فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
خواندن فرایندی پیچیده است که استفاده از راهبردهای درک به فراگیران کمک می کند تا با برقراری تعامل بیشتر با متن، درک بهتری از آن داشته باشند. هدف این مقاله توصیفی تحلیلی بررسی کتاب فارسی ششم دوره دوم ابتدایی باتوجه به سه راهبرد فعال سازی دانش پیشین، گسترش گنجینه واژگان و بازبینی و 26 تکنیکِ درک خواندن از انگاره اجتماعی روان شناسی زبانِ اندرسون (1994 & 2012) است تا همسویی این منبع آموزشی با رویکرد فوق و تکنیک های شناختی، فراشناختی و جبرانی آن روشن شود. دراین راستا، پیکره متشکل از 79 راهبرد استخراج شده از متون و همه تمرین های این کتاب شامل بخش های درک مطلب، درک و دریافت، خوانش و فهم، دانش (زبانی و ادبی)، بازی و گوش کن و بگو، برمبنای نمون برگ محقق ساخته مطالعه شد. تحلیل داده ها نشان داد که اگرچه از هر سه راهبرد استفاده شده، فراوانی و تنوع تکنیک ها بسیار پایین و کتاب فوق ناهمسو با این رویکرد است. سازمان دادن فصل های کتاب به درس هایی با عناوین متنوع و بخش هایی نظیر بخوان و حفظ کن، حکایت، بخوان و بیندیش و گوش کن و بگو، رغبت بیشتری برای خواندن متون ایجاد می کند. تکنیک های تنوع در آموزش واژه، کار با هم کلاسی برای گسترش مهارت خواندن، آموزش واژه به همراه دیگر فعالیت های زبانی، آموزش صریح واژه، آموزش واژه جدای از سایر فعالیت های زبانی، طرح واره های واژگانی، روابط مفهومی، به خاطر سپاری و تمرین در رابطه با آن ها نیز برای آموزش واژه استفاده نشده است. داده های بازبینی راهبردها نشان داد که راهبردهای فراشناختی فراوانی بیشتری در مقایسه با راهبردهای شناختی دارند. توجه به تکنیک های مرور دانسته های پیشین و تنوع متون خواندنی از نقاط قوت و عدم توجه به تمرین های گروهی در پرورش و تقویت تفکر انتقادی فراگیران از نقاط ضعف کتاب حاضر در تدوین محتوا محسوب می شود.
بررسی چند معنایی فعل «بستن» بر اساس طرحواره های تصویری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
107 - 140
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر کوششی است برای تحلیل چندمعنایی فعل «بستن» با بهره گیری از ابزار نظری مطرح در معنی شناسی شناختی. معانی فعل «بستن» به روش کتابخانه ای از فرهنگ های سخن، دهخدا، فرهنگ فارسی صدری افشار، فرهنگ فارسی گفتاری و البته، فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی گردآوری و با هم مقایسه شد. در پژوهش حاضر، از روش تحلیل کیفی برای توصیف معانی و تعیین چگونگی ارتباط معانی یادشده استفاده شده است. به این منظور، ابزار نظریِ طرحواره های تصویری در چارچوب معنی شناسی شناختی و به طور خاص، مدل پیشنهادی جانسون و شرح و بسط آن از سوی ایوانز و گرین و ایوانز به کار گرفته شده است. تحلیل معانی طرحواره ای فعل «بستن» نشان می دهد که از میان 24 معنی، 11 مورد طرحواره نیرو داریم که به طور خاص ایجاد مانع با ماهیتی فیزیکی یا انتزاعی را نشان می دهند و 18 مورد طرحواره پیوند با ماهیت فیزیکی یا انتزاعی در تحقق معنایی فعل «بستن» داریم. در یک مورد نیز، افزون بر طرحواره پیوند، امکان قائل شدن به طرحواره انشعاب وجود داشت. این در حالی است که ملاحظات ریشه شناختی نشان می دهند فعل «بستن» از یک ریشه واحد مشتق شده و به صورت کنونی خود درآمده است و آن، band در فارسی باستان و اوستایی و bandh در سنسکریت بوده است. این امر وجود طرحواره های متفاوت غیرمرتبط را مجاز نمی دارد. علت آن است که باتوجه به زمینه سازی طرحواره های تصویری برای تشکیل معانی به دلیل ماهیت پیش مفهومی آنها، در صورت نبود ارتباط بین عناصر پیش مفهومی، ارتباط میان معانی از دست می رود. در پژوهش حاضر استدلال می شود که طرحواره های متداعی با معانی، ارتباط میان معانی فعل «بستن» را چگونه نشان می دهند.
استعاره های مفهومی سوره جمعه؛ رویکردی شناختی-تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان شناسی شناختی مفهوم سازی نقش مهمی در شناخت معنی دارد. از دیدگاه لیکاف و جانسون استعاره های مفهومی، صرفاً اموری زبانی نیستند بلکه سازوکارهایی اندیشگانی هستند که بازنمود آن ها نه تنها در زبان بلکه در رفتارهای اجتماعی و فرهنگ نیز قابل مطالعه هستند. این پژوهش که به روش تحلیلی-توصیفی انجام شده است، به دنبال پاسخ دادن به این پرسش است که نظریه استعاره مفهومی تا چه حد در متون مذهبی کارآمد است؟ در این نوشتار تلاش می شود تا با کمک نظریه استعاره مفهومی سوره منتخب جمعه بررسی شود که یکی از پنج سوره مسبحات (حدید، حشر، صف، جمعه، تغابن که با سَبَحَ یا یُسَبِحُ آغاز می شوند) قرآن کریم است. تحلیل با رویکرد شناختی و با نگاهی به فرایند مفهوم سازی آیات صورت می گیرد، دلیل این انتخاب این است که این سوره بر دو محور اصلی و اساسی تاکید می کند؛ نخست توحید و صفات الهی و هدف از بعثت پیامبر اسلام و مسئله معاد و دوم پرداختن به اهمیت نماز جمعه. نتایج این پژوهش نشان می دهند که از منظر معناشناسی شناختی، کاربست نظریه استعاره مفهومی با استفاده از الگوی دو حوزه ای مقصد و مبدأ لیکاف و جانسون می تواند در تبیین ساختار مفهومی مؤلفه های قرآنی کارآمد باشد و معانی نهفته در ساختار آیات قرآن کریم را آشکار کند. به این ترتیب، این تحلیل نحوه نگرش و جهان بینی مخاطب را تحت تاثیر قرار می دهد و بینش کلی در مقیاس بشری به منظور تسهیل در فهم آیات را فراهم می آورد. نتایج این پژوهش می توانند در تحلیل ادبی و قرآن پژوهی و حوزه زبان شناسی شناختی سودمند باشند.
برگردان فارسی مقدمه دادستان دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۹) ویژه نامه زبان ها و گویش های ایرانی
18 - 42
حوزههای تخصصی:
دادستان دینی نام کتابی به زبان پهلوی، شامل مقدمه و 92 پرسش و پاسخ است. مقدمه کتاب با حمد و سپاس دادار اورمزد و همه ایزدان و آفریدگان نیک آغاز می شود. سپس منوچهر، نویسنده کتاب، به تقدیر مؤمنان زردشتی می پردازد و با فروتنی آزردگی خود را به سبب القاب و صفاتی که در مدح او به کار برده اند بازگو می کند. او با اشاره به فرصت اندک برای پاسخ گویی، به بیان دیدگاه های خود در برابر احکام و اقوال مختلف دینی می پردازد. مقدمه با دعای خیر منوچهر پایان می یابد. نثر مقدمه دادستان دینی همچون متن کتاب بسیار پیچیده و خوانش آن دشوار است. سال ها پس از ترجمه وست (1882)، کرینبروک در 1995، مقدمه دادستان دینی را، براساس متن مُصَحَح تهمورث دینشاه انکلساریا، بررسی و به انگلیسی ترجمه کرد. در مقاله پیش رو، با نگاهی به کارهای پیشین، براساس همان متن مُصَحَح انکلساریا، آوانویسی و ترجمه ای به فارسی ارائه شده و اختلاف قرائت ها، ترجمه ها و یادداشت های دیگر در پانویس درج شده است. در پایان مقاله، گزیده ای از واژه ها همراه با برگردان فارسی فهرست شده است.
Scrutinizing Applied Linguistics Professors, EFL Teachers, and Parents’ Perspectives on English Instruction at the Primary School Level(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۷, No.۳۴, Spring & Summer ۲۰۲۴
139 - 171
حوزههای تخصصی:
نمود تقریب و ساخت افعال متوالی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
66 - 51
حوزههای تخصصی:
ساخت نمودی یکی از روابط معنایی میان بندی است که مراحل پیش از آغاز تا پایان یک رویداد را نشان می دهد. نمود تقریب یکی از انواع ساخت نمودی است که بیانگر مرحله پیش از آغاز است و احتمال وقوع رویدادی را در زمان گذشته، حال و آینده نشان می دهد. در زبان فارسی از ترکیب فعل معین «داشتن»، پیشوند «-می» و فعل اصلی ساخت مستمر ماضی و مضارع ساخته می شود که بیانگر نمود ناقص دستوری است و باتوجه به بافت در صورتی که فعل اصلی از افعال لحظه ای یا ایستا باشد بیانگر نمود واژگانی تقریب است. در پژوهش حاضر نمود تقریب ساخت افعال متوالی زبان فارسی در چارچوب دستور نقش و ارجاع مورد بررسی قرار گرفته است که هدف آن تعیین نوع عمل فعل اصلی و رابطه الحاق پیوند نمود تقریب افعال متوالی زبان فارسی است. در راستای دستیابی به این هدف داده ها از فرهنگ فارسی عامیانه نجفی، پایگاه دادگان زبان فارسی، سایت ها و سایر آثار پژوهشی گردآوری شدند و پس از تعیین متوالی بودن آنها بر مبنای معیارهای آیخنوالد، در چارچوب دستور نقش و ارجاع نوع عمل و رابطه الحاق-پیوند آنها توصیف و تبیین شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که ساخت متوالی نمود تقریبی دارای رابطه الحاق-پیوند ناهمپایگی هسته ای است.
Promoting Authorial Voice Expression in Academic Writing of EFL Learners through Implicit and Explicit Instruction(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۳, N. ۴ , ۲۰۲۴
49 - 70
حوزههای تخصصی:
With the significant increase in academic publications and the growing emphasis on academic writing in recent years, the exploration of writers' authorial voice has become essential in the academic community. Therefore, the present study examined language learners’ preferences for the use of metadiscoursal elements of voice and the effectiveness of instruction in promoting the expression of authorial voice in academic writing among Iranian EFL learners. The participants were 143 intermediate English major university learners at Najaf Abad University of Isfahan who were randomly divided into a control group and two treatment groups. One group received explicit instruction and the other group received implicit instruction on the use of voice elements based on Hyland's (2005) interactional framework in the academic context. The control group did not receive any instruction on discourse markers. After an eight-session treatment, participants’ writings in the three groups were analyzed. The findings revealed that the treatment groups demonstrated a more significant improvement in their ability to express authorial voice compared to the control group. The group receiving explicit instruction utilized more stance markers compared to the group receiving implicit instruction. The findings highlight the importance of consciousness-raising in improving the use of discourse markers in academic writing.
پیشنهادی در باب وجه اشتقاق برخی از جاینام های منطقه ارسباران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نگارنده در این مقاله به بررسی برخی از اعلام جغرافیایی منطقه ارسباران از جمله جاینام هایی که در ساختار آنها جزء -dil، siγ-، -kalā و xū/ōy- وجود دارد، پرداخته و کوشیده است تا بر پایه داده های زبانی و اطّلاعات جغرافیایی وجه اشتقاقی برای این جاینام ها به دست دهد.
نقش خر در فرهنگ مردم لای زنگانِ داراب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
75 - 112
حوزههای تخصصی:
لای زنگان روستایی کوهستانی از توابع شهرستان داراب، واقع در استان فارس است که شغل اهالی آن تا دو سه ده پیش به دام داری و باغ داری محدود می شد و خر در این دو حوزه نقشی کلیدی داشت. رابطه ی تنگاتنگ مردم لای زنگان با این حیوان ارزشمند موجب شده است که این حیوان نقشی اساسی و مهم در میان مردم این روستا داشته باشد. با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهشِ حاضر به بررسی جایگاه خر در فرهنگ مردم لای زنگان اختصاص یافت. روش پژوهش این جستار تحلیل محتوا با رویکرد تحلیلی-توصیفی بوده است. در این پژوهش واژه ها و اصطلاحاتِ مربوط به خر، گردآوری و طبقه بندی گردید. بیماری های رایجی که خرها بدان مبتلا می شدند مورد بررسی قرار گرفت و شیوه ی درمان هر یک از آن ها بیان شد. با بررسی ضرب المثل ها و کنایاتِ لای زنگانی مشخص شد که می توان خر را نمادی از حماقت، بی عرضگی، نامنظم بودن، قدرناشناسی، مناسب برای بیگاری و نظیر آن دانست.
الگوی فراگیری روابط مفهومی در کودکان/The Order of Acquiring Sense Relations in Children(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
83 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی معنی شناسانه الگوی فراگیری روابط مفهومی در کودکان 7 تا 12 ساله فارسی زبان و مقایسه آن با ترتیب کاربرد این روابط در کتاب های فارسی شش پایه دوره ابتدایی (1397) است. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و گردآوری داده ها به دو روش میدانی و کتابخانه ای انجام گرفته است. ازاین رو، شش آزمون چهارگزینه ای طراحی شده و به منظور دستیابی به الگوی فراگیری روابط مفهومی، 25 کودک از هر پایه و هر جنس به آنها پاسخ دادند. همچنین، با هدف مقایسه هر الگو با ترتیب کاربرد روابط در کتاب های مذکور، واژه های دارای هر یک از روابط مفهومی استخراج و ذخیره شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که درک معنی واژه در کودکان از طریق درک معنی دایرهالمعارفی آن و بافت اتفاق می افتد و آنها از دانش پس زمینه برای درک انواع روابط مفهومی میان واژه ها بهره می برند. به علاوه، ترتیب کاربرد روابط مفهومی در کتاب های مذکور تفاوت های عمده ای با ترتیب فراگیری آنها توسط کودکان دارد و این مسئله می تواند دشواری در درک مفهوم واژه ها و روابط مفهومی حاکم میان آنها را سبب شود.
نگرش مدرسان زبان نسبت به استفاده نوآورانه از فناوری: مطالعه موردی کشور هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
507 - 524
حوزههای تخصصی:
استفاده از فناوری در آموزش و یادگیری در بسیاری از محافل آموزشی فراگیر شده است، اما این استفاده گسترده به معنای بهرمندی موثر مدرسان از فناوری نمی باشد. این مطالعه به بررسی نگرش مدرسان زبان نسبت به بکارگیری نوآوری های فناورانه می پردازد. موضوع مطالعه با استناد به خلاء پژوهشی پیرامون مهارت های فنی و آموزشی، ابزار فناورانه، اراده، تجربه و نوآوری مدرسان در پذیرش و بکارگیری فناوری طراحی شده است. الگویی بسط یافته، با عنوان WESTINN ، با استناد به مطالعات پیشین (الگوی WST نزک و کریستنسن، 2008، و الگوی WEST فارجون و همکاران، 2018) ارائه و مورد ارزیابی قرارگرفت. پرسش های پژوهش به شرح زیر می باشند: مدرسان زبان، اراده، تجربه، مهارت ، ابزارهای فناورانه و نوآوری های خود را چگونه ارزیابی می کنند؟ آیا الگوی پیشنهادی دربرگیرنده بکارگیری نوآورانه فناوری توسط مدرسان زبان می باشد؟ داده های پژوهش از 115 مدرس زبان در هند، از طریق پرسشنامه ای شامل 48 گویه جمع آوری، و بااستفاده از نرم افزار IBMSPSS v26 مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج بیانگر آن بود که مدرسان نگرش مثبتی نسبت به پذیرش و اجرای فناوری های نوآورانه در کلاس دارند. بعلاوه، تحلیل همبستگی و رگرسیون بیانگر آن بود که الگوی WESTINN، الگویی قوی برای ارزیابی نگرش مدرسان نسبت به پذیرش و بکارگیری نوآوری های فناورانه و آموزشی می باشد. بدین سان، ابزارهای فناورانه و اراده در مرحله اول، و سپس مهارت و نوآوری در استفاده از فناوری بعنوان شاخص ترین مولفه ها شناخته شدند و تجربه نقش معناداری در پذیرش و بکارگیری فناوری ایفا نکرد. یافته های این پژوهش را می توان برای ارزیابی نگرش مدرسان پیرامون بکارگیری فناوری های نوین در کلاس های زبان مورد استفاده قرارداد.
ضعف و شکست های دستگاه های ایدئولوژیک (ISA) بر اساس نظریه آلتوسر در رمان پرتقال کوکی (۱۹۶۲)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال ۵۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
93 - 119
حوزههای تخصصی:
آلتوسر معتقد بود حکومت ها برای تأمین خواسته های طبقه حاکم، نیازمند ابزارهایی در جهت تسلّط بر توده ها هستند. او عقیده داشت سیستم تک دستگاهی که مارکسیست های سنّتی طرح کرده بودند و طبق آن حکومت فقط با ابزار زور و سرکوب به کنترل جمعیت ها می پرداخت، ناقص و غیر جهان شمول است؛ چراکه با استناد به آن نمی توان توضیحی برای سرسپردگی داوطلبانه جامعه ارائه کرد. در همین راستا، او ابزارهای حکومتی را به دو دسته ایدئولوژیک و سرکوبگر تقسیم و بیان کرد که فعّالیّت دائمی دستگاه های ایدئولوژیک باعث حفظ تعادل قدرت در جامعه خواهد شد. این پژوهش به بررسی چند مورد از ناکارآیی عملکردهای دستگاه های ایدئولوژیک در رمان پرتقال کوکی اثر آنتونی برجس می پردازد. قهرمان قصّه نوجوانی خشن و قدرت طلب است که ارزش بالایی برای فردیت خود قائل است. تقریباً هیچ کدام از نهادهای مرتبط با دستگاه های ایدئولوژیک در این رمان قادر نیستند به نحو مطلوب روی قهرمان تأثیر بگذارند. پرتقال کوکی هنرمندانه و کامل، تقریباً، تمامی قسمت های مرتبط با دستگاه های ایدئولوژیک حکومتی را در سرنوشت شخصیت اصلی دخیل می کند. نتایج نشان می دهد که نهادهای ایدئولوژیک در این رمان به وظایفشان عمل می کنند، امّا کارآیی ندارند.
تحلیل مقابله ای ساختار هجای فارسی و کره ای برمبنای جهانی های رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
106 - 83
حوزههای تخصصی:
تحلیل مقابله ای که الگوهای اولیه آن بر پایه زبان شناسی ساخت گرا شکل گرفته عمدتاً به بررسی سطوح دشواری جنبه های واجی، صرفی و نحوی زبان ها می پردازد تا از طریق تأکید بر تفاوت های بین زبان ها، آموزش زبان دوم را تسهیل کند. در پژوهش حاضر با تکیه بر سه معیار جهانیِ رده شناختی سعی شده تحلیلی مقابله ای از ساختار هجای فارسی و کره ای ارائه شود تا از این طریق اطلاعاتی برای علاقه مندان به یادگیری زبان کره ای، به عنوان زبان دوم، فراهم گردد. گسترش صنعت موسیقی، فیلم و سریال های کره ای نقش اصلی در ایجاد علاقه به زبان و فرهنگ کره ای در ایران را داشته و این تأثیر به ویژه روی نوجوانان و جوانان به حدی بوده است که برخی را به سمت یادگیری زبان کره ای سوق داده است. ازاین رو، انجام پژوهش های مقابله ای بین فارسی و کره ای می تواند در این زمینه راهگشا باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد هر دو زبان دارای واکه های ساده مشابه هستند که اجازه حضور در جایگاه قله هجا را دارند و محدودیتی در این مورد دیده نمی شود. همچنین، با مقایسه 22 همخوان کره ای و 23 همخوان فارسی مشخص شد که در هر دو زبان محدودیت هایی برای ورود برخی همخوان ها در برخی جایگاه های هجا وجود دارد که هیچ کدام مشابه با هم نیستند. نتایج مربوط به نحوه هم نشینی واج ها به منظور ساخت هجا براساس جهانی ها در دو زبان نیز نشان داد در فارسی برای ساخت هجای غیرمسطح، هسته و پایانه با هم یک سازه می سازند و سپس با آغازه ترکیب می شوند. این در حالی است که در کره ای، آغازه و هسته با هم تشکیل سازه داده و سپس با پایانه ادغام می شوند. علاوه بر این، بخش دیگری از نتایج نشان می دهد فارسی دارای ساختار هجایی CV(CC) است؛ درحالی که کره ای ساختار هجایی CVC(C) دارد.
واج آرایی پایانه ی هجا در زبان ترکی آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
109 - 137
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی اصول واج آرایی حاکم بر زبان ترکی آذربایجانی گویش اردبیلی در چارچوب نظریه بهینگی می پردازد. هدف این است بر اساس محدودیت های واجی حاکم بر این زبان تعیین شود ساختار مجاز هجا در این زبان چگونه است؟ همچنین مشخص شود آیا توالی واکه ها در ترکی گونه اردبیلی مجاز است یا خیر؟ در تحقیق حاضر از دو روش میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. در مطالعات مربوط به پیشینه نظری و توصیفی به طور عمده از روش کتابخانه ای استفاده شده و گردآوری داده ها با مراجعه و مصاحبه با گویشوران اردبیلی بدون دخالت دادن متغیر جنسیت صورت گرفته است. گویشوران از افراد مسن انتخاب شده اند، تا افرادی باشند که کمتر تحت تأثیر زبان فارسی قرار گرفته اند و به زبان اصیل صحبت می کنند. اصول واج آرایی عبارتند از چهار اصل: اصل توالی رسایی، اصل مرز اجباری، قانون مجاورت هجا و اصل آغازه بیشینه. این اصول در زبان ترکی گونه اردبیلی در چارچوب نظریه بهینگی موردبررسی قرار گرفته است. با بررسی داده های زبان ترکی گونه اردبیلی مشخص شد هر چهار اصل در این زبان فعال بوده و از اصول حاکم بر این زبان هستند؛ بدین صورت که اصل توالی رسایی از اهمیت و اولویت بسیار بالایی در این زبان برخوردار است. همچنین، اصل مرز اجباری نیز در گونه ترکی اردبیلی حاکم است و اگر به هنگام وند افزایی، التقای واکه ها رخ دهد، با اعمال فرآیند درج همخوان بین دو واکه، از نقض اصل مرز اجباری پیشگیری می شود. علاوه بر این، قانون مجاورت هجا در گونه ترکی اردبیلی حاکم است و پایانه هجای قبلی از آغازه هجای بعدی رسا تر است. با توجه به الگوی هجایی گونه ترکی اردبیلی که وجود آغازه ضروری است، به هنگام وند افزایی و هجابندی مجدد این اصل رعایت می شود و حتماً یک همخوان در جایگاه آغازه قرار می گیرد. اگر در مواردی مانند وام واژه هایی که وارد این زبان شده اند، این اصول نقض شوند، با اعمال فرآیند های واجی از قبیل درج و حذف از بروز ساختار های غیر مجاز در این زبان پیشگیری شده و ساختار مجاز در این زبان را به خود می گیرند.
حالت نمایی و نظام حالت در ترکی خلجی رایج در آبادی های استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی موضوع نشانه گذاری حالت و نظام حالت با رویکرد رده شناختی در زبان ترکی خلجی می پردازد. پیکره پژوهش مستخرج از داده های موجود در سامانه اطلس زبانی ایران است که از طریق مصاحبه رو در رو با گویشوران توسط پرسشنامه اطلس گردآوری شده اند. در سامانه اطلس یاد شده داده های زبانی خلجی از 16 آبادی خلج زبان در استان قم در دسترس است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها بر اساس چارچوب نظری پژوهش یعنی چگونگی نشانه گذاری حالت در زبان ها و رده بندی نظام حالت در آن ها، نشان می دهد که در زبان خلجی حالت های دستوری و معنایی با استفاده از پسوند های حالت و حروف اضافه نشانه گذاری می شوند. حالت فاعلی در زبان خلجی بدون نشانه است. نشانه های حالت در حالت های مفعولی (معرفه)، به/برایی (بهره ور/ مفعول غیرصریح) ، مکانی، ازی (مبدأ مکانی) و اضافی (ملکی) به صورت پسوند حالت هستند. اما در حالت همراهی و ابزاری پس اضافه وابسته /-lɑ/ و /-læ/ به صورت پی بست به گروه اسمی متصل می شوند. از سوی دیگر یافته های پژوهش حاکی از این است که نظام حالت در زبان خلجی از رده زبان های فاعلی-مفعولی است.
The Anthropocene and The Absence of Fixed Narration Structures: The Semiotics of Narration in Jeff VanderMeer’s Annihilation(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۸۳)
173 - 196
حوزههای تخصصی:
In Jeff VanderMeer’s Annihilation, the way the Anthropocenic set of circumstances is narrated could not be easily explained away through giving precedence to either materialist or structuralist narratologists. In this sense, neither the materiality of the environment nor the arbitrary categories and models of structuralists such as Greimas could determine the ultimate narratological scheme with which one could make sense out of such set of circumstances. Only through modifying the extant narratological categories and models and exposing their arbitrariness via indicating their incapability to contain the formidable materiality of the environment, one could reach a workable semiotic framework for devising a narrative out of the anthropocenic set of circumstances. Reaching this framework would be the present study’s research objective. As its findings, the study recognizes that such a framework would not give the agency of devising narration to either non-human/environmental or human entities in the anthropocene, and at the same time will be the result of the uneasy, yet workable, coupling of these entities. This framework would also acknowledge the uncontainable nature of the environment in the anthropocene, and turn both human and non-human entities into mere actants that have no particular motivation. The study uses the modified narratological models of Algirdas Greimas and Amitav Gosh proposed by critics like Hanes Bergthaller, Marco Caracciolo and Jean Paul Petitimbert to reach this semiotic framework.
نشانه - معناشناسی گفتمان عاطفی در داستان «اللص و الکلاب» اثر نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام عاطفی ازجمله گفتمان هایی است که در چارچوب الگوی نشانه معناشناسی مورد بررسی قرار می گیرد. در این نظام، جریان تولید معنی با شرایط ادراکی حسی شوشگر پیوند می خورد و نشانه معناها به گونه های پویا، متکثر و چندبعدی تبدیل می شوند که با کنترل نظامی خاص و طی یک فرایند گفتمانی بروز می یابند. در این راستا هدف از انجام پژوهش حاضر آن است که بر مبنای روش نشانه معناشناسی گفتمانی ضمن تبیین فرایند عاطفی داستان «اللص و الکلاب»، نقش این فرایند در نوع حضور شوشگر و تحول شرایط گفتمانی شرح داده شود. یافته های پژوهش نشان می دهد نظام عاطفی این داستان مبتنی بر شوش است. احساسات و شوش های حاکم بر رمان که خشم و ناامیدی از برجسته ترین آن به شمار می رود، طی جریانی معنادار، نظام عاطفی گفتمان را ایجاد کرده اند. وقوع دو رخداد غیرمنتظره، یعنی خیانت نزدیکان و شکست در انتقام از خیانتکاران، منجر به آن شده که در باورها و عواطف شوشگر تغییراتی صورت گیرد. با تغییر حالات عاطفی سوژه، در ارزش های حاکم بر متن نیز دگرگونی های اساسی ایجاد شده است. در بخش های آغازین روایت، عاطفه خشم ضمن آنکه حضور مستمر و پویای شوشگر را درپی داشته، موجب شکل گیری ارزش انتقام در گفتمان شده است و در بخش های پایانی، احساس ناامیدی سبب گوشه نشینی و غیاب گفته پرداز از صحنه رویدادها شده و کارکرد ارزشی متن را از انتقام به تسلیم و ناتوانی تبدیل کرده است.
A Tailored Curriculum and Students’ General English Achievement across Gender(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۴۸, Spring ۲۰۲۴
117 - 132
حوزههای تخصصی:
The current study attempted to investigate the effect of a newly tailored curriculum on students’ general English achievement across gender as compared to the standard curriculum at Iranian tertiary education. The participants were 120 non-native undergraduate students of Pre-requisite General English course majoring in different disciplines at Ayandegan Institute of Higher Education in Tonekabon city. They were assigned into four groups including female control and experimental as well as male control and experimental. The experimental groups received teaching through the tailored curriculum and the control groups through the standard one. All the groups were given pretest and posttest on general English achievement. In order to analyze the data, a Kolmogrove-Smirnov test and an Independent Samples T-test were utilized. The findings of the study indicated female participant’s outperformance compared to the male ones, after being treated with tailored curriculum (TC) and standard curriculum (SC). However, the male participants experienced higher degree of progress after receiving TC as compared to SC, while such progress was not seen for the female.
تحلیل گفتمان انتقادی مجموعه کتب زبان انگلیسی پراسپکت و ویژن برمبنای خوانش فوکویی از مفهوم سن زدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان ایرانیان، همواره پیران همچون نماد حکمت و حرمت تلقی شده و جوانان را به تلمذ از خزائن تجربه زیسته شان سفارش کرده اند. در اینجا عنصر «سن» در بازنمایی هویتی ارزشی مثبت دارد و بر غنای معرفت/ تجربه دلالت می کند. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر پاسخی بر نحوه بازنمایی مفهوم سن به عنوان یکی از عناصر هویت بخشی وبه تبع آن سالمندی یا به تعبیر دقیق تر سن زدگی، در کتب زبان انگلیسی مدارس است. همانگونه که فوکو تصریح می کند سن، نه یک انگاره صرفاً بیولوژیک، بلکه برساخته ای تاریخی گفتمانی است که در شبکه روابط قدرت بازتولید می شود. به طور خاص، در این پژوهش تحلیل محتوای داده های کتب زبان انگلیسی متوسطه اول و دوم (مجموعه پراسپکت و ویژن) براساس روش تحلیل گفتمان انتقادی لاکلاو و موفه (با خوانش فوکویی) صورت گرفت. تحلیل تکرار شواهد و داده ها نوعی غیریت سازی را به عنوان گفتمان غالب از مفهوم سن زدگی نشان داد. سالمندان در سایر تمرینات، در اکثر فعالیت های روزمره و حوزه عمومی غایب هستند؛ در هنگام حضور نیز یا شکل بیمارگون یا صرفاً کارکرد نمایشی/انفعالی داشته اند و در حالت «تعویق نامحدود» به سر می برند. در این مجموعه دسترسی سالمندان به گفتمان مسلط کتب آموزشی قطع شده و نوجوانان و میان سالان جایگاه سوژه گفتمانی را اشغال کرده اند، به نحوی که دوقطبی حاشیه مرکز تشدید شده است. ضرورت دارد برنامه ریزان کتب درسی به تعریف روشنی از مفهوم سن و گفتمان سالمندان دست یابند تا آنان را در مسیر تبدیل به سوژه های کنش گر و مساوات طلبانه (مورد تأکید سند تحول بنیادین) درنیل رسیدن به آرمان عدالت آموزشی یاری رساند.
Evaluating the Implementation of Communicative Language Teaching at the Secondary Level in Bangladesh
حوزههای تخصصی:
The introduction of Communicative Language Teaching (CLT) to teach English at the secondary levels of education in Bangladesh is a relatively recent phenomenon. English Language Teaching Improvement Project (ELTIP) jointly funded by the Government of Bangladesh and DFID of the UK Government developed the English textbook for classes nine and ten. The CLT approach is considered to improve the language abilities especially ‘communicative competence’ of the learners. But some researchers pointed out that CLT approach is not working well in Bangladesh. Proper implementation of CLT is now a challenge for the policy makers of the country. The present study aims at exploring the challenges in implementing CLT at the secondary level of Bangladesh and the country’s demand for such abilities in school and the workforce. Based on both primary and secondary sources of data and information, the study comprises of empirical survey (through questionnaires), classroom observation scheme, textbook evaluation, and so on. Classroom observation and interview of the secondary students and English teachers proved that communicative activities such as group work, pair work, individual activities, role play, and simulation do not happen in the classes due to the negative attitude of both the teachers and students towards CLT. As a result, implementation of CLT is facing challenges all over the country especially in the non-government schools of rural areas. In most of the cases, the lack of proper knowledge of CLT and motivation of both teachers and students are the cause of failure of CLT approach and a threat to the advancement of English Language Teaching (ELT) in Bangladesh.