فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۳۹۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت و نقش کارآفرینی مبتنی بر دانش در نوآوری و تبدیل نتایج پژوهشی به محصول و خدمت، ضرورت توجه به آموزش و تریبت کارآفرینی در سطوح دانشگاهی بر کسی پوشیده نیست. توسعه رفتار پژوهشی و پرورش نیروی انسانی توانمند نیازمند توجه خاص به کارآفرینی در مراکز آموزشی است. هدف از انجام پژوهش حاضر یافتن پاسخ برای این پرسش است که آیا بین مولفه های رفتار پژوهشی و کارآفرینی اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن رابطه وجود دارد؟ در این مطالعه در مراحل گردآوری اطلاعات و توصیف و کشف روابط بین متغیرها از روش همبستگی ، در مباحث تئوریک و مروری بر مطالعات پیشین از روش اسنادی و کتابخانه ای و همچنین از بانک اطلاعات پژوهشی دانشگاه بهره گرفته شده است. نمونه آماری پژوهش را325 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در بر می گیرد.ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های محقق ساخته رفتار پژوهشی و پرسشنامه کارآفرینی بوده است. نتایج حاصل از انجام رگرسیون چند متغیره نشان داد ه است که بین مولفه های رفتار پژوهشی (متغیرهای مستقل) و کارآفرینی (متغیر وابسته) در میان اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن رابطه وجود ندارد.بین کارآفرینی اعضای هیات علمی زن و مرد تفاوت معنی دار وجود ندارد. ولی بین رفتار پژوهشی اعضای هیات علمی بر حسب مدرک تحصیلی آنهاتفاوت معنی دار وجود دارد .
عوامل بازدارنده قصد کارآفرینانه دانشجویان: مورد مطالعه دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرورت و اهمیت ارتقای قصد کارآفرینانه در دانشجویان و دانش آموختگان، با توجه به سرعت افزایش میانگین تحصیلات جوانان جویای کار در کشور بیش از پیش مورد توجه مسئولان و پژوهشگران قرار گرفته است. پژوهش حاضر به منظور شناسایی عوامل بازدارنده قصد کارآفرینانه در میان دانشجویان دانشگاه تهران انجام می شود. اطلاعات این تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه عمیق با خبرگان به منظور شناسایی عوامل بازدارنده مؤثر بر شکل گیری قصد کارآفرینانه در دانشجویان گردآوری شده است. جامعه آماری 1647 نفر و شامل دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده های فنی، روان شناسی و علوم تربیتی و کارآفرینی دانشگاه تهران است. نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای متناسب و حجم نمونه شامل 138 نفر است. نتایج تحقیق نشان می دهد گرچه در سه بعد نگرش، هنجارهای اجتماعی و خودباوری دانشجویان عوامل بازدارنده خاصی مشهود نیست؛ 89 درصد از دانشجویان حمایتهای اجتماعی مطلوبی را از طرف جامعه به منظور راه اندازی کسب وکار جدید درک نکرده اند. درواقع، از نظر دانشجویان، دانشگاه مشوق ایده-های جدید نیست، آنها مهارتهای کارآفرینانه را در دانشگاه کسب نمی کنند، شرایط اقتصادی ـ اجتماعی برای راه اندازی کسب وکار مساعد نیست.
ارایه یک چهارچوب مفهومی برای ارزیابی عملکرد دانشگاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش حاضر ارایه یک چارچوب مدون و مفهومی برای نظام ارزیابی عملکرد دانشگاه آزاد اسلامی بوده، شیوه پژوهش پیمایشی و 33 نفر از حوزه های سیاست گذاری دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان نمونه و در تحقیق مشارکت داده شده اند، ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که بر اساس شاخص های ارزیابی نظام آموزش عالی طراحی شده است. داده های گرد آوری شده با استفاده از تحلیل عاملی مورد تجزیه و تحلیل واقع گردید. نتایج پژوهش نشان داد که عامل های مربوط به امور پژوهش و رشد کیفیت آموزشی دارای رتبه های برتر است و توجه به عوامل دانشجویی و سپس جنبه های فرهنگی و خدماتی دارای اولویتهای بعدی قرار می گیرد. در این پژوهش نشان داده شده بر اساس شاخص های اولویت بندی شده نظام ارزیابی عملکرد سازمانی مناسبی را می توان در چهارچوب الگوی بازخورد 360 درجه می توان برای ارزیابی دانشگاه ها به کار گرفت.
رهبری و مدیریت در دانشگاه ها
حوزه های تخصصی:
نقش و جایگاه اطلاعات در پیشرفت مدیریتی مدیران مراکز تحقیقاتی وابسته به دانشگاههای دولتی شهر اصفهان در سال1388(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اطلاعات در پیشرفت مدیریت مراکز تحقیقاتی وابسته به دانشگاه های دولتی شهر اصفهان بود.پژوهش به شیوه پیمایشی انجام شده است. نمونه آماری پژوهش کلیه مدیران 18 مرکز تحقیقاتی وابسته به دانشگاه های دولتی شهر اصفهان بود. برای گرد آوری داده ها از از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است . داده های گردآوری شده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدیران مراکز تحقیقاتی در زمینه فعالیتهای خود ضمن تأکید جایگاه اطلاعات(50 درصد) و تأثیر آن در پیشرفت مدیریت مراکز(5/66 درصد) نیازمندی خود را به اطلاعات (5/71 درصد) اعلام نموده اند.
بازنمایی موانع و چالش های رشد و بالندگی اعضای هیئت علمی جدیدالاستخدام: مطالعه ای به روش پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین راهبردهای توسعه پایدار در دانشگاه های ارزش آفرین و پیشگام در عرصه خلق دانش و فناوری، بستر سازی برای فعالیت بهینه اعضای هیئت علمی است. در پژوهش حاضر، سعی شد چالش ها و موانع رشد و بالندگی اعضای هیئت علمی جدیدالاستخدام در دانشگاه های دولتی شهر تهران مورد مطالعه قرار گیرد. بدین منظور از نمونه گیری هدفمند، از نوع ملاکی استفاده شد که پس از مصاحبه یازدهم، اشباع نظری داده ها حاصل گردید، اما در راستای اعتباربخشی به یافته ها، مصاحبه ها تا پانزدهمین نفر ادامه یافت. داده ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختاریافته و در سه شیوه "" حضوری""، ""تلفنی"" و "" مکتوب"" جمع آوری شده و مبتنی بر راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی، تحلیل گردید. نتایج پژوهش، به شناسایی چالش ها در دو بخش عمده «رشد و بالندگی» و «سلامت روانی» منتج گردید. چالش های رشد و بالندگی شامل مقوله های: «حقوق و مزایای ناچیز در قبال حجم سنگین کار»؛ «ابهام در قوانین ارتقاء و نبود اطلاع رسانی کافی»؛ «ارایه نشدن خدمات لازم برای انجام وظایف سازمانی»؛ «مشکل فضا و مدیریت نامناسب آن»؛ «نبود مهد و شیرخوارگاه برای نگهداری فرزندان اساتید» است. در خصوص سلامت روانی، سه چالش عمده شامل: «فرسودگی شغلی به دلیل حجم زیاد دروس ارائه شده»؛ «دغدغه عقد قرارداد طرح های پژوهشی با سازمان ها»؛ «تحت فشار بودن برای چاپ مقاله نمایه شده در WOS برای تمدید قرارداد دو ساله»، شناسایی گردید. یافته ها نشان داد که اعضای هیئت علمی، با چالش های متعدد و متفاوتی مواجه اند که استمرار آن ها زمینه افت بهره وری، تعهد، سلامتی و نشاط و پویایی ایشان را فراهم آورده و می تواند در سطوح، فردی، تیمی، سازمانی و اجتماعی، چالش ها و آسیب های مضاعفی را به همراه داشته باشد.
بررسی اصول و مبانی اساسی و علمی برنامه ریزی درسی (2)
منبع:
کنترولر ۱۳۷۵ شماره ۳ و ۴
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه هوش هیجانی مدیران گروههای آموزشی با خود کارآمدی آنان در واحدهای دانشگاه آزاد اسلا می منطقه ده کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
چکیده هدف پژوهش حاضر ""بررسی رابطه هوش هیجانی با خودکارآمدی مدیران گروههای آموزشی در دانشگاههای آزاد اسلامی منطقه ده کشور"" بود. پژوهش به شیوه توصیفی (همبستگی) انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران گروههای آموزشی دانشگاههای مذکور به تعداد115نفر بود. نمونه آماری پژوهش83 نفر از مدیران(70 نفر مرد و13 نفر زن) به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه، یکی پرسشنامه هوش هیجانی بار- ان و دیگری پرسشنامه محقق ساخته خودکارآمدی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی مدیران و خودکارآمدی آنان رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین هر کدام از مؤلفه های انگیزش و همدلی مدیران با خودکارآمدی آنان رابطه معنادار وجود دارد. بین مؤلفه های خودآگاهی، خودگردانی و مهارت های اجتماعی مدیران با خودکارآمدی آنان رابطه معنادار مشاهده نشد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که از بین مؤلفه های هوش هیجانی، مؤلفه انگیزش پیش بینی کننده ی معنی داری برای خودکارآمدی می باشد.
مطالعه دانشگاه ارومیه بر اساس ابعاد سازمان یادگیرنده از دیدگاه
حوزه های تخصصی:
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه وضعیت موجود و مطلوب دانشگاه ارومیه از لحاظ برخورداری از ویژگی های سازمان یادگیرنده بود. این مطالعه بر اساس دیدگاه ویک و لئون در خصوص ابعاد رهبری دارای فرادید ، برنامه/ارزیابی، اطلاعات، نوآوری و ابتکار،و اجرا انجام شده است. روش انجام تحقیق به لحاظ گردآوری داده ها توصیفی (پیمایشی) و به لحاظ هدف پژوهش کاربری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی اعضای هیأت علمی دانشگاه ارومیه ( 313N= ) بود. نمونه تحقیق مطابق با جدول مورگان 170نفر تعیین گردید؛ که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از هردانشکده انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آمار توصیفی و آمار استنباطی ( آزمون T هبسته و تحلیل واریانس یکراهه) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین وضعیت موجود و مطلوب دانشگاه ارومیه در تمام ابعاد تفاوت معناداری وجود دارد به عبارت دیگر بین وضعیت موجود و مطلوب دانشگاه ارومیه از نظر اعضای هیأت علمی دانشگاه در ابعاد رهبری دارای فرادید،برنامه/ارزیابی، اطلاعات ، نوآوری و ابتکارو اجراتفاوت معنادار وجود دارد. بدین معنا که دانشگاه ارومیه از وضعیت مطلوب فاصله دارد.
بررسی رابطه ی میان یادگیری سازمانی و بکارگیری فناوری های ارتباطات و اطلاعات در دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار در سال تحصیلی 86 –87
حوزه های تخصصی:
شناخت محتوای قرارداد روان شناختی در اعضای هیئت علمی (مورد مطالعه: دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرارداد روان شناختی -که معمولاً در مقابل قرارداد رسمی مطرح می گردد- عبارت است از مجموعه باورهایی درباره اینکه کارکنان و سازمان چه چیزی به یکدیگر، عرضه و چه چیزی از یکدیگر دریافت می کنند. پژوهش حاضر در پی شناخت محتوای قراردادهای روان شناختی در اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با استفاده از راهبرد آمیخته با تقدم مرحله کیفی بر کمی است. در مرحله کیفی با نمونه گیری نظری با چهل نفر از اعضای هیئت علمی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته صورت گرفت و برای تحلیل آنها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. در مرحله کمی، تعهدات به دست آمده با استفاده از مضامین شکل دهنده آنها در قالب پرسش نامه در اختیار نمونه ای 305 نفری از اعضای هیئت علمی قرار گرفت و با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، بررسی شد. داده های این در نهایت، یازده تعهد برای دانشگاه و هفت تعهد برای اعضای هیئت علمی ذیل قراردادهای روان شناختی احصاء گردید. نتایج نشان می دهد که رعایت عدالت در برخوردها، ایجاد امنیت شغلی و حمایت و پشتیبانی از اعضای هیئت علمی، مهم ترین تعهدات دانشگاه و اعتلای نام دانشگاه، حضور و فعالیت فراتر از تکالیف موظف اداری و بهبود و ارتقای سطح آموزش در دانشگاه، مهم ترین تعهدات اعضا برشمرده شده اند.
بصیرت ها، چالش ها و شیوه های نو در مدیریت دانشگاهی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا رسالت های کلاسیک و مدرن همچون رسالت های آموزشی،پژوهشی،خدماتی،مشاوره ای و اشاعه فرهنگ مکتوب مورد مداقه قرار گرفته و سپس بصیرت هایی چون بصیرت قانونی،بصیرت مهارتی،بصیرت پژوهشی،بصیرت فن آوری(تکنولوژی)، بصیرت فرهنگی،بصیرت کیفی، بصیرت اشاعه پایه مشترک علم و بصیرت کاربست روش میان رشته ای مورد تبیین قرار گرفته است. آنگاه نگارنده به چگونگی نقش رؤسای دانشگاه ها و رهبران آموزش علی رغم خصلت تجاوزگری مرزهای دانشگاه ها، پیچیده شده مسایل دانشگاه ها و محبوس بودن رؤسای دانشگاه ها و مدیران در فضای کوچکتر برای مانور را تحلیل می نماید و پایان بخش مقاله حرکت از برنامه ریزی به برنامه ریزی با استفاده از تکنیک ها و تاکتیک های تغییر تدریجی در ابعاد شناخت،نگرش،رفتار فردی و رفتار جمعی با عنایت ویژه در تغییر ساختار، تغییر تکنولوژی و تغییر در رفتار و .... توصیه شده اند.
بررسی میزان پاسخ گویی اهداف برنامهی درسی دانشگاه ها به رفتار کارآفرینی ""توجه"" (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه های دولتی و آزاد اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش، بررسی میزان پاسخ گویی اهداف برنامهی درسی دانشگاه ها به رفتار کارآفرینی ""توجه"" از نظر دانشجویان دانشگاه های دولتی و آزاد اسلامی واحد اصفهان است. در این پژوهش کاربردی، از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامهی تدوین محقق و ضریب پایایی آن 98/0 برآورد شده است. روایی سازهی پرسش نامه با استفاده از تحلیل عاملی و روایی محتوایی، توسط 5 نفر از متخصصین دانشگاهی تأیید شده است. نمونه آماری مشتمل بر 365 نفر از دانشجویان دانشگاه های اصفهان، صنعتی، هنر و آزاد اسلامی در سال تحصیلی 87 ـ 86 است، که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل های آماری نشان داد که از نظر دانشجویان، میزان پاسخ گویی اهداف برنامهی درسی دانشگاه ها، در سطح 001/0 p?به رفتار کارآفرینی ""توجه"" در عامل افزایش مهارت های ارتباطی کم تر از سطح متوسط بوده است. هم چنین، در مقایسهی نظرات دانشجویان با توجه به شاخص های دانشگاه، گروه، سال و مقطع تحصیلی تفاوتی معنادار مشاهد شد.
طراحی و تدوین مدل فرایند مدیریت استعداد اعضای هیات علمی برای دانشگاه های استعداد محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر، به منظور طراحی مدل فرایند مدیریت استعداد اعضای هیات علمی برای دانشگاه های استعداد محور انجام گردید. نوع پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، آمیخته (کیفی-کمی) در دو مرحله می باشد. در مرحله کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته در بین 18 نفر از مدیران و اعضای هیات علمی دانشگاه های اصفهان، علوم پزشکی و صنعتی اصفهان به روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به معیار اشباع داده ها، مولفه های مدیریت استعداد شناسایی و به روش تحلیل محتوا و با رویکرد قیاسی – استقرایی تحلیل شد. در مرحله کمی، آزمون الگو با رویکرد پیمایشی انجام شد. جامعه آماری در این بخش شامل تمامی اعضای هیات علمی که از سال 89 تا 94 در این سه دانشگاه جذب شده اند ، بود. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم استفاده شد. حجم نمونه 130 نفر با استفاده از فرمول کوکران برآورد شد. سپس از طریق بکارگیری پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری واریانس محور، بعد از آنکه روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان و کارشناسان تأیید قرار گرفت، اعتبار همگرا 53/0 و پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 81/0 وپایایی ترکیبی 83/0بدست آمد. 107 کد از داده های تحقیق کیفی استخراج شد که در7 طبقه اصلی دسته بندی گردید. یافته های بخش کمی نیز سازه فرایند مدیریت استعداد را که شامل هفت بعد مجزا، «شناسایی و تعیین نیازهای استعدادی، کشف منابع استعداد، جذب استعدادها، توسعه توانایی های بالقوه استعدادها، بکارگیری استراتژیک استعدادها، حفظ و نگهداری استعدادها، ارزیابی و همراستایی فعالیت های مدیریت استعداد» می باشد، را تایید کرد. در نهایت با توجه به داده های حاصل از تحقیق کیفی و کمی مدلی برای فرایند مدیریت استعداد اعضای هیات علمی در دانشگاه ها، پیشنهاد گردید.