تعیین کننده های چندشغلگی در بازار کار هنری: برخی شواهد تجربی از هنرمندان خوش نویس در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
بازار کار هنرمندان با ویژگی هایی نظیر ناامنی شغلی، دستمزد پایین، بی ثباتی درآمد، و غیره شناخته می شود. در مقایسه با نظریه های عمومی متعارف بازار کار در دانش اقتصاد، چندشغلگی هنرمندان یکی از متمایزترین این ویژگی ها است. این پژوهش از طریق شناسایی زیرساختارهای بازار کالاها و خدمات هنر (با مرور ادبیات و مصاحبه ی باز خبرگان محور) و تحلیل داده های تجربی (گردآوری شده با پرسش نامه ی پژوهشگرساخته) 33 هنرمند خوش نویس در شهر مشهد به دنبال شناسایی تعیین کننده های چندشغلگی هنرمندان است. بدین منظور، برای دست یابی به یک چهارچوب به خوبی محدودشده از این تعیین کننده ها، از روش تحلیل واریانس (ANOVA) یک سویه و دوسویه (با کنترل اثر حضور هنرمند در بازار پرمایه) استفاده شده است. از میان 28 زیرساختار بررسی شده، 9 زیرساختار به عنوان تعیین کننده های چندشغلگی هنرمندان شناسایی شده اند: کپی رایت، دسترسی به اعتبارات، هزینه ی تأسیس کسب وکار، درآمد روانی، کم شدن کاربرد خوش نویسی، سهم سفارش های دولتی، تفاوت ویژگی های بازار اولیه و ثانویه، نازکی بازار، و سهم نمایشگاه، جشنواره و اکسپو. همان گونه که یافته های تجربی نشان می دهند، نکته ی کلیدی، تقاضا انگیخته بودن اکثر این تعیین کننده ها است. بنابراین، با هدف کاهش چندشغلگی هنرمندان، لازم است هر برنامه ای برای توسعه ی بازار هنر با تأکید بر توسعه ی زیرساختارهای جانب تقاضا طراحی شود. به علاوه، توسعه ی ابزارها و نهادهای مالی مناسب در جهت تأمین مالی توسعه ی هنر، بهبود محیط کسب وکار، کاهش موانع ورود به بازار، بهبود مقررات و رویه های انجمن خوش نویسان ایران (در جهت کاهش اصطکاک های بازار کار به نفع اعضا)، تخصیص عادلانه تر تقاضای دولت میان هنرمندان (به نفع شاغلان در بازار همگانی) و برگزاری مستمر اکسپوهای تخصصی می توانند به بهبود وضعیت بازار کار هنرمندان کمک کنند.