فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۲۱ تا ۵٬۰۴۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
این بررسی به مطالعة معانی مختلف فعل «خوردن» در پیکره ای شامل 160 ترکیب می پردازد. این پیکره برگرفته از فرهنگ معین، سخن، لغت نامة دهخدا و نیز نتیجة جستجو در سایت ها و وبلاگ های فارسی می باشد. پس از تحلیل داده ها، مشخص شد که معنایی پایه در تمامی این ترکیبات دیده می شود و آنها را مرتبط می سازد. معنی پایة «پذیرا» را می توان در دو دستة درون سو و برون سو جای داد. دستة درون سو دربرگیرندة رابطة ویژه ای است که دوسویه نام گرفته است. دسته های درون سو و برون سو خود شامل زیرشاخه هایی نیز می باشند. هر یک از این شاخه ها به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته اند. در پایان نیز سه دلیل برای عدم وجود مجهول معنایی برای برخی از ترکیبات ذکر می شود؛ اولین دلیل اشاره به وجود سد هم معنایی دارد؛ دومین دلیل به امکان استفاده از فعل «گرفتن» در ساختار مجهول معنایی می پردازد و آخرین دلیل هم به وجود بالقوة این نوع مجهول برای برخی از ترکیبات اشاره خواهد کرد.
مقاله به زبان انگلیسی: مقایسه نشانگرهای درگیرکننده انگلیسی در مقالات رشته های علوم انسانی و علوم محض (English Engagement Markers: A Comparison of Humanities and Science Journal Articles)
حوزه های تخصصی:
نشانگرهای درگیر کننده از عناصر مهم زبان هستند که خواننده را درگیر تعامل با متن می کنند. علی رغم اهمیت آنها کار تخصصی زیادی جهت مقایسه آنها در متون علوم انسانی و علوم محض صورت نگرفته است. مطالعه حاضر تحلیلی کمی و کیفی از مقالات چهار رشته در علوم انسانی (روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد، و حقوق) و چهار رشته در علوم محض (ریاضیات، زمین شناسی، فیزیک، و زیست شناسی) از نشانگر های درگیر کننده در زبان انگلیسی ارایه می دهد. از هررشته 16 مقاله به طور تصادفی انتخاب شدند. درهمه ی قسمت های مقالات نشانگرهای درگیر کننده جستجو و مشخص شدند. سپس آماری از آنها تهیه شد و مقایسه گردید. نتایج نشان داد که میزان استفاده از نشانگرها در علوم انسانی بطور معنا داری از علوم محض بیشتر است. همچنین مشخص شد که از سال 1990 تا 2000 استفاده از این نشانگرها در مقالات هر دوعلم افزایش یافته است.
مقاربة لغویة لأفعال الکلام فی خطاب الجاحظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقولة أفعالالکلام واحدة من المقولات التی جاءت بها التداولیة اللسانیة، وتُقسَم هذه المقولة إلى فعل الکلام، ولازم فعل الکلام، والأثر الذی یحدثه فعل الکلام، فقد عالجت الکلام فی الخطاب على أنه یخرج عن کونه ملفوظاً إلى أنه فعل یتحقق، وهذا الفعل یعتمد فی تحقّقه على افتراض مسبق بین المتکلم والمتلقی یستحضر فیه کلٌ منهما مرجعیاته المسبقة لیأخذ بالکلام على أنه فعل یجب القیام به، ویقوم کل ما سبق على السیاق الذی یُعد من أهم عناصر التداولیة، وإذا کانت التداولیة منهجاً غربیاً جاء بمصطلح فعل الکلام ونظریته، فإن التراث لم یخلُ فی مدوناته من العمل وفق هذه الدراسة مراعیاً مقولة فعل الکلام، لکنه جاء بمصطلحات مختلفة تحت اسم أسلوب الخبر والإنشاء، فقد عمل المتکلم على الأخذ بهذا الأسلوب بهدف التأثیر فی المتلقی وکسب اهتمامه.
وقد حاولنا فی هذا البحث الاستعانة بهذه المقاربة اللسانیة بین النظریة الغربیة ونظیرتها العربیة فی دراسة واحد من أهم مصادر التراث لغویاً وفکریاً؛ لنزید مکتبتنا ثراء لغویاً، ونؤکد عمق ما دُوِّن فی التراث.
بررسی انواع استعاره در غزلیات حافظ شیرازی بر مبنای زبانشناسی شناختی
حوزه های تخصصی:
Investigating the Predominant Levels of Learning Objectives in General English Books (بررسی اهداف یادگیری در کتب زبان عمومی تالیف شده توسط نویسندگان انگلیسی زبان و فارسی زبان با کمک چارچوب اصلاح شده ی بلوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در نظر دارد مجموعه ا ی کتاب های زبان عمومی تالیف شده توسط نویسندگان انگلیسی زبان (4کتاب) و فارسی زبان (5 کتاب) را از حیث اهداف یادگیری در چارچوب اصلاح شده ی بلوم (2011) ارزیابی کند که دریابد کدام سطوح از چارچوب اصلاح شده ی بلوم در این کتابها بارزتر هستند . بدین منظور محتوای کتابها براساس طرح کدگذاری شده که توسط رزمجو و کاظم بور (2012) طراحی شده، کدگذاری شد. پایایی طرح کدگذاری شده نیز مورد آزمایش قرار گرفت. سپس اطلاعات موجود مورد ارزیابی قرار گرفت و فراوانی و درصد وقوع اهداف یادگیری متفاوت مورد محاسبه واقع شد. طبق یافته های این تحقیق, برجسته ترین سطوح یادگیری در کتابهای تالیف شده توسط نویسندگان انگلیسی زبان و فارسی زبان، سطوح پایینی مهارتهای اندیشیدن یا همان سه سطح پایینی در چارچوب اصلاح شده ی بلوم می باشند. با این وجود، سطوح بالایی مهارتهای اندیشیدن یا همان سه سطح بالایی در چارچوب اصلاح شده ی بلوم در کتاب های تالیف شده توسط نویسندگان انگلیسی زبان بیشتر دیده میشود . به طور کلی از تحقیق حاضر برمی آید که کتاب های تالیف شده توسط نویسندگان فارسی زبان نمی تواند زبان آموزان را به تفکر انتقادی وادارد. در پایان پیشنهاداتی چند به معلمان و همچنین طراحان کتاب ارایه شده است.
Developing an Analytic Scale for Scoring EFL Descriptive Writing (ایجاد مقیاس نمره دهی تحلیلی جهت ارزشیابی نگارش توصیفی زبان آموزان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدرسین زبان انگلیسی از گذشته تا کنون از مقیاس هایی جهت ارزشیابی زبان آموزان بهره گرفته اند که حاصل نظرات و تجربیات شخصی و شهودی متخصصین حوزه آموزش زبان بوده است. از آنجایی که این مقیاس ها از مبنای علمی و تجربی لازم برخوردار نیستند، نمرات و نیز تصمیماتی که در نتیجه استفاده از این مقیاس ها حاصل می شود پایایی و اعتبار لازم را ندارند. با توجه به اهمیت گونه نگارش توصیفی و نظر به این نکته که ادبیات تحقیقی موجود هیچ مقیاس نمره دهی تحلیلی مناسبی جهت ارزشیابی این نوع نگارش ارائه نکرده است، نویسندگان این مقاله از طریق انجام مطالعه ای تلفیقی شامل ۳ فاز اقدام به ایجاد مقیاسی تحلیلی جهت ارزشیابی نگارش توصیفی زبان آموزان کردند. این مطالعه در فاز اول (فاز کمی) اقدام به آنالیز فاکتورهای مربوط به تحلیل ۱۷۲ کارشناس آموزش زبان از گونه نگارش توصیفی و در فازهای دوم و سوم (فازهای کیفی) اقدام به تحلیل محتوای ۲۰ متن توصیفی نوشته شده توسط کارشناسان آموزش زبان و نیز تحلیل محتوای۳۰متن توصیفی نوشته شده توسط زبان آموزان کرد. در نتیجه دو استنباط کلی که در طی این مطالعه صورت گرفت، مقیاس نمره دهی تحلیلی برای ارزشیابی نگارش توصیفی زبان آموزان ایجاد شد. امید است بهره گیری از این مقیاس در آینده منجر به دستیابی به نمرات و همچنین اتخاذ تصمیماتی در مورد زبان آموزان گردد که از پایایی و اعتبار بیشتری نسبت به گذشته برخوردارند.
حرف اضافه نمایی افتراقی در وفسی در چهارچوب نظریة بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل پدیدة دستوری حرف اضافه نمایی افتراقی در وفسی در چهارچوب نظریة بهینگی و با استفاده از تعمیم مدل بهینگی مفعول نمایی افتراقی آیسن (2003) می باشد. با وجود بررسی های بوسونگ (1985) پیرامون مفعول نمایی افتراقی در بیش از سیصد زبان جهان، پدیدة حرف اضافه نمایی افتراقی تاکنون به صورت دقیق و رده شناختی مورد بررسی واقع نگردیده است. حرف اضافه نمایی افتراقی، به عنوان زیرمجموعه ای از حالت نمایی افتراقی، به بررسی تأثیر ویژگی های معنایی و یا کاربردی در نحوة ظهور حالت در مفعول حرف اضافه می پردازد. شواهد زبانی وفسی (Vide. Stilo, 2004)، نمایانگر آنند که ویژگی معنایی جانداری در مفعول حرف اضافه، بر نوع حالت نمایی در آن مؤثر می باشد؛ به طوری که مفعول های حرف اضافة جاندار و انسان در وفسی در حالت غیر مستقیم (حالتِ مفعولی حرف اضافه) تظاهر می یابند؛ در صورتی که تظاهر مفعول حرف اضافة غیر جاندار، در حالت مستقیم (فاعلی) می باشد. مدل بهینگی حرف اضافه نمایی افتراقی در پژوهش حاضر با بهره گیری از پرینس و اسمولنسکی (1993)، اسمولنسکی (1995) و با تعمیم مدل بهینگی آیسن (2003) در مفعول نمایی افتراقی حاصل شده است و سلسله مراتب محدودیتی گویشی مورد کاربرد، با به کارگیری ابزارهای صوری انطباق هماهنگ و ربط موضعی استخراج گردیده اند.
بررسی افعال وجهی در هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی نظام وجهیّت در هورامی و افعال وجهی به کار رفته در این زبان می پردازد. پس از آشنایی مختصر با ویژگی های مقولة دستوری- معنایی «وجهیّت» و طبقه بندی نظام های وجهی بر مبنای آرای پالمر (1999 & 2001)، ویژ گی های هر یک از افعال وجهی «باید/mašjo »، «شدن/ bijej» و فعل «tāwāj» مورد بررسی قرار می گیرد. از میان افعال وجهی موجود، تنها فعل «بایستن/ mašjo » می تواند برای نشان دادن مرتبة الزام از وجهیّت معرفتی (وجهیّت استقرایی) و وجهیّت تکلیفی مورد استفاده قرار گیرد و در مقابل افعال «bijej» و فعل «tāwāj» تنها بیانگر مرتبة امکان از وجهیّت های معرفتی (وجهیّت حدسی) و تکلیفی هستند. فعل «bijej» می تواند در برخی موارد برای بیان مرتبة الزام از وجهیّت تکلیفی نیز به کار رود با این توضیح که به نسبت فعل «بایستن/ mašjo» اجبار کم تری را متوجه کنش گر می کند. فعل «tāwāj» می تواند برای نشان دادن وجهیّت پویا نیز به کار رود. فعل «mašjā » تنها فعلی است که برای ارادة معنای وجهیّت تکلیفی در گذشته مورد استفاده قرار می گیرد. هیچ یک از افعال وجهی مورد بحث در هورامی توانایی نشان دادن وجهیّت گواه نمایی را ندارند.
بررسی نشانه ای- فرهنگی و تغییر ایدئولوژی در ترجمه (بر اساس تحلیل گفتمان انتقادی) مطالعة موردی: پیرمرد و دریا، اثر ارنست همینگوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به اهمیت تحلیل گفتمان انتقادی در ترجمه پرداخته شده است تا مشخص شود که این تحلیل چگونه می تواند انتقال ایدئولوژیک را در فرایند ترجمه منعکس کند. با تکیه بر دلایل احتمالی که در حین انتقال زبان منجر به تحریف در ترجمه می گردد، این مقاله بر آن است تا رابطة ساختارهای گفتمان مدار و کارکردهای اجتماعی را نشان دهد. در این باب، پس از تعریف مفاهیم کلیدی، برخی مزایای تحلیل گفتمان انتقادی نسبت به رویکردهای دیگر بر شمرده می شوند. از آنجایی که روابط قدرت و ایدئولوژی را می توان به عنوان مفاهیم مشترک در ترجمه و گفتمان انتقادی در نظر گرفت، به اجمال به توضیح آنها پرداخته خواهد شد. پس از معرفی برخی تحلیلگران انتقادی، جهت نشان دادن انتقال ایدئولوژیکی و فرهنگی در فرایند ترجمة ادبی «پیرمرد و دریا»، از نظریة فان دیک و هاکین کمک گرفته می شود. در نهایت، بر اساس چارچوب یادشده، مشخص می شود که به دلیل اشتراک مفاهیم یادشده در گفتمان انتقادی و ترجمه، تحلیل انتقادی گفتمان به تحلیلگر و مترجم در درک مشکلات فرهنگی و اجتماعی کمک می کند و برای تفسیر، توصیف و بررسی تغییرات فرهنگی و اجتماعی صورت گرفته در متن ضروری می باشد. این تحلیل در فرایند ترجمة نام برده، نگارندگان را به این نتیجه می رساند که مترجم با اقتباس شیوة بومی سازی، طبیعی سازی ایدئولوژیک، و ترجمة اصطلاحی، سعی بر انتقال ایدئولوژی و گفتمان غالب داشته است.
بررسی چندمعنایی فعل «خوردن»؛ نمونه ای از عدم کارایی رده شناسی واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چندمعنایی پدیده ای زبانی است که نه تنها در سنت مطالعة معنی همواره مطرح بوده بلکه در پژوهش های رده شناختی واژگانی نیز مورد توجه قرار گرفته است. بررسی چندمعنایی فعل «خوردن» در رده شناسی واژگانی، که زیرشاخة رده شناسی معنایی به حساب می آید، در زبان های متعددی صورت گرفته است. در نوشتة حاضر، ضمن معرفی پژوهش های انجام شده در برخی از زبان های آسیایی، به بررسی این پدیده در مورد فعل «خوردن» در زبان فارسی می پردازیم. مقایسة داده های این زبان ها با نمونه های متعدد از زبان فارسی نشان می دهد که «خوردن» در زبان فارسی از چندمعنایی قابل ملاحظه ای نسبت به سایر زبان ها برخوردار است و یکی از پرکاربردترین افعال چندمعنی در زبان فارسی به حساب می آید. پژوهش حاضر نشان می دهد که در چارچوب رویکرد رده شناسی واژگانی نمی توان تبیین مطلوبی از چندمعنایی فعل «خوردن» در زبان فارسی به دست داد، آن هم به این دلیل که تبیین دقیق معنی دار بودن واژه ها هیچ گاه در قالب واژه های منفرد و بیرون از بافت امکان پذیر نیست. با توجه به این که تمام واژه ها از چندمعنایی نامتناهی برخوردارند و این بافت وقوع واژه است که در یک زبان و از زبانی به زبان دیگر تفاوت دارد و سبب بروز چندمعنایی می شود، رده شناسی واژگانی در تبیین چندمعنایی ناکارامد می نماید.
بررسی فضاهای واکه ای در لهجه کرمانی و لهجه فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه فضاهای واکه ای در دو لهجه کرمانی و معیار است. به این منظور از ده گویشور کرمانی و ده گویشور لهجه معیار خواسته شد تا شش واکه زبان فارسی را سه مرتبه تکرارکنند. صدای گویشوران توسط میکروفون Shure ضبط شده و پس از آن توسط نرم افزارPRAAT مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. سپس با ایجاد یک شبکه متنی، مقادیر بسامد سازه های اوّل و دوم آن اندازه گیری شد و با بررسی آمار توصیفی و تحلیلی به دست آمده، به مقایسه فضاهای واکه ای این دو لهجه پرداخته شد. نتایج به دست آمده از این قرار است: با توجه به اینکه مقادیر بسامد سازه های اوّل و دوم واکه های [ɑ] و [u] در لهجه کرمانی بیشتر از مقادیر آن ها در فارسی معیار است می توان چنین نتیجه گیری کرد که در لهجه کرمانی این واکه ها افتاده تر از فارسی معیار هستند و در جایگاهی پیشین تر تولید می شوند. همچنین در لهجه کرمانی واکه های [i,e,o,æ]، نسبت به لهجه فارسی معیار، دارای بسامد سازه اوّل بالاتر و بسامد سازه دوم کمتری می باشند. این مسئله موجب می شود که واکه های مذکور در لهجه کرمانی افتاده تر باشند و در جایگاه پسین تری نسبت به واکه های معیار تولید شوند.
تحلیل گفتمان انتقادی نامه امام علی(ع) به معاویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نامه های رهبران، زمینه مناسبی برای تحلیل گفتمان انتقادی است. از جمله این مکاتبات ارزشمند، نامه شماره 28 نهج البلاغه به معاویه است که در میان نامه های علی(ع) جایگاه ویژه ای دارد. این نامه در اصل گفتمان مشروعیت حضرت است. حال پرسش اصلی این مقاله این است که رابطه لایه های مختلف زبانی با این گفتمان چگونه است؟ و چگونه گفتمان مشروعیت حضرت از طریق گزینش های زبانی شکل می گیرد و چگونه با گفتمان مخالف(معاویه) به مقابله می پردازد؟ فرض ما این است که حضرت در این نامه برای تداوم و ترویج مشروعیتش و مقابله با گفتمان مخالف گزینش های ویژه ای از امکانات زبانی انجام می دهد و می کوشد مخاطبان را با سیاست هایش همراه سازد. برای کشف این، این نوشتار با به کارگیری گرامر هالیدی، نامه امام را از نظر سه فرانقش اندیشگانی، میان فردی و متنی، بررسی می کند و بر روی نتایج حاصل از گرامر هالیدی، تحلیل انتقادی انجام می دهد. بررسی ها نشان داد که گفتمان مشروعیت امام، برای تثبیت و ترویج و تقویت در برابر گفتمان مخالف(معاویه)، ایده «ما و آنها» را در نامه گسترانده است و از امکانات زبانی گزینش های متناسب و باریکی را در این راستا انجام داده است. به ویژه در کاربست فرایندهای ارتباطی و مادی، این مهم معنی دار است. همچنین وجهیّت نیز از این ایده پشتیبانی می کند و فرانقش متنی آنها را در قالب یک گفتمان منسجم مشروعیت، ساخت بندی می کند.
تأثیر دوزبانگی بر یادگیری زبان سوم؛ مطالعه میدانی بر روی فارسی آموزان چینی تک زبانه و دوزبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، مطالعات گسترده ای در خصوص تأثیر دوزبانگی، در معانی متفاوت آن، بر یادگیری زبان سوم صورت پذیرفته که نتایج متفاوتی از آنها حاصل شده است. پاره ای از این پژوهش ها به تأثیر مثبت دوزبانگی بر یادگیری زبان سوم اذعان داشته اند و تعدادی دیگر، این تأثیر را منفی قلمداد نموده اند. در همین راستا، در پژوهش حاضر نیز به بررسی تأثیر دوزبانگی مصنوعی (یادگیری زبان خارجی و از طریق آموزش) بر یادگیری زبان سوم پرداخته شده است. آزمودنی های پژوهش را تعداد 24 تن از فارسی آموزان چینی تشکیل می دادند که در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) به یادگیری زبان فارسی در دوره عمومی اشتغال داشتند و در قالب دو گروه دسته بندی شدند. گروه اول شامل 12 نفر از زبان آموزانی بود که علاوه بر زبان مادری خود، در سطوح مختلف با زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی آشنایی داشتند، و گروه دوم شامل 12 نفر از زبان آموزانی می شد که تنها، زبان مادری خود را می دانستند، و معیار پیشرفت تحصیلی این فارسی آموزان، نمرات پایانی آنان در هر چهار مهارت بود. نتایجی که از این پژوهش حاصل گردید، گویای این نکته بود که دوزبانگی آزمودنی ها (آشنایی آنان با زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی) بر سطح پیشرفت تحصیلی آنان در زبان سوم (فارسی) تأثیر مثبتی داشته است. همچنین، هر اندازه سطح زبانی زبان خارجی آزمودنی ها (انگلیسی) بالاتر باشد، میزان یادگیری زبان سوم آنان افزایش پیدا می کند. بنابراین، می توان اظهار نمود که میزان آشنایی آنان با زبان دوم نیز، بر میزان یادگیری زبان سوم آنان تأثیر گذار است.
The Effect of Output-based Task Repetition on EFL Learners’ Speech Act Production(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study investigated the effects of different output-based task repetition conditions on EFL learners’ speech act production. Three intact classes of English-major students constituted three instructional groups: (1) the explicit task-repetition (ETR) group, (2) the implicit task-repetition (ITR) group, and (3) the no-input task repetition (NTR) group. All the three groups engaged in the repetition of output-generation tasks. However, before the second performance of the task, the ETR group received input coupled with metapragmatic information, the ITR group received visually enhanced input coupled with a consciousness raising task, and the NTR group received no input. The results of a written discourse completion test (WDCT) revealed statistically significant gains in the learners’ performance from the pretest to the posttest in the ETR and ITR groups, but not in the NTR group. Moreover, the analysis of differences across the groups in the posttest revealed the superiority of the ETR over the ITR and NTR groups. The results suggest that output-based task repetition cannot enhance EFL learners’ speech act production ability unless learners are provided with input before the second performance of the task. Also when explicit and implicit instructional methods are integrated with output-based task repetition, the explicit approach is more effective than its implicit counterpart.
بررسی دیدگاه مدرسان زبان انگلیسی و زبان آموزان در مورد نقش زمان در آموزش و فرهنگ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان مفهومی پیچیده است که در هر فرهنگ و جامعه ای معنای خاصی به خود گرفته است. نگاه افراد جامعه نسبت به زمان آن قدر اهمیت دارد که برخی دیدگاه مردم جامعه نسبت به زمان را معرف نوع فرهنگ آن جامعه تلقی می کنند.در این مقاله برآنیم تا با استفاده از روش کیفی دیدگاه مدرسان و فراگیران زبان انگلیسی در مورد نقش زمان در نظام آموزشی ایران و همچنین در فرهنگ روزمره ایرانی را بسنجیم. بدین منظور با ۸ مدرس زبان انگلیسی و ۱۰ زبان آموز مصاحبه صورت گرفت. از تحلیل مصاحبه ها چند موضوع استخراج شد که عبارتند از: رویکرد منفعلانه نسبت به زمان در فرهنگ روزمره، عدم توجه کافی به زمان در نظام آموزشی ایران، درصد بالای هدر رفتن زمان در کلاس های زبان، حق تأخیر بر اساس نوع رابطه اجتماعی، زندگی در زمان آینده و عدم تأثیرپذیری از فرهنگ انگلیسی در وقت شناسی. در پایان، راهکارهایی برای توجه بیشتر به نقش زمان در سطح آموزشی و فرهنگی ارائه شد.
بررسی فرآیندهای شناختی زیربنایی در درک مهارت گوش دادن آزمون آیلتس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی فرآیندهای شناختی زیربنایی در درک مهارت گوش دادن آزمون آیلتس (سیستم زبان انگلیسی آزمون بین المللی) است. همچنین این پژوهش با این مسئله می پردازد که آیا این فرآیندها از نظر دشواری با هم متفاوت هستند یا خیر. برای این منظور، فهرستی از فرآیندهای شناختی ممکن بر اساس ادبیات تحقیق و همچنین بازخورد و پیشنهادهای آزمون دهندگان آماده شد. این چک لیست شامل شش فرآیند شناختی بود. تعداد ۳۱۰ دانش آموز متوسط روبه بالا و پیشرفته انگلیسی با نسخه ای از مهارت گوش دادن آزمون آیلتس مورد آزمون قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل آزمون لجستیکی خطی استفاده شد. یافته ها نشان داد که ردیابی و دنبال نمودن سرعت گوینده و درک فرم های مخفف و خلاصه شده، سخت ترین موارد برای شنوندگان بود. در مجموع، شش فرآیند شناختی مورد مطالعه ۷۲٪ از واریانس دشواری پرسش ها را توجیه کرد. پیامدهای این مطالعه برای آزمون سازی و آموزش درک گوش دادن بحث خواهند شد.
کتیبه های پهلوی ساسانی در غار کانهری در هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درباره کتیبه های خصوصی و یادبودی به خط و زبان پهلویِ ساسانی در هند است. در غارهای بوداییِ کانهری در سالسِت نزدیکِ بمبئی( مومبای)، 6 کتیبه به خط متصل پهلوی وجود دارد که مربوط به قرن 11 میلادی( 1009 تا 1021) است. این کتیبه ها را چند گروه از تاجران زردشتی در سفر به هند نوشته اند که از این غارها دیدن کرده اند و گواه قدیمی ترین حضور زردشتیان تاجر در هند است. کتیبه نخست تاریخِ سال 378 یزدگردی (1009م.) و کتیبه دوم تاریخ 378 یزدگردی، 45 روز پس از کتیبه نخست، دارد و نام های آمده در هر دو کتیبه مشابه هستند. کتیبه سوم با نام های متفاوت و به تاریخِ 390 یزدگردی (1021م.) و کتیبه چهارم به سال 390 یزدگردی و نام یک بازدیدکننده از غار است. کتیبه پنجم ناخواناست و کتیبه ششم نام خاص آبان گشنسب پسر فرخ را دارد. در کتیبه سوم آمده است که بهدینان از ایران آمده اند. بهترین پژوهش بر این کتیبه ها را وست (1888) انجام داده است. برخی محققان همچون چرتی و دیگران (2002)؛ چرتی (2007)، ژینیو (1995 برای کتیبه ششم) و از محققان ایرانی مرحوم پورداوود (بر اساس ترجمه وست 1394) به این کتیبه ها پرداخته است.
حرف اضافه/ǰɑ/ در گونة بابلیِ زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گونة بابلیِ زبان مازندرانی، حرف اضافة /ǰɑ/ پسایند است و بر نقش های معناییِ خاستگاه، همراهی، ابزار و روش دلالت می کند و کارکرد معناییِ آن همانند «از» و «با» در زبان فارسی است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که با توجه به تحولات تاریخی زبان های ایرانی، کدام نقش معنایی این حرف اضافه اصلی است و کدام حاصل تغییر معنایی. در این مقاله، صورتِ کهنِ /ǰɑ/ و کارکردهای معنایی آن در دوره های باستان و میانة زبان های ایرانی بررسی و مشخص شده است که /ǰɑ/ بازماندة hačaیا hačāدر زبان های اوستایی و فارسی باستان، و sacāدر زبان سنسکریت است. کارکرد اصلی این حرف اضافه دلالت بر نقش معنایی همراهی بوده است. در تحولات تاریخی زبان، این حرف اضافه با گسترش معنایی بر نقش های معنایی ابزار، سبب و روش دلالت کرده است. بازمانده های این حرف اضافه در دوره هایِ میانه برای دلالت بر نقش های معناییِ همراهی، ابزار، روش و سبب به کار رفته اند. /ǰɑ/ در گونة بابلی زبان مازندرانی کارکرد اصلی این حرف اضافه را حفظ کرده است. داده های این پژوهش به روش کتابخانه ای و استفاده از شم زبانی گویشوران گردآوری شده و شیوة بررسی آنها توصیفی - تحلیلی است.
Iranian Students’ Attitudes towards Utilizing Smart Boards in EFL Classrooms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study aimed at gaining insights into students’ attitudes in the learning English using the Smart Board or Interactive White Board (IWB) technology in EFL classrooms. The main goal of this paper is to evaluate students’ attitudes towards the use of Smart Board as an instructional tool on student motivation, participation, interaction and retention for learning English in Iranian schools. To achieve this aim, an observation was carried out during lessons in the classroom by the researcher. A questionnaire consisting of 20 questions was also developed by the researcher based on an extensive literature review as well as related instructional theories. The researcher also conducted an interview to find the effect of Smart Boards on student motivation, participation, interaction and retention of information in English classrooms. Analysis of these three instruments yielded patterns of responses concerning how Smart Board or IWB technology can motivate the students and increase their participation in classroom. The results of this study also indicate that students interact more in classrooms where technology is used effectively. Finally, it was found that Smart Boards enhance students' retention of information and learning process in EFL classrooms. The findings of the study will carry important implications for students, language instructors, and administrators as well.