مطالعات کاربردی علوم زیستی در ورزش
مطالعات کاربردی علوم زیستی در ورزش دوره 12 پاییز 1403 شماره 31 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هد ف: اتوفاژی، یک فرآیند تخریب وابسته به لیزوزوم حفاظت شد ه است که به حفظ هموستاز و سازگاری متابولیکی سلول کمک می کند . هد ف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین تد اومی با شد ت متوسط بر بیان ژن های C/EBPβ و mTOR مرتبط با اتوفاژی، د ر قشر پیشانی موش های صحرایی وابسته به METH بود . روش تحقیق: تعد اد 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار، به طور تصاد فی به چهار گروه مساوی (8=n) سالین، METH اولیه، METH ثانویه، و METH - تمرین تقسیم شد ند . METH به مقد ار پنج میلی گرم/کیلوگرم به مد ت 21 روز تزریق شد . آزمون واماند ه ساز و میانگین سرعت بیشینه موش ها برای طراحی برنامه تمرین محاسبه و برنامه تمرین شامل 24 د قیقه د وید ن با شد ت 60-65 د رصد سرعت بیشینه بر روی نوارگرد ان، به مد ت هشت هفته (پنج جلسه د ر هفته) انجام شد . د ر پایان، برای ارزیابی تغییرات بیان ژنی شاخص های C/EBPβ و mTOR، بافت قشر پیشانی موش های صحرایی استخراج شد . نتایج با استفاد ه از روش تحلیل واریانس یک راهه د ر سطح معنی د اری 0/05≥p استخراج گرد ید . یافته ها: تزریق مت آمفتامین د ر گروه های مت آمفتامین اولیه و ثانویه، منجر به افزایش معنی د ار بیان ژن C/EBPβ نسبت به گروه سالین شد (به ترتیب با 001/p=0 و 005/0=p)؛ اما د ر گروه مت آمفتامین اولیه نسبت به گروه سالین، منجر به کاهش معنی د ار بیان ژن mTOR شد (04/p=0). تمرینات تد اومی با شد ت متوسط د ر گروه مت آمفتامین-تمرین، منجر به کاهش معنی د ار بیان ژن C/EBPβ نسبت به گروه METH اولیه شد (04/p=0)؛ اما نسبت به گروه های METH اولیه و ثانویه، موجب افزایش معنی د ار بیان ژن mTOR گرد ید . نتیجه گیری: احتمالاً تزریق مت آمفتامین باعث تشد ید بیان ژن اتوفاژیک C/EBPβ د ر قشر پیشانی مغز می شود ؛ د ر حالی که تمرینات تد اومی با شد ت متوسط، می تواند به عنوان یک راهکار پیشگیرانه، باعث تعد یل و تنظیم اتوفاژی ناشی از مت آمفتامین، از طریق افزایش بیان ژن mTOR د ر مغز شود .
اثر یک جلسه فعالیت ورزشی و تحریک الکتریکی زود هنگام بر برخی از نشان گرهای التهابی موش های صحرایی انفارکته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هد ف: تحقیقات ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ است که ﺍﻟﺘﻬﺎﺏ عامل ﻣﻬﻤی ﺩﺭ ﺑیﻤﺎﺭی ﺯﺍیی ﺁﺗﺮﻭﺍﺳﮑﻠﺮﻭﺯ ﻋﺮﻭﻕ ﻣیﺑﺎﺷﺪ. ﻧﺸﺎن گرﻫﺎی جد ید بیماری های قلبی مانند پپتید ناتریورتیک-B (BNP) و استئوپروتگرین (OPG) هنگام التهاب از زخم های آترواسکلروتیک، مونوسیت ها، ماکروفاژها و اند وتلیال بیماران قلبی؛ ترشح شد ه و نقش اساسی د ر بیماران انفارکته قلبی د ارد . با توجه به اثر فعالیت بد نی بر بیماران قلبی، تحقیق حاضر به بررسی پاسخ یک جلسه فعالیت ورزشی و تحریک الکتریکی زود هنگام بر BNP و OPG برخی از نشان گرهای التهابی موش های صحرایی انفارکته پرد اخته است. روش تحقیق: د ر این مطالعه تجربی کنترل شد ه با گروه شاهد ، 50 سر موش صحرایی با میانگین وزن 20±210 گرم به طور تصاد فی، به پنچ گروه شامل سالم، انفارکته، فعالیت ورزشی، تحریک الکتریکی، و فعالیت ورزشی+تحریک الکتریکی؛ تقسیم شد ند . انفارکتوس با تزریق زیرجلد ی ایزوپروترونول د ر د و نوبت القاء گرد ید . گروه های مد اخله برای یک جلسه تحت فعالیت ورزشی هوازی روی نوارگرد ان (با سرعت 10 تا 18 متر/د قیقه برای یک ساعت) و تحریک الکتریکی (با د ستگاه فوت شوک برای 5/0 میلی آمپر و 20 د قیقه) قرار گرفتند . بلافاصله بعد از مد اخله، نمونه خونی اخذ گرد ید و سطوح سرمی متغیرها به روش الایزا بررسی شد . تحلیل د اد ه ها با آزمون تحلیل واریانس یک راهه، د ر سطح معنی د اری 0/05>p انجام شد . یافته ها: القاء انفارکتوس منجر به افزایش معنی د ار سطوح سرمی BNP و OPG شد (به ترتیب با 0/0001=p و 0/001=p) . فعالیت ورزشی حاد و تلفیق آن با تحریک الکتریکی، اثر معنی د اری بر مقاد یر BNP ند اشت (0/39=p) و غلظت سرمی OPG تحت تاثیر فعالیت ورزشی حاد قرار نگرفت (0/42=p)؛ اما سطوح OPG د ر گروه های تحریک الکتریکی و تحریک الکتریکی – فعالیت، نسبت به فعالیت بد نی حاد ، کاهش معنی د اری (0/02=p) د اشت. نتیجه گیری: به نظر می رسد تحریک الکتریکی زود هنگام به تنهایی و همراه با فعالیت ورزشی حاد ، تاثیری بر نشانگرهای قلبی ند ارد ؛ با این حال موضوع نیازمند مطالعه بیش تر می باشد .
آیا کراتین هیدروکلراید همراه با تمرین مقاومتی می تواند بر میزان تستوسترون و کورتیزول، قد رت، هایپرتروفی عضلانی و ترکیب بدن مردان اثرگذار باشد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هد ف: کراتین هید روکلراید به عنوان فرم جد ید کراتین و به د لیل خواص هید روکلراید ی، د ارای جذب و حلالیت بالاتر و قد رت تاثیرگذاری بیشتری بر عملکرد می باشد . هد ف پژوهش حاضر، بررسی اثر مکمل یاری کراتین هید روکلراید همراه با تمرین مقاومتی، بر میزان تستوسترون، کورتیزول، قد رت، هایپرتروفی عضلانی و ترکیب بد ن مرد ان جوان بود . روش تحقیق: تعد اد 20 مرد جوان د ر این پژوهش شرکت کرد ند . شرکت کنند گان به د و گروه (10 نفری) شامل تمرین مقاومتی همراه با کراتین هید روکلراید (0/03 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بد ن د ر روز، مصرف 30 د قیقه قبل از تمرین) و گروه تمرین مقاومتی همراه با د ارونما (با د وز و زمان مشابه مصرف) تقسیم شد ند و به مد ت هشت هفته تحت مد اخله مکمل یاری کراتین هید روکلراید و تمرین مقاومتی (هر هفته سه جلسه، با شد ت 85-70 د رصد یک تکرار بیشینه، سه نوبت با 12-6 تکرار) قرار گرفتند . قبل و بعد از مد اخله، قد ، وزن، ترکیب بد ن (تود ه عضلانی، د رصد چربی و هایپرتروفی عضلانی)، قد رت عضلانی (د ر حرکت پرس سینه و پرس پا) و سطوح سرمی تستوسترون و کورتیزول با روش های معتبر اند ازه گیری شد . سپس نتایج با آزمون تحلیل کوواریانس د ر سطح معنی د اری 0/05≥p استخراج گرد ید . یافته ها: کراتین هید روکلراید همراه با تمرین مقاومتی، باعث افزایش معنی د ار بیشتری د ر نسبت تستوسترون به کورتیزول، قد رت عضلانی پرس سینه و پرس پا، سطح مقطع عضلانی بازو و ران، تود ه عضلانی بد ن؛ و کاهش معنی د ار بیشتری د ر د رصد چربی و کورتیزول شرکت کنند گان، نسبت به تمرین مقاومتی همراه با د ارونما شد . نتیجه گیری: نتایج نشان د هند ه اثر گذاری کراتین هید روکلراید بر سطوح کورتیزول، نسبت تستوسترون به کورتیزول، قد رت عضلانی پرس سینه و پرس پا و سطح مقطع عضلانی بازو و ران می باشد و به نظر می رسد این نوع از کراتین، با توجه ویژگی هایی که د ارد ، بد ون نیاز به د وره بارگیری، بتواند اثرات مفید بهتری بر عملکرد و نیمرخ هورمونی د اشته باشد .
مقایسه اثر حاد تمرین مقاومتی تحریک سارکوپلاسم و سنتی بر دور عضله، حجم پلاسما و نسبت تستوسترون به کورتیزول حین دوره فلات در پیشرفت ورزشکاران پرورش اندام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هد ف: د ر مرحله فلات د ر پیشرفت تمرینات مقاومتی، د ستکاری متغیرها ی تمرین و اعمال روش های تمرینی پیشرفته برای عبور از فلات ضروری است. هد ف پژوهش حاضر، بررسی اثر حاد تمرین مقاومتی تحریک سارکوپلاسم بر تورم عضلانی و نسبت تستوسترون به کورتیزول حین د وره فلات د ر پیشرفت ورزشکاران پرورش اند ام بود . روش تحقیق: تعد اد 10 ورزشکار پرورش اند ام (با میانگین سن 1/4±71/26 سال و سابقه تمرین 6/1±5/3 سال)، د ر قالب یک طرح متقاطع، به فاصله هفت روز، یک پروتکل مقاومتی سنتی و یک پروتکل تحریک سارکوپلاسم را به اجرا د رآورد ند . پروتکل سنتی شامل اجرای حرکات د ر هشت نوبت، با شد ت 70 الی 80 د رصد یک تکرار بیشینه تا ناتوانی بود . د ر پروتکل تحریک سارکوپلاسم، حرکات د ر شش نوبت به صورت کاهشی (سه نوبت با 70 تا 80 د رصد یک تکرار بیشینه، د و نوبت با 20 د رصد کاهش بار متوالی، و یک نوبت با انقباض ایزومتریک تا ناتوانی) اجرا گرد ید . تورم حاد عضله د وسربازو با استفاد ه از فرمول بروش و تغییرات حجم پلاسما، توسط معاد له کاستیل اند ازه گیری شد . به منظور تعیین پاسخ هورمون های تستوسترون و کورتیزول، نمونه گیری خون انجام گرد ید . اختلاف مقاد یر پیش آزمون و پس آزمون هر متغیر مشخص گرد ید و میزان تغییرات با استفاد ه از آزمون آماری t زوجی د ر سطح معنی د اری 05/0>p تجزیه و تحلیل شد ند . یافته ها: نتایج تحقیق حاضر نشان د اد که سیستم تمرین مقاومتی با تحریک سارکوپلاسم نسبت به تمرینات مقاومتی سنتی، بر تورم حاد عضله د وسر بازو اثر افزایشی د ارد (0/03=p). با این حال، د ر مقایسه پاسخ هورمونی تستوسترون و کورتیزول و تغییرات حجم پلاسما، بین د و پروتکل تفاوت معنی د اری (0/05<p) مشاهد ه نشد . نتیجه گیری: از آنجا که تمرین تحریک سارکوپلاسم با وجود حجم تمرین کمتر، تورم حاد و استرس متابولیک بیشتری نسبت به تمرین مقاومتی سنتی القا می کند ؛ می تواند برای گذر از فلات د ر افراد تمرین کرد ه (مقاومتی)، موثر باشد .
رابطه بین پاسخ سختی شریانی متعاقب مصرف گلوکز و فعالیت ورزشی با سطوح پایه لیپوپروتیین کلسترول کم چگال مردان و زنان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هد ف: با توجه به همبستگی بین مشکلات عروقی با لیپوپروتئین کلسترول کم چگال (LDL)، هد ف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه بین سطح پایه LDL با شاخص های سختی شریانی شامل شاخص عروقی قلبی- مچ پایی (CAVI) و شاخص مچ پایی بازویی (ABI)، د ر حالت پایه و متعاقب مصرف گلوکز و فعالیت ورزشی بود . روش تحقیق: این پژوهش به صورت مد اخله ای و کارآزمایی بر روی 82 آزمود نی غیرفعال (40 زن و 42 مرد ) د ر رد ه سنی ۲۰ تا ۴۵ سال از شهرستان شاهرود انجام گرفت. بعد از ۱۲ ساعت ناشتایی، میزان LDL آزمود نی ها اند ازه گیری شد . سپس اند ازه گیری شاخص های ترکیب بد ن و سختی شریانی (CAVI و ABI) د ر حالت پایه صورت گرفت. د ر اد امه، پروتکل فعالیت ورزشی مشتمل بر 30 د قیقه فعالیت حاد استقامتی با ۶۵ د رصد حد اکثر ضربان قلب ذخیره بر روی نوار گرد ان انجام شد . پس از 30 د قیقه از اتمام فعالیت، ۷۵ گرم گلوکز محلول د ر ۲۲۵ میلی لیتر آب، مصرف گرد ید و به د نبال آن، 60 د قیقه استراحت غیر فعال صورت گرفت. د ر انتها، سختی شریانی مجد د اند ازه گیری شد . تجزیه و تحلیل د اد ه ها با استفاد ه از روش رگرسیون خطی و آزمون t همبسته د ر سطح معنی د اری 0/05≥p صورت گرفت. یافته ها: بین سطوح LDL و سطوح پایه شاخص CAVI د ر هر د و گروه زنان و مرد ان، رابطه معنی د اری وجود ند اشت (0/05>p). ولی بین سطح پایه LDL و تغییرات شاخص CAVI (تغییرات مرحله د وم اند ازه گیری پس از مد اخله به نسبت سطوح استراحت) د ر هر د و گروه زنان و مرد ان، همبستگی معنی د اری مشاهد ه شد (0/001=p). از طرف د یگر، تغییرات شاخص ABI (تغییرات مرحله د وم اند ازه گیری پس از مد اخله به نسبت سطوح استراحت) فقط با LDL مرد ان همبستگی معنی د اری د اشت (0/01=p). نتیجه گیری: سطح پایه LDL می تواند یک پیش بینی کنند ه وابسته به جنسیت، د ر پاسخ سختی شریانی به فعالیت بد نی و مصرف گلوکز باشد .
پاسخ تحریک پذیری مسیر قشری - نخاعی به شد ت های مختلف توانمند سازی پس فعالی د ر افراد جوان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هد ف: تغییر د ر تحریک پذیری قشری – نخاعی، باعث تغییر د ر برون د اد عصبی و د ر نهایت، تغییر نیروی بیشینه خواهد شد . عوامل مختلف تمرینی و غیر تمرینی بر این پاسخ عصبی- عضلانی تاثیر می گذارند و به نظر می رسد که شد ت مد اخله، از عوامل موثر د ر این خصوص باشد . بر این اساس، پژوهش حاضر به د نبال بررسی پاسخ تحریک پذیری مسیر قشری - نخاعی به شد ت های مختلف توانمند سازی پس فعالی د ر افراد جوان تمرین کرد ه بود . روش تحقیق: تعد اد هشت فرد جوان تمرین کرد ه (70/2±8/24 سال) پروتکل تحقیق را د ر سه جلسه مجزا با انقباضات آماد ه ساز د ر حرکت مشت کرد ن (Handgrip) با شد ت های20، 50 و80 د رصد ریشه د وم حد اکثر انقباض اراد ی، اجرا کرد ند و د ر چند نوبت پس از آن، میزان تحریک پذیری قشری - نخاعی، فعالیت الکتریکی عضله زند اعلائی قد امی و نیروی بیشینه د ر حرکت مشت کرد ن، با د ینامومتر اند ازه گیری شد . سپس با استفاد ه از روش آماری تحلیل واریانس با اند ازه گیری مکرر و د ر سطح معنی د اری 0/05>p، نتایج استخراج گرد ید . یافته ها: میزان د امنه پتانسیل برانگیختگی حرکتی، پس از انقباض آماد ه ساز با شد ت 20 د رصد افزایش یافت، اما با شد ت انقباض آماد ه ساز 50 و 80 د رصد ، نسبت به شد ت 20 د رصد کاهش پید ا کرد ؛ این د ر حالی بود که بین د و شد ت 50 و 80 د رصد ؛ تفاوت معنی د اری وجود ند اشت. از طرف د یگر، د ر میزان نیروی اراد ی سنجید ه شد ه به وسیله حد اکثرانقباض اراد ی و همچنین فعالیت الکتریکی آن بلافاصله و پس از 5 د قیقه از انقباض آماد ه ساز؛ تغییر معنی د اری مشاهد ه نشد . نتیجه گیری: هیچکد ام از تغییرات د ر میزان تحریک پذیری قشری – نخاعی با تغییرات نیرو و فعالیت الکتریکی عضله همراه نبود . بنابراین، تعامل پیچید ه ای بین تغییرات د ر تحریک پذیری فوق نخاعی به د نبال انقباضات آماد ه ساز و تأثیر آنها بر توانایی فرد برای بهبود یا حفظ نیروی تولید ی وجود د ارد و به بررسی های بیشتر د ر این زمینه نیاز است.
تاثیر هشت هفته تمرین HIIT همراه با مکمل یاری چای سبز بر سطوح سرمی استیل کولین استراز، آمیلوئید بتا-42 و مالون دی آلدئید در مردان سالمند چاق تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین ه و ه د ف: استفاد ه از گیاهان د ارویی همراه با تمرین ورزشی، به د لیل تعد یل پاسخ های التهابی و اکسایشی، به ویژه د ر افراد چاق بسیار مورد توجه قرار گرفته است. لذا هد ف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر توام هشت هفته تمرین تناوبی شد ید (HIIT) و مکمل یاری چای سبز، بر سطوح سرمی استیل کولین استراز (AChE)، آمیلوئید بتا-42 (Aβ42) و مالون د ی آلد ئید (MDA) د ر مرد ان سالمند چاق تمرین نکرد ه بود . روش تحقی ق: بد ین منظور، 48 مرد سالمند چاق (میانگین سنی 16/3±42/65 سال و شاخص تود ه بد نی 15/1±93/30 کیلوگرم/متر مربع) به طور تصاد فی به چهار گروه 12 نفری شامل HIIT، مکمل چای سبز، HIIT +مکمل چای سبز و کنترل - د ارونما تقسیم شد ند . مد اخله HIIT به صورت هشت هفته و سه جلسه د ر هفته انجام شد . مکمل چای سبز د ر قالب 6 کپسول د ر روز به میزان 450 میلی گرم توسط گروه های هد ف د ریافت شد . نمونه گیری 48 ساعت قبل و بعد از آخرین جلسه تمرین صورت گرفت و شاخص های AChE و Aβ42 به روش الایزا و میزان MDA به روش TBARS سنجش شد . نتایج با استفاد ه از روش تحلیل واریانس با اند ازه گیری مکرر، تحلیل واریانس د و راهه و آزمون تعقیبی توکی د ر سطح معنی د اری 0/05>p استخراج گرد ید . یافته ه ا: بیشترین تغییرات (کاهش) معنی د ار د ر شاخص تود ه بد ن (01/0=p، 50/3 د رصد ) و د رصد چربی بد ن (0/0001=p، 11/07 د رصد )؛ و بیشترین افزایش معنی د ار د ر حد اکثر اکسیژن مصرفی (0/02=p، 9/22 د رصد ) بعد از هشت هفته تمرین +HIIT مکمل چای سبز مشاهد ه شد . اثر توام HIIT و مکمل چای سبز سبب کاهش معنی د ار AChE (0001/0=p، 91/19 د رصد )، Aβ42 (0001/0=p، 99/27 د رصد ) و MDA (0/01=p، 26/09 د رصد ) شد . به علاوه، HIIT به طور معنی د اری AChE (0/02=p، 15/67 د رصد )، Aβ42 (0/01=p، 16/22 ) و MDA (0/01=p، 14/14 د رصد ) را کاهش د اد و مکمل چای سبز فقط موجب کاهش معنی د ار Aβ42 (0/02=p، 6/19 د رصد ) گرد ید . نتیجه گی ری: مد اخله توام HIIT با مکمل چای سبز، نسبت به اثر هر کد ام به تنهایی، باعث بهبود بیشتر شاخص های التهابی و اکسایشی د ر مرد ان سالمند چاق می شود .