امروزه با هرچه پیچیده ترشدن فضای رقابتی در بازارها، شرکت های فعال در زنجیره تولید فولاد علاوه بر نیاز اساسی که برای شناسایی و فهم خرده دانش ها و فناوری های جدید دارند، نیازمند جذب و یکپارچه سازی آن در منابع فناورانه خود هستند. مطالعه فوق با تحلیل تطور تاریخی مسیر توسعه فناوری های زنجیره تولید فولاد در کشور با تمرکز بر کارکردهای مدیریتی مبتنی بر کارکردهای یکپارچه سازی فناوری های جدید صورت پذیرفته است. بازه مورد بررسی تاریخی از سال 1338 تا سال 1400می باشد. این پژوهش با روش تحقیق کیفی و به کمک تحلیل تم و کدگذاری محوری صورت پذیرفته است. ابزار گردآوری داده ها نیز 16 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران باسابقه صنعت فولاد در کنار بررسی اسناد آرشیوی بوده است. این مطالعه در نهایت براساس تحلیل تاریخی و بررسی کارکردهای مدیریتی موفق و ناموفق، به ارائه راهکارهای کارکردی و اجرایی در مراحل یکپارچه سازی فناوری های جدید پرداخته است. در این مطالعه پس از شناسایی 17 تم (عامل کلیدی موثر) در یکپارچه سازی فناوری های جدید، 25 راهکار در گام شناسایی و ارزشگذاری دانش فناورانه جدید، 24 راهکار در گام فهم دانش جدید و ترکیب آن با پایه دانشی موجود بنگاه، و 10 راهکار در گام بهره برداری از دانش فناورانه جدید مطرح شده است.