حمیدطاهر نشاط دوست

حمیدطاهر نشاط دوست

مدرک تحصیلی: استاد گروه روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۳۰ مورد.
۱۰۱.

تدوین مدل رواندرمانی مثبت یکپارچه نگر و مقایسه اثربخشی آن با روان درمانی شناختی رفتاری و روان-درمانی مثبت در کاهش علائم افسردگی بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رواندرمانی مثبت یکپارچه نگر درمان شناختی رفتاری رواندرمانی مثبت افسردگی نگرش ناکارآمد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۳۲۳
یکپارچه سازی نظری و تکنیکی می توان افزایش داد. هدف این پژوهش تدوین مدل درمانی یکپارچه نگر و مقایسه آن با رواندرمانی مثبت و درمان شناختی رفتاری در درمان افسردگی می باشد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه ی افراد مبتلا به افسردگی اساسی در شهر مشهد بود. صد و چهل و پنج فرد مبتلا به افسردگی اساسی به صورت داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند. شرکت کنندگان در سه گروه رواندرمانی مثبت یکپارچه، رواندرمانی مثبت، و رواندرمانی شناختی رفتاری و گروه گواه قرار گرفتند و پرسشنامه جمعیت شناختی، مقیاس نگرشهای ناکارآمد (بک و وایسمن ، 1978)، و سیاهه افسردگی بک (بک، استیر و براون ، 1996)، و مقیاس هیجان های اساسی (پاور ، 2006) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تفاوت معناداری در اثربخشی سه گروه مداخله در پس آزمون وجود نداشت اما هر سه گروه مداخله از گروه گواه اثربخشی بیشتری داشتند (001/0> p ). در پیگیری شش ماهه رواندرمانی مثبت یکپارچه نگر نسبت به سایر روشهای درمانی در کاهش عود مجدد اثربخشی بیشتری داشت (001/0> p ). نتایج این پژوهش نشان دادند که کاربست بالینی برخی توانمندیهای شخصیت موجب بهبود اثربخشی درمان در عود مجدد افسردگی می شو د.
۱۰۲.

مقایسه اثربخشی اصلاح سوگیری شناختی تفسیری مثبتI) CBM-)، اصلاح سوگیری شناختی مبتنی بر خود-زایی و آموزش شناختی-رفتاری کامپیوتری بر افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصلاح سوگیری شناختی تصویرسازی مثبت خود-زایی آموزش شناختی-رفتاری کامپیوتری افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۳۰۷
افراد افسرده تمایل دارند اطلاعات منفی را آسان تر از اطلاعات مثبت یا خنثی پردازش یا یاداوری کنند. روشی که اخیرا اصلاح ارزیابی های خاطرات مزاحم را نوید داده است، اصلاح سوگیری شناختی کامپیوتری است. اصلاح سوگیری شناختی، شامل آموزش راه های جدید پردازش اطلاعات برای  تغییر سوگیری های پردازشی مانند توجه انتخابی و سوگیری های تفسیری است. هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی 4 هفته اجرای CBM-I مثبت و CBM-I مبتنی بر خود-زایی بر دانشجویان دارای علائم افسردگی و مقایسه آن ها با آموزش شناختی-رفتاری کامپیوتری بود. پژوهش حاضر، یک پژوهش شبه آزمایشی با سه گروه و شامل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. 51 دانشجوی شرکت کننده، به طور تصادفی به گروه CBM-I استاندارد، خود-زایی و آموزش شناختی-رفتاری کامپیوتری گمارده شدند. با استفاده از پرسشنامه ها و درجه بندی های مربوط به خلق، سوگیری تفسیری، سوگیری حافظه و نگرش های ناکارآمد، نتایج بررسی شد. هم CBM-I استاندارد هم خود-زایی و هم آموزش شناختی-رفتاری کامپیوتری به طور معنی داری کاهش علائم افسردگی، افزایش خلق، افزایش سوگیری تفسیری مثبت، افزایش سوگیری مثبت حافظه و کاهش سوگیری منفی حافظه را نشان دادند. در هیچ کدام از متغیرها تفاوت معنی داری بین مداخله هاوجود نداشت، فقط در مورد سوگیری مثبت حافظه، روش خود-زایی به طور معنی داری از روش شناختی-رفتاری- نه از CBM-I استاندارد- برتر بود.
۱۰۳.

اثربخشی مداخله مبتنی بر شفقت (CFT) بر انعطاف پذیری شناختی و کفایت اجتماعی زنان دارای تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کفایت اجتماعی انعطاف پذیری شناختی تعارضات زناشویی مداخله مبتنی بر شفقت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۴۶۲
این پژوهش با هدف اثربخشی مداخله مبتنی بر شفقت (CFT) بر روی انعطاف پذیری شناختی و کفایت اجتماعی زنان دارای تعارضات زناشویی انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش از نوع نیمه آزماشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بوده است. با استفاده از پرسشنامه های کفایت اجتماعی فلنر و همکاران، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال و تعارضات زناشویی ثنایی و براتی ، 30 نفر از زنانی که دارای تعارضات زناشویی بودند، به طور هدفمند انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه (هفته ای یک بار) فنون CFT را بر اساس بسته آموزشی گیلبرت آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. پس از اجرای CFT، مجدداً کفایت اجتماعی، انعطاف پذیری شناختی و تعارضات زناشویی اعضای هر دو گروه مورد اندازه گیری قرار گرفت . از تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا) و تک متغیری (آنکوا) برای تحلیل داده ها استفاده شد. F محاسبه شده هم در تحلیل مانکوا و هم در تحلیل آنکوا برای متغیرهای کفایت اجتماعی ،انعطاف پذیری شناختی در هر دو گروه تفاوت معنادار را نشان داد. به طورکلی این پژوهش در همگرایی با نتایج پژوهش های مشابه حاکی از آن است، روش CFT میتواند نقش موثری در افزایش کفایت اجتماعی و انعطاف پذیری شناختی در زنان دارای تعارضات زناشویی داشته باشد
۱۰۴.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری مختصر بر افسردگی، افکارخودکشی و تنظیم شناختی هیجان در زنان اقدام کننده به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی و رفتاری مختصر افسردگی افکارخودکشی تنظیم شناختی هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۲ تعداد دانلود : ۲۴۳
زمینه: با توجه به افزایش تمرکزدرمان های جدید بر مداخلات فوری و کوتاه مدت، درمان شناختی رفتاری مختصر با هدف غیرفعال کردن حالت خودکشی و تثبیت علائم از طریق ایجاد خودکارآمدی در مهارت های تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی طراحی شده است. اما در خصوص احتمال اثربخشی این درمان درجامعه ایران شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری مختصر بر افسردگی، افکارخودکشی و تنظیم شناختی هیجان در زنان اقدام کننده به خودکشی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون - پیگیری وگروه گواه بود. جامعه آماری زنان اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان در سال 1399 بود. تعداد ۳۰ بیمار با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از: افسردگی بک ویرایش دوم (1996)، افکار خودکشی بک (1979)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی (2001) و 12 جلسه 90 دقیقه ای درمان شناختی رفتاری مختصر (برایان و راد، 2018). تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که درمان شناختی - رفتاری مختصر عامل افزایش راهبردهای تنظیم هیجانی سازش یافته و کاهش راهبردهای سازش نایافته، افکار خودکشی و افسردگی در پایان مداخله و دوره پیگیری شده است (0/01 P<). نتیجه گیری: درمان شناختی رفتاری مختصر می تواند افسردگی، افکار خودکشی و راهبردهای سازش نایافته در تنظیم شناختی هیجان را در افراد اقدام کننده به خودکشی کاهش دهد.
۱۰۵.

تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنا در زندگی ناامیدی افکار خودکشی نوجوانان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۴۱۸
زمینه: مطالعات متعددی به اثربخشی آموزش معنادرمانی فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی پرداخته اند. اما پیرامون تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری 356 نفر از دانش آموزان پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه دخترانه شهر ایلام در سال 1397 بود. 30 نفر به روش به شیوه خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های معنای زندگی استگر، فریزر، اویشی و کالر (2006)، خودکارآمدی عمومی شرر (1982)، سبک های هویت برزونسکی (1989)، مقیاس ارزش های اجتماعی (محقق ساخته، 1397)، مقیاس افکار خودکشی بک (1961)، مقیاس ناامیدی بک (1986) و جلسات آموزشی بر مبنای الگوی تدوین شده و مفاهیم معناداری نظریه فرانکل (محقق ساخته، 1397). تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری و تحلیل کواریانس و آزمون تی انجام شد. یافته ها: هردو شیوه آموزش در کاهش ناامیدی و افکار خودکشی نوجوانان تأثیر معناداری داشتند ( P<0/001 ) . بین دو روش از نظر میزان اثرگذاری برکاهش ناامیدی و افکار خودکشی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: دانش آموزانی که در جلسات آموزشی شرکت داشتند و از الگوی تلفیقی تدوین شده بهره مند شدند میزان افکار خودکشی و ناامیدی در آنان کاهش داشت.
۱۰۶.

مقایسه تفکر خلاف واقع در بیماران مبتلا به افسردگی، اضطراب و افراد سالم

کلید واژه ها: تفکر خلاف واقع تفکرخلاف واقع رو به پایین بدون ارجاع تفکرخلاف واقع رو به بالا دیگر ارجاع رو به بالا خود ارجاع رو به بالا بدون ارجاع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۶ تعداد دانلود : ۲۴۴
پژوهش حاضر به مقایسه تفکر خلاف واقع بیماران مبتلا به افسردگی، اضطراب و افراد سالم می پردازد. روش: روش پژوهش پس رویدادی از نوع علی- مقایسه ای است.30 زن افسرده و 30 زن مضطرب که در سال 1394 به مراکز مشاوره روانشناختی شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، با تشخیص روانپزشک و روانشناس به پژوهشگر ارجاع داده شدند؛ همچنین 30 زن سالم که سابقه هیچ گونه اختلال روانپزشکی و مصرف دارو نداشتند، انتخاب شدند. سپس پرسشنامه تفکر خلاف واقع برای حوادث منفی ( CINES ) بر روی نمونه اجرا گردید. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره ( MANOVA ) نشان داد که بین سه گروه از لحاظ نمرات تفکر خلاف واقع و زیر مقیاس های آن تفاوت معنادار وجود دارد (009/0 P< ). به طوری که افراد افسرده بالاترین نمره و افراد سالم پایین ترین نمره را داشته اند. نمرات تفکرخلاف واقع رو به پایین بدون ارجاع، تنها بین دو گروه افسرده و سالم معنادار است (002/0 p< ). نمرات زیرمقیاس های تفکرخلاف واقع رو به بالا دیگر ارجاع، رو به بالا خود ارجاع و رو به بالا بدون ارجاع در افراد افسرده و مضطرب به طور معناداری بیش از گروه افراد سالم می باشد (001/0 p< ) اما بین دو گروه افراد افسرده و مضطرب تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: احساس منفی تفکر خلاف واقع را فعال می کند، که ممکن است احساس منفی را تشدید کند. همچنین، تفکر خلاف واقع خیلی زود بعد از فعال سازی به طور خودکار بازداری می شود و احساس منفی ناشی از آن را کاهش می دهد ولی در افراد افسرده و مضطرب این پدیده رخ نمی دهد و نشخوار فکری خلاف واقع ادامه می یابد.
۱۰۷.

مقایسه تأثیر درمان شناختی-رفتاری با درمان روانی-اجتماعی بر پاسخ های نشخواری و نگرشهای ناکارآمد مبتلایان به افسردگی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی - رفتاری درمان روانی - اجتماعی افسردگی مزمن پاسخ های نشخوار نگرش های ناکارآمد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۶ تعداد دانلود : ۴۱۷
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه تأثیر درمان شناختی -رفتاری با درمان روانی-اجتماعی بر پاسخ های نشخواری و نگرشهای ناکارآمد مبتلایان به افسردگی مزمن بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با دوگروه آزمایش، بود. جامعه آماری پژوهش تمامی بیماران مبتلاء به افسردگی مزمن بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند از میان مراجع کنندگان به مراکز مشاوره و یا مطب روانپزشکان شهر اصفهان تعداد 30 نفر انتخاب شد و سپس براساس تخصیص تصادفی افراد به دو گروه آزمایش با درمان روانی-اجتماعی و شناختی-رفتاری، (هرگرو15نفر) گمارده شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های نگرشهای ناکارآمد (DAS) و پاسخ های نشخواری(RRS) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل آزمون واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان میدهند؛ میزان نشخوار فکری و نگرش های ناکارآمد با هر دو درمان کاهش یافته است. اما بین دو درمان در میزان نشخوار فکری تفاوت معنی داری وجود داشته و اثربخشی درمان روانی-اجتماعی به نسبت درمان شناختی-رفتاری بیشتر بوده است. اما بین دو درمان در نگرش های ناکارآمد تفاوت معنی داری وجود نداشته است. همچنین اثربخشی درمان روانی-اجتماعی در مردان در مقایسه با زنان بیشتر بوده است.
۱۰۸.

اثربخشی مداخله خودتنظیمی بر بهبود مؤلفه های شایستگی تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوره اول شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودتنظیمی یادگیری شایستگی تحصیلی فراشناخت دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۳۱۳
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله در خودتنظیمی بر بهبود مؤلفه های شایستگی تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دوره اول متوسطه شهر تبریز بوده است. جامعه این تحقیق، شامل دانش آموزان مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 96-97 بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 94 دانش آموز در آن مشارکت داشته اند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودتنظیمی یادگیری (MSLQ) و پرسشنامه محقق ساخته شایستگی تحصیلی براساس مدل انگیزش و شایستگی تحصیلی (مک گرو، 2013) بوده است. روایی پرسشنامه شایستگی تحصیلی، با انجام تحلیل عامل اکتشافی و مقدار پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس کلی شایستگی 92/0 به دست آمد. روش تحقیق حاضر نیز روش نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و با مطالعه پیگیری سه ماهه است. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان می دهد در ارتقای شایستگی تحصیلی، عامل مداخله معنی دار بوده (008/0) ولی اثرجنسیت معنی دار نبوده است. عامل مداخله در زیرمقیاس جهت گیری نسبت به خود در سطح (008/0) و در زیرمقیاس جهت گیری نسبت به یادگیری در سطح (01/0) اثر معناداری داشته است. در زیرمقیاس جهت گیری نسبت به دیگران، اثر مداخله و جنسیت هیچ کدام معنی دار نبودند. درمجموع، نتایج تحقیق حاکی از اثربخشی معنادار آموزش خودتنظیمی در ارتقای شایستگی تحصیلی دانش آموزان است؛ ولی چون این مداخله در زیرمقیاس جهت گیری نسبت به دیگران تأثیر معنادار نداشت، در این زمینه باید راهکارهای آموزشی و مداخلات دیگری را اجرا کرد و آزمود.
۱۰۹.

مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران 16 تا 23 سال مبتلا به پراشتهای عصبی با توجه به پیوند والدینی

کلید واژه ها: طرحواره درمانی درمان شناختی رفتاری پراشتهایی عصبی پیوند والدینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۵۳۰
مقدمه: برطبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، اختلال خوردن از چالش برانگیزترین بیماری های دوران نوجوانی با شیوع رو به گسترش است. هدف: مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران پراشتهای عصبی با توجه به پیوند والدینی بوده است. روش: آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون ، پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل بیماران دارای اختلال خوردن مراجعه کننده به مراکز روانپزشکی شهر تهران در رده سنی ۱۶ تا ۲۳ سال می باشد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بوده است. در غربالگری صورت گرفته ۳۹ بیمار پراشتهای عصبی نشخیص داده شد، در نهایت بیماران در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل همتا سازی شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه(پیوند والدینی و طرحواره یانگ) و مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاک های تشخیص اختلال خوردن و تشخیص روان پزشک می باشد. یافته ها: بیماران در حوزه بریدگی و طرد، خود گردانی و عملکرد مختل دارای بیشترین مشکل بوده اند.، اما در حوزه گوش به زنگی، دیگر جهت مندی و محدودیت های مختل آسیب پذیری کمتری داشتند. همچنین درمان طرحواره نسبت به درمان شناختی رفتاری دارای اثر بخشی و ماندگاری بالاتری در بیماران دارای پیوند والدینی بیش حمایت گر بوده است. نتیجه گیری: یافته های بدست آمده از پژوهش می تواند در سبب شناسی اختلال پراشتهایی عصبی مبتنی بر نقش خانواده در این اختلال مهر تایید بزنیم.
۱۱۰.

مقایسه پردازش اطلاعات اجتماعی بر اساس مدل شناختی اجتماعی Dodge و Crick در کودکان با و بدون اختلال بی نظمی خُلق اخلال گر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پردازش اطلاعات اجتماعی بی نظمی خلق اخلالگر خشم تحریک پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۶ تعداد دانلود : ۲۷۷
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی و مقایسه پردازش اطلاعات اجتماعی در کودکان مبتلا به اختلال بی نظمی خلق اخلالگر و کودکان عادی بر اساس مدل شناختی اجتماعی کریک و داج (1994) بود. این اختلال اخیراً در مبحث اختلالات خلقی در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی گنجانیده شده است و دارای دو نشانه اصلی خشم و تحریک پذیری می باشد. روش کار: در این پژوهش علی- مقایسه ای، تعداد 57 کودک پسر دارای اختلال و 167 کودک پسر عادی 9 تا 12 سال به روش خوشه ای تصادفی و با استفاده از پرسش نامه خشم و تحریک پذیری و مصاحبه بالینی انتخاب و سپس به وسیله مقیاس ارزیابی کودکان از روابط اجتماعی روزمره مقایسه شدند. یافته ها: تحلیل واریانس چند متغییری نشان داد که بین دو گروه کودکان در مراحل تفسیر و اسناددهی به نشانه ها (5/5f= و001/.p=) تولید و روشنگری اهداف (65/6f= و001/.p=)، پردازش هیجانی (01/4f= و004/.p=) و تولید پاسخ (02/7f= و001/.p=) تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که کودکان مبتلا به اختلال بی نظمی خلق اخلالگر در مقایسه با کودکان عادی در یک موقعیت اجتماعی مبهم هنگام پردازش اطلاعات بیشتر دچار سوگیری شده و عملکرد مناسبی ندارند در نتیجه بیشتر رفتارهای خصمانه از خود نشان می دهند. پیشنهاد می شود در پژوهش های بعدی اثربخشی پروتکل های مداخله ای بر اساس مدل داج جهت درمان و کاهش نشانه های اختلال بی نظمی اخلالگر بررسی شود.
۱۱۱.

اثربخشی آموزش گروهی راهبردهای سه گانه خودنظم جویی بر کاهش پیامدهای مخرب جسمانی و هیجانی ناشی از تنیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودنظم جویی خودشناسی انسجامی شفقت خود خودمهارگری گروه درمانی تنیدگی سرطان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۳۵۴
زمینه: تجربه ء تنیدگی، تعادلِ سازمان روانی انسان را بر هم می زند، در نتیجه فرد هیجان های ناخوشایندی را تجربه می کند که ظرفیت کم برای نظم جویی این هیجان ها منجر به بروز علائم روانی و جسمانی می شود. آیا برای کاهش سطح اضطراب این افراد باید به آنها کمک کرد تا از طریق افزایش ظرفیت روانشناختی، که فرض بر آن است به واسطه ی خودنظم جویی، قابل پرورش است، بهتر بتوانند با تجربه سخت خود کنار بیایند و کارکرد بهتری داشته باشند. هدف: هدف از این پژوهش بررسی آموزش گروهی راهبردهای سه گانه خودنظم جویی شامل آموزش خودشناسی انسجامی، خودمهارگری و شفقتِ خود( قربانی و همکاران، 2012؛ نف، 2009) بر پیامدهای مخرب جسمانی و هیجانی ناشی از تنیدگی، شامل علائم جسمانی، هیجانات ناخوشایند و خود تخریب گری بود. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل مادران دارای فرزند مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان نمازی و درمانگاه امام رضا در شهر شیراز در سال 1396 بود. از بین 245 مادر که مقیاس تنیدگی ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983)، چک لیست علائم بدنی (بارتون، 1995)، مقیاس هیجان های ناخوشایند (لیری و همکاران، 2007)، و مقیاس خودتخریب گری مزمن (کلی و همکاران، 1985) را کامل کرده بودند، 30 مادر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در سه گروه همتا شده شامل گروه آزمایش، گروه گواه و گروه لیست انتظار گمارده شدند. داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیری) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش گروهی خودنظم جویی منجر به کاهش معنادار میانگین نمرات علائم جسمانی، هیجانات ناخوشایند و خود تخریب گری گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به گروه گواه و لیست انتظار پس از کنترل نمرات پیش آزمون شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، آموزش گروهی راهبردهای سه گانه خودنظم جویی شامل خودشناسی انسجامی، خودمهارگری و شفقتِ خود می تواند ظرفیت روانی افراد درگیر با تنیدگی های مزمن را برای کنار آمدن سازگارانه با تنیدگی افزایش دهد و از این طریق پیامدهای مخرب تنیدگی را در آنها کاهش دهد.
۱۱۲.

تاثیر آموزش راهبردهای خودگردانی بر افزایش شادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرکرد:مقایسه جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راهبردهای خودگردانی شادی آموزش.جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۲۹۶
پژوهش حاضر با هدف تاثیر آموزش راهبردهای خودگردانی بر افزایش شادی دانش آموزان صورت گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، بود. نمونه پژوهش 60 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه اول بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه شادی آکسفورد بود که دانش آموزان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند.گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای خودگردانی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد میانگین نمره شادی گروه آزمایش و گروه کنترل بعد از آموزش متفاوت است. نتیجه آزمون تعقیبی حاکی از این بود که میانگین نمره شادی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش آزمون افزایش داشته و همچنین میانگین نمره شادی دختران در مرحله پس آزمون و پیگیری بیشتر از میانگین نمره شادی پسران در همان مراحل بود. نتایج نشان دادند روش آموزش راهبردهای خودگردانی می تواند علاوه بر افزایش میزان شادی دانش آموزان به موفقیت تحصیلی آنها کمک موثری کند .
۱۱۳.

اثربخشی طرحواره درمانی بر کاهش طرحواره های ناسازگار در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن شهر تهران: پیگیری دو ماهه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درد مزمن کمر درد مزمن بیماری مزمن جسمی طرحواره های ناسازگار طرحواره درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱ تعداد دانلود : ۴۸۵
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر کاهش طرحواره های ناسازگار دربیماران شهر تهران مبتلا به کمردرد مزمن انجام شد. این پژوهش طرحی نیمه آزمایشی تک گروهی با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود. به این منظور از بین بیماران مبتلا به کمر درد مراجعه کننده به کلینیک های فوق تخصصی درد بیمارستان های اختر، امام حسین (ع) و درمانگاه جراحی مغز و اعصاب بیمارستان امام حسین (ع) شهر تهران، 10 بیمار مبتلا به کمردرد مزمن، با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف (غیر احتمالی) انتخاب شدند. این بیماران فرم کوتاه 90 سؤالی پرسشنامه طرحواره یانگ را در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2ماهه پر کردند. برای بررسی تاثیر شیوه درمانی بر کاهش طرحواره های ناسازگار بیماران، از آزمون ناپارامتری فریدمن برای گروه های وابسته و در تعقیب آن برای مقایسه های زوجی گروه ها از آزمون ویلکاکسون رتبه ای استفاده شد.نتایج نشان داد نمرات طرحواره افراد پس از شرکت در طرحواره درمانی به طور معنی داری کاهش یافته و این کاهش در مرحله پیگیری نیز معنی دار باقی ماند. قابل توجه اینکه نمرات طرحواره در مراحل پیگیری نسبت به پس آزمون کاهش معنی داری نداشت. بر این اساس، روش طرحواره درمانی به عنوان روشی مناسب جهت کاهش طرحواره های ناسازگار در مبتلایان به درد مزمن توصیه می شود واحتمالاً بتواند نوعی پیشگیری ثانویه از پیامدهای ناشی از درد در این افراد فراهم کند.  
۱۱۴.

تحلیل ارتباط بین کیفیت کالبدی محیط های شهری و استرس درک شده شهروندان (نمونه مورد مطالعه: کلانشهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت محیط کیفیت کالبدی سلامت روانی استرس درک شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۴ تعداد دانلود : ۱۷۶
رشد شهرنشینی با افزایش اختلالات روانی همراه است. یکی از مهم ترین اختلالات روانی، استرس درک شده توسط شهروندان است. استرس سابقه ای طولانی در علوم پزشکی دارد. امروزه محیط زندگی شهروندان به عنوان منبع اصلی ایجاد استرس شناخته می شود. با این رویکرد، پژوهش حاضر در راستای پاسخ به این سوال انجام شد که در محله های شهری، چه ابعادی از کیفیت کالبدی بر استرس درک شده تأثیر بیشتری دارد. برای پاسخ به این سؤال، محله مفت آباد به عنوان یک محله با کیفیت نامطلوب و محله مرداویج به عنوان یک محله با کیفیت مطلوب در کلانشهر اصفهان انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه کیفیت محیطی محقق ساخته و همچنین پرسشنامه استاندارد استرس درک شده کوهن و همکاران (1983) استفاده شد. تعداد 434 نفر در تکمیل پرسشنامه ها همکاری کردند. تحلیل اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی معمولی و جزئی و رگرسیون خطی انجام شد. براساس یافته های پژوهش، میزان استرس ادراک شده توسط ساکنان محله مفت آباد بیشتر از محله مرداویج بود. نمره میانگین استرس درک شده در محله مفت آباد برابر با 07/2 و در محله مرداویج برابر با 04/1 برآورد شد. براساس مدل های مستخرج از تحلیل رگرسیون خطی چندمتغیره، متغیرهای زیبایی و نظم بصری، جذابیت عملکردی و آسایش محیطی به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری را بر استرس درک شده داشتند. براساس مدل های پیشنهادی، کیفیت کالبدی محیط در محله مفت آباد 67 درصد و در محله مرداویج 46 درصد از تغییرات استرس درک شده را پیش بینی کردند. نتایج پژوهش حاضر در توافق با سایر پژوهش ها نشان داد، افرادی که در محیط های شهری با کیفیت پایین زندگی می کنند بیشتر از سایر افراد در معرض استرس هستند. از این رو رابطه میان برنامه ریزان شهری و روانشناسان باید تقویت شود تا راهکارها و سیاست هایی اتخاذ شود که از طریق برنامه ریزی و طراحی محیط بتوان شاخص های سلامت روانی شهروندان همچون استرس درک شده را بهبود بخشید.
۱۱۵.

مقایسه اثربخشی (بسته تلفیقی ذهن آگاهی مبتنی بر آموزش اختصاصی سازی حافظه) با درمان ذهن آگاهی و آموزش اختصاصی سازی حافظه بر کاهش اضطراب بیماران همودیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان تلفیقی آموزش ذهن آگاهی آموزش اختصاصی سازی حافظه اضطراب همودیالیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۴۰۴
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی (بسته تلفیقی ذهن آگاهی مبتنی بر آموزش اختصاصی سازی حافظه) با درمان ذهن آگاهی و آموزش اختصاصی سازی حافظه بر کاهش اضطراب بیماران همودیالیزی است. روش پژوهش در دو قسمت کیفی از نوع تحلیل مضامین و کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران تحت همودیالیز مراجعه کننده به مراکز همودیالیز بیمارستان های شهر تهران در سال 1396 است. تعداد 48 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی سنجش اضطراب بک، آموزش تلفیقی ذهن آگاهی مبتنی بر آموزش اختصاصی سازی حافظه (محقق ساخت)، آموزش ذهن آگاهی سگال و همکاران (2013)، آموزش اختصاصی سازی حافظه مکس ول (2016) و آموزش ذهن آگاهی تلفیقی با آموزش اختصاصی سازی حافظه استفاده شد. داده ها با استفاده از روش کواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد بین اضطراب گروه آموزش تلفیقی، گروه ذهن آگاهی، گروه اختصاصی سازی حافظه و گروه کنترل در مرحله ی پس آزمون تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد در مرحله ی پیگیری نیز تفاوت بین گروه ها به نفع گروه آموزش تلفیقی وجود داشت. در گروه ذهن آگاهی اضطراب بازگشت داشت. در تبیین یافته ها می توان بیان کرد آموزش تلفیقی ارتباط بین گذشته و حل مسایل ناقص مربوط به گذشته و وارد شدن به زمان حال و اکنون و پذیرش و آگاهی را بهبود می بخشد. همچنین نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی تاثیر بیشتری نسبت به آموزش اختصاصی سازی حافظه بر اختلال اضطراب دارد. از آنجا که نوع درمان به کار گرفته شده در این تحقیق دارای ساختاری روشن و دارای تکالیف خانگی است، توانمندی مراجع به پیگیری درمان را افزایش داده و باعث اثربخشی معنادار تکنیک های مربوطه در تغییر وضع روانی افراد شده است.
۱۱۶.

مقایسه اثربخشی بسته درمانی مبتنی بر تجارب با درمان مبتنی بر شفقت ورزی بر شادکامی و نشخوار فکری در بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر شفقت ورزی بسته درمانی مبتنی بر تجارب شادکامی نشخوارفکری افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۵۷۶
مقدمه: با توجه به اهمیت شادکامی و نشخوار فکری در افزایش سطح خلق، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بسته درمانی مبتنی بر تجارب با درمان مبتنی بر شفقت ورزی بر شادکامی و نشخوار فکری در بیماران افسرده صورت گرفته است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش سه گروهی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را بیماران افسرده مراجعه کننده به مرکز خدمات بهزیستی سپاهان در شهر اصفهان در بهار و تابستان سال 7 139 تشکیل دادند که در نهایت از بین آنها 45 نفر به شیوه دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش 1(بسته درمانی مبتنی بر تجارب)، گروه آزمایش 2(بسته درمانی مبتنی بر شفقت ورزی) و گروه کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش 1 طی 16 جلسه 45 دقیقه ای و گروه آزمایش 2 طی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر شفقت ورزی و بسته درمانی مبتنی بر تجارب قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه شادکامی آکسفورد، پرسشنامه سبک های پاسخ و پرسشنامه شفقت به خود فرم کوتاه بود و در نهایت به تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری پرداخته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در پس آزمون و پیگیری پس از کنترل پیش آزمون، بین گروه آزمایش 1، گروه آزمایش 2 و گروه کنترل در شادکامی و نشخوار فکری تفاوت معناداری وجود دارد ولی تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش 1 و گروه آزمایش 2 وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی درمان های مبتنی بر تجارب و درمان مبتنی بر شفقت ورزی در افزایش شادکامی و کاهش نشخوار فکری از استفاده از هر یک از دو رویکرد می تواند مفید و اثربخش باشد. با توجه به تعداد و طول جلسات متفاوت در هر رویکرد استفاده از رویکرد خاص بسته به شرایط می تواند مدنظر درمانگران قرار گیرد، باشد.
۱۱۷.

اثربخشی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص بر تاب آوری در زنان مطلقه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مدیریت زندگی آموزش یادآوری خاص تاب آوری زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۱۸۳
مقدمه: فرآیند طلاق بر آسیب پذیری فرد در برابر مشکلات جسمانی و روان شناختی می افزاید و به گونه ای منفی بر سلامت هیجانی، اجتماعی، جنسی و شغلی او اثر می گذارد که در همین راستا پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص (MEST) بر تاب آوری در زنان مطلقه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه ی آماری، زنان مطلقه ی شهرستان نایین بودند، 30 زن تحت پوشش کمیته ی امداد امام (ره) و بهزیستی شهرستان نایین به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه ی تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه ی تاب آوری کانر و دیویدسون (Conner, 2003 & Davidson) بود. بسته ی آموزشی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص برای یک دوره ی آموزش 11 هفته ای با جلسات 90 دقیقه ای برای حداکثر 15 نفر شرکت کننده تهیه و تنظیم شد که شامل تلفیقی از مهارت های زندگی، تکنیک های درمان مثبت نگر، بهزیستی روان شناختی و آموزش بازیابی خاطرات سرگذشتی (یادآوری خاص) به منظور تغییر باورهای بنیادین و افکار خودآیند منفی و ایجاد تغییرات شناختی همراه با تمرین و تکالیف خانگی است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد، متغیر تاب آوری در طی مراحل پس آزمون و پیگیری تغییر کرده است که نسبت به مرحله ی پیش آزمون معنادار به شمار می رود (P<0/05). همچنین متغیر مبتنی بر تلفیق مدیریت زندگی با آموزش یادآوری خاص بر مؤلفه ی تاب آوری در زنان مطلقه دارای تأثیر معنی داری بوده است (P<0/05). بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان استنباط کرد که روش مداخله ی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص با ایجاد سبک زندگی جدید و تغییر در نظام شناختی- رفتاری می تواند نگرش ها و الگوهای رفتاری و اجتماعی آزمودنی ها را نسبت به زندگی گذشته تغییر داده و در نهایت با افزایش تاب آوری، بینشی مثبت و امیدوارانه را نسبت به شرایط حال و آینده ایجاد و تأمین سلامت و بهزیستی روان شناختی را تحقق بخشد.
۱۱۸.

مقایسه حافظه سرگذشتی خاص و بیش کلی گرا در زنان افسرده، مضطرب و سالم

کلید واژه ها: حافظه سرگذشتی خاص و بیش کلی گرا محرک واژه های مثبت افسردگی اضطراب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۳۸۶
مقدمه: حافظه سرگذشتی که حافظه شخصی و تجارب زندگی فرد است، تحت تأثیر حالت های هیجانی منفی قرار می گیرد و بازیابی خاطرات سرگذشتی را به طور اختصاصی دچار مشکل می کند . هدف: هدف پژوهش مقایسه حافظه سرگذشتی خاص و بیش کلی گرا در زنان افسرده، مضطرب و سالم بود. روش : روش پژوهش پس رویدادی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به افسردگی، اضطراب و بهنجار بود. بدین منظور 30 زن افسرده و 30 زن مضطرب که در سال 1393 به مراکز مشاوره روانشناختی شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، با تشخیص روانپزشک و روانشناس به پژوهشگر ارجاع داده شدند؛ همچنین 30 زن سالم که سابقه هیچ گونه اختلال روانپزشکی نداشتند، انتخاب شدند. سپس آزمون بازیابی خاطرات سرگذشتی ( AMT ) بر روی نمونه اجرا گردید. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره ( MANOVA ) نشان داد که بیش کلی گرایی و کم اختصاصی سازی در زنان افسرده بیش تر از گروه مضطرب و سالم است ولی بین زنان مضطرب و سالم تفاوتی دیده نشد (005/0> (P . همچنین میزان یادآوری خاطرات خاص در پاسخ به محرک واژه های مثبت در گروه افسرده به طور معناداری کمتر از دو گروه دیگر بود (002/0> (P . نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که میزان یادآوری خاطرات سرگذشتی بیش کلی گرا در زنان افسرده نسبت به دو گروه مضطرب و سالم بیشتر است. بنابراین کلی گویی حافظه از ویژگی های خلق افسرده است . در حالی که بین یادآوری خاطرات سرگذشتی بیش کلی گرا در افراد مضطرب و سالم تفاوت معناداری مشاهده نشد که نشان دهنده مرتبط نبودن حافظه سرگذشتی بیش کلی گرا و اضطراب است.
۱۱۹.

مقایسه تأثیر ترکیب درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت با سیستم روان درمانی تحلیل شناختی - رفتاری بر علائم افسردگی،کیفیت زندگی، انعطاف پذیری روانشناختی و شفقت به خود زنان مبتلا به اختلال افسردگی مداوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیستم روان درمانی تحلیل شناختی - رفتاری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد درمان مبتنی بر شفقت اختلال افسردگی مداوم علائم افسردگی کیفیت زندگی انعطاف پذیری روانشناختی شفقت به خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۴۲۲
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر ترکیب درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان مبتنی بر شفقت (CFT) با سیستم روان درمانی تحلیل شناختی - رفتاری (CBASP) بر علائم افسردگی، کیفیت زندگی، انعطاف پذیری روان شناختی و شفقت به خود زنان مبتلا به اختلال افسردگی مداوم است. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی است و ارزیابی به صورت پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری دو ماهه انجام شده است. نمونه این مطالعه 24 بیمار مبتلا به افسردگی مداوم بود که به شیوه در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایشی قرار گرفتند. هر کدام از گروه های آزمایشی 14 جلسه درمان را دریافت کردند و در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، پرسش نامه های افسردگی بک، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، انعطاف پذیری روان شناختی و شفقت به خود را تکمیل نمودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد؛ یعنی هر دو گروه به یک اندازه در متغیرهای مورد مطالعه پژوهش بهبود پیدا کرده بودند. تحلیل های دقیق تر نشان داد که هر کدام از درمان ها به تنهایی در طول مراحل زمانی در بهبود چهار متغیر مورد مطالعه مؤثر بوده اند. این یافته ها حاکی از آن است که درمان ترکیبی می تواند به اندازه سیستم روان درمانی تحلیل شناختی - رفتاری به عنوان درمان تأییدشده برای افسردگی مداوم، مؤثر واقع شود و هر دو درمان می توانند به عنوان درمان های مکمل درکنار درمان دارویی برای افراد مبتلا به اختلال افسردگی مداوم به کار گرفته شوند.
۱۲۰.

بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود اضطراب و افسردگی بیماران همودیالیزی:یک مطالعه کارآزمایی بالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی اضطراب افسردگی همودیالیزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۴۰۴
زمینه و هدف: مرحله نهایی بیماری کلیه یک اختلال پیش رونده و مزمن و لاعلاجِ عملکرد کلیه می باشد که عوارض جسمی و روانی بی شماری را در پی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود اضطراب و افسردگی بیماران همودیالیزی بود. مواد و روش ها: پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی غیر تصادفی، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش، بیماران همودیالیزی مراجعه کننده به مراکز همودیالیز بیمارستان های شهر تهران در سال 1396 بودند. از جامعه آماری تعداد 24 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت غیر تصادفی در دو گروه آزمایش (12=n) و کنترل (12=n) جایگزین گردیدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های افسردگی بک و اضطراب بک استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد متغیرهای اضطراب و افسردگی در طی مراحل پس آزمون و پیگیری تغییر کرده است که نسبت به مرحله پیش آزمون معنادار به شمار می رود (05/0>p). همچنین نتایج نشان داد متغیر ذهن آگاهی بر مؤلفه های اضطراب و افسردگی بیماران همودیالیز در سطح تأثیری معنادار داشته است (05/0>p). نتیجه گیری: بر طبق نتایج، می توان استنباط کرد که درمان ذهن آگاهی در بهبود افسردگی، اضطراب در مقایسه با گروه کنترل اثربخش بوده و همچنین این درمان در مرحله پیگیری در افسردگی پایدار می باشد؛ اما در مؤلفه اضطراب این پایداری وجود نداشت. از دلایل این پایداری می توان به سادگی درمان و درمان سریع بیمار و همچنین کوتاه مدت بودن طول جلسات مداخله اشاره نمود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان