داوود طهماسب زاده شیخلار

داوود طهماسب زاده شیخلار

مدرک تحصیلی: استادیار برنامه ریزی درسی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۶ مورد.
۱.

شناسایی ابعاد و مؤلفه های برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی براساس رویکرد تعلیم و تربیت مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعلیم و تربیت مثبت برنامه درسی دوره ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۱۲۲
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی براساس رویکرد تعلیم و تربیت مثبت انجام یافته است. روش پژوهش، کاربردی توصیفی از نوع سنتزپژوهی و تحلیل محتوای اسنادی است. منابع مورد تحلیل در این پژوهش، متون و منابع مرتبط با رویکرد تعلیم و تربیت مثبت بود که از میان آنها چهل منبع داخلی و سی منبع خارجی شناسایی و تحلیل شدند. برای گردآوری داده ها از روش گزارش و ثبت اطلاعات و سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته با فهرست وارسی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از الگوی هفت مرحله ای سنتزپژوهی مارش و روش کدگذاری باز و محوری استفاده شد. برای روایی از فرمول اسکات و برای اطمینان از نحوه کدگذاری یافته ها از دو ارزشیاب نظرخواهی شده است. براساس فرمول ضریب کاپای کوهن میزان توافق، 0/78 به دست آمد. در تحلیل محتوا، میزان فراوانی هر مؤلفه در منابع تعیین و درصد آن از کل مشخص شد. یافته های پژوهش نشان داد که برنامه درسی دوره ابتدایی با رویکرد تعلیم و تربیت مثبت شامل چهار بعد زیبایی شناختی، عقل، اخلاق و فطرت است. هر یک از این ابعاد، مرکب از مؤلفه هایی است که بعد زیبایی شناختی با 13، بعد اخلاق با 12، بعد فطرت با 12 و بعد تعقل با 10 مؤلفه، به ترتیب بیشترین و کمترین میزان توجه را داشتند. بنابراین می توان گفت برنامه درسی دوره ابتدایی به مؤلفه های تعلیم و تربیت مثبت توجه دارد.
۲.

مقایسه TPACK معلمان مدارس هوشمند و عادی و ارتباط آن با اضطراب فناورانه دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر اردبیل

کلید واژه ها: دانش و مهارت TPACK اضطراب فناورانه مدارس هوشمند و مدارس عادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۸۵
پژوهش حاضر در جهت مطالعه وضعیت دانش و مهارت TPACK معلمان مدارس هوشمند و عادی و به طبع آن تبیین تفاوت میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان مدارس متوسطه دوره اول شهر اردبیل اجرا شده است. پژوهش حاضر در صدد بررسی و بیان تفاوت میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان می باشد. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه معلمان و دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر اردبیل در سالتحصیلی 99-1398بود. ابزار پژوهش بدین ترتیب بود که برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه که یکی برگرفته از پرسشنامه TPACK و دیگری برگرفته از پرسشنامه اضطراب فناورانه استفاده شد. در رابطه با فرضیه بیان تفاوت میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان با توجه به نوع مدرسه و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان، با اینکه تعامل بین مدرسه و دانش تربیتی، مدرسه و دانش محتوایی با اضطراب فناورانه دانش آموزان رابطه معنی داری دارد اما چون در سایر مولفه ها رابطه معنی دار آماری مشاهده نگردید. به همین دلیل میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان در مدارس هوشمند و عادی و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان یکسان و برابر است و این فرضیه تأیید نشد. دانستن عوامل اضطراب فناورانه می تواند به معلمان در اصلاح برنامه درسی و اثربخشی شیوه های تدریس کمک کند تا دانش آموزان در یادگیری خود موفق باشند.
۳.

اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر اشتیاق تحصیلی و بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثبت اندیشی مهارت های اجتماعی اشتیاق تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۹۴
زمینه و هدف: از عوامل کلیدی مؤثر در موفقیت تحصیلی دانش آموزان، اشتیاق تحصیلی و کسب مهارت های اجتماعی است. بنابراین هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر اشتیاق تحصیلی و بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان ابتدایی بود. روش: پژوهش حاضر، شبه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر (بهارستان) در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که 30 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه شامل 15 دانش آموز) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مهارت های اجتماعی (کرامتی، 1386) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (فردریکس و همکاران، 2004) بودند که قبل و بعد از ارائه آموزش مهارت های مثبت اندیشی برای هر دو گروه گواه و آزمایش اجرا شدند. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 14 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش مثبت اندیشی قرار گرفتند، اما گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 22 و آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره در سطح معنا داری 05/0 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات مهارت های اجتماعی و اشتیاق تحصیلی در مرحله پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معنادار وجود دارد، به طوری که مهارت های اجتماعی و اشتیاق تحصیلی در گروه آزمایش از گروه گواه بیشتر بود (0/01>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، آموزش مهارت های مثبت اندیشی به دانش آموزان کمک می کند تا خود را بهتر بشناسند و درباره خویشتن و جهان کنجکاوی کنند و تشویق می شوند تا تجربه های مثبت و خوب را باز شناسند و در نتیجه مهارت های سازشی و انگیزه تحصیلی آنها بهبود یابد.
۴.

تجارب زیسته دبیران از دلایل ناکارآمدی آموزش زبان انگلیسی در مقطع متوسطه

کلید واژه ها: تجارب زیسته معلمان زبان انگلیسی ناکارآمدی آموزش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۱۶۱
هدف پژوهش حاضر با هدف توصیف ادراک و تجارب زیسته معلمان زبان انگلیسی از دلایل ناکارآمدی آموزش زبان انگلیسی در مقطع متوسطه شهر تبریز انجام یافته است. رویکرد مطالعه حاضر، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان در پژوهش، کلیه معلمان زبان انگلیسی مقطع متوسطه اول شهر تبریز در نواحی 5 گانه بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و حجم آن با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع نظری داده ها (18 نفر) ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه سازمان یافته گردآوری شد. روایی پژوهش حاضر از نوع روایی درونی بود که بدین منظور آنالیز داده ها توسط پژوهشگران به منظور بازسازی واقعیت انجام گردید. سپس داده ها و تفسیر از آن ها در اختیار خود معلمان که به عنوان شرکت کننده در پژوهش بودند قرار گرفت تا صحت داده ها و تفسیر از آن را تایید بکنند. برای افزایش پایایی پژوهش، مصاحبه ها با یک برنامه قبلی در یک فضای مناسب و رعایت شرایط مصاحبه با راهنمایی های لازم و به دور از سوگیری و اعمال نظر شخصی انجام می گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش اسمیت استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که علل اصلی ناکارآمدی آموزش زبان انگلیسی از دیدگاه معلمان زبان انگلیسی شامل: ناکارآمدی ساختاری نظام آموزشی زبان انگلیسی؛ ناکارآمدی کتب درسی زبان انگلیسی؛ ناکارآمدی دانش آموزان؛ ناکارآمدی معلمان؛ ناکارآمدی مدرسه؛ ناکارآمدی اولیا؛ ناکارآمدی مسئولین؛ ناکارآمدی رسانه و راهکارها بودند که این تم ها برگرفته از 75 مضمون می باشند.
۵.

طراحی الگوی پارادایمی رتبه بندی معلمان با استفاده از رویکرد داده بنیاد

کلید واژه ها: الگوی پارادایمی رتبه بندی معلمان رویکرد داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۱۵
هدف پژوهش حاضر بررسی پیشایندها و پسایندهای پدیده رتبه بندی معلمان آموزش و پرورش استان تهران در قالب طراحی الگوی پارادایمی این مفهوم بوده است. این پژوهش به صورت کیفی و با استفاده از رویکرد داده بنیاد اجرا شده است. داده های کیفی از مصاحبه های عمیق با 20 تن از کارشناسان و خبرگان گردآوری شدند. نمونه گیری هدفمند (قضاوتی) با تکنیک گلوله برفی انجام شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش استراوس و کوربین و در قالب مدل پارادایمی صورت گرفت. نتایج تحلیل داده های به دست آمده نشان داد که مقوله های علی پژوهش شامل توسعه شایستگی های دانشی معلمان و پیامدهای صحیح رتبه بندی می باشد. عامل زمینه ای مدل، مدیریت استراتژیک آموزش و پرورش بود. عوامل مداخله گر در مدل پیشنهادی شامل تفکر نظام مند، انعطاف و پذیرش شرایط جدید و عدم مقاومت در برابر تغییر، توجه به آموزش زیردستان و استقرار و ایجاد ارتباط صحیح با مدیران و اعمال تبعیض بود. پیامدهای مدل پیشنهادی شامل توسعه بالندگی معلمان، ارتقاء میزان کارایی و عملکرد، ایجاد انگیزه فعالیت و نوآوری بیشتر، افزایش بهره وری، ارتقای پست و مسئولیت و پاداش و تزریق پویایی و نشاط بود. مقوله راهبردی شامل توسعه مسیر شغلی و توسعه شایستگی های ارتباطی معلمان بود. مقوله محوری مدل نیز رتبه بندی بر مبنای ارزیابی عملکرد معلمان بود.
۶.

اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر تعلیم وتربیت مثبت بر انگیزش تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی مبتنی بر تعلیم و تربیت مثبت انگیزش تحصیلی اشتیاق تحصیلی بهزیستی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۸۳
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر تعلیم و تربیت مثبت بر انگیزش تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در درس مطالعات اجتماعی انجام یافته است. روش تحقیق حاضر از نوع شبه آزمایشی و به صورت طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تبریز بودند و نمونه آماری با توجه به ماهیت نیمه آزمایشی بودن آن شامل 30 نفر (15 نفرگروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) بود که به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1980)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و بلومنفیلد (2004) و پرسشنامه بهزیستی تحصیلی تومینین-سوینی و همکاران (2012) و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، آموزش مبتنی بر تعلیم و تربیت مثبت بر انگیزش تحصیلی (انگیزش درونی و انگیزش بیرونی)، بهزیستی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی تاثیر مثبت دارد. لذا می توان با بهره گیری از برنامه های درسی مبتنی بر تعلیم و تربیت مثبت میزان انگیزش درونی و انگیزش بیرونی، بهزیستی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان را افزایش داد.
۷.

مقایسه TPACK معلمان مدارس هوشمند و عادی و ارتباط آن با اعتماد فناورانه (مطالعه موردی: دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر اردبیل)

تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۷
پژوهش حاضر در جهت تبیین تفاوت میانگین نمره اعتماد فناورانه دانش آموزان و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان مدارس متوسطه دوره اول شهر اردبیل اجرا شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها، کمی و به لحاظ ماهیت پژوهش توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان و دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر اردبیل بود. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه که یکی برگرفته از پرسشنامه TPACK و دیگری برگرفته از پرسشنامه اعتماد فناورانه استفاده شد. در بررسی و تحلیل فرضیه های پژوهش از تحلیل واریانس تک متغیره برای بیان تفاوت میانگین نمره اعتماد فناورانه دانش آموزان و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل فرضیه پژوهشی بعد از ترکیب متغیر نوع مدرسه با دانش و مهارت TPACK از تحلیل واریانس تک متغیری استفاده شده است. در رابطه با فرضیه بیان تفاوت میانگین نمره اعتماد فناورانه دانش آموزان با اینکه تعامل بین مدرسه و دانش تربیتی، مدرسه و دانش محتوای تربیتی با اعتماد فناورانه دانش آموزان رابطه معنی داری دارد. اما در سایر مولفه ها رابطه معنی دار آماری مشاهده نگردید. از این پژوهش می توان نتیجه گرفت می توان با افزایش سطح دانش و مهارت TPACK معلمان به بهبود وضعیت اعتماد فناورانه دانش آموزان کمک کرد.
۸.

تجارب زیسته دانشجویان معلول جسمی - حرکتی، از مشارکت در آموزش فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش فراگیر دانشجویان معلول جسمی –حرکتی پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۱۸۲
فراهم نمودن آموزش فراگیر، پایدار و قابل دسترس برای دانشجویان معلول، می تواند ناشی از شناخت و حمایت از حقوق آنان باشد. هدف پژوهش حاضر، توصیف و فهم تجارب زیسته دانشجویان معلول جسمی – حرکتی، از مشارکت در آموزش فراگیر، در سطح آموزش عالی است. این پژوهش در سال تحصیلی 1399-1398 با ابتنای بر پارادایم تفسیری و رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی، از نوع روان شناختی (علمی) انجام شد. از میان جامعه دانشجویان جسمی _ حرکتی، تعداد 18 نفر از دانشجویان این طیف، با نوع معلولیت شدید و خیلی شدید، با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و در مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته مشارکت کردند. تجزیه وتحلیل داده ها، هم زمان با جمع آوری داده ها، به صورت دستی و با استفاده از الگوی پیشنهادی کلایزی [1] انجام شد. راهبردهای اعتباربخشی به داده ها با استفاده از روش های بازنگری ناظرین، بازنگری مشارکت کنندگان، تخصیص زمان کافی برای جمع آوری داده ها و درگیری مداوم و مثلث سازی محقق انجام شد. یافته ها در مضمون های اصلی «معنای تحصیل»، «موانع دسترس پذیری»، «هزینه تحصیلی»، «ارتباطات انسانی» و «نقش سازمانی» و چندین مضمون فرعی دیگر استخراج شد. نتایج گویای این نکته مهم است که علی رغم وجود نیروی انگیزه درونی قوی در دانشجویان معلول، جهت اثبات توانمندی های خود و همچنین فضای ارتباطی حمایتی در گروه های غیررسمی، این محیط دانشگاهی معلول کننده و غفلت سازمانی است که، به عنوان سد محکم در مقابل دانشجویان معلول قرار می گیرد و مانع تحقق اهداف مدل اجتماعی معلولیت و آموزش فراگیر می شود. نتایج به دست آمده، هشدار می دهد که عدم مناسب سازی محیط دانشگاه، موجب شکست برنامه های درسی تجربه شده دانشجویان معلول جسمی- حرکتی خواهد شد.
۹.

رابطه تعاملات آموزشی و رضایت تحصیلی با خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۷۵
 برخورداری از توانمندی پژوهشی یکی از اساسی ترین موضوعات موردنیاز دانشجویان در مقاطع تحصیلات تکمیلی است. می توان عنوان کرد که خودکارآمدی، ارتباطی ناگسستنی با توانمندی پژوهشی دارد. در بسیاری از دانشجویان عدم باور به کارآمدی، خود موجبات ناتوانی پژوهشی را به وجود آورده است. پس از آن جایی که خودکارآمدی پژوهشی می تواند در عملکرد پژوهشی دانشجویان تأثیرگذار باشد، بررسی عوامل مرتبط با آن امری ضروری است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تعاملات آموزشی و رضایت تحصیلی با خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان صورت گرفته است. جامعه پژوهش، دانشجویان تحصیلات تکمیلی کلیه دانشکده های رشته های علوم پایه و فنی مهندسی دانشگاه تبریز است. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای به شیوه متناسب با حجم جامعه 335 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های پژوهش شامل پرسش نامه های معیار تعاملات آموزشی، رضایت از تحصیل و خودکارآمدی پژوهشی است. پایایی پرسش نامه های پژوهش بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 89/0، 86/0 و 93/0 به دست آمد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که بین تعامل دانشجو - دانشجو، تعامل دانشجو - استاد و تعامل دانشجو - محتوی، همچنین امکانات آموزشی، برنامه درسی، تدریس و یادگیری، فضا و جو دانشگاه، امکانات اداری و سیاست ها و رویه ها با خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان ارتباط مثبت معنی دار وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تعاملات بین فردی دانشجویان و اساتید با آنان و سیاست های آموزشی اتخاذشده در محیط های دانشجویی به مثابه عامل مهمی در خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان نقش آفرینی می کنند. از این رو پیشنهاد می شود مسئولان و اساتید بخشی از فعالیت های آموزشی دانشگاه ها را به افزایش تعاملات مثبت آموزشی و تهیه و تنظیم سیاست های مطلوب اختصاص دهند تا در این مسیر بتوان در جهت ارتقای خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان گام مهمی برداشته شود.
۱۰.

ارزیابی کیفیت مؤلفه های طرح هدایت تحصیلی نوین براساس مدل کانو

تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۱۳
پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفیت مؤلفه های طرح هدایت تحصیلی نوین براساس مدل کانو از دیدگاه افراد ذینفع (والدین، دانش آموزان)، ذیربط ( دبیر، مدیر، مشاور مدرسه) و ذیصلاح (کارشناسان هدایت تحصیلی آموزش و پرورش) انجام گرفته است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت ارزشیابی است. جامعه آماری دانش آموزان دوره دوم متوسطه و اولیای آنان، دبیران، مدیران و مشاوران مدرسه دوره اول متوسطه تبریز کارشناسان هدایت تحصیلی بودند. نمونه گیری به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای بود که برای انتخاب دانش آموزان و اولیای آنان، دبیران، مدیران، مشاوران از بین نواحی 5 گانه آموزش و پرورش، نواحی 1 و 3 به صورت تصادفی انتخاب و از مدارس این نواحی چند مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شدند. براساس جدول مورگان، تعداد نمونه دانش آموزان 370 نفر، اولیا 366 نفر، دبیران 243 نفر، مدیران 44 نفر، مشاوران 57 نفر و کارشناسان 34 نفر بودند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های محقق ساخته و برای تحلیل داده ها از آزمون تی همبسته، ماتریس کانو، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون توکی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد انتظارات دانش آموزان، اولیا، مشاوران، دبیران، مدیران و کارشناسان هدایت تحصیلی در مؤلفه های شش گانه طرح هدایت تحصیلی نوین بیشتر از ادراکات آنان است؛ یعنی طرح مورد نظر نتوانسته رضایت گروه ذیربط، ذینفع و ذیصلاح را تأمین کند. بنابراین، باید اقدامات اصلاحی در نحوه امتیازدهی و ضریب آن و سهم امتیاز هر یک از عوامل در هدایت تحصیلی، همچنین، ملاک محاسبه نمرات پیشرفت تحصیلی و توجه به نیازهای الزامی صورت گیرد.
۱۱.

مقایسه ابعاد و مولفه های حقوق کودک در پیمان نامه جهانی با اسناد بالا دستی نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کودک حقوق جهانی کودک اسناد بالادستی نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۰۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های حقوق کودک در پیمان نامه جهانی و مقایسه با اسناد بالادستی نظام آموزشی ایران انجام یافته است. روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی، از نوع تحلیل محتوا و روش تحقیق نیز تحلیل اسنادی بود. جامعه آماری پژوهش اسناد بالادستی نظام آموزشی ایران بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند برنامه درسی ملی و سند چشم انداز، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات بررسی مشاهده ای و مطالعات اسناد بالادستی و ابزار تجزیه و تحلیل داده ها نیز تحلیل محتوای اسناد سه گانه مذکور و مقایسه آن با مولفه ها و بندهای کنوانسیون جهانی حقوق کودک بود. یافته ها: یافته تحقیق معرف 6 دسته حقوق (تربیتی، مدنی/ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی) گردید. یافته ها نشان دادند که تعارض و بی سازمانی در تعریف کودک و کودکان به لحاظ حقوقی در ایران، عدم وجود نهاد ملی مشخص برای تجویز و سیاستگذاری در این زمینه، دوگانگی سیتم افکار دستگاه های متولی برنامه های حمایت از کودکان، شکاف بین تعاریف نهادهای مختلف از جمله نهاد دین، قانون و حقوق در خصوص کودک و حقوق او، شکاف بین نظریه و عمل در برنامه های آموزشی در خصوص حقوق کودک، منجر به ایجاد موانعی در بهبود وضعیت حقوق کودکان در ایران شده است. نتیجه گیری: براین اساس لزوم بازنگری در تعریف کودک و سیاستگذاری دقیق مبتنی بر مولفه های حقوق کودک، هماهنگی میان نهادهای قانونی در خصوص رعایت دقیق مفاد حقوقی در برنامه های عملیاتی بسیار ضروری است.
۱۲.

شناسایی مؤلفه های تربیت اقتصادی در قرآن کریم و میزان انعکاس آن در اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تربیت تربیت اقتصادی قرآن کریم اسناد بالادستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۰ تعداد دانلود : ۱۴۴
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های تربیت اقتصادی در قرآن کریم و میزان انعکاس آن در اسناد بالادستی انجام یافته است. روش: روش تحقیق، توصیفی (تحلیل محتوای کیفی) و از نوع قیاسی، با مراجعه به متن قرآن کریم، اسناد بالادستی و منابع علمی و پژوهشی بود. جامعه آماری شامل تمام سوره ها و آیات قرآن کریم، ترجمه و تفسیرهای آن، اسناد بالادستی از جمله سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند برنامه درسی ملی بود. با توجه به ماهیت پژوهش نمونه برابر جامعه بود. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، چک لیست بررسی آیات قرآنی و اسناد بالادستی بود که روایی آن توسط 5 نفر از اساتید علوم تربیتی، گروه معارف و معلمان علوم قرآنی دانشگاه تبریز تایید و پایایی آن نیز از طریق ضریب توافق لاوشه با نظر خواهی از همین اساتید بررسی گردید. یافته ها: در بخش تحلیل اقدام به استخراج مولفه های تربیت اقتصادی در قرآن کریم شد که این مولفه ها در 3 حوزه اصلی تولید، توزیع و مصرف طبقه بندی شدند. در حوزه تولید، 9 مولفه اصلی و 119 مولفه فرعی، در حوزه توزیع، 24 مولفه اصلی و 56 مولفه فرعی و در حوزه مصرف، 6 مولفه اصلی و 52 مولفه فرعی شناسایی شد. در مرحله بعد، شناسایی مولفه ها از اسناد بالادستی و میزان انعکاس مولفه های استخراج شده از قرآن کریم با اسناد بالادستی بررسی گردید. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که میزان انعکاس مولفه های تربیت اقتصادی در اسناد بالادستی حدود 22 درصد در حوزه تولید، 12 درصد در حوزه توزیع و 20 درصد در حوزه مصرف بود که نتایج بسیار اندکی می باشد. واژگان کلیدی : تربیت، تربیت اقتصادی، قرآن کریم، اسناد بالادستی
۱۳.

تجارب معلمان از چالش ها و مشکلات تدریس در فضای مجازی دوره ابتدایی

کلید واژه ها: آموزش مجازی معلمان دوره ابتدایی ویروس کرونا تدریس شاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۱۳
. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، فهم تجربه زیسته معلمان دانش آموزان دوره ابتدایی از چالش های آموزش مجازی در شبکه های اجتماعی به دلیل شیوع ویروس کرونا بود که با استفاده از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام یافت. برای روش گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. بر این اساس، با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش معیار، معلمان و مدارسی که در آموزش مجازی پیشتاز و معلمان باسابقه بودند، انتخاب و بر اساس اشباع نظری نهایتا با ۲۰ نفر مصاحبه انجام شد. تحلیل مصاحبه ها، با استفاده از الگوی کلایزی و روش تحلیل مضمون انجام شد. پس از استخراج و دسته بندی موضوعی، چالش های آموزش مجازی در شبکه های اجتماعی در پنج مقوله اصلی : مشکلات مربوط به دانش آموزان و والدین؛ مشکلات مربوط به معلمان؛ مشکلات مربوط به تولید محتوا؛ مشکلات سازمانی و مشکلات مربوط به ارزشیابی طبقه بندی شدند که هریک از این مقوله ها دارای مقوله های فرعی نیز بودند. بنابر این یافته ها می توان نتیجه گرفت که با وجود مشکلات و چالش هایی که توسط معلمان عنوان گردید، طراحی زیرساخت های منسجم و اثربخش جهت ارائه آموزش مجازی ضرورت دارد.
۱۴.

ارزیابی میزان شکاف دیجیتالی بین دانش آموزان و معلمان دوره متوسطه اول شهر تبریز در شرایط ویروس کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شکاف دیجیتالی فناوری اطلاعات و ارتباطات آموزش متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۰۵
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان شکاف دیجیتالی بین دانش آموزان و معلمان دوره متوسطه اول شهر تبریز در شرایط ویروس کووید-19 انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان و معلمان مدارس دخترانه دوره متوسطه اول (پایه نهم) شهر تبریز در نیمسال اول سال تحصیلی 1400-1399 بود که از بین آنها 352 دانش آموز و 102 معلم از طریق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و داده های لازم از مناطق پنج گانه آموزشی شهر تبریز از طریق اجرای پرسشنامه های الکترونیکی گردآوری شد. برای گردآوری داده ها در ارتباط با متغیر «میزان دسترسی به فاوا» از پرسشنامه حسینی و همکاران (2013) و برای متغیرهای «میزان استفاده از فاوا»، «نگرش به فاوا» و «مهارت در استفاده از فاوا» از پرسشنامه گریگ (2016) استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه ها را متخصصان تأیید کردند و پایایی پرسشنامه اول با استفاده از آلفای کرونباخ برای معلمان 796/0 و برای دانش آموزان 773/0 و برای پرسشنامه دوم مقدار 86/0 محاسبه شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون T به طور مستقل تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین دانش آموزان و معلمان مدارس دخترانه متوسطه اول شهر تبریز در همه ابعاد شکاف دیجیتالی به غیر از مهارت استفاده از فاوا نابرابری هست و معلمان در این ابعاد در بسیاری از مناطق آموزشی وضعیت بهتری دارند. 
۱۵.

شناسایی مولفه های موثر در اجرای روش های تدریس و ارزشیابی برنامه درسی ریاضی دوره ابتدایی

تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۱۴۹
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت روش های تدریس و ارزشیابی در برنامه درسی، پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های موثر در اجرای روش های تدریس و ارزشیابی برنامه درسی ریاضی دوره ابتدایی انجام شد. روش پژوهش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش معلمان خبره در زمینه برنامه درسی ریاضی دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 401-1400 بودند که 16 نفر از آنها طبق اصل اشباع نظری با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی صوری آن با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 86/0 به دست آمد. داده ها با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که در الگوی مولفه های موثر در اجرای برنامه درسی ریاضی دوره ابتدایی برای روش های تدریس 14 مضمون پایه در 4 مضمون سازمان دهنده شامل تکنولوژی آموزشی، ایجاد انگیزه، روش تدریس مناسب و توجه به تفاوت های فردی و برای روش های ارزشیابی 19 مضمون پایه در 4 مضمون سازمان دهنده شامل ارزشیابی معلم محور و دانش آموزمحور، صلاحیت و تسلط دانش آموزان، منطقی بودن ارزشیابی و ارزشیابی مبتنی بر شواهد شناسایی شد. در نهایت، الگوی مولفه های موثر در اجرای روش های تدریس و ارزشیابی برنامه درسی ریاضی دوره ابتدایی ترسیم شد. نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه و با توجه به مولفه های موثر در اجرای روش های تدریس و ارزشیابی برنامه درسی ریاضی دوره ابتدایی، نیاز است که متخصصان و برنامه ریزان درسی از راهکارهای متناسب با مولفه های شناسایی شده برای بهبود وضعیت نظام آموزشی به ویژه در زمینه روش های تدریس و ارزشیابی استفاده نمایند.
۱۶.

طراحی چارچوب برنامه درسی تربیت اقتصادی در رشته مطالعات اجتماعی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چارچوب برنامه درسی عناصر برنامه درسی تربیت اقتصادی سنتزپژوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۷۸
پژوهش حاضر با هدف طراحی چارچوب برنامه درسی تربیت اقتصادی در رشته مطالعات اجتماعی بر اساس روش سنتزپژوهی ترکیبی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مقالات علمی معتبر درزمینه تربیت اقتصادی بود. منابع گردآوری داده ها شامل پایگاه های اطلاعات علمی، جهاد دانشگاهی، اسکوپوس، پروکوئست، اشپرینگر، ساینس دایرکت، نشریات کشور بودند. برای گردآوری، گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه، از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق استفاده شد. تحلیل یافته ها با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سنتزپژوهی مارش (1991) انجام شد و ترکیبی بهینه از نتایج آن ها ارائه گردید. برای اطمینان از نحوه کدگذاری ها از دو نفر ارزشیاب جهت کدگذاری مجدد یافته ها استفاده شد که به منظور تأیید پایایی، از فرمول ضریب کاپای کوهن، استفاده شد که در این پژوهش میزان توافق نشان دهنده درصد بالایی ازتوافق بین ارزشیابان در کدگذاری ها بود. یافته های پژوهش نشان داد که چارچوب برنامه درسی تربیت اقتصادی در رشته مطالعات اجتماعی، با ده عنصر تحت عناوین، عنصرمنطق (تحقق اهداف مطالعات اجتماعی و رشد تفکر انتقادی)، هدف (رشد مهارت ها، نگرش و دانش اقتصادی)، محتوا (مفاهیم اساسی علم اقتصاد)، روش های یاددهی – یادگیری (روش های یادگیری فعال)، منابع و مواد آموزشی (استفاده از منایع آموزشی متنوع)، نقش معلم (راهنما و تسهیل گر بودن)، گروه بندی فراگیران (افزایش یادگیری از طریق گروه های کوچک)، زمان (انعطاف پذیری در زمان آموزش)، مکان (محیط های آموزشی اعم از درون و خارج از کلاس) و ارزشیابی (به کار بردن شیوه های ارزشیابی متنوع) طراحی گردید که برنامه ای فراگیر محور و جامعه محور است که در پی کمک به تحقق اهداف مطالعات اجتماعی، رشد تفکر انتقادی، تحلیل آگاهانه متون و کاربرد مفاهیم در زندگی واقعی توسط فراگیران، افزایش درک فراگیران از مفاهیم و موضوعات اقتصادی، صرفه جویی در وقت و منابع آموزشی می باشد.
۱۷.

رابطه برنامه درسی پنهان با هیجان های تحصیلی، سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی در بین دانشجویان رشته های علوم پایه و علوم انسانی دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی پنهان بهزیستی تحصیلی سرزندگی تحصیلی هیجان های تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۴۸۲
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین برنامه درسی پنهان با هیجان های تحصیلی، سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی در بین دانشجویان بود. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و جزء تحقیقات پیش بین از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان سال آخر علوم پایه و علوم انسانی دانشگاه تبریز تشکیل دادند. از جامعه یاد شده بر اساس فرمول کوکران ، تعداد 222 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس برنامه درسی پنهان (آکبولوت و ارسلان، 2016)؛ و پرسش نامه های هیجان های تحصیلی (پکران، 2005)؛ سرزندگی تحصیلی (حسینچاری و دهقانی زاده، 1391)؛ بهزیستی تحصیلی (پیترینن، سوینی و فیالتو، 2014) گردآوری شدند. جهت آزمون آماری از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج یافته ها حاکی از مثبت و معنی دار بودن تأثیر مستقیم برنامه درسی پنهان بر هیجان های مثبت تحصیلی (لذت و غرور)، سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی است. همچنین تاثیر برنامه درسی پنهان بر هیجان های تحصیلی منفی (اضطراب، خستگی، خشم، شرم و ناامیدی) منفی و معنی دار گزارش شد. نتیجه پژوهش حاضر این است که هر اندازه دانشجویان، مؤلفه های برنامه درسی پنهان و جو کلی محیط دانشگاه را مثبت و رضایت بخش ارزیابی کنند، به همان نسبت گرایش و هیجانات مطلوب، علاقه و بهزیستی تحصیلی بیشتر می شود؛ لذا برای هموار شدن مسیر یادگیری و تضمین اهداف آموزش عالی، باید آگاهی بخشی و ایجاد شناخت در استادان و عوامل آموزشی دانشگاهی نسبت به مؤلفه های برنامه درسی پنهان انجام پذیرد تا دانشجویان قادر باشند از موانع برنامه درسی رسمی عبور کنند.
۱۸.

تحلیل محتوای کتاب های درسی به لحاظ میزان توجه به ابعاد زیبایی شناسی با تأکید بر زیبایی های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل محتوا زیبایی شناسی زیبایی مادی زیبایی معنوی زیبایی بلاغی قرآن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۱۸۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدائی به لحاظ میزان توجه به ابعاد و مؤلفه های زیبایی شناسی با تأکید بر زیبایی های قرآنی انجام یافته است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، جزء تحقیقات کاربردی، ازلحاظ رویکرد پژوهش جزء تحقیقات کمی و از لحاظ روش گردآوری داده ها و تحلیل آن ها از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری پژوهش محتوای کتب هدیه های آسمانی دوره ابتدایی درسال تحصیلی 1399-1400 و نمونه آماری پژوهش برابر جامعه و شامل کتب هدیه های آسمانی دوره ابتدایی بود. ابزار گرداوری داده ها، چک لیست محقق ساخته مولفه های زیبایی شناسی بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و آنتروپی شانون استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد در زیبایی های مادی، زیبایی طبیعت 17 مورد، زیبایی جانداران 14 مورد، زیبایی آسمان 6 مورد، زیبایی انسان و مصنوعات هنری بشر 2 مورد و در زیبایی های معنوی، زیبایی ایمان 38 مورد، زیبایی علم 17 مورد، زیبایی عفو و اغماض 11 مورد، زیبایی نیت زیبا 10 مورد، زیبایی صبرو استقامت 4 مورد، و زیبایی عقل 0 مورد وجود داشت. نتایج آنتروپی شانون نیز نشان داد که ضریب اهمیت (Wj) برای زیبایی انسان، 271.؛ زیبایی آسمان 142.؛ زیبایی جانداران 189.؛ زیبایی طبیعت 125.؛ زیبایی رنگ ها 0 و زیبایی مصنوعات هنری بشر 271. می باشد. همچنین ضریب اهمیت (Wj) برای زیبایی صبرو استقامت، 331.؛ زیبایی عقل 0؛ زیبایی علم 182.؛ زیبایی نیت زیبا 294.؛ زیبایی عفو اغماض 074. و زیبایی ایمان 115. می باشد. همچنین بیشترین استفاده از زیبایی های بلاغی قرآنی مربوط به استفهام با فراوانی 26 مورد می باشد. نتایج: بنابراین می توان نتیجه گرفت که در کتاب های درسی هدیه های آسمانی دوره ابتدای به تمامی ابعاد زیبایی مادی، معنوی و بلاغی به طور یکسان توجه نشده است.
۱۹.

نقش تفکر انتقادی و روحیه کارآفرینی در پیش بینی فرسودگی و اهمال کاری تحصیلی دانشجویان فنی و مهندسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۸۳
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی متغیرهای فرسودگی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی دانشجویان فنی مهندسی بر اساس متغیرهای تفکر انتقادی و روحیه کارآفرینی انجام یافته است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی فنی و مهندسی دانشگاه تبریز بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای و با استفاده از جدول مورگان تعداد 318 نفر (121 دختر و 197 پسر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای پرسش نامه تفکر انتقادی ریکتس، روحیه کارآفرینی بهرام زاده و همکاران، فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران و اهمال کاری تحصیلی سواری استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای، آزمون تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA)، ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد میزان متغیرهای تفکر انتقادی و روحیه کارآفرینی بالاتر از حد متوسط بوده و میزان متغیرهای فرسودگی و اهمال کاری تحصیلی پایین تر از حد متوسط می باشد. همچنین متغیر تفکر انتقادی با ضریب بتای (20/0-=B) متغیر اهمال کاری تحصیلی را 14/0 و با ضریب بتای (30/0-=B) متغیر فرسودگی تحصیلی را 22/0 به طور منفی پیش بینی می کند اما پیش بینی روحیه کارآفرینی معنادار نیست. به طورکلی نتایج نشان داد متغیر تفکر انتقادی نقش معناداری در پیش بینی فرسودگی و اهمال کاری تحصیلی دانشجویان فنی و مهندسی دارد.
۲۰.

ارزیابی میزان توجه به فرایند خلاق در دروس عملی رشته ی پرستاری از دیدگاه دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: فرایند خلاق آموزش پرستاری برنامه های درسی عملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۲۰۳
مقدمه: آموزش پرستاری بر تفکر و تدریس خلاق تأکید دارد. شیوه ی آموزش پرستاری در ارتقاء مهارت تصمیم گیری بالینی و بروز خلاقیت در دانشجویان پرستاری و آماده سازی آنان برای محیط بالینی و ایفای نقش پرستاری نقش به سزایی دارند. بنابراین یکی از موضوعات اساسی در آموزش های رشته ی پرستاری ارزیابی میزان توجه به فرایند خلاق می باشد. این پژوهش با هدف بررسی میزان توجه به فرایند خلاق در دروس عملی پرستاری انجام گرفت. روش کار: روش مطالعه توصیفی-مقطعی بود که 270 نفر از دانشجویان رشته ی پرستاری به صورت تصادفی انتخاب گردید. ابزارجمع آوری داده ها، پرسشنامه ی استاندارد کو و همکاران (2015) بود که روایی آن از طریق نظر متخصصان و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (0.88) مورد تایید قرار گرفت. این پرسشنامه دارای 27 سؤال با مقیاس 5 درجه ای لیکرت بود. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS 25و با آزمون tتک نمونه ای تحلیل گردید. نتایج: یافته ها نشان داد که مؤلفه های گشاده نظری و پشتکار (62/0± 75/1)، تفکر (62/0± 08/2)، همکاری(62/0± 76/1)، تغییر (67/0± 36/2)، منابع و محیط کاری(61/0± 12/2)، آموزش و مشارکت(59/0± 57/1)، مؤفقیت و اعتماد به نفس(58/0± 73/1)، رشد حرفه ای(60/0± 73/1)، پایین تر از میانگین نظری (3) می باشند، یعنی دروس عملی در میزان توجه به فرایند خلاق مؤفق عمل نکردند و وضعیت مطلوبی نداشتند. نتیجه گیری: آموزش پرستاری می تواند به ایجاد تفکر انتقادی و خلاق، یادگیری خود راهبر، ارتقای مهارت های روانی، حرکتی، توانایی مدیریت زمان، افزایش اعتماد به نفس، برقراری ارتباط مناسب و پیشگیری از منفعل بودن دانشجویان کمک کند. برنامه های درسی باید به نحوی سازماندهی شوند که موجب شکوفایی استعدادها و پرورش روحیه علمی و کاوشگری، آفرینندگی و خلاقیت در دانشجویان شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان