آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۹

چکیده

این پژوهش با هدف تأثیر سیاست سازمانی بر خلاقیت کارکنان از طریق پنهان کردن دانش و نقش تعدیل گر ویژگی های شغلی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر همه کارکنان وزارت ورزش و جوانان به تعداد 1171 نفر بودند و 350 نفر نمونه به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. این پژوهش، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. ابزار پژوهش چهار پرسشنامه مربوط به اطلاعات شخصی، سیاست سازمانی نقش بندی و میرانی (1398)، خلاقیت کارکنان جورج و ژو (2001) ، پنهان کردن دانش سرنکو و بونتیس (2016) و ویژگی های شغلی هاکمن و اولدهام (1979) بود. روایی صوری و محتوایی ابزار پژوهش توسط تعدادی از اساتید صاحب نظر و روایی سازه آن به وسیله تحلیل عاملی تاییدی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس.، اس.پی.اس.اس.سمپل پاور و آموس استفاده گردید. نتایج نشان داد که سیاست سازمانی اثر منفی و معناداری بر خلاقیت کارکنان دارد. سیاست سازمانی اثر مثبت و معناداری بر پنهان کردن دانش دارد. پنهان کردن دانش اثر منفی و معناداری بر خلاقیت دارد. سیاست سازمانی بر خلاقیت کارکنان از طریق پنهان کردن دانش اثر منفی و معناداری دارد. ویژگی های شغلی می توانند به عنوان تعدیل گر در رابطه بین سیاست سازمانی و پنهان کردن دانش بر خلاقیت کارکنان وزارت ورزش و جوانان عمل کنند. بر اساس نتایج به مدیران پیشنهاد می شود سیاست های سازمانی را تا حد ممکن از بین ببرند و کارکنانی که دانش خود را به اشتراک می گذارند را تشویق کنند تا احساس امنیت و تعهد حرفه ای را افزایش دهند.

تبلیغات