نادر شایگان فر

نادر شایگان فر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۵ مورد.
۲.

تبیین تلقی پدیدارشناسانه مرلوپونتی از نقاشی های سزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعالی آگاهی پدیدارشناسی طبیعت نقاشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۸۷۶
موریس مرلوپونتی(1961-1908) اساس تفکرش در کتاب پدیدارشناسی ادراک را بر مفهوم «در- جهان – بودن» استوار کرده است. او به تأسی از هوسرل و هیدگر، سعی دارد در خصوص نسبت ما و جهان تأمل کند. یکی از مفاهیم بسیار مهم در اندیشه های پدیدارشناسانه هوسرل، بازگشت به شیئ است که علم معاصر از آن غافل مانده است و مرلوپونتی سعی دارد با تکیه بر طبیعت و شیئ به تصویر درآمده در آثار سزان، مسئله پدیدارشناسانه بازگشت به شیئ و طبیعت را تبیین کند. او می کوشد تا نقاشی های سزان را حد واسط دو نوع تحویل متمایز یعنی تحویل استعلایی و ذات گرا قرار دهد و از این طریق شکاف میان این دو تحویل را پر نماید. تحقیق حاضر به شیوه ای پدیدارشناسانه به اهتمام مرلوپونتی در خصوص مفهوم طبیعت، شیئ و رهیافت هنرمندانه سزان به این مفاهیم می پردازد و سعی دارد تبیین نماید که بنا بر آموزه های مرلوپونتی نقاشی های سزان چگونه می تواند شکاف میان آگاهی و جهان را پرنماید.
۴.

واکاوی نحوه شکل گیری مفهوم «خود و دیگری» در انیمیشن بن تن، با تکیه بر روش فنی (جان فیسک) و پنج سطحی (رولان بارت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انیمیشن بن تن نقد پسااستعماری روش جان فیسک روش رولان بارت خود و دیگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۷ تعداد دانلود : ۸۸۱
انیمیشن بن تن ازجمله سریال های موفقی است که برای کودکان تولید می شود. این سریال که میزان فروش بالای آن نشان از تفوق آن نزد مخاطبان دارد، روایت پسربچه امریکایی سفیدپوستی است که در یک سفر خانوادگی، به طور اتفاقی یک ساعت مچی پیدا می کند که به استفاده کنندگان خود، امکان تبدیل شدن به 10 موجود بیگانه را می دهد. فیلم ها و محصولات رسانه ای حاوی دلالت های نشانه ای، فرهنگی و اجتماعی جامعه تولیدکننده هستند، ازاین رو، می توانند دستمایه پژوهش هایی واقع شوند که نگرشی انتقادی نسبت به چنین متونی دارند. در میان پژوهش هایی که به این قبیل رویکردها می پردازند، به نقد پسااستعماری می توان اشاره کرد. نظریه و نقد پسااستعماری که مبتنی بر پیمایش متون قصدمند است، در پی عناصر دوگانه متنی است که قادر به تولید محورهای غیریت ساز هستند. ادوارد سعید بر آن است که مخاطبان حین برخورد با این محورها، نسبت به انتخاب یکی از دو وجه آن، از خود واکنش نشان می دهند. پژوهش حاضر با تکیه بر این چارچوب فکری، بر اساس روش واکاوی و تحلیل عمیق رمزگان های درون متنی و با بهره گیری از روش فیسک و بارت، به جستجوی محورهای غیریت ساز می پردازد و به نحوه ایجاد فرایندهای تولید خود و دیگری التفات نشان می دهد.
۵.

بررسی انتقادی نهاد موزه؛ با ابتنای بر اندیشه ها ی پدیدارشناسانة موریس مرلوپونتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر پدیدارشناسی تجربه مرلوپونتی موزه پی افکنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۶ تعداد دانلود : ۹۸۳
موریس مرلوپونتی فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی است که در یک سلسله از مقاله ها و گفتارها آثار هنری و مفاهیم مرتبط با حوزة هنر را با به کاربردن روش پدیدارشناسی مورد تأمل قرار داده است. او با توجه به ادبیات موجود در این زمینه و پیشینة پدیدارشناسانة بحث در باب هنر سعی دارد بر بحث ادراک و رابطة آن با هنر تأکید کند، و نقش هنر را از منظری نو و با تأکید بر مفهوم در–جهان–بودن ارزیابی نماید. مرلوپونتی بر اساس مفاهیمی چون حیث التفاتی، تجربه های زیسته ، سبک هنری، پی افکنی می کوشد به تبیینی تازه از هنر اهتمام ورزد. از آنجا که موزه بر اساس تاریخ خود تا حدّ بسیاری توانسته است نسبت وثیق و عمیقی با پدیده های هنری برقرار نماید، در اندیشه های مرلوپونتی مورد تأمل و مداقّه قرار گرفته است. این مقاله بر بنیان و مدار این پرسش استوار است که نسبت تجربه های زیستة هنرمند و موزه چگونه است و دوام و قوام آن ها در این محیط فرهنگی-هنری چگونه می تواند باشد. پژوهش حاضر با رویکرد پدیدارشناسانه و با ابتنای بر اندیشه های حیات باورانة مرلوپونتی بر آن است که به تحلیل انتقادی جایگاه موزه اهتمام ورزد و نشان دهد که معنای نگاهداری و پی افکنی پدیدارشناسانه با معنای موردنظر در نهاد موزه دارانه بسیار فاصله دارد و این پرسش را پیش رو بگذارد که موزه ها تا چه اندازه در ادعای خود مبنی بر نگاهداری صادق اند و صداقت آن ها تا چه اندازه تحت تأثیر سایر عوامل فرهنگی و اجتماعی و همچنین ماهیت خود آن ها به مثابه ی سردخانه های فرهنگ به چالش گرفته می شود.
۶.

بررسی تطبیقی- انتقادی تأثیرپذیری رمان «طوبا و معنای شب» از رمان «صد سال تنهایی» با تأکید بر درونمایه جدال سنت و مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۲ تعداد دانلود : ۶۶۰
در مقاله حاضر، تأثیرپذیری رمان «طوبا و معنای شب» اثر «شهرنوش پارسی پور» از رمان «صد سال تنهایی» اثر «گابریل گارسیا مارکز» با نگاهی تطبیقی- انتقادی مورد تأمل قرار می گیرد. مواجهه و جدال میان سنت و مدرنیته را می توان یکی از مهم ترین درون مایه های مشترک بین این دو رمان دانست. این نوشتار می کوشد تا چگونگی رابطه گفتمانی و بینامتنی این دو رمان را از طریق خوانشی محتوایی و با تأکید بر درون مایه های مشترک این دو اثر نمایان سازد. همچنین سعی بر این است تا با تکیه بر صداها و همهمه های موجود در رمان، نحوه مواجهه این دو اثر با دنیای جدید را نشان دهد و تبیین نماید که مؤلفان این دو اثر، چگونه با درهم آمیزی واقعیت و توهم، جهان فیزیکی و متافیزیکی و مرگ و زندگی به گفت وگوی با دنیای مدرن پرداخته اند.
۷.

اَشکال بازنمایی «منجی» در انیمیشن کودکانه بن تن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد پسااستعماری الگوی سه سطحی الگوی پنج سطحی منجی سریال کودکانه بن تن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۶ تعداد دانلود : ۴۷۵
انیمیشن هستند. آن ها از هر قوم و سرزمینی، به دلیل تأثیر پذیری و عدم قدرت تجزیه وتحلیل بالا، از منفعل ترین اقشار جامعه به شمار می روند. محتوای سریال انیمیشن بن تن، حاوی رمزگان های اجتماعی جامعه تولیدکننده است، ازاین رو بر رفتار و طرز فکر بیننده تأثیر می گذارد. محورهای غیریت ساز، پاره ای از عناصر و نشانه های متنی مانند «منجی» را به لحاظ معناشناختی دچار دگرگونی می کنند تا مخاطبان در مواجهه با این دوگانه ها به سمت وسویی معطوف شود که روایت فیلم تمایل دارد. به این ترتیب، منجی دارای ویژگی های هویت / ملیتی است که در سریال بازنمایی می شود. کودک در دوران بزرگسالی به دنبال منجی با هویت / ملیتی است که در کودکی برای او ترسیم کرده اند. مسئله اصلی این پژوهش بررسی چگونگی بکارگیری عناصر متنی برای تغییر شکل عناصر معنا است تا جایگاه هویتی منجی دستخوش تغییر و جابه جایی شود. نظریه پسااستعماری، روش تحلیل گفتمان این پژوهش، از طریق بیان دیدگاه هایی با فرض مفهوم مخالف، در مورد آنچه در فرهنگ غرب شکل گرفته، قادر به پیمایش نااندیشیده ها در متون استعماری است. این پژوهش با مطالعه و بررسی دقیق، ریزبینانه و جزءنگر سریال انیمیشن بن تن به عنوان مورد مطالعاتی، با اتکاء به الگوی نشانه شناختی سه سطحی فیسک و الگوی پنج سطحی روایی بارت به واکاوی محورهای غیریت ساز متنی سریال بن تن مبادرت نموده است. یافته ها حکایت از آن دارد که هالیوود در تصمیم سازی برای کودکان به کمک انیمیشن هایی نظیر بن تن شالوده ای از اقتدارگرایی را بر معرفت شناسی آن ها استوار م ی کند.
۸.

فرافیلم و نسبت «خود» و «دیگری» در سینمای عبّاس کیارستمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرا فیلم دیگری تحلیل انتقادی گفتمان لویناس عباس کیارستمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۸ تعداد دانلود : ۶۶۶
فرافیلم آن دسته از فیلم هایی است که موضوع آن ماهیت سینما و امر فیلم سازی است، فیلم سازان این آثار با نگاه انتقادی به شیوه تولید معنا، تخیلی یا تصنعی بودن فیلم را برجسته کرده و به رویارویی با توهم موجود در فیلم های متعارف و واقع گرا می پردازند. تقابل و کشمکش شخصیت ها در آثار سینمایی به عنوان یک اصل، اهمیت مطالعه نسبت «خود» و «دیگری» را در آن ها به خوبی نمایان می کند. نسبت خود و دیگری در بخش زیادی از تاریخ فلسفه طبق رابطه سوژه ابژه صورت بندی شده است. از نظر سارتر انسان تحت «نگاه» دیگری تبدیل به شی ء شده و آزادی خود را از دست می دهد. در مقابل، لویناس فرض کردن «دیگری» را به عنوان یک ابژه شناخت، خشونت علیه «دیگری» می داند. بر اساس تحلیل روابط شخصیت های آثار کیارستمی می توان به این سؤال پاسخ داد که نسبت «خود» و «دیگری» در فیلم ها و فرافیلم های او چگونه است. در بررسی فیلم های «خانه دوست کجاست» و «طعم گیلاس» و فرافیلم های «کلوزآپ»، «زیر درختان زیتون» و «باد ما را خواهد برد»، از روش توصیفی تحلیلی با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف استفاده شده است تا بتوان تأثیر تفاوت ساختاری فرافیلم ها در نوع بازنمایی «دیگری» را در آثار این کارگردان نشان داد. نتیجه تحقیق حاکی از آن است که به رغم اشتراک خالق و پس زمینه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خلق این آثار، برخلاف فیلم ها، در فرافیلم های کیارستمی به سبب ویژگی های خود بازتابی و خود انتقادی، نسبت خود و دیگری، لویناسی و دیگر آئین است که این امر حاکی از ساختاربندی مجدد نظم گفتمانی مستقر جامعه در نسبت با «دیگری» است.
۹.

مطالعه جایگاه اشعار فارسی در سفال زرین فام سده های میانه کاشان (با نگاهی به آثار موزه آبگینه و سفالینه های ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۴۴ تعداد دانلود : ۴۴۴
در نیمه دوم سده ششم هجری قمری/ دوازدهم میلادی هم زمان با اوج گیری هنر و صنعت سفال سازی زرین فام، اشعار فارسی و کتیبه نویسی جایگاه مهمی در آرایش ظروف زرین فام ایفا می کند و هنرمندان سفالگر ضمن ترسیم انواع اشکال تزیینی، اشعار و نقوش نوشتاری را بر روی ظروف طراحی کرده اند. اشعار و نوشته ها که پیوندی نزدیک با ذوق و سلیقه شخصی، فرهنگ و ادبیات زمان خود دارند، نقش مهمی در طراحی ظروف زرین فام کاشان داشته اند که در مطالعات باستان شناسی کمتر بدان توجه و پرداخته شده است. مطالعه و بررسی این اشعار که بر مبنای ادبیات زمان خود ایجاد شده، افزون بر زیبایی، از جنبه ادبی و فرهنگی نیز حائز اهمیت است. در مقاله پیش رو به منظور شناخت هرچه بهتر مفاهیم، اشعار و کتیبه های سفالینه های زرین فام دوران سلجوقی و ایلخانی منسوب به کاشان، به مطالعه هشت نمونه از سفالینه های زرین فام این سده ها که در موزه آبگینه و سفالینه های ایران نگهداری می شوند پرداخته شده است. پرسش های تحقیق حاضر عبارت اند از: ۱. آیا ارتباطی میان محتوای اشعار و کتیبه ها با نوع تزیینات آن ها وجود دارد؟ 2. محتوای غالب این نوشته ها کدام است؟ با پاسخ به این پرسش ها گامی در راستای اهداف مقاله که بررسی تعامل و پیوستگی شعرنویسی، با سفال زرین فام سده های میانی کاشان و دسته بندی محتوایی اشعار و کتیبه های آن هاست برداشته شده است. نتایج این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع مکتوب انجام شده، حاکی از آن است که نوشتار نقش اساسی در تزیین بخشی از ظروف زرین فام کاشان داشته است. همچنین کتیبه ها و اشعار سفالینه های مورد مطالعه حاوی جملات دعایی برای صاحب ظرف و اغلب دارای محتوایی عاشقانه ا ند.
۱۰.

تبیین کیفیات و احکام زیباشناختی در گفتمان انتقادی نزد فرانک سیبلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرانک سیبلی واژگان زیبایی شناختی واژگان نازیبا شناختی ادراک ذوق منتقد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۵۴۹
نظرات فرانک سیبلی در میان فیلسوفان معاصر علاقمند به زیباشناسی تأثیرگزار بوده است. اگرچه عمده ی بررسی ها، تنها بر روی کارهای اولی اش تمرکز داشته اند. وی در مباحث زیباشناختی چنین استدلال می کند که مفاهیم زیباشناختی به آن صورت قاعده مند یا مقید نیستندکه بتوان یک واژه زیبایی شناختی را صرفاً با امکان مشخص ساختن ویژگی های نازیباشناختی شیء به درستی بکاربرد. در نتیجه، شخصی با چشم و گوش و هوش طبیعی شاید قادر به مشاهده ویژگی های زیبایی شناختی شیء نباشد. (از آنجاییکه صرفاً ویژگی های نازیباشناختی با این توانمندی ها قابل مشاهده هستند) از این رو وجود "ذوق" جهت تمیز دادن این ویژگی های زیبایی شناختی و به کاربردن درست این نوع واژگان مورد نیاز است. در این مقاله، شرح سیبلی در رابطه با کیفیات و احکام زیباشناختی و به موازات آن جایگاه ذوق به عنوان نوعی توانایی ادراکی، مورد بررسی قرار می گیرد به علاوه دلیل اینکه چگونه ممکن است منتقد از قضاوت های زیباشناختی دفاع و مخاطب را در مشاهدات خود سهیم گرداند مورد تأمل و مداقه قرار گرفته است. از این رو مقاله به شیوه ای مبتنی بر ارایه مثال ها و نمونه ها برآن است تا به تبیین دقیق روش هایی بپردازد که به مدد آنها حس زیبایی شناختی مخاطب گسترش یافته و این پرسش را پیش رو بگذارد که چگونه می توان از این طریق بر واژگان زیباشناختی تسلط یافته، چرا که پاسخ با این مهم، پاسخ به گفتمان منتقد است.
۱۱.

بررسی تلقی مرلوپونتی از وجه دیالکتیکی هنر مدرن و گشایش هستی در آن با تأکید بر نقاشی های سزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر مدرن هستی نقاشی دیالکتیک مرلوپونتی سزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۸ تعداد دانلود : ۵۶۶
موریس مرلوپونتی (1961-1908) فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی، سعی دارد بر هم سویی فلسفه پدیدارشناسانه خویش با جنبش هنری مدرن تأکید داشته، و از حدود تقابل های ذهن و عین، ، ما و جهان و در نهایت رهیافت نظری و رهیافت هنرمندانه عبور کند. به زعم او هنر مدرن به شیوه ای دیالکتیکی و بر اساس رابطه دو سویه هنرمند و اثر قادر است تا فیلسوف را در تأملاتش در باب شیوه های آشکارسازی هستی یاری رساند و به او این امکان را دهد تا با رهیافت های تازه مواجه شود. هنر مدرن و به ویژه آثار سزان این امکان را مهیا می سازند تا اشیاء گشوده شوند و با گشودگی خویش وجه مکتوم خود و نیز هستی را نمایان گردانند. این پژوهش مبتنی بر نگاهی پدیدارشناسانه و هرمنوتیکی است که سعی خواهد کرد به تلقی خاص مرلوپونتی در خصوص نقش و نقاش، ناظر و منظره و هم چنین آشکارگی هستی در هنر مدرن اهتمام ورزد. این تحقیق با تأکید بر وجه دیالکتیکی و مفهوم هستی در هنر مدرن می کوشد آن را در مقابل رویکردهای مسلط علمی قرار داده و به تبیین این رویکرد خاص بپردازد.
۱۲.

بررسی نظام نشانه ای وانمودگی از نظر بودریار و تطبیق آن بر گستره عکاسی پسامدرن  با تاکید بر آثار شری لواین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژان بودریار پسامدرنیسم وانمودگی فراواقعیت شری لواین عکاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۱۲۱۲
ژان بودریار فرهنگ پسامدرن را چیزی نمی داند جز سیطره وانموده ها و آفرینش فضای فراواقعی. به تعبیر بودریار تصاویر دیگر واقعیت را نمایندگی نمی کنند، بلکه خود تبدیل به واقعیت می شوند و واقعیت وانموده پدید می آورند؛ امروزه تصاویر واقعی تر از واقعی جلوه می کنند. وی یکی از متفکرانی است که در اندیشه های خود به خوبی این وضعیت دوگانه میان واقعیت و وانموده را مورد پرسش قرار می دهد و سعی در تبیین وضعیت تازه ای دارد؛ وضعیتی که در آن دو مولفه ایماژ (تصویر) و بازی نشانه ها حیات اجتماعی بشر را تحت کنترل دارند. به موازات اندیشه های بودریار، عکاسان پسامدرن سعی دارند وضعیت مذکور را به واسطه آثار خود نمایش دهند. از جمله این هنرمندان شری لواین است که بر سرشت بازتولید پذیری رسانه عکاسی تاکید می کند و بر آن است که همه چیز قبلا دیده شده است. از آنجایی که مفاهیم وانمایی و فراواقعیت به شالوده بیشتر پژوهش ها درخصوص بودریار و امر بصری تبدیل شده است، پژوهش حاضر تلاش دارد که ضمن بررسی چرایی نظر بودریار در مورد بی اعتباری هنر معاصر، آن را با شاخه عکاسی پسامدرن تطبیق دهد و به روش توصیفی و تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که این هنرمندان چگونه از هویت تصویر به مثابه وانموده بهره گرفته اند. دستاوردهای حاصل از تطبیق نمونه حاضر و اندیشه های بودریار نشان داد که لواین با ارائه تصاویر فراواقعی، در پی بازتولید کنایه آمیز وانموده ها برآمده است.
۱۳.

تبیین نسبت معرفت شناسی ابزارانگارانه ی جان دیویی و رهیافت هرمنوتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیویی ر تجربه ر ابزارانگاری ر هرمنوتیک ر دور هرمنوتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۵۲۵
هدف این مقاله بررسی همانندی میان معرفت شناسی جان دیویی و رهیافت هرمنوتیکی در فلسفه است. در این مقاله تلاش بر آن است که نشان داده شود، با وجود سرچشمه های فکری متفاوتی که میان دیویی و هرمنوتیسین هایی مانند دیلتای وجود دارد، می توان همپوشانی های قابل توجهی میان رهیافت دیویی در معرفت شناسی و رهیافت هرمنوتیکی پیدا کرد، و نشان داد که در اساس جهت گیری کلی این دو رهیافت فلسفی یکی است. آنچه در به وجود آمدن این پیوند نقشی کانونی ایفا می کند مفهوم «تجربه» است. از سویی دیویی با صورتبندی مفهومی از تجربه- که البته خواهیم دید با مفهوم تجربه گرایانه ی آن متفاوت است- تلاش می کند بدون توسل به انگاره های متافیزیکی و استعلایی، معرفت شناسی خود را بنا نهد. از سوی دیگر، در هرمنوتیکِ ویلهلم دیلتای نیز مفهوم «تجربه ی زیسته» جایگاهی کانونی دارد. این تطبیق آشکار می کند که فهم این دو رهیافت از مفهوم «تجربه» تا چه حد همانند یکدیگر است و همچنین چگونه این همانندی در فهم آن ها از تجربه منتهی به موضع گیری های فلسفی بسیار نزدیک به یکدیگر شده است، تا جایی که می توان رهیافت معرفت شناسی ابزارانگارانه ی دیویی را هرمنوتیکی دانست.
۱۴.

واکاوی مفهوم زنده بودن در اجراهای دیجیتال و بینارسانه ای با تمرکز بر گزیده ای از آثار بلست ثیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنده بودن اجرای دیجیتال اجرای بینارسانه ای حضور فلیپ اسلندر بلست ثیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۴۶۵
زنده بودن یکی از مفاهیم کلیدی در حوزه مطالعات اجراست. به طور سنتی، زنده بودن عمدتاً در تقابل با ضبط شده بودن یا هر نوع رسانش دیگر قرار داده شده و اجرای زنده در قیاس با فیلم یا سایر فرم های هنری دربردارنده نوعی رسانش، واجد ارزش و اعتبار دانسته شده است. در سال های اخیر نظریه پردازان متعددی از جمله فلیپ اسلندر درباره این مفهوم به بحث و تبادل نظر پرداخته اند. بلست ثیری، یک گروه هنری انگلیسی که در آثارش ترکیبی از گیم های آنلاین و جهان های مجازی را به کار می برد تا به نحوی اجرایی و اینتراکتیو مخاطب را درگیر کند، در آثار متأخرش به بهره گیری از تکنولوژی برای واکاوی مسائل متعدد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی روی آورده است. دو اثر بینارسانه ای این گروه با عنوان آدم ربایی و کرن، به طور خاص مسائلی را در خصوص زنده بودن برمی انگیزند و زنده بودن در آن ها به ویژه با در نظر گرفتن تبیین نوین فضا قابل بررسی است. پژوهش توصیفی   تحلیلی حاضر با هدف پاسخ به این پرسش انجام شده که با در نظر گرفتن مباحث اسلندر و تعاریف نوین فضا، زنده بودن را چگونه می توان در دو نمونه موردی واکاوی کرد. یافته های پژوهش نشان می دهد این دو اثر بینارسانه ای، زنده بودن را در سطوحی چندگانه و در معنایی کاملاً متفاوت با تبیین های سنتی به نمایش می گذارند. به این معنی که با تعاریف نوین فضا، زنده بودن که پیش تر بر مبنای هم حضوری جسمانی اجراگر و مخاطب در زمان و فضایی مشترک تعریف می شد که مراد از آن مجاورت فیزیکی آن ها بود را اکنون می توان بر مبنای هم حضوری در زمان و فضایی مشترک، اما فضایی که به واسطه تکنولوژی خلق شده، تبیین کرد. به ویژه با فراگیری شبکه های ارتباطی موبایل، در هر لحظه با برقراری ارتباط، فضای نوینی خلق می شود که زنده بودن اثر را به نمایش می گذارد بدون این که لزوماً اجراگر و کاربر در فضای فیزیکی واحدی قرار داشته و هوای مشترکی را تنفس کنند.
۱۵.

تحلیل انتقادی سفر و اتاق در اثر خاویر دو مستر (Le voyage et la chambre dans l'oeuvre de Xavier de maistre)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۲۵۴
ژیلبر دوران در ساحت نقد از حیطه هنر پنج روش ابداع کرده و در این ابداع به اذعان خود تحت تاثیر اسلام ایرانی بوده است، در حالی که، ما او را اساساً نمی شناسیم، آثار او را به فارسی ترجمه نکرده ایم، و در خصوص آن ها چنان که باید و شاید سخن نگفته ایم. بنابر رای متخصصان، از آثار دوران، آن که نمایان گر نظام فکری او و به تبع این زیرایستای روش های ابداعی اوست، کتابی است که به اقرار خود او نسخه توسعه یافته رساله کم حجمی است به نام سفر و اتاق در اثر خاویردومستر، همان که تحلیل آن موضوع این نوشتار بود. در این رساله نظام فکری نوینی تبیین می شود که آبستن روش نوینی از نقادی است؛ اسطوره سنجی. رساله مبتنی بر نظام مذکور و روش مدنظر به تحلیل اثری از داستان نویس فرانسوی دومستر می پرداخت، این تحلیل سه رکن اصلی داشت: ادبی، روان شناختی، اسطوره شناختی. بر این رکن ها نقدهایی وارد بود که در بدنه ی این نوشتار مدنظر قرار گرفتند. البته به رغم این همه، نباید از نظر دور داشت که نظام مذکور یعنی اسطوره شناسی تحلیلی از کاربردی ترین اسطوره شناسی های هنری است، چنان که، روش مدنظر یعنی اسطوره سنجی از کاربردی ترین روش های نقادی هنری است.
۱۶.

تحلیل نحوه بازنمایی ساحل در اشعار نیما یوشیج و مقایسه آن با آثار بهمن محصص(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیما یوشیج بهمن محصص ساحل تجربه زیسته مدرنیته سیالیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۴۹
در سنت نگارگری ایرانی میان ادبیات و نقاشی رابطهای تنگاتنگ برقرار بوده است. این درحالی است که در دوره معاصر با ظهور جریانات نقاشانه نو، تلاش شد ادبیات و نقاشی بهنحوی مستقل ازهم ظاهر شوند. اما برخلاف این پویه جدید در این دوره، ما همچنان در مواردی شاهد آنیم که ادبیات و نقاشی بار دیگر بههم پیوند میخورند و قرابت قدیم خود را بهنمایش میگذارند؛ از آن جمله میتوان به پیوند میان شعر نیما یوشیج و نقاشی بهمن محصص اشاره نمود. در این مقاله این پیوند و شباهت، بهلحاظ معنایی و نیز وجود تجربه مشترک نهفته در آثار این دو هنرمند بررسی میشود. همچنین، از رهگذر بررسی مفهوم ساحل در این آثار به بنمایه های تجربه دو هنرمند نامبرده از مدرنیته، توجه میشود. روش بهکاررفته در این مقاله، تطبیقی است که برمبنای مقایسه دو گفتمان شعر و نقاشی و تحلیل و تطبیق درونمایه های ادبیات موجود در این زمینه استوار است. در پژوهش حاضر میکوشیم تا نشان دهیم که ساحل بهمثابه تجربه عمیقاً زیستهشدهای برآمده از زیستبوم این دو هنرمند است که در دو رسانه متفاوت بازنمایی شده است. در توصیف و تحلیل این بازنمایی نشان داده میشود که تجربه های آفاقی و انفسی چگونه برهم انطباق مییابند. همچنین سعی میشود تا ساحل دریا استعارهای تعبیر شود که معنای امر مدرن را از دو جهت در خود بههمراه دارد. در نگاه نخست خواهیم دید که سیالیت بهعنوان استعاره زندگی مدرن در آثار نیما یوشیج و بهمن محصص در تصویر ساحل و دریا نمایان است. از جنبه دیگر، تبیین خواهد شد که خط ساحلی بهمثابه مرز بین دریا و خشکی، آب و خاک و مایع و جامد، شورشی علیه قطعیت دوگانهباور است.
۱۷.

مطالعه نسبت هنر با پروبلماتیزه کردن در اندیشه های میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میشل فوکو پروبلماتیزه کردن هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۵۸
 پروبلماتیزه کردن مفهومی مهم در اندیشه های فوکو است که در سرتاسر تحلیل های تاریخی او نقش اساسی دارد. او پروبلماتیزه کردن را تفسیر خاصی از نشانه ها می داند. از سوی دیگر، او در تحلیل های خود، اهمیت هنر در تفسیر تاریخ را هم سطح با دیگر حوزه ها قرار می دهد. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که پروبلماتیزه کردن در اندیشه های او چه نسبتی با هنر دارد. برای پرداختن به این مسئله ابتدا جایگاه این مفهوم در اندیشه فوکو بررسی شد و سپس با استفاده از بخش هایی که او به تحلیل آثار هنری پرداخته است رابطه هنر با این مفهوم مورد مداقه قرار گرفت. نتیجه حاصل شده اینگونه بود که فوکو به دو معنا مفهوم پروبلماتیزه کردن را استفاده می کند. در معنای اول به امری تاریخی اشاره دارد که به وسیله دانش و قدرت پروبلماتیزه شده و حقایقی پیرامون آن به وجود آمده است. در معنای دوم برای او، پروبلماتیزه کردن فعالیتی فلسفی- تاریخی است که به وسیله آن تاریخ اکنون تحلیل می شود. بررسی ها نشان داد که در تحلیل های تاریخی او، هنر در جایگاه استراتژی دانش یا تکنیک قدرت، موضوعات مختلف را پروبلماتیزه می کند. از سوی دیگر، تحلیل برخی آثار هنری برای فوکو به مثابه فعالیتی فلسفی است تا که تاریخ اکنون را پروبلماتیزه کند. بر همین اساس هنر با هر دو معنای پروبلماتیزه کردن رابطه مستقیم و درونی دارد.
۱۸.

تبارشناسی سوژه زن شهروند مقارن مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زن شهروند ضعیفه مشروطه برده داری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۴۵
مقارن مشروطه، در فضای آزادی خواهانه نشریات ایران، مفهومی بی سابقه موسوم به «زن به مثابه شهروند» شکل گرفت که با مختصات زن سنتی ذیل سایه ی مرد تعریف شده بود، در تضاد بود، این پژوهش که در حوزه مطالعات زنان جای می گیرد، با رویکردی انتقادی و با تکیه بر اندیشه های تبارشناسانه میشل فوکو بر این پرسش تمرکز دارد که در گسل سنت مدرنیته چگونه هویتی موسوم به «زن ضعیفه» که اغلب ابژه جهان مردان بود، در مقام «زن شهروند» همدوش مردان ظاهر شد. در این مسیر به کمک بایگانی پژوهی و تمرکز بر اسناد آرشیوی، تأثیر پیوستن ایران به معاهده منع برده داری بروکسل 1890م/ 1308ه .ق بر شکل گیری سوژه زن آزادی خواه، مدّ نظر است. بر این مبنا براساس اسناد آرشیوی پرونده «ابوالقاسم نیل فروش» مطالعه شد سپس با بهره گیری از تبارشناسی فوکویی طی ده گام این دگردیسی مورد تأمل قرار گرفت. حاصل جست وجو اینکه پذیرش ممنوعیت نگهداری کنیز و برده در ایران، نخستین سنگر سنت بود که مدرنیته فتح کرد و اگرچه به دشواری، اما توانست زمینه های شکل گیری آزادی زنان و سوژه زن شهروند را مهیا کند، از این منظر عصر مشروطه عصر استقرار و پذیرش همگانی منع برده داری و پیروزی اخلاق مدرن بر احکام سنتی است.
۱۹.

روان سنجی خلاقیت در نقاشی های فرانسیس بیکن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلاقیت نقد روان کاوانه روان سنجی شارل مورون فرانسیس بیکن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۴۶
امروزه نظرورزی ضروری ترین وجهِ مباحث هنر محسوب می شود، اما، این مهم در فرهنگ ما سابقه ای درخور ندارد. هنر ما از اواخر صفویه رو به افول نهاده است، این امر دلایل متعددی دارد که قسمی با هنر مناسبت درونی دارند و قسمی بیرونی، و عدم خلاقیت مهم ترین دلیل درونی آن می نماید. پس، نظرورزی در خصوص خلاقیت بایسته است. این نوشتار که در پی همین بود، نقاشی های بیکن را پیکره ی خود برگزید و روان سنجی مورون را روش تحقیق خود. متخصصان آثار بیکن را "خلاقانه" می خوانند و به زعم آنان درک "فرآیند خلاقیت" نزد او مستلزم وقوف به اصول روان کاوی است. و روان سنجی مورون نخستین روش تحقیق روان کاوانه در حیطه ی هنر محسوب می شود که تبیین "خلاقیت هنری" غایت آن است؛ مورون بر آن است که در مجموعه ی آثار هر هنرمند خلاقی انسجامی ویژه قابل پیگیری است که ریشه در ناخودآگاه او دارد، ناخودآگاه هر هنرمند خلاقی چهره ای فراگیر دارد که اسطوره ی شخصی او را بازنمایی می کند، و این نیروی محرکه ی هر نوع خلاقیتی است. این نوشتار از روان سنجی خلاقیت در نقاشی های بیکن، بدین نتیجه رسید که اسطوره ی شخصی او؛ اسطوره ای که نیروی محرکه ی خلاقیت نزد او بوده و از این راه در خلق نقاشی های او نقشی بنیادین ایفا کرده است، همانا، هراکلس است.    
۲۰.

واکاوی مفهوم زنده بودن در مطالعات اجرا از منظر پگی فلن و فلیپ اسلندر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنده بودن هنر اجرا اجرای زنده پگی فلن فلیپ اسلندر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۶۶
زنده بودن، یکی از مهم ترین اصطلاحات در هنرهای اجرایی به طور خاص، و سایر هنرها به طور عام است. به ویژه از حدود دو دهه پیش با فراگیری بینارسانگی و چندرسانگی در هنرهای اجرایی، مباحث مربوط به زنده بودن، به نحو جدی تری مطرح شدند و نظریه پردازان متعددی درباره این اصطلاح به بحث و تبادل نظر پرداختند. در سال های اخیر نیز رشد فزاینده کاربرد فنون و تمهیدات مرتبط با فیلم در اجرا مناقشات بسیاری درخصوص این اصطلاح به همراه داشته است. بدیهی است زنده بودن در حوزه های متنوعی نظیر مطالعات اجرا، مطالعات رسانه، مطالعات ورزش، مطالعات موسیقی، مطالعات فرهنگی و غیره قابل بررسی است، اما تمرکز پژوهش حاضر بر حوزه مطالعات اجرا و ناگزیر تا حدی بر مطالعات رسانه است. پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر بر آن است تا با واکاوی آراء فلن و اسلندر درباره زنده بودن در حوزه مطالعات اجرا به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان این نظرات را در پرتو تحولات اخیر در فرم های اجرایی به ویژه با گسترش اجراهای دیجیتال و بینارسانه ای مورد ارزیابی مجدد قرار داد. نتایج نشان می دهد ضمن این که هر دو نظریه پرداز به ناپایداری و ناپدیدشدن اجرای زنده پس از اتمام آن اذعان دارند، هم دیدگاه هستی شناختی مبتنی بر تقابل اجرای زنده و اجرای رسانه ای شده فلن و هم مباحث اسلندر مبتنی بر تاریخمندی و مشروط بودن زنده بودن، با فراگیری فرم های اجرایی نوین ترکیبی، به ویژه پس از تحولات اخیر در اجراهای دیجیتال و مجازی نیازمند بازنگری اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان