مطالعات کاربردی علوم زیستی در ورزش

مطالعات کاربردی علوم زیستی در ورزش

مطالعات کاربردی علوم زیستی در ورزش دوره 8 بهار و تابستان 1399 شماره 15 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تأثیر غوطه وری در آب سرد پس از فعالیت سرعتی تکراری بر سطوح سرمی PGC-1α و آیریزین در مردان جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۲۶
زمینه و هدف: عامل کمکی رونویسی پروکسی زومی 1-آلفا (PGC-1α) در زیست زایی میتوکندریایی و آیریزین در رگ زایی، عضله زایی و سلامتی بسیار مهم می باشند. هدف این تحقیق، بررسی تاثیر غوطه وری در آب سرد پس از فعالیت سرعتی تکراری، بر آیریزین و PGC-1α بود. روش تحقیق: از بین 50 ورزشکار لیگ برتر فوتبال تهران، 20 مرد (میانگین سنی 1/67±23/50 سال)، به شکل تصادفی ساده انتخاب و پس از فعالیت سرعتی تکراری شدید، 10 آزمودنی در آب سرد 14 درجه سانتی گراد (CWI) قرار گرفتند و باقی آن ها (CON) روی صندلی نشستند. قبل و پس از فعالیت، غوطه وری آب سرد یا استراحت و 24 ساعت بعد؛ خونگیری به عمل آمد. آیریزین و PGC-1α سرمی با روش الایزا با کیت شرکت زل بایو آلمان سنجیده شدند. برای تعیین طبیعی بودن توزیع داده ها از آزمون شاپیرو-ویلک و برای تعیین اختلاف احتمالی میانگین ها در هر یک از گروه ها در زمان های مختلف و بررسی اثر تعاملی روش بازیافت و زمان های مختلف اندازه گیری؛ از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد و سطح معنی داری 0/05≥p در نظر گرفته شد. یافته ها: عامل زمان بر PGC-1α اثر معنی دار داشت [27/0= 2 pη، 001/0=p، 52/6=(51 ، 3 )F]، اما اثر گروه [38/0=p ، 79/0=(17، 1) F] و اثر ترکیبی (زمان × گروه)  معنی دار نبود [21/0=p، 53/1=(51، 3)F]. عامل PGC-1α در هر دو گروه (CWI و CON) پس از فعالیت افزایش معنی دار داشت (004/0=p)، اما پس از غوطه وری یا استراحت، تغییر معنی دار نداشت (00/1=p). همچنین 24 ساعت بعد، تغییرات آن معنی دار نبود (1/00=p). به علاوه، عامل زمان بر مقادیر آیریزین اثر معنی داری داشت [47/0= 2 pη، 001/0p<، 38/15= (51، 3)F]، اما اثر گروه [49/0=p، 48/0= F(17، 1)] و اثر ترکیبی (زمان × گروه) معنی دار نبود [14/0=p، 91/1=(51، 3)F]. همچنین آیریزین در هر دو گروه پس از فعالیت افزایش معنی دار داشت (0/001>p)، اما مقادیر آن پس از غوطه وری یا استراحت، تغییر معنی دار نداشت (06/0=p). به علاوه، 24 ساعت بعد تغییرات این شاخص معنی دار نبود (1/00=p). نتیجه گیری: به نظر فعالیت سرعتی تکراری می تواند با افزایش PGC-1α و آیریزین به فرآیندهای مثبت سلولی کمک نماید.
۲.

اثر 6 هفته تمرین هوازی بر سطوح گرلین در بافت تومور و سرم موش های مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۱۱۱
زمینه و هدف : گرلین نقش دوگانه ای در توسعه سرطان پستان دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تمرینات هوازی بر سطوح سرمی و بافتی گرلین در موش های حامل سرطان پستان بود. روش تحقیق : تومور سرطان پستان وابسته به گیرنده استروژن ناشی از سلول سرطانی MC4-L2 به 16 سر موش بالب-C پیوند زده شد و در ادامه موش ها به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (8 سر) و تمرین (8 سر) قرار گرفتند. گروه تمرین به مدت 6 هفته، 5 روز در هفته تمرینات هوازی فزآینده روی نوارگردان را اجرا کردند و گروه کنترل هیچ گونه فعالیتی انجام ندادند. حجم تومور موش ها به صورت هفتگی با کولیس دیجیتال اندازه گیری شد. در پایان موش ها قربانی شده و سرم و بافت تومور آن ها برداشته شد و در دمای 70- درجه سانتی گراد نگهداری گردید. سنجش گرلین با استفاده از کیت الایزا با کد  RAB0207صورت گرفت. از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر برای تحلیل و تفسیر یافته ها استفاده شد و سطح معنی داری 0/05 >p در نظر گرفته شد. یافته ها : بر اساس نتایج آزمون t مستقل، مقدار گرلین درون تومور (0/02=p) و سرم (0/002 =p) در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل به ترتیب پایین تر و بالاتر بود. به علاوه، نسبت وزن قلب به وزن موش ها (0/001=p) در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل به طور معنی دار بالاتر بود. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نیز برای حجم تومور و غذای مصرفی حاکی از اختلاف معنی دار بین دو گروه بود (0/001 =p). نتیجه گیری : با توجه به نتایج بدست آمده، تمرینات هوازی در موش های حامل تومور، از طریق تعدیل سطوح گرلین در بافت تومور و سرم، اثرات مفیدی در کاهش حجم تومور، حفظ مصرف غذا و کنترل وزن دارد.
۳.

تحلیل فضایی رابطه بین نمایه توده بدن و تیپ بدنی با شاخص های محیطی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۱۲
زمینه و هدف : وضعیت جسمانی و ترکیب بدنی تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر عوامل بوم شناختی (اکولوژیک)، زیست گاهی، تغذیه ای، نژادی و همچنین سن و جنس قرار می گیرد. از این رو شناخت عواملی که بتواند اثر بخشی بیشتری در حفظ سلامت و ایجاد نشاط و شادابی برای انجام کارهای روزمره افراد داشته باشد در تسریع این روند به جامعه ورزش کمک کننده خواهد بود. این تحقیق به منظور بررسی ارتباط بین نمایه توده بدن و تیپ بدنی با توان های محیطی و شاخص های اجتماعی- اقتصادی در استان های مختلف کشور انجام گرفت. روش تحقیق: تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی اس ت. از داده های تیپ بدنی و شاخص توده بدن پسران 9 تا 13 سال به عنوان شاخص های پیکر سنجی و داده های ارتفاع، عرض جغرافیایی و شاخص توسعه انسانی، به عنوان شاخص های محیطی و اجتماعی- اقتصادی بهره برداری شد و شاخص توسعه انسانی که میانگین سه شاخص امید به زندگی، آموزش و تحصیلات و سرانه تولید ناخالص داخلی برحسب برابری قدرت خرید با وزن یکسان به دست می آید، به عنوان شاخص در نظر گرفته شد. سپس با استفاده از روش ها و تکنیک های آم اری و آمار فضایی در نرم افزارهای ArcGIS و SPSS تجزی ه و تحلی ل های لازم صورت گرفت. یافته ها: تحلیل رگرسیون نشان داد که رابطه خطی بین نوع تیپ بدنی و ویژگی های توپوگرافی وجود دارد (0/38=R 2 و 0/02=p). بر اساس آزمون رگرسیون، رابطه معنی داری بین شاخص توده بدن با عرض جغرافیایی (0/42=R 2 و 0/0001=p)، ارتفاع (0/39=R 2   و 0/008=p) و شاخص توسعه انسانی (0/37= R 2 و 0/005=p) بدست آمد. نتیجه گیری : وضعیت پیکری و به ویژه تیپ بدنی، به مناطق جغرافیایی و شرایط اقتصادی – اجتماعی مختلف وابسته است و این موضوع می تواند در استعدادیابی، تعیین قطب های ورزشی و توسعه سلامت، کاربرد گسترده ای داشته باشد.
۴.

تأثیر یک دوره تمرین تناوبی همراه با مکمل پرسیاوشان بر سطوح پروتئین سرفکتانت (SP-A) ریه رت های نر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۰۲
زمینه و هدف: SP-A  فراوان ترین پروتئین سرفکتانت ریوی است که نقش مهمی در از بین بردن عفونت و از بین بردن واسطه های التهابی دارد. از طرفی، پرسیاوشان با دارا بودن عناصر ضدالتهابی همچون فلاونوئیدها و ساپونین ها، نقش مؤثری در مهار واکنش های التهابی بازی می کند. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرین تناوبی همراه با مکمل پرسیاوشان برسطوح   SP-Aریه رت های نر بود. روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، 30 سر رت نر نژاد ویستار سه هفته ای با میانگین وزن 9±68 گرم به طور تصادفی به گروه های کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین پس از پایان دوره 6 هفته ای تمرین تناوبی، به سه گروه تمرین، مکمل و تمرین + مکمل تقسیم گردید. به گروه های مکمل و مکمل+ تمرین، به مدت سه هفته مکمل گیاهی پرسیاوشان به صورت روزانه 200 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن به صورت گاواژ خورانده شد. اندازه گیری سطوح SP-A ریه با استفاده از کیت  کازابایو ساخت کشور چین و به روش الایزا انجام شد. تحلیل داده ها با آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD در سطح 05/0≥p انجام گرفت. یافته ها: پس از مدت 6 و 9 هفته تمرین تناوبی نسبت به گروه های کنترل، تفاوت معنی داری در سطوح SP-A ریه (به ترتیب با 14/0p= و 28/0p=) مشاهده نگردید؛ اما سطوح  SP-A ریه در گروه تمرین – مکمل پرسیاوشان نسبت به سایر گروه ها  (0001/0p=) به طور معنی داری کاهش یافت. نتیجه گیری: به نظر می رسد مکمل پرسیاوشان با توجه به ترکیبات ضد اکسایشی موجود در آن توانسته است اثرات پاتوفیزیولوژیکی تمرین تناوبی فزآینده را مهار و شاخص های التهابی را به خوبی کاهش دهد و موجب تقویت سیستم ایمنی ریه شود؛ هر چند بررسی های بیشتر در این زمینه ضرورت دارد.
۵.

تاثیر یک دوره تمرین هوازی اجباری در دوران نوجوانی بر اثرات منفی استرس جدایی از مادر بر استرس اکسیداتیو قلبی در رت های نر بالغ(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۷۷
زمینه و هدف: استرس زودرس به عنوان عامل خطر توسعه افسردگی و آسیب های مرتبط با آن شناخته شده است. کاردیومیوپاتی نقش مهمی در پاتوفیزیولوژی افسردگی و بیماری های قلبی - عروقی بازی می کند. شواهد نشان می دهد که فعالیت بدنی منظم در دوران نوجوانی ممکن است بتواند اثرات منفی استرس جدایی از مادر را به عنوان یک مدل حیوانی معتبر افسردگی بر رفتار و عملکرد میتوکندریایی قلبی رت های بالغ تعدیل کند. روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، استرس جدایی از مادر در 72 نوزاد رت صحرایی نر بوسیله جدایی آن ها از مادرانشان برای 180 دقیقه در روز پس از زایمان روز دوم تا چهاردهم اعمال شد. سپس حیوانات به طور تصادفی در گروه های مختلف دوازده تایی (فلوکستین و نوارگردان) تقسیم شدند و معالجات را طی دوران بلوغ دریافت نمودند. سرانجام اثرات استرس جدایی از مادر در آزمون های رفتاری رت ها ارزیابی شد. نهایتاً، گونه های اکسیژن واکنشی، گلوتاتیون میتوکندریایی، ATP و رهایش سیتوکروم c در بافت قلبی حیوانات اندازه گیری گردید. با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه و در سطح معنی داری 05/0≥p؛ داده ها تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: رفتارهای شبه افسردگی بدنبال استرس جدایی از مادر در رت های صحرایی نر بالغ با اختلال عملکرد میتوکندری قلبی در حیوانات همراه بود. علاوه بر این، نتایج نشان داد که درمان حیوانات با فلوکستین و تمرین اجباری روی نوارگردان طی دوره نوجوانی برخی رفتارهای حیوانی و عملکردهای میتوکندری قلبی را بهبود می بخشد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه قویاً بیانگر اهمیت نوجوانی به عنوان دوره ای است که طی آن درمان حیوانات با اجرای تمرین نوارگردان، اثرات محافظتی قابل توجهی بر اختلالات هموستاز انرژی قلبی ناشی از استرس جدایی از مادر دارد.
۶.

تاثیر یک وهله فعالیت مقاومتی بر پاسخ های هورمونی و ایمنی در محیط گرم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۱۱
زمینه و هدف : ورزش در محیط گرم منجر به تغییر واکنش هورمون های استرسی و عوامل ایمنی متفاوت از محیط معمولی می شود. هدف از تحقیق حاضر  بررسی تاثیر یک وهله فعالیت مقاومتی بر پاسخ های هورمونی و ایمنی در محیط گرم بود. روش تحقیق: تعداد 8 آزمودنی پسر با میانگین سنی 2±27 سال در فرآیند تحقیق شرکت کردند. برنامه تمرین ابتدا در محیط طبیعی (20 o C) و یک هفته بعد در محیط گرم (35 o C ) اجرا شد. یک ساعت پیش، بلافاصله و یک ساعت پس از فعالیت مقاومتی با شدت 70 درصد یک تکرار بیشینه که اجرای 3 نوبت با 10 تکرار را شامل می گردید؛ نمونه های خونی گرفته شد. در هر دو محیط، دمای بدن از ناحیه زیر بغل اندازه گیری شد. مقادیر اینترلوکین-15 (IL-15)، پروتئین شوکی گرمایی 70 (HSP70)، تستوسترون و کورتیزول سرم به روش الایزا اندازه گیری شدند. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی برای استخراج نتایج استفاده شد و سطح معنی داری 0/05≥p منظور گردید. یافته ها: افزایش معنی داری در مقادیر کورتیزول (004/0p=)، تستوسترون (0/02=p)،HSP70  (p=0/001) و IL-15 (p=0/03) پس از فعالیت مقاومتی در محیط گرم نسبت به محیط معمولی؛ بدست آمد. نتیجه گیری: با این فرض این که محیط گرم با افزایش کورتیزول موجب سرکوبی IL-15 می گردد و کاهش این سایتوکاین، احتمالا هایپرتروفی عضلانی را محدود می کند؛ می توان گفت فعالیت مقاومتی حاد در محیط گرم اثرات مثبت فعالیت به منظور هایپرتروفی را کاهش می دهد.
۷.

اثر بی تمرینی بر عوامل آمادگی جسمانی و پاسخ لاکتات خون در دختران نوجوان تکواندوکار(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۹۸
زمینه و هدف: بی تمرینی موجب تغییراتی در پاسخ لاکتات خون و عوامل آمادگی جسمانی می شود. بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر سه هفته بی تمرینی بر پاسخ لاکتات خون به تمرین میت زنی و عوامل آمادگی جسمانی مرتبط با تکواندو در دختران نوجوان بود. روش تحقیق: هجده تکواندوکار دختر با میانگین سنی 64/1±13 سال و سابقه ورزشی 05/1±07/6 سال به صورت تصادفی به دو گروه تمرین (9 نفر) و بی تمرین (9 نفر) تقسیم شدند. متغیرهای تحقیق قبل و بعد از سه هفته در هر دو گروه اندازه گیری شدند. گروه بی تمرین در این 3 هفته تمرینات خود را قطع کردند، اما گروه دیگر به برنامه تمرینی خود ادامه دادند. لاکتات خون قبل و بلافاصله بعد از تمرین میت زنی اندازه گیری شد؛ بدین صورت که پس از 20 دقیقه گرم کردن، تمرین میت زدن (تمرین پرقدرت، با شدت زیاد در مدت زمان کم) با 3 تکرار و هر تکرار به صورت 20 ثانیه فعالیت و 20 ثانیه استراحت به اجرا درآمد. هم چنین شاخص های چابکی، توان بی هوازی، توان عضلانی و سرعت عکس العمل با آزمون های معتبر مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر برای بررسی تغییرات درون گروهی و آزمون MANCOVA برای مقایسه بین گروه ها مورد استفاده قرار گرفت و سطح معنی داری 05/0> pدر نظر گرفته شد. یافته ها: در هر دو گروه در پاسخ به تمرینات میت زنی، لاکتات خون به طور معنی داری افزایش معنی داری پیدا کرد (001/0=p)؛ اما این پاسخ بعد از سه هفته  مداخله در نظر گرفته شده، تفاوت معنی داری نداشت (00/1=p). بعد از سه هفته بی تمرینی، متغیرهای توان عضلانی (01/0=p)، چابکی (04/0=p) و توان بی هوازی (01/0=p) بطور معنی داری نسبت به قبل از سه هفته بی تمرینی افت پیدا کرد؛ اما سرعت عکس العمل تغییر معنی داری نداشت (17/0=p). نتیجه گیری: به نظر می رسد سه هفته بی تمرینی دختران تکواندوکار تغییری در پاسخ لاکتات خون به تمرین میت زنی، و سرعت عکس العمل بوجود نمی آورد، اما موجب افت سایر شاخص های آمادگی جسمانی وابسته به مهارت می شود.
۸.

اثر 8 هفته تمرینات هوازی با دو شدت متفاوت و مصرف مکمل آهن بر میزان ذخایر آهن و ظرفیت هوازی دختران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۲۶
زمینه و هدف: فقر آهن (آنمی) از مهم ترین اختلالات متابولیک و از شایع ترین کمبودهای تغذیه ای در زنان به شمار می رود که می تواند تأثیر بسزایی بر عملکرد ورزشی داش ته باشد. هدف تحقیق حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرینات هوازی با دو شدت متفاوت (75-65 درصد و 90-80 درصد ضربان قلب بیشینه) و مصرف مکمل آهن بر میزان ذخایر آهن دختران دانشجو بود. روش تحقیق: در این مطالعه 75 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه حکیم سبزواری به طور داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در 6 گروه شامل گروه اول: تمرینات با شدت بالا (90-80 درصد ضربان قلب بیشینه) + مصرف مکمل، گروه دوم: تمرینات با شدت بالا (90-80 درصد ضربان قلب بیشینه) + مصرف دارونما، گروه سوم: تمرینات با شدت متوسط (75-65 درصد ضربان قلب بیشینه) + مصرف مکمل، گروه چهارم: تمرینات با شدت متوسط (75-65 درصد ضربان قلب بیشینه) + مصرف دارونما، گروه پنجم: گروه کنترل + مکمل، گروه ششم: گروه کنترل + دارونما؛ تقسیم شدند. از تمامی آزمودنی ها به صورت ناشتا 14-12 ساعت قبل از شروع اولین جلسه تمرینی و پس از 8 هفته تمرین خونگیری به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو سویه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0>p بررسی شدند. یافته ها: تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که 8 هفته تمرینات هوازی با دو شدت متفاوت، هیچ اثر قابل ملاحظه ای بر ذخایر آهن، فریتین، ظرفیت کل اتصال به آهن (TIBC)، ترنسفرین (TSF)، شمارش کامل خون (CBC) و سایر شاخص های خونی ندارد (05/0<p)؛ در حالی که تمرینات با شدت 90-80 درصد ضربان قلب بیشینه، سبب افزایش سطح حداکثر اکسیژن مصرفی (VO<sub>2max</sub>) می شود (02/0=p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان گفت که تنها تمرینات با شدت بالا می تواند سبب بهبود VO<sub>2max</sub> شود، بدون آنکه تغییری را بر ذخایر آهن دختران دانشجو بر جای گذارد.
۹.

اثر دو هفته تمرین مقاومتی دایره ای با و بدون مکمل گرده گل زنبور عسل بر شاخص های لیپیدی پلاسما در مردان جوان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۱۳
زمینه و هدف : عامل موثر در بیماری تصلب شرایین قلبی- عروقی، تجمع کلسترول در ماکروفاژهای شریانی و هر یک از عوامل تعدیل گردش خون و سطح کلسترول بافت است. با توجه به عوارض برخی از مکمل های مجاز و غیر مجاز، افراد تشویق می شوند تا از مکمل های گیاهی مانند گرده گل زنبور عسل استفاده کنند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین مقاومتی دایره ای با مکمل سازی گرده گل زنبور عسل بر شاخص های لیپیدی در مردان جوان دانشگاهی بود. روش تحقیق : بیست و سه مرد سالم تمرین نکرده با میانگین سن 2/26±23/26 سال و شاخص توده بدنی 2/88±23/00 کیلوگرم بر متر مربع به دو گروه دارونما–تمرین (11 نفر) و گرده گل زنبور عسل-تمرین (12 نفر) تقسیم شدند. تمرین مقاومتی دایره ای شامل 12 ایستگاه (هر ایستگاه 30 ثانیه با شدت 40 % یک تکرار بیشینه) به مدت دو هفته (پنج جلسه در هفته) اجرا شد. روزانه 10 گرم گرده در دو وعده (پنج گرم) صبح و بلافاصله بعد از تمرین استفاده شد. نمونه خونی 48 ساعت قبل و بعد از آخرین جلسه تمرین گرفته شد و برای تحلیل چربی ها، لیپوپروتئین ها و آپولیپوپروتئین های A (Apo A) و B (Apo B) پلاسما مورد استفاده قرار گرفت. جهت مقایسه بین گروه ها از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه (two-way ANOVA) و برای تغییرات درون گروهی از آزمون t همبسته در سطح معنی داری 0/05>p استفاده گردید. یافته ها : نتایج کاهش معنی داری در سطوح کلسترول تام (TC)، تری گلیسیرید (TG)، لیپوپروتئین کم چگال (LDL-C)، لیپوپروتئین خیلی کم چگال (vLDL-C)، لیپوپروتئین a (Lp (a)) و Apo B و افزایش معنی داری در سطوح Apo A و نسبت Apo A/ Apo B در گروه گرده گل-تمرین نشان داد (0/05>p). با این حال، تفاوت معنی داری بین دو گروه در سطوح متغیرها مشاهده نشد (0/05≤p). نتیجه گیری : مکمل سازی با گرده گل زنبور عسل به همراه تمرین مقاومتی دایره ای، موجب بهبود برخی از شاخص های مهم قلبی- عروقی شد که احتمالا بدلیل وجود پلی فنول های گرده گل، از اکسایش لیپوپروتئین ها جلوگیری و کاهش ساخت Apo B را محقق ساخته است.
۱۰.

تاثیر 8 هفته تمرین قدرتی - استقامتی در دو نوبت صبح و عصر بر اینترلوکین- 6 و پروتئین واکنشی C در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۵۵
زمینه و هدف : شاخص های التهابی با ایجاد تغییر در ترکیب بدن و عملکرد هورمون ها، منجر به ایجاد بیماری های قلبی- عروقی و دیابت می شوند؛ در حالی که سبک زندگی فعال و انجام فعالیت های بدنی، ممکن است منجر به بهبود این شاخص ها شوند. لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرین ترکیبی قدرتی- استقامتی در دو نوبت صبح و عصر بر اینترلوکین 6 و پروتئین واکنشی C (CRP) در مردان جوان دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق: تعداد 40 مرد غیر ورزشکار دارای اضافه وزن با میانگین سنی 57/1±24 سال  و شاخص توده بدن 6/3±22/28 کیلوگرم بر متر مربع به صورت تصادفی در دو گروه تمرینی و دو گروه کنترل صبح و عصر تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت 8 هفته برنامه تمرین ترکیبی که شامل تمرین قدرتی و استقامتی را اجرا کردند، اما گروه های کنترل در مدت زمان مداخله، در هیچ گونه برنامه تمرینی منظم شرکت نکردند. از آزمودنی ها قبل و پس از 8 هفته، 5 میلی لیتر خون سیاهرگی جهت اندازه گیری اینترلوکین 6 و CRP گرفته شد. اینترلوکین 6 با استفاده از روش الایزا و CRP با استفاده از روش لاتکس– آگلوتیناسیون مورد سنجش قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی LSD برای مقایسه های بین گروهی؛ و آزمون t وابسته برای مقایسه های درون گروهی، در سطح معنی داری 05/0>p انجام گرفت. یافته ها: اجرای 8 هفته تمرین ترکیبی در زمان صبح و عصر باعث کاهش سایتوکان التهابی اینترلوکین 6 (به ترتیب با 01/0=p و 006/0=p) و CRP (به ترتیب با 03/0=p و 02/0=p) شد. نتیجه گیری: تمرین ترکیبی در زمان صبح و عصر سبب کاهش درصدی عوامل پیش التهابی می گردد. لذا مردان دارای اضافه وزن می توانند ترکیب تمرینات قدرت و استقامت را صرف نظر از زمان اجرا در صبح یا عصر، به منظور کاهش عوامل خطرزا بکار ببرند.
۱۱.

تاثیر 1 و 2 جلسه تمرین فزآینده در روز بر پاسخ زمانی فعالیت آنزیم های کبدی دختران فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۸۲
زمینه و هدف :  شدت، مدت و تکرار جلسات تمرین در روز می توانند آثارمتفاوتی بر بروز آسیب های اکسایشی و  سیستم ضد اکسایشی بدن داشته باشند. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر 1 و 2 جلسه تمرین فزآینده در روز بر فعالیت آنزیم های اسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و آلکانین فسفاتاز (ALP) سرم دختران فعال بود. روش تحقیق : در این مطالعه نیمه تجربی 21 دانشجوی دختر تربیت بدنی به طورتصادفی (7 نفر) به دو گروه تمرینی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه کنترل از شرکت در هرگونه فعالیت ورزشی، در طی یک هفته منع شد. اولین گروه تمرینی 1 جلسه در روز تمرین کردند، در حالی که دومین گروه تمرینی 2 جلسه در روز (هر دو به مدت 7 روز) تمرین کردند. تمرین شامل دویدن بر روی نوارگردان باسرعت اولیه 6 تا 8 کیلومتر برساعت بود. پس از 3 دقیقه،1 دقیقه استراحت به صورت فعال (با سرعت 3 کیلومتر بر ساعت) اجرا گردید. سپس 2 کیلومتر بر ساعت برسرعت قبلی افزوده شده و فعالیت تا حد واماندگی ادامه یافت. به منظور سنجش متغیرهای بیوشیمیایی، خون وریدی قبل از تمرین، بعد از روزهای 1، 4 و 7 تمرینی و 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی جمع آوری گردید. نتایح با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنی داری 05/0p< استخراج گردید. یافته ها: در هر دو گروه تجربی، فعالیت  AST و ALP در روزهای 1، 4 و 7 تمرین افزایش معنی داری داشت (05/0>p)؛ اما پس از 24 ساعت استراحت، مقادیر AST گروه های تجربی به سطح قبل از  تمرین کاهش یافت. نتیجه گیری: نتایج دال بر آن است که جلسات تمرینی فزآینده (با تکرار 1 یا 2 جلسه در روز)، ممکن است سطوح آنزیم های AST، ALT و ALP  سرم را افزایش دهند، اما این تغییرات نامطلوب می تواند با در نظر گرفتن بازگشت به حالت اولیه مناسب، اصلاح شود.
۱۲.

اثر یک دوره فعالیت زیر بیشینه رکاب زدن همراه با محدودیت جریان خون بر تغییرات خون شناسی مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۸۱
زمینه و هدف : تمرین انسدادی روش تمرینی نسبتا جدیدی است که می تواند آثار تمرین در شرایط هایپوکسی را تا حدودی شبیه سازی کند و اثر مطلوبی بر سلول های خونی بگذارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر یک دوره کوتاه مدت فعالیت رکاب زدن زیربیشینه همراه با محدودیت جریان خون بر سطح سرمی هموگلوبین، گلبول های قرمز خون و هماتوکریت در مردان فعال انجام شد. روش تحقیق: برای این منظور 24 نفر از دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه خوارزمی به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به سه گروه رکاب زدن همراه با محدودیت جریان خون (8=n)، رکاب زدن بدون محدودیت جریان خون (8=n) و کنترل (8=n) تقسیم گردیدند. آزمودنی های گروه تمرین با انسداد و تمرین بدون انسداد به مدت 3 هفته، هر هفته 3 جلسه و در مجموع 9 جلسه تمرین کردند. هر جلسه تمرین شامل 3 وهله سه دقیقه ای رکاب زدن با شدت 50 درصد توان حداکثری بود که بین هر وهله 45-30 ثانیه استراحت وجود داشت. میزان فشار روی ران در گروه انسداد 170-140 میلی متر جیوه بود. متغیرهای وابسته با استفاده از دستگاه سلول شمار هماتولوژی و کیت های جمع آوری کننده خون که حاوی ماده ضد انعقاد بودند، اندازه گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های t وابسته، تحلیل واریانس یک طرفه، و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 0/05≥p استفاده گردید . یافته ها: نتایج درون گروهی نشان داد 3 هفته تمرین زیر بیشینه رکاب زدن همراه با انسداد عروق پا در مقایسه با پیش آزمون، باعث تغییرات معنی داری در مقادیرگلبول های قرمز (RBC)، هموگلوبین (HGB)، هماتوکریت (Hct) می شود (0/05>p)؛ اما این تغییرات در گروه های بدون انسداد و کنترل معنی دار نبودند. از طرف دیگر، نتایج بین گروهی نشان داد که 3 هفته فعالیت زیربیشینه رکاب زدن همراه با انسداد عروق پا در مقایسه با سایر گروه ها، میزان HGB (p=0/02)، RBC (p=0/002) و Hct (p=0/03) را به طور معنی داری افزایش می دهد. نتیجه گیری: محدودیت جریان خون موضعی هنگام فعالیت زیر بیشینه رکاب زدن اثر مثبتی بر میزان HGB، RBC و Hct خون دارد؛ از این رومی توان انتظار داشت تمرین انسدادی تا حدی بتواند اثر تمرین در شرایط هایپوکسی را ایجاد نماید.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱