پژوهش حاضر، کنکاشی در تاریخ تفکر سیاسی ایران معاصر از مسیر به کارگیری رهیافتی نوین به قصد گشودن دریچه ای جدید در جهتِ تنویر ابعادی از تحولات معنایی مفهوم ها و دلالت های سیاسی آن در ایران معاصر است. چارچوب نظری به کار گرفته شده در این پژوهش، تاریخ مفاهیم راینهارت کوزلک است که محصول لحاظ کردن تحول چرخش زبانی در درون علوم تاریخی است. بر این اساس، پژوهش حاضر می کوشد تاریخ تحول معنایی مفهوم انقلاب به عنوان یکی از محوری ترین مفاهیم موجود در تفکر سیاسی ایران معاصر را مورد بررسی قرار دهد تا بر مبنای آن به دریافتی از چگونگی تولد اسلام سیاسی در ایران معاصر نائل گردد. پرسش اصلی پژوهش آن است که چگونه ورود و تحول معنایی مفهوم انقلاب به درون نظام مفاهیم اسلام شیعی به تحول معنایی سایر مفهوم های پیشین انجامید. فرضیه ای که مطرح می شود این است که در عصر جدید با شکل گیری میدان معنایی جدید و ورود مفهوم های جدیدی نظیر انقلاب به درون نظام مفاهیم شیعه، لایه های معنایی جدیدی به مفاهیم اساسی شیعه نظیر اجتهاد، انتظار و تقیه افزوده شد. این تحول معنایی در نظام مفهوم ها، یک دگردیسی در درون الهیات شیعه را رقم زد که منجر به تولد «اسلام سیاسی» در ایران معاصر شد.