محمدعلی بشارت

محمدعلی بشارت

سمت: دکترای تخصصی
مدرک تحصیلی: استاد تمام، گروه روان شناسی بالینی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۳۱۱ مورد.
۲۰۱.

بررسی و ارایه مدل پیش بینی میزان موفقیت جراحی پیوند بای پس عروق کرونری با استفاده از عوامل جمعیت شناختی، روانشناختی، الکتروفیزیولوژیایی و طبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جراحی قلب مدت بستری بیمارستانی عامل موفقیت جراحی واکنش به استرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۰ تعداد دانلود : ۵۱۰
تحقیقات نشان داده اند که طول دوره بستری بیمارستانی پس از جراحی، تخمینی از میزان موفقیت جراحی است که عوامل طبی، جمعیت-شناختی، روانشناختی و الکتروفیزیولوژیایی سهم عمده ای را در این میان دارند. از آنجایی که رایج ترین شیوه درمانی بیماری عروق کرونر قلب، جراحی پیوند بای پس عروق کرونری است، هدف پژوهش حاضر، بررسی پنج مدل نظری متشکل از متغیرهای جمعیت شناختی، روانشناختی، الکتروفیزیولوژیایی و طبی در پیش بینی طول مدت بستری بیمارستانی پس از جراحی پیوند بای پس عروق کرونری، به عنوان شاخصی از موفقیت جراحی بود. به این منظور، از بین بیماران مراجعه کننده به مرکز قلب بیمارستان شهید رجایی تهران که مناسب برای این نوع جراحی بودند، 150 بیمار (30 زن، 120 مرد) انتخاب شدند و سپس از طریق مقیاس 21 سوالی افسردگی- اضطراب- استرس (DASS-21) و دستگاه ارزیابی پاسخ استرس مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل نظری دوم که از مولفه های سن، جنس، فشار خون بالا، افسردگی، اضطراب و تغییرپذیری ضربان قلب تشکیل شده بود، دارای بهترین و مناسب ترین برازش با داده ها است. بنابراین می توان از این مدل در محیط-های بالینی، برای شناسایی بیمارانی که ممکن است این نوع جراحی برای آنها موفقیت آمیز نباشد استفاده کرد.
۲۰۴.

نقش تعدیل کننده خودتنظیم گری در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتیاد تنظیم هیجان تنظیم شناخت پیوند عاطفی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
تعداد بازدید : ۲۵۰۷ تعداد دانلود : ۱۱۶۸
چکیده مقدمه: نقص و نارسایی در مکانیسم های تنظیم هیجان ها و شناخت ها، سیستم های پردازشی را تحت تأثیر قرار می دهند و فرد را با مشکلات جدی سلامت و اختلال های روان شناختی مواجه می سازند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده خودتنظیم گری در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد انجام شد. روش: این پژوهش یک پژوهش اکتشافی از نوع طرح های همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، مردان مبتلا به اختلال های مصرف مواد مراجعه کننده به چهار مرکز درمان مصرف مواد در تهران بودند. نمونه این پژوهش شامل 122 بیمار مرد بود که به روش هدفمند و بر حسب مراجعات متوالی به مراکز درمانی انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسال، مقیاس خودتنظیم گری و شاخص شدت اعتیاد را تکمیل کنند. داده های پژوهش با استفاده از روش ها و شاخص های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره سلسله مراتبی تعدیلی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با خودتنظیم گری رابطه مثبت و با شدت اختلال های مصرف مواد رابطه منفی دارد و سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) با خودتنظیم گری رابطه منفی و با شدت اختلال های مصرف مواد رابطه مثبت داشتند. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که خودتنظیم گری رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد را تعدیل می کند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که خودتنظیم گری شدت اختلال های مصرف مواد را تحت تأثیر قرار می دهد.
۲۰۵.

کمال گرایی و اضطراب رقابتی در ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کمال گرایی اضطراب رقابتی روان شناسی ورزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۳۵۲
تبیین جنبه های مختلف اضطراب رقابتی شامل اضطراب شناختی، اضطراب بدنی و اعتماد به خود بر حسب ابعاد کمال گرایی شامل تلاش برای کامل بودن (کمال گرایی مثبت) و واکنش منفی به ناکامل بودن (کمال گرایی منفی) هدف پژوهش حاضر بود. 173 ورزشکار داوطلب (115 پسر و 58 دختر) از فدراسیون های ورزشی تهران با تکمیل مقیاس کمال گرایی رقابتی (CPS؛ بشارت، 1388الف) و پرسشنامه چند بُعدی اضطراب رقابتی (MCAQ؛ بشارت، 1388ب) در این پژوهش شرکت کردند. نتایج پژوهش نشان دادند که تلاش برای کامل بودن (کمال گرایی مثبت) با اضطراب شناختی و بدنی ورزشکاران همبستگی منفی و با اعتماد به خود آنها همبستگی مثبت، واکنش منفی به ناکامل بودن (کمال گرایی منفی) با اضطراب شناختی و بدنی ورزشکاران همبستگی مثبت و با اعتماد به خود آنها همبستگی منفی دارد و ابعاد کمال گرایی میتواند تغییرات مربوط به اضطراب رقابتی ورزشکاران را پیش بینی کنند. همچنین تلاش برای کامل بودن از طریق تقویت احساسات شایستگی شخصی، تقویت قدرت مهار و مدیریت شرایط مسابقه و تمرکز و دقت در اجرای فنون و مهارت های ورزشی، اضطراب شناختی و بدنی را کاهش و اعتماد به خود را افزایش داد. در مقابل، واکنش منفی به ناکامل بودن، از طریق تضعیف احساسات شایستگی شخصی، تضعیف قدرت مهار و مدیریت شرایط مسابقه و اختلال تمرکز و دقت در اجرای فنون و مهارت های ورزشی، اضطراب شناختی و بدنی را افزایش و اعتماد به خود را کاهش داد.
۲۰۶.

نقش واسطه ای مکانیسمهای دفاعی در رابطه بین سبک های دلبستگی و ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سبکهای دلبستگی مکانیسمهای دفاعی ناگویی هیجانی نقش واسطه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۳۹۱
هدف پژوهش تعیین نقش واسطه ای مکانیسمهای دفاعی در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا با ناگویی هیجانی بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل زنان و مردان 20 تا 55 ساله ساکن شهر تهران، بهتعداد تقریبی چهار میلیون نفر بود که ازمیان آنها 314 مرد و 362 زن به صورت داوطلب انتخاب و پرسشنامه سبکهای دفاعی اندروز، سینگ و بوند 1993 )) ، مقیاس دلبستگی بزرگسال هازن و شیور ( 1987 ) و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو بگبی، پارکر و تیلور ( 1994 ) توسط آنها تکمیل شد. تحلیل دادهها با محاسبه ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه بین ناگویی هیجانی با سبک دلبستگی ایمن منفی و با سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا مثبت است و مکانیسم های دفاعی در رابطه بین سبکهای دلبستگی و ناگویی هیجانی تأثیر واسطه ای دارد. سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن ازطریق مکانیسمهای دفاعی رشدیافته، روان آزرده و رشدنایافته در دو جهت متضاد تغییرات مربوط به ناگویی هیجانی را پیش بینی میکند. نتیجه گیری: تأثیر واسطه ای مکانیسمهای دفاعی در رابطه بین سبکهای دلبستگی و ناگویی هیجانی جزیی است. مکانیسم های دفاعی میزان تأثیر سبک های دلبستگی بر ناگویی هیجانی را کاهش میدهد اما این تأثیر کامل نیست، یعنی رابطه سبک های دلبستگی و ناگویی هیجانی همچنان معنادار باقی می ماند. لذا به منظور بازسازی فرایندهای تنظیم هیجان، علاوه بر تقویت ویژگیهای ایمنی بخش دلبستگی، لازم است زمینه های به کارگیری مکانسیم های دفاعی رشدیافته نیز فراهم شود.
۲۰۷.

نقش خودمهارگری، کیفیت رابطه با والدین و محیط مدرسه در سلامت روانی و رفتارهای ضد اجتماعی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودمهارگری رابطه والد - کودک محیط مدرسه رفتارهای ضد اجتماعی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۳۱۰
هدف این پژوهش، شناخت نقش متغیرهای خودمهارگری، کیفیت رابطه با والدین و محیط مدرسه در پیش بینی رفتارهای ضداجتماعی و سلامت روانی نوجوانان بود. 241 دانش آموز (117پسر و 124دختر) به روش نمونه برداری چندمرحله ای از دبیرستان های شهرستان فارسان از توابع استان چهارمحال و بختیاری انتخاب شدند و مقیاس خودمهارگری (تانجنی و بامیستر،2004)، مقیاس والد کودک (فاین، مورلند و شوبل،1983)، سیاهه محیط کلاس و مدرسه (آلفرد و دیگران، 2004)، مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی (لاویباند و لاویباند، 1995) و سیاهه رفتارهای ضد اجتماعی (محمدی مصیری و دیگران، 1389) را تکمیل کردند. برای تحلیل یافته های این پژوهش از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که بین خودمهارگری، کیفیت رابطه با والدین و فضای مدرسه با رفتارهای ضداجتماعی و عدم سلامت روانی رابطه منفی معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان دادند که از طریق متغیرهای خودمهارگری، کیفیت رابطه مادر، جنس و فضای مدرسه می توان 33 درصد از واریانس سلامت روانی و از طریق متغیرهای کیفیت رابطه با مادر، خودمهارگری و کیفیت رابطه با پدر می توان 14 درصد از واریانس رفتارهای ضداجتماعی نوجوانان را تبیین کرد. در مجموع، می توان نتیجه گرفت که متغیرهای فردی، خانوادگی و مدرسه نقش مهمی در افزایش سلامت روانی و کاهش رفتارهای ضداجتماعی نوجوانان ایفا می کنند.
۲۰۹.

تاثیر برنامه کاهش استرس بهشیاری محور گروهی بر شدت فیبرومیالژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی استرس فیبرومیالژی بهشیاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۷ تعداد دانلود : ۳۴۴
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس بهشیاری محور به شکل گروهی بر شدت فیبرومیالژی بود. در یک طرح شبه آزمایشی، یک کارآزمایی کنترل شده تصادفی با سنجش در خط پایه، پس از مداخله و پی-گیری با گروه کنترل انجام گرفت. تعداد 25 بیمار با تشخیص فیبرومیالژی از میان بیماران مراجعه کننده به بیمارستان پارسیان شهر تهران به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به گروه آزمایش (13 = n؛ تحت برنامه کاهش استرس بهشیاری محور طی 8 جلسه گروهی یک بار در هفته) و گروه کنترل (12 = n) گماشته شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه اطلاعات جعیت شناختی و شاخص ترکیبی شدت فیبرومیالژی (ICAF) را در سه مرحله خط پایه، پس از مداخله و پی گیری تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بیماران دریافت کننده برنامه کاهش استرس بهشیاری محور در دو مرحله پس از مداخله (سه ماه بعد از سنجش خط پایه) و پی گیری (9 ماه پس از سنجش خط پایه) شدت پایین تر فیبرومیالژی را گزارش کردند و عملکرد کلی آنان در مقایسه با گروه کنترل بهتر شده بود. طبق نتایج این پژوهش، برنامه کاهش استرس بهشیاری محور به شیوه گروهی روش موثری برای کاهش شدت فیبرومیالژی است. این یافته دارای دستاوردهای کاربردی برای مسیرهای پژوهشی در آینده و نیز کار بالینی در این زمینه است.
۲۱۰.

نقش واسطه ای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب نگرانی منبع کنترل نشخوار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۱۰۹۵ تعداد دانلود : ۴۵۱
هدف این پژوهش، بررسی رابطه منبع کنترل، نشخوار و نگرانی با افسردگی و اضطراب در دانشجویان بود. در این پژوهش، علاوه بر سنجش رابطه متغیرها، نقش واسطه ای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب نیز بررسی شد. تعداد 154 دانشجو (88 دختر و 66 پسر) از دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه منبع کنترل راتر (RLCS)، مقیاس پاسخ های نشخواری (RRS)، پرسشنامه نگرانی (PSWQ)، مقیاس افسردگی بک (BDI) و مقیاس اضطراب بک (BAI) بود. نتایج با استفاده از روش تحلیل مسیر و ماتریس واریانس- کوواریانس تحلیل شدند. ضرایب همبستگی نشان داد که منبع کنترل با افسردگی (05/0P<) و اضطراب (05/0P<) رابطه معنادار داشت و نشخوار و نگرانی با افسردگی (01/0P<) و اضطراب (01/0P<) رابطه معنادار داشت. نتایج هم چنین نشان داد که متغیرهای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب نقش واسطه ای دارند. شاخص هایGFI و CFI و RESMA حاکی از برازش مدل فرضی پژوهش است. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب یک رابطه ساده نیست و متغیرهای دیگر، مثل نشخوار و نگرانی، می توانند در این رابطه نقش واسطه ای داشته باشند.
۲۱۱.

اثربخشی آموزش پسخوراند عصبی بر الگوی امواج مغزی کودکان مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوروفیدبک اختلال نقص توجه و بیش فعالی الکتروانسفالوگرافی کمی موج مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۰ تعداد دانلود : ۶۰۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش پسخوراند عصبی بر الگوی امواج مغزی کودکان مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی انجام گرفت. به این منظور 16 کودک پسر 8 تا 12 ساله مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی مراجعه کننده به کلینیک آتیه و 8 کودک پسر سالم، به شیوه هدفمند، انتخاب و همتاسازی شدند و در سه گروه آزمایش، کنترل بیمار و کنترل بهنجار قرار گرفتند. سپس هر سه گروه به وسیله الکتروانسفالوگرافی کمی مورد ارزیابی قرار گرفتند. کودکان گروه آزمایش 25 جلسه درمان نوروفیدبک (به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه) دریافت کردند. در پایان دوره درمان مجددا از هر سه گروه الکتروانسفالوگرافی کمی گرفته شد. نتایج پژوهش نشان دادند که در پیش آزمون نسبت امواج تتا به بتا در گروه آزمایش و کنترل بیمار در مقایسه با گروه کنترل بهنجار به طور معنادار بالاتر بود و پس از ارایه درمان نسبت این امواج در گروه آزمایش به طور معنادار کاهش یافت و در الگوی امواج مغزی گروه آزمایش در ناحیه FZ و CZ تغی یرات معناداری ایجاد شد. بنابراین، یاف ته های پژوه ش بیانگر این است که درمان نوروفیدبک بر تغییر الگوی امواج مغزی کودکان مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی تاثیر می گذارد.
۲۱۳.

پیش بینی مصرف مواد در نوجوانان بر اساس شاخص های خطرساز و محافظت کننده پیشگیری فردی، خانوادگی، همسالان و محل سکونت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوجوانان مصرف مواد مقیاس پیشگیری شاخص های خطرساز و محافظت کننده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۰ تعداد دانلود : ۷۵۴
مقدمه: این پژوهش به منظور بررسی پیش بینی پذیری مصرف مواد توسط نوجوانان بر اساس عوامل خطرساز و محافظت کننده فردی، خانوادگی، مدرسه ای، دوستان و محله زندگی اجرا شده است. روش: گروه نمونه 698 دانش آموز دوره ی متوسطه 19-14 سال (366 پسر و 332 دختر) بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از مقیاس پیشگیری از مصرف مواد نوجوانان اندازه گیری و به وسیله آماره های رگرسیون لوجستیک دو ارزشی و تحلیل واریانس تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که عوامل فردی شامل کنترل تکانه، برون ریزی خشم، هوش هیجانی درون فردی و بین فردی پیش بینی کننده معنی داری از مصرف مواد در دانش آموزان بودند و اما وضعیت تحصیلی و نگرش مذهبی دانش آموزان اثر پیش بینی کنندگی معنی داری نداشت. میزان خطرپذیری مصرف مواد در بین دانش آموزان مصرف کننده سیگار بالاتر بود. از میان عوامل خانوادگی، دلبستگی ایمن به پدر و مادر، اثر پیش بینی کنندگی معنی داری داشت و میزان خطرپذیری مصرف مواد در بین دانش آموزانی که اعضاء درجه یک خانواده مصرف کننده مواد بودند، بالاتر بود. از میان عوامل مربوط به مدرسه و دوستان، وضعیت تحصیلی دوستان، نگرش دوستان به مواد، نگرش به مدرسه اثر پیش بینی معنی داری در مصرف مواد توسط دانش آموزان داشت و میزان خطرپذیری مصرف مواد در بین دانش آموزانی که دوستان آنها مصرف کننده سیگار و مواد بودند، بالاتر بود. با توجه به عامل محله سکونت نتایج نشان داد که میزان خطرپذیری مصرف مواد در بین دانش آموزانی که شاهد مصرف مواد در محله سکونت خود بودند، بالاتر بود و تفاوت معنی داری بین دختران و پسران از نظر شاخص کلی عوامل خطرساز و محافظت کننده پیشگیری از مصرف مواد وجود داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که مصرف مواد توسط نوجوانان یک پدیده چند علیتی است و برای هر گونه مداخله پیشگیری در این خصوص توجه به عوامل فردی، خانوادگی، مدرسه، دوستان و محیط زندگی بایستی توامان باشد. با توجه با بالاتر بودن میزان عوامل خطرساز مصرف مواد در پسران در مقایسه با دختران، توجه خاصی باید به تفاوت های جنسیتی در مداخلات پیشگیری اعمال گردد.
۲۱۴.

مقایسه ابعاد کمال گرایی (خودمدار، دیگرمدار و جامعه مدار) و مکان کنترل در میان دانشجویان با اضطراب امتحان بالا و دانشجویان عادی دانشگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

۲۱۵.

نقش تعدیل کننده ی سبک های دلبستگی در رابطه ی بین ناگویی هیجانی و رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: رضایت زناشویی دلبستگی ناگویی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲۸ تعداد دانلود : ۱۱۴۰
مقدمه:با توجه به اهمیت شناخت متغیرهای تعیین­کننده و تاثیرگذار بر رضایت زناشویی، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل­کننده­ی سبک­های دلبستگی در رابطه­ی بین ناگویی هیجانی با رضایت زناشویی انجام گرفت. روش­کار: در این پژوهش اکتشافی از نوع همبستگی، افراد متاهل شاغل در دو بیمارستان­های روان­پزشکی رازی و سینا در شهرتهران به صورت داوطلب در یک دوره­ی زمانی چهار ماهه در سال 1390 در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت­کنندگان (195 زن، 103 مرد) خواسته شد که مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) و پرسش­نامه­ی وضعیت زناشویی گلومبوک-راست (GRIMS) را تکمیل کنند. داده­ها با استفاده از روش­ها و شاخص­های آماری شامل فراوانی، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره­ی تعدیلی تحلیل گردیدند. یافته­ها: ناگویی هیجانی با رضایت زناشویی همبستگی منفی معنی­دار دارد (001/0P<)، سبک دلبستگی ایمن با رضایت زناشویی، همبستگی مثبت معنی­دار (01/0P<) و سبک­های دلبستگی ناایمن با رضایت زناشویی، همبستگی منفی معنی­دار دارد (001/0P<). نتیجه­ی تحلیل رگرسیون نشان داد که تنها سبک دلبستگی ایمن، توان تعدیل رابطه­ی ناگویی هیجانی و رضایت زناشویی را دارد. نتیجه­گیری: بر اساس یافته­های این پژوهش، می­توان نتیجه گرفت که رابطه­ی بین ناگویی هیجانی و رضایت زناشویی یک رابطه­ی خطی ساده نیست و سبک­های دلبستگی می­توانند این رابطه را تعدیل نمایند.
۲۱۸.

اثرات مستقیم و غیرمستقیم دانش دیابتی و حمایت اجتماعی بر خودمدیریتی دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حمایت اجتماعی بیمارستان شریعتی خودمدیریتی دیابت دانش دیابتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۱ تعداد دانلود : ۷۲۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مدل یابی تأثیر مستقیم و غیرمستقیم دانش دیابتی و حمایت اجتماعی بر خودمدیریتی دیابت اجرا شد. در یک زمینه یابی مقطعی تعداد500 نفر (245 مرد و 255 زن ) بیمار سرپایی مبتلا به دیابت نوع II انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس خودمدیریتی دیابت (DSMS)، مقیاس خودکارآمدی دیابت (DSES)، مقیاس باور به اثربخشی درمان (BTES)، مقیاس حمایت اجتماعی (SOSS)، مقیاس دانش دیابتی (DKS) و مقیاس رابطه پزشک- بیمار (PPCS) جمع آوری و مدل به دست آمده، تحلیل شد. تاثیر مستقیم دانش دیابتی بر خودمدیریتی دیابت معنادار بود و تأثیر غیرمستقیم آن از طریق باور به اثربخشی درمان و خودکارآمدی بر خودمدیریتی دیابت تأیید شد. تاثیر مستقیم حمایت اجتماعی بر خودمدیریتی دیابت معنادار بود و تأثیر غیرمستقیم آن از طریق باور به اثربخشی درمان و خودکارآمدی بر خودمدیریتی دیابت تایید شد. اگرچه تاثیر دانش دیابتی و حمایت اجتماعی بر رابطه درمانی معنادار بود، ولی رابطه درمانی بر خودمدیریتی دیابت تاثیر معناداری نداشت. دانش دیابتی و حمایت اجتماعی از طریق باور به اثربخشی درمان و خودکارآمدی بر خودمدیریتی دیابت تاثیر مستقیم و غیرمستقیم دارند. بنابراین، در تدوین برنامه های بهبود خودمدیریتی و مدیریت بهتر دیابت، توجه متخصصان درمانی به باورهای بیمار و متغیرهای وابسته آن مفید است.
۲۱۹.

نقش واسطه ای خودشیفتگی در رابطه بین همدلی و کیفیت روابط بین شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودشیفتگی کیفیت رابطه بین شخصی همدلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۴۱۱
هدف پژوهش حاضر تعیین واسطه ای خودشیفتگی بین همدلی و کیفیت روابط بین شخصی بود. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه دانشجویان ساکن خوابگاههای دانشگاه تهران در سال تحصیلی1389-1388 بود که از میان آنها 609 دانشجو(169پسر،399 دختر، 45 نفر جنس اعلام شده) در این پژوهش شرکت و مقیاس همدلی عاطفی علی و همکاران(2009)، مقیاس مشکلات بین شخصی هرویتز و همکاران(1988)، مقیاس مشکلات خودشیفته راسکین و تری(1988) را تکمیل کردند.از ضریب همبستگی برای تحلیل داده ها و از ماتریس واریانس – کوواریانسبه عموان داده ورودی و الگویابی معادلات ساختاری(تحلیل مسیر) برای آزمون الگوی فرضی پژوهش استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی فرضی اولیه با داده های مشاهده شده،برازش مطلوب دارد.ضرایب تمامی مسیرهادر الگوی فرضی معنادار بود.همبستگی همدلی با کیفیت روابط بین شخصی مثبت و همبستگی خودشیفتگی با کیفیت روابط بین شخصی منفی بود. الگوبرداری معادلات ساختگی نشان دهنده تأثیرگذاری غیر مستقیم همدلی بر کیفیت روابط بین شخصی از طریق خودشیفتگی بود.نتیجه گیری: از آنجایی که همدلی و خودشیفتگی میزان بالایی از تغییرپذیری کیفیت روابط بین شخصی را تبیین مینماید می توان توجه به این عوامل را در کیفیت روابط بین شخصی مهم دانست.
۲۲۰.

بررسی آسیب های عصب شناختی در بیماران مبتلا به ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عدم تقارن هم نوسانی نقص هیجانی امواج تتا امواج آلفا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۳ تعداد دانلود : ۴۸۰
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و مقایسه هم نوسانی امواج مغز و تقارن نیمکره های مغز در افراد مبتلا به ناگویی هیجانی و افراد غیرمبتلا بود. بیست و چهار داوطلب (14 بیمار مبتلا به ناگویی هیجانی و 10 داوطلب سالم) در این پژوهش شرکت کردند. میزان ناگویی هیجانی شرکت کنندگان در این پژوهش بر اساس نمره آنها در مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو-20 (TAS-20) اندازه گیری شد. هم نوسانی و عدم تقارن بین نیمکره ها در دو گروه شرکت کنندگان با استفاده از الکتروآنسفالوگرافی کمی (qEEG) سنجیده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان هم نوسانی و عدم تقارن بین نیمکره ها در دو گروه به صورت معنادار متفاوت است. کمترین میزان هم نوسانی برای گروه بیماران مبتلا به ناگویی هیجانی در باند فرکانسی تتا (7-5/3 هرتز) و در ناحیه پس سری به دست آمد. بیشترین میزان عدم تقارن بین نیمکره ها برای گروه مبتلا به ناگویی هیجانی در باند فرکانسی تتا و آلفا، در نواحی پس سری (7-5/3 هرتز) و در باند فرکانسی تتا در ناحیه مرکزی (12-8 هرتز) مشاهده شد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که نقص در کلامی سازی هیجان ها و رویکرد غیراحساسی در برابر محرک ها در بیماران مبتلا به ناگویی هیجانی با توجه به هم نوسانی امواج مغز و تقارن نیمکره های مغز قابل تبیین است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان