ارتباطات شبکه ای، از پایه های اساسی تشکیل اقتصادهای مبتنی بر نوآوری است. در این میان، رویکرد نوآوری باز با استفاده از مفهوم شبکه سازی دانشی، سعی در ایجاد ارتباطات تعاملی بین بازیگران دانشی و صنعتی برای تبادل ایده، فناوری و دانش در درون شبکه و کوتاه سازی مسیر توسعه محصول و نوآوری در محصولات دارد. این پژوهش تلاش می کند تا با استفاده از الگوی شایستگی های سازمانی برای نوآوری بازِ هافکبرینک و شرول، وضعیت راهبردهای نوآوری باز را در صنعت هوایی ایران بررسی و چالش های پیاده سازی آن را شناسایی کند. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و جامعه آماری آن شامل 66 نفر از کارشناسان و مدیران بخش های مختلف صنعت هوایی می باشند. جهت گردآوری داده ها، از ابزار پرسشنامه استفاده شد. در این پژوهش، آزمون تی برای بررسی وضعیت هر یک از متغیرها و روش تاپسیس فازی برای رتبه بندی عوامل مؤثر بر رویکرد نوآوری باز مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که عامل توانمندی شبکه سازی از بعُد توانمندی های مشارکتی و عوامل شناسایی فرصت های نوآورانه و فهم و تبادل از بعُد ظرفیت جذب در شرایط نامطلوب قرار دارند، اما بقیه عوامل دارای وضعیت قابل قبولی هستند. همچنین رتبه بندی عوامل مؤثر بر رویکرد نوآوری باز، نشان داد که عوامل فهم و تبادل، شناسایی فرصت های نوآورانه و توانمندی شبکه سازی دارای بیشترین اهمیت و عوامل طراحی خاص ساختار و فرآیند، همکاری از بیرون به درون و برعکس و همکاری داخلی دارای اولویت کمتری هستند.