فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
فرایند پیاپی سازی افعال پدیده کم وبیش مبهم و بحث برانگیزی است و بسیاری از زبان شناسان کوشیده اند تا ویژگی های این ساخت های نحوی را تبیین کنند. اغلب پژوهشگران در این نکته هم سخن اند که ساخت فعل های پیاپی به توالی دو یا چند فعل اطلاق می شود که به مثابه محمولی واحد عمل می کنند و نمی توان میان شان حروف عطف هم پایه و ناهمپایه آشکار یا پنهان درج کرد. در مقاله حاضر، از منظر برنامه کمینه گرا، به بررسی ویژگی های نحوی افعال پیاپی در فارسی می پردازیم و نشان می دهیم که دو یا سه فعلی که معمولاً در چنین ساخت هایی حضور می یابند و از جمله در تولید جملات حال و گذشته مستمر به کار می روند، دست کم دارای یک موضوع درونی یا بیرونی مشترک اند و مشخصه های فعلی یکسانی دارند (شامل زمان، شخص وشمار، نمود و وجه). بااین همه، یافته های پژوهش تصریح می کنند که افعال پیاپی در فارسی محدود به نمود دستوری ناقص نیستند و این ساخت ها در حضور فرافکن نمود کامل و در جملات حال و گذشته کامل نیز تولید می شوند (مانند: او گرفته بود خوابیده بود). در این میان، پرسش اصلی این است که اگر ساخت های یادشده زنجیره ای از فعل ها را تشکیل می دهند، چه نوع اشتقاق نحوی را می توان به آنها نسبت داد. در پژوهش حاضر به پیروی از بیکر و استوارت (2002) استدلال می کنیم که در این ساخت ها فعل های دستوری مانند «گرفتن» و «داشتن» که از معنای واژگانی خود تهی شده اند و رفتار نحوی متفاوتی با افعال کمکی فارسی دارند، در ذیل یک گروه نمود فرعی (نمود کامل یا نمود ناقص) به گروه نمود اصلی جمله متصل می شوند. این سخن بدین معناست که افعال پیاپی در فارسی در ساختاری ادات گونه به بند اصلی افزوده می شوند.
تحلیل زبان تجریدی روزبهان با الگوی مربع نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روزبهان بقلی از مهم ترین چهره های تصوف در قرن ششم است که زبان عرفانیِ ویژه ای دارد. زبان نزد روزبهان اشکال متنوعی دارد. یکی از این اشکال، زبان تجریدیِ اوست. پژوهش حاضر در پی آن است با استفاده از الگوی مربع نشانه شناختی به زبان تجریدیِ روزبهان بپردازد. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش آن است که با توجه به بیان ناپذیریِ تجربۀ عرفانی، به تبیین خصایص زبان تجریدیِ روزبهان و به دست دادن بستری برای فهم تجربۀ او دست یابد. از این رو، نگارندگان پس از تبیین کلیاتی دربارۀ زبان عرفانی او، به نظریۀ بیان ناپذیری زبان عرفان می پردازند تا علت توجه عارف به رویکرد تشبیهی، تنزیهی، سلبی و ایجابی تبیین شود. سپس با تحلیل ساز و کار سلبی، ایجابی، تشبیهی و تنزیهی در زبان عارفان، بستری برای رویارویی با زبان تجریدیِ روزبهان فراهم شود. در ادامۀ الگوی مربع نشانه شناختی معرفی و وضعیت های دهگانۀ نشانه ها تحلیل و بررسی می شود. چنین مطالعه ای آشکار می سازد که زبان تجریدیِ روزبهان از میانِ سه تقابل، یعنی تباین منطقی، تضاد و استلزام، گرایش بیشتری به تباین منطقی دارد. این امر از آنجا ناشی می شود که روزبهان معمولاً از مقوله های کلان و عظیم هستی سخن می گوید که در دو قطب کاملاً متناقض قرار دارند. بنابراین، او گاه این دوگانی ها را کنار هم قرار می دهد و جمع می کند و فراواژۀ «مرکب» می سازد. گاه هر دو مقوله را سلب می کند و فراواژۀ «خنثا» می آفریند و گاه با سلب یکی و ایجاب دیگری «نماگر مثبت» می آفریند. گاهی نیز هم زمان یک مقوله را هم سلب و هم ایجاب می کند و فراواژۀ «بی نام» تولید می کند؛ اما به هر روی، از آنجا که روزبهان از ساحتی سخن می گوید که به تعبیر خودِ وی، انسان عارف گویی ناسوتی است که سرّ لاهوت را به زبان می آورد، از این رو تباین منطقی که مستلزم جمعِ ضدّین است، در زبان تجریدیِ وی بیش از همۀ تقابل ها به چشم می آید. در ضمن، فراواژه های مرکب، خنثی، بی نام و نماگر مثبت که مایه های تجریدی تجربه را افشا می کنند از فراواژه های پرکاربرد زبان تجریدی روزبهان به شمار می آیند.
The Impact of Guided Writing Practice on Iranian Extroverted/Introverted EFL Learners’ Speaking Ability at Pre-Intermediate Level
حوزه های تخصصی:
Speaking and writing are the productive skills of language and share similar components. In other words, writing and speaking are clearly related activities, but the modes of production are different. In addition, among a number of personality variables in predicting English language proficiency, extraversion/introversion has been extensively studied. This quasi-experimental study aims at exploring the impact of using guided writing practice on speaking proficiency of English as a foreign language (EFL) learners with extroverted and introverted orientation. For the purpose of the study, 60 homogenous students aged 18 to 28 were selected based on Oxford Placement Test (OPT) scores and Eysenck Personality Questionnaire (EPQ) among pre-intermediate participants from Mehraeen English language institute in Rasht, Iran. They were divided into experimental and control groups. The experimental group received guided writing practice and the control group was instructed based on the typical method of the institute. A series of t-test was conducted to evaluate extroverts and introverts’ speaking ability with respect to their personality type. The results of posttest revealed that using guided tasks improved speaking proficiency of the learners. Also, the treatment had a significant impact on extroverted learners in comparison with introverted learners.
محمول صفتی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ارتباط با نقش محمولی صفت در جایگاه پیش از فعل های «بودن» و معادل های آن، دو رویکرد عمده وجوددارد؛ یک دیدگاه صفت را در این جایگاه، جزء غیرفعلیِ فعل مرکب می داند و رویکرد دیگر آنرا مسند فرض می کند. بررسی رفتارصفت ها در پیکره وابستگی نحوی زبان فارسی و پیکره گزاره های معنایی زبان فارسی نشان می دهد، صفاتی که در جایگاه پیش از فعل های «بودن» و معادل های آن قرارمی گیرند، به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند، 1-صفت هایی که ساخت ظرفیتی دارند و به اصطلاح می توان آنها را محمول صفتی نامید و 2-صفت هایی که ساخت ظرفیتی ندارند. فرض این پژوهش بر این است که تنها صفت های گروه دوم مسند هستند. در این پژوهش برای اثبات این ادعا از دو آزمون جایگزینی و همپایه سازی در تشخیص سازه های جملهاستفاده شده است. نقش معنایی فاعل در جملات حاوی این گروه از صفت هاو استناد به فهرست افعال مرکب زبان فارسی، شواهدی دیگری هستند که بر اساس آنها می توان بر درستی فرضیه این پژوهش صحه گذاشت.بر این اساس از حدود یازده هزار مسند گزارش شده در پیکره وابستگی نحوی زبان فارسی، نیمی از آنها باید به عنوان جزء فعلی فعل مرکب درنظر گرفته شوند.
بررسی مقابله ای اصطلاحاتِ حاویِباورها و نشانه های مذهبی در زبان هایاسپانیایی و فارسی، با رویکرد زبان شناسیِ انسان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مقابله ایِ نحوه ی اصطلاح سازی، در زبان های اسپانیایی و فارسی، بر مبنای تأثیرپذیری از باورها و نشانه های مذهبی، در چارچوبِرویکردِ بینارشته ایِ زبان شناسیِ انسان شناختی پرداخته است. در این رویکرد، بیش از هر چیز به مباحث فرهنگی و تأثیرپذیری زبان از فرهنگ اهمیت داده می شود. از آنجا که «اصطلاح» بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ عامّه است، نگارندگان بر آن شدند تا به روشی تحلیلی-تطبیقی، پنجاه اصطلاح زبان اسپانیایی را که حاوی نشانه ها و باورهای مذهبی هستند رو در روی معادل فارسی شان قراردهند تا از این طریق، تأثیر مباحث فرهنگی را در نحوه ی اصطلاح سازیِفارسی و اسپانیایی زبان ها، از یک مفهوم مشترک، مورد بررسی قراردهند. بر اساس نتایج این پژوهش، در دو زبان اسپانیایی و فارسی، اصطلاح سازی از یک مفهوم مشترک بر پایه ی باورها و نشانه های مذهبی، از یک سو، به سمت تشابه و از سوی دیگر به سمت تفاوت متمایل است. به این مفهوم که از آنجا که هر دو زبان در جامعه ای مذهبی نضج گرفته اند، برای اصطلاح سازی از یک مفهومِ واحد، مشترکاً از حوزه ی نشانه ها و باورهای مذهبی بهره گرفته اند، ولی از آنجا که در جامعه ی اسپانیایی زبان، مذهب کاتولیسیسم و در جامعه ی فارسی زبان، مذهب تشیّع رواج دارد؛ دو زبان، در انتخاب مصادیقِ این حوزه، متفاوت از یکدیگر عمل کرده اند.
Genre Variation in the Introduction of Scientific Papers in Iranian and International Computer Science Journals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Introduction functions as a showcase in research articles (RAs). It motivates the reader to read the rest of the paper. However, writing a well-crafted introduction is a complex task, mainly when the writer generates the manuscript in another language. This study investigated the rhetorical differences/similarities employed in the introductions of RAs published in Iranian and international ISI journals in Computer Sciences (CS) using Swales (2004) CARS model. Two sets of CS RAs (30 each) were randomly selected. Frequency and non-parametric tests were used to examine the differences between the two groups of introductions. The results indicated that M 1 S 1 (Generalizing the topic), M2 1A (Indicating the gap), M3 S1 (Describing the research), M3 S4 (Methods Summary), and M 3 S 6 (Stating research advantages) were used with high frequencies. M 2 S 2 (Announcing positive justification) was absent, and the others were in low preferences. Also, the Analysis illustrated a statistically significant variation between the introductions concerning the use of M3S7 (Demarcating the Research Organization). Findings support genre-based pedagogy in scientific writing classes to make the graduate CS students aware of these rhetorical structures conventional to introductions in CS RAs.
The Effect of Models of Reading Instruction on Reading Comprehension, Reading Self-efficacy, and Reading Anxiety(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۸, No. ۲, ِDecember ۲۰۱۹
303 - 335
حوزه های تخصصی:
This study compared the effect of four reading models on reading comprehension, foreign language reading anxiety (FLRA), and reading self-efficacy. In order to do so, 184 female Iranian senior high school EFL students at intermediate English reading level were selected through convenience sampling in three high schools and one language institute in Zanjan. The participants were in four intact groups. Each group was randomly assigned to one of the treatment conditions— ‘Direct Activities Related to Texts’ (DARTs), Peer-Assisted Learning Strategies (PALS), ‘Read, Ask, and Put into your own words’ (RAP), and ‘Title, Headings, Introduction, Each first sentence, Visuals, End of each part, Summary’ (THIEVES) models. These models were taught for eight sessions. Data were collected using the reading comprehension part of the Michigan Test of English Language Proficiency (MTELP), Foreign Language Reading Anxiety Scale (FLRAS), and Reading Self Efficacy Questionnaire (RSEQ). The collected data were analyzed using three one-way ANCOVA procedures. The results showed that the four models did not significantly differ in terms of their effect on foreign language reading anxiety and reading self-efficacy. However, there was a significant difference between the effect of THIEVES and RAP on reading comprehension in favor of RAP. Besides, only RAP and PALS improved reading self-efficacy. Moreover, DARTs, THIEVES, and RAP improved reading comprehension and decreased reading anxiety, whereas PALS increased reading anxiety and negatively affected reading comprehension. The theoretical and pedagogical implications of the findings are also discussed.
فرآیند حذف در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حذف از جمله فرآیندهای واجی رایج در زبان ها است که در آن یک یا چند مشخصه آوایی در یک موضع مشخص حذف می شود. این بافت خاص می تواند در یک واژه بسیط وجود داشته باشد یا در اثر یک فرایند ساخت واژی همچون ترکیب یا وندافزایی ایجادشود. هدف مقاله حاضر این است که در چارچوب نظریه بهینگی به بررسی فرآیند حذف در زبان فارسی گفتاری بپردازد و به سؤالات زیر پاسخ دهد: 1. فرآیند حذف در زبان فارسی معیار در چه بافت هایی صورت می گیرد؟ 2. کدام همخوان ها و واکه ها بیشتر در معرض حذف قرار دارند؟ 3. نوع و مقوله واژگانی کلماتی که حذف در آنها صورت می گیرد، کدام است؟ به این منظور 881 داده از فارسی معیار که در آنها فرایند حذف صورت گرفته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که همخوان ها بیش از واکه ها در معرض حذف هستند و در این میان سهم همخوان های انسدادی و واکه های کوتاه /a,e,o/ بیشتر است. همچنین کلماتی با مقوله واژگانی اسم و ساخت مشتق بیشتر در معرض حذف قرار دارند و در نهایت این که کلمات دوو سه هجایی گرایش بیشتری به سوی حذف داشته و هجای پایانی واژه مناسب ترین بافت برای اعمال فرایند حذف است.
بررسی کنش گفتار «دروغ» و رابطه آن با متغیرهای سن، جنسیت، رشته تحصیلی، منطقه جغرافیایی و مذهب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی، تحلیلی و میدانی است که به بررسی نمونه اعلای دروغ در زبان فارسی و همچنین به ارتباط میان کنش گفتار دروغ و متغیرهای سن، جنسیت، رشته تحصیلی، جهت گیری مذهبی، منطقه جغرافیایی ( شهر یا مکانی که آزمودنی های مورد نظر در آن بزرگ شده اند) می پردازد. در این پژوهش از پرسشنامه ی رویکردهای مذهبی آلپورت و همچنین پرسشنامه ی کلمن و کی استفاده نموده و برای تحلیل داده های حاصل از نرم افزار اس پی اس اس نسخه ی ۲۲، بهره گرفته ایم. این پرسشنامه ها به ۲۸۰ دانشجوی دانشکده ی ادبیات که در ۸ رشته ی مختلف در مقطع تحصیلات تکمیلی، مشغول به تحصیل بودند، داده شد. انتخاب آزمودنی ها به صورت داوطلبانه و براساس جدول تعمیم پذیری مورگان، انجام گرفت. نتایج این بررسی ها نشان داد که نمونه ی اعلای دروغ در زبان فارسی دارای سه مؤلفه است: مؤلفه ی بیان خبر، مؤلفه ی کذب بودن خبر و مؤلفه ی قصد فریب داشتن. نتایج همچنین نشان داد که تنها میان متغیر منطقه ی جغرافیایی و مفهوم دروغ همبستگی و ارتباط وجود دارد و میان سایر متغیرهای مورد نظر با کنش گفتار دروغ تفاوت معنادار مشاهده نشد.
نگرشی نقشی-رده شناختی به کارکرد ساخت های کامل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت های کامل ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳی، از مقوله های دستوری بحث برانگیز و دارای پیچیدگی از جنبه صوری و معنایی است. علت این پیچیدگی را باید در این ویژگی جستجو نماییم که از یک سو با گذشته و از سوی دیگر با زمان حال پیوند دارد. هم گذشته و هم کامل در پیوند با رویدادی به کار می روند که پیش از هنگام گفتار رخ داده اند، هر چند در مورد ساخت کامل، بر خلاف گذشته، نقطه زمانی ویژه ای مد نظر نیست. ساخت کامل می تواند به همه بازه زمانی رخدادی که ما از آن گفتگو می کنیم یا به هر بخشی از آن پیوند داشته باشد. افزون بر این، پیوند رویداد با نقطه ارجاع وابستگی ساخت کامل را با زمان حال نمایش می دهد که در مورد گذشته نقلی، همان زمان گفتار یا «پیوند با اکنون» است. از سوی دیگر پیوند ساخت های کامل با نمود و زمان دستوری نیز به پیچیدگی آنها می افزاید. در این تحقیق به دو نوع ساخت کامل گذشته نقلی و گذشته نقلی استمراری می پردازیم. بر این پایه، انگیزه نگارش این نوشتار فراهم آوردن تبیینی از کارکردهای گوناگون این دو ساخت در زبان فارسی امروز است به ویژه این که فراوانی کاربرد آنها نسبت به سایر ساخت ها گسترده تر است. در این نوشتار، که داده های آن بیشتر از زبان گفتاری معاصر و از محتوای سریال های تلویزیونی، فیلم های سینمایی، گفتگوهای خبری، روزنامه ها، گاهنامه ها، پیکره زبانی بیجن خان و نیز در برخی زمینه ها برای پشتیبانی از پیشنهادها، از نثر گذشته فارسی نیز فراهم آمده است، با تحلیلی نقش گرایانه از ساخت های یادشده در چهارچوب رویکرد نقشی-رده شناختی دریافتیم که بارزترین کارکردهای گذشته نقلی آگاهی های غیر مستقیم، فراکنش زمانی، کارکرد تجربی، خبر داغ، کارکرد جهانی و شگفت نمایی هستند و گواه نمایی و استمرار رویداد از مهمترین کارکردهای گذشته نقلی استمراری به شمار می رود. افزون بر این دو ساخت یاد شده هم زمان در بر دارنده مفهوم زمان و نمود هستند.
توجیه تقابل های استعاریِ حوزه مفهومی «مرگ» در قالب نظریه تصویرگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهومی شدگی حوزه معنایی مرگ به دلیل پیچیدگی و ناشناختگی از طریق ساختارهای استعاری به طرق مختلف و گاه حتی متقابل صورت می گیرد. هدف اصلی این مقاله بررسی نگاشت های مفهومی مرگ با حوزه های مبدأ متقابل و توجیه آن درقالب نظریه تصویرگونگی است. پیکره مورد بررسی با درنظر گرفتن آثار ادبی زبان فارسی از عواملی چون بازه زمانی، جنسیّت، وزن و گونه های ادبی انتخاب و بررسی شد. برطبق نتایج این بررسی، حوزه های متقابل زیر مشاهده شد: جهت، مسیر، فاصله، طیفِ نور، فضا، جان بخشی، خوراک، درجه حرارت و نیز طیف سلامت و دوام. این ویژگی با توجه به تجربه انسان از مرگ در جهان مادی از یکسو و باورها و اعتقادات مذهبی توجیه شده و نشان می دهد که بین تقابل های استعاری در درون زبان (سطح دالّ) و ویژگی های برون زبانی (سطح مدلول) نوعی هماهنگی از نوع تصویرگونه وجود دارد.
کوبیسم و واژانه
منبع:
رخسار زبان سال سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۱
۳۵-۱۶
حوزه های تخصصی:
Relationship between EFL Teachers' Emotional Intelligence, Reflective teaching, Autonomy and their Students' L2 Learning(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۸, No. ۱, June ۲۰۱۹
303 - 331
حوزه های تخصصی:
This study set out to provide empirical evidence on the relationship between EFL teachers' emotional intelligence, reflectivity, and autonomy, and their students' L2 performance. The participants of this study included 88 EFL teachers who taught English at different private English teaching institutes and their students (N = 1266). First, the teachers completed three validated questionnaires: Emotional Quotient Inventory (Bar-On, 1997), Teacher Reflectivity Questionnaire (Akbari, Behzadpour & Dadvand, 2010), and Teacher Work-Autonomy Scale (Friedman, 1999). Then, their learners’ scores on their final English proficiency exams were collected as indication of their L2 performance. The results of the study revealed that there was significant positive relationship between teachers' reflectivity, emotional intelligence and autonomy, on the one hand, and their students' L2 performance, on the other. The results of multiple regression analysis showed that from among the variables of this study, reflectivity was the stronger predictor of the learners' L2 performance. In addition, the findings indicated that EFL teachers' educational degree and gender significantly affect their levels of emotional intelligence and reflectivity. The findings of this study offer evidence to substantiate teachers’ emotional intelligence, reflectivity, and autonomy as important variables in L2 teaching and confirm their instructional nature.
رده شناسی نظام حالت اسم در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
7 - 41
حوزه های تخصصی:
بحث «اِعراب اسم» در نظریه های زبان شناسی تحت عنوان «حالت اسم» مطرح شده و انواع الگوهای حالت نمایی و نشانه های آن در زبان های مختلف جهان معرفی شده است. مقاله حاضر با هدف بررسی این الگوهای منظم (و نظام دستوریِ حاکم بر آن ها) در عربی قدیم و فصیح از منظر دسته بندی ها و اصطلاحات زبان شناسی با تکیه بر رویکرد رده شناسی زبان تدوین گردیده است. با تکیه بر ملاک های ساختاری و صوری (مبتنی بر صورت نهایی کلمه) دو الگوی کلی را می توان در حالت نمایی اسم در عربی تشخیص داد: 1) اسم های فاقد پسوندِ شمار (اسم های مفرد و جمع مکسر) که یک نظام سه عضوی حالت را تشکیل می دهند (حالت فاعلی، مفعولی و مضاف الیهی)؛ و 2) اسم های دارای پسوندِ شمار (اسم های مثنی، جمع مذکر سالم و جمع مؤنث) که از یک نظام دوعضوی تبعیت می کنند (حالت فاعلی و غیرفاعلی). پژوهش حاضر کوشیده است در هر بخش، رفتارهای غالب و نیز استثنائات را با نگاهی نظریه بنیاد توضیح دهد و در مواردی ضمن طرح انتقاداتی از صرف ونحو عربی، سؤالاتی را برای پژوهش های آتی مطرح کند.
کاربردشناسی ترادف در نظام خویش واژه ای فارسی با تمرکز بر روابط نسبی درجه یک و دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
73 - 108
حوزه های تخصصی:
نظام خویش واژه ای از جهانی ها است، اما ساختار آن متأثر از عوامل فرهنگی اجتماعی جامعه زبانی است. چنان که مک گرگور (2012) بیان می کند، معنی خویش واژه ها به بیان روابط خویشاوندی محدود نمی شود، بلکه به استنباط هایی که اهل زبان در بافت کاربردی دریافت می کنند نیز وابسته است. در پیگیری آراء مک گرگور، نظام خویش واژه ای فارسی از حیث وجود ترادف های متنوع در بیان روابط واحد مورد توجه قرار گرفت و دو مسأله تعیین ساختار نظام پایه روابط نسبی درجه یک و دو، و کاربردشناسی این نظام متأثر از سه عامل مذهب، صمیمیت/احترام و سن در فارسی دنبال شد. خویش واژه های مترادف و شاهدمثال ها از فرهنگ سخن (1381) استخراج شده اند و برای استناد به جنبه های کاربردی بیشتر، به برخی متون معاصر نیز رجوع شده است. نظام خویش واژه ای پایه در فارسی دارای کارکرد سه گانه خاص حقیقی، خاص صوری و عام است. کارکردهای حقیقی و صوری هر کدام می توانند به صورت بی نشان یا خودخطابی به کار روند. همچنین، برخی عناوین مذهبی به عنوان مشخصه زبان ویژه فرهنگی کارکرد ثانویه خویش واژه ای یافته اند. خویش واژه ها غالباً در هر دو کاربرد خطابی و ارجاع سوم شخص رایج اند، اما صرف نظر از بافت های موقعیتی خاص، صورت های رسمی، بیشتر برای ارجاع سوم شخص و خویش واژه های مترادف غیررسمی آن ها عمدتاً در خطاب دوم شخص استفاده می شوند. در بخش دوم تحلیل، بررسی شواهد زبانی در بافت های کاربردی از تأثیر بارز عوامل فرهنگی اجتماعی مذهب، صمیمیت و سن در گزینش مترادف های خاص حکایت دارد که به مصادیق عینی هر کدام به تفصیل اشاره شده است. درنهایت، همان گونه که مک گرگور تصریح می کند، قطعاً این تأثیرگذاری در نظام خویش واژه ای فارسی دوسویه است.
استفاده از منابع دانش و راهبردهای استنباط معنی واژه های فارسی با ریشه عربی: مقایسه خوانندگان عرب زبان موفق و کمترموفق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
109 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی و مقایسه نوع و تعداد راهبردهای استنباط معنی و منابع دانشی است که خوانندگان موفق و کمترموفق فارسی آموز در هنگام خواندن متون فارسی و مواجهه با واژه های فارسی دارای ریشه عربی که دچار تغییر معنایی شده اند، استفاده می کنند. برای این منظور، در ابتدا 64 واژه فارسی با ریشه عربی خارج از بافت و سپس، در قالب یک داستان کوتاه به 10 نفر فارسی آموز عرب زبان اهل کشور لبنان داده شد. در مرحله بعد، پروتکل بلند فکرکردن به آن ها آموزش داده شد و منابع و راهبردهای مورد استفاده آن ها براساس منابع دانش معرفی شده توسط هاستراپ (2008) و راهبردهای ارائه شده توسط هو و نساجی (2014) ضبط، ثبت و بررسی شد. برای تعیین سطح این افراد و مشخص کردن خوانندگان موفق و کمترموفق، آزمون درک مطلب نیز از آن ها گرفته شد. نتایج این پژوهش نشان داد افرادی که در آزمون درک مطلب موفق تر عمل کردند، نسبت به افرادی که موفقیت کمتری داشتند از منابع دانش و راهبردهای کمتری برای استنباط معنی واژه های فارسی با ریشه عربی استفاده کردند.
یکسویگی استعاره های مفهومی؛ تحلیلی انتقادی بر مبنای زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
179 - 206
حوزه های تخصصی:
نظریه استعاره مفهومی که نخستین بار در سال 1980 میلادی از سوی لیکاف و جانسون مطرح شد، یکی از مبانی نظری اولیه در معنی شناسی شناختی به حساب می آید. بر اساس این نظریه، استعاره صرفاً ابزاری بلاغی محسوب نمی شود، بلکه اندیشیدن انسان ماهیتاً استعاری است. در چنین نگرشی، ساخت مفهومی از طریق نگاشت های میان حوزه های مبدأ و مقصد، و انطباق میان این حوزه ها شکل می گیرد. تجربه انسان و تعامل با جهان پیرامون اش مبنای اصلی شکل گیری استعاره های مفهومی است. در این نظریه، یکی از مهم ترین ویژگی های استعاره های مفهومی یکسویگی آنهاست و این رابطه نمی تواند شکل معکوس و دوسویه داشته باشد. نویسنده مقاله حاضر به کمک نمونه های متعددی از فارسی گفتاری می کوشد تا این ویژگی را ارزیابی کند. چنین به نظر می رسد که اولاً معیار و محدودیت خاصی برای شکل گیری و تعداد استعاره های مفهومی وجود ندارد و ثانیاً برخلاف اصول نظریه موردنظر، در زبان فارسی این استعاره ها دوسویه اند.
Academic Language Achievement: A Structural Equation Model of the Impact of Teacher-Student Interactions and Self-Regulated Learning(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۲, No.۲۵, Fall & Winter ۲۰۱۹
104-126
حوزه های تخصصی:
A correlational survey research design was utilized to investigate self-regulated Learning (SRL) and teacher-student interaction factors that had been realized to have contributive roles in EFL learners' academic success. A sample of 218 EFL learners (male = 102 and female = 116) was drawn with the aid of a prior sample size calculator for the structural equation models from 645 students. They were within the age range of 18-45 and were enrolled at Islamic Azad University, Tabriz Branch. The structural equation model (SEM) hypothesis testing procedure revealed that the teacher-student interaction directly and significantly influenced learners' academic accomplishments. Likewise, the obtained results indicate that the impact of the teacher-student interaction on EFL learners' academic achievement is mediated by the effects of SRL. Correspondingly, the obtained results indicate that the theorized model fits the data. The causal contribution of psychological factors, consisting of the teacher-student interaction and SRL, to EFL learners’ academic achievement was validated. The findings of this exploratory research have certain implications for classroom practice which are elaborated in detail in this paper.
Second Language Writing Through Blogs: An Investigation of Learner Autonomy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Employing an explanatory sequential design, the present study investigated the effect of English as a Foreign Language (EFL) blog-mediated writing instruction on the students’ learner autonomy. A number of 46 learners who were the students of two intact classes were randomly assigned to control and experimental groups. Over a 16-week semester, the control group students (n=21) were taught based on regular in-class writing instruction and the students in the experimental group (n=25) made use of blogs in addition to the traditional in-class writing instruction. The data were collected through administering a learner autonomy instrument, consisting of metacognitive, cognitive, social, and affective components, and conducting semi-structured interviews. The results of both quantitative and qualitative data revealed that the blog-mediated writing instruction contributed to enhancing learner autonomy of the participants. More specifically, the students who experienced blog-mediated writing activities showed improvement in metacognitive and cognitive components of learner autonomy. The findings offer significant implications for EFL teachers.
Gearing the Discursive Practice to the Evolution of Discipline: Diachronic Corpus Analysis of Stance Mrrkers nn eeserrch rrteeees’ Meyeddrlihh ttlvall(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۲, No.۲۵, Fall & Winter ۲۰۱۹
219-235
حوزه های تخصصی:
Despite widespread interest and research among applied linguists to explore metadiscourse use, very little is known of how metadiscourse resources have evolved over time in response to the historically developing practices of academic communities. Motivated by such an ambition, the current research drew on a corpus of 874315 words taken from three leading journals of applied linguistics in order to trace the diachronic evolution of stance markers in methodology section of research articles from 1996 to 2016. Hyland’s (2005b) model of metadiscourse was adopted for the analysis of the selected corpus. The data were explored using concordance software AntConc (Anthony, 2011). Moreover, a Chi-Square statistical measure was run to determine statistical significances. The analysis revealed a significant decline in the overall frequency of stance markers in methodology section of RAs. Interestingly, this decrease was entirely due to the overall decline in the use of self-mentions. Approaching interactional dimension of academic writing from such a diachronic perspective, it might be argued that the very selective use of stance markers by academic writers over time means metadiscourse does not operate in vacuum and is sensitive to changes within disciplines and their academic practices.