شیوع ویروس کرونا در جهان، زیستِ روزمره انسان در پهنه کره خاکی را با تغییرات عمده ای مواجه ساخته و تمامی ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی زندگی بشر را دستخوش دگرگونی کرده است. آن چه در این میان جالبِ توجه است چگونگی رویارویی ممالک جهان با این ویروس شوم و شیوه پرداختن به آن در جوامع گوناگون انسانی است که زمینه ساز تجارب متفاوتی برای گروه های انسانی در این کشورها شده است. پاره گفته «ویروس چینی» که به طور گسترده ای توسط برخی از زمامداران ایالات متحده آمریکا مورد استفاده قرار می گیرد و تأکید بر منشأ چینی این ویروس که به طور فزاینده ای وارد حوزه عمومی جامعه آمریکایی شده است، در تقویت گفتمان مرکز گرا و سلسله مراتبی غرب علیه جمعیت های انسانی حاشیه ای و به ویژه چینی نقش عمده ای داشته است. پژوهش حاضر، بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و تکیه برچارچوب نظری تحلیل انتقادی گفتمان ون دایک (Van Dijk, 2008; Van Dijk, , 2015) به بررسی چگونگی رویارویی ایالات متحده آمریکا با مهاجران چینی بپردازد. افزون بر این، این پژوهش می کوشد تا نشان دهد چگونه « زبان » موردِ استفاده برخی دولتمردان آمریکایی و اصرار به انتساب ویروس کرونا به کشور چین، سبب احیای گزینشی حافظه تاریخی ملت آمریکا در مواجهه با مهاجران در سطح « شناختی » می شود. همچنین، این زبانِ موردِ اشاره با بازتولید تفکرات قالبی در جامعه، که همواره بر خارجی بودن بیماری و عناصر بیماری زا پافشاری کرده است، زمینه تقویت گفتمان های نژادپرستانه و تحقیر گروه های اقلیت در سطح « جامعه » را فراهم می آورد. در این میان، استفاده از اصطلاح «کووید-19» هنگام پرداختن به این بیماری به مثابه ابزاری موثر در جهت مقابله با گفتمان مرکزگرای غرب علیه شرق است.