فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی زندگی را در بسیاری از ابعاد آن دگرگون ساخته اند. از جمله این دگرگونیها تغییر در شیوه های سنتی آموزش است به گونه ای که نیاز به حضور فیزیکی در کلاس درس کاهش یافته است. اگر چه تا دیروز، آموزش تنها از وجود مربیان و معلمان بهره می گرفت و کتاب به منزله اصلیترین منبع اطلاعاتی در آموزش محسوب میشد در حال حاضر وجود ابزارها، روشها و محیطهای جدید آموزشی، شیوه های جدیدی را به وجود آورده است. از جمله این شیوه ها ((آموزش الکترونیکی)) است که به طور معمول در آن به نقش بنیادی آموزشگر بی توجهی می شود و تصور بر این است که معلم در این نظام به اندازه آموزش سنتی اهمیت ندارد. این در حالی است که کمیت و کیفیت یادگیری فراگیرندگان و استفاده اثربخش و کارآمد از تجهیزات و وسایل گوناگون، وابسته به میزان فعالیت آموزشگر و نگرشها و مهارتهای او است. این مقاله به روش اسنادی و به صورت تحلیلی- مقایسه ای به ارائه مجموعه ای از راهبردها و فنون کاربردی می پردازد که کاربست آنها در افزایش کارآیی و اثربخشی معلم و بهبود کیفیت یادگیری فراگیرندگان در آموزش الکترونیکی نقش مهمی برعهده دارد. مباحث مورد بررسی عبارت از: نظریه آموزش از دور هلمبرگ، راههای افزایش ارتباط دانشجو و اساتید، تشویق دانشجویان به همکاری، ترغیب دانشجویان به یادگیری فعال، ارائه بازخورد سریع، تاکید بر زمان کار، تفهیم انتظارات دوره آموزشی و احترام به استعدادها و سبکهای گوناگون یادگیری می باشد.