واکاوی پدیدارشناختی تفسیر زنان از زندگی پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
261 - 278
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش آمار طلاق و متعاقب آن رشد تقاضا برای دریافت خدمات بهزیستی در بین زنان، طی سال های اخیر، یکی از زمینه های مهم تغییرات اجتماعی در قلمرو خانواده ایرانی بوده است. این پژوهش با هدف فهم تفسیر زنان مطلقه تحت حمایت سازمان بهزیستی از زندگی پس از طلاق انجام گرفته است. روش و داده ها: گردآوری داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 14 نفر از زنان مطلقه تحت حمایت سازمان بهزیستی شیراز انجام گرفته است. تحلیل داده ها بر اساس رویکرد استفهامی با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری صورت گرفته است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد شرایط زنان مطلقه از دو تفسیر عمده اثر می پذیرد: تفسیر آنها از موقعیت و شرایط خود و تفسیر جامعه و اطرافیان. مبتنی بر این منابع تفسیری، سه تم اصلی شامل: احساس رهایی، سلطه مضاعف و دلهره مکرر پس از طلاق، استخراج گردید. زنان در دوران زندگی پس از طلاق همانند دوران زندگی زناشویی، تحت سیطره ارزش های مردسالارانه قرار دارند و حتی احساس رهایی آنها نیز واجد این ویژگی است. از این رو، کنترل گری توسط اطرافیان در شئون مختلف زندگی آنها احساس می شود و آنها به طور مکرر دچار دلهره می شوند. نتیجه گیری: حضور الزام ها و ساختارهای فرهنگی و به ویژه ارزش های مردسالارانه در پساپشت مفاهیم و تم های منتزع نشان می دهد جهت مدیریت شرایط و کاهش آسیب ها لازم است جهت گیری های پژوهشی به سمت شناخت عمیق تر این ساختارها هدایت شوند. پیام اصلی: فقدان دو مؤلفه مهارتی در میان زنان مطلقه تحت حمایت بهزیستی منجر به تجاربی منفی در آن ها شده است: مهارت ارتباطی و حل مسأله؛ و مهارت کسب درآمد مستقل. از این رو، برنامه ریزی های اجتماعی و فرهنگی در رابطه با این زنان بهتر است در این حوزه ها انجام گیرد.