آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

در این نوشتار سعی خواهیم کرد به مهم ترین اقدامات استاد در تحقق این مهم و مواجهه انتقادی وی با علوم اجتماعی جدید بپردازیم. ابتدا لازم است به برخی از برجسته ترین ویژگی های شخصیتی آن حکیم دوراندیش و زمان شناس، اشاره ای داشته باشیم: الف) ویژگی های شخصیتی استاد (با عطف توجه به جنبه های علمی) همت بلند، انگیزه تمام نشدنی و تلاش خستگی ناپذیر(که منجر به تحقق دست کم بخشی از آرمان ها و آرزوهای وی شد)؛ زهد و پارسایی، خضوع و انعطاف در برابر احکام و فرامین الهی، پایبندی وثیق به رعایت ارزش های اخلاقی به ویژه در تعاملات اجتماعی؛ ذهن شکوفا، تیزبین، خلاق، جوال و نقاد؛ برخورداری عمیق و سرشار از معارف الهی (اعم از عقلی و نقلی) و مواجهه اجتهادی و محققانه با این معارف (فلسفه، کلام، عرفان، فقه، تفسیر، اخلاق)؛ آشنایی عمیق با اندیشه های اجتماعی سیاسی اسلام (فقه اجتماعی، فلسفه اجتماعی، کلام اجتماعی، تفسیر اجتماعی یا تفسیر با رویکرد اجتماعی، اخلاق اجتماعی و حقوق اجتماعی)؛ آشنایی با برخی فلسفه های مضاف (اعم از فلسفه های مضاف به موضوعات مثل فلسفه دین، فلسفه اجتماع و فلسفه سیاست)، و فلسفه های مضاف به علوم مثل فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق و فلسفه علوم انسانی؛ داشتن انسجام اندیشه ای و وجود پیوستگی نظاموار در میان مؤلفه های چندگانه منظومه فکری ایشان؛ اهتمام نظری و عملی به اقامه دین در ساحت های مختلف حیات اجتماعی (و در همین ارتباط حمایت قاطع از نظام وحکومت اسلامی و مواضع امامین انقلاب)؛ درک وسیع از زمانه و نیازها و آسیب های معرفتی آن؛ توجه توامان به ضرورت اسلامی سازی جامعه (نهادها و ساختارهای اجتماعی)، فرهنگ عمومی و علوم انسانی؛ حساسیت جدی نسبت به مبانی و بنیادهای معرفتی و ارزشی علوم انسانی و علوم اجتماعی وارداتی و مورد اعتنای جامعه دانشگاهی؛ حساسیت نسبت به فضای فرهنگی جامعه و عملکرد جریانات فعال در آن؛ جسارت در رویارویی با آراء و اندیشه های انحرافی و التقاطی و رویه های عملی ناصواب (با معیارهای دینی)؛ کنش گری اجتماعی فعال در عرصه های فکری، فرهنگی و اجتماعی به هنگام لزوم؛ اهتمام به تربیت نیروی انسانی متخصص در حوزه علمیه از دهه پنجاه به این طرف (ضرورتی که بسیاری از بزرگان حوزه تنها در یکی دو دهه اخیر و تحت تأثیر شرایط ناشی از انقلاب و حکومت دینی، بدان وقوف یافتند)؛ تأکید جدی بر ضرورت تخصصی شدن آموزش ها در حوزه و بازبینی رشته های مختلف الهیات با معیارهای آموزشی و پژوهشی جدید؛ اهتمام به جنبه های کاربرد علوم اسلامی و پاسخ گویی آنها به نیازهای متغیر زمانه؛ ایفای نقش پیشروانه و الگویی برای برخی از شخصیت های تحول خواه حوزوی و شکل گیری مراکز متعدد آموزشی و پژوهشی در حوزه با الهام و تحت تأثیر سیره نظری و عملی ایشان؛ موفقیت در تربیت مستقیم و غیرمستقیم شاگردانی برجسته در حوزه و دانشگاه؛ این همه به یمن تلمذ طولانی مدت استاد در محضر فرزانگانی همچون امام خمینی، علامه طباطبایی و آیت الله بهجت ره بوده است. در کل، آیت الله مصباح یزدی از محدود شخصیت هایی بودند که افکارشان به دلیل اتقان و مقبولیت توده ای، بالقوه می توانست موج بیافریند، و طبق تجربه در کار جریان ساز، نهادسازی (تأسیس نهادهای علمی در حوزه)، جامعه سازی، فرهنگ سازی و خنثا سازی جریانات معاند و دگراندیش، فعالانه عمل کرده و موفقیت های درخوری داشتند. نیازی به ذکر نیست که اهتمام استاد به تعلیم و تربیت نیروهای انسانی و پرورش شاگردان فرهیخته اساس و پایه برخی اقدامات فوق بوده است. ب) اقدامات استاد در خصوص علوم اجتماعی ب / ۱) اقدامات علمی اجرایی راه اندازی «مؤسسه در راه حق» (در سال ۱۳۵۴) با هدف برگزاری دوره های آموزش عمومی علوم انسانی جدید برای طلاب و فضلای حوزوی (که بخشی از این آموزش ها، مبانی علوم اجتماعی بود) فعالیت های این مرکز تا سال اواسط دهه هفتاد به طول انجامید؛ مشارکت جدی در راه اندازی «دفتر همکاری حوزه و دانشگاه» (در سال ۱۳۶۱ متعاقب تعطیلی موقت دانشگاه ها و تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی به دستور امام راحل)؛ به منظور ایجاد پیوند ارگانیک میان حوزه و دانشگاه، بازسازی علوم انسانی، بازبینی و اصلاح سرفصل ها و برنامه های آموزشی دانشگاه ها، تهیه و تدوین متون آموزشی مناسب، آشناسازی استادان با کلیات معارف اسلامی). جالب اینکه دفتر همکاری، کار خود را با رشته های پنج گانه علوم اجتماعی آغاز کرد و ادامه داد.

تبلیغات