هدف تحقیق حاضر بررسی اثر آموزش برنامه ریزی عصبی کلامی بر انگیزش شغلی و عملکرد شغلی بود. جامعه آماری تحقیق را دبیران تربیت بدنی شهر مشهد تشکیل می دادند که تعداد آنها 1300 نفر بوده و 100 نفر به وسیله نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردیدند. آزمودنی ها ابتدا به وسیله پرسشنامه انگیزش شغلی باچبر و همکاران (1990) و عملکرد شغلی کنوی (1999) مورد ارزیابی قرار گرفتند و سپس به مدت 20 جلسه تحت آموزش برنامه ریزی عصبی کلامی قرار گرفتند. سپس مجددا آزمون های انگیزش شغلی و عملکرد شغلی از آزمودنی ها گرفته شد و نتایج مورد مقایسه قرار گرفت. همچنین نقش انگیزش شغلی به عنوان متغیر میانجی با عملکرد شغلی نیز مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به وسیله آزمون های کلوموگروف اسمیرنف، آزمون تی، تحلیل کوواریانس و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش برنامه ریزی عصبی کلامی به طور معنی داری بر انگیزش شغلی و عملکرد شغلی به اثبات رسید. همچنین انگیزش شغلی و عملکرد شغلی نیز دارای همبستگی مثبت و معنی دار می باشند. با توجه به نتایج لازم است تا با توجه به اثر معنی دار آموزش برنامه ریزی عصبی کلامی بر انگیزش شغلی و عملکرد شغلی در دبیران زمینه ارتقای عملکرد آنان را فراهم نمود و در توسعه ورزش و تربیت بدنی در جامعه اثرات مفیدی را ایجاد نمود.