تأکید بیشتر بر ساختار ساختواژی واژه بست های زبان فارسی است، اما بحث های نحوی نیز به ناگزیر دنبال شده است و سعی بر آن است تا واژه بست های زبان فارسی بر اساس متغیرهای رده شناختی که ماهیتی جهانی دارند، مورد مطالعه قرار گیرند. از این رو واژه بست های زبان فارسی بر اساس الگوهای رده شناختی آیخن والد (2003)،بیکل ونیکلز (2007)، و کلاونس (1985) مورد مطالعه قرار گرفته اند. مقاله حاضر ثابت می کند که می توان از الگوی پیشنهادی آیخن والد به عنوان ابزاری علمی و البته مناسب جهت تشخیص و مطالعه واژه بست های زبان فارسی استفاده کرد.
زبان گفتار شهر اصفهان کی و چگونه فارسی شد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی اگرچه ریشه دوهزار و پانصدساله در فارس دارد، نوع مسلمانی آن، که به ما رسیده، از خراسان برخاست و، در طول چندین قرن، رفته رفته به غرب و مرکز و جنوب فلات ایران سرایت کرد و شهرنشینان آن نواحی لهجه های محلی خود را، به سود فارسی دری، رها کردند. پیش از آن، از آذربایجان تا همدان تا اصفهان لهجه هایی خویشاوند بازمانده از زبان مادی رواج داشت که وسیله سرودن اشعار معروف به فهلویات است. در این گفتار، از روی آثار بازمانده از زبان قدیم شهر اصفهان و گویش های زنده در پیرامون شهر، مطرح می شود که فارسی در مقام زبان گفتار از چه زمانی در شهر ریشه گرفت و چگونه زبان مادی را تا دورترین بلوکات اطراف اصفهان به عقب نشینی واداشت.
اهمیت نقض ترتیب مرسوم نقش های تتا دردرک بیماران آلزایمر فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمول ها، واژه ها یا گروه های واژگانی هستند که به مثابه مهم ترین بخش معنا شناختی جمله تلقی می گردند. در جستار حاضربا الهام از پژوهشی مشابه که از سوی منویلیدو، آلمیدا، شوارتزو نر (2009) انجام پذیرفته است به بازکاوی ماهیت اختلال بیماران آلزایمر فارسی زبان در درک جملات حاوی محمول های روان شناختی پرداختیم. از این رو، به طور مشخص بر ویژگی تخصیص نقش تتا در سه نوع محمول تمرکزکردیم. دستهٔ اول، محمول هایی را شامل می شود که تجلی موضوعی آن ها نمایانگر ترتیب پایگانی نقش های تتا می باشد ( همچون بازی کردن)؛ دستهٔ دوم محمول های روانشناختی ای هستند که تجلی موضوعی آن ها، ناقض تجلی موضوعی مرسوم است (همچون ترسیدن) و نوع سوم محمول های روانشناختی ای را دربرمی گیرد که از ترتیب پایگانی نقش های تتا تخطی می کنند (همچون خشنودکردن). پژوهش حاضر از نوع مورد– شاهد است و آزمودنی های پژوهش شامل دو بیمار آلزایمری یک زبانهٔ فارسی زبان و 5 فرد سالم کهنسال بودند که از لحاظ سن، مدرکِ تحصیلی، محل سکونت و زبان مادری با یکدیگر همتا شده بودند. تحلیل داده های حاصل از انجام آزمون تکمیل جمله، مشخص ساخت که بیماران آلزایمر در درک جملات حاوی ساختار کانونی(دسته اول) مشکلی نداشتند، اما در درک جملات حاوی محمولهای روانشناختی( دسته دوم و سوم)، عملکرد بسیار ضعیفتری نسبت به گروه شاهد از خود نشاندادند. این نتایج، بیانگروجود اختلال بیماران آلزایمری در نگاشت بازنمایی نحوی بر بازنمایی معنایی و به ویژه در فرایند تخصیص نقشهای تتا به موضوعهای محمولهای روانشناختی است.
مقاله به زبان انگلیسی: فراگیری عبارات موصولی انگلیسی توسط فراگیران بزرگسال فارسی زبان: نقش ضمایر تکرار (Acquisition of English Relative Clauses by Adult Persian Learners: Focus on Resumptive Pronouns)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیمپلی و دیمیتراکوپولو (2007) مشاهده کردند که در فرایند فراگیری زبان دوم و پس از گذر از مرحله ی بحرانی، ویژگیهای تعبیرناپذیر زبان قابل دسترسی نمی باشند. این مقاله، با ارائه شواهدی از وضعیت ضمایر تکرار، به عنوان یکی از عناصر تعبیر ناپذیر، در زبان انگلیسی فراگیران فارسی زبان این ادعا را مورد بررسی قرار می دهد. به منظور بررسی وضعیت ضمایر تکرار در زبان دومِ این فراگیران، یک آزمون قضاوت دستوری و یک آزمون ترجمه، طراحی و بر روی 111 فراگیر بزرگسال با چهار سطح متفاوت بسندگی زبان و 18 انگلیسی زبان اجرا گردید. نتایج حاصل از ﺗﺤﻠﻴﻞ آماری داده ها، ضمن اشاره به تاثیر بسندگی زبان بر انواع عبارات موصولی، نشان می دهد که با افزایش بسندگی، عملکرد فراگیران در عدم پذیرش ضمایر تکرارِ انگلیسی به عملکرد انگلیسی زبانان نزدیکتر می شود. با این حال، فراگیران حتی در سطوح پیشرفته، به ویژه در مورد عبارات موصولی مفعولی و مفعولِ حرف اضافه، همانند انگلیسی زبانان رفتار نمی کنند. این نتایج فرضیه ی «تعبیرپذیری» مطرح شده توسط سیمپلی و دیمیتراکوپولو را تایید می کند. این یافته ها همچنین در مورد مساله مربوط به سن مناسب جهت فراگیری زبان دوم کاربرد دارد.
بررسی صوت شناختی همخوان کناری در زبان فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش ویژگیهای صوت شناختی و آواشناختی یی از همخوان هایِ روانِ زبان فارسیِ معیار -[l]- بر اساس تلفظ 19 سخنگوی زن و مرد مورد مطالعه قرار گرفته است. به این منظور ایهای آواییِ آغازین، میانی و پایانی قرار گرفت و گوی81 نمونه آواییِ حاویِ این واج را تولی اند. ماهیت همخوانهای روان در زبان های مختلف به گونه ای های آواییِ متفاوت بسیار تغییرپذیرند و زیر تأثیر عوامل متعددیییر شوند. در خصوص همخوان روان [λ] تغییرات میه دوم بسیار حائز اهمیین تغییرات منجر به ایجاد دو شیوه تولیدِ متفاوت از این همخوان میشود، آنچه در سنت آواشناسی [λ] روشن و ]ɫ[ تیره نامیده میشود. در این پژوهش، علاوه بر بررسی جایگاه این همخوان در پیوستارِ روشنی و تیرگی، شیوه تولید آن در بافت های آواییِ متفاوت و همچنین ِ سازه هایِ اول، دوم و سومِ این همخوانِ روان نیز در جایگاههای آغازین و بیای اندازه گیری شده است.
بررسی ویژگی های ساختاری مشترک در گفتارهای مؤدبانه زبان ژاپنی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با مقایسه ساختار گفتارهای مؤدبانه زبان ژاپنی و فارسی امروزی، به بررسی شباهت های ساختاری این گفتارها در هر دو زبان می پردازد. بدین منظور نخست، بر دو شاخص «گفتار مؤدبانه در قالب واژگان» و «گفتار مؤدبانه در قالب جمله» تأمل خواهیم کرد، که در پژوهش های جدید لحاظ شده اند. سپس، با آوردن مثال هایی از دو زبان به مقایسه ساختار و ویژگی های گفتارهای مؤدبانه آن ها می پردازیم. افزون بر این، برای آشکارکردن شباهت های زبان های ژاپنی و فارسی در این زمینه و وجه تمایز آن ها با زبان هایی که ساختاری متفاوت دارند، از مثال های زبان انگلیسی نیز بهره برده ایم. در پایان، این نتیجه حاصل شد که در گفتارهای مؤدبانه در زبان های ژاپنی و فارسی از دو شاخص «گفتار مؤدبانه در قالب واژگان» و «گفتار مؤدبانه در قالب جمله» به طور سازمان یافته استفاده می شود. در مقایسه، گفتارهای مؤدبانه در زبان انگلیسی تنها دارای شاخص دوم است.
تحلیل مقایسه ای ساز و کار قرینه و بافت زبانی در فهم متن
حوزه های تخصصی:
بافت زبانی به عنوان بستری که معنای دقیق واژگان و جملات را مشخّص می کند یکی از مباحث مهم در پژوهش های زبانی، به ویژه علم معناشناسی به حساب می آید. در مباحث سنّتی نحو و بلاغت، مؤلّفه هایی چون «قرینة لفظی» و «قرینة معنوی» زیرمجموعة مقولة گستردة بافت زبانی به حساب می آیند. بافت زبانی در علم معناشناسی از آفاق گسترده ای برخوردار است. این نوع بافت در سطح روابط همنشینی واژگان و به ویژه در روابط معنایی مانند هم معنایی، چندمعنایی و اضداد یا حتّی در سطوح گسترده تری چون پاراگراف و متن به خواننده کمک می کند تا به معنای دقیق و مشخّص کلام برسد. در این مقاله با روش استنادی تحلیلی به ویژگی ها، سازوکارها و کارکردهای این نوع بافت و قرینة لفظی و معنوی در فهم متن پرداخته شده است. نگارندگان در پایان و از رهگذر تحلیل مقایسه ای بافت و قرینه به نتایجی رسیده اند که مهم ترین آنها حاکی از این است که قدما نگاهی جزئی به بافت زبانی داشته اند و این نوع بافت را بیشتر در محدودة قرینه بررسی کرده اند. این نگرش بیشتر با نحو درآمیخته است و در سطح جمله محدود شده، در حالی که بافت زبانی در مباحث معناشناسی جدید، علاوه بر سطح جمله، در حدّ پاراگراف، متن یا حتّی ارتباط متون با یکدیگر نیز مطرح است.
On the Consequences of the Violation of Critical Pedagogy Principles from Iranian EFL Teacher Trainers’ Perspectives(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The application of critical pedagogy in educational contexts has received adequate research attention over the last decades. The main focus of this strand of research has, however, been on raising awareness of the educators. Nevertheless, little is known about the consequences of the violation of critical pedagogy principles from EFL teacher trainers’ perspectives. To begin to address this gap in research, a qualitative (phenomenological) study was carried out to explore the main consequences of violating critical pedagogy in the higher education system of Iran. The participants were 15 faculty members of TEFL and English Literature at 10 Iranian state universities. The data were collected through in-depth semi-structured face-to-face interviews and analyzed according to Radnor’s (2001) model. The results indicated that the main consequences of the violation of critical pedagogy were educational (related to teaching, learning, and testing), psychological, social, and ideological. Therefore, it was concluded that educators must follow the principles of CP in order to avoid the negative consequences and foster the learning and teaching processes more effectively.
Effects of Different Response Types on Iranian EFL Test Takers’ Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Test method facet is one of the factors which can have an influence on the test takers’ performance. The purpose of the current study was to investigate the effects of two different response types, multiple-choice cloze and multiple-choice test, on the pre-intermediate and intermediate test takers’ reading comprehension performance. To this end, 40 pre-intermediate and intermediate learners participated in the study. To counterbalance the practice effect, the participants of the study at both pre-intermediate and intermediate levels were randomly assigned into two groups. For each level, there were two types of tests and two test administrations. Within each level, the two groups took these two tests in a different order. For all participants of the study there were two scores based on multiple- choice cloze and multiple-choice tests. Two Paired sample t tests were separately run to compare the pre-intermediate and intermediate test takers’ performance on multiple-choice cloze and multiple-choice tests. Two independent samples t tests were run to compare the pre-intermediate and intermediate test takers on these two tests. There was no significant difference between the pre-intermediate test takers’ performance on these two types of tests. There was a significant difference between intermediate test takers’ performance on the tests. There was no significant difference between the pre-intermediate and intermediate test takers’ performance on the multiple-choice cloze tests. The intermediate test takers outperformed the pre-intermediate test takers only on the multiple-choice tests. Based on these results it can be concluded that test methods can have an influence on the test takers’ performance, especially at higher proficiency levels and learners may need to have reached a certain level of proficiency to be able to understand the text.
Effective Factors on Naming Practices in Iran: Sociopolitics or Dialect(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Naming as an inseparable sign of a country’s language has attracted the attention of many linguists to formulate and test hypotheses regarding the culture and language of the people of a certain area. Iran appears like a proper destination for conducting a research focusing on naming based on several factors such as geography or chronology. The present article aims to take a specific look at the impact of political era (sociopolitical factors) in addition to dialect over naming practices. Chronological data is gathered from 5 politically significant consecutive periods. Separately, 5 districts are chosen speaking 4 different native dialects to examine the second hypothesis regarding the influence of dialect on naming. 50 most popular names were collected on the two aforementioned different bases and analysis was conducted by SPSS software. The results revealed that time with concentration on political spans did not form an influential factor except for minor fluctuations. The other hypothesis regarding the factor of dialect is rejected for male names while females do confirm a limited consistency of dialect and name choice in most of the areas.
Investigating the Relationship between Teacher’s Thinking vs. Feeling Personality Type and Iranian Pre-Intermediate EFL Learners’ Speaking Skill(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study was an attempt to investigate the relationship between teachers' personality type (feeling vs. thinking) and speaking skill of pre- intermediate EFL students in Iranian context. Twelve teachers and forty eight students from a local language institute participated in the study. The Myers Briggs Type Indicator (MBTI), an instrument based on Jung’s personality theory, was taken from teachers and students were administered Preliminary English Test (PET) interview. SPSS was used to calculate the required analyses. The results showed a statistically significant positive relationship between teacher’s’ personality type and learners’ speaking skill. It was also indicated that there is a statistically significant difference between speaking skill of learners taught by feeling teachers vs. thinking teachers. In fact students in the feeling group had higher speaking scores than their counterparts in the thinking group.
Native and Non-native Use of Lexical Bundles in Discussion Section of Political Science Articles(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The study of lexical bundles, among types of text analysis, is gaining importance over the others in the last century. The present study employed a frequency-based analysis approach to the use of lexical bundles. The discussion section of 60 political science articles, with corpora around 253,063 words were investigated in three aspects of structure, form, and function of lexical bundles. The present study selected its data pool out of scholarly articles from qualified journals in the field of political sciences. One part of the data pool was made up of 30 articles written by American native speakers. The second half of the data comprised the 30 articles written by Iranian scholars in political sciences. The findings showed that native and Persian-speaking writers employed the same forms of lexical bundles, and there were significant differences concerning the nativeness and functions. Bearing in mind the findings of the present study, material developers would think of the possibility of the addition of lexical clusters into the materials. It can similarly be valuable for the development of the second language writing strategies, for those who need to write in academic contexts especially political contexts.
A Checklist-Based Evaluative and Comparative Study of ESP Books: The Case of Mechanical Engineering
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۲ No. ۲, August ۲۰۱۳
50 - 69
حوزه های تخصصی:
Textbook evaluation serves as a useful tool at teachers‘ disposal to cope with uncertainty in opting for the proper material prior to embarking on their teaching career. This study aims at comparing two different ESP textbooks, one of them English for students of Mechanical Engineering, design of solids (SAMT publication), and the other one English in Mechanical Engineering (Oxford University Press). For the purpose of comparison and contrast, Textbook Evaluation Checklist (Miekley, 2005) was used against which the components of these two books were weighed to show what they have in common and where the point of departure from any commonality is. Although based on evaluative questions some inherent inefficiencies of these textbooks were revealed, it was generally concluded that both of them have tenable justification to be taught as an ESP course book.
مطالعة تطبیقی شیوة بازنمایی کنشگران ایرانی و غربی در پروندة هسته ای ایران در رسانه های بین المللی (الگوی 2008 ون لیون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف تحلیل گفتمان انتقادی، بررسی روابط نابرابر و سلطه گرانة حاکم بر رسانه و ایجاد آگاهی، بینش و نگاه انتقادی در مخاطبان رسانه هاست و انگاره اجتماعی- معنایی نحوة بازنمایی کنشگران اجتماعی (Van Leeuwen, 2008) چارچوب نظری مناسبی برای پژوهش در این حوزه در اختیار زبان شناسان و تحلیلگران گفتمان قرار می دهد. در تحقیق حاضر، پنجاه خبر و مقالة منتشر شده در رسانه های معتبر بین المللی که در دو ماه پایانی سال 2010م دربارة پروندة اتمی جمهوری اسلامی ایران منتشر شده اند، در چارچوب انگارة یادشده بررسی و نحوة بازنمایی کنشگران اجتماعی دو طرف منازعه (ایران- غرب) تحلیل می شود تا میزان بی طرفی یا جانبداری این رسانه ها در بازنمایی نقش آفرینان این کشمکش بین المللی آشکار شود. نتایج پژوهش مؤید این واقعیت است که با وجود ادعای بازنمایی بی طرفانة وقایع توسط خبرگزاری ها و مطبوعات مهم بین المللی، جریانی هدفمند از سازکارهای زبانی و اجتماعی در مطالب منتشر شده توسط آن ها دربارة پروندة اتمی ایران دیده می شود: کنشگران اجتماعیِ طرف ایرانی، هم ازنظر حجم و محتوا و هم به لحاظ نحوة نام دهی و هویت دهی، به شیوه ای متفاوت با کنشگران غربی بازنمایی می شوند و تصویری غیرمنطقی و ستیزه جو از ایشان نشان داده می شود؛ درحالی که کنشگران طرف دیگر منازعه با همدلی بیشتر و به عنوان افرادی منطقی و صلح طلب معرفی می شوند.
تحولات فرهنگی و تفاوت های بین نسلی در کاربرد زبان فارسی در ایران با تأکید بر مادران و دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقییق روش توصیفی و بر اساس مدل لادو انجام شد، 40 نفر شامل 20 نفر مادر میانسال و 20 نفر دختر جوان در رده سنی دانش آموزان دبیرستان و دانشجویان، انتخاب شدند و سپس برخی ارزش های زبانی -در سطح واژگان- شامل استفاده از واژه های تابو، واژه های مذهبی، واژه های خطاب، واژه های عاطفی، اصطلاحات یا واژه های عامیانه (زبان مخفییی قرار گرفت. با توجه به یافته های این پژوهش، نوع واژه هایهمچنین محتوای پیام آنها نیز تفاوت های زیادی با ییی این تفاوت ها منوط به فهم تحولات فرهنگی و ارزشی بین نسلی است. نتایج این تحقیق بیانگر فاصله ی میان دو نسل مورد نظر در این تحقیق است. این فاصله دال بر تفاوت های فرهنگی بین نسلی نیز می باشد. اما ای ها و پل های ارتباطی خاص در سایر بخش های فرهنگ و زبان. بنابراین فاصله بین نسل مادران و دختران، علی رغم تفاوت هایییین نسل ها و درون نسل ها، نوعی فاصله و تفاوت احساس می یی از عواملی مانند تحولات فرهنگی و تفاوت های نسلی باشد. همه این تحولات فرهنگی بین نسلیی زبان بازنمایی یافته است.