فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقایسه ی الگوهای بالینی شخصیت بر اساس پرسشنامه ی بالینی چند محوری میلون در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، مقایسه ی الگو های بالینی شخصیت بر اساس پرسشنامه ی بالینی چند محوری میلون سه در دو گروه از زنان مبتلا به درد مزمن و نا-مبتلا بود. برای این منظور، 202 نفر شرکت کننده شامل 119زن مبتلا به درد مزمن و 83 زن نا مبتلا با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شدند. افراد مبتلا به درد مزمن ابتدا پرسشنامه ی ارزیابی پزشکی درد جهت تشخیص نوع، شدت و سیر درد را پاسخ دادند و سپس، هر دو گروه شرکت کننده پرسشنامه ی بالینی چند محوری میلون سه را تکمیل کردند. داده های بدست آمده از پژوهش از راه تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتیجه نشان داد که بین گروههای مبتلا به انواع درد مزمن با یکدیگر و با گروه سالم در برخی زیر مقیاس های الگوهای بالینی شخصیت به لحاظ آماری تفاوت معنادار وجود دارد.
اثربخشی آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر بر بهزیستی شخصی زنان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر بر بهزیستی شخصی زنان متأهل شهر تهران انجام شد. طرح پژوهش نیمه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، کلیه زنان متاهل شهر تهران را در بر می گیرد که طی سال 1392 با مراجعه به مراکز مشاوره، خواستار دریافت خدمات مشاوره ای بودند. از بین داوطلبان واجد شرایط به روش تصادفی ساده 30 نفر انتخاب و با استفاده از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. جلسات آموزشی آنها طی 10 جلسه 2 ساعته برگزار شد و در خاتمه هر دو گروه مجدداً مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه بهزیستی شخصی 9 سؤالی کامینز و لو (2006) بود. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر، بهزیستی شخصی زنان را به طور معناداری در پس آزمون و آزمون پیگیری افزایش داده است (05/0p<). با توجه به داده های پژوهش این نتیجه حاصل می شود که از آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر می توان در افزایش بهزیستی شخصی زنان استفاده کرد.
اثربخشی توانمندسازی کارکردی زوجین مبتنی بر رویکرد اسلامی بر رضایتمندی زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی توانمندسازی کارکردی همسران به صورت گروهی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر رضایتمندی زناشویی زوجین است. این پژوهش از نوع طرح آزمایشی در قالب پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. برای اجرای این پژوهش با روش تصادفی چندمرحله ای، 100 نفر زنان طلاب حوزه علمیه شهر قم انتخاب شدند. ابزار پژوهش «مقیاس سنجش رضایتمندی زناشویی اسلامی جدیری» بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش توصیفی از میانگین، انحراف استاندارد و در بخش استنباطی از آزمونهای لامبدای ویلکز، شاپیرو ویلک و تحلیل کوواریانس استفاده شده است. یافته ها نشان داد که توانمندسازی کارکردی زوجین مبتنی بر رویکرد اسلامی موجب بهبود و ارتقای رضایتمندی زناشویی زنان می شود. تفاوت نمره گروه آزمایش و کنترل معنی دار بود (05/0p<). با توجه به نتایج، مداخله اسلامی روانشناختی در افزایش رضایتمندی زناشویی زنان تأثیر داشته است و از نتایج این پژوهش می توان در کاهش نقاط ضعف و قوت زندگی زناشویی زوجین بهره برد و برای پربارسازی روابط آنها، برنامه های درمانی ارائه کرد.
عوامل مؤثر بر ترس زنان از جرم در فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ترس از جرم در مطالعات اجتماعی، مفهومی نوپا بوده و رویکردهای نظری متنوعی برای تبیین آن پدید آمده است. پژوهش های انجام شده نشان داده اند که زنان در مقایسه با مردان، ترس از جرم را بیشتر تجربه می کنند. این پژوهش عوامل مؤثر بر ترس از جرم زنان را در مشکین شهر بررسی کرده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا پیمایشی است. جامعه پژوهش را زنان 18 تا 65 ساله ساکن مشکین شهر تشکیل داده اند که برابر با 5000 نفر هستند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 373 نفر تعیین و با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با کمک پرسش نامه روا و پایا (آلفای 68/0 تا 75/0 برای ابعاد مختلف) جمع آوری و با استفاده از نرم افزار «اس.پی.اس.اس» و آزمون های همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها و نتایج: پژوهش نشان داد میزان ترس از جرم زنان در سطح نسبتاً بالایی قرار دارد و متغیرهای احساس بی قدرتی، طرد اجتماعی، ضعف پیوند اجتماعی، توانایی دفاع از خود، زوال احساس امنیت اجتماعی، تجربه بزه دیدگی، فروپاشی اخلاقی جامعه، بی نزاکتی اجتماعی و اعتماد اجتماعی بر ترس زنان از جرم تأثیرگذار است.
نقش آموزش ابراز وجود بر افزایش ابراز وجود و بلوغ اجتماعی دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضربا هدف بررسی تاثیر آموزش ابراز وجود بر بلوغ اجتماعی و ابراز وجود دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان انجام شد.
پرسشنامه خود-گزارشی ابراز وجود (هرزبرگر، شان و کتز،1984) بر روی 211 دانش آموز پایه اول دبیرستان اجرا شد. 30 نفر از افرادی که بر پایه نمره های این آزمون پایین تر از میانه قرار داشتند به عنوان گروه هدف انتخاب و بر حسب انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. برنامه آموزش ابراز وجود به عنوان عملی مداخله ای برای 15 نفر از گروه آزمایشی طی ده جلسه نود دقیقه ای اجرا شد. به منظور سنجش بلوغ اجتماعی از مقیاس بلوغ اجتماعی رائو(رائو،1973) در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده های به دست آمده از طریق آزمون نمرات افزوده و t گروه های زوجی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج، تفاوت معناداری را بین نمره ابراز وجود و بلوغ اجتماعی پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش نشان داد.
یافته های این پژوهش بیانگر آن است که آموزش ابراز وجود، موجب افزایش ابراز وجود و بلوغ اجتماعی دانش آموزان می شود و الگوهای مداخله ای ابراز وجود، قابلیت تغییر رفتار در سطوح مختلف از جمله دبیرستان های دخترانه را دارد.
بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سلامت عمومی با رضایتمندی زناشویی در کارکنان زن متاهل دانشگاه تربیت مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سلامت عمومی با رضایتمندی زناشویی در کارکنان زن متاهل دانشگاه تربیت مدرس انجام شده است.طرح پژوهش از نوع پس رویدادی بوده که ضمن آن گروه نمونه را، 110 زن متاهل از بین کارکنان زن متاهل دانشگاه تربیت مدرس که به روش انتخاب تصادفی انتخاب شده اند، تشکیل داده اند که ابزار پژوهش، پرسشنامه های مقیاس زوجی اینریچ، مقیاس دلبستگی بزرگسالان (RAAS) و سلامت عمومی (GHQ) از گلدبرگ و هیلر را تکمیل کردند. داده های خام به دست آمده از نمره گذاری پرسشنامه ها، مورد تحلیل های آمار توصیفی و استنباطی قرار گرفت.نتایج نشان داد، کسانی که دارای سبک دلبستگی نزدیکی به بیشترین میزان و کسانی که دارای سبک دلبستگی اضطراب هستند به کمترین میزان از رضایتمندی زناشویی کلی برخوردار می باشند. همچنین بین سلامت عمومی کارکنان زن با رضایتمندی زناشویی آنها رابطه معنی داری وجود داشت.
بررسی رابطه بین تعارض زناشویی با خشونت خانوادگی نسبت به دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین تعارض زناشویی با خشونت خانگی والدین نسبت به دختران نوجوان شهر اهواز بود. این پژوهش از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر اهواز و والدین آن ها بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 384 نفر آن ها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار سنجش دراین پژوهش دو پرسشنامه کودک آزاری و ضربه (CTQ) برنستاین، (Bernstein, 1995) و پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ) براتی و ثنایی( ( Barati & Sanae,2004 می باشد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. براساس یافته های این پژوهش بین متغیر کل تعارض زناشویی با خشونت والدین نسبت به دختران رابطه معنا داری وجود دارد. هم چنین، بین ابعاد تعارض زناشویی (کاهش همکاری زوجین، افزایش واکنش های هیجانی، جلب حمایت فرزندان، رابطه با خویشاوندان و دوستان همسر) با خشونت والدین به دختران همبستگی معناداری وجود دارد، اما بین متغیر های رابطه فردی با خویشاوندان خود و جدا کردن امور مالی همبستگی معنا داری مشاهده نگردید. هم چنین، نتایج بدست آمده از این پژوهش، حاکی از آن است که بین تعارض زناشویی با ابعاد خشونت خانگی (جسمی ،عاطفی، غفلت) والدین نسبت به دختران رابطه معناداری وجود دارد. نتایج بدست آمده از رگرسیون چند گانه نیز نشان دادند که متغیر رابطه با خویشاوندان و دوستان همسر، بیش ترین تاثیر را در تبیین متغیر وابسته داشته است.
تصور از بدن و پذیرش اجتماعی آن (مطالعه ای تجربی در میان دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بدن زمینه ای برای جایگذاری نشانگان هویت بخش و واسطه ای برای تنظیم و برقراری برهم کنش های اجتماعی است. از این رو، تصور افراد از بدن خود و درکی که از بدن مطلوب و پذیرفته شده دارند، نقش مهمی در چگونگی مواجهة آن ها با بدنشان دارد. مطالعة حاضر به دنبال توصیف و تحلیل رابطة انعطاف پذیری تصور از بدن با پذیرش اجتماعی آن است. روش این پژوهش، پیمایشی و جامعة آماری آن شامل دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور تهران است و 415 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب گزینش شده اند. نتایج این مطالعه، وجود همبستگی معکوس بین ابعاد سه گانه پذیرش اجتماعی بدن شامل پذیرش عام (عمومی)، پذیرش در گروه های همسال و پذیرش سازمانی با متغیر تصور از بدن را نشان می دهد که میزان آن در بعد عمومی 312/0- و قوی تر از دو بعد دیگر است. نمرة کلی متغیر پذیرش اجتماعی بدن نیز دارای همبستگی 341/0- با متغیر تصور از بدن است. همچنین بررسی ها نشان دهندة رابطة معنادار متغیرهای سن، مقطع تحصیلی و وضعیت اشتغال با متغیر تصور از بدن است. مطابق یافته ها متغیرهای زمینه ای، رابطه معناداری با متغیر پذیرش اجتماعی بدن ندارند.
بررسی ارتباط معنا و هدف زندگی و انگیزش تحصیلی با آمادگی برای بی حوصلگی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس مطالعات، زمینه های مختلفی می تواند به بروز بی حوصلگی منجر شود. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط معنا و هدف در زندگی و انگیزش تحصیلی با آمادگی برای بی حوصلگی در دانشجویان دختر انجام شد. نمونه پژوهش 207 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 92-1391 بودند که به پرسشنامه معنا و هدف زندگی، انگیزش تحصیلی و آمادگی برای بی حوصلگی فارمر و ساندبرگ (1986) پاسخ دادند. همه آزمودنیها داوطلبانه پرسشنامه ها را تکمیل کردند و برگرداندند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون تحلیل شد. نتایج نشان داد که معنا و هدف زندگی و انگیزش تحصیلی بیرونی و درونی رابطه معناداری با بی حوصلگی دارد. هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که به ترتیب 38، 44 و 49 درصد بی حوصلگی دانشجویان با متغیرهای پیش بین تبیین می شود. با توجه به این موارد و عوارض متعدد بی حوصلگی (افت تحصیلی، ترک تحصیل، افسردگی، سوء مصرف مواد) لازم است در دانشگاه ها برنامه هایی به منظور پیشگیری از آن اجرا شود.
روایت زنان سرپرست خانوار از موانع شادمانی (مطالعه موردی زنان سرپرست خانوار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه روایت زنان سرپرست خانوار از زندگی خود، شادی و ناشادی، زمینه ها و پیامدهای آن صورت گرفته است. شادی و ناشادی از هیجاناتی می باشند که برعملکرد و بهره وری، روابط اجتماعی و اعتماد اجتماعی، تعاملات و مشارکت اجتماعی افراد اثر گذاشته و شرایط را برای هم بستگی و انسجام اجتماعی بهتر مهیا و یا مسدود می سازند. از آنجا که معمولاً و در تحقیقات متعدد، زنان سرپرست خانوار از جمله گروه های محروم جامعه محسوب شده که هم از حیث مادی و هم از جنبه های عاطفی و روانی در معرض مخاطراتی قرار دارند؛ لذا مطالعه حاضر با اتخاذ رویکردی کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساختاری و با عنایت به اشباع نظری با ۳۰ نفر از زنان سرپرست خانوار تهرانی به بررسی علل زمینه ای، راهکارهای مقابله ای و در نهایت پیامد های احساس غم و شادی در این گروه پرداخته است. یافته های این تحقیق نشان داد که موانع شادمانی به شیوه های گوناگون در زندگی اجتماعی این گروه مداخله می کند و در نهایت نیز منجر به طردی خود خواسته و تحمیلی در زندگی آن ها می شود. شرایط نامناسب گذشته و حال و پیش بینی آشفته از آینده ای مبهم، بستری را برای کاهش احساس شادمانی فراهم آورده، راهکارهای های مقابله ای را در قالب احساس نابرابری، افسردگی و فشار روحی و روانی شکل داده و به احساس بی انصافی در مورد خود و طرد اجتماعی منجر شده است.
اثر بخشی آموزش امنیت هیجانی بر تعارضات زناشویی و بهزیستی ذهنی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش امنیت هیجانی بر تعارضات زناشویی و بهزیستی ذهنی زنان متأهل شهر اصفهان بود. این پژوهش به روش شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل اجرا شده است. جامعة آماری، شامل کلیة زنان متأهل مراجعه کننده به یکی از فرهنگ سراهای شهر اصفهان با تجربه حداقل یک سال زندگی مشترک و نمونه در این پژوهش 40 نفر از بانوان متأهل بودند که از بین داوطلبان ثبت نام کننده در این طرح انتخاب (این افراد نمرات بالاتری نسبت به سایر افراد در پرسشنامه تعارض زناشویی کسب کردند) و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش عبارت بود از پرسشنامه تعارض زناشویی و پرسشنامه بهزیستی ذهنی. تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که آموزش امنیت هیجانی بر تعارضات زناشویی زنان و نیز ابعاد آن در مرحله پس آزمون به صورت معناداری اثرگذار بود (05/0P<). هم چنین، یافته ها نشان داد آموزش امنیت هیجانی تنها بر دو بعد از ابعاد بهزیستی ذهنی شامل اراده و روان رنجوری به صورت معناداری اثرگذار بوده است و در دو بعد سرزندگی و استرس- افسردگی تأثیر معناداری نداشته است. بنابراین، می توان گفت آموزش امنیت هیجانی در جهت کاهش تعارضات زوجین و دو بعد از ابعاد بهزیستی ذهنی شامل اراده و روان رنجوری مؤثر است.
مقایسه سلامت اجتماعی، قدرت تصمیم گیری، مهارت های ارتباطی و عزت نفس در بین زنان شاغل و خانه دار شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مفاهیمی که امروزه در مباحث مربوط به حوزه سلامت از اهمیتی ویژه برخوردار است و دایره شمول موضوع های آن هر روز فراگیرتر می شود، مفهوم سلامت اجتماعی است. روی هم رفته، در بحث سلامت اجتماعی انسان به تنهایی مطرح نیست بلکه آنچه مورد بحث است، پدیده هایی است که پیرامون او وجود دارند و بر مجموعه و سیستم او تأثیر می گذارند.این مطالعه به مقایسه سلامت اجتماعی و عوامل کارآمد بر آن در بین زنان شاغل و خانه دار شهر یزد پرداخته است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و پرسش نامه انجام گرفته است. حجم نمونه را 384 نفر زنان خانه دار و 182 نفر زنان شاغل شهر یزد تشکیل می دهند که از راه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهند که زنان شاغل نسبت به زنان خانه دار از سلامت اجتماعی بالاتری برخوردارند. از متغیرهای مورد مطالعه، متغیرهای مهارت های ارتباطی، عزت نفس و قدرت تصمیم گیری با سلامت اجتماعی زنان شاغل و خانه دار رابطه ای معنادار داشتند. هم چنین، متغیرهای وضعیت تحصیل و درآمد با سلامت اجتماعی زنان شاغل رابطه ای معنادار داشت. در تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز متغیرهای عزت نفس، تحصیلات، مهارت های ارتباطی، قدرت تصمیم گیری در کل 34 درصد از واریانس سلامت اجتماعی زنان را در جامعه آماری تبیین کردند.
رابطه سرمایه اجتماعی و توان مندی روانی در زنان سرپرست خانوار شاغل در مراکز کوثر شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان سرپرست خانوار فقیر یکی از گروه های آسیب پذیر جامعه هستند. این زنان علاوه بر نقش های متداول برای زنان در خانواده، متولی نقش های مربوط به سرپرستی خانوار نیز هستند. از این رو، تلاش برای توان مندسازی آن ها از اولویت ویژه ای برخوردار است. در این بین، برخورداری از آمادگی ذهنی و روانی پیش شرطی اساسی برای شکوفایی قابلیت های فردی در دیگر عرصه های زندگی است. بر این اساس، تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و توان مندی روانی در زنان سرپرست خانوار در قالب پژوهشی پیمایشی متشکل از ۳۲۴ زن شاغل در مراکز کارآفرینی و مهارت آموزی کوثر شهرداری تهران، صورت پذیرفته است. برای اخذ نمونه، ابتدا مراکزی به صورت تصادفی از لیست مراکز موجود انتخاب و سپس کارکنان هر مرکز تمام شماری شده اند. این روند تا تحقق حجم نمونه تعیین شده ادامه یافته است. ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسش نامه محقق ساخته بوده است. داده های حاصل با روش های آماری تحلیل هم بستگی و تحلیل هم بستگی کانونی تجزیه وتحلیل شده اند. یافته های تحقیق در مجموع مؤید هم بستگی متوسط بین مؤلفه های مختلف سرمایه اجتماعی و توان مندی روانی بوده است. در عین حال، هم بستگی بین «توانایی تصمیم گیری» و «اعتماد به نفس» با مؤلفه های مختلف سرمایه اجتماعی قوی تر از سایر مؤلفه های توان مندی روانی بوده است. در بین متغیرهای زمینه ای نیز در اغلب موارد سن اثر منفی و مدت سرپرستی، درآمد و تحصیلات دارای اثر مثبت بر مؤلفه های توان مندی روانی بوده اند. همچنین، تحلیل هم بستگی کانونی، نشان دهنده نقش تبیین کنندگی سرمایه اجتماعی بر توان مندی روانی است.
اثر هوش هیجانی بر هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی با میانجی گری ادراک انصاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش هیجانی جدیدترین تحول در زمینه فهم رابطه میان فکر و هیجان است که فرد را به طور مؤثری با نیازها، فشارها و چالش های زندگی سازگار می کند. هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی یکی از عمده ترین و با این حال چالش انگیز ترین موضوع در حیطه ی علم مشاوره است. یکی از عوامل ارتباطی که پژوهش ها تأثیر آن را بر هماهنگی رابطه زناشویی نشان داده اند، ادراک انصاف در رابطه زناشویی است. هدف نهایی این مطالعه بررسی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم هوش هیجانی بر هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی با میانجی گری ادراک انصاف بود. جامعه ی آماری (150 زن، 150 مرد) در شهر شیراز در سال 1392 بود که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شد. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه خود- گزارشی هوش هیجانی (EQS)، پرسشنامه هماهنگی زناشویی (MHQ)، ناهماهنگی زناشویی (MDQ)، مقیاس ادراک انصاف (MEP)بود. تحلیل داده ها از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و اثرات غیرمستقیم از طریق آزمون بوت استراپ انجام شد. نتایج نشان داد که مدل ارزیابی شده از شاخص برازندگی خوبی برخوردار بود. هم چنین نتایج حاصل از تحلیل مدل نشان داد که هوش هیجانی به صورت مستقیم و غیرمستقیم هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی را تحت تاثیر قرار می دهد و ادراک انصاف بعنوان عامل بسیار مهمی در روابط سالم شناخته شد.
هم وابستگی و رواسازی آزمون هم وابستگی اسپن-فیشر در زنان شهر مشهد
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقدماتی ماهیت پدیده هم وابستگی بر اساس ویژگی های زنان افراد معتاد به مواد مخدر و رواسازی آزمون هم وابستگی اسپن-فیشر بود. روش: به این منظور نخست آزمون اسپن-فیشر با استفاده از نمونه ای 507 نفری از زنان عادی مشهد هنجار شد. نمونه ای به حجم 204 نفر از زنان افراد معتاد که به همراه همسرانشان برای درمان به 33 مرکز خصوصی ترک اعتیاد در شهر مشهد مراجعه کرده بودند استفاده شد. یافته ها: نتایج ضمن تایید روایی و اعتبار آزمون اسپن-فیشر، تفاوت معناداری میان دو گروه هم وابسته و عادی از نظر اعتیاد والدین اشتغال نشان داد. بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش ضمن تاکید بر نقش این متغیر، نشان داد هم وابستگی می تواند به عنوان یکی از عوامل مقاومت در برابر ترک اعتیاد و بهبود در نظر گرفته شود.
نقش ذهن آگاهی، خودکارآمدی عمومی و هوش هیجانی در پیش بینی تنیدگی ادراک شده دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ذهن آگاهی، خودکارآمدی عمومی و هوش هیجانی با تنیدگی ادراک شده در دانشجویان دختر شهر زنجان بود. حجم نمونه در این پژوهش 200 نفر دانشجوی دختر بودند که، به روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای از بین دانشجویان شهر زنجان انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه ذهن آگاهی براون و رایان، پرسشنامه تنیدگی ادراک شده کوهن، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و پرسشنامه هوش هیجانی شات و همکاران بودند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد، که بین متغیرهای ذهن آگاهی، خودکارآمدی عمومی و هوش هیجانی با تنیدگی ادراک شده همبستگی چندگانه وجود داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد، که ترکیب خطی متغیرهای پیش بین ذهن آگاهی، خودکارآمدی عمومی و هوش هیجانی 51 درصد تنیدگی ادراک شده را تبیین می کند. یافته های پژوهش از اهمیت ذهن آگاهی، خودکارآمدی و هوش هیجانی در کاهش تنیدگی ادراک شده حمایت می کند.
بررسی میزان تأثیر آموزش گروهی مدیریت خشم بر عزت نفس دانش آموزان دختر مدارس راهنمایی یک شهرک نظامی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین میزان تأثیر آموزش گروهی مدیریت خشم با رویکرد شناختی رفتاری بر عزت نفس دانش آموزان مدارس راهنمایی دخترانه یک شهرک نظامی است. ""آموزش گروهی مدیریت خشم با رویکرد شناختی رفتاری بر افزایش عزت نفس دانش آموزان مؤثر است."" فرضیه تحقیق بوده ا ست. روش پژوهش: روش تحقیق شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل است. جامعه آماری تحقیق را تمام دانش آموزان مدارس راهنمایی دخترانه یک شهرک نظامی در تهران تشکیل می دهند. روش نمونه گیری تصادفی ساده، و افراد نمونه که 45 نفر بودند با روش جایگزینی تصادفی در سه گروه 15 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده برای اندازه گیری میزان عزت نفس آزمودنیها، آزمون عزت نفس کوپر اسمیت است. بر اساس اطلاعات پس آزمون عزت نفس و مقایسه آنها با پیش آزمون با بهره گیری از تحلیل واریانس، 52% تغییر پس از اعمال مداخله در گروه آزمایش مشاهده شد که نشاندهنده افزایش عزت نفس کلی آزمودنیها پس از آموزش گروهی مدیریت و کنترل خشم بوده است.
احساس شادکامی دختران شهر ایلام و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای توجه به نشاط و شادی در جامعه، در این پژوهش احساس شادکامی دختران شهر ایلام و عوامل مرتبط با آن بررسی شد. روش پژوهش پیمایشی، بر اساس طرح مقطعی بود و اطلاعات مورد نیاز به وسیله توزیع پرسشنامه در میان 370 نفر از دختران مجرد شهر ایلام گردآوری شد. یافته ها بیان کننده آن بود که پاسخگویان از میزان احساس شادکامی متوسطی بهره مند بودند و همبستگی بین متغیرهای مستقل رضایت از زندگی، سازگاری، خودباوری، امید به آینده، منظم بودن، پایبندی به اعتقادات، هدف مندی و مقبولیت اجتماعی با متغیر وابسته معنادار و مستقیم و رابطه متغیر محرومیت نسبی با احساس شادکامی معنادار، اما معکوس بوده است. همچنین رابطه معناداری بین متغیر ازخودبیگانگی با متغیر وابسته مشاهده نشد. تفسیر نتایج تحلیل رگرسیونی گام به گام نشان داد که متغیرهای رضایت از زندگی، سازگاری، مقبولیت، هدف مندی و خودباوری طی 5 مرحله وارد معادله شدند و در نهایت بیش از 73 % از تغییرات متغیر وابسته یعنی احساس شادکامی را تبیین کردند.
رابطه کنجکاوی با بهزیستی ذهنی زنان متاهل: نقش واسطه ای ، صمیمیت و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه کنجکاوی با بهزیستی ذهنی زنان متاهل: نقش واسطه ای ، صمیمیت و رضایت زناشویی هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه کنجکاوی با صمیمیت و رضایت زناشویی و بهزیستی ذهنی در زنان متاهل بود. بدین منظور 265 نفر از زنان متاهل شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کنجکاوی و اکتشاف، مقیاس صمیمیت، مقیاس سنجش رابطه، مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس عاطفه مثبت و منفی بود. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که کنجکاوی بر رضایت زناشویی ، عاطفه مثبت و رضایت از زندگی اثر مستقیم دارد. همچنین کنجکاوی از طریق تاثیر بر صمیمیت اثر غیر مستقیم و معنی داری بر رضایت زناشویی ، رضایت از زندگی و عاطفه مثبت دارد. تاثیر مستقیم صمیت بر رضایت زناشویی و تاثیر غیر مستقیم آن بر رضایت از زندگی و عاطفه مثبت نیز معنی دار بود. بطور کلی یافته های پژوهش بیانگر اهمیت نقش واسطه ای صمیمیت و رضایت زناشویی در فرایند رابطه بین کنجکاوی و بهزیستی ذهنی زنان است.