هاجر ترکان

هاجر ترکان

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان)، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۱.

مقایسه خلق، عاطفه، خستگی و عملکرد خلبانی دوره های زیست آهنگ دانشجویان خلبانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلق عاطفه خستگی حافظه توانایی های شناختی عملکرد خلبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۸
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ی خلق، عاطفه، خستگی، حافظه، توانایی های شناختی و عملکرد خلبانی دوره های اوج و حضیض زیست آهنگ گروه خلبانان بود. روش پژوهش تحقیق علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل کلیه دانشجویان خلبانی مرکز آموزش شهید وطن پور اصفهان در بهار 1400 بودند که 60 نفربه روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های تحقیق شامل پرسشنامه افسردگی ، اضطراب ، استرس لاویبوند (۱۹۹۵) ˛ پرسشنامه عاطفه مثبت و عاطفه منفی واتسن، کلارک و تلگن ( 1988)˛ پرسشنامه شدت خستگی کراپ و همکارانش ( 1989)˛ پرسشنامه حافظه آینده نگر و گذشته نگر کرافورد و همکاران (2003)˛ پرسشنامه توانایی های شناختی برادبنت (1982) ، ارزیابی عملکرد خلبانی ونرم افزار ( 3.04 Natural Biorhythms) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری و به کارگیری نرم افزار (spss25) با تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری بود. نتایج تحلیل واریانس تکراری یک گروهی، نشان داد که میانگین های نمرات خلق، عاطفه، خستگی، حافظه، توانایی شناختی و عملکرد خلبانی در دوره اوج و دوره حضیض زیست آهنگ دانشجویان خلبانی ، با یکدیگر تفاوت معناداری دارند (01/0p< ).
۲.

مقایسه اثربخشی درمان های فعال سازی رفتاری و آرام سازی حالت بر باورهای هسته ای ضداجتماعی و حل مسئله اجتماعی نوجوانان پسر با اضطراب اجتماعی بالا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعال سازی رفتاری آرام سازی حالت باورهای هسته ای حل مسئله اضطراب اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۳۱
مقدمه: اضطراب اجتماعی یکی از ناتوان کننده ترین اختلالات اضطرابی است که از ابتدای نوجوانی نشانه های آن آغاز شده و تا دوره های بعدی تحول ادامه پیدا می کند. این اختلال در زندگی شخصی، باورها، تعاملات، زندگی شغلی و سایر ابعاد عملکردی فرد نابسامانی هایی به وجود می آورد. از این رو، شناسایی مداخلات مؤثر در مبتلایان اهمیت ویژه ای دارد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان های فعال سازی رفتاری و آرام سازی حالت بر باورهای هسته ای ضداجتماعی و حل مسئله اجتماعی نوجوانان پسر 15تا 18ساله با اضطراب اجتماعی بالا بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و دوره ی پیگیری دوماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان 15 تا 18 ساله با اضطراب اجتماعی ناحیه 2 آموزش و پرورش اصفهان در سال تحصیلی 1400 و 1401 بود. بدین منظور به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، از بین دبیرستان های پسرانه ناحیه 2 آموزش و پرورش اصفهان تعداد 600 دانش آموز با اجرای پرسشنامه اضطراب اجتماعی نوجوانان پاکلک (۲۰۰۴) مورد غربالگری قرار گرفتند که از این میان تعداد ۶۰ نفر دارای اضطراب بالای 93 بودند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (هر کدام ۲۰ نفر) و یک گروه کنترل (۲۰ نفر) گمارده شدند. افراد گروه های آزمایشی به صورت موازی و همزمان در جلسات درمانی فعال سازی رفتاری و آرام سازی حالت شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخله ای صورت نگرفت. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های باورهای ترکیبی- فرم کوتاه آپشه و دی- مئو (2012) و حل مسئله اجتماعی درزیلا و همکاران (2002) بودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، درمان فعال سازی رفتاری بر حل مسئله اجتماعی و درمان مبتنی بر آرام سازی حالت بر باورهای هسته ای ضداجتماعی از روش درمانی دیگر برای نوجوانان پسر 15 تا 18 ساله با اضطراب اجتماعی اثربخشی نیرومندتری داشته است و اثرات مداخلات در طول زمان ثابت باقی مانده است (01/0p<). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بر اهمیت توجه به باورهای هسته ای ضداجتماعی و حل مسئله اجتماعی در نوجوانان با اضطراب اجتماعی بالا تأکید می کند و تلویحات کاربردی مهمی جهت مداخلات درمانی برای نوجوانان با اضطراب اجتماعی دارد.
۳.

The Effectiveness of Constructionism Training on Career Decision Making Self Efficacy and Academic Field Satisfaction among University Students with Academic Burnout(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Constructionism Training Career Decision Making Self-Efficacy Academic Field Satisfaction university students

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۵
Purpose: Decision making self-efficacy and academic field satisfaction is one of the most important variables for students. The purpose of this study was to determine the effectiveness of constructionism training on career decision making self-efficacy and academic field satisfaction among university students with academic burnout. Methodology: The current research method was semi-experimental study which conducted with a pre-test and post-test design along with a control group with a follow-up period. The statistical population included all the students of Islamic Azad university, Isfahan (Khorasgan) branch who referred to the university counseling center in 2020. From them, 30 student were selected by convenience sampling method and then randomly assigned in the experimental group (15 people) and control group (15 people). The data were collected using Betz et al's Career Decision Making Self Efficacy Questionnaire (1996) and Ahmadi's Academic Field Satisfaction Questionnaire (2010) in the pre-test, post-test and follow-up stages. Constructionism training protocol was performed in 8 sessions (one session per week) for 75 minutes. To analyze the data, repeated measure analysis of variance and SPSS.26 software were used. Findings: The results indicated that constructionism training was effective in enhancement of career decision making self-efficacy and academic field satisfaction of university students with academic burnout (p<0.01), and this effectiveness was permanent until the follow-up period (p<0.01). Conclusion: It can be concluded that constructionism training is effective on increase of career decision making self-efficacy and academic field satisfaction of university students with academic burnout, therefore this training can be used for university students in university counseling centers.
۴.

تدوین بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و مقایسه اثربخشی آن با روان درمانی مثبت نگر بر داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه انسان سالم داغ اجتماعی روان درمانی مثبت نگر ناگویی خلقی اتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۰
پژوهش حاضر در راستای تدوین بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و مقایسه اثربخشی آن با روان درمانی مثبت نگر بر داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم انجام شد. روش این پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. در بخش کیفی برای تدوین و اعتبارسنجی بسته از روش تحلیل مضمون قیاسی آتراید استرلینگ (2001) استفاده شد. جامعه پژوهش شامل تمام مقالات مرتبط در زمینه رویکرد انسان سالم و مداخلاتی بود که بر روی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم انجام شده بود که تعداد آن به طور هدفمند و براساس ملاک های ورود درمجموع با 52 پژوهش به اشباع نظری رسید؛ همچنین از توافق بین 6 نفر از متخصصان روان شناسی برای تعیین روایی محتوایی استفاده شد که درنهایت، پایایی بین ارزیاب ها 88/0 به دست آمد. نتایج تحلیل مضمون نشان دهنده این بود که 18 مضمون پایه در 8 مضمون سازمان دهنده (رضایت و لذت بردن از زندگی، دوست داشتن مخلوق و خود، فراشناخت، آرامش، شادی، امید، جاری بودن و معنا) به دست آمد و بسته مداخله درمانی براساس فراوانی آنها تدوین شد. روش پژوهش در بخش کمی شامل طرح نیمه آزمایشی سه گروهی- سه مرحله ای بود که درنهایت، در هر گروه با احتساب ریزش آماری 14 نفر قرار گرفتند. جامعه آماری هم در مطالعه پایلوت و هم در بخش مطالعه اصلی نیز شامل کلیه مادران کودکان مبتلا به اختلال اتیسم مراجعه کننده به مراکز اتیسم در سطح شهر اصفهان در تیرماه سال 1401 بود. داده ها در هر سه مرحله با پرسشنامه مقیاس داغ اجتماعی رضایی دهنوی و همکاران (۱۳۸۸)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (20-TAS) گردآوری شد. بسته روان درمانی مثبت نگر رشید و سلیگمن (2013) طی 8 جلسه و بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم طی 9 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. یافته های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان دهنده آن بود که هر دو بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و روان درمانی مثبت نگر باعث کاهش داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم شده و این اثربخشی در طول زمان ماندگار بوده است (05/0≥p)؛ درنتیجه بین اثربخشی دو بسته مداخله درمانی در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود نداشت و از این مداخلات درمانی برای بهبود داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای فرزند مبتلا به اتیسم استفاده می شود. 
۵.

اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر خود جرحی بدون خودکشی، انگ درونی شده، عاطفه مثبت، عاطفه منفی و علائم شیدایی در بیماران دو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال دوقطبی درمان شناختی - رفتاری خودجرحی بدون خودکشی انگ درونی شده عاطفه مثبت عاطفه منفی علائم شیدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۰۶
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر خودجرحی بدون خودکشی، انگ درونی شده، عاطفه مثبت، عاطفه منفی و علائم شیدایی در بیماران دوقطبی بود. روش: پژوهش حاضر با استفاده از طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه بیماران دوقطبی بود که در سال 1400 به مراکز مشاوره شهر اصفهان مراجعه کرده و با داروهای تثبیت کننده خلق تحت درمان بودند. نمونه شامل 24 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش، درمان شناختی- رفتاری را به مدت 12 جلسه 60 دقیقه ای به صورت فردی و هفته ای یک جلسه دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل در لیست انتظار بودند. داده های پژوهش با استفاده از مقیاس های خودجرحی سانسون، انگ درونی شده کینگ، عاطفه مثبت و منفی واتسون و شیدایی یانگ گردآوری و به کمک آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه های تکراری) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی- رفتاری باعث کاهش معنادار میانگین نمرات پس آزمون و پیگیری خودجرحی بدون خودکشی (p<0.01, F=46.639, η2=0.679)، انگ درونی شده (p<0.01, F=6.460, η2=0.227)، عاطفه منفی (p<0.01, F=8.849, η2=0.287) و علائم شیدایی (p<0.01, F=27.519, η2=0.556) بیماران دوقطبی شد. نتایج نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در مراحل پس آزمون و پیگیری در خودجرحی بدون خودکشی، انگ درونی شده، عاطفه منفی و علائم شیدایی تفاوت معنادار وجود دارد.
۶.

پیش بینی کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی براساس ناگویی خلقی، حساسیت اضطرابی و سرسختی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیماران همودیالیز حساسیت اضطرابی سرسختی روان شناختی کیفیت زندگی ناگویی خلقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۲۶
مقدمه: این پژوهش با هدف پیش بینی کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی براساس ناگویی خلقی، حساسیت اضطرابی و سرسختی روان شناختی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه بیماران تحت همودیالیز شهر اصفهان در سال 1401 بود که با روش نمونه گیری در دسترس 294 (180مرد، 114زن) نفر انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه ناگویی خلقی (بگبی و پارکر، 1994)، پرسش نامه حساسیت اضطرابی (ریس و همکاران، 1986)، پرسش نامه سرسختی روان (کیامرثی و همکاران، 1998) و پرسش نامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996) بود. داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به روش گام به گام با کمک نرم افزار SPSS-27 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که ناگویی خلقی، حساسیت اضطرابی و سرسختی روان شناختی با 5/49 درصد واریانس قادر به پیش بینی کیفیت زندگی هستند. ناگویی خلقی (01/0P<، 420/0β=-)، حساسیت اضطرابی (01/0P<، 257/0β=-) و سرسختی روان شناختی (01/0P<، 255/0β=) توانایی پیش بینی کیفیت زندگی را داشتند. نتیجه گیری: ناگویی خلقی و حساسیت اضطرابی بر کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی تأثیر منفی دارد که نیازمند توجه و حساسیت بالا است از طرفی توسعه سرسختی روان شناختی می تواند ارتقای کیفیت زندگی بیماران را موجب شود. مقدمه: این پژوهش با هدف پیش بینی کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی براساس ناگویی خلقی، حساسیت اضطرابی و سرسختی روان شناختی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه بیماران تحت همودیالیز شهر اصفهان در سال 1401 بود که با روش نمونه گیری در دسترس 294 (180مرد، 114زن) نفر انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه ناگویی خلقی (بگبی و پارکر، 1994)، پرسش نامه حساسیت اضطرابی (ریس و همکاران، 1986)، پرسش نامه سرسختی روان (کیامرثی و همکاران، 1998) و پرسش نامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996) بود. داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به روش گام به گام با کمک نرم افزار SPSS-27 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که ناگویی خلقی، حساسیت اضطرابی و سرسختی روان شناختی با 5/49 درصد واریانس قادر به پیش بینی کیفیت زندگی هستند. ناگویی خلقی (01/0P<، 420/0β=-)، حساسیت اضطرابی (01/0P<، 257/0β=-) و سرسختی روان شناختی (01/0P<، 255/0β=) توانایی پیش بینی کیفیت زندگی را داشتند. نتیجه گیری: ناگویی خلقی و حساسیت اضطرابی بر کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی تأثیر منفی دارد که نیازمند توجه و حساسیت بالا است از طرفی توسعه سرسختی روان شناختی می تواند ارتقای کیفیت زندگی بیماران را موجب شود.
۷.

مقایسه اثربخشی مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم با روان درمانی مثبت نگر بر خودشفقتی و همجوشی شناختی مادران دارای کودک طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم خودشفقتی روان درمانی مثبت نگر همجوشی شناختی مادران دارای کودکان طیف اوتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۹۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم با روان درمانی مثبت نگر بر خودشفقتی و همجوشی شناختی مادران دارای کودک طیف اوتیسم بود. روش پژوهش : روش پژوهش نیمه آزمایشی (سه گروهی- سه مرحله ای) و جامعه آماری شامل تمام مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم مراجعه کننده به مراکز اوتیسم در شهر اصفهان در تیرماه سال 1401 بود که به روش هدفمند در هر گروه 20 نفر قرار گرفتند. داده ها در هر سه مرحله به وسیله پرسشنامه خودشفقتی نف (۲۰۰۳) و مقیاس همجوشی شناختی گیلاندرز و همکاران (2014) گرداوری شدند. بسته ی روان درمانی مثبت نگر رشید و سلیگمن (2013) در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اول و بسته ی مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم به صورت 9 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش دوم اجرا گردید. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هر دو بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و روان درمانی مثبت نگر باعث کاهش همجوشی شناختی و افزایش خودشفقتی مادران دارای کودک طیف اوتیسم شده است و این اثربخشی در طول مرحله پیگیری نیز پایدار بوده است (05/0≥p). نتایج آزمون تعقیبی بونفرنی نشان داد که بین اثربخشی دو بسته مداخله درمانی در هیچ کدام از متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش روانشناسان می توانند از هر دو مداخله برای افزایش آگاهی مادران دارای کودک طیف اوتیسم در خصوص معنا و هیجانات مثبت در راستای کاهش همجوشی شناختی و افزایش شفقت به خود استفاده نمایند.
۸.

مقایسه اثر بخشی درمان فعال سازی رفتاری و آموزش تلقیح استرس برهیجان تحصیلی و حل مساله اجتماعی دانش آموزان دارای اضطراب اجتماعی

کلید واژه ها: فعال سازی رفتاری آموزش تلقیح استرس حل مسئله اضطراب اجتماعی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۱۰۲
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان های فعال سازی رفتاری و آموزش تلقیح استرس بر هیجان تحصیلی و حل مسئله اجتماعی دانش آموزان  با اضطراب اجتماعی بالا بود. روش پژوهش شبه ازمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و دوره ی پیگیری دوماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان 15 تا 18 ساله با اضطراب اجتماعی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400و 1401 بود. بدین منظور به شیوه نمونه گیری تصادفی  از بین نواحی شش گانه آموزش و پرورش اصفهان ،ناحیه 2 انتخاب  و به طور تصادفی تصادفی چند مرحله ای  8 دبیرستان انتخاب وبا اجرای پرسشنامه اضطراب اجتماعی نوجوانان پاکلک (۲۰۰۴) مورد غربالگری قرار گرفتند که از این میان تعداد ۶۰ نفر دارای اضطراب بالای 93 بودند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (هر کدام ۲۰ نفر) و یک گروه کنترل (۲۰ نفر) گمارده شدند. افراد گروه های آزمایشی به صورت موازی و همزمان در جلسات درمانی فعال سازی رفتاری و تلقیح استرس شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخله ای صورت نگرفت. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های هیجان تحصیلی پکران و همکاران(2002) و حل مسئله اجتماعی درزیلا و همکاران (2002) بودند که قبل و بعد از مداخله توسط گروه کنترل و آزمایش تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. یافته ها نتایج نشان داد، درمان فعال سازی رفتاری بر حل مسئله اجتماعی و هیجان تحصیلی از روش درمانی تلقیح استرس برای دانش آموزان 15 تا 18 ساله با اضطراب اجتماعی اثربخشی نیرومندتری داشته است و اثرات مداخلات در طول زمان ثابت باقی مانده است (01/0p<). بر این اساس می توان نتیجه گرفت که درمان فعال سازی رفتاری می تواند به عنوان مداخلات درمانی   بر حل مسئله اجتماعی و هیجان تحصیلی  در نوجوانان با اضطراب اجتماعی به کارگرفته شود.
۹.

تدوین و اعتبارسنجی بسته والدگری مبتنی بر نظریه انسان سالم ویژه مادران دارای فرزند مبتلا به اختلالات برونسازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: والدگری نظریه انسان سالم تحلیل مضمون اختلالات برونسازی شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۷۰
هدف: پژوهش حاضر با توجه به گستردگی و جامعیت نظریه انسان سالم و مبتنی بر فرهنگ بودن آن با هدف تدوین و اعتبارسنجی بسته والدگری مبتنی بر نظریه انسان سالم ویژه مادران دارای فرزند مبتلا به اختلالات برونسازی شده انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش کیفی از نوع اکتشافی (تحلیل موضوعی) استقرایی مسئله و نیاز محور با تکیه بر فرآیند و قواعد تحلیل مضمون استراوس و کوربین، بود که برای تدوین بسته ی والدگری مبتنی بر نظریه ی انسان سالم از روش تحلیل مضمون استفاده شد. حوزه پژوهش شامل 34 متون علمی که به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ارتباط محتوا با راهبردهای آموزش انسان سالم انتخاب شد؛ همچنین اساتید و هیئت علمی گروه روان شناسی و مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان که در راستای ارزیابی بسته والدگری مبتنی بر انسان سالم، از بین آن ها 6 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها: نتایج روش اشتراوس و کوربین (1998) نشان داد که 9 کد انتخابی (جاری بودن، مهربانی با مخلوق، رضایت از زندگی و لذت بردن، شادی، فراشناخت، بخشش و گذشت، فراموشی، آرامش و معنا، امید) به دست آمد و بسته ی والدگری مبتنی بر نظریه ی انسان سالم بر اساس این ابعاد با توجه به درصد فراوانی واحدهای معنایی کدهای انتخابی تنظیم گردید و پایایی و روایی آن بر اساس تائید متخصصان و ضریب توافق ارزیاب ها که 99/0 به دست آمد، تائید گردید. نتیجه گیری: بنابراین از بسته تدوین شده که مبتنی بر فرهنگ خانواده های ایرانی می باشد، می توان برای آموزش به والدین بالاخص مادران کودکان دارای مشکلات رفتاری در راستای ارتقای کیفیت زندگی آنان استفاده نمود.
۱۰.

تعیین اثربخشی بسته ی آموزشی سبک فرزند پروری سلیگمن بر تعارضات مادر و دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بسته ی آموزشی سلیگمن فرزندپروری تعارض مادر و دختر مادران دختران نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۵۰
هدف: هدف این مقاله بررسی اثربخشی بسته آموزشی سبک فرزندپروری سلیگمن بر کاهش تعارضات مادر-دختر بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری کلیه مادران دارای دختر نوجوان دانش آموز بود. نمونه شامل 40 مادر دارای نوجوان بود که از طریق روش در دسترس انتخاب شدند و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش مقیاس تعارض مادر و دختر (یوسفی و سبزواری، 1398) بود که کلیه آزمودنی ها در پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. در حالیکه مادران گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند مادارن گروه آزمایش پانزده جلسه شصت دقیقه ای آموزش فرزندپروری سلیگمن را دریافت کردند. هر دو گروه قبل و بعد از دریافت آموزش ها توسط ابزار پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های گردآوری شده در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون تحلیل کواریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت محاسبات آماری به کمک نرم افزار SPPS23 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان دادکه آموزش فرزندپروری سلیگمن در کاهش تعارضات مادر-دختر اثر معنادار دارد (01/0p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج می-توان گفت بسته ی آموزشی فرزندپروری سلیگمن برای بهبود ارتباط مادر-دختر و بهبود ارتباط بین آنان روش مناسبی است.
۱۱.

تدوین بسته آموزشی انصراف از طلاق و تعیین اثر بخشی آن بر میل به طلاق زنان متاهل مایل به طلاق در مقایسه با روش گاتمن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۳۲
زمینه و هدف: میل به طلاق زمینه ساز از هم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه یعنی خانواده است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته آموزشی انصراف از طلاق و تعیین اثر بخشی آن بر میل به طلاق در مقایسه با روش گاتمن در زنان متأهل مایل به طلاق انجام گرفت. مواد و روش ها: روش پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی بود. بخش کیفی با هدف کشف بازدارنده های طلاق و تدوین بسته آموزشی انصراف از طلاق انجام شد. نتایج در دو دسته کلی چرایی انصراف از طلاق و چگونگی مکانیسم های تداوم از هم تفکیک شدند. در بخش کمی از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. جامعه آماری، زنان متاهل مایل به طلاق شهر اصفهان و نمونه آماری شامل 45 زن متاهل بود که به شکل در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (گروه آموزش مبتنی بر نظریه و گروه آموزش گاتمن و گروه کنترل) (هر گروه 15 نفر) گمارش شدند. گروه های آزمایش 8 جلسه آموزش نود دقیقه ای دریافت کردند. ابزار پژوهش عبارت بود از پرسشنامه میل به طلاق ( روزبلت و همکاران ۱۹۸۶). یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش بر کاهش میل به طلاق موثر بوده اند و بسته آموزشی انصراف از طلاق اثر معنادارتری داشته است. بحث و نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر شاهدی بر مفید و موثر بودن بسته آموزشی انصراف از طلاق، در مداخلات خانواده بود.
۱۲.

کشف مؤلفه های مسیر تربیتی خانوادگی زنان موفق: یک نمونه پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک فرزندپروری مؤلفه های تربیتی زنان موفق تحلیل مضمون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۴۱
هدف:  هدف مطالعه ی حاضر کشف مؤلفه های تربیتی زنان موفق است. این مطالعه با روش کیفی و به روش تحلیل مضمون (کلارک و بروان، 2006) انجام شد. روش: روش نمونه گیری هدفمند از نوع متجانس 20بود به این ترتیب که 13 نفر از زنان موفق بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته ها: داده-های گردآوری شده به کمک تحلیل مضمون  مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. پنج مقوله اصلی را نشان داد که عبارت بودند از سبک زندگی خانواده (با خرده مقولات محل سکونت، تفریحات، ارتباطات، تغذیه، الگوی خواب و پوشاک)، تجارب همشیرها (با خرده مقولات تجارب شاد و تجارب ناشاد همشیرها)، ویژگی های والدین (با خرده مقولات ویژگی های الگومند و  ویژگی های الگومند،  محورهای تربیتی والدین (با خرده مقولات (تأکیدات تربیتی و روش های تربیتی) و سبک همسالان (با خرده مقولات وضعیت روانی همسالان، وضعیت مادی همسالان و وضعیت اجتماعی همسالان). نتیجه گیری: با توجه به این نتایج می توان گفت در مسیر تربیتی زنان موفق مؤلفه هایی رخ داده که به آن ها کمک کرده است تا در جهت موفقیت حرکت کنند.
۱۳.

کشف علل ضعف روانی در بین سربازان خدمت نظام وظیفه: یک نمونه پژوهش کیفی

تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۲۶
زمینه و هدف: سربازی یکی از مراحل مهم پیش از ورود به زندگی شغلی برای بسیاری از پسران جوان در ایران است که معمولاً نسبت به آن نگرانی های فراوانی دارند. برخی از نگرانی مربوط به شکایت هایی است که سایر سربازان از این دوره دارند. از این رو این مطالعه به کشف علل ضعف روانی سربازان خدمت نظام وظیفه پرداخت . روش پژوهش: این مطالعه با روش کیفی و به روش تحلیل مضمون (کلارک و بروان، 2006) در سال 1400-1401 در شهر اصفهان و به منظور پاسخگویی به این سؤال که علل ضعف روانی سربازان خدمت نظام وظیفه هستند انجام شد. جامعه آماری کلیه سربازان نظام وظیفه شهر اصفهان بودند که از بین آنان به روش نمونه گیری هدفمند از نوع متجانس 13 سرباز بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته ها: داده های گردآوری شده به کمک تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج چهار مقوله اصلی را نشان داد ضعف های درون فردی (منابع بیرونی شادمانی، پرتوقعی، انگیزش منفی، عزت نفس پایین) مؤلفه خانوادگی (علل مربوط به یکی از والدین و علل مربوط به شرایط خانوادگی)، علل بین فردی (ضعف مهارت های برقراری ارتباط، ضعف در مدیریت مشکلات ارتباطی) علل محیطی (ادراک ضعف کادر نظامی در برقراری ارتباط مقتدرانه، ادراک بی توجهی محیط به نیازهای فعلی سربازان). نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت سهم زیادی از علل ضعف روانی مربوط به سابقه زندگی آنان است که به خوبی در روزهای آغاز سربازی به کمک افزایش مهارت ها و آگاهی می توان این ضعف ها را مدیریت کرد و به غنای روانی آنان کمک کرد.
۱۴.

اثربخشی مشاوره زناشویی به روش گاتمن بر رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی زنان متأهل متمایل به طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشاوره زناشویی میل به طلاق رضایت زناشویی سازگاری زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳ تعداد دانلود : ۲۷۹
زمینه: میل به طلاق در بین زنان متأهل می تواند ناشی از تعارضات زناشویی و در نتیجه کاهش رضایت و سازگاری زناشویی باشد که می تواند به کمک روش های آموزشی از جمله روش گاتمن کاهش یابد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر مشاوره زناشویی به روش گاتمن بر رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی زنان متأهل مایل به طلاق بود. روش: روش پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان مراجعه کننده به سه مرکز مشاوره در شهر اصفهان در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش شامل 30 زن متأهل مایل به طلاق بودند که از بین داوطلبین شرکت در پژوهش، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رضایت زناشویی (راگ و فانک، 2007) و سازگاری زناشویی (اسپاینر، 1976) به دست آورده شد. زنان گروه آزمایش، به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند. هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که مشاوره زناشویی به روش گاتمن می تواند موجب افزایش رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی و مؤلفه های آن رضایت، همبستگی، توافق و ابراز محبت در زنان مایل به طلاق گردد (0/001> p ). نتیجه گیری: در مجموع نتایج مطالعه حاضر نشان داد مشاوره زناشویی به روش گاتمن به کمک آموزش هفت اصل موفقیت زوجی و فنون دستیابی به آن، روشی مؤثر و کارآمد در افزایش رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی است و می تواند توسط درمانگران در مداخلات خانواده استفاده گردد و در نتیجه به بهبود روابط زناشویی کمک نماید.
۱۵.

مطالعه کیفی عوامل مؤثر بر پایبندی به درمان در معتادان تحت درمان انجمن معتادان گمنام در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایبندی به درمان اعتیاد معتادان گمنام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۱۰۰
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه کیفی عوامل پایبندی به درمان در انجمن معتادان گمنام درشهر اصفهان بود. این پژوهش از نوع کیفی و تحلیل مضمو ن است. حوزه پژوهش، کلیه ی اعضاء در انجمن های معتادان گمنام شهراصفهان در سال 1397 -بود که از گروه انجمن معتادان گمنام 11 نفر به شکل هدف مند و به روش همگون انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که حاوی سوالات مرتبط با عوامل پایبندی به درمان در معتادان تحت درمان بود. داده های گردآوری شده به کمک روش تحلیل مضمون کلارک و براوون (2000) تحلیل شد. نتایج بررسی نشان داد که عوامل پایبندی به درمان شامل شش مقوله اصلی است : 1) پایبندی به کمک عوامل خانوادگی؛ 2) پایبندی به کمک عوامل رفتاری؛ 3) پایبندی به کمک عوامل معنوی؛ 4) پایبندی به کمک عوامل اجتماعی؛ 5) پایبندی به کمک اصلاح زندگی شخصی؛ 6) پایبندی به کمک عوامل درمانی. درکل نتایج نشان می دهد پایبندی به درمان در انجمن معتادان گمنام در کنار شش عامل مهم ذکر شده رخ می دهد و درمانگراعتیاد برای درمان باید به تقویت شش حیطه توجه کند.
۱۶.

مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر بسته آموزشی تعهدافزایی و زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و بخشودگی زنان با مبتلا به خیانت مجازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: تعهدافزایی زوج درمانی هیجان مدار دلزدگی زناشویی بخشودگی خیانت مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۲۳۶
زمینه و هدف: خیانت زناشویی به هرگونه رابطه عاطفی یا جنسی یا مجازی فراتر از چهارچوب رابطه متعهدانه بین دو همسر اطلاق می شود که یکی از مهم ترین عوامل تهدیدکننده عملکرد، ثبات و تداوم زندگی زناشویی است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر تعهدافزایی و مشاوره مبتنی بر زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و بخشودگی زنان مبتلا به خیانت مجازی بود. مواد و روش ها: روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون دو گروه آزمایش و یک گروه گواه به همراه آزمون پیگیری بود. از جامعه زنان متأهل مبتلا به خیانت مجازی شهر اصفهان، تعداد ۴۵ نفر به روش در دسترس انتخاب و با استفاده از روش تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایش مشاوره مبتنی بر زوج درمانی هیجان مدار و مشاوره مبتنی بر تعهدافزایی را در ۹ جلسه ۹۰ دقیقه ای دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مشاوره ای دریافت نکرد. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه دلزدگی زناشویی (پاینز، ۱۹۹۶) و پرسشنامه بخشودگی فردی (احتشام زاده، ۱۳۸۸). بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که هر دو روش تعهدافزایی و زوج درمانی هیجان مدار بر کاهش دلزدگی زناشویی و بخشودگی زنان مبتلا به خیانت مجازی مؤثر بوده است و بسته مشاوره ای تعهدافزایی اثر معنادارتری داشته است (۰۵/۰>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد که استفاده از هر دو روش تعهدافزایی و زوج درمانی هیجان مدار به منظور بهبود دلزدگی زناشویی و بخشودگی زنان مبتلا به خیانت مجازی مؤثر بوده است و پیشنهاد می گردد به عنوان رویکردهای درمانی و مشاوره ای توسط روانشناسان و مشاوران خانواده استفاده گردد.
۱۷.

پیش بینی رابطه چندگانه کانون توجه، پردازش پس رویدادی و سوگیری تعبیر(مربوط به خود) با اضطراب اجتماعی دانشجویان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب اجتماعی پردازش پس رویدادی دانشجویان سوگیری تعبیر کانون توجه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۲۹۲
هدف پژوهش تعیین روابط چندگانه کانون توجه، پردازش پس رویدادی و سوگیری تعبیر (مربوط به خود) با اضطراب اجتماعی در دانشجویان شهر اصفهان است. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی– همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر راکلیه دانشجویان شهر اصفهان در سال تحصیلی 1397-1396 تشکیل می دهند و در مجموع نمون ه ای مشتمل بر 237 نفر دانشجو (96 مرد و 141 زن) با روش نمونه گیری خوشه ای ساده تصادفی از بین دانشگاه های شهر اصفهان انتخاب شدند و سپس به پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2002)، پرسشنامه کانون توجه وودی، چامبلس و گلاس (1997)، پرسشنامه پردازش پس از رویداد (2000)، فرم تجدیدنظر شده پرسشنامه تعبیر باتلر و همکاران (1983)، پاسخ دادند. در مطالعه حاضر برای تحلیل توصیفی داده ها از آمار توصیفی و برای بررسی آزمون فرضیه ها از همبستگی درونی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سوگیری تعبیر و پردازش پس رویدادی با 4/13 درصد واریانس قادر به پیش بینی اضطراب اجتماعی است. سوگیری تعبیر  (01/0 p <، 24/0=β) و پردازش پس رویدادی (05/0 p <، 14/0=β)  توانایی پیش بینی اضطراب اجتماعی را داشتند. نتیجه گیری: از آنجایی که پردازش پس رویدادی و سوگیری تعبیر می تواند با اضطراب اجتماعی رابطه داشته باشد؛ بنابراین می توان برای پیش بینی و درمان اضطراب اجتماعی دانشجویان متغیرهای مذکور را نیز هدف قرارداد و راه های مقابله با اضطراب اجتماعی را به دانشجویان آموزش داد. تعیین روابط چندگانه کانون توجه، پردازش پس رویدادی و سوگیری تعبیر (مربوط به خود) با اضطراب اجتماعی در دانشجویان شهر اصفهان استروش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر راکلیه دانشجویان شهر اصفهان در سال تحصیلی 1397-1396 تشکیل می دهند و در مجموع نمونه ای مشتمل بر 237 نفر دانشجو (96 مرد و 141 زن) با روش نمونه گیری خوشه ای ساده تصادفی از بین دانشگاه های شهر اصفهان انتخاب شدند و سپس به پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2002)، پرسشنامه کانون توجه وودی، چامبلس و گلاس (1997)، پرسشنامه پردازش پس از رویداد (2000)، فرم تجدیدنظر شده پرسشنامه تعبیر باتلر و همکاران (1983)، پاسخ دادند. در مطالعه حاضر برای تحلیل توصیفی داده ها از آمار توصیفی و برای بررسی آزمون فرضیه ها از همبستگی درونی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سوگیری تعبیر و پردازش پس رویدادی با 4/13 درصد واریانس قادر به پیش بینی اضطراب اجتماعی است. سوگیری تعبیر پردازش پس رویدادی توانایی پیش بینی اضطراب اجتماعی را داشتند. نتیجه گیری: از آنجایی که پردازش پس رویدادی و سوگیری تعبیر می تواند با اضطراب اجتماعی رابطه داشته باشد؛ بنابراین می توان برای پیش بینی و درمان اضطراب اجتماعی دانشجویان متغیرهای مذکور را نیز هدف قرارداد و راه های مقابله با اضطراب اجتماعی را به دانشجویان آموزش داد.
۱۸.

مقایسه اضطراب درد، تحمل پریشانی و ذهن آگاهی در افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و افراد عادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: اضطراب درد تحمل پریشانی ذهن آگاهی سندرم روده تحریک پذیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۱۶۹
هدف: سندرم روده تحریک پذیر سندرمی جدی است که فرایندهای روان شناختی، ارتباطی، اجتماعی و هیجانی افراد را با آسیب مواجه می سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف مقایسه اضطراب درد، تحمل پریشانی و  ذهن آگاهی در افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و افراد عادی انجام گرفت. روش: روش این پژوهش، علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش مردان و زنان مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به متخصص های گوارش و افراد عادی در شهر اصفهان در سال 1397 می باشند. حجم نمونه شامل 150 فرد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و 150 فرد عادی شهر اصفهان بود که به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب درد (مک کراکن و دبنگرا، 1992)، مقیاس تحمل پریشانی هیجانی (سیمونز و گاهر، 2005) و پرسشنامه مهارت های ذهن آگاهی (بایر و همکاران، 2004) بود. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و استخراج داده های خام، تجزیه و تحلیل داده های حاصل از این پژوهش توسط نرم افزار (SPSS) ویرایش 23 با استفاده تحلیل واریانس چندمتغیری صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین اضطراب درد، تحمل پریشانی و  ذهن آگاهی در افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و افراد عادی شهر اصفهان تفاوت معنادار وجود دارد(p < 0/001). بدین صورت که افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر از میزان اضطراب درد بالاتر و تحمل پریشانی و  ذهن آگاهی پایین تری نسبت به افراد عادی برخوردار هستند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر به دلیل درگیری درمانی و روان شناختی با بیماری خود،  دارای اضطراب درد بالا و تحمل پریشانی و  ذهن آگاهی پایینی هستند که لازم است برای بهبود این مولفه ها، از درمان های مرتبط با این مولفه ها نظیر درمان های موج سوم روان شناسی (درمان  ذهن آگاهی و روان درمانی مثبت نگر) استفاده شود.
۱۹.

نقش نظم جویی هیجان، خودکارآمدی درد و ادراک بیماری در پیش بینی خلق منفی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: نظم جویی هیجان خودکارآمدی درد ادراک بیماری خلق منفی سرطان پستان اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۳۰۶
زمینه و هدف: سرطان پستان شایع ترین سرطان در میان زنان سراسر جهان میباشد که از همان ابتدای تشخیص میتواند سبب ترس، ناامیدی و آسیب روانی گردد و همه ابعاد زندگی فرد شامل ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی را به چالش بکشاند. هدف از انجام مطالعه حاضر، تعیین نقش نظم جویی هیجان، خودکارآمدی درد و ادراک بیماری در پیش بینی خلق منفی زنان مبتلا به سرطان پستان بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در بهار ۱۳۹۷ بود. بر این اساس ۱۶۰ زن مبتلا به سرطان پستان تحت درمان به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود که شامل˛ ابتلاءء به بیماری سرطان پستان با نظر پزشک متخصص یا وجود پرونده پزشکی مربوطه در مراکز درمانی، دامنه سنی ۶۵-۲۵ سال، داشتن حداقل سواد در حد خواندن و نوشتن، داشتن آگاهی نسبت به بیماری خود، رضایت و حضور داوطلبانه برای شرکت در پژوهش. هم چنین ملاک های خروج شامل شرایط حاد جسمانی ناشی از بیماری و یا دوره درمانی (شیمی درمانی، پرتو درمانی) و ناتوانی در پاسخ گویی به سؤالات بود انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های نظم جویی هیجان گراس (۲۰۰۳)˛ پرسش نامه خودکارآمدی درد نیکولاس (۱۹۹۵)˛ ادراک بیماری برادبنت و همکاران (۲۰۰۶) و مقیاس خلق منفی لاویبند و لاویبند (۱۹۹۵) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که ادراک بیماری (۰۰۱/۰= p۴۶/۰=β)، خودکارآمدی درد (۰۲۱/۰=, p۱۵/۰=β) به طور منفی و معنادار و راهبرد فرونشانی (۰۰۱/۰=, p۲۱/۰=β) به طور مثبت و معناداری میتواند تغییرات مربوط به خلق منفی زنان مبتلا به سرطان پستان را پیش بینی نماید. نتیجه گیری: بر طبق نتایج نوع راهبرد نظم جویی هیجان، میزان خودکارآمدی درد و سطح ادراک بیماری بر اختلالات خلقی زنان مبتلا به سرطان پستان تأثیر معناداری دارد. از اینرو میتوان با شناخت و درک عمیق تر از ویژگی های روان شناختی و باورهای مربوط به بیماری در زنان مبتلا به سرطان پستان، گام هایی را برای افزایش سلامت روانی و بهزیستی آنان با شرایط جدید برداشت.
۲۰.

اثربخشی بسته بومی آموزش کارکردهای اجرایی ویژه معلمان بر نشانه های اختلال کم توجهی و فزون کنشی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش کارکردهای اجرایی اختلال کم توجهی و فزون کنشی کودکان دبستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۴۵۳
زمینه: پیرامون نشانه­های اختلال کم‌توجهی و فزون‌کنشی پزوهش­هایی انجام شده است، اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی بسته‌ بومی آموزش کارکردهای اجرایی ویژه معلمان بر نشانه‌های اختلال کم‌توجهی و فزون‌کنشی کودکان پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی بسته‌ بومی آموزش کارکردهای اجرایی ویژه معلمان بر نشانه‌های اختلال کم‌توجهی و فزون‌کنشی کودکان دبستانی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه‌آزمایش با طرح پیش‌آزمون - پس‌آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کودکان دبستانی مبتلا به اختلال کم‌توجهی و فزون‌کنشی شهر اصفهان در پاییز و زمستان 1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 کودک دبستانی مبتلا به اختلال کم‌توجهی و فزون‌کنشی با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه­های آزمایش و گواه گمارده شدند (در هر گروه 15 کودک). معلمان گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش کارکردهای اجرایی (محقق ساخته) قرار گرفتند. در این پژوهش پرسشنامه‌ اختلال کم‌توجهی و فزون‌کنشی کانرز فرم والدین (بروک و کلینتون، 2007) استفاده شد. داده‌های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس واریانس مختلط تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که بسته‌ بومی آموزش کارکردهای اجرایی ویژه معلمان به شکل معناداری منجر به کاهش نشانه‌های اختلال کم‌توجهی و فزون‌کنشی کودکان دبستانی شده است (0/001 p< ). نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان چنین نتیجه گرفت که بسته‌ بومی آموزش کارکردهای اجرایی ویژه معلمان با تمرکز بر فرآیندهای شناختی و فراشناختی کودکان می‌تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش نشانه‌های اختلال کم‌توجهی و فزون‌کنشی کودکان دبستانی مورد استفاده گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان