فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
293-312
حوزههای تخصصی:
نوشتن به عنوان مهارتی مهم در زبان آموزی همواره مورد توجه مؤلفان و مدرسان کتابهای آموزش زبان فارسی بوده است؛ ازاین رو بخشی از کتاب های پارسا به این مهارت اختصاص یافته است. در این پژوهش نگارندگان برآنند تا با استفاده از 9 شاخص ارزیابی کانینگزورث (1995) در «مهارت نوشتن» کتاب «نوشتن پارسا» را بررسی کنند. شیوه تحلیل در این پژوهش توصیفی بوده و تلاش می کند تا با سؤالات توصیفی از 30 مدرسِ زبان فارسی که کتاب نوشتن را تدریس می کنند، جایگاه این مهارت را در این منبع آموزشی به لحاظ استانداردهای تهیه و تدوین مشخص نماید. بدین منظور پرسش نامه ای 9 سؤالی بر اساس 9 شاخص کانینگزورث و با استفاده از طیف لیکرت ۵تایی طراحی و در اختیار مدرسان قرار گرفت. تحلیل داده های به دست آمده نشان داد که نتایج آزمون تی تک نمونه ای در 7 شاخص از 9 شاخص ارزیابی کانینگزورث در محتوای نوشتاری «پارسا» معنی دار است. اما در 2 شاخصِ دیگر معنی دار نیست.
The Embodiment of Environmental Discourse in Language Learning: A Critical Ecolinguistic Study of EFL Textbooks in Indonesia(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
As environmental issues become more prevalent, it is vital to incorporate ecological components into the curriculum to equip future generations with the necessary foundations to preserve and improve ecology. In light of this circumstance, many countries are compelled to include instructional approaches representing environmentally-based topics in textbooks. Nevertheless, whether the textbooks facilitate environmental education (EE) to promote ecological principles or foster students' competence in recurrent environmental concerns is ambivalent, particularly in the Indonesian context. The current study attempts to analyze the ecological verbal and visual contents engaged in Indonesian EFL textbooks. This study also unpacks the extent to which EFL textbooks in Indonesia accurately reflected the ecolinguistics perspective. Content analysis was employed in this study, adapting Stibbe’s (2015) ecolinguistics framework and Kress and van Leeuwen’s (2016) visual grammar theory. The findings revealed that EE in Indonesian EFL textbooks highlights the natural beauty and ecotourism locations while mainly disregarding ecological degradation. In contrast, EFL textbooks must emphasize contemporary world issues to cultivate positive attitudes and ecological consciousness among learners. Subsequently, these findings have significant consequences for the development of environment modules in Indonesian EFL textbooks.
بررسی مبتداسازی در جمله های مرکب زبان فارسی بر مبنای رویکرد دستور واژی- نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دستور واژی نقشی بر مبنای رویکرد برزنن و همکاران (2016) به کارگرفتن ابزار صرفی و یا ساختی برای نشان دادن نقش موضوع ها، سبب بازنمایی متفاوت نقش های گفتمانی دستوری شده در زبان ها می شود. علاوه برآن، در این نظریه نقش های موضوعی به صورت موضعی در یک بند تعیین می شوند که این امر نیز سبب بازنمایی متفاوت عناصر گفتمانی دستوری شده در جملات مرکب طی فرایند مبتداسازی ضمیر گذار و ناگذار می شود. ازاین رو، هدف از این پژوهش ضمن بررسی چگونگی تعیین نقش های فاعل و مفعول در زبان فارسی، بررسی مبتداسازی ضمیر گذار و ناگذار در جملات مرکب زبان فارسی در چارچوب مذکور با اتخاذ روشی توصیفی تحلیلی است. یافته ها نشان می دهند در ساخت نقشی گروه اسمی مفعولی مبتدای ضمیر گذار و گروه اسمی فاعلی مبتداسازی شده در بند بالاتر دارای نقش گفتمانی اند. در بند پایین تر ضمیر واژه بستی و وند تصریفی فعل (شناسه) نقش موضوعی را ایفا کرده و با نقش گفتمانی به صورت ارجاعی بر طبق شروط خوش ساختی مطابقه پیدا کرده اند. در ساخت سازه ای، شناسه به عنوان جزء صرفی بر خلاف ضمیر واژه بستی فعل فاقد گره ای مستقل است. در ساخت نقشی، مشخصه معنایی نقش مفعول «رایی» در ارزش نقش مبتدا در بند بالاتر قرار می گیرد و مبتدا توسط پس اضافه «را» دارای حالت مفعولی است. اما به دلیل آنکه نقش های موضوعی به صورت موضعی در یک بند تعیین می شوند، در ساخت سازه ای برای رعایت شروط خوش ساختی بر مبنای اصل اقتصاد، در جایگاه متعارف گروه اسمی بند پایین تر مقوله تهی به صورت برون مرکز ملزم شده است. مفعول بدون پس اضافه «را» نیز رفتاری مشابه دارد، با این تفاوت که فاقد ابزار صرفی برای تعیین نقش مفعول است. ازاین سو، در ساخت سازه ای به صورت درون مرکز مقوله تهی در گروه فعلی بند پایین تر درنظر گرفته شده است.
Work Engagement in Online Instructional Settings: Unveiling Iranian EFL Teachers’ Perspectives and Experiences(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۸۳)
121 - 144
حوزههای تخصصی:
Since teachers’ perceptions of work engagement can strongly shape their engagement level, it is imperative to explore how teachers perceive this construct and its associated dimensions. With this in mind, some researchers have evaluated teachers’ beliefs and attitudes towards this notion. Notwithstanding this, to the authors’ knowledge, no study has examined language teachers’ viewpoints on this variable and its significance in online EFL classes. To bridge these gaps, this phenomenological study explored Iranian EFL teachers’ perceptions and experiences of work engagement and its value in online English courses. To this aim, using the purposive sampling strategy, a total of 21 EFL teachers were chosen from different state, private, and non-profit universities in Iran. To obtain the required data, all participants were invited to complete an open-ended questionnaire. To reach more comprehensive data, from among the 21 participants, nine willingly took part in a 20-minute interview session. Results obtained from content analysis revealed that Iranian EFL teachers considered work engagement as a complex variable with four related dimensions of emotional, cognitive, behavioral, and social engagement. The results also indicated that Iranian teachers perceived work engagement as an important professional behavior that results in increased academic achievements, professional advancement, improved teaching quality, and strong teacher-student rapport. Hence, education leaders and teacher educators should support Iranian EFL teachers in enhancing work engagement dimensions to improve professional growth and teaching quality.
بررسی درستی استناد مناجات خمس عشر به امام سجاد (ع) براساس تکنیک های سبک سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۸۴)
137 - 171
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت علم و تکنولوژی، دیگر وجود آثار با نویسنده مشکوک، پذیرفتنی نیست. سبک سنجی روشی است که با استفاده از تجزیه و تحلیل آماری، نویسنده آثار ادبی را تعیین می کند. روش های انتساب نویسنده، عمدتاً متکی بر شناسایی نویسنده براساس سبک نوشتاری هستند؛ با این پیش فرض که سبک نوشتاری هر شخص، دارای ویژگی های منحصربه فردی است. تشخیص هوشمند نویسنده در زمینه هایی مانند: سرقت ادبی، جرم شناسی و تعیین نویسنده نامشخص، کاربرد دارد. به دلیل آنکه عوامل بسیاری در تشخیص نویسنده متون، دخیل هستند، تاکنون روشی با دقت 100 درصد ارائه نشده است و پژوهشگران همچنان در تلاش هستند روشی را ارائه کنند که خطای محاسباتی را به حداقل ممکن برسانند. یکی از روش هایی که ادعاشده از دقت خوبی برخودار است نظریه یول است. در جستار حاضر، نظریه یول و چهار نظریه دیگر در زمینه غنای واژگانی، ترکیب شده اند و با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و تبیین داده های آماری، مقایسه ای میان غنای واژگانی مناجات خمس عشر و دعاهای صحیفه سجادیه انجام شده تا درستی انتساب این مناجات به امام سجاد (ع) مورد بررسی قرار گیرد. نتایج تحقیق، بیانگر دقت بالای محاسبات انجام شده و نیز عدم وابستگی خروجی نظریه ها به طول متن است. همچنین به دلیل عدم وجود اختلاف قابل ملاحظه، میان غنای واژگانی مناجات خمس عشر و دعاهای صحیفه سجادیه، انتساب این مناجات به امام سجاد (ع) تأیید می شود.
ابعاد معنایی و نحوی زمان، نمود و وجهیت در صیغگان امری: مطالعه موردی کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۸۴)
197 - 239
حوزههای تخصصی:
هدف جستار حاضر بررسی رابطه بین ساخت های امری و نظام زمان، نمود و وجه در کردی است. روش تحقیق حاضر مبتنی بر رویکرد آیخنوالد و دیکسون (2017) و الگوی رده شناختی وندرآئورا و همکاران (2005) است. داده های تحقیق نیز عمدتاً از طریق مصاحبه با گویشوران جمع آوری شده است. نتایج تحقیق نشان داد که صیغگان امری در کردی مبتنی بر سه ساخت امری بوده، و چهار راهبرد امری نیز در کنار این ساخت ها برای بیان معانی امری بکار می روند. همچنین نتایج نشان داد که ساخت های امری روی محور زمان دارای نوعی توزیع نامتقارن بوده، و همچنین رفتارهای متفاوتی در رابطه با پدیدار زمان دستوری دارند. همچنین روشن شد که ساخت امری عمدتاً میل به ترکیب با افعالی دارد که خصلت پویایی (نمود) آن ها مثبت است. اما ساخت امری در فرایند تحمیل خصیصه پویایی افعال را خنثی ساخته و ساخت نهایی تنها مراحل مقدماتی رخداد را بازنمایی می کند. به همین دلیل ساخت امری با عملگرهای ناقص آغازی به راحتی ترکیب می شود چراکه این عملگرها تنها مراحل آغازی رخداد را بازنمایی می کنند، و همچنین تمایلی به ترکیب با عملگر استمراری ناقص ندارد، چراکه این عملگر عمدتاً مراحل میانی و پویای رخداد را بازنمایی می کند. از سوی دیگر ساخت امری به دلیل ویژگی های نمودی و زمانی هرگز نمود کامل را به خود نمی پذیرد، چراکه این نمود تجانس معنایی با ساخت امری ندارد. درنهایت نتایج نشان داد که در صورت هر گونه جایگشت ساخت امری در محور نامتقارن زمان، عملگرهای وجهی به عنوان اولین جایگزین برای آن ها ظاهر می شوند. نتایج بیانگر این است که عبارات امری و رهنمودی عمدتاً دچار فقر معنایی در لایه های رخدادی بوده، و صرفاً چون یک کنش گفتار بیانی عمل می کنند.
چشم انداز زبانی زبان کردی در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
103 - 117
حوزههای تخصصی:
چشم انداز زبانی، حوزه پژوهشی نسبتاً جدیدی است که در سال های اخیر نظر پژوهشگران بسیاری را به خود جلب کرده است. در پژوهش حاضر تلاش شده است چشم انداز زبانی غرب ایران با نگاهی دقیق بررسی شود. به این منظور، مجموع 772 تابلو و علائم زبانی در شهرهای کرمانشاه، سنندج و ایلام عکس برداری شدند؛ سپس براساس تمایز از بالابه پایین (دولتی) درمقابلِ تمایز از پایین به بالا (بخش شخصی و خصوصی) طبقه بندی شدند. از مجموع 772 عکس، 578 عکس مربوط به تابلوها و علائم پایین به بالا و 194 عکس مربوط به تابلوهای بالابه پایین بوده است. نتایج چشم انداز زبانی نشان داد که درمیانِ نشانه های دوزبانه، فارسی-کردی بیشترین فراوانی را در سنندج دارد؛ درحالی که نشانه های فارسی-انگلیسی در کرمانشاه و ایلام بیشتر است. در همه شهرها، تابلوهای فارسی-عربی کمترین فراوانی را درمیانِ تابلوهای دوزبانه داشتند. سنندج تنها شهری بود که در آن زبان کردی بر علائم فارسی-کردی غالب بود.
Teacher Corrective Feedback on Learners’ Pragmatic Failure: Types of Feedback in Online Pragmatics Instruction(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Research on corrective feedback (CF) in L2 pragmatics instruction, especially in online teaching, is still in its infancy. To address this gap, this study sought to examine the types of CF provided by EFL teachers in online classes in response to the learners’ pragmalinguistically and sociopragmatically inappropriate production of the binary speech acts of request and refusal.Methods: Eighteen hours of online classroom interaction data were analyzed using conversation analysis and a taxonomy that classifies feedback into implicit and explicit input-providing and output-prompting CF.Results: The findings of the study showed that explicit output prompts were largely applied by teachers as the most frequent type of CF. The teachers tended to use prompting questions and metapragmatic clues to help learners better understand request and refusal speech acts, rather than directly offering input or reformulation. In addition, because of the face-threatening nature of speech acts of refusal and request, the teachers applied explicit output prompts as corrective feedback to reinforce the accuracy of learners’ production.Conclusions: It can be concluded that the online mode of instruction can impact the explicitness of pragmatic CF. This research is of great value for teachers to employ both implicit and explicit types of CF to develop learners’ competency in pragmatics in online instruction.
The Comparative Impacts of Modified Visual and Oral Input on the Vocabulary Retention of Iranian EFL Undergraduate Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Poor vocabulary retention is one of the major difficulties experienced by English as a foreign (second) language (EFL/ESL) students. To tackle this problem, the current study explored the impacts of the modified visual input and the modified oral input on the short-term and long-term vocabulary retention of Iranian EFL students and their perceptions regarding implementing these two types of input in their classes. The initial population consisted of 90 male and female students from Islamic Azad University, Science and Research Branch in Tehran, Iran. The convenience sampling method was implemented to select the participants. After administering the Oxford Placement Test (OPT), 60 students were chosen to serve as the participants, and they were randomly divided into two groups of 30 learners, namely the experimental groups A and B, which received instructions based on the modified visual input and the modified oral input, respectively. Later, the participants received ten 60-minute treatment sessions. Next, the learners' short-term vocabulary retention was assessed using the same vocabulary test as the posttest. One month later, the same test was given to students to check their long-term vocabulary retention as the delayed posttest. The results showed that the two types of input had significant impacts on the vocabulary short-term and long-term retention of the Iranian EFL students to varying degrees. Moreover, the qualitative findings indicated that the learners adopted a significantly positive view toward implementing oral and visual input modifications in their classes. In the end, the implications of the study are provided.
پایش راهبردهای زبانی ایران هراسی در خبرگزاری العربیّه با تکیه بر نظریه چارچوب سازی انتمن و مربع ایدئولوژیک ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
65 - 95
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی راهبردهای زبانیِ منجر به پدیده ایران هراسی در شبکه العربیه، انجام گرفته است. به این منظور، دو نظریه چارچوب سازی انتمن (Entman, 2014) (بازنمایی اهداف مؤلف از متن با استفاده از روش های تفسیری و بازنمود محتوای پنهان با دلالت های ضمنی متن و تفسیر آن) و مربع ایدئولوژیک ون دایک (Van Dijk, 2005) (تقویت نکته های مثبت و نادیده انگاری نکته های منفی گروه خودی و تقویت نکته های منفی و نادیده انگاری نکته های مثبت گروه غیر خودی) انتخاب شد. سپس، 20 متن در بازه جولای تا دسامبر 2021 در خبرگزاری العربیّه از ژانر تحلیل سیاسی با موضوع های مسائل ایران و با هدف تبیین راهبرد های زبانی این خبرگزاری در فرآیند چارچوب سازی رسانه ای بررسی شده است. در اجرای نظریه ها، توجه اصلی بر تحلیل راهبردها و تکنیک های زبانی بوده و کوشش شد تا اندازه ممکن از نقد سیاسی پرهیز شود تا یافته های پژوهش مبتنی بر مبانی علمی باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد معرفی ایران به عنوان تهدیدی برای امنیت منطقه، مداخله گری در امور داخلی کشورها، ایستادگی در برابر خواست ملت ها، روحیه استعمارگری و تأکید بر همسوسازی کشورهای اسلامی علیه ایران مهمترین چارچوب های العربیّه بوده است. العربیّه همچنین برای جبران کمبود ادلّه و اسناد قطعی و غیر قابل مناقشه برای گزاره های خبری و تحلیلی خود به استفاده از تکنیک ها و روش های اقناع رسانه ای و بهره گیری از ظرفیت ادبی زبان عربی برای سودهی به مخاطب عرب در راستای اهداف و سیاست های رسانه ای خود پرداخته است. در کاربست راهبردهای زبانی، بیشترین سهم به قطبی سازی، فاصله گذاری، هم معنایی، پیش انگاشت، هم دلی و اغراق تعلق دارد که چگونگی برگزیدن آن ها برای چارچوب های مختلف هوشمندانه بوده و با هدف های العربیّه هماهنگی دارد. در مقابل، هرگونه کنش گری منفی از سوی عربستان با سانسور روبه رو شده و گفتمان سکوت درباره نقاط منفی گروه خودی بر این رسانه حاکم است.
گویش سنجی گونه های زبانی رایج در حدّ ِفاصل جنوب استان همدان تا شمال استان خوزستان: با استفاده از رویکرد فاصلۀ لونشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش سنجی، رویکردی رایانشی، کمّی و آماری است که در آن تفاوت های زبانی در گستره جغرافیایی معیّن، با استفاده از روش های مشخص بررسی می شود. در پژوهش پیشِ رو، فاصله زبانی گونه های رایج در حدِّفاصل جنوب استان همدان تا شمال استان خوزستان و نحوه توزیع منطقه ای آن ها با استفاده از رویکردی نوین در گویش سنجی بررسی شده است. این گونه های زبانی عمدتاً لکی و لری هستند. این پژوهش به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. بنابراین، برای انجام آن، فاصله زبانی معادل 100 واژه در 80 جایگاه با استفاده از فاصله لونشتاین در بسته نرم افزاری Rug/L04 سنجش و اندازه گیری شده است. بروندادهای حاصل از تحلیل فاصله های زبانی به صورت نقشه ها و نمودارهای قابلِ تفسیر و تحلیل های آماری ارائه می گردد. عمده ترین دستاوردهای این پژوهش عبارت اند از: 1. خوشه بندی گونه های زبانی؛ 2. نحوه توزیع زبانی- جغرافیایی آن ها در طول پیوستار زبانی. بررسی تفاوت های آوایی-واژگانی میان داده های زبانی گردآوری شده نیز ماهیت پیوستاری بودن این گونه های زبانی را تأیید می کند. از این رو، در یک سر پیوستار، گونه های زبانی لکی و لُری لرستانی و در سر دیگر آن گونه های زبانی لُری بختیاری واقع شده اند.
استعاره هایی که با آن ها پیر می شویم: مطالعه شناختی استعاره های قوجالیق (پیری) در شعر ترکی آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
119 - 149
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون در تلاش است تا انعکاس پیری در شعر ترکی آذربایجانی را بررسی نماید. پیکره زبانی پژوهش پیش روی شامل اشعار ترکی آذربایجانی شهریار (1988-1906) و هفت شاعر دیگر است. پنجاه بیت شعر ترکی آذربایجانی در مورد قوجالیق (پیری) به عنوان پیکره زبانی این پژوهش انتخاب شد. در گام نخست، تمامی استعاره ها از پیکره زبانی استخراج شده و آن گاه نگاشت های مربوطه ارائه شد. در نهایت، حوزه های مبدأ در استعاره های قوجالیق استخراج و گزارش شد. نتایج این مقاله نشان می دهد که سالمندی با چهارده استعاره برجسته در شعر ترکی آذربایجانی بیان می شود. علاوه بر این، پژوهش حاضر نشان می دهد که برخی از استعاره ها بین فرهنگ ها مشترک اند، به ویژه استعاره های مربوط به زوال که مبتنی بر تجربیات بدنمند انسان اند. این در حالی است که استعاره های دیگر بیشتر مبتنی بر فرهنگ آذربایجانی شاعران بوده و بسیار متاثر از آداب، سنت ها، دین و اقتصاد آنان است. همچنین، زوال جسمانی، و نه زوال روحی، یک حوزه ایده آل برای مفهوم سازی شاعر است، زیرا این حوزه به وضوح مشخص بوده و مردم معتقدند که آن را به خوبی می شناسند.
پردازش معناشناختی واژه های گفتاری در نوجوانان مبتلا به فلج مغزی: شواهدی از آزمون انطباق واژه با تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی پردازش معناشناختی واژه های گفتاری (اسم ها) در نوجوانان مبتلا به فلج مغزی و مقایسه آن با نوجوانان سالم بوده است. بدین منظور، 30 نوجوان مبتلا به فلج مغزی 10 تا 15 ساله به روش نمونه گیری در دسترس برای پژوهش انتخاب شدند که عارضه همه آن ها از نوع اسپاستیک بود. برای گروه کنترل، 30 نوجوانان سالم مطابق با جنسیت، سن و تحصیلات نوجوانان مبتلا به فلج مغزی انتخاب شدند. در این پژوهش متغیرهای مستقل و وابسته به ترتیب عارضه فلج مغزی و نمرات کسب شده آزمودنی ها در آزمون واژه های گفتاری بود. متغیرهای کنترل نیز جنسیت، سن و تحصیلات را دربرمی گرفت. برای گروه کنترل، 30 نوجوانان سالم مطابق با جنسیت، سن و تحصیلات نوجوانان مبتلا به فلج مغزی انتخاب شدند. جهت ارزیابی آزمودنی ها، از آزمون (47) انطباق واژه گفتاری با تصویر (پالپا) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مهارت نوجوانان مبتلا به فلج مغزی از نوع اسپاستیک در واژه های گفتاری به طور معناداری نسبت به همتایان سالم ضعیف تر است. همچنین، الگوی رشد واژه های گفتاری نوجوانان مبتلا به فلج مغزی از نوع اسپاستیک نسبت به همتایان سالم دچار تأخیر است. علاوه براین، تحلیل داده ها مشخص کرد نوجوانان مبتلا به فلج مغزی از نوع اسپاستیک در پردازش واژه های گفتاری دچار اختلال در شبکه واژگانی و اختلال ادراکی هستند، اما اختلال ادراکی آن ها به مراتب بیشتر است.
ساخت ضد مجهول و الحاقی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بحث بین جهت بنیادی و غیربنیادی، بسیاری از محققین ساخت هایی را دارای جهت غیربنیادی می دانند که در شکل فعل تغییراتی ایجاد شود. مثلاً در زبان فارسی ساخت مجهول و ساخت سببی چنین ویژگی ای دارند و نشانه هایی برای نشان دادن فعل مجهول و فعل سببی در این زبان به کار می رود. اما از دید نقشگرایی، هر ساختی، تعریفی نقشی دارد و ممکن است این تعریف نقشی با راهکارهای متفاوت در زبان های مختلف اعمال شود. حال ممکن است یکی از این راهکارها تغییر در صورت فعل نیز باشد. اما راهکارهای دیگری نیز برای هر ساخت وجود دارد. در این مقاله با تعریف نقشی از دو ساخت جهت غیربنیادی، یعنی ساخت ضد مجهول و ساخت الحاقی، سعی کردیم نشان دهیم راهکارهای زبان فارسی برای نشان دادن این دو ساخت کدام است. در ساخت ضدمجهول کنش پذیر تنزل کرده و از حیث برجستگی پایین تر می رود و در ساخت الحاقی مشارک غیرمرکزی برجسته تر شده و به مفعول بدل می شود و در عین حال کنش گر از حیث برجستگی تنزل می یابد. با این نگاه نقشی، دلایل وجود این ساخت ها در زبان فارسی و ارتباط رده شناختی آن با زبان-های دیگر بررسی می شود.
بررسی تأثیری هوش شناختی ذاتی و آگاهی افزایی هوش فراشناختی بر یادگیری مهارت شنیداری فراگیران زبان دوم (مطالعه موردی کتاب مجموعه آموزشی زبان عربی: شاِهد و تعلّم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۸۴)
173 - 196
حوزههای تخصصی:
نتایج تحقیقات فراوانی نشان می دهد از دیرباز تلقی گوش دادن به عنوان یک مهارت غیرفعال در یادگیری زبان باعث شده است که روش های سنتی آموزش شنیداری، فراگیران را به سمت دریافت کنندگان ورودی، منفعل سوق دهد، در حالی که فراگیران باید طوری آموزش داده شوند توانایی چگونگی کنترل و تقویت عملکرد شنیداری خویش را داشته باشند. استراتژی های هوش فراشناختی امکان برنامه ریزی، نظارت، حل مسئله و ارزشیابی فراگیران را فراهم و آنان را به شنوندگان فعال تر تبدیل می کند. بدین منظور یک کلاس آموزشی (26 نفر) از فراگیران سطح متوسطه شنیداری (المتوسطه) مجموعه آموزشی شاِهد و تعلّم در یک مرکز آموزشی به صورت نمونه برداری در دسترس انتخاب و پس از حذف برون هشته ها، با استخدام یک روش شبه آزمایشی پیش آزمون مداخله پس آزمون ، عملکرد فراگیران در آزمون های موازی شنیداری، قبل و بعد از مداخله آموزشی، توسط نرم افزار اس. پی. اس. اس. و آزمون تی تست جفتی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که فراگیران با آگاهی افزایی هوش فراشناختی، در مرحله پس آزمون در مهارت شنیداری رشد آموزشی داشته اند و خودتنظیمی باعث افزایش انگیزش و همچنین موفقیت یادگیری آنان شده است. در پرتو این یافته ها، مفاهیم و پیشنهاداتی برای مطالعات بیشتر ارائه شد.
ساختار و کارکرد پرسش در گفتمان بازجویی (مطالعۀ موردی شهرستان دورود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۴
95 - 115
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاشی برای واکاوی ابعاد مختلف ساختاری، معنایی و کاربردشناختی «پرسش» در گفتمان محکمه است. سؤال های اساسی که دراین خصوص می توان مطرح کرد، عبارت اند از: بازجو از چه صورت های پرسشی در گفتمان استفاده می کند؟ چه معیارهای کاربردشناختی انتخاب یک صورت پرسشی را بر دیگری برتری می دهند؟ داده های پژوهش پیشِ رو برگرفته از جلسه های دادرسی و بازپرسی از شاهد در شعبه های کیفری و حقوقی دادگاه و دادسرای شهرستان دورود است. برای تحلیل داده ها از تلفیق رویکرد های کمّی و کیفی استفاده نموده ایم. در بُعد کمّی، انواع صورت های پرسشی را محاسبه کرده ایم؛ در بُعد کیفی نیز انواع راهبردهای کاربردشناختی در نظر گرفته شده است و دراین باره به طور عمده از آراء و روش شناسی وودبری (1984) و گیبنز (2003) بهره برده ایم. یافته ها نشان می دهد که بازجو (اعم از دادیار، بازپرس و قاضی) از گونه های مختلف پرسش ها همانند اطلاعی گسترده و محدود، اخباری، تأییدی، بله/خیر، بله/خیر منفی و انتخابی در تعامل خود با مخاطب استفاده می کند. هریک از پرسش ها می توانند به طور مشخص اشخاص و هویت آن ها را موردپرسش قرار دهند و به این اعتبار در دسته راهبردهای شخص هدف جای بگیرند یا آنکه گفته ها و گزاره های مطرح شده را به چالش کشند و در این صورت ایده هدف نامیده شوند. نتایج بررسی داده ها بیانگر آن است که طیف گسترده ای از راهبردهای کاربردشناختی مانند بازساخت، تکرار، تقابل، پیش انگاره، تحریف وجهیت در گفتمان محکمه استفاده می شوند.
نظامهای برچسب گذاری نوایی: مقایسه نظام «نواخت ها و فاصله نماها: توبی» و «ضرباهنگ و زیرو بمی» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
257 - 284
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف انتخاب نظام برچسب گذاری مناسب برای استفاده در پژوهش های ادراکی نوای گفتار، به بررسی ویژگی های نظام نواخت ها و فاصله نماها (توبی)، مشکلات آن و یکی از نظام های جایگزین آن پرداخته است. در این مسیر، کاستی هایِ توبی که با توجه به ماهیت و کاربردهای گسترده آن در زبان های مختلف مشخص شده اند جمع بندی و ارائه شده است. با مرور آن دسته از پژوهش های انجام شده درباره آهنگ گفتار فارسی که از نظام برچسب گذاری توبی و نظریه خودواحد-وزنی بهره گرفته اند به نظر می رسد مشکلات جهانی این نظام در تحلیل الگوی آهنگ زبان فارسی نیز مشاهده می شود. در ادامه نظریه خودواحد-وزنی تقویت شده و نظام برچسب گذاری بر مبنای آن (ضرباهنگ و زیروبمی: رَپ) معرفی شد. سپس برچسب های توبی ونظام ضرباهنگ و زیروبمی (رَپ) برای یک نمونه فارسی مقایسه و کارایی نظام برچسب گذاری ضرباهنگ و زیروبمی برای استفاده در پژوهش های ادراکی تأیید شد.
بررسی تطبیقی گرایش های طبیعت گرایانه در آثار صادق چوبک و جک لاندن از دیدگاه نقش گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
11 - 38
حوزههای تخصصی:
مکتب طبیعت گرایی مدعی است که هنر و ادبیات باید جنبه علمی داشته باشند و تلاش می کند روش تجربی و جبر علمی را در ادبیات رواج دهد. در ایران، صادق چوبک یکی از نویسندگانی است که گرایش های طبیعت گرایانه مشهودی در آثار خود بروز می دهد. مشابه چنین تصوری، در ادبیات آمریکا برای جک لاندن وجود دارد. بااین حال، ادعای تعلق لاندن در ادبیات آمریکا و چوبک در ادبیات معاصر ایران به مکتب طبیعت گرایی موردبحث پژوهشگران ادبی بوده است. پژوهش حاضر بر آن است با بهره گیری از برخی اصول دستور نقش گرای نظام مند هلیدی، تحلیلی از داستان های «مردی در قفس» و «افروختن آتش» داشته باشد تا براین اساس میزان تعلق دو نویسنده به گرایش های طبیعت گرایانه را مورد سنجش قرار دهد. در مرحله نخست، فراوانی رخداد متغیرهای مقوله فرایندهای فرانقش اندیشگانی و مقوله های وجه نمایی و زمان داری فرانقش بینافردی تعیین شدند. سپس، براساس ساختار بند و اصول دستور نقش گرای نظام مند، تحلیلی آماری از میزان فراوانی مؤلفه های موردنظر ارائه شده و با استناد به متن دو داستان تبیینی کیفی از میزان گرایش های طبیعت گرایانه دو نویسنده ارائه شده است. یافته های پژوهش در پیوند با مؤلفه فرآیندهای فرانقش اندیشگانی نمایانگر آن است که سه فرایند مادی، رابطه ای و رفتاری در هر دو اثر بالاترین فراوانی را دارند که این خود تأییدکننده بازنمایی ویژگی های طبیعت گرایی در این آثار است. همچنین، فراوانی پایین فرایندهای کلامی و وجودی در هر دو اثر نشان از نگاه واقع گرا و طبیعت گرایانه نویسندگان دارد. افزون براین، مقایسه داده های به دست آمده از بررسی وجوه بندهای دو داستان نیز نشان می دهد که وجه خبری با اختلاف چشمگیری نسبت به دیگر وجه ها در بالاترین جایگاه قرار دارد که این ویژگی، قابل تعمیم به بیشتر آثار روایی است. گفتنی است که فراوانی رخداد دیگر وجه ها ناچیز بوده و نتیجه گیری بر مبنای آن ها پشتوانه محکمی نخواهد داشت. اگرچه به نظر می رسد فراوانی کم وجه هایی همچون شرطی و آرزویی در دو اثر را می توان ناشی از نگاه خالی از ناامیدی نویسندگان دانست. یافته های مربوط به مقوله زمان داری نیز نشان داد که در هر دو داستان زمان گذشته بالاترین میزان رخداد زمان دستوری را دارا است که با توجه به ماهیت روایی داستان های کوتاه، تأییدکننده این حقیقت است که نویسنده روایت گر وقایع طبیعی در زمان گذشته است. افزون براین، به نظر می رسد بتوان درصد پایین فراوانی کاربرد زمان آینده در دو داستان را نشانه ای از نامیدی به عنوان نماد بارزی از ویژگی های مکتب طبیعت گرایی دانست.
رویکرد مدرسان به آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان از طریق متون ادبی دارای ویژگی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
183 - 217
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به شیوه ای پیمایشی به تعیین میزان و درجه اهمیت شاخص های مؤلفه مصداق های ادبیِ دارای ویژگی فرهنگی در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان به وسیله متون ادبی در دو سطح میانی و پیشرفته پرداخته است. به این منظور، نخست پرسشنامه ای محقق ساخته دربردارنده 9 گویه از مصداق های ادبیِ مشتمل بر ویژگی فرهنگی تهیه شد و به صورت غیرتصادفی دسترس پذیر و هدف دار در اختیار 94 مدرس ایرانی با سابقه تدریس در حوزه آموزش زبان و ادبیات فارسی به غیرفارسی زبانان قرار گرفت. داده های به دست آمده با نرم افزار اس .پی. اس. اس ویرایش 22 و آزمون های آماری کای-دو یک طرفه و فریدمن مورد بررسی قرار گرفت. یافته های به دست آمده نشان داد که جمعیت نمونه در اهمیت ورزی به گویه ها بیشتر به معیارهایی همچون تناسب متن های انتخابی با اهداف عمومی آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان، عدم بازنمایی چندصدایی فرهنگی، نداشتن بافت-وابستگی یا وابستگی به زمینه های اجتماعی، اندیشگانی، فلسفی، عرفانی، کلامی، تعلّق بیشتر به مصداق های فرهنگ عمومی در برابرِ آن چه فرهنگ فاخر خوانده می شود، قابلیت انطباق گویه ها با سطح مهارت زبانی فارسی آموزان، روش ها، رویکردها و استراتژی های آموزش مهارت های زبانی و جهان شمول بودن، قابلیت همه فهمی و فعّال سازی دانش پیشین فارسی آموزان نظر داشته اند.
بررسی آموزش نوای گفتار از طریق تمرین های شناختی و فراشناختی در آموزش زبان فرانسه به زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
415 - 427
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر تمرین های شناختی و فراشناختی بر یادگیری نوای گفتار(عروض) در زبان آموزان ایرانی زبان فرانسوی پرداخته است. با استفاده از یک طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، ۶۰ زبان آموز سال دوم و سوم دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت ۸ جلسه تمرین های شناختی و فراشناختی دریافت کرد، در حالی که گروه کنترل از روش های معمول استفاده کردند. نتایج نشان داد که گروه آزمایشی بهبود قابل توجهی در نمرات شنیداری و گفتاری خود داشته است. علاوه بر این، تحلیل های کیفی نشان داد که دانشجویان گروه آزمایشی تجربه یادگیری مثبت تری داشتند و توانستند الگوهای نوای گفتار را بهتر درک و تولید کنند. این یافته ها حاکی از آن است که تمرین های شناختی و فراشناختی می توانند به طور قابل توجهی مهارت های شنیداری و گفتاری زبان آموزان را تقویت کنند. مطالعه به اهمیت ادغام راهبردهای شناختی در آموزش زبان برای بهبود تسلط بر نوای گفتار تأکید می کند. نتایج این پژوهش می تواند برای مدرسان و طراحان برنامه های درسی زبان مفید باشد و نشان می دهد که استفاده از تمرین های مبتنی بر شناخت در برنامه های آموزشی زبان می تواند به نتایج یادگیری موثرتری منجر شود. با بهبود درک و تولید نوای گفتار، زبان آموزان می توانند به مهارت های زبانی بهتری دست یابند که برای ارتباط موثر به زبان خارجی ضروری است.