آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۵

چکیده

اهمیت هویت مکانی سواحل، نه تنها پویایی نقش اقتصادی و ارتباطی سواحل را بیش از پیش روشن ساخته که تعریف کننده ایده های جدیدی در ساختار شهرهای آینده نیز بشمار می آید. مدل سازی نحوه چیدمان فضایی مناطق ساحلی جنوب ایران، سازمندی اجتماعی نوظهوری که هویت فضایی متفاوتی با سایر سازمندی ها خواهد داشت را نوید می دهد و ازجمله ویژگی های آن سیال بودن ساختار مدیریت آن و تبعیت نکردن آن از الگوی سلسله مراتبی است. این سازمندی اجتماعی، طبیعت-بنیاد و بوم-بنیاد بوده و خرده سیستم های اجتماعی درون آن ضمن استقلال هویتی، سهامدار نقش فرامنطقه ای آن محسوب می شوند. در این پژوهش، مدل سازی و کشف روابط چیدمان فضایی چنین سازمندی با اتکاء به قواعد محیطی و نگاه پدیدارشناسی، بسط و مورد بحث قرار می گیرد. ازاینرو سکونتگاه جدید که دراینجا "باغشهر دریایی" نام گذاری شده، حاصل خروجی چنین ارزیابی است. تحلیل چیدمان فضا با نگاه به فضای ژئودموگرافیک اکوسیستم دریایی حرا در سواحل شمالی خلیج فارس و دریای عمان در سطوح چینش فضایی، آرایه و درایه ها مفهوم سازی، فرموله و مدل سازی گردیده و در سه سطح مفهومی، ریاضی و گرافیکی تبیین شده است. فضانمایی با ساختارهای فراکتالی و غیرفراکتالی در جهت نمایه سازی عمق و درجه ارتباط بین مؤلفه های فضایی بکارگرفته شده و در بخش چینش الگوهای فضایی، آرایه های تراکمی، فاصله ای، پراکندگی و توزیع، مدنظر بوده و مدل های مفهومی با استفاده از داده های کمی و ریاضی، به مدل تجربی تبدیل شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد:  تحلیل و ادراک نحو فضای ژئودموگرافیک می تواند در آمایش بنیادین سرزمین، هویت مندی و کشف روابط موجود بین سازمندی ها و توسعه سازمندی ها موثر باشد.  متروپل میناب–بندرعباس می تواند به عنوان یک "باغشهر دریایی" مطرح گردد، زیرا خصیصه طبیعی جنگلهای دریایی حرا و خصیصه ارزش فرهنگی آن می تواند الگوی سازمندی جدیدی را در شکوفایی تمدن نوین و شکل گیری الگوی پیشرفت دریاپایه تحقق بخشد.

تبلیغات