فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۵۴ مورد.
اثربخشی رویکرد واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بر تعارض های زناشویی و بهزیستی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش نیمه آزمایشی بررسی اثر بخشی رویکرد درمانی واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بر تعارض های زناشویی و بهزیستی اجتماعی بود. 25 نفر آزمودنی که شرایط ورود به پژوهش را داشتند و به صورت فراخوان به کلینیک درمانی مراجعه کرده بودند، با روش جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و گروه کنترل قرار گرفتند. متغیر مستقل رویکرد واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بود. ابزار سنجش، پرسش نامه 54 پرسشی تعارض های زناشویی ثنایی و پرسش نامه بهزیستی اجتماعی صفاری نیا بود. نتایج آزمون فریدمن برای پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری در مقایسه با گروه کنترل، نشان دادند که رویکرد واقعیت درمانی، به گونه ای کارآمدی تعارض های زناشویی را در مقایسه با گروه کنترل در زنان کاهش می دهد. هم چنین، با وجود آن که مداخله واقعیت درمانی بر بهزیستی اجتماعی آزمودنی ها اثر بخشی نداشت، اما بر دو زیر مقیاس پیوستگی اجتماعی و پذیرش اجتماعی، اثربخشی معنادار داشت. نتایج پژوهش، مفهوم سازی و سنجش عملیاتی و دقیق تر زیرمقیاس های بهزیستی اجتماعی را پیشنهاد می کند.
پیش بینی طلاق بر اساس صفات شخصیتی، اختلالات روانی و ویژگیهای جمعیت شناختیژگیهای جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش مشخص کردن صفات شخصیتی، اختلالات روانی و ویژگیهای جمعیت شناختی پیش بینی کننده طلاق در زوجین شهر تهران بود. طرح این پژوهش از نوع علّی مقایسه ای و روش نمونه گیری خوشه ای بود. به این منظور از بین مجتمع های قضایی خانواده شهر تهران، سه مجتمع به صورت تصادفی انتخاب و از بین زوجین در معرض طلاق مراجعه کننده 60 نفر (30 زوج) انتخاب شدند. برای گروه نمونه زوجین عادی نیز از بین مناطق شهرداری تهران سه منطقه به صورت تصادفی انتخاب، و از طریق سرای محله های آن 30 زوج انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت (فرم کوتاه)، سیاهه نشانه های اختلالات روانی (SCL-90) و جمعیت شناختی در نمونه های مورد نظر اجرا شد. یافته ها نشان داد که از بین ابعاد آزمون پنج عاملی در روان رنجوری، تجربه گرایی و وظیفه شناسی و از بین ابعاد آزمون SCL-90 بجز روان پریشی در دیگر مقیاسها، بین دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت (05/0 > P). نتایج تحلیل رگرسیون لجستیک دو ارزشی نشان داد که متغیرهای افسردگی، افکار پارانوییدی، تعداد فرزندان، میزان درامد و روان رنجوری، قویترین پیش بینی را برای احتمال در معرض طلاق قرار گرفتن زوجین فراهم می کند به این شکل که افزایش افسردگی، افکار پارانوییدی و روان رنجوری احتمال طلاق را افزایش می دهد و افزایش تعداد فرزندان و میزان درامد احتمال طلاق را کاهش می دهد. این یافته ها اهمیت ویژگیهای شخصیتی، اختلالات روانی و عوامل جمعیت شناختی را در پدیده طلاق نشان می دهد.
بازنمایی طلاق در سینمای دهه هشتاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، هدف ما پاسخ به این پرسش اساسی است که فیلم های سینمایی دهه هشتاد شمسی طلاق را چگونه بازنمایی و برساخت کرده اند؟ این پرسش در چارچوب نظریه بازنمایی مطرح شده و برای پاسخ به آن، 21 فیلم تولید شده در این دهه که مسئله طلاق محور اصلی روایت شان بود، به روش تحلیل محتوا بررسی شده است. یافته های مقاله نشان می دهد که فیلم های سینمایی ایرانی در خلال روایت های خود، کوشیده اند نوعی شناخت و دانش عامه پسند دربارة طلاق در دسترس مخاطبان قرار دهند و این پدیده و آسیب های ناشی از آن را تبیین کنند. فیلم های ایرانی، هم اطلاعاتی زمینه ای همچون ترکیب سنی و جنسی، طبقه اجتماعی، وضعیت شغلی آسیب دیدگان از طلاق ارائه می کنند و هم اطلاعات مختلفی دربارة روابط اجتماعی و خانوادگی، نگرش ها، شیوه های زندگی و آسیب های اجتماعی آنها به دست می دهند. همچنین تولید کنندگان آنها اغلب کوشیده اند تبیینی از طلاق شخصیت های خود ارائه کنند.
مشکلات نوجوانان و ارتباط آن با نهاد خانواده مورد مطالعه: رابطه تعارضات والدینی و سلامت روان نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوجوانی را می توان مهمترین دوره ی زندگی هر فرد دانست که ویژگی های رشدی آن می تواند بر اختلالات روانی- رفتاری فرد در آینده اثر بگذارد. به دلیل آن که بخش وسیعی از ساختار جمعیتی ایران را نوجوانان و جوانان تشکیل می دهند توجه به مسائل آنها حائز اهمیت است. از این رو این پژوهش به بررسی تأثیر اختلافات و درگیری های درون نهاد خانواده و والدین بر سلامت روان نوجوانان پرداخته است. در این پژوهش از روش پیمایش استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 600 نفر از دانش آموزان دبیرستان های شهر شیراز هستند که به صورت تصادفی چند مرحله ایی انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. در این تحقیق پاسخگویان به پرسشنامه 28 سوالی سلامت عمومی (GHQ) پاسخ دادند. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که درآمد خانواده، رفتار والدین با فرزندان در خانه و خارج از خانه و تعارضات والدین بر سلامت روان فرزندان تأثیر دارد. در نهایت مدل تحقیق توانست 41 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نماید.
بسترهای اقتصادی موثر بر تصمیم گیری زوجین به طلاق؛ مطالعه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله فهم چگونگی اثرگذاری بسترهای اقتصادی بر تصمیم گیری زوجین برای طلاق است. داده های مطالعه حاضر نتیجه مطالعه کیفی و مصاحبه عمیق با 40 زن و مرد مطلقه در شهر تهران می باشد. یافته ها نشان می دهد بیکاری و اشتغال ناپایدار، و کسب درآمد از مسیرهای نادرست، وابستگی مالی به خانواده ها، شرایط بد اقتصادی جامعه و فشار مضاعف بر منابع درآمدی خانواده و مدیریت نامناسب منابع مالی خانواده از جمله مسائل مالی افراد در زندگی مشترک بوده است. این مسائل به صورت زنجیره ای با تعاملات کمتر زوجین درون زندگی مشترک، کاهش سطح رفاه خانواده و بتدریج افزایش اختلافات و تضادهای فکری و رفتاری زوجین همراه شده است. بر اساس این مطالعه مشکلات اقتصادی علت بلافصل طلاق نیست بلکه زمینه ساز شرایط دیگری می شود که که نهایتاً به طلاق منجر شود. در واقع مشکلات اقتصادی عامل پنهان و تأخیری است و با یک اثر تأخیری، بر تصمیم زوجین به طلاق اثر می گذارند.
بازنمایی معنایی ماهیت زندگی زناشویی در ازدواج های ناموفق (رویکردی برساخت گرایانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف استخراج باورهای زنان مطلقه یا متقاضی طلاق در خصوص زندگی زناشویی و پندار آنان از همسر آینده در پیش از ازدواج انجام گرفته است. بر این اساس، تلاش شده است دیدگاه زنان با رویکردی برساخت گرایانه و با استفاده از روش شناسی کیفی و اسلوب نظریه زمینه ای[1] مورد کنکاش قرار گیرد. نمونه ها بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، از بین ۴۰ زن متقاضی طلاق یا مطلقه، مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده در سطح شهر شیراز انتخاب و داده ها با استفاده از روش مصاحبه ژرف گردآوردی شده اند. از راه سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی، ۵ مقوله اصلی «توهم همسر آرمانی»، «زندگی زناشویی رویایی»، «آماده نبودن ""خود"" جهت ورود به زندگی زناشویی»، «ازدواج زود هنگام و بی تدبیری در امور زندگی» و «نداشتن فهم کافی از دنیای مردانه» و یک مقوله هسته با عنوان «ناشناخته بودن ماهیت زندگی زناشویی» پدیدار شد. تحلیل یافته ها مشخص کرد که زنان مصاحبه شونده نسبت به فضای زندگی زناشویی و مراوداتی که در آینده بایستی برقرار کنند از باورها و پندارهای واقع بینانه ای برخوردار نبوده اند، هم چنین، پندار پیشین آنان از شوهر آینده نیز بسیار آرمان گرایانه و به دور از واقعیت بوده است.
بررسی عوامل مؤثر بر طلاق در استانهای ایران با تأکید بر عوامل اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به مطالعه عوامل مؤثر بر طلاق در سطح استانهای کشور با تأکید بر عوامل اقتصادی بویژه میزان بیکاری و تورم می پردازد. در بخش ادبیات نظری به رویکردهای اقتصادی و روانشناختی اشاره شده است. برای سنجش تأثیر عوامل اقتصادی بر طلاق از متغیرهای بیکاری و تورم استفاده شده است. میزان شهرنشینی و تحصیلات عالی نیز به عنوان متغیرهای کنترلی به الگو اضافه شده است. الگوی تجربی مورد استفاده برای تجزیه وتحلیل داده ها، الگوی اقتصادسنجی از نوع الگوی داده های تابلویی از نوع تأثیرات ثابت است که از داده های 28 استان کشور طی دوره زمانی 1381 تا 1391 بهره می گیرد. نتایج براوردهای الگوی تجربی رابطه مثبت و معنی داری بین طلاق و متغیرهای مستقل تحقیق را نشان می دهد به طوری که با افزایش یک درصد بیکاری، 134/0درصد طلاق افزایش یافته است. چنانکه تورم یک درصد افزایش یابد، 133/0درصد طلاق افزایش می یابد. هم چنین درصورتی که میزان تحصیلات عالی یک درصد افزایش یابد، میزان طلاق 13/0درصد افزایش، و درنهایت اگر میزان شهرنشینی یک درصد افزایش یابد، میزان طلاق، 88/2درصد افزایش می یابد. نتایج براورد تأثیرات استانها حکایت دارد که عوامل ناشناخته در استانهای کوچک و مذهبی همچون یزد و قم، تأثیر مثبت و در استانهای بزرگ مثل تهران و خراسان، تأثیر منفی بر طلاق داشته است.
واکاوی کیفیِ پیامد های اشتغال زنان متأهل و بسترهای تعدیل کننده آن (مورد مطالعه معلمان آموزش و پرورش شهر دلوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مسائل زنانِ شاغلِ متأهل که کمتر با روش کیفی مورد واکاوی قرار گرفته پیامدهای ایفای همزمان دو نقش خانه داری و شغلی و تأثیر زمینه های مرتبط با آن بوده است. مقاله حاضر با روش نظریه زمینه ای آثار اشتغال زنان متأهل مادر، بسترهای مرتبط با آن و استراتژی های کنشی/ واکنشی آنها را در بین معلمان اداره آموزش و پرورش شهر دلوار تحلیل کرده است. روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند با حداکثر تنوع بوده و ابزار دستیابی به داده ها، مصاحبه عمیق و نیمه ساخت یافته فردی و گروه مرکز بوده است. بر اساس تحلیل مصاحبه ها، اشتغال همزمان دستاوردها و آسیب هایی برای این زنان به همراه داشته و تجربهآنان بسته به کیفیت بسترهای اجتماعی محلی – جهانی و توانایی های فردی شان متفاوت بوده است. مقوله هسته توصیف گر وضعیت این زنان "" وضعیت متناقض اما مدیریت پذیر زنان شاغل متأهل و بسترهای تعدیل کننده آن"" انتخاب شد. بدین معنی که اشتغال این زنان چهره ای دو سویه داشته و دستاوردها/ هزینه هایی برای آنها داشته؛ پیامدهای اشتغال بسته به کیفیت بسترهای خانوادگی، سازمانی و جهانی متفاوت بوده است؛ و همه این زنان بسته به تواناییها و امکانات مادی، شناختی و عاطفی شان توانسته اند به شیوه های متفاوتی وضعیت خاص خود را مدیریت نمایند.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با طلاق عاطفی (مطالعه ی موردی متأهلین شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین آسی بهای اجتماعی طلاق است. طلاق عاطفی را اولین مرحله ی فرایند طلاق می دانند که بیانگر رابطه ی زناشویی رو به زوال است؛ رابطه ای که در آن احساس تلخ بیگانگی جایگزین صمیمت و یگانگی شده است. مقاله ی حاضر عوامل اجتماعی مرتبط با طلاق عاطفی در بین متأهلین شهر شیراز را بررسی کرده است. به منظور مطالعه ی این موضوع از روش کمی و پیمایشی استفاده شده و اطلاعات لازم با استفاده از ابزار پرسش نامه جمع آوری شده است. نمونه ی مورد مطالعه 384 نفر بود که به منظور کاهش میزان خطا، نمونه تا 392 نفر افزایش داده شد. برای انتخاب این تعداد نمونه، از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. شایان ذکر است که متغیر طلاق عاطفی به عنوان متغیر ملاک، شامل صمیمیت، تعهد و شور و اشتیاق بوده و متغیر تبیین نیز با متغیرهای سبک زندگی و فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی نوین سنجیده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که میزان طلاق عاطفی در حد زیاد (53/8 درصد) است و متغیرهای سبک زندگی مدرن و بهره مندی از شبکه های اجتماعی نیز ارتباط معنادار و منفی داشتند. همچنین، یافته های مستخرج از مدل رگرسیون چندگانه نشان داد که چهار متغیر سبک زندگی سنتی، سبک زندگی مدرن، کامپیوتر و سبک زندگی تظاهری توانستند متغیر ملاک (طلاق عاطفی) را تبیین کنند.
بررسی مقایسه ای ازدواجهای پایدار رضایتمند و ازدواجهای در حال جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف شناسایی و مقایسه عوامل مؤثر در ازدواجهای پایدار رضایتمند با عمری بیش از 20 سال و عوامل مؤثر در طلاق زوجین انجام گرفت. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری نمونه گیری ها ادامه یافت و داده های دو گروه مبتنی بر روش نظریه زمینه ای، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج دو گروه نشانگر این است که سفری به سوی بالندگی یا از هم پاشی ازدواج مقوله مرکزی الگوی یافته های پژوهش است. مقوله شکل گیری مناسب ازدواج جزء شرایط علّی برای ازدواج پایدار رضایتمند است؛ عوامل درون شخصی (نگرشهای مؤثر و ویژگیهای شخصیتی مناسب)، بین شخصی (منظومه زناشویی و والدینی و چند نسلی کارامد) و فرا شخصی (مالی و کاری) از جمله عوامل مداخله ای (میانجی) مؤثر در ازدواج پایدار است. پیامد نهایی، رضایتمندی (از خود، همسر، فرزندان) و پایداری ازدواج بود. هم چنین نتایج ازدواجهای در حال جدایی حکایت دارد که مقوله شکل گیری نامناسب ازدواج جزء شرایط علّی ازهم پاشیدن ازدواج است و عوامل درون شخصی (نگرشهای ناکارامد، ویژگیهای شخصیتی نامناسب)، بین شخصی (منظومه زناشویی و والدینی و چند نسلی ناکارامد) و فرا شخصی (مالی و کاری) ازجمله عوامل مداخله ای (میانجی) مؤثر در ازدواجهای در حال جدایی است. شرایط زمینه ای در زوجین متقاضی طلاق شامل رواج طلاق در خانواده اصلی، سابقه اعتیاد و دوستی با افراد با ازدواجهای ناموفق بود.
فرزندآوری به مثابه ی مخاطره (مطالعه ی کیفی زمینه های کم فرزندی در شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشف عوامل زمین های کاهش باروری در ایران-که به باروری زیر سطح جانشینی رسیده- نیازمند توجه ویژه است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی پدیده ی کم فرزندی در میان زنان شهر تبریز و به روش کیفی انجام شده است. بدین منظور، دیدگاه های 30 نفر از زنان در مورد تجارب کم فرزندی آنها که به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، با استفاده از تکنیک مصاحبه ی عمیق جمع آوری و با استفاده از نظریه ی زمینه ای تحلیل شده است. بر اساس نتایج تحلیل روایت های زنان از تجاربشان، پدیده ی کم فرزندی می تواند با استفاده از یک نظام معنایی مبتنی بر مخاطره در چهار بعد، شامل مخاطره ی زیبایی/ تناسب اندام (شخصی و تعمیم یافته)، مخاطره ی سلامتی (جسمانی، ذهنی- روانی و اجتماعی) و مخاطره ی اقتصادی (هزینه های مستقیم و هزینه ی فرصت فرزندآوری) و مخاطره ی قدرت (کودک شهریار) فهمیده شود. «فرزندآوری به مثابه ی مخاطره» به عنوان مقوله ی هسته ای مطالعه ی حاضر شناسایی شد. همچنین تغییرات کارکردی خانواده و تحلیل نقش مادری، پذیرش اجتماعی و نهادینه شدن کم فرزندی، کاهش فشار/ حمایت اجتماعی، عبرت آموزی نسلی، عرفی شدن فرزندآوری، بی اعتمادی به سیاست های تشویقی، برساخت رسانه ای و پزشکی کم فرزندی از جمله شرایط تسهیل گر کم فرزندی شناسایی شدند. در نهایت، پیامدهای کم فرزندی به اجمال بحث شد.
عوامل مؤثر بر تضاد نقش های زنان و رابطه آن با تعارضات خانوادگی در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود افزایش سطح تحصیلات و توانمندی های زنان در عرصه های شغلی و اجتماعی، نقش های سنتی آنان (به ویژه خانه داری و بچه داری) همچنان بر دوش آنان سنگینی می کند. حاصل انجام کلیه وظایف مربوط به نقش های مدرن و سنتی، برای زنان شاغل، می تواند تنش های ارتباطی و مشاجرات خانوادگی باشد. در این تحقیق که بر روی زنان 25-50 ساله در سطح شهر همدان انجام شده، سعی بر آن است که با سنجش میزان تضاد نقش های آن ها، رابطه بین تجربه تضاد نقش با تعارضات خانوادگی مورد بررسی و اندازه گیری قرار گیرد. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای بر روی نمونه ای 260 نفری انجام شده و ابزار اندازه گیری آن پرسش نامه محقق ساخته است. نتایج حاصل از آمار توصیفی و استنباطی نشان می دهند که تقسیم کار جنسیتی در دامنه حد متوسط پایین و بالا دارای بیشترین درصد است. ایفای نقش مادری و نگرش مثبت مردان به اشتغال زنان در سطح متوسط به بالاست. همچنین احساس تضاد نقش در زنان، در سطح متوسط (بالا و پایین) قرار دارد. در مقابل، باورمندی به کلیشه های جنسیتی بیشتر در سطح متوسط به پایین است. همچنین نتایج نشان می دهد که تعارضات مالی در میان انواع دیگر تعارض (جنسی و خانوادگی) وفور بیشتری دارد. جامعه پذیری جنسیتی (با ابعاد تقسیم کار جنسیتی، نقش مادری، نوع نگرش زن و شوهر به اشتغال زنان و همچنین میزان باورمندی زنان به کلیشه های جنسیتی)، رابطه مثبت و مستقیم با تجربه تضاد نقش در زنان دارد و تضاد نقش نیز عامل مؤثر در تجربه تعارضات خانوادگی زنان مورد تحقیق است.
تدوین مدل بومی کارکرد خانواده بر اساس مولفه های امید، صمیمیت و تعارض های زناشویی در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی این پژوهش تدوین مدل بومی کارکرد خانواده بر اساس مولفه های امید، صمیمیت و تعارض های زناشویی در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه می باشد. این مطالعه توصیفی (غیر آزمایشی)، همبستگی از نوع مدل یابی معادله های ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه می باشد. از بین جامعه مورد نظر تعداد250 نفر زن به عنوان نمونه آماری انتخاب و افراد با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت گرد آوری داده های پژوهش از چهار پرسش نامه زیر استفاده شد که عبارتند از: مقیاس کارکرد خانواده (FAD)، مقیاس امید اسنایدر، پرسش نامه صمیمیت و پرسش نامه تعارض های زناشویی. جهت تحلیل داده های این پژوهش از آمار استنباطی (روش تحلیل مسیر) و از نرم افزار لیزررل استفاده شد. نتایج نشان دادند که: مدل ارایه شده از برازشی مناسب برخوردار است، تعارض های زناشویی، کارکرد خانواده را پیش بینی می کند، تعارض های زناشویی با میانجی گری صمیمیت و امید، کارکرد خانواده را پیش بینی می کند، تعارض های زناشویی امید در افراد را پیش بینی می کند، تعارض های زناشویی صمیمیت افراد را پیش بینی می کند، صمیمیت، کارکرد خانواده را پیش بینی می کند، امید، کارکرد خانواده را پیش بینی می کند.
سنجش و سنخ شناسی طلاق عاطفی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقالة حاضر سنخ شناسی طلاق عاطفی در شهر مشهد است. تحقیق از نوع پیمایشی بوده و با تکنیک تحلیل خوشه ای انجام شده است. این پژوهش در سطح توصیفی و طبقه بندی با استفاده از ابزار ترکیبی متشکل از سه پرسش نامة نیمه استاندارد انجام شده است. جامعة آماری پژوهش را 30 زوج متأهل تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شده اند. بر اساس تکنیک مذکور، نمرات نمونه در ابعاد پنج گانة (توازن من ما، فعالیت های مشترک، نزدیکی، استقلال وابستگی و وفاداری) طلاق عاطفی در چهار دسته طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که 35% نمونه از حالت توازن خارج شده و در دو سر طیف قرار دارند و سایر اعضای نمونه در دو دستة «بیش تر متصل» و «بیش تر منسجم» قرار دارند. نمرات طلاق عاطفی برای زنان در همة ابعاد پنج گانه از مردان بالاتر است.
بررسی تأثیر اعتیاد به فناوری های نوین ارتباطی (اینترنت و ماهواره) بر از هم گسیختگی خانوادگی در شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درحالی که اغلب ازدواج ها با عشق شروع می شود و زوجین قصد دارند به یکدیگر احترام بگذارند، در طول زمان، مسائلی پدید می آید که جدایی زوجین را در پی دارد یا زندگی مشترک، بدون احساس و عاطفه ادامه می یابد. با توجه به تأثیر فناوری های نوین ارتباطی عصر مدرن بر وقوع چنین پدیده ای، پژوهش حاضر به بررسی نقش اعتیاد به آن فناوری ها (اینترنت و ماهواره) بر از هم گسیختگی خانوادگی (طلاق قانونی و عاطفی) شهروندان شهرکرد می پردازد. مطالعة حاضر از نوع پیمایشی است و روایی مفاهیم موجود در پرسشنامه، از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده است. جامعة آماری پژوهش، شامل تمامی خانواده های ساکن در شهرکرد در سال 1392 است که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، 236 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. به منظور تبیین رابطة اعتیاد به فناوری های نوین ارتباطی با از هم گسیختگی خانوادگی، علاوه بر اثرگذاری مستقیم، از متغیرهای واسط (تأثیرهای غیر مستقیم) نیز استفاده شده است. به این معنا که ابتدا تأثیر اعتیاد به فناوری های نوین ارتباطی بر هریک از متغیر های واسط و سپس تأثیر هریک از متغیرهای واسط بر از هم گسیختگی خانوادگی سنجیده شده است. نتایج نشان می دهد که بین اعتیاد به فناوری های نوین ارتباطی و تمایل به ارتباط دوستی و جنسی خارج از چارچوب خانواده، گرایش به غرب، تضعیف ارزش ها و کاهش دینداری، افزایش احساس بیگانگی اجتماعی و بی هویتی در جامعه، رابطة مستقیم وجود دارد. از سوی دیگر، تأثیر هریک از متغیرهای فوق، بر از هم گسیختگی خانوادگی نیز مستقیم و معنادار است و این بدان معناست که با افزایش هریک از متغیرهای واسط فوق، بر میزان از هم گسیختگی خانوادگی افزوده می شود. همچنین در رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام، تأثیر استفاده از فناوری های نوین ارتباطی و نیز تمایل به ارتباط دوستی و جنسی خارج از چارچوب خانواده بر از هم گسیختگی خانوادگی معنادار است و این دو متغیر، حدود 68 درصد از تغییرهای مسئلة از هم گسیختگی خانوادگی را تبیین می کنند (683/0R2=).
مقایسه اثربخشی زوج درمانی روایتی و زوج درمانی رفتاری تلفیقی بر تاکتیک های حل تعارض زنان قربانی خشونت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر زوج درمانی روایتی و زوج درمانی رفتاری تلفیقی بر بهبود تاکتیک های حل تعارض زنان قربانی خشونت مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز بود. بدین منظور 45 زوج از زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر اهواز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی ساده در سه گروه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم ایرانی مقیاس شیوه های برخورد در تعارضات زناشویی استفاده شد. جلسات درمانی هفته ای یکبار و بر اساس پروتکل درمانی برای گروه های آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین زوجین گروه های آزمایش و کنترل در تاکتیک های حل تعارض تفاوت معناداری وجود دارد و فرضیه های پژوهش مبنی بر تاثیر زوج درمانی های روایتی و رفتاری تلفیقی بر بهبود تاکتیک های حل تعارض تایید شد. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخلات زوج درمانی باعث تغییر تاکتیک های حل تعارض می شود.