فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۴۱ تا ۶٬۱۶۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
بازنمایی زبانی استعاره های مفهومی در پژوهش های متعدد ایرانی و غیرایرانی مطالعه شده است؛ اما آثار کمتری به بازنمایی های تصویری و سینمایی استعاره پرداخته اند. در این مقاله، مفهوم سازی های استعاری و مجازی فیلم برف روی کاج ها براساس نظریه استعاره و مجاز مفهومی و نظریه استعاره چندوجهی مورد بررسی قرار گرفت. بر همین اساس، تمامی صحنه ها و گفتگوهای فیلم موردنظر بررسی شده، استعاره ها و مجازهایی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به درون مایه اصلی اثر یعنی خیانت و عشق مربوط می شدند، تحلیل شدند. تحلیل های به دست آمده حاکی از آن است که برخی از استعاره ها همچون غم به مثابه تاریکی و رابطه عاطفی به مثابه ماده خوراکی به صورت تک وجهی و صرفاً برحسب نشانه های تصویری و برخی دیگر همچون عشق به مثابه سفر، کنترل/غیرت به مثابه بالا، انسان به مثابه گیاه (درخت کاج) و عدم وجود رابطه عاطفی به مثابه برف به صورت چندوجهی و برحسب ترکیبی از نشانه های تصویری و گفتاری یا ترکیبی از نشانه های تصویری و نوشتاری بازنمایی شده اند. همچنین در اثر سینمایی حاضر، دو مجاز معلول به جای علت و دارایی به جای دارنده نقش برجسته ای را در شکل گیری مفهوم سازی های استعاری ایفا کرده اند.
Analyse des problèmes dans la préparation/rédaction d’un mémoire de master : Le cas des problèmes des étudiants iraniens en didactique du FLE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
La réalisation d’un mémoire est considérée comme la tâche finale des étudiants en master, à la fin de leur cursus afin de mériter un diplôme universitaire. Or, cette activité cause divers types de difficultés notamment aux étudiants allophones. Cette étude a pour but d’analyser les problèmes auxquels se trouvent confrontés les étudiants iraniens en master de didactique du FLE lors de la préparation et de la rédaction de cet écrit académique. Pour atteindre l’objectif assigné, 3 dispositifs de recueil de données ont été combinés : les commentaires de 4 professeurs sur 7 textes de mémoire, un entretien semi-directif effectué auprès de 12 étudiants et un questionnaire rempli par 33 étudiants. 3 dispositifs d’analyse de données ont alors été exploités : une grille d’évaluation basée sur les compétences nécessaires à la rédaction d’un mémoire, une grille d’analyse des entretiens ainsi que le logiciel SPSS. Les résultats de notre étude montrent que selon les étudiants, les problèmes engendrés lors de la préparation du mémoire sont significativement plus élevés par rapport à ceux causés lors de la rédaction du mémoire. Par ailleurs, les problèmes d’ordre linguistique pour rédiger un texte académique sont récurrents. A cette complication se greffent les difficultés d’ordre scientifique/méthodologique (pratiques de citations, choix et mise en place des méthodes de recherche ainsi que des dispositifs d’analyse des données). D’autre part, les obstacles sur le plan spatio-temporel peuvent être considérés comme un malaise auquel se heurtent les étudiants iraniens lors de la réalisation de l’étude de terrain. Le manque d’accès à des ressources diversifiées pour élaborer le cadre théorique ainsi que la non-maîtrise des logiciels de traitement de texte comptent également parmi les problèmes des étudiants.
خطاهای تلفظی برخی همخوان ها در زبان آموزان ایرانیِ زبان انگلیسی: رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات زبان آموزی برای فارسی زبان تلفظ آواهایی است که در زبان مادریشان وجود ندارد. این آواها شامل همخوان های انگلیسی /w/، /θ/، /ð/ و /ŋ/ هستند. در نتیجه تداخل زبان اول و دوم، بسیاری از زبان آموزان، آوای ناآشنا در زبان مقصد را با آوای مشابه آن در زبان مبدأ جایگزین می کنند. هدف این پژوهش توصیفی تحلیلی تبیین جایگزینی هر یک از همخوان های مذکور با همخوان های مشابه شان در زبان فارسی از طریق استدلال پیرامون محدودیت ها و رتبه بندی آن ها در نظریه بهینگی است تا از این تداخل زبانی در مراحل بعدی زبان آموزی جلوگیری شود. بدین منظور، 50 دانش آموز فارسی زبان در سال هفتم (مقطع متوسطه) که قبلاً در هیچ کلاس آموزش زبان انگلیسی شرکت نکرده بودند به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس، از هر یک از آن ها خواسته شد ده جمله انگلیسی را بخوانند که حداقل دو واژه از هر جمله حاوی یکی از همخوان های /w/، /θ/، /ð/ یا /ŋ/ است. نتایج نشان داد این دانش آموزان همخوان های انگلیسی را با همخوان های مشابه شان در زبان فارسی به ترتیب به صورت [v]، [t]، [d] و [ŋɡ] تلفظ می کنند. در برخی موارد با توجه به جایگاه همخوان در هجا، همخوان ها با آواهای مشابه دیگری در زبان فارسی جایگزین می شوند، مانند تلفظ همخوان های [s] و [z] به جای همخوان های دندانی /θ/ و /ð/ در جایگاه پایانه هجا.
التعریف فی معاجم المصطلحات اللسانیه العربیه
حوزه های تخصصی:
یدرس البحث التعریف المصطلحی فی معاجم المصطلحات اللسانیه العربیه؛ خصائصه وأهمیته وشروطه، وما المآخذ التی تقع فیها بعض المعاجم أحیانًا عندما تتصدى لربط المصطلح بمفهومه من خلال تعریف التصور. وقد عمد البحث إلى دراسه مجموعه من المعاجم اللسانیه العربیه أو المترجمه إلى العربیه درسًا تطبیقیًا. ویبدأ البحث بتعریف مصطلحی (المصطلح والتصور)، ثم یتصدى لتعریف مصطلح (التعریف)، ویحدد أقسامه بین التعریف المنطقی بأنواعه المختلفه، واللغوی بطرائقه المتعدده. ثم یقف على أهمیته؛ إذ یعمل التعریف على إبراز المصطلح المعرَّف فی مجال علمی محدد، ومن خلال شجره مصطلحات للعمل موضوع البحث. ویُعَرِّف البحث بالمعاجم اللسانیه العربیه التی اشتملت على تعریف لمصطلحاتها (وهی ماده البحث). ثم یناقش شروط التعریف التی یجب على المعجمی أن یلتزم بها؛ لیتصف تعریفه بالعلمیه والدقه والوضوح؛ وهی شروط بعضها منطقی والآخر لغوی ومصطلحی، ومدى التزام المصطلحی بهذه الشروط یحقق الغرض من المعجم لمستخدمه. ویصل البحث إلى دراسه العیوب التی وقعت فیها بعض المعاجم موضوع البحث، ویحلل أمثله مختلفه لهذه لکل عیب من هذه العیوب، ویعمل على أن یضع حلولًا لتفادی هذه العیوب؛ بما یخدم المعجم المصطلحی اللسانی، ومستخدمه من عامه المثقفین والمتخصصین.
بررسی تاریخی برخی از عناصر ساخت واژی گویش سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات مداومی که در زبان ها رخ می دهد به دلیل ماهیت پویای زبان بوده است که در گذر زمان به صورت بسیار کند و تدریجی حاصل شده است. در این راستا، زبان ها و گویش های محلی به طور معمول کم تر دستخوش تغییر قرار گرفته اند. گویش سیستانی نیز از جمله گویش هایی به شمار می آید که دارای برخی ویژگی های آوایی، واجی، نحوی و ساخت واژی منحصربه فردی است که آن را با زبان فارسی معیار (امروزی) متفاوت ساخته است. پژوهش حاضر، ضمن توصیف پاره ای از عناصر و ویژگی های ساخت واژی گویش سیستانی و مقایسه آن ها با زبان فارسی باستان، میانه، دری، و زبان اوستا درصدد است تا نشان دهد که کدام عناصر تاریخی ساخت واژی در این گویش همچنان کاربرد دارد و هرکدام از چه دوره ای به ارث رسیده است. داده های زبانی پژوهش، از طریق بررسی کتابخانه ای و همچنین به روش میدانی با ضبط گفتار آزاد و مصاحبه با گویشوران سیستانی مسن بالای 60 سال گردآوری شده است. سپس، عناصر ساخت واژی به دست آمده از گویش سیستانی با آنچه از زبان های فارسی باستان، میانه، دری و اوستا موجود است، مقایسه شد. نتایج پژوهش نشان داد که در این گویش پیشوندهای فعلی be- ، me- ، na- ، ma- و شناسه های غیرگذشته، پسوند -ak(a) ، ضمایر اشاره نزدیک i و اشاره دور o ، ضمایر شخصی فاعلی me ، to ، o ، mâ ، šmâ و ošo ، ضمایر انعکاسی xod و مشترک xâ ، عدم کاربرد ضمایر متصل و همچنین وجود خوشه دو همخوانی آغازین مانند: dr ، st ، fr ، در زبان های فارسی باستان، میانه، دری و اوستا ریشه دارند.
بررسی ترجمه حال منفی در قرآن کریم: در چهار ترجمه معاصر (موسوی گرمارودی، آیتی، فولادوند، الهی قمشه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلوب حال در عربی، حالت های گوناگونی دارد که با برابر آن در فارسی فرق دارد؛ از آن جمله گاه اتفاق می افتد که حال به صورت منفی بیاید. این نوع حال، در قرآن بسامد بالایی دارد. بنابراین با در نظر گرفتن تفاوت دو زبان فارسی و عربی، یافتن برابر مناسب برای هر یک از صورت های حال منفی در ترجمه متن قرآنی که یک متن منحصر به فرد نیز هست، بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا ترجمه این متن آسمانی باید بیانگر تمامی معانی آن باشد؛ وانگهی مترجمان باید اسلوب های دو زبان را رعایت نمایند. جستار پیش رو، شیوه ها، ساز و کارهای مترجمان در انتقال مفهوم حال منفی در آیات قرآن به زبان فارسی را بررسی می کند و گامی برای شناساندن روشی مناسب برای این ساختار که با ساختار برابر آن در زبان فارسی مناسب باشد و در عین حال بتواند معانی قرآن را به زبان فارسی منتقل نماید.
زبان و سبک گفتار شخصیت در نمایشنامه مجنون محبت، نوشته سام شپرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی زبان و سبک گفتار شخصیت «می» (May) در نمایشنامه مجنون محبت ، نوشته سام شپرد می پردازد. برای بررسی زبان و مطالعه سبک گفتار این شخصیت، از نظریه های سبک شناسی سارا میلز استفاده شده است که متون را در سه سطح کلمه ای، جمله ای و گفتمان بررسی می کند. مسئله ای که نویسندگان در این مقاله مطرح کرده اند این است که با استفاده از ایده های سارا میلز، مشخص کنند که آیا شخصیت «می» فعال و قدرتمند است یا خیر. همچنین، هدف این مقاله آن است که شخصیت می را نسبت به شخصیت های مرد در این نمایشنامه بسنجد و مشخص کند که آیا این شخصیت زن مطیع شخصیت های مرد است و آن چنان که برخی منتقدان ادعا می کنند، تصویری ضد زن از او ارائه شده است یا خیر. یافته های این بررسی نشان می دهد که می شخصیتی مطیع دارد که توانایی اثر گذاری بر محیط و اطرافیانش را ندارد و نسبت به شخصیت های مرد نمایشنامه دارای ضعف های بیشتری است .
ساخت و هنجاریابی پرسش نامه افزایش خلاقیت زبان آموزان در آموزش زبان به شیوه کاربردمحور، با روش مدل سازی رش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اصول زیربنایی و ملاحظات نظریه آموزش زبان انگلیسی کاربردمحور که به آموزش مهارت های زندگی در کنار آموزش تخصصی زبان تأکید دارد و همچنین لزوم بررسی نکات ارائه شده در این نظریه نوپا، ساخت و استفاده عملی از پرسش نامه هایی که به یافتن داده هایی در راستای اهداف این نظریه می پردازند ضروری به نظر می رسد. در راستای اصول نظریه آموزش زبان کاربردمحور، بررسی روش های افزایش مهارت های زندگی مانند خلاقیت، نکته اصلی پرسش نامه پیشِ روست. این پژوهش به ساخت و هنجاریابی پرسش نامه خلاقیت پرداخته است که میزان تأثیرگذاری کتاب های آموزش زبان در افزایش این مؤلفه را بررسی می کند. پرسش نامه خلاقیت با 45 سؤال بعد از بررسی و مطالعه اصول دیگر مدل های مربوط در روان شناسی طراحی و بر روی 164 معلم زبان مؤسسات آموزشی آزمایش شد. بررسی نتایج به دست آمده توسط مدل سازی رش، سؤالاتی را که دارای MNSQ بالاتر از ۴۰/۱ بودند را فاقد خصوصیت یک بعدی تشخیص داده که لازم است حذف شده یا تغییر یابند. در نتیجه مشخص شد که این پرسش نامه پس از تغییر چند سؤال، به عنوان مدلی تک وجهی هم میزان روایی بالایی داشته و هم دارای طیف لیکرت شش گزینه ای صحیح است. در پایان به کاربرد این پرسش نامه و نتایج حاصل از این پژوهش در دیگر زمینه های آموزش زبان اشاره شده است.
اعتبارسنجی معیارنمره دهی مهارت صحبت کردن در آزمون جامع زبان فارسی فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهارت صحبت کردن بخش بسیار مهمی از توانایی زبانی افراد را دربر می گیرد. بهره مندی از این مهارت در محیط دانشگاه نیز اهمیت بسزایی دارد؛ اما سنجش صحبت کردن کار چندان ساده ای نیست و با مشکلاتی مانند دشواری در نمره دهی روبه رو است. در این پژوهش تلاش شده است تا میزان اعتبارِ معیار نمره دهی مهارت صحبت کردن در آزمون جامع زبان فارسی مرکز بین المللی دانشگاه فردوسی مشهد مطالعه شود. به همین منظور، نتایج به دست آمده از یکی از آزمون های برگزار شده در این مرکز به وسیله مدل های آماری راش و تحلیل عاملی بررسی شد. نتایج نشان داد که پایایی آزمون گیرنده 97 درصد است. این عدد بیانگر درک نسبتاً یکسان آزمون گیرندگان از معیار نمره دهی است. همچنین، در این آزمون، آزمون گیرندگان توانسته اند به شکل مناسبی مقیاس نمره دهی را برای آزمون دهندگان با توانایی های مختلف به کار گیرند؛ زیرا آستانه های به دست آمده بر اساس مدل راش، سیر صعودی منظمی داشته اند. نقشه آزمون دهنده - پرسش نیز نشان می دهد که معیار نمره دهی توانایی تمییز زبان آموزان ضعیف، متوسط و قوی از یکدیگر را داشته است. با این حال، در بالای طیف توانمندی آزمون دهندگان، هشت آزمون دهنده قرار گرفته است که هیچ نمره ای متناسب با سطح توانمندی شان دیده نمی شود؛ یعنی معیار نمره دهی در تمییز آن ها کارآمد نبوده است. از سوی دیگر، بار عاملی به دست آمده برای سه سازه شیوه بیان، کیفیت زبان و بسط موضوع به ترتیب 76، 78 و 74 درصد بوده است. این امر نشان می دهد تقسیم توانایی صحبت کردن به سه عامل یاد شده متناسب و دقیق است و هر کدام از این سازه ها توانمندی متفاوتی را سنجش می کنند. از این میان کیفیت زبان بیشترین و سازه بسط موضوع، کم ترین میزان بار عاملی را داشته اند.
Impact of Teacher Training Course on Iranian EFL Teachers’ Beliefs
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۳, Issue ۹, Spring ۲۰۱۵
63 - 75
حوزه های تخصصی:
Beliefs are an important aspect of any learning program as they affect the way teachers and students define their roles, and the way they approach their duties and responsibilities. Besides, they highly affect teachers’ practices, methods, and lesson plans. The importance of beliefs inspired the present researchers to evaluate and compare EFL teachers’ beliefs before and after a teacher training course (TTC) at language institutes in Isfahan to see if teacher training program influence the enrolled teachers’ beliefs about different aspects of a learning situation. To this purpose, a modified version of Beliefs about Language Learning Inventory (BALLI) was administered to a total of 110 Iranian EFL teachers in Isfahan. The teachers came from different majors (TEFL, translation, English literature, and other non-English majors), and were further divided into two groups: those who had participated in at least a TTC, and those who had no experience of attending a TTC. The BALLI scores of the teachers were then classified and analyzed by a t test and an ANOVA. The results revealed that beliefs about language learning did not significantly change in the wake of attending a TTC, and that no significant difference was observed as far as the participants’ field of study was concerned.
بررسی تطبیقی گذرایی و فرایندها در زبان عربی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
83 - 109
حوزه های تخصصی:
زبان عربی، از جمله زبان های سامی است. به سبب آنکه، عربی زبان دین و مذهب بوده، سخنگویان بسیاری دارد. زبان انگلیسی از جمله زبان های هند و اروپایی است. زبان انگلیسی، زبان علم و فن آوری بوده و از سوی دیگر به دلیل سخنگویان بسیار و جهانی بودن اش، جایگاه ویژه ای دارد. این پژوهش، به مقایسه فرایندها در زبان عربی و انگلیسی پرداخته و قصد دارد که به بیان شباهت ها و تفاوت ها در فرایندها مشارکین اصلی و عناصر پیرامونی بپردازد. بر این مبنا، مقاله حاضر بر آن است تا به تعریف فعل و فرایند و گذرایی در دو زبان، تفاوت ها و شباهت ها در نوع فرایندها بپردازد. دستور نقش گرایی هلیدی با فرض اینکه الگوهای تجربه در قالب فرایندها و نظام گذرایی در زبان بازنمایی می شود، فرایندهای شش گانه را مطرح ساخت. فرایند اصلی به مادی، ذهنی و رابطه ای تقسیم می شوند و فرایندهای فرعی به کلامی، رفتاری و وجودی. بررسی کتاب های دستور سنتی و زبان شناسی نوین نمایانگر آن است که اختلاف دیدگاه در بیان گذرایی در اصطلاح ها و نام گذاری است. تعدی و گذرایی به یک معنا مورد استفاده قرار گرفته اند و تفاوت اساسی میانِ فرایند ربطی و کلامی مطرح است. در زبان انگلیسی فرایند ربطی و کلامی در قالب فرایند ربطی آورده می شود، درحالی که در زبان عربی فرایندی وجود ندارد. فرایند کلامی نیز در زبان عربی محذوف است و دارای جانشینی به اسم حرف ندا است.
Grammaire explicite en classe de FLE en association avec les méthodes communicatives(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Les défenseurs de l’approche communicative ont basculé ces derniers temps du côté de l’intérêt et l’explicitation de la grammaire en classe de FLE. La grammaire implicite et le passage du sens à la forme proposés par les méthodes communicatives, ne satisfont pas les contextes, comme l’Iran, éloignés du milieu francophone. Le principal objectif de ces méthodes est d’augmenter, chez l’apprenant, la capacité d’agir dans les domaines variés de la société. Cependant, cet objectif est loin d’être réalisable jusqu’au bout dans les établissements universitaires iraniens focalisés plutôt sur les textes spécialisés et soutenus à travers lesquels se révèle le besoin de la connaissance de la grammaire, de la syntaxe, etc. L’infirmité due au manque de la maîtrise de la grammaire contraint les étudiants face à une grande partie de la finalité de leur cursus en licence et en master II, lors de la production écrite, surtout. Cet article envisage une mise en revue des savoir-faire et des savoir-savant des étudiants iraniens après les quatre premiers semestres d’apprentissage du français. Étant donné que la bonne connaissance de la grammaire est le seul moyen d’évaluer un apprenant, il faut accentuer la sévérité à leur égard et dans les tâches d’écrit.
زعموا أن سوسیر بنیوی!
حوزه های تخصصی:
ننطلق فی هذا البحث من فرضیه تقضی بأن سوسیر لیس بنیویا، وبأن عمله یندرج فی سیاق تأسیس لسانیات عامه تحیط بالظاهره اللغویه بما یلزم من احتیاطات منهجیه وتصوریه. وتستند هذه الدراسه إلى مجموعه من العوامل المرتبطه ببرنامجه البحثی وبالأسس الفکریه التی یمتح منها، وبحجج مستمده من بنیه عمله فی تمامه، وبفهم نظام الثنائیات وعمله وتوظیفه فی السجال السوسیری، وطبیعه اللغه المعقده والمتأرجحه بین النظام والفوضى، ونوعیه المناخ الفکری وممیزاته، وخصوصیات نشر أعماله، وتناسل التأویلات والقراءات المتدافعه العائده إلى خلفیات فکریه وإیدیولوجیه. وقد التمسنا لهذه الدراسه مسارا تحلیلیا شمولیا ونقدیا أقدرنا على تأکید رأینا القاضی بأن سوسیر کان وراء تأسیس کل المدارس اللسانیه، وأن النزوع إلى القول بأنه أب البنیویه بسبب الأولویه التی یعطیها للسان على حساب الکلام مردها إلى الرغبه فی تأهیل البحث العلمی باعتماد منهجیات ملائمه. إن التقسیم الإبیستیمولوجی بین اللسان والکلام الذی أحدثه سوسیر هو عمل غیر تفاضلی، وإنما هو عمل منهجی یؤسس لممارسه علمیه تعالج وقائع اللسان والکلام معا، ویستشرف استواء النظام اللسانی واستقراره وتصلیبه، لأنه الشق الذی لم یحظ من قبل بالترکیز المطلوب والتحلیل الشمولی.
شکل گیری -هویت بینافرهنگی فرد نگارنده از طریق نگارش در کلاس زبان فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یاددهی/ یادگیری مهارت بینافرهنگی امروزه بخش مهمی از آموزش فرانسه به عنوان زبان خارجی است. مهارت بینافرهنگی به عنوان یک مهارت زیستی، توانایی اندیشیدن به فرهنگ خارجی و فرهنگ خودی با یک نگاه تازه و برخورد گشوده با موقعیت های تفاوت فرهنگی را شامل می شود. تدریس این مهارت به سبب ماهیت ذهنی اش با انتقال دانش از مدرس به زبان آموز امکان پذیر نیست و لازم است که زبان آموز خود در موقعیت تبادل فرهنگی قرار بگیرد تا بتواند این مهارت را درونی سازی کند. در مورد زبان آموزان ایرانی که فرانسه را در کشوری غیر فرانسه زبان می آموزند، فراهم کردن این موقعیت ها در کلاس درس یکی از مهم ترین چالش های مدرسان است. با توجه به این مسئله که نگارش، به ویژه انواع خلاق و ذهنی آن، به رشد شخصیتی کمک می کند، در این مقاله ما سعی کردیم با طراحی یک سناریوی آموزشی بر اساس رویکرد بینافرهنگی کولتا، در قالب یک کارگاه نگارش خلاق، موقعیت مناسبی برای شکل گیری هویت بینافرهنگی دانشجویان فرانسه فراهم کنیم. نوشته های دانشجویان ازنظر کارکردهای شناختی، عاطفی و تخیلی نمره گزاری شدند. مقایسۀ به عمل آمده به کمک آزمون T مستقل بین گروه آزمایش و گروه کنترل نشان داد که اگرچه هر دو گروه موفق به ایفای نقش واسطۀ بینافرهنگی در سطح مطلوبی شده بودند، اما اعضای گروه آزمایشی، متن های نسبتاً طولانی تر و خلاقانه تری نوشته بودند.
نقش دلالت زمانی در تبیین کاربردهای حال التزامی در زبان فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش در جست وجوی تبیینی یکدست برای تمامی کاربردهای حال التزامی در زبان فارسی معاصر، ابتدا با اتکا به پیکره ای با حدود ۳۰۰۰ جمله حال التزامی، استخراج و دسته بندی شده است. در جملات ساده و در بندهای موصولی، عامل التزامی ساز عموماً معنایی است. عامل التزامی ساز در بندهای متممی و بندهای قیدی، به ترتیب فعل جمله اصلی و حرف ربط است. در ادامه با استفاده از رویکرد کامری و تمایز سه شقی زمان گفتار، زمان رویداد و زمان مرجع نشان دادیم که حال التزامی دارای زمان نسبی (مقابل زمان مطلق) است. همچنین با اتخاذ رویکرد درزی و کواک در تبیین کاربردهای التزامی در بندهای متممی، به بررسی کاربردهای این وجه در جملات ساده و بندهای موصولی و قیدی جملات مرکب پرداخته ایم. نتیجه اینکه زمان مرجع در جملات ساده و بندهای موصولی برابر با زمان گفتار است؛ طوری که این افعال لزوماً به حال یا آینده اشاره دارند. در بندهای متممی فعل بند اصلی، زمان مرجع فعل التزامی است. زمان مرجع در بندهای قیدی بسته به نوع حرف ربط، ممکن است برابر با زمان گفتار یا زمان فعل اصلی باشد. چه زمان مرجع، برابر با زمان گفتار باشد و چه برابر با زمان فعل اصلی باشد، در هر صورت فعل التزامی دارای «زمان نسبی غیرگذشته» است.
نقش دستور در روند آموزش زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
127 - 138
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی و نهایی در آموزش زبان روسی به عنوان زبان خارجی، مانند آموزش هر زبان خارجی، کاربرد زبان به عنوان ابزار ارتباط است. در راستای این هدف، آموزش دستور زبان از جایگاه اساسی و کلیدی برخوردار است. در آموزش زبان روسی دستور زبان مهمترین جنبه آموزشی آن است. روش شناسی آموزش زبان روسی به عنوان زبان خارجی (Методика обучения РКИ) با تاکید بر اهمیت غیر قابل انکار و نقش کلیدی دستور در روند آموزش زبان، مهمترین مسئله در ارتباط با آن را لزوم بکارگیری رویکرد ارتباطی (Коммуникативный подход) به عنوان موثر ترین و اثربخش ترین روش آموزش در شکل گیری مهارت و توانش دستوری با هدف تسلط بر زبان به عنوان ابزار ارتباط عنوان می کند. اجرای رویکرد ارتباطی در آموزش دستور به دانشجویان مستلزم زیرساخت ها و پیش نیازهایی است که سیستم سنتی آموزش زبان روسی با روش غالب دستور-ترجمه (Грамматика-переводный метод)، قادر به پاسخگویی به این نیازها نیست. در راستای رفع این نیازها، یکی از اقدامات اساسی بازنگری در کلیه مولفه های سیستم آموزش، بخصوص محتوا و نحوه سازماندهی آن بر اساس اساسی ترین اصول روش شناسی آموزش زبان روسی به عنوان زبان خارجی است. پژوهش حاضر اهمیت و نقش دستور زبان در آموزش زبان روسی و جایگاه رویکرد ارتباطی در آموزش آن را مورد بررسی قرار داده و با توجه به چالش های موجود در این زمینه راهکارهای روش شناسی آن ها را ارائه کرده است.
بررسی چندمعنایی در زبان ترکی آذربایجانی در چارچوب معنی شناسی شناختی: فعل دیداری/ görmǝk / (دیدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش استعاره در چندمعنایی فعل دیداری فعل دیداری/görmǝk / (تماشا کردن) در زبان ترکی آذربایجانی در چارچوب معنی شناسی شناختی است. این تحقیق توصیفی – اسنادی است و سعی شده تا معانی گوناگون فعل براساس رویکرد معنی شناسی شناختی ارائه دهد. جهت نیل به این هدف پیکره ی زبانی مورد استفاده در این پژوهش ترکیبی از پایگاه داده های زبان ترکی آذربایجانی از جمله فرهنگ های لغت، کتاب ها، مجلات، روزنامه ها و شم زبانی نویسنده می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهند که برای فعل دیداری /görmǝk / (تماشا کردن) 24 معنا بعد از طبقه بندی و انتزاع گونه های بافتی استخراج گردید. همچنین آنها نشان میدهند که چندمعنایی پدیدهای نظاممند بوده و عواملی همچون استعاره و مجاز در شکلگیری و توصیف آن بسیاردخیلند. به این ترتیب شبکه گسترده معنایی فعل شکل میگیرد و از سوی دیگر میتوان گفت که استعاره نقش پر رنگتری نسبت به مجاز در شکلگیری چندمعنایی و کاربرد فعل در بافتهای گوناگون دارد.
بررسی تاریخی بن ماضی افعال در زبان بلوچیِ امروز (گویش های بلوچیِ غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بن ماضی افعال با نشانه های متنوع در گویش های مختلف زبان بلوچی، اهمیت خاصی دارد. این مقاله در پی آن است تا با روشی توصیفی و دیدگاهی درزمانی و هم زمانی به بحث ساخت واژیِ بن ماضی در زبان بلوچی بپردازد. منابع پایه، 201 فعل ساده بلوچی- گویش بمپوری- است. پس از ارائه فهرست افعال، موارد آوایی و بسامد آنها تبیین می شود. این افعال، براساس تکواژ ماضی سازی که می گیرند مرتب شدند. یافته ها نشان می دهد که بن ماضی در بلوچی به 10 صورت مشخص می شود. از اینها، 5 صورت باقاعده و 5 صورت بی قاعده هستند (1) . این اختلاف صورت ها 4 دلیل عمده دارد: 1- صورت بن ماضی بازمانده صورت های تاریخی باشد؛ 2- بافت واجگانی بن ماضی باعث اختلاف صورت ها شود؛ 3- اختلاف در گویش ها باعث تنوع صورت های بن ماضی شده باشد؛ 4- بن ماضی از طریق قیاس با افعال دیگر ساخته شده باشد.
تکرار در گویش تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند تکرار نوعی واژه سازی است که در آن عنصری به پایه اضافه می شود، این عنصر که جزءِ مکرر نامیده می شود، گاه خود پایه و گاهی بخشی از آن است که در چپ، راست و یا میان پایه تکرار می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی انواع تکرار براساس نظر کافمن (2015) در تالشی است. همچنین به بررسی کاربرد دستوری و معنایی انواع تکرار و تحلیل آوایی هجاهای شرکت کننده در این فرایند در واژه های مکرر تالشی جنوبی پرداخته ایم. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده های پژوهش به دو صورت اسنادی و میدانی گردآوری شده اند. نتایج نشان داده است که انواع تکرار، غیر از دوگان سازی اسم و تکرار shm (افزودن shm به ابتدای واژه های مکرر) در تالشی به کار می رود. همچنین از انواع کاربردها و تحلیل معنایی عنوان شدة کافمن؛ شدت، افزایش و تقویت؛ کثرت و جامعیت در تالشی کاربرد بیشتری دارند. بررسی آواهای این گویش نیز نشان داد که در کلمات تک هجایی، ساخت هجایی CVC از بالاترین بسامد و در کلمات دوهجایی ساخت هجایی CV-CV و نیز CV-CVC از پُررخدادترین ساخت های شرکت کننده در فرایند تکرار بوده اند.