فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۶۱ تا ۵٬۳۸۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
با شکل گیری دهکده جهانی که افزایش ارتباط میان جوامع زبانی مختلف رابه همراه داشت،اختلافات بین فرهنگی بروز کرده،بستری برای ایجادسوء تفاهمات میان طرفین گفتگو شد.به پیامداین پدیداری بود که اواسط دهه هشتادمیلادی گروهی ازکارگزاران فراهم سازی کلاس های زبان خارجی درسطح اروپا و امریکا،برای پیشگیری ازنمودچنین سوءتفاهماتی،مباحث فرهنگی رادربرنامه های آموزشی خودگنجاندند.امانکته قابل تأمل دراین میان،پنهان ماندن این واقعیت ازنظرهابودکه تسلط برفرهنگ جامعه زبانی مقصد،تنها و نهایی ترین راه پیشگیری ازبروز اختلافات بین فرهنگی نیست،چرا که افراد درارتباطات بین فرهنگی نه با فرهنگ مقصد،بلکه بافرهنگ(نوپای) سومی،برآمده ازکنش ها و واکنش ها میان فرهنگ خودی وفرهنگ بیگانه،رو به رویند که توان درک و اداره آن افزون برشناخت فرهنگ مقصد،نیازمندمهارت های فراتری است که به مجموعه این مهارت ها توانش بین فرهنگی اتلاق می شود؛درمقاله حاضر،نگارندگان درابتدا با برشمردن این مهارت ها،به تعریف توانش بین فرهنگی می پردازند و آن رابه عنوان یک ضرورت در آموزش زبان های خارجی معرفی می کنند و در ادامه، با تأکید بر الزام آموزش توانش بین فرهنگی در کلاس های زبان خارجی، چگونگی تحقق این مهم را شرح می د هند.
دایره نجفی، اهمیت و فواید آن در علم عروض فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان عروض دانان قدیم و جدید فارسی، هیچ کس به اندازه ابوالحسن نجفی دغدغه طبقه بندی وزن های شعر فارسی نداشته است. نجفی همچنین کوشیده است تا معیاری برای تشخیص وزن مطبوع از وزن نامطبوع بیابد. او وزن های مطبوع را دو دسته می داند: وزن های متفق الارکان (xx) و وزن های متناوب الارکان (xy). نجفی برای دسته نخست کوشیده است رکن های عروضی را سامان دهد که تکرار هرکدام از آن ها به استخراج یک خانواده وزنی منجر می شود. برای دسته دوم، یعنی وزن های متناوب الارکان، دایره ای عروضی ارائه کرده است که از آن در خلاف جهت عقربه های ساعت، 8 خانواده وزنی و در جهت عقربه های ساعت 8 خانواده دیگر استخراج می شود، به طوری که تمامی اوزانِ این 16 خانواده های وزنی در ضمن وزن های مطبوع قرار می گیرند. این دایره عروضی که به نام «دایره نجفی» نام گذاری شده، کار طبقه بندی وزن ها را تسهیل کرده و نزدیک به 200 وزن شعری را در خود جای داده است. در این جستار با روش توصیفی- تحلیلی، پس از بررسیِ تاریخیِ دایره های عروضی در عربی و فارسی، به تبیین فواید دایره نجفی در تنظیمِ رکن های عروضی، شیوه رکن بندیِ وزن های مستخرج از دایره و سامان دهی طبقه بندی وزن های شعر فارسی پرداخته شده است.
استعاره دستوری در ترجمه: بررسی ترجمه حمید رفیعی، و مژگان منصوری از رمان سالار مگس ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم مطرح در دستور نقش گرای نظام مند هلیدی، استعاره ی دستوری است. هدف از ارائه ی این مقاله، بررسی استعاره ی دستوری در ترجمه است. بدین منظور رمان «سالار مگس ها» اثر ویلیام گلدینگ به زبان انگلیسی، و دو ترجمه ی فارسی آن توسط مژگان منصوری و حمید رفیعی برای نمونه انتخاب، بررسیتجزیه و تحلیل و سپس مقایسه شده اند. ابتدا تمامی استعاره های دستوری موجود در سه فصل اول این سه اثر، استخراج و دسته بندی وسپس مقایسه شده اند. نتایج بدست آمده حاکی ازآن است که میزان استفاده از انواع استعاره ی دستوری در متن اصلی رمان «سالار مگس ها» 67/16% کل رمان بوده، کهاین میزان نسبت به دوترجمه ی آن توسط منصوری بامیزان 36/20% نسبت به کل و رفیعی با 27/27% نسبت به کل، کمتر بوده است. همچنین میزان بکارگیری انواع استعاره ی دستوری درترجمه ی منصوری نسبت به ترجمه ی رفیعی کمتر بوده است واین بدان معناست که استعاره های دستوری درمتن اصلی رمان درترجمه دستخوش تغییر می شوند. بنابراین مقاله باارائه ی شواهد کافی ازقیاس متن اصلی رمان باترجمه ها تلاش داردتااین تغییرات رانمایان سازدومیزان اختلاف آنهارادر کاربرداین مقوله ی زبانی نشان دهد.
بررسی نظام مطابقه در کردی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان ها از سه سازوکار برای بازنمایی نقش های دستوری استفاده می کنند که عبارت اند از ترتیب سازه ها، حالت نمایی و مطابقه. در پژوهش حاضر نظام مطابقه و عوامل مؤثّر بر آن در کردی ایلامی بررسی شده است. برای انجام این کار، از روش توصیفی، مصاحبه و ضبط صدای گویشوران بومی به منظور استخراج داده های لازم استفاده شده است. عوامل مؤثّر بر مطابقه که گیون (2004) آن ها را بیان کرده است و همچنین روش کار دبیرمقدم (1392) به عنوان دو منبع مهم مورد استناد قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در کردی ایلامی از نظام مطابقه فاعل مفعولی برای بازنمایی روابط دستوری فاعل و مفعول استفاده می شود؛ همچنین مشخّص شد که نظام مطابقه در کردی ایلامی گذرایی محور و زمان محور نیست. دستاورد دیگر این است که در کردی ایلامی، مطابقه ابزار مهمّی برای بازنمایی فاعل دستوری است ولی کاربرد مطابقه برای بازنمایی مفعول هم اختیاری است و هم متأثّر از چندین عامل. ازجمله عوامل مؤثّر بر مطابقه پی بست های مفعولی با مفعول می توان به عوامل معرفگی - نکرگی، ارجاعی - غیر ارجاعی بودن، مبتدایی - غیر مبتدایی بودن، انضمامی - غیر انضمامی بودن اشاره کرد؛ در حالی که این عوامل در مطابقه مفعولی در کردی ایلامی تأثیرگذار هستند، امّا در صورت بندی فاعل مؤثّر نیستند. سرانجام اینکه در کردی ایلامی، نمود جملات و نقش های معنایی در نحوه مطابقه وندها و پی بست های نشانه مطابقه، عوامل تأثیرگذاری نیستند.
ترجمه نشانه نظام گرافیکی: مطالعه موردی دو نسخه دوبله حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پیشینة ترجمة دیداری شنیداری، از ایران به عنوان کشوری دوبله محور یاد می شود. در حالی که در همین شیوه، مترجمان و دوبلورها با نشانه نظام های معنایی سروکار دارند که به صورت عنوان، زیرنویس و نوشته روی تصویر ظاهر می شود و در مجموع، در مطالعات فیلم «نشانه نظام گرافیکی» نامیده می شود. با توجه به رشد روز افزون مطالعات دیداری شنیداری و نقش مهم نشانه نظام گرافیکی در درک بهتر فیلم، مطالعات نسبتاً کمی در این حوزه انجام شده است. از این رو، نویسندگان این مقاله به بررسی و مقایسه دو روش ترجمه صدای برون کادری و جایگذاری در برگرداندن نشانه نظام گرافیکی در دو نسخه دوبلة رسمی فارسی از فصل اول شرلوک پرداخته اند. نتایج نشان می دهد از مجموع 28 صحنة مربوط به نشانه نظام گرافیکی متحرک، شبکه تلویزیونی بی بی سی تمام آن ها را با روش جایگذاری برگردانده، در حالی که صدا و سیمای ایران 5 صحنه را با روش ترجمه صدای برون کادری بدون ترجمه باقی گذاشته است. با بررسی کیفی محدودیت ها و برتری های دو روش نسبت به یکدیگر، نویسندگان عمده ترین دلیل ترجمه نشدن نشانه نظام گرافیکی در ترجمه صدای برون کادری را «تعامل نشانه نظام ها» یافتند. در پایان نیز، برای انجام پژوهش های آتی در این حوزه پیشنهادهایی ارائه شده است.
مقایسه و بررسی ریشه شناختی واژه های زبان هورامی با ریشه اوستایی، فارسی باستان و میانه از منظر واج شناسی تاریخی- تطبیقی (مطالعه موردی: گویش عبدالملکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان های هورامی و فارسی که هر دو از خانواده زبان های ایرانی غربی اند؛ متأثر از زبان اوستایی نیز بوده و تا دوره میانه در بسیاری از شکل های تلفظ، همسان بوده اند. از این رو، زبان هورامی به دلیل نزدیک بودن به ریشه های کهن زبان فارسی، منبع خوبی برای احیای صورت های مهجور در این زبان است. از آن جاکه هورامی در تأثیرپذیری از فارسی جدید تا حد زیادی محتاط بوده است؛ شماری از گویش های آن، از جمله گویش عبدالملکی، برخی از ویژگی های آوایی زبان های قدیمی تر ایرانی را در خود حفظ کرده اند. با توجه به این موضوع، جستار حاضر با بررسی 76 واژه در گویش عبدالملکی، به کشف ریشه های اوستایی، فارسی باستان و میانه در آنها پرداخته است. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی است. داده ها در بخش هورامی، از طریق مصاحبه با گویشورانِ عبدالملکی و با ضبط گفتار آنها، و در بخش فارسی باستان و میانه، با مراجعه به کتاب های «تاریخ زبان فارسی» و «فرهنگ کوچک زبان پهلوی»، به ترتیب از خانلری و مکنزی گردآوری شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد واج های /v/، /č/، /h/، /ž/، /k/، و /n/ در گویش عبدالملکی، همچنان شکل کهن خود را حفظ کرده و از نظر تحول، به دوره های باستان و میانه نزدیک ترند. خوشه همخوانی /sp/ در این گویش، بازمانده از زبان مادی می باشد. همخوان /y/ آغازی فارسی باستان که در فارسی میانه و جدید، بدل به /j/ شده؛ در گویش عبدالملکی همچنان باقی مانده است. واکه /i/ باستانی که در تحول تا فارسی جدید، به /a/ تبدیل شده اند؛ در این گویش به همان شکل اوستایی و فارسی میانه حفظ شده است. واژه هایی که در گویش عبدالملکی مختوم به /a/ هستند از صورت /-ag/ فارسی میانه مشتق شده اند. به طورکلی گویش مطالعه شده در این جستار، از لحاظ تحولات تاریخی واج ها نسبت به زبان فارسی جدید محافظه کارتر است و ساختار واجیِ آن شباهت زیادی به فارسی باستان و پهلوی دارد.
تغییرپذیری در اصطلاحات دارای نام اندامِ سر در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیکره این پژوهش، شواهدی هستند که نجفی (1378) برای اصطلاحات دارای نام اندامِ سر ذکر کرده است. شیوه های تغییرپذیری مطرح در مون (1998) و لانگ لاتز (2006) هم چارچوب نظری اند. یافته ها نشان می دهد اصطلاحات نام اندامی زبان فارسی به واسطه فرایندهای اضافه سازی، جابه جایی نحوی، جایگزینی و حذف، در سطوح مختلف تغییرپذیرند. تغییرپذیری در سطح نحوی به صورت پسایند شدگی، قلب نحوی، مصدر شدگی و اسم مصدرشدگی، مجهول شدگی، تغییرپذیری نقشی، اضافه سازی گروه حرف اضافه ای و حذف فعل دیده می شود. در سطح معنایی، تغییرپذیری از طریق چندمعنایی و ایهام شدگی روی می دهد. تغییرپذیری در سطح واژگانی شامل فرایندهای اضافه سازی اسم، صفت، قید، جایگزینی اسم، جایگزینی فعل و حذف فعل است و در سطح واژی نحوی نیز اضافه سازی یای نکره و نشانه های جمع مشاهده شد. بررسی ها نشان می دهد که فرایندهای اضافه سازی و جابه جایی نحوی، نشانگر تمایل اصطلاحات به رعایت اصل تصویرگونگی کمیّت و تصویرگونگی پیچیدگی هستند. در عین حال، فرایندهای چندمعنایی، ایهام سازی، تغییرپذیری نقشی و حذف، نشان از رعایت اصل اقتصاد می دهند.
The Influence of Affective Variables on the Complexity, Accuracy, and Fluency in L2 Oral Production: The Contribution of Task Repetition (تأثیر متغیرهای عاطفی بر روی پیچیدگی، درستی و روانی گفتار زبان آموزان انگلیسی: بررسی تاثیر تکرار فعالیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر رابطه بین ریسک پذیری، انگیزه ی یادگیری، اضطراب صحبت کردن به زبان انگلیسی و اعتماد به نفس زبانی با درستی، روانی و پیچیدگی گفتاری زبان آموزان زبان انگلیسی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین تاثیر تکرار فعالیت برروی متغیرهای فوق و همچنین بر روی درستی، روانی و پیچیدگی گفتاری زبان آموزان مورد مطالعه قرار گرفته است. جهت انجام تحقیق، پرسشنامه ای که به این منظور طراحی شده به 142 نفر زبان آموزان زبان انگلیسی داده شد. سپس، آنها به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. شرکت کنندگان در گروه آزمایش فعالیت مربوطه را در پنج نوبت که هر کدام یک هفته باهم فاصله داشتند تکرار نمودند. شرکت کنندگان در گروه کنترل فعالیت مربوطه را فقط در دو نوبت به فاصله سه هفته از یک دیگر تکرار نمودند. پرسشنامه مربوطه مجددا در پایان تحقیق به کلیه شرکت کنندگان داده شد. نتایج نشان داد که ریسک پذیری، انگیزه یادگیری، اضطراب صحبت کردن به زبان انگلیسی و اعتماد به نفس زبانی بر روی درستی، روانی و پیچیدگی گفتاری زبان آموزان تاثیرگذار می باشد. علاوه بر این، تکرار فعالیت به آنها کمک می کند تا درستی و پیچیدگی گفتاری زبان انگلیسی خود را بهبود ببخشند.
مقایسه حرکات چشمی در خوانش واژگان قاموسی و دستوری زیرنویس های فارسی با استفاده از فناوری ردیاب چشمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی نحوه خوانش و توجه به واژگان دستوری و قاموسی در زیرنویس های فارسی از سوی مخاطبان است. بدین منظور، نمونه ای معیارمحور شامل 33 شرکت کننده ایرانی فارسی زبان (16 زن و 17 مرد) انتخاب شد. سپس با استفاده از دستگاه ردیاب چشمی SMI ، حرکات چشمی آن ها هنگام تماشای سکانسی از یک فیلم فرانسوی زبان همراه با زیرنویس فارسی ثبت شد. در ادامه، داده های کمی چشمی (شامل زمان تثبیت، دفعات تثبیت، زمان اولین تثبیت و عدم تثبیت) برای هر واژه در همه زیرنویس های فیلم استخراج شد و با استفاده از برنامه آماریِ اس. پی. اس. اس. تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در خصوص داده های واژگان دستوری و قاموسی در همه چهار سطح زمان تثبیت، دفعات تثبیت، زمان اولین تثبیت و عدم تثبیت وجود دارد. بدین ترتیب، مشخص شد که شرکت کنندگان به مراتب زمان بیشتری را صرف خواندن واژگان قاموسی کردند. همچنین، تعداد نوبت هایی که چشم افراد روی واژگان قاموسی متمرکز می شد در مقایسه با واژگان دستوری بیشتر بود. درصد عدم تثبیت در مورد واژگان دستوری نیز در قیاس با واژگان قاموسی بسیار بیشتر بود. در پایان، چنین می توان نتیجه گرفت که بینندگان به صورت معناداری به واژگان قاموسی توجه کردند. نتایج پژوهش در ارتباط با یافته های پژوهشی پیشین بحث و تبیین شد.
تحلیل شکل گیریِ سازه های «نشانه ایی و نمادین» در داستان خانه اِدریسی ها نوشته غزاله علیزاده براساس آراءِ نشانه کاوی ژولیا کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلقی کریستوا از زبان، جسم و سوژه باعث شد وی جایگاه مهمی را در مطالعات ادبی، زبان شناسی و روانکاوی پیدا کند. وی با برداشت های خود از ذهنیّت و زبان، نگرشِ جدیدی از نشانه، معنا و معنازایی را در بطن سوژه و فرهنگ مطرح ساخت. کریستوا نشان داد که با در نظر گرفتن تاریخ و خودِ سوژه در دگرگونی های معنایی جهان، زبان صرفاً نمی تواند نظام نشانه ایی سوسوری باشد بلکه فراتر از آن به یک نظام پویای دلالتی مرتبط است که سوژه ناطق را در بطن میل درونی، صورتهای ذهنیتی و قلمرو ناخودآگاه نشان می دهد. کریستوا پردازش ساختار «زبان» و سوژه را وابسته به دو ساحت نشانه ایی و نمادین (سمبولیک) می داند که در بستر فرآیند معنازایی( signifiance ) خودنمایی می کنند. در این مقاله تلاش بر این است به بررسی لایه ها و ساختارهایِ معنایی در رُمان خانه اِدریسی ها نوشته غزاله علیزاده، نویسنده معاصر ایرانی بپردازیم، سپس به کمک آراء ژولیا کریستوا نمود و قلمرو این دو ساحت «نشانه و نمادین» را که به تولید «معنا» و پویاییِ آن در بستر اَشکال زبانی و نظام درونی روایت منجر می شود، نشان دهیم.
Augmented Reality and Virtual Reality Scaffoldings in Improving the Abstract Genre Structure in a Collaborative Learning Environment: A CALL Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The marriage between technology and teaching in educational milieus in recent years has been a major concern among educational researchers in general and applied linguists in particular as far as augmented reality (AR) and virtual reality (VR) are concerned. Augmented reality after virtual reality received much attention over the last decades in mobile assisted language learning context. AR mixes virtual world onto real environment, VR delve the participants in to the virtual world. To examine the effect of AR and VR on abstract writing of EFL students, 12 intermediate proficiency pairs (high and low proficiency) participated based on their scores on TOEFL and a hypothetical abstract writing task. The participants were required to write an abstract according to the sub-moves of Hyland's (2000) move analysis provided through three mobile applications including AR-, VR HeadSet virtual reality-, and paper-based scaffoldings for four weeks in a collaborative context. In evaluating the groups' abstract writing scores before and after the treatment, no significant differences were found among the three groups. However, the AR group revealed better mean average results ( M = 33) compared to the other VR ( M = 24) and paper-based groups ( M = 29). Besides, the low intermediate proficiency subjects in the AR group received higher scores ( M = 40) compared to heir higher counterpart ( M = 37). Results imply that the integration of real and unreal worlds might be a good asset in teaching the genre of abstracts to EFL learners in general and low intermediate proficiency learners in particular.
Educational Context and ELT Teachers’ Corrective Feedback Preference: Public and Private School Teachers in Focus
حوزه های تخصصی:
This study investigated the possible relationship between educational context and English Language Teaching (ELT) teachers’ corrective feedback preference. To this end, 42 Iranian EEFL teachers from some private language institutes and 39 Iranian EFL teachers from different schools in Shiraz, Iran participated in the study. The Questionnaire for Corrective Feedback Approaches (QCFAs) was used as the instrument in this study. The questionnaire consisted of five different approaches of error correction: repetition, recast, elicitation, explicit correction, clarification, and request. In order to compare the preferred corrective feedback perceived by the institute instructors and school teachers, the researchers ran the Mann-Whitney’s U test. The results revealed that the school teachers preferred the repetition approach most frequently, followed by clarification request, elicitation, explicit correction, and recast. On the other hand, the institute instructors chose the recast approach, clarification request approach, elicitation, explicit correction, and repetition in the order of their preference for error correction. The findings also showed that the school teachers significantly preferred the explicit correction and repetition more than private (institute) teachers.
زبان پارســـی: مرز میان تکرار و تصدیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مالکیت در تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی انواع ساخت های مالکیت در گویش تالشی براساس چارچوب رده شناختی آیکنوالد (2013) است. غالباً مواد تالشی مرکزی و جنوبی بررسی شده گرچه گاه به خصوصیات ساخت های مالکیت در تالشی شمالی نیز اشاره گردیده است. داده ها نشان دهنده استفاده از چهار راهکار هم جواری، نشانه گذاری مالک، نشانه گذاری مملوک، و بالاخره نشانه گذاری مالک و مملوک برای رمزگذاری «مالکیت اسمی» است. نکته جالب در تالشی معتبر بودن شمار برای نشانه گذاری مالک است؛ حالت نمای -i به مالک مفرد و حالت نمای -un به مالک جمع متصل می گردد. مشخصه دیگر این زبان، وجود شش ضمیر ملکی متمایز است که می تواند جایگزین مالک یا مالکان در مالکیت اسمی شود. در تالشی، ساخت های موجود در «مالکیت محمولی» نیز بسیار متنوع است. به طورکلی، در نمایش این نوع مالکیت از ساخت وجودی و ساخت ملکی ربطی استفاده می شود. نکته جالب دیگر استفاده از پس اضافه/ پی بست râ بعد از مالک در بسیاری از این ساخت هاست. این نشانه مانند سایر پس اضافه ها در این گویش موجب اعطای حالت غیرفاعلی به اسم قبلی (مالک) می شود.
کاوش گفتمان کنشی گرمس در رمان اهل غرق از منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره دهم آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۵۳)
289-312
حوزه های تخصصی:
پرسمان اصلی پژوهش حاضر که با رویکردی توصیفی تحلیلی مبتنی بر گفتمان کنشی گرمس انجام شده است، تبیین نقش عوامل کنشی در آفرینش نظام گفتمانی کنشی القایی یا مجابی در رمان اهل غرق و چگونگی به کارگیری فرایند شناختی در تولید ارزش و معنا، در القای هدف این داستان به خواننده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که گفتمان رمان با توجه به تأثیر پارامترهای رئالیسم جادویی، شاید توقع خواننده را به سمت گفتمان شوشیِ مرکزی هدایت کند؛ اما قوت عناصر فولکلور در ذهن مردم منطقه خاصی مانند جفره، سبب شکل گیری لایه های هستی در تداوم معنا می شود و باور به شرایط حاکم بر ایجاد ابژه ارزشی، سوژه را مجبور به اجرای کنش می کند و گفتمان مرکزی را سبب می شود. در طول روایت اتصال و انفصال از ابژه ارزشی در جهت رفع نقصان معنا که سعادت و رسیدن به خوشبختی است، در حال تغییر است و این امر گفتمان های کنشی را از وضعیت سلبی به ایجابی و برعکس عبور می دهد. گاه انفصال از ابژه ارزشی و دگرگونی موقتی، ارزش مؤلفه های تغییر شرایط از نابسامان به سامان یافته را در طول گفتمان کنش محور متفاوت می کند و نظام گفتمانی کنشی تجویزی را که در ابتدای داستان آغازگر کنش بود، به نظام گفتمانی کنشی - مجابی تغییر می دهد. روانی پور فرایند کنشی قراردادی را میان کنش گزاران و کنشگر برای رسیدن به شیء ارزشی و شناخت کنش گزار از موقعیت خود و گسست از ابژه ارزشی در عملیاتی القایی ایجاد کرده تا کنش اصلی گفتمان حاصل شود و زمینه برای تحلیلی معناشناسانه از روایت اهل غرق فراهم گردد .
Etude des deux activités communicative Langagiéres du cadre européen commun de reference dans Les cours du FLE en Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
English for Medical Purposes: An Investigation into Medical Students’ English Language Needs(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۲, No. ۱, ۲۰۲۰
151 - 176
حوزه های تخصصی:
This study aims at investigating the Medical students’ English language needs as the first step for designing an alternative curriculum for teaching English for Medical Purposes (EMP). It also tries to examine if the needs of medical students are perceived differently by stakeholders in medical sciences. For so doing, a structured questionnaire was developed and distributed among 282 Medical Students, 12 instructors, and 15 practitioners studying and working at Birjand University of Medical Sciences, Iran. The collected data were analyzed by SPSS using statistical tests of Mann-Whitney U and Kruskal-Wallis. The findings indicated that medical students need to be competent enough in all four language skills, considering the demanding nature of their profession in the future. They ranked the importance of language skills like reading, writing, speaking, and listening, respectively. Besides, the results of four Kruskal-Wallis tests indicated a statistically significant difference among the responses of the three groups regarding the importance of the subcomponents of speaking and listening skills. Six follow-up post hoc analyses showed that the differences lay between medical students and practitioners. The findings are discussed and the implications for policy and practice are made.
کاهش واکه ای در لهجه کرمانی
منبع:
علم زبان سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶
100 - 83
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، مطالعه کاهش واکه ای در واکه های لهجه کرمانی است. کاهش واکه ای فرایندی است که در هجای بی تکیه رخ می دهد و طی آن واکه ها به سوی واکه هایی دیگر گرایش می یابند. برای بررسی کاهش واکه ای در این لهجه، از 10 گویشور لهجه کرمانی (5 زن و 5 مرد) خواسته شد که 24 واژه (که در 12 واژه، واکه ها در هجای تکیه بر و در 12 واژه دیگر همان واکه ها در هجای بی تکیه قراردارند) را سه مرتبه تکرار کنند. صدای این افراد توسط میکروفون شور ضبط شده و به وسیله نرم افزار پرت مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. برای هر واژه یک شبکه متنی ساخته شد. سپس، مقادیر دیرش، بسامد سازه های اوّل، بسامد سازه های دوم و بسامد پایه واکه ها در هجاهای تکیه بر و بی تکیه اندازه گیری شد و تأثیر تکیه بر این متغیرها مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج نشان داد که بسامد پایه و دیرش واکه ها در هجای بی تکیه کاهش می یابد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که بسامد سازه اوّل تمامی واکه ها و بسامد سازه دوم واکه های [ɑ, e, o, u] در هجای بی تکیه به سوی بسامد سازه اوّل و بسامد سازه دوم واکه شوا گرایش دارند. همچنین نتایج گویای آن است که کاهش واکه ای در لهجه کرمانی مرکزگرا است.
The effect of verbal and visuospatial working memory spans on collocation processing in learners of English(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Much interest has recently been directed toward the knowledge of collocations in the field of second language learning since they have been asserted to improve fluency. The current study was intended to examine the effect of verbal and visuospatial working memory spans on the processing of collocations using a Self-Pace Reading Task (SPRT) and relevant working memory tasks. To this end, participants were divided into two distinct groups (high vs. low) based on their scores in the verbal and visuospatial memory tasks. The results of the analyses revealed that there was not a statistically significant difference between high and low verbal memory groups in the processing of collocations. However, a significant difference was witnessed between high and low visuospatial memory groups in their reaction time. These results have important implications for the multi-word processing models and the way collocations should be taught in the classroom.
معرفی الگوی روایت محور هَیَجامَدی در بازنگری کتاب های تاریخ زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
155 - 188
حوزه های تخصصی:
یکی از نکته های مهمی که باید در تهیه و تدوین کتاب های درسی به آن توجه شود، در نظر گرفتن ویژگی ها و نیازهای دانشجویان است. از جمله این ویژگی ها، توجه به تمایلات عاطفی آنان است. برای بهره گیری از این ویژگی می توان ابزار روایت را به کار گرفت، زیرا به نظر می رسد روایت سبب افزایش انگیزه دانشجویان در یادگیری می شود. از سوی دیگر، هیجانات از جمله نیازهای اجتناب ناپذیر در فرآیند آموزش و یادگیری است. از این رو، برای پوشش این نیاز و افزایش هیجانات مثبت دانشجویان می توان از الگوی هَیَجامَد در کنار روایت در طراحی کتاب های درسی استفاده کرد. هَیَجامَد تلفیقی از دو واژه (هیجان و بسامد) است که به هیجانات متأثر از استفاده حواس گوناگون در یادگیری توجه می کند و متشکل از سه مرحله هیچ آگاهی (تهی)، برون آگاهی (شنیداری، دیداری و لمسی-حرکتی) و درون آگاهی (درونی و جامع) است. در پژوهش حاضر برای بازنگری محتوای آموزشی کتاب های تاریخ زبان فارسی و بهبود وضعیت موجود، الگوی روایت محور هَیَجامَدی به عنوان الگوی پیشنهادی برای تهیه و تدوین کتاب های تاریخ زبان فارسی معرفی شده است. بر مبنای این الگو، محتوای درس در قالب داستان گنجانده می شود و در طول داستان برای بهره گیری از حواس مختلف شنیداری، دیداری، لمسی-حرکتی و تولید هیجانات ناشی از بهره گیری از این حواس از لوح فشرده و نرم افزارهای صوتی، تصاویری مرتبط با موضوع و فعالیت های عملی به کار برده می شود. به نظر می رسد با بهره گیری از الگوی روایت محور هَیَجامَدی در بازنگری کتاب های تاریخ زبان فارسی بتوان به دانشجویان در یادگیری و یادسپاری مطالب تاریخ زبان فارسی کمک کرد.