امام که ازطرف خداوند در جامعه برگزیده شده است نمی تواند نسبت به امورات جامعه منفعل یا منزوی باشد بلکه نسبت جامعه ای که در آن قرار دارد، کنش گر فعالی است که دارای اثرگذاری می باشد، ازاین رو برای امام درجامعه ازطرف خداوند کارکردهایی باید باشد تا بتواند به وسیله آن درجامعه به کنش گری بپردازد، مسئله پژوهش حاضر بررسی وکشف کارکردهای امام در جامعه از منظر روایات امام رضا7 می باشد و با روش کیفی تحلیل مضمونی که روشی برای کشف و استخراج داده های موجود در متن می باشد و با ترسیم شبکه مضامین به استخراج مضامین پایه و سازمان دهنده و فراگیر می پردازد به کشف رابطه منطقی و منسجم بین آن روایات ازمنظر امام رضا7 پرداختیم و نتایجی که دراین پژوهش بدست آمد، نشان می دهد که امام رضا7 برای امام درجامعه کارکردهای ویژه ای را قائل هستند و امام را به هیچ وجه منفعل ندانسته بلکه امام را با کنش گری های خود درجامعه یک شخصیت کاملا فعال ترسیم می نماید طوری که در امورات آن اثرگزار می باشد زیرا امام رضا7، در روایات خود، امام را درجامعه دعوت کننده به دین خداوند و اقامه کننده و برپا کننده دین خداوند می داند و قائل هستند که امام کارکرد مدیریتی دارند و توانا براین امر می باشند، علاوه برآن از منظر حضرت، امام باعث امنیت و نظم درجامعه می باشد، بطورکلی امام رضا7 برای امام جامعه چهارکار کرد را عنوان می نماید که عبارتند از: 1- دعوت کننده به سوی دین خداوند 2- اقامه کننده دین خدا در جامعه 3- توانا بر مدیریت جامعه 4- باعث نظم و امنیت جامعه.