فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۴۱ تا ۴٬۴۶۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله پیدا کردن ارتباط بین تفاوت در جنسیت افراد و سطح توسعه یافتگی با کمک شاخص توسعه نیروی انسانی در ایران است. از آن جا که امروزه شاخص توسعه نیروی انسانی در توسعه اقتصادی نقشی کلیدی دارد، این مقاله می کوشد به کمک تعریفی انسانی از توسعه اقتصادی تاثیر متغیری مثل جنسیت را در توسعه مورد توجه قرار دهد. بنابراین با تصریح مدل متناسب با اقتصاد ایران و به دست آوردن متغیرهای موثر بر توسعه اقتصادی به کمک روش VAR ،VECM رفتار متغیرهای مدل برآورد شود و سعی گردیده است تا مدل تصریح شده برای زنان و مردان جداگانه برآورد گردد تا با مقایسه مدل ها بتوان تفاوت در جنسیت را بر توسعه اقتصادی تبیین نمود. نتایج تخمین مدل نشان می دهد مشارکت سیاسی زنان می تواند بر توسعه اقتصادی تاثیر مشخصی داشته باشد که این موضوع بر چگونگی تصمیم سازی در اقتصاد ایران موثر خواهد بود.
رهبری تحول آفرین و فرهنگ سازمانی (مطالعه موردی در وزارت رفاه و تامین اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعههای اخیر در نظریههای رهبری، از نظریههای رهبری کاریزماتیک که رهبر را موجودی غیرمعمولی فرض میکرد و پیروان را وابسته به رهبری میدانست به سمت تئوریهای نئوکاریزماتیک و رهبری تحول آفرین که به توسعه و توانمندسازی پیروان جهت عملکرد مستقل توجه میکنند، انتقال یافته است. به دلیل توجه فزاینده به عامل رهبری در ایجاد تحولات سازمانی در سطح دنیا وکلیدی بودن عامل فرهنگ در انجام این امر، در این تحقیق سعی بر آن شده است که رابطه متقابل رهبری تحول آفرین و فرهنگ سازمانی از طریق روش تحقیق همبستگی مورد بررسی قرار گیرد. یافتههای حاصل ازتحقیق نشان میدهدکه رهبران وزارت رفاه وتامین اجتماعی خود را تحول آفرین قلمداد میکنند، اما پیروان رهبرانشان را تحول آفرین نمیدانند و از لحاظ فرهنگی چه رهبران وچه پیروان انسجام و هویت پایینی را دروزارت خانه اعلام میدارند. این امر هشداری است به سازمانها و وزارتخانههایی که قبل از ادغام فرهنگی دست به ادغام صرفاً فیزیکی میزنند.
شناخت نحوه تاثیرگذاری ابعاد عدالت سازمانی بر جنبههای گوناگون رضایت شغلی و سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت سازمانی، به احساس و ادراک کارکنان از میزان انصاف و برابری در رفتارها و روابط کاری اشاره دارد.. پژوهشهای گوناگون نشانگر آن است که افزایش احساس عدالت بر جنبههای متفاوت رفتار سازمانی تاثیرگذار است. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد بررسی چگونگی ارتباط میان عدالت سازمانی و رضایت شغلی کارکنان است، و در این بین تلاش دارد تا نحوه اثرگذاری ابعاد عدالت سازمانی را (عدالت توزیعی، عدالت رویهای، و عدالت مراودهای) بر جنبههای گوناگون رضایت شغلی و سازمانی کارکنان (رضایت از سازمان (تعهد سازمانی)، رضایت کلی شغل، رضایت از کار، رضایت از سرپرستان، رضایت از همکاران، رضایت از حقوق و دستمزد، و رضایت از ترفیع)، آزمون نماید. جامعه آماری پژوهش 700 نفر از کارکنان شرکت داده پردازی ایران، واقع در تهران بودهاند. تحلیل دادهها (235 پرسش نامه) با استفاده از آزمون همبستگی، تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری صورت گرفته است. یافتههای پژوهش نشان داده است، تاثیر ابعاد گوناگون عدالت سازمانی بر جنبههای متفاوت رضایت شغلی و سازمانی، متفاوت و با درجات گوناگون بوده است. در عین حال همواره هر نوع احساس عدالت بر تعهد سازمانی، رضایت کلی شغلی، و رضایت از سرپرستان تاثیر معنادار داشته است.
مدیریت سرمایه انسانی، اجتماعی و عاطفی با رویکردی اثربخش در موفقیت شغلی: مطالعه موردی بانک ملت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون اکثر گفتمانهای تاریخی درباره موفقیت و پیشرفت بر مبنای این موضوع بوده است که سازمانها چه کاری میتوانند برای پیشرفت کارکنانشان انجام دهند. اما با توجه به تغییر و تحولات عصر حاضر، ادبیات پیشرفت شغلی نیز تغییر نموده و اینکه افراد برای موفقیت شغلی خود چه کاری میتوانند انجام دهند، مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا سالهاست که موضوع سرمایه انسانی به عنوان عاملی مهم و تاثیر گذار برای موفقیت و پیشرفت شغلی و اخیرا نیز سرمایه اجتماعی و عاطفی نیز به عنوان عوامل دیگر در این زمینه شناسایی شده است. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی روابط متقابل بین سرمایه انسانی، اجتماعی و عاطفی و اثرات آنها بر موفقیت شغلی انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده پیمایشی- همبستگی و بطور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری میباشد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که دو بعد سرمایه انسانی و اجتماعی بر طبق مدل تحلیل مسیر ارائه شده بر موفقیت شغلی مدیران تاثیر میگذارد. در پایان پیشنهاداتی برای مدیران سازمان ارائه گردید.
مکالمات بی پرده
حوزه های تخصصی:
تبیین روابط ذهنیت مشترک، ظرفیت جذب دانش، نوآوری و انعطافپذیری: شرکتهای دارویی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد مبتنی بر منابع ،عملکرد سازمان را تابعی از منابع و قابلیتهای آن میداند .از بین منابع سازمانی، دانش سازمانی مهمترین آنها قلمداد میشود. دانش ممکن است حاصل یادگیری مبتنی بر تجربه یا مبتنی بر بهکارگیری منابع دانش خارج از مرزهای سازمان باشد. توان یک سازمان در استفاده از منابع خارج از مرزهای سازمان ،ظرفیت جذب دانش معرفی میشود. دیدگاه رایج مبتنی بر نظریه یادگیری فردی، ظرفیت جذب دانش را تابعی از فعالیتهای R&D قلمداد میکند. در این مقاله برمبنای رویکرد یادگیری جمعی ،ظرفیت جذب دانش به عنوان فعالیتی چند سطحی و بهعنوان یک اقدام جمعی تبیین شده است. از یکسو اثر ذهنیت مشترک بر ظرفیت جذب دانش بررسی شده و از سوی دیگر تأثیر ظرفیت جذب دانش بر نوآوری و انعطافپذیری مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل حاکی از تأثیر معنادار ذهنیت مشترک بر ظرفیت جذب دانش است. بخش دیگرنتایج بیانگر وجود تأثیر ظرفیت جذب دانش بر دو متغیر مذکور است. این نتایج نشان میدهد مدل تحقیق از توان تبیین بالایی برای تبیین ظرفیت جذب دانش،عوامل مؤثر بر آن و نتایج آن برخوردار است.
تعیین همبستگی هوش هیجانی با راهبردهای مدیریت تعارض بین مدیران بیمارستان های آموزشی قزوین، 1386(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
امروزه تعارض در سازمانها به صورت یک مساله ی جدی وجود دارد، باید به خاطر داشت که این وجود تعارض نیست که باعث اختلال و از هم پاشیدگی در سازمانها می شود، بلکه مدیریَت ناکارساز تعارض سبب نتایج نامطلوب می شود. این مطالعه به منظور تعیین همبستگی هوش هیجانی با راهبردهای مدیریَت تعارض بین مدیران بیمارستانهای آموزشی قزوین انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع همبستگی ست ؛ و به صورت مقطعی انجام شد. نمونه ی مورد پژوهش 78 نفر از مدیران بیمارستانهای آموزشی قزوین بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی هوش هیجانی شرینگ و پرسشنامه راهبردهای مدیریَت تعارض رابینز؛ و پرسشنامه ی ویژگیهای دموگرافیک به شیوه ی لیکرت جمع آوری ؛و با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی، آزمون هبستگی پیرسون، آزمون تی و آنالیز واریانس تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که بین میزان هوش هیجانی مدیران مورد مطالعه با راهبرد عدم مقابله در مدیریَت تعارض همبستگی ازلحاظ آماری معنی دار معکوس وجود دارد(γ = - 0/370). بین میزان هوش هیجانی مدیران با دو راهبرد راه حل گرایی و راهبرد کنترل همبستگی ازلحاظ آماری معنی دار مشاهده نشد (P>0/05 ). همچنین همبستگی هوش هیجانی با هیچ یک از ویژگیهای فردی مدیران (سن، جنس، سابقه خدمت، سابقه مدیریَت و میزان تحصیلات) از نظر آماری معنی دار نیست.
نتیجه گیری: میزان هوش هیجانی مدیران می تواند عامل مهمی در شناسایی تعارضها و اتخاذ راهبرد مناسب برای مدیریَت تعارض در سازمان باشد. "
بررسی تاثیرگذاری اقدامات منابع انسانی بر رفتار شهروندی سازمانی با لحاظ نمودن نقش تعهد سازمانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تاثیر اقدامات منابع انسانی بر رفتار شهروندی کارکنان و با لحاظ نمودن تعهد سازمانی به عنوان متغیر میانجی یا واسطه انجام شده است. بدین منظور پرسشنامه ای برای سنجش این متغیر ها طراحی شده و پس از اطمینان از روایی و پایایی ابزار اندازه گیری توسط تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، در میان کارکنان رده تخصصی بانک ملت توزیع شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که اقدامات منابع انسانی بر رفتارشهروندی کارکنان تاثیر مثبتی دارد. از بین اقدامات منابع انسانی(یعنی توانمندسازی، توسعه شایستگی، عدالت رویه ای و تسهیم اطلاعات) بیشترین تاثیر را بر رفتار شهروندی داشته است. همچنین اقدامات منابع انسانی، طبق مدل تحلیل مسیر، می تواند از طریق تعهد سازمانی بر رفتار شهروندی تاثیرگذارد. در پایان جهت بهبود رفتار شهروندی سازمانی از طریق تقویت اقدامات منابع انسانی پیشنهاداتی برای مدیران منابع انسانی ارائه شده است.
مدیریت استرس شغلی
اندزه گیری بیکاری و تعلق حاشیه ای به نیروی کار
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر آموزش های ضمن خدمت در توسعه منابع انسانی (در دانشگاه آزاد واحد ساری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
توصیف وضعیت گروههای آموزشی تربیت بدنی وعلوم ورزشی دانشگاه آزاداسلامی کشور از دیدگاه مدیران و اساتید گروهها
حوزه های تخصصی:
هدف ازتحقیق حاضر توصیف وضعیت گروههای آموزشی تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه آزاداسلامی کشور از دیدگاه مدیران و اساتید گروهها بود. روش این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی بوده که به شکل میدانی اجرا شده است. به علت محدود بودن جامعه آماری تعداد 62 نفراز مدیران و 249 نفراز اساتید تمام وقت و نیمه وقت به عنوان نمونه های تحقیق انتخاب شدند.اطلاعات لازم به وسیله پرسشنامه های مدیران گروه های آموزشی و اعضای هیات علمی تربیت بدنی گرد آوری شدند.پرسشنامه ها قبل ازتوزیع اعتباریابی و پایایی آنها نیز محاسبه گردید (84/0=r). داده های حاصل با استفاده ازروشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی F, Tو ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که از دیدگاه گروه های مورد مطالعه وضعیت برنامه ها در حد متوسط ، فعالیتهای پژوهشی درحد پایین، وضعیت وسایل وتجهیزات آموزشی درحد پایین و نهایتا وضعیت تاسیسات وتجهیزات ورزشی درحد مطلوب ارزیابی شد. همچنین دررابطه با مقایسه دیدگاه مدیران و اساتید برروی متغیرهای مورد مطالعه فقط درمورد میزان تحقق برنامه ها و استراتژیها درگروه های مورد مطالعه تفاوت معنی داری وجود داشت ( 025/0 = p ). در مجموع نتایج تحقیق نشان داد که وضعیت گروه های آموزشی تربیت بدنی وعلوم ورزشی در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در سطوح متفاوتی قرارداشت.