آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

این مقاله به دنبال بررسی گذار به دموکراسی در چین بعد از اصلاحات موفق اقتصادی دهه 1980 می باشد. بسیاری از تئوریسین های مدرنیزاسیون طرفدار پیش شرط اقتصادی در گذار به دموکراسی باور داشتند توسعه اقتصادی پیش شرط دمکراتیزاسیون می تواند باشد ولی در چین با وجود موفقیت های اقتصادی و اجتماعی گذار به دموکراسی بر مبنای مدل مورد نظر آنها رخ نداده است. اینکه چه عواملی باعث شده است که تئوری مدرنیزاسیون در گذار به دموکراسی با پیش شرط اقتصادی در چین تحقق پیدا نکند، بایستی در موقعیت دولت و جامعه جستجو کرد. روش تحقیق این مقاله مطالعه موردی با بررسی موقعیت و نقش نهادهای سنتی و لنینستی در گذار به دموکراسی با توجه به فراهم شدن پیش شرط های اقتصادی و اجتماعی گذار به دموکراسی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که با وجود برخی پیشرفت ها در دمکراتیزاسیون مانند انتخابات محلی توسط مردم بعد از اصلاحات دهه 1980م، میراث نهادی سنتی چین باستان (فرهنگ کنفوسیوس) مبتنی بر نظم سلسله مراتبی بورکراتیک، شایسته سالاری و جامعه هماهنگ، نهادسازی لینینستی بعد از انقلاب مائو مبتنی بر انحصار قدرت در اختیار حزب کمونیسم و ضرورت توسعه اقتصادی، رفاه عمومی و ثبات سیاسی به عنوان اولویت مردم زمینه تضعیف جامعه نسبت به دولت اقتدارگرا در چین شده و امکان گذار به دموکراسی در چین از پائین را با وجود تغییر ساختارهای اقتصادی و اجتماعی تضعیف کرده است.

تبلیغات