آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۵

چکیده

پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّی تأثیر ادراک از سبک های فرزندپروری بر جهت گیری های انگیزش با توجه به نقش واسطه ای کارکرد سبک های تفکر انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. 352 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب، و به پرسش نامه های سبک های فرزندپروی بامریند، سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر و مقیاس انگیزش تحصیلی والرند و همکاران پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش تحلیل مسیر به وسیله نرم افزار AMOS انجام گرفت. نتایج نشان داد که سبک های فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیرانه به ترتیب اثر مثبت و منفی بر انگیزش درونی دارند، اما سبک مستبدانه دارای اثر مستقیمی بر انگیزش درونی نبودند. همچنین سبک های فرزندپروری اثر مستقیمی بر انگیزه بیرونی نداشتند،ولی از بین سبک های فرزندپروری فقط سبک مستبدانه اثر مثبتی بر بی انگیزگی داشت. همچنین از بین کارکرد سبک های تفکر فقط سبک تفکر اجرایی، اثر مثبت و معنی داری بر انگیزش درونی و بیرونی داشت. نتایج غیرمستقیم مسیرها نشان داد که فقط سبک فرزندپروری مقتدرانه با میانجی گری سبک تفکر اجرایی می تواند بر میزان انگیزش درونی و بیرونی تحصیلی دانشجویان بیفزاید. لذا می توان نتیجه گرفت که گرایش خانواده ها به سبک تربیتی مقتدرانه بر انتخاب سبک تفکر فرزندان و درونی سازی انگیزش تحصیلی تأثیرگذار است.

تبلیغات