برخی مدیریت را معادل «تصمیم گیری» می دانند؛ زیرا عمده وظیفه مدیر در هدایت یک سازمان، اتخاذ تصمیم های مناسب در شرایط مختلف است. هر مدیری با توجه به شرایطی که در آن نیاز دارد، دست به یک تصمیم گیری عقلانی می زند. در نظریه های مدیریت، مباحث زیادی در خصوص تصمیم گیری مطرح شده است. این مقاله به دنبال بررسی ریشه های عقلانیت در تصمیم گیری است. لذا ابتدا تعریفی از عقل و عقلانیت ارائه می شود؛ سپس بر اساس یک سیر تاریخی عقل و عقلانیت از دیدگاه فلاسفه قرون باستان، قرون وسطی و پس از آن، همچنین، انواع عقلانیت در مباحث فلسفی و اجتماعی بررسی می شود. با توجه به جایگاه ویژه ماکس وبر در مباحث عقلانیت و دیوان سالاری، بحثی در رابطه با دیدگاه های وبر در خصوص عقلانیت ارائه می گردد. در ادامه نمونه ای از عقلانی شدن جوامع با عنوان مک.دونالدی شدن جهان ذکر می شود. در پایان نیز جایگاه عقلانیت در «نظریه سازمان»، و به ویژه مباحث تصمیم گیری بحث و بررسی می شود.
امروزه بحث میزان رضایت ارباب رجوع از خدمات ارائه شده در دستگاههای دولتی به عنوان یکی از شاخصهای اصلی سنجش کارآمدی و رشد و توسعه نظام تلقی می گردد و به همین دلیل مبحث رضایت ارباب رجوع به عنوان یک مساله بسیار مهم در سیستم مدیریت دولتی کشور مدنظر می باشد ولی تا چه حدود سازمانهای دولتی در زمینه افزایش رضایت ارباب رجوع موفق بوده اند? آنچه که مشخص می باشد این است که سازمانهای دولتی نتوانسته اند در این زمینه آنچنان موفق باشند و این موضوع می تواند به دلایل مختلفی باشد که یکی از این دلایل وجود ساختار سازمانی نامناسب...