آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

روحانیت همواره با مردم مراوده تاریخى داشته است و در ناملایمات زندگى اجتماعى تکیه گاه مردم شمرده می شد. همجوشى و همنشینى علما با مردم نتیجه معرفتى دانشى بود که در حاشیه مبانى معرفتى شکل گرفته بود و زیست اجتماعى مردم و سلوک اجتماعى و معرفتى روحانیت شیعه را سازمان دهى می کرد. به تبع ترویج ادبیات علمى واگرایانه نسبت به این مبانی، یکى از بزرگ ترین مخاطراتى که وجود دارد، واگرایى مرام و سلوک روحانیت از مردم است. یکى از مظاهر جوشش مردم و روحانیت، همنشینى در فضاى فیزیکى است که امروزه به دلایلى مثل توسعه شهر واگرا و فعالیت هاى روزمره روحانیت، مصلحت را در سکونتگاه هاى متمایز از مردم دانسته اند و محلات و شهرک هاى مختص به این قشر در نظر گرفته شده است. این جدایى مکانى این تصور را به وجود آورده است که روحانیت خواهان زندگى راحت ترى هستند و همراهى با مردم از آنها سلب آرامش می کند و درنتیجه گسست اجتماعى ایجاد می شود. این تحقیق با رویکردى تاریخى و روش توصیفى تحلیلی، زمینه هاى اجتماعى جدایی گزینى سکونتى روحانیت و پیامدهاى آن را بررسى می کند. یافته ها نشان می دهند که تغییر در سبک زندگى جامعه، تغییر نوع معیشت، عافیت طلبی، دور ماندن از آسیب هاى زندگى شهرى مدرن، مشغولیت هاى متعدد فکرى و اجرایى و... موجب اتخاذ مسکن جدا از مردم عادى براى روحانیت شده است؛ چیزى که در سبک مبتنى بر امام امت وجود نداشت و تداوم آن اندیشه باعث هم گرایى و جوششى مبتنى بر دین و اخلاق بین روحانیت و مردم می شد.

تبلیغات