توسعه مرز محور و اضمحلال ظرفیت ها و فرصت های اجتماعات مرزی؛ با تاکید بر نقد بازارچه های مرزی (مورد مطالعه؛ بازارچه های مرزی ننور شهرستان بانه و خاو و میر آباد شهرستان مریوان) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
درجه علمی در دستهبندی سابق وزارت علوم: علمی-پژوهشی
مفروضه بنیادین پژوهش حاضر این گزاره است که بازارچه ها ی مرزی و توسعه وابسته آن، سیاست مناسبی برای توسعه مناطق مرزی نبوده است. روش پژوهش حاضر، روش نظریه ی زمینه ای است که در آن به شرایط زمینه ای، علی و مداخله ای، پیامدها و همچنین راهبردها می-پردازد. ابزار گردآوری داده های مصاحبه نیمه ساخت یافته است که در این راستا با 45 نفر از ذی ربطان و ذی نفعان بعنوان نمونه های هدفمند شامل دهیاران، اعضای شوراهای بخش و روستاها، کارشناسان بازارچه ها تا مرحله اشباع داده ها، گفتگوهای عمیق صورت گرفت. بر اساس منطق روش نظریه زمینه ها داده ها در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی استخراج شدند که تعداد مفاهیم ساخته شده در این مرحله 134 مفهوم اولیه، 15 مقوله محوری، ۴ مقوله اصلی و یک مقوله هسته ای استخراج شد. مقولات اصلی عبارتند از؛ کمبود زیرساخت های توسعه ای، اضمحلال بخش کشاورزی و دامداری و انزوای فرهنگی_اجتماعی، ناکارآمدی در سیاست های ترمیمی. تحلیل این مقولات، ما را به مقوله ی هسته ای یعنی طرد نهادی و ساختاری اجتماعات مرزی سوق داد. بر مبنای آن می توان نتیجه گرفت که منطق حاکم بر توسعه ی مرز محور با ارائه بازارچه ها به عنوان مهمترین محور توسعه در این مناطق، اجتماعات مرزی را طرد نموده است و ظرفیت ها و پتانسیل های آنها را به اضمحلال کشانده است. واژگان کلیدی: توسعه مرز محور، بازارچه های مرزی، توسعه ی محلی، اضمحلال ظرفیت ها و فرصت ها، اجتماعات مرزی