فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۲۱ تا ۳٬۳۴۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
گزارش نمونه گیری علمی از کتیبه های حاجی آباد
حوزه های تخصصی:
برنج در ایران
مازندرانی
حوزه های تخصصی:
حالت و معنای حالت در زبان روسی
حوزه های تخصصی:
در دستور سنتى زبان روسى، ویژگى دستورى "حالت " به عنوان یکى از ویژگى هاى دستورى تغییردهنده در ارتباط با اسم تعیین مى شود و بر این اساس، شش حالت صرفى تحت عناوین "حالت نهادى، " حالت اضافى "، "حالت به اى "، "حالت مفعول مستقیم "، "حالت بایى " و "حالت حرف اضافه اى " مشخص مى شوند. " صرف اسمى " از سوى دستورنویسان روس عمدتا به شکل هاى مختلف اسم که موجب ویژگى دستورى "حالت " به دست مى آیند، اطلاق مى شود و با توجه به پایانه هاى صرفى اسامى، سه نوع "صرث اسمى زایا" تعیین مى شوند. در مطالعات و تحقیقات مربوط به زبان شناسى نوین روسى، "حالت معنایى! به عنوان یک مقولهء دلستورى جهانى در نظر گرفته مى شود و از "حالت صرفى " متمایز مى شود. "حالت صرفى " در زبان روسى یکى از مهم ترین ابزارهاى دستورى براى بیان "حالت معنایى " است. یکى از مهم ترین روش هاى بیان "حالت معنایى " در زبان فارسى، استفاده از حروف اضافه در ترکیب با اسامى است. "معانى حالت " در دستور زبان روسى به چهار دسته معانى عام تقسیم مى شوند: " معانى نهادى "، "معانى مفعولى "، "معانى متمم اسمى " و "معانى متمم قیدى". هر یک از معانى عام در برگیرنده تعدادى معانی جزیى است.
لویی- فردینان سِلین یا باز نمایی زبان عامیانه (عصیان واژگان و تعلیق نوشتار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صورت داستانپردازی و پردازش مفهومی رمان های قرن بیستم در حیطه های روایت بخشی، ساختار سازی، محتوا گرایی و واژهگزینی، از دغدغههای اساسی نویسندگان به شمار می رود و ایدئولوژی و نظام جهانبینی افسار گسیخته رایج در این عصر را تحت الشعاع قرار داده است.ادبیات معاصر فرانسه، در پی ورود پر هیاهوی لویی- فردینان سلین به عرصه رمان پردازی قرن بیستم، در کالبد های ابداعی و ساختار شکنانه، شکلی نوین به خود گرفت و تقدم دالها، نظام ساختار مند صوری و معنایی سنتی را در هم کوبید، زبان فردی را شناسایی کرد و اجتماع انسانی را در هالههای تمایز و تفاوت، زبانستیزی و معنا گریزی در دوران پر تلاطم و جنگآلود سلین، در تنگنا قرار داد؛ در نتیجه، اسلوبهای بیانی رایج در زبان گفتاری سلین، ساحت زبان نوشتاری را در هم شکست و هیجان و باز خورد صریح و آنی زبان گفتار را به خواننده انتقال داد. در مقاله حاضر، صورت های مختلف و تأثیر گذار این عناصر گفتاری، زبانی و ساختاری را بررسی کرده و با کنکاش در رمان های این نویسنده برجسته قرن بیستم، وجوه و شاخص های سنت شکن داستانی وی را با تکیه بر برخی اندیشههای معاصر، در حیطه های متن، زبان، نوشتار و ساختار شکنی، تحلیل کرده ایم.
یک سند کهن
اشارات در کاربرد شناسی
حوزه های تخصصی:
مقاله به زبان انگلیسی: ارتباط بین راهکارهای مهارت نگارش و نوع شخصیت دانشجویان کارشناسی ارشد زبان انگلیسی (The relationship between writing strategies and personality types of graduate Iranian EFL learners)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر، پژوهش در زمینه یادگیری زبان عوامل موثر بر انتخاب راهکارهای یادگیری زبان بویژه راهکارهای مهارت نگارش به منظور ارتقا یادگیری را بیش از پیش مورد توجه قرار داده است. نوع شخصیت به عنوان یکی از عوامل موثر در کانون توجه پژوهش حاضر قرار دارد که هدفش مطالعه راهکارهای نگارش در رابطه با نوع شخصیت در چند دانشگاه ایران بود. به این منظور، پرسشنامه راهکارهای مهارت نگارش مورد استفاده قرار گرفت تا راهکارهای حافظه ای، شناختی، جبرانی، فراشناختی، اجتماعی و عاطفی مورد استفاده ۲۱۰ نفر شرکت کننده در این پژوهش را مشخص نماید. پرسشنامه مایر بریگز برای مشخص کردن نوع شخصیت شرکت کنندگان مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل نظرات ابراز شده شرکت کنندگان رابطه معنی داری را بین راهکارهای ارتباطی و نوع شخصیت نشان می دهد. بر اساس نظرات ابراز شده همچنین مشخص شد که راهکارهای فراشناختی و شناختی پر بسامدترین راهکارها و راهکارهای حافظه ای با کمترین بسامد مورد استفاده قرار می گیرند.
بازنمایی معنای ذهنی زمان آینده در پاره گفتارهای زبان فارسی بر پایه ی نظریه ی معناشناسی پیش فرض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سخنگویان زبان غالباً وقوع رویدادها و وقایع را به لحاظ ذهنی به زمان خاصی مربوط می نمایند و بر همین مبنا گزاره های ذهنی خود را در قالب زمانی خاصی که چارچوب آن عمدتاً توسط واژگان و دستور زبانشان تعیین می شود قرار می دهند. هدف این مقاله ارائه بازنمایی معنای ذهنی زمان آینده در زبان فارسی است. نظریه ی بازنمایی گفتمان [1] از جمله نظریات معنایی است که با دیدی پویا معنای پاره گفتارهای زبانی را بررسی کرده و بازنمایی صوری از این معنای ذهنی ارائه نموده است. نظریه ی معناشناسی پیش فرض نیز با در نظر گرفتن عوامل بافتی- موقعیتی گفتار، باز نمایی صوری از معنای ذهنی پاره گفتار ارائه نموده است. در این پژوهش کفایت این دو چارچوب برای ارائه بازنمایی مفهوم زمان آینده در زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجایی که در زبان فارسی ساختارهای مختلفی برای بیان مفهوم زمان آینده بکار می روند و غالباً درک مفهوم زمان آینده از آنها تنها با تکیه بر عوامل واژگانی و دستوری امکان پذیر نمی باشد، در این مقاله نشان داده خواهد شد که نظریه ی معنا شناسی پیش فرض که عوامل متعددی از جمله استنتاج بافتی-موقعیتی را در درک معنا دخیل دانسته و آنها را در بازنمایی معنا ارائه می نماید؛ چارچوب مناسب تری برای ارائه بازنمایی مفهوم زمان آینده در زبان فارسی خواهد بود. واژگان کلیدی: بازنمایی گفتمان، زمان آینده، پاره گفتار، معناشناسی پیش فرض [1] Discourse Representation Theory
تبیین نقشی از حذف به قرینه در جملات هم پایه زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تبیین نقشی حذف به قرینه در جملات هم پایه زبان فارسی است. ابتدا به بررسی این نکته پرداخته ایم که حذف به قرینه در کدام یک از بخش های جملات مرکب زبان فارسی امکان پذیر است، و این الگو چه نسبتی با ویژگی های رده شناختی حذف به قرینه در زبان های مختلف دارد. این مقایسه نشان می دهد در زبان های مختلف برای حذف به قرینه قاعده خاصی وجود دارد. در ادامه به تبیین نقشی حذف به قرینه در جملات فارسی پرداخته ایم این بررسی نشان می دهد که اولاً امکان حذف به قرینه در جملات مرکب فارسی تصادفی نیست و تابع قواعد خاص سلسله مراتبی است و ثانیاً پاسخ چرایی آن را می توان در عواملی نقشی، مانند سادگی درک و ترتیب زمانی، جستجو کرد.
تجلی ایزدان زردشتی بر سکه های کوشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنشاهی کوشانیان یکی از شاهنشاهی های بزرگ جهان باستان بود که از اوایل سده اول تا میانه سده چهارم میلادی بخش های مهمی از آسیای مرکزی و شمال هند را تحت سلطه خود داشت. این شاهنشاهی، به واسطه موقعیت جغرافیایی خاص خود و قرارگرفتن در حاشیه حکومت های قدرتمند سیاسی و سنت های بزرگ دینی، محیطی چندفرهنگی را تشکیل داده و بدین ترتیب زادگاه پیدایش و شکوفایی آثار هنری برجسته و متنوعی شد که خود، مجموعه ای از عناصر دینی، هنری و فرهنگی تمدن های پیرامون بودند. در این میان سهم عمده ای از این عناصر را باید مربوط به سنت ها و باورهای ایرانی دانست که به بهترین شکل بر سکه ها، که خود از مهم ترین انواع هنر کوشانی هستند، نمود یافته اند. بر این سکه ها شمایل گروه پرشماری از ایزدان مورد پرستش کوشانیان تصویر گشته و به همراه نام بلخی آن ها معرفی شده است. اسامی اغلب این ایزدان را در منابع زردشتی می یابیم و شمایل بسیاری از آنان را نیز، علی رغم شکل گیری شان بر اساس شمایل ایزدان یونانی رومی و نفوذ عناصر هندی در آن ها، می توان در تناسب با توصیفات منابع زردشتی از آنان دانست. بنابراین سکه های کوشانی، به عنوان گنجینه ای باارزش و بی نظیر از نام و تصویر ایزدان زردشتی، جایگاهی والا در مطالعات ایرانی و به ویژه شناخت دین زردشتی در شرق ایران دارد که خود با توجه به ناچیز بودن منابع تصویری در غرب ایران و کمبود منابع اطلاعاتی از شرق ایران اهمیتی دو چندان می یابد، به گونه ای که شناخت شمایل بسیاری از ایزدان زردشتی بدون وجود آن ها هرگز میسر نیست.
خودایستایی و مقوله تهی در ساخت کنترل اجباری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی می شود نوع مقوله تهی در کنترل اجباری (obligatory control) به درون متمم التزامی در زبان فارسی تشخیص داده شود. در این زمینه سه فرضیه اصلی مطرح می شود. بر اساس فرضیه اول متمم التزامی در ساخت کنترلی به علت ناقص بودن زمان ، ناخودایستا (nonfinite) و مقوله تهی از نوع ضمیر مستتر (PRO) است. طبق فرضیه دوم متمم التزامی خودایستا (finite) است و مقوله تهی در کنترل اجباری در متمم التزامی ، از نوع ضمیر ناملفوظ (pro) است و در فرضیه سوم علیرغم خودایستا بودن متمم التزامی، مقوله تهی همچنان ضمیر مستتر فرض می شود. در این مقاله با ارائه دلایلی مبنی بر خودایستا بودن متمم التزامی فرضیه اول رد می شود وسپس نشان داده می شود که برخلاف فرضیه دوم مقوله تهی در کنترل اجباری در زبان فارسی، رفتاری متفاوت با ضمیر ناملفوظ دارد. بنابراین از آنجا که مقوله تهی همانند ضمیر مستتر دارای کنترل کننده موضعی (local) و دارای خوانش باز (sloppy) و تعبیر به خود (De-se) است فرضیه سوم تأیید می شود.
مقایسه گفتمان خبری سایت های فارسی زبان شبکه های العربیه و بی بی سی مطالعه موردی اعتراضات عمومی در بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی آن است که چارچوب سازی های رسانه ای را در خصوص اعتراضات عمومی در بحرین، در دو سایت خبری فارسی زبان شبکه های العربیه و بی بی سی مورد مقایسه قرار دهد و ضمن بررسی شباهت ها و تفاوت های انواع گفتمان در این دو سایت، به تحلیل گفتمان خبری آنها بپردازد. در این پژوهش از تحلیل گفتمان با استفاده از رویکرد گفتمان کاوی ون دایک استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را تمامی اخبار مربوط به اعتراضات عمومی بحرین در این دو سایت تشکیل می دهد، پس از بررسی جامعه آماری به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 14 خبر انتخاب شد و مورد گفتمان کاوی قرار گرفت. بر اساس یافته ها، اصلی ترین چارچوب در دستور کار قرار گرفته بی بی سی فارسی در خصوص اعتراضات عمومی در بحرین «نادیده گرفتن هویت اسلامی اعتراضات و القای تقابل و افزایش تنش بین قدرت های منطقه ای بر سر موضوع بحرین» و اصلی ترین چارچوب در دستور کار قرار گرفته سایت العربیه «حمایت از دولت بحرین، کم رنگ جلوه دادن اعتراضات مخالفان و حمایت از اقدامات عربستان در قبال بحرین» بوده است. همچنین عمده ترین گفتمان های شکل گرفته در خصوص این اعتراضات، در سایت بی بی سی فارسی، معطوف به بحران سازی، ایران هراسی و شیعه هراسی و در سایت العربیه، معطوف به ایران هراسی، شیعه هراسی، حمایت از گفتگو در عین اقتدار و آشوب سازی و توطئه چینی بوده است.
بررسی تاثیر چیدمان حروف در موسیقی و معنای ابیات وصفی معلقات سبع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابیات وصفی، قسمتی بزرگ از معلقات سبع را تشکیل می دهد. سرایندگان این قصاید، علاوه بر غرض های شعری خود، منازل یار، پدیده های طبیعی، مرکب، صحنه های نبرد و عناصری دیگر را توصیف کرده و به تصویر کشیده اند و به همین منظور و برای ملموس کردن تصاویر ادبی شان، این ابیات را با موسیقی مناسب، به ویژه موسیقی آوایی حروف همراه کرده اند. با توجه به اینکه در فرایند توصیف حسی، شاعر برای تأثیر بیشتر هدف خود، نیازمند ذکر دقیق اوصاف و احوال امور مورد نظرش است، اصحاب معلقات سبع در توصیف های حسی خود، از عنصر موسیقی بهره فراوان برده اند تا طنین آوایی پدیده های مورد نظرشان را نیز برای شنونده محسوس کنند. از آنجا که موسیقی حروف بر خلاف وزن عروضی می تواند در هر بیت، با دیگر بیت ها متفاوت باشد، این هفت شاعر در ابیات وصفی خود، با استفاده از چیدمان مناسب حروف، به تقویت موسیقی و انسجام آوایی و تطابق آن با معنای مورد نظر خود پرداخته اند. در میان این هفت شاعر، امرؤالقیس و لبید از تطابق لفظ و معنی و موسیقی حروف بیشتری بهره جسته اند و تأثیر چیدمان حروف در شعر این دو شاعر، به ویژه در وصف طبیعت، بیش از بقیه است. شاید دلیل این مسئله، وجود تعداد بیشتر ابیات وصفی مربوط به طبیعت در معلقه های ایشان و توجه زیاد این دو شاعر به طبیعت نسبت به دیگر اصحاب معلقات سبع باشد. عنتره و عمرو بن کلثوم نیز از موسیقی رزمی برخاسته از چینش هجایی و حروف، به بیشترین میزان استفاده کرده اند و موسیقی ابیات آنها در توصیف صحنه های نبرد، ملموس تر است؛ زیرا این دو شاعر، حروفی را به کار برده اند که در کنار یکدیگر، صدای به هم خوردن شمشیر ها و نیزه ها، و هیاهوی جنگ را تداعی می کنند. در مقابل شعر این شاعران، ابیات وصفی طرفه، زهیر و حارث از موسیقی حروف، بهره ای کمتر دارد و تطابق لفظ و معنا در شعر این سه شاعر، نسبت به بقیه، کمتر است. این مسئله دو دلیل مهم دارد: نخست آنکه این سه شاعر، در مقایسه با امرؤالقیس و لبید، به توصیف-های حسی طبیعت، چندان توجهی نکرده اند و دوم اینکه این شاعران، موسیقی شعر خود را بیشتر در وزن عروضی قرار داده اند.
واژه مانثره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت حروف ربط به عنوان یکی از ابزارهای پیوستگی در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: