مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از سازوکارهای اصلی پیری کوتاه شدن تلومرهاست که تحت تأثیر عواملی ازقبیل تلومراز و SIRT6 قرار می گیرد. فعالیت ورزشی می تواند نقش مؤثری در به تأخیرانداختن پیری داشته باشد، اما سازوکار آن مشخص نیست؛ براین اساس، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر سطوح سرمی پروتئین SIRT6 و آنزیم تلومراز در سالمندان بود. بدین منظور، 20 مرد سالمند با میانگین سنی 8 ± 63 سال، وزن 78/5 ± 03/71 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 25/49 ± 3/24 کیلوگرم بر مترمربع و قد 92/5 ± 79/170 سانتی متر در دو گروه کنترل و HIIT قرار گرفتند. آزمودنی ها در گروه HIIT با شدت 90 درصد ضربان قلب ذخیره با سه ست و سه تکرار، برنامه تمرین دویدن را شروع کردند و درنهایت به پنج ست و شش تکرار رسیدند، اما شدت ثابت بود. تمرین سه جلسه در هفته و به مدت هشت هفته انجام شد. در پایان دوره تمرینی، نمونه های خونی جمع آوری شدند و عوامل مدنظر با روش الایزا اندازه گیری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آنالیز کوواریانس و تی وابسته استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر افزایش معنادار پروتئین سیرتوئین شش و آنزیم تلومراز را در گروهHIIT در مقایسه با گروه کنترل نشان داد؛ بنابراین، با توجه به تنظیم کاهشی فعالیت تلومراز و پروتئین سیرتوئین شش با افزایش سن، فعالیت ورزشی می تواند در جبران این کاهش و به تأخیرانداختن پیری نقش مؤثری داشته باشد و مسیر اثرگذاری مثبت فعالیت ورزشی در افراد سالمند را می توان تاحدودی به افزایش عوامل ذکرشده نسبت داد.
تأثیر تمرین هوازی با شدت متوسط و زیاد بر بیان ژن های آپوپتوزی BAX (BCL2 associated X) و BCL2 (B-cell lymphoma 2) میوکارد موش صحرایی پس از کم خونی و خون رسانی مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تمرین هوازی با شدت متوسط و زیاد بر بیان ژن های BAX و BCL2 میوکارد موش های صحرایی نر پس از کم خونی و خون رسانی مجدد بود. در این پژوهش از 26 سر موش صحرایی ویستار دوماهه با وزن تقریبی 25/25 ± 25/225 گرم استفاده شد. برای بررسی ایجاد سکته حاصل از تزریق ایزوپرنالین، مطالعه ای راهنما در گروه تجربی برای گروه سکته (تعداد = هفت) و گروه کنترل (تعداد = هفت) انجام شد و سکته بطن چپ پس از تزریق ایزوپرنالین با تکنیک تری کروماسون تأیید شد. سپس، موش های گروه پژوهش برای اندازه گیری بیان ژن ها به سه گروه تمرین هوازی با شدت متوسط (تعداد = چهار)، شدت زیاد (تعداد = چهار)و کنترل (تعداد = چهار)تقسیم شدند. موش های گروه پژوهش به مدت یک هفته با دویدن روی نوار گردان آشنا شدند و تمرین هوازی یک ماهه را با شدت متوسط و زیاد با تواتر سه جلسه در هفته اجرا کردند. پس از دو روز استراحت، با فاصله 24 ساعت به موش ها ایزوپرنالین تزریق شد، اما به موش های گروه کنترل فقط ایزوپرنالین تزریق شد. از فرمول 2-∆∆ct برای اندازه گیری بیان ژن BAX و BCL2 و از آزمون آماری تی مستقل برای مقایسه دو گروه سکته و کنترل در مطالعه راهنما و از آزمون آنوا برای مقایسه گروه ها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که تمرین هوازی متوسط و زیاد می تواند بیان ژن BAX و BCL2 را به ترتیب کاهش و افزایش دهد، اما این تغییرات در تمرین هوازی با شدت متوسط و زیاد معنا دار نبود؛ بنابراین، به نظر می رسد این شدت و مدت زمان تمرین نمی تواند مسیرهای آنتی آپوپتوزی حاصل از ورزش را برای به حداقل رساندن عوارض سکته فعال کند.
اثر نوشیدن شیر کم چرب، شیرسویا و آب بر آب گیری مجدد و عملکرد ورزشی در دختران جوان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثر نوشیدن شیر، شیرسویا و آب بر آب گیری مجدد و زمان رسیدن به خستگی در دختران جوان تمرین کرده بود. هشت دختر تمرین کرده (سن 74/0 ± 37/21 سال، شاخص توده بدن 49/1 ± 062/22 کیلوگرم بر مترمربع، حداکثر اکسیژن مصرفی 83/1 ± 09/43 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) به عنوان آزمودنی در پژوهش حاضر شرکت کردند. آزمودنی ها فعالیت تناوبی را روی تردمیل با شدت 75 درصد ضربان قلب بیشینه در دوره های 20 دقیقه ای برای کاهش وزن 17/0 ± 8/1 درصد توده بدن اجرا کردند و به صورت متقاطع تصادفی یکی از نوشیدنی ها شامل شیر کم چرب، شیر سویا و آب را به میزان 150 درصد توده بدنی ازدست رفته مصرف کردند. نمونه های ادرار در شش مرحله جمع آوری شدند و میزان حجم ادرار و وزن مخصوص ادرار اندازه گیری شد و پس از پایان ریکاوری سه ساعته، آزمون بروس برای بررسی عملکرد ورزشی اجرا شد. حجم کل ادرار تولیدی در دو آزمون شیر و شیرسویا در مقایسه با آزمون آب کاهشی معنادار داشت (P < 0.05). تعادل خالص مایع بدن در دو آزمون شیر و شیر سویا در مقایسه با آزمون آب به طور معنا داری مثبت بود (P < 0.05). همچنین، زمان رسیدن به خستگی، در هر دو آزمون شیر و شیر سویا نسبت به آزمون آب بیشتر بود (P < 0.05)؛ باوجوداین، بین دو نوبت شیر و شیرسویا تفاوتی معنا دار در حجم کل ادرار تولیدی، تعادل خالص مایع بدن و زمان رسیدن به خستگی وجود نداشت (P > 0.05)؛ بنابراین، باید گفت که هر دو نوشیدنی شیر و شیر سویا به بهبود آب گیری مجدد و تعادل مایعات پس از فعالیت ورزشی منجر می شوند و می توانند سبب بهبود عملکرد ورزشی شوند.
تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر برخی عوامل درگیر در متابولیسم کلسترول در هیپوکمپ و نقش آن در بهبود عملکرد شناختی رت های نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعات به طور گسترده به متابولیسم لیپیدهای گردش خون توجه شده است، اما در سال های اخیر به متابولیسم لیپید در مغز به دلیل ارتباط با برخی اختلال های عصبی توجه بیشتری شده است. مطالعات اخیر نشان داده اند که برخی عوامل خطرزای شروع زودرس آلزایمر با متابولیسم کلسترول در ارتباط هستند؛ بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر برخی عوامل درگیر در متابولیسم کلسترول در هیپوکمپ و نقش آن در بهبود عملکرد شناختی رت های نر ویستار بود. آزمودنی های پژوهش حاضر 26 سر رت نر بالغ نژاد ویستار هشت هفته ای با میانگین وزنی 20 ± 195 گرم بودند که در ابتدا با روش تصادفی ساده به دو گروه تقسیم شدند: گروه تمرین (تمرین روی تریدمیل، پنج روز در هفته به مدت هشت هفته) (13 رت) و گروه استراحت (13 رت). پس از هشت هفته رت های هر گروه با روش تصادفی ساده به دو زیرگروه دیگر تقسیم شدند که از یک گروه آزمون رفتاری (هفت رت) گرفته شد و گروه دیگر (شش رت) برای بررسی متغیرهای مطالعه شده در پژوهش تشریح شدند. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه ماز آبی موریس بهبود معناداری را در یادگیری (P < 0.05) و حافظه (P < 0.05) رت های گروه تجربی نسبت به گروه کنترل نشان داد. همچنین، نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه افزایش معناداری را در بیان ژن هایAPOE (P < 0.05) و ABCA1 (P < 0.05) و ن بود ت فاوت مع نادار در س طح Aβ1-42 م حل ول (P > 0.05) در هیپوکمپ رت های گروه تجربی نسبت به گروه کنترل نشان داد؛ بنابراین، تمرین هوازی با افزایش معناداری در بیان ژن هایAPOE و ABCA1 که از عوامل اصلی متابولیسم کلسترول در مغز هستند و در پاتولوژی بیماری آلزایمر نیز درگیرند، می تواند هم راستا با بهبود عملکرد شناختی شیوه ای مؤثر در پیشگیری از بیماری آلزایمر باشد.
تأثیر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر پاسخ به میزان MuRF1 و P70S6K عضلانی قبل و بعد از شش هفته تمرین مقاومتی و مصرف مکمل HMBدر مردان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف مکمل HMB به همراه انجام تمرین های مقاومتی به دلیل حفظ توده عضلانی، در بین ورزشکاران بسیار استفاده می شود؛ با وجوداین، در زمینه مسیر تأثیر این مکمل بر افزایش فاکتورهای هایپرتروفی و کاهش فاکتورهای آتروفی نتایج متناقضی مشاهده می شود؛ بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر مصرف مکملHMB و تمرین مقاومتی بر پاسخ به میزان MuRF1 و P70S6K عضلانی در مردان غیرفعال بود. بدین منظور، 40 مرد غیرفعال با شاخص توده بدنی 1 ± 2/21 کیلوگرم بر مترمربع و سن 5 ± 5/25 سال به چهار گروه تمرین، تمرین+ مصرف HMB، مصرف HMB و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها چهار روز در هفته و به مدت شش هفته تمرین های بدن سازی را (سه ست/ 8-12 تکرار/ 75 درصد تا 80 درصد 1RM) انجام دادند. گروه کنترل در این مدت هیچ تمرینی انجام ندادند. بیوپسی عضله پهن خارجی و مقادیر یک تکرار بیشینه از هر آزمودنی، یک جلسه قبل و بعد از یک دوره تمرین و مصرف مکمل انجام شد. نتایج آزمون آنوای یک طرفه نشان داد که تفاوت معنا داری (P = 0.001) بین افزایش یک تکرار بیشینه در قبل و بعد از شش هفته تمرین در حرکت پرس پا بود. همچنین، نتایج آزمون تحلیل واریانس مکرر با عامل بین گروهی نشان داد که افزایش معنا داری (P = 0.001) در مقادیر P70S6K بین گروه های تمرین، تمرین+ مصرف HMB، مصرف HMB با گروه کنترل وجود داشت؛ ه رچند این تف اوت در مق ادیر MuRF1 مع نا دار نبود (P = 0.22)؛ بنابراین، مصرف مکمل HMB در طول تمرین موجب افزایش پاسخ P70S6K به عنوان شاخص هایپرتروفی و افزایش در قدرت پرس پا بعد از شش هفته می شود.
تأثیر شش هفته تمرین های هوازی تداومی و تناوبی بر شاخص آنتی اکسیدانی تام هیپوکمپ و تعادل رت های مدل پارکینسونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین های تداومی و تناوبی هوازی بر شاخص آنتی اکسیدانی تام هیپوکمپ و تعادل رت های مبتلا به پارکینسون بود. در این پژوهش از 24 سر رت نر نژاد ویستار 12 هفته ای با میانگین وزن 250 تا 350 گرم استفاده شد. آزمودنی ها با استفاده از رزرپین به پارکینسون مبتلا شدند. سپس، تمرین های هوازی تداومی و تناوبی به مدت شش هفته و هر هفته پنج جلسه و با زمان 15 دقیقه و سرعت 10 متر در دقیقه در هفته اول اجرا شد که زمان تمرین در هفته آخر به 40 دقیقه و سرعت تمرین به 20 متر در دقیقه رسید. این تمرین در گروه تناوبی در هفته اول در دو مرحله، در هفته های دوم تا چهارم در چهار مرحله و در هفته های پنجم و ششم در شش مرحله اجرا شد و در پایان شش هفته، تعادل با استفاده از آزمون روتارود اندازه گیری شد و سپس، رت ها با استفاده از کتامین و زایلازین کشته شدند. پس از آن، بافت هیپوکمپ از سایر قسمت های مغز جدا شد و شاخص آنتی اکسیدانی تام (TAC) اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی LSD تجزیه وتحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که شش هفته تمرین هوازی تداومی و تناوبی باعث بهبود شاخ ص آنتی اکسیدانی تام در هیپوکمپ (P ≤ 0.000) و تعادل (P ≤ 0.000) رت های مبتلا به پارکینسون می شود. همچنین، در مقایسه بین دو گروه تمرینی در متغیر شاخص آنتی اکسیدانی تام تفاوت معناداری مشاهده نشد (P ≤ 0.46)، اما در شاخص تعادل، تمرین تناوبی در مقایسه با تمرین تداومی تأثیر بیشتری را نشان داد (P ≤ 0.000)؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که از این نوع تمرین ها می توان برای بهبود سیستم آنتی اکسیدانی هیپوکمپ و تعادل بیماران مبتلا به پارکینسون استفاده کرد.
توصیف و بررسی آمادگی جسمانی و مهارتی داوطلبان شرکت کننده در آزمون ورودی رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی بین سال های 1384 تا 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، توصیف روند تغییر ویژگی های آمادگی جسمانی و مهارتی داوطلبان دختر و پسر شرکت کننده در آزمون ورودی رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی بین سال های 1384 تا 1395 بود؛ براین اساس، اطلاعات مربوط به داده های موجود از آزمون های عملی برگزارشده بین سال های 1384 تا 1395 به جز سال های 1386 و 1388 که موجود نبودند، برای 58449 آزمودنی شامل 37917 آزمودنی دختر و 20532 آزمودنی پسر در شش خرده آزمون سنجیده شده در آزمون عملی (چهار آزمون برای سنجش آمادگی جسمانی و دو آزمون برای سنجش آمادگی مهارتی) بررسی شد. سپس، روند تغییرات متغیرهای موردبررسی در سال های مختلف و در هر دو جنس بررسی و تحلیل آماری شد؛ براین اساس، نتایج این مطالعه نشان داد که در تمامی مفاد مقایسه شدنی آزمون عملی، پسران عملکرد بهتری از دختران داشتند و روند تغییرات در ویژگی های متفاوت آمادگی جسمانی و حرکتی با سرعتی کم و به صورت تدریجی (آزمون کشش بارفیکس، پرتاب توپ طبی دختران، دریبل فوتبال و دریبل بسکتبال با روند کاهشی و زمان کل آزمون، پرتاب توپ طبی پسران و درازونشست بدون تغییر) درحال وقوع است. تحلیل بیشتر نتایج مشخص کرد که آمادگی جسمانی در بین پسران و آمادگی مهارتی در بین دختران درحال تغییرات بیشتری است؛ نمره های آمادگی مهارتی پسران در آزمون دریبل در مقایسه با دختران کاهش بیشتری داشته است و برعکس.
فراتحلیل اثربخشی گیاه دارویی زعفران بر نشانگران آنزیمی دفاع آنتی اکسیدانی در فعالیت ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام مطالعه حاضر، تجمیع نتایج متناقض چندین پژوهش انجام شده درباره اثربخشی گیاه دارویی زعفران بر نشانگران آنزیمی دفاع آنتی اکسیدانی در فعالیت ورزشی بود. این فراتحلیل شامل نتایج جمع آوری شده از مجموع چهار مطالعه دارای شرایط است که از بین 12 پژوهش انجام شده در این زمینه برگزیده شد. تمامی پژوهش ها مورد-شاهدی و انسانی بودند (تعداد = 70) و در آن ها اثربخشی مکمل یاری با زعفران پیش از انجام فعالیت ورزشی هوازی بر مقادیر آنزیم های کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز ارزیابی شده بود. با توجه به معنادارنبودن مقدار P (P = 0.155) در شاخص I2 ، از مدل اثرات ثابت استفاده شد. تجزیه وتحلیل آماری نتایج با استفاده ازنسخه دوم نرم افزارCMA انجام شد و اندازه اثر ازطریق اختلاف میانگین استانداردشده (SMD) محاسبه شد. درمجموع، 10 اندازه اثر در این مطالعات مشاهده شد که پنج اندازه اثر مثبت و پنج اندازه اثر منفی بودند. براساس نتایج، SMD آنزیم های آنتی اکسیدان در گروه مکمل (671/0) نسبت به گروه کنترل معنا دار بود (فاصله اطمینان = 005/1-337/0، P = 0.01). SMD آنزیم های آنتی اکسیدان در گروه مکمل + تمرین (77/0) نیز نسبت به گروه کنترل م عنادار بود (فاصله اطمینان = 105/1-436/0، P = 0.01). در برآورد دفاع آنتی اکسیدانی ازطریق آنزیم کاتالاز، SMD گروه مکمل (604/0) نسبت به گروه کنترل معنادار بود (فاصله اطمینان = 161/1-048/0، P = 0.05)؛ درحالی که SMD گروه مکمل + تمرین (243/0) نسبت به گروه کنترل معنا دار نبود(فاصله اطمینان = 789/0-302/0-). در برآورد دفاع آنتی اکسیدانی ازطریق آنزیم سوپراکسید دیسموتاز، SMD گروه مکمل (464/1) نسبت به گروه کنترل معنادار بود (فاصله اطمینان =082/2-846/0-،P = 0.01) و SMD گروه مکمل + تمرین (306/1) نسبت به گروه کنترل معنادار بود (فاصله اطمینان = 908/1-705/0،P = 0.01). براساس جمع بندی نتایج مطالعات می توان نتیجه گیری کرد که مکمل یاری با زعفران موجب افزایش آنزیم های دفاع آنتی اکسیدانی در فعالیت ورزشی می شود. بیشترین میزان اثربخشی زعفران در مقدار آنزیم سوپراکسید دیسموتاز مشاهده شد، اما این اثربخشی بر مقدار کاتالاز در فعالیت ورزشی تأیید قرار نشد.