آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

پژوهش حاضر با هدف مطالعه روایت زنان سرپرست خانوار از زندگی خود، شادی و ناشادی، زمینه ها و پیامدهای آن صورت گرفته است. شادی و ناشادی از هیجاناتی می باشند که برعملکرد و بهره وری، روابط اجتماعی و اعتماد اجتماعی، تعاملات و مشارکت اجتماعی افراد اثر گذاشته و شرایط را برای هم بستگی و انسجام اجتماعی بهتر مهیا و یا مسدود می سازند. از آنجا که معمولاً و در تحقیقات متعدد، زنان سرپرست خانوار از جمله گروه های محروم جامعه محسوب شده که هم از حیث مادی و هم از جنبه های عاطفی و روانی در معرض مخاطراتی قرار دارند؛ لذا مطالعه حاضر با اتخاذ رویکردی کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساختاری و با عنایت به اشباع نظری با ۳۰ نفر از زنان سرپرست خانوار تهرانی به بررسی علل زمینه ای، راهکارهای مقابله ای و در نهایت پیامد های احساس غم و شادی در این گروه پرداخته است. یافته های این تحقیق نشان داد که موانع شادمانی به شیوه های گوناگون در زندگی اجتماعی این گروه مداخله می کند و در نهایت نیز منجر به طردی خود خواسته و تحمیلی در زندگی آن ها می شود. شرایط نامناسب گذشته و حال و پیش بینی آشفته از آینده ای مبهم، بستری را برای کاهش احساس شادمانی فراهم آورده، راهکارهای های مقابله ای را در قالب احساس نابرابری، افسردگی و فشار روحی و روانی شکل داده و به احساس بی انصافی در مورد خود و طرد اجتماعی منجر شده است.

تبلیغات