کیانوش زهراکار

کیانوش زهراکار

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه مشاوره دانشگاه خوارزمی تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۰۱ مورد.
۲۱.

نمود شناسی کشش زناشویی در میان همسرهای ایرانی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نمودشناسی جاذبه زناشویی همسرها همسران ایرانی پژوهش کیفی جذابیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۰۷
وجود کشش در رابطه زناشویی جهت ایجاد علاقه میان همسران ضروری است. افراد و گروه های گوناگون احتمالاً کشش را به شیوه های گوناگونی درک و تفسیر می کنند. هدف این پژوهش نمودشناسی کشش زناشویی در میان زوج های ایرانی با رویکرد کیفی بود. شرکت کنندگان 17 نفر از زنان و مردان ایرانی دارای تجربه زندگی مشترک با همسر به روش نمونه گیری هدفمند با بیشترین گوناگونی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساخت یافته، با پرسیدن پرسش های باز درباره اهداف پژوهش گردآوری شد. داده ها با روش تحلیل درون مایه کیفی سنتی تحلیل شد. بر پایه برآیندها، شرکت کنندگان در پژوهش کشش زناشویی را همچون دوست داشتنی بودن و خوشایندی رابطه زناشویی ادراک می کنند و کشش زناشویی دربرگیرنده دو مقوله اصلی کشش همسر (دربرگیرنده مؤلفه های کشش ظاهری، عاطفی، رفتاری، فکری، اخلاقی و اجتماعی) و کشش رابطه همسری (دربرگیرنده مؤلفه های پایداری، لذت، خوشنودی، آرامش و شادی) بود. بررسی مفهوم کشش زناشویی در بافت های فرهنگی دیگر و فرآوری ابزار برای سنجش آن و توجه به ابعاد مفهومی کشش زناشویی در آموزش، ارزیابی، مشاوره و درمان زناشویی، پیشنهاد گردید.
۲۲.

عوامل مؤثر در بروز اندیشه طلاق در متقاضیان طلاق: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اندیشه ی طلاق تصمیم به طلاق طلاق متقاضیان طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۰۶
فراد در طول دوران زندگی مشترک می توانند افکار طلاق را تجربه کنند که در ادبیات به آن «اندیشه طلاق» می گویند این پژوهش با هدف شفاف سازی عوامل تأثیرگذار بر بروز اندیشه طلاق در بین افراد متقاضی طلاق انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع داده بنیاد است. ازاین رو با 28 فردی که متقاضی طلاق بودند و به یکی از دادگاه های خانواده شماره یک و دو تهران مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه نیمه ساختاریافته ای صورت گرفت و یافته های آن به ترتیب با روش استراوس و کربین (1998) و سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد در شکل گیری اندیشه طلاق چهار عامل عمده نقش اساسی دارد. این چهار عامل عبارت اند از نخست عوامل پیش از ازدواج مانند ازدواج اجباری، ازدواج زودهنگام، انتخاب همسر نامناسب و طی نکردن درست فرآیند آشنایی؛ دوم عوامل فردی مانند انتظارات، عدم علاقه مندی به همسر، خستگی روان شناختی؛ سوم عوامل رابطه ای مانند مسئولیت ناپذیری همسر، اختلالات روانی همسر، عدم وجود عشق و علاقه مندی، خشونت خانگی، پیمان شکنی، مشکلات جنسی، تعارضات مکرر و عدم ادراک انصاف در رابطه؛ و چهارم عوامل محیطی مانند اعتیاد، تعارض کار و خانواده، مشکلات مالی و رابطه با خانواده همسر. نتایج پژوهش تأثیر عوامل گوناگونی را نشان داد که منجر به شروع اندیشه طلاق در تفکر فرد می شود اما این عوامل را نمی توان به تنهایی تعیین کننده ی تصمیم به طلاق دانست.  
۲۳.

نقش نگرش به ازدواج و بلوغ عاطفی در پیش بینی بی ثباتی ازدواج زنان و مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سن ازدواج بی ثباتی ازدواج بلوغ عاطفی نگرش به ازدواج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۶ تعداد دانلود : ۲۸۱
زمینه: بی ثباتی ازدواج تأثیر عمیقی بر روابط زوجین و بافت خانواده می گذارد. اگرچه پژوهش های متعددی بر روی بی ثباتی ازدواج انجام شده است، نقش نگرش به ازدواج و بلوغ عاطفی در پیش بینی بی ثباتی ازدواج، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: این پژوهش به هدف شناسایی سهم عوامل بلوغ عاطفی، نگرش به ازدواج، سن هنگام ازدواج و میزان درآمد بر بی ثباتی ازدواج زنان و مردان متأهل با حداقل 5 و حداکثر 10 سال زندگی مشترک، انجام شد. همچنین شناسایی نقش مؤلفه های عامل نگرش به ازدواج و مؤلفه های عامل بلوغ عاطفی در پیش بینی بی ثباتی ازدواج دو گروه مورد مطالعه، از اهداف این مطالعه است. روش: در این پژوهش، از روش توصیفی، همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. تعداد 197 مرد و زن با حداقل 5 و حداکثر 10 سال زندگی مشترک و دارای حداقل یک فرزند، با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند تا به پرسشنامه های بی ثباتی ازدواج (بوث و همکاران، 1987)، نگرش به ازدواج (روزون و براتون، 1998) و بلوغ عاطفی (بهارگاوا و سینگ، 1974) پاسخ دهند. همچنین، سن زمان ازدواج و میزان در آمد از طریق مصاحبه گرد آوری شده است. داده ها با استفاده از آزمون های تی، همبستگی و رگرسیون تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد در زنان، دو متغیر نگرش به ازدواج و بلوغ عاطفی در مجموع 17/5 درصد و در مردان تنها متغیر نگرش به ازدواج، 21 درصد از واریانس بی ثباتی ازدواج را تبیین می کنند (0/01 >p). مؤلفه بدبینی در زنان، بی ثباتی ازدواج را به میزان 7/6 درصد پیش بینی کرده و مؤلفه بدبینی در در مردان، بی ثباتی ازدواج را به میزان 26/1 درصد پیش بینی کرد. دیگر مؤلفه ها در هر 2 گروه با بی ثباتی ازدواج رابطه نداشتند. مؤلفه عدم ثبات هیجانی (بلوغ عاطفی)، در زنان با 17/1 درصد از واریانس بی ثباتی ازدواج را پیش بینی کرده و مؤلفه سازگاری اجتماعی (بلوغ عاطفی) در مردان، 7/9 درصد از واریانس بی ثباتی ازدواج را پیش بینی کرد (0/05 >p). همچنین متغیر های سن و درآمد ارتباط معنی داری با بی ثباتی ازدواج نداشتند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد بدبینی در زنان و مردان، عدم ثبات هیجانی در زنان و سازگاری اجتماعی در مردان بر میزان بی ثباتی ازدواج تأثیرگذار هستند. از نتایج این پژوهش می توان در راستای تدوین و اجرای برنامه های آموزشی و درمانی به منظور کاهش بدبینی زوجین و افزایش ثبات هیجانی زنان و سازگاری اجتماعی مردان به منظور کاهش بی ثباتی ازدواج زوج ها استفاده نمود.
۲۴.

اثربخشی زوج درمانی گاتمن بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش فرسودگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۵
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی زوج درمانی گاتمن بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش فرسودگی زناشویی در زوجین بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی و روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره استان البرز و نواحی در سال 1399 بودند از بین تعداد 14 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (زوج درمانی گاتمن) و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند (7 زوج در هر گروه). زوج درمانی گاتمن (2008) طی 15 جلسه 90 دقیقه ای انجام گرفت و گروه گواه، آموزشی دریافت نکرد. دوره پیگیری دو ماه پس از پایان جلسات اجرا شد. داده ها از طریق پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و فرسودگی زناشویی پاینز (1996) به دست آمد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی شناختی - سیستمی گاتمن بر بهبود کیفیت زندگی (50/8=F، 001/0=P) و کاهش فرسودگی زناشویی (22/11=F، 001/0=P) افراد مؤثر است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت رویکرد زوج درمانی شناختی - سیستمی گاتمن بر بهبود کیفیت زناشویی و کاهش فرسودگی زناشویی زوجین مؤثر است.
۲۵.

مقایسه اثر بخشی زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر بر افزایش صمیمیت عاطفی و جنسی زوج های آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر بر افزایش صمیمیت عاطفی و جنسی زوج های آسیب دیده از خیانت زناشویی در شهرستان شهریار (شهر اندیشه) صورت گرفت. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زوج هایی بودند که مرد مرتکب خیانت شده و در سال 1397 به مراکز مشاوره شهراندیشه مراجعه کردند. با نمونه گیری در دسترس 24 زوج انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه، 8 زوج) جایگزین شدند. گروههای آزمایشی در 10جلسه زوج درمانی شرکت کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. آزمودنی ها به پرسشنامه صمیمیت (باگاروزی، 2001) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس بلوکی نشان داد: زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر و زوج درمانی یکپارچه نگر بر مولفه رضایت از تقابل در بعد صمیمیت جنسی اثربخشی معناداری داشتند (۰۵/۰>p) ولی تفاوت معناداری بین دو رویکرد مشاهده نشد. همچنین زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر بر افزایش صمیمیت عاطفی در همه مؤلفه ها اثر بخش بود ولی این اثر بخشی در زوج درمانی یکپارچه نگر بدست نیامد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر بر مولفه رضایت از تقابل در صمیمیت جنسی، استفاده از این رویکردها در ارتقاء صمیمیت جنسی زوج های آسیب دیده از خیانت زناشویی می تواند مؤثر باشد. همچنین با توجه به اثر بخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر در افزایش صمیمت عاطفی و جنسی، این رویکرد می تواند مورد استفاده ی زوج درمانگران قرار گیرد. شماره ی مقاله: ۳
۲۶.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان متمرکز بر شفقت (CFT) بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ویتیلیگو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی درمان متمرکز بر شفقت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ویتیلیگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۱۶۲
زمینه: تحقیقات نشان می دهد عوارض جسمانی و روانی بیماری های آشکار پوستی نظیر ویتیلیگو، کیفیت زندگی بیماران را تحت تأثیر قرار می دهد. باوجودی که در پیشینه، درمان متمرکز بر شفقت به تنظیم هیجانی مثبت، کاهش احساسات منفی و سرزنش خود منجر می شود و همچنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ذهن آگاهی، پذیرش احساس و حفظ آرامش فرد هنگام مواجهه با واقعیت بیماری منجر می شود، اما در زمینه تأثیر این درمان ها بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به ویتیلیگو شکاف تحقیقاتی وجوددارد. هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه تأثیر مشاوره گروهی با رویکرد شفقت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد بر کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به ویتیلیگو انجام گرفت. روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی، همراه با پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری و گروه گواه بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه بیماران مبتلا به ویتیلیگو مراجعه کننده به بیمارستان رازی تهران در سال 1399 تشکیل دادند، که از بین آنان 45 نفر به شیوه هدفمند پس از کنترل ملاک های ورود و خروج، انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه ) جایگزین شدند. ابزار سنجش عبارت بود از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1993) برای گروه اول درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس دیدگاه هایس و همکاران (2016) و برای گروه دوم درمان متمرکز بر شفقت گیلبرت (2009، 2014) در 8 جلسه 120 دقیقه ای اجرا شد و برای گروه گواه هیچ درمانی ارائه نشد. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار spss20 استفاده شد. یافته ها: نشان داد هر سه گروه در مرحله پیش آزمون تفاوت معناداری با هم نداشتند جز اینکه سلامت جسمانی گروه گواه از گروه شفقت بیشتر بود. همچنین تفاوت گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه درمان متمرکز بر شفقت با گروه گواه در کیفیت زندگی و تمامی مؤلفه هایش در مراحل پس آزمون و پیگیری معنادار بود (0/01 > p) به جز یک مورد که در مؤلفه محیط زندگی که تفاوت گروه شفقت در مقایسه با گروه گواه در پس آزمون معنادار نبود. در سلامت جسمانی و روابط اجتماعی تفاوت دو گروه آزمایشی پذیرش وتعهد و شفقت در مراحل پس آزمون و پیگیری معنادار نبود (0/01 < p). در سلامت روانی، محیط زندگی و کیفیت کلی زندگی نیز در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار دو گروه آزمایشی نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد تأثیر بیشتری دارد . به جز کیفیت زندگی کلی که در پس آزمون میان دو گروه آزمایشی تفاوت معنادار وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده این نتیجه حاصل می گردد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد از طریق پذیرش احساسات و جلوگیری از اجتناب تجربه ای و شکل دهی به عمل متعهدانه و عادات سالم و همچنین درمان متمرکز بر شفقت از طریق تغییر تفاسیر ذهنی توأم با سرزنش و انتقاد و افزایش رفتار مبتنی بر مهربانی با خود و دیگران به بهبود کیفیت زندگی بیماران کمک کرده اند.
۲۷.

اثربخشی مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر اعتیاد به اینترنت و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی اعتیاد به اینترنت اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۱۷۲
با توجه به عواقب خطرناک و شیوع اعتیاد به اینترنت و اهمالکاری تحصیلی و پیامدهای آنها در میان نوجوانان و دانش آموزان، هدف از مطالعه حاضر یررسی اثربخشی مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر اعتیاد به اینترنت و اهمالکاری تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامیِ دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهرستان تاکستان در سال تحصیلی 1400_1399 بود. نمونه مورد نظر شامل 30 دانش آموز پسر مقطه متوسطه دوم بود که به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی (PASS) و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (IAQ) استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و اندازه گیری مکرر با نرم افزار 26 SPSS- استفاده شد. نتایج بیانگر این بود مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی در کاهش اعتیاد به اینترنت در مراحل پس آزمون و پیگیری موثر بود(P<0.01). همچنین مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی در کاهش اهمالکاری تحصیلی در مراحل پس آزمون و پیگیری موثر بود(P<0.01). باتوجه به یافته ها می توان بیان کرد که مشاوره گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی در کاهش اعتیاد به اینترنت و اهمالکاری تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم موثر می باشد.
۲۸.

چالش های زناشویی زوج های نابارور: یک بررسی پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زناشویی ناباروری پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۳۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و تعیین چالش های زناشویی زوج های نابارور بود. روش پژوهش: روش تحقیق پژوهش حاضر، شیوه کیفی با رویکرد پدیدارشناسی است، دامنه شمول پژوهش زنان و مردان ناباروری هستند که برای درمان پیشرفته ناباروری به پژوهشگاه رویان و دفتر مددکاری اجتماعی و مشاوره خانواده مراجعه کرده اند. پژوهشگر با شیوه نمونه گیری هدفمند و با مصاحبه نیمه ساخت یافته با 15 زوج پرداخت و داده های بدست آمده را بر اساس شیوه عملی کولایزی تحلیل کرد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر با بررسی و دسته بندی کدهای توصیفی حاصل از متون مصاحبه، 27 مقوله فرعی را شناسایی نموده و با توجه به شباهت و قرابت معنایی آنها، در 6 مفهوم اصلی شامل: چالش در تصمیم گیری و پذیرش درمان، چالش های مربوط به کنش ها و واکنش های خانواده و اطرافیان، نگرانی از عدم پذیرش فرهنگی و اجتماعی و دغدغه های شرعی، نگرانی های ناشی از احتمال بروز نقایص جسمی، ذهنی و رفتاری کودک، چالش های تأثیرگذار بر زندگی مشترک و چالش های اقتصادی درمان ناباروری دسته بندی نموده است. نتیجه گیری: مضمون های استخراج شده مشخص نمود که ناباروری می تواند سراسر زندگی زوج نابارور را تحت تاثیر قرار دهد. به نظر می رسد استفاده گسترده تر از خدمات مشاوره مامایی و روانشناسی برای زوج های نابارور و اطرافیان آنها در مراکز درمان ناباروری، برای این زوجها کمک کننده است.
۲۹.

ارائه مدل پارادایمی از عوامل زمینه ساز خیانت زناشویی (مطالعه نظریه زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خیانت زناشویی عوامل زمینه ساز مردان زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۲۸۲
زمینه: ازدواج یک رسم معمول و عرف برای تشکیل رابطه ای در تعهد انحصار عاطفی و جنسی بین زوج است. در حالی که امروزه در موارد بسیاری، شاهد آسیب دیدن سلامت خانواده و جامعه، با شکسته شدن این تعهد و رخ دادن خیانت زناشویی هستیم. لذا شناسایی عمیق عوامل سبب ساز این پدیده، جهت پیشگیری، امری ضروری است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل زمینه ساز گرایش افراد به خیانت زناشویی، به منظور پیشگیری از بروز این آسیب در خانواده ها است. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه، شامل تمامی مردان و زنان متأهل ساکن شهر تهران بود که مرتکب خیانت زناشویی شده و در سال های 96 تا 99 به مراکز مشاوره استادروزبه، راه نو، پرند و مهرآیین مراجعه نموده بودند. مشارکت کنندگان، 11 مرد و 10 زن دارای معیارهای ورود بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. تحلیل داده ها به روش سه مرحله ای اشتراوس و کربین (1990) انجام شد. یافته ها: از تجزیه تحلیل داده ها در مرحله کدگذاری باز، دو دسته مقوله اصلی شامل: شرایط علی (فردی - شخصیتی، فردی - خانوادگی، زوجی - رابطه ای)؛ شرایط بافتاری (جامعه، شغلی، فضای مجازی) و یک دسته مقوله فرعی شامل: شرایط مداخله گر (دوستان، پول، قدرت و کشف ویژگی های مثبت خود) و ازکدگذاری محوری: مقوله (نیازها) و از کدگذاری گزینشی، سه طبقه اصلی (عوامل مستعدکننده، نگهدارنده و پاسخ دهنده) حاصل شد. نتیجه گیری: زنان و مردان خیانت کار، تحت تأثیر مقولات اصلی و فرعی ذکرشده، حول محور نیازها، به خیانت زناشویی گرایش پیدا می کردند و با راهبردهایی کارآمد، باعث پیامدهایی مفید مثل حفظ آشیانه و با راهبردهایی ناکارآمد باعث پیامدهایی مضر مثل طلاق می شدند.
۳۰.

اثربخشی آموزش برنامه غنی سازی رابطه در کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان و افزایش راهبردهای حفظ رابطه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: آموزش برنامه غنی سازی رابطه پرخاشگری ارتباطی پنهان راهبردهای حفظ رابطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۰ تعداد دانلود : ۲۴۱
زمینه و هدف: آموزش به زوجین برای حل تعارضات ایجادشده در رابطه زناشویی اهمیت زیادی دارد و درمانگران با ارائه آموزش های مختلف سعی بر این داشته و دارند تا به شیوه ای عمل نمایند که زوجین به روش بهتری با هم ارتباط برقرار کنند. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش برنامه غنی سازی رابطه در کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان و افزایش راهبردهای حفظ رابطه می باشد. مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری ۴۵ روزه است. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره پیش از طلاق معاونت پیشگیری دادگستری واقع در شهر کرج در سال ۹۸-۹۹ بودند. تعداد ۲۱ زوج که توانستند با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (هر گروه ۷ زوج) و یک گروه کنترل (۷ زوج) قرار گرفتند. گروه های آزمایش تحت آموزش غنی سازی ارتباط (۷ جلسه ۹۰ دقیقه ای) قرار گرفتند. از پرسشنامه های پرخاشگری ارتباطی پنهان و راهبردهای حفظ رابطه (RMSM) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. از تحلیل کوواریانس چندمتغیری، آزمون تعقیبی توکی و شفه و اندازه گیری مکرر چندمتغیری (تحلیل پروفایل) جهت تحلیل داده ها استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر غنی سازی رابطه در کاهش پرخاشگری ارتباطی در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بود (۰۰۱/۰>p). همچنین آموزش مبتنی بر غنی سازی ارتباط در افزایش راهبردهای حفظ رابطه در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بود (۰۰۱/۰>p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق می توان بیان کرد که بررسی اثربخشی آموزش برنامه غنی سازی رابطه در کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان و افزایش راهبردهای حفظ رابطه مؤثر است.
۳۱.

مقایسه اثربخشی درمان های شناختی رفتاری و هیجان مدار بر احساس تنهایی در زنان متأهل قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احساس تنهایی خشونت خانگی درمان شناختی رفتاری درمان هیجان مدار زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۶ تعداد دانلود : ۲۱۳
مقدمه: خشونت خانگی نوع خاصی از خشونت است که در سطح خانواده اعمال و منجر به آسیب یا رنج جسمی، روانی و جنسی می شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان های شناختی_رفتاری و هیجان مدار بر احساس تنهایی در زنان متأهل قربانی خشونت خانگی بود. روش کار: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان قربانی خشونت خانگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران در سال 1398 بودند. جهت نمونه گیری از بین مراکز مشاوره شهر تهران دو مرکز به صورت تصادفی انتخاب گردیدند و از بین مراجعین آنها 60 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایشی در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی تحت درمان شناختی_رفتاری و درمان هیجان مدار قرار گرفتند؛ گروه کنترل در لیست انتظار درمان قرار گرفت. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های خشونت خانگی و احساس تنهایی استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغییری با نرم افزار SPSS-24 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، هر دو درمان شناختی_رفتاری و هیجان مدار بر کاهش احساس تنهایی در زنان متأهل قربانی خشونت خانگی اثربخش بودند و این اثر در طول زمان تداوم داشت (001/0P<). بین اثربخشی و تداوم اثر درمان های شناختی_رفتاری و هیجان مدار بر کاهش احساس تنهایی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد با استفاده از این روش های درمانی می توان سلامت روانی زنان متأهل قربانی خشونت خانگی را بهبود بخشید، بنابراین به کارگیری این روش ها توسط مشاوران و روان شناسان در دادگستری ها، اداره زندان ها، کمیته امداد و انجمن اولیا و مربیان در آموزش و پرورش توصیه می شود.
۳۲.

مقایسه تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر زوج درمانی به شیوه گاتمن و سیستمی - رفتاری بر صمیمیت زناشویی زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زوج درمانی روش گاتمن سیستمی-رفتاری صمیمت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۱۹۴
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تأثیر دو روش مشاوره گروهی مبتنی بر زوج درمانی گاتمن و سیستمی-رفتاری بر صمیمیت زناشویی زنان متاهل شهر تهران می باشد. روش: پژوهش از نوع آزمایشی با اندازه گیری مکرر و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل می باشد و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های صمیمیت زناشویی الکسیس. جی واکر و لیندا تامپسون (MIS) استفاده شد. تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام گرفت. جامعه آماری موردنظر شامل 100 نفر از زنان متأهل شهر تهران می باشد که داوطلبانه در سال 1398 به مراکز مشاوره فرا ذهن و مهمید تهران مراجعه کردند. تعداد 36 نفر که دارای کمترین نمرات از پرسشنامه صمیمت زناشویی بودند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفری قرار گرفتند. گروه های آزمایش و کنترل به صورت تصادفی انتخاب و هیچ مداخله ای روی گروه کنترل انجام نشد. پیش آزمون از هر سه گروه به عمل آمد و پس از پایان 14جلسه90 دقیقه ای زوج درمانی گروهی، پس آزمون گرفته شد و یک ماه بعد، آزمون پیگیری از گروه ها به عمل آمد. یافته ها: نتایج  داده ها نشان داد که زوج درمانی به شیوه گاتمن و زوج درمانی سیستمی-رفتاری روی صمیمت زناشویی مؤثر بوده و این اثرگذاری در مرحله پیگیری هم پایدار بوده است، اما تفاوت معناداری بین این دو رویکرد ازلحاظ اثربخشی روی صمیمت زناشویی دیده نشد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی رویکردهای مورد مطالعه ، توصیه می شود از این رویکردها در مراکز مشاوره خانواده برای افزایش صمیمیت و رضایت زناشویی استفاده شود.
۳۳.

نقش میانجی احساس شرم و گناه در رابطه سبک های دلبستگی با پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احساس شرم و گناه سبکهای دلبستگی پرخاشگری ارتباطی پنهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۲۲۶
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی احساس شرم و گناه در رابطه بین سبک های دلبستگی و پرخاشگری پنهان زناشویی، انجام گرفته است. مطالعه ی حاضر یک تحقیق همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را زوجین متأهل شهر بیرجند تشکیل دادند. حجم نمونه پژوهش حاضر را 320 زوج تشکیل دادند. روش نمونه گیری از نوع در دسترس بود. به منظور تجزیه و تحلیل روش های آماری از همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش رابطه معناداری وجود دارد. بررسی مدل مفهومی پژوهش نشان داد که احساس شرم و گناه در رابطه سبک دلبستگی اضطرابی و سازه های پرخاشگری پنهان (کناره گیری عاطفی و خراب کردن وجهه اجتماعی) نقش میانجی معناداری داشت. به طورکلی نتایج نشان داد سبک دلبستگی اضطرابی بر احساس شرم و گناه تأثیر بیشتری دارد. همچنین نتایج بیانگر نقش مؤثر سبکهای دلبستگی ایمن، اضطرابی و اجتنابی بر کناره گیری عاطفی بود. احساس شرم با هر دو سازه پرخاشگری پنهان ارتباط مثبت معناداری داشت و احساس گناه فقط با خراب کردن وجهه اجتماعی رابطه معناداری داشت. نتایج بررسی نقش میانجی نیز حاکی از نقش معنادار احساس شرم و گناه در رابطه سبک دلبستگی اضطرابی و سازه های پرخاشگری پنهان (کناره گیری عاطفی و خراب کردن وجهه اجتماعی) بود.
۳۴.

مقایسه تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر زوج درمانی به شیوه گاتمن و سیستمی - رفتاری بر اخلاق رابطه ای در روابط زناشویی زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زوج درمانی روش گاتمن سیستمی - رفتاری اخلاق رابطه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۲ تعداد دانلود : ۳۵۱
مقدمه و هدف: تمام کسانی که قصد ازدواج و تشکیل خانواده دارند  به دنبال یک زندگی مشترک بانشاط، موفق و طولانی مدت هستند و انتظار یک رابطه منصفانه همراه با پاداش و هزینه مساوی را دارند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر زوج درمانی به روش گاتمن و سیستمی-رفتاری بر اخلاق رابطه ای زنان متأهل می باشد.مواد و روش ها: پژوهش از نوع آزمایشی با اندازه گیری مکرر و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل می باشد و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اخلاق رابطه ای (RES) استفاده شد. تحلیل کوواریانس چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23روی داده ها انجام گرفت. جامعه آماری موردنظر شامل 100 نفر از زنان متأهل شهر تهران می باشد که داوطلبانه در سال 1398 به مراکز مشاوره فرا ذهن و مهمید تهران مراجعه کردند،از این جامعه 36 نفر که دارای کمترین نمرات از پرسشنامه اخلاق رابطه ای بودند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفری قرار گرفتند. گروه های آزمایش و کنترل برای اجرای زوج دزمانی گاتمن و سیستمی رفتاری بصورت سادفی انتخاب شدند. پیش آزمون از هر سه گروه به عمل آمد و پس از پایان 14جلسه زوج درمانی گروهی، پس آزمون گرفته شد و یک ماه بعد، آزمون پیگیری هم از گروه ها به عمل آمد.یافته ها: حاکی از تأثیر مداخله زوج درمانی گاتمن و زوج درمانی سیستمی-رفتاری بر اخلاق رابطه ای و مؤلفه های آن و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود اما تفاوتمعناداری بین این دو شیوه ازلحاظ اثربخشی روی اخلاق رابطه ای دیده نشد.( 531/0 p=).بحث و نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی رویکردهای موردپژوهش، پیشنهاد می شود از رویکردهای مذکور در جهت حل تعارضات زناشویی و افزایش اخلاق رابطه ای استفاده شود.
۳۵.

بررسی مدل بهزیستی روان شناختی براساس رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی با میانجی گری سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ررویدادهای منفی زندگی ذهن آگاهی سبک های مقابله ای بهزیستی روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۳۴۰
هدف: دانشجویان از اقشار مستعد و برگزیده جامعه و سازندگان آینده کشور خویش هستند و سطح سلامت و بهزیستی روان شناختی آنها تاثیر بسزایی در یادگیری و افزایش آگاهی علمی و موفقیت تحصیلی شان خواهد داشت. بنابراین، هدف تحقیق حاضر بررسی مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی براساس رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی با میانجی گری سبک های مقابله ای در میان دانشجویان بود. روش: نوع تحقیق حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی بودند که 365 نفر از آنان به روش نمونه گیری خوشه ای مشارکت کردند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های رویدادهای منفی زندگی، ذهن آگاهی، سبک های مقابله ای و بهزیستی روان شناختی استفاده شد. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تأثیر رویدادهای منفی زندگی بر سبک مسأله مدار (01/0 P< ) و بهزیستی روان شناختی (05/0 P< ) منفی و معنادار است. تأثیر ذهن آگاهی بر سبک مسأله مدار و بهزیستی روان شناختی مثبت و معنادار است (01/0 P< ). تأثیر سبک مسأله مدار بر بهزیستی روان شناختی مثبت و معنادار است (01/0 P< ) اما تأثیر سبک هیجان مدار و سبک اجتنابی بر بهزیستی روان شناختی معنادار نیست. نقش میانجی سبک مقابله ای مسأله مدار در تأثیر رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی بر بهزیستی روان شناختی معنی دار است (01/0 P< ). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل ارائه شده در بین دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی از برازش مناسبی برخوردار است و نقش متغیرهای رویدادهای منفی زندگی، ذهن آگاهی و سبک مسأله مدار در بهزیستی روان شناختی را مورد تأیید قرار داد.
۳۶.

بررسی مدل عِلّی گرایش به رفتار پرخطر نوجوانان بر اساس باورهای فراشناختی و سبک های هویت با میانجی گری افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتار پرخطر باورهای فراشناختی سبک های هویت افکار منفی تکرار شونده تاب آوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۶ تعداد دانلود : ۴۰۵
هدف: شیوع رفتارهای پرخطر در جوامع یکی از موارد جدی تهدید کننده سلامت است. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی مدل عِلّی گرایش به رفتار پرخطر نوجوانان بر اساس باورهای فراشناختی و سبک های هویت با میانجیگری افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری بود. روش شناسی: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرج بودند. 360 نفر از این افراد بر اساس دیدگاه کلاین و به شیوه نمونه گیری دسترس انتخاب شدند. نمونه پژوهش به مقیاس های خطرپذیری نوجوانان ایرانیِ زاده محمدی، احمد آبادی و حیدری، باورهای فراشناختیِ کارترایت-هاتون و ولز، سبک های هویتِ برزونسکی و همکاران ، افکار تکرار شوندهِ مک اوی، مولدز و ماهونی(2014) و تاب آوریِ کانر و دیویدسون(2003) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین باورهای فراشناختی و سبک هویت هنجاری، هویت سردرگم-اجتنابی و افکار منفی تکرار شونده با گرایش به رفتار پرخطر نوجوانان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد که بین هویت اطلاعاتی، تعهد هویت، تاب آوری با گرایش به رفتار پرخطر نوجوانان رابطه منفی و معناداری وجود دارد. افزون بر این، نتایج مدل یابی علّی معادلات ساختاری نشان داد که باورهای فراشناختی و سبک های هویت به طور مستقیم و غیرمستقیم با میانجیگری افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری با گرایش به رفتار پرخطر رابطه دارند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری می توانند در رابطه بین باورهای فراشناختی و سبک های هویت با گرایش به رفتار پرخطر نقش میانجی داشته باشند.
۳۷.

تدوین استانداردهای ملی مشاوره مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تدوین اعتباریابی اسناد تحولی استانداردهای ملی مشاوره مدرسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۰ تعداد دانلود : ۵۰۷
در طول قرن گذشته، نقش مشاوران مدرسه در کمک به دانش آموزان و بهبود فضای روانی / اجتماعی مدرسه، توسعه یافته است تا بیانگر چهره درحال تغییر جامعه، نیاز دانش آموزان و پاسخ به مطالبه اجتماعی باشد. هدف این پژوهش، استخراج و تدوین استانداردهای ملی مشاوره مدرسه بر مبنای اسناد تحولی ملی(و متون حرفه ای مشاوره) بود و از روش کیفی تحلیل و تلفیق مضمون استفاده گردید. استانداردهای مشاوره مدرسه پس از استخراج مضامین، در ده عنوان تدوین و توسط 25 متخصص(متشکل از سه گروه) اعتبار آن ها و روایی محتوایی بر مبنای روایی خبرگانی(76/.) تأیید گردید . بنابراین، یافته های پژوهش ضمن تأیید ده استاندارد ملی- با عناوین برنامه مشاوره مدرسه؛ مشاوره مدرسه وشایستگی های دانش آ موز؛ رشد و توسعه انسانی؛ نظریه ها و فنون مشاوره؛ عدالت، انصاف و تنوع؛ رهبری و جوّ مدرسه؛ همکاری با خانواده و جامعه؛ منابع و فناوری اطلاعات؛ سنجش دانش آموزی؛ اخلاق، دفاع و هویت حرفه ای- به تبیین تربیت مشاوران مدرسه و رشد شایستگی های تحصیلی، شخصی/اجتماعی و معنوی دانش آموزان کمک می کند. این استانداردها، مشاوران را در طرح ریزی و اجرا برنامه شان، یاری می دهد. مشاوره مدرسه در ایران با توجه به جایگاه مناسب در اسناد تحولی و تأکید بر حضور مشاوران تحول ساز در تمام مدارس، در سایه وفاداری علمی، قانونی و اجرایی، زمینه توسعه حداکثری را دارد.
۳۸.

Predicting Flourish in Female Adolescents by Maternal Character Strengths: the Mediating Role of Emotional Regulation(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Character Strengths Emotion regulation flourish students

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۲۴۶
Purpose: The aim of this study was to predict Predicting flourish in female adolescents by maternal character strengths: the mediating role of emotional regulation. Methodology: This was an applied study conducted based on a descriptive-correlational design. The statistical population consisted of 3996 secondary high school students from Rey city during the academic year of 2018-2019. For sample size, a total of 350 students were chosen according to Kerjcie and Morgan’s table and using multi-stage cluster sampling. Research tools included an actualization questionnaire developed by Soleymani et al. (2015), Seligman and Peterson’s character strengths questionnaire (2004), and emotion regulation questionnaire (Gross and Jhon, 2003). The reliability of questionnaires was confirmed by professors and their credibility by Cronbach’s alpha (α = 0.85). Data were analyzed through correlational tests and structural equations in Spss24 and Amos20. Findings: From the results, maternal character strengths directly (by a path coefficient of 0.65) and indirectly (through emotion regulation; with a Path coefficient of 0.21) influences girl’s actualization (p<0.001). Also, emotion regulation affects actualization with a Path coefficient of 0.58. Research variables predicted 51 % of the variance of secondary high school girl’s actualization (R2=0.51). Conclusion: Education and empowering character strengths, as well as regulating maternal emotions, improves girl’s actualization
۳۹.

مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان کوتاه مدت راه حل محور و درمان عقلانی – هیجانی - رفتاری بر معنای کار در کارکنان شرکت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش درمان کوتاه مدت راه حل محور درمان عقلانی - هیجانی - رفتاری معنای کار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۲۸۷
زمینه: مطالعات مختلفی نشان داده­ ا­ ند که درمان کوتاه­ مدت راه­ حل محور و درمان عقلانی – هیجانی - رفتاری در بهبود شاخص ­های شغلی مؤثر بوده­ اند، اما آیا آموزش مبتنی بر درمان کوتاه­ مدت راه­ حل محور و درمان عقلانی - هیجانی رفتاری بر معنای کار مؤثر است و کدام یک تأثیر بیشتری دارد؟ هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان کوتاه­مدت راه­ حل محور و درمان عقلانی – هیجانی - رفتاری بر معنای کار در کارکنان شرکت نفت انجام شد. روش: این پژوهش به روش نیمه­ آزمایشی و از طرح پیش­ آزمون - پس­ آزمون - پیگیری با گروه کنترل استفاده گردید. جامعه این پژوهش را کارکنان ستادی شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه شمال شهر ساری در نیمه دوم سال 1396 تشکیل دادند که تعداد آنها 230 نفر بود. نمونه 45 نفر از کارکنان بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در سه گروه شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه کار و معنا استیگر، دیک و دافی (2012) بود. گروه آزمایشی اول، آموزش مبتنی بر درمان کوتاه­مدت راه­ حل محور (عباس پور، 1393) و گروه آزمایش دوم، آموزش مبتنی بر درمان عقلانی – هیجانی - رفتاری (جهانیان نجف آبادی، 1389) را در 8 جلسه 2 ساعته دریافت کردند. برای تحلیل داده­ها از تحلیل واریانس با اندازه­ گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده گردید. یافته ­ها: نتایج حاکی از آن بود که هر دو مداخله آموزشی در بهبود معنای کار و مؤلفه­های آن (معنای مثبت، معناسازی از طریق کار و انگیزش­های برتر) در گروه ­های آزمایش در پایان درمان و بعد از پیگیری یک ‌ماهه مؤثر واقع شدند. همچنین بین اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان کوتاه­مدت راه­حل محور و درمان عقلانی – هیجانی - رفتاری تفاوت معنا‌داری وجود داشت و آموزش مبتنی بر درمان عقلانی – هیجانی - رفتاری در بهبود معنای کار و مؤلفه­ های آن مؤثرتر بود (01/0 > p ). نتیجه­ گیری: آموزش مبتنی بر درمان عقلانی – هیجانی - رفتاری گزینه مداخله­ ای مناسب و مؤثری جهت بهبود معنای کار در کارکنان می‌باشد.
۴۰.

بررسی رابطه بخشش و جهت گیری مذهبی با تعارض زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: بخشش تعارض زناشویی جهت گیری مذهبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۸۴
سابقه و هدف: ازآنجاکه تعارضات زناشویی تأثیرات مخرب بی شماری بر سلامت روانی، خانوادگی و حتی جسمی افراد جامعه وارد می سازد؛ شناخت عوامل مؤثر بر آن امری ضروری به نظر می رسد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تعارض زناشویی با بخشش و جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی انجام شده است. روش کار: این پژوهش از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل معلمان متأهل و دارای فرزند شهر قم بودند که در تابستان سال 1395 آموزش ضمن خدمت می دیدند. از میان این جامعه (627N=)، بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 240 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. آزمودنی ها با استفاده از پرسش نامه های جهت گیری مذهبی آلپورت، بخشش رای و تعارض زناشویی ثنایی و براتی ارزیابی شدند و داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش بکوارد تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : نتایج نشان داد که تعارض زناشویی با بخشش و جهت گیری مذهبی درونی رابطه منفی و معناداری داشت ولی بین تعارض زناشویی و جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری : با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که توجه به جهت گیری مذهبیِ زوج و تلاش برای آموزش مهارت بخشش به آنان نقش مهمی در کاهش تعارضات زناشویی خواهد داشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان