پژوهش های زبان شناسی
پژوهش های زبان شناسی سال سوم پاییز و زمستان 1390 شماره 2 (پیاپی 5) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی ساختار زبان در اشعار احمد عزیزی است. از آن جایی که هنجارگریزی و شگردهای آشنایی زدایانه در یکی از آثار او به نام «کفش های مکاشفه» بسیار مورد استفاده قرار گرفته اند، این اثر به عنوان داده این پژوهش انتخاب گردیده است. تحلیل ساختار زبانی این اثر با استفاده از چارچوب ها و الگوهای موجود در صورت گرایی و ساختارگرایی انجام گرفته است. بر این اساس، تحلیل ها حاکی از آن است که شاعر در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی، به اشکال مختلف نوآوری های سبکی خود را به نمایش گذاشته است. به عبارت دیگر، هنجارگریزی ها و نوآوری هایی که شاعر در هر یک از این سطوح انجام داده است، منجر به شکل گیری سبکی نو و منحصر به فرد شده است. ویژگی بارز این سبک جدید تناسبی است که میان عناصر صوری و معنای شعر پدید می آید به گونه ای که شعر نه تنها به عنوان ابزاری برای انتقال پیام عمل می کند بلکه احساسات و عواطف شاعر را نیز در قالب کلمات به خواننده منتقل می کند.
بررسی مفهوم «بصیرت» در زبان قرآن در چارچوب معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی معنی شناختی مفهوم انتزاعی و دینی «بصیرت» در زبان قرآن، در چارچوب نظریه شناختی استعاره پرداخته است و در پی یافتن پاسخ برای این پرسش هاست که اولاً « بصیرت» در زبان قرآن به مدد چه ساز و کار های شناختی، مفهوم سازی می شود؟ دیگر آن که، ساز و کار های شناختی شناسایی شده چگونه با یکدیگر ارتباط دارند؟ و در نهایت آن که مبانی تجربی و دینی چگونه با هم تلفیق می شوند؟ بررسی عبارات زبانی یا کانون های استعاری «دیدن و شنیدن» نشان می دهد که قرآن برای مفهوم سازی بصیرت از سه شیوه استعاره مفهومی، مجاز مفهومی و طرحواره های تصوری استفاده کرده است. در مفهوم سازی «بصیرت» از حوزه های حسی دیدن و شنیدن، شده است. مبانی استعاره ها و طرحواره های مذکور، تجربه جسمانی انسان از اعضای چشم و گوش در جهانِ واقع است، اما محتوای دینی قرآن، بر نوع الگوبرداری از مبدأ به مقصد تأثیر می گذارد.
جایگاه هسته در زبان فارسی: تأملی از دیدگاه رده شناسی در زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محققان معمولاً زبان فارسی را با توجه خاص به ساختار جمله و گروه فعلی در آن، زبانی هسته پایانی دانسته اند اما تردیدها و اختلاف نظر هایی نیز در این زمینه وجود دارد تا آنجا که در برخی از مطالعات مانند دهداری (2007)، زبان فارسی هسته دو شقی (split-headedness) و در مطالعات دیگری مانند معین زاده (1384)، هسته آغازین دانسته شده است. در این جستار سعی بر آن است که با بررسی سه دیدگاه یاد شده درباره جایگاه هسته در زبان فارسی، برخی نقاط قوت و ضعف آنها برشمرده شود. بررسی شواهد در زمانی به کمک چارچوب رده شناسی زبان حاکی از آن است که هسته آغازین دانستن زبان فارسی در قیاس با دو دیدگاه دیگر نظریه ای قابل دفاع و ملموس تر است. به نظر می رسد آشفتگی ظاهری موجود درباره جایگاه هسته در گروه های مختلف این زبان، در راستای چرخه ای از تغییرات پیوسته اما بسیار طولانی مدت در زمانی، برای تبدیل شدن به زبانی کاملاً هسته آغازین، توجیه پذیر باشد.
همگونی همخوان ها در زبان فارسی نوین: رویکرد واج شناسی هندسه مشخصه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی فرآیند همگونی همخوان ها در زبان فارسی می پردازد و برای نخستین بار آن را در چارچوب نظریه هندسه مشخصه ها توضیح می دهد. این پژوهش همگونی همخوان ها را در زبان فارسی از دیدگاه گره ها، فضاها و انواع همگونی ها که در فرآیند همگونی دخیل هستند، تحلیل کرده است. نتایج نشان می دهد که همگونی همخوان با همخوان در زبان فارسی به گره های واجگاه همخوان، واکه و مشخصه های پایانی حساس است. همچنین بالاترین فضایی که در آن همگونی همخوان با همخوان صورت می گیرد، گره های خیشومی و به طور قطع کناری است. در رابطه با نوع همگونی، هر سه نوع همگونی در قواعد همگونی همخوان با همخوان زبان فارسی دیده می شود. یافته های همگونی در زبان فارسی مدعای هندسه مشخصه ها را تأیید می کند. این مقاله همچنین استدلال می کند که گره کناری باید جزئی از گره ریشه قرار گیرد و گره ملازی نیز باید در گره بدنه ای مفروض شود و این دو در واقع دو پیامد مهم در رابطه با نوع و جایگاه گره ها در هندسه مشخصه ها است.
بررسی لایه ها و سطوح واژگانی در وندهای زبان فارسی از نگاه صرف واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، لایه ها و سطوح واژگانی در وندهای زبان فارسی، از نگاه صرف واژگانی مطالعه می شوند. این وندها با توجه به رفتارشان نسبت به پایه ای که به آن افزوده می شوند، به دو دسته خنثی و غیرخنثی تقسیم می شوند. وندهای غیرخنثی به لایه اول و وندهای خنثی به لایه دوم تعلق دارند. بیشتر وندهای زبان فارسی غیرخنثی و تکیه بر هستند؛ یعنی جایگاه تکیه را به روی خود منتقل می کنند.
خودایستایی و مقوله تهی در ساخت کنترل اجباری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی می شود نوع مقوله تهی در کنترل اجباری (obligatory control) به درون متمم التزامی در زبان فارسی تشخیص داده شود. در این زمینه سه فرضیه اصلی مطرح می شود. بر اساس فرضیه اول متمم التزامی در ساخت کنترلی به علت ناقص بودن زمان ، ناخودایستا (nonfinite) و مقوله تهی از نوع ضمیر مستتر (PRO) است. طبق فرضیه دوم متمم التزامی خودایستا (finite) است و مقوله تهی در کنترل اجباری در متمم التزامی ، از نوع ضمیر ناملفوظ (pro) است و در فرضیه سوم علیرغم خودایستا بودن متمم التزامی، مقوله تهی همچنان ضمیر مستتر فرض می شود. در این مقاله با ارائه دلایلی مبنی بر خودایستا بودن متمم التزامی فرضیه اول رد می شود وسپس نشان داده می شود که برخلاف فرضیه دوم مقوله تهی در کنترل اجباری در زبان فارسی، رفتاری متفاوت با ضمیر ناملفوظ دارد. بنابراین از آنجا که مقوله تهی همانند ضمیر مستتر دارای کنترل کننده موضعی (local) و دارای خوانش باز (sloppy) و تعبیر به خود (De-se) است فرضیه سوم تأیید می شود.