«مصرف بدن»، یکی از حوزه های مطالعاتی و نسبتاً انتقادی در حوزه جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی بدن است که رفتار انسان با بدن و معناهایی که در این کنش اجتماعی جُسته می شود، بررسی نموده و آن را به نقد و تحلیل می کشد. این مقاله در پی آن است تا با توجه به روند رو به رشد مصرف بدن در ایران، خوانشی تطبیقی از آنچه در حوزه بدن با نگاه اسلامی «باید باشد» و آنچه را در این حوزه، با نگاه لیبرالیستی برای بدن «اتفاق می افتد»، بررسی نموده و سیر حرکت فرهنگی جامعه در بستر «بدن» را تصریحاً یا تلویحاً به نمایش گذارد. در این راستا، با روش کتابخانه ای و مراجعه به متون و دیدگاه های کانونی و محوری که نمایانگر و دربرگیرنده دیدگاه های اسلام و لیبرالیسم در بحث «بدن» هستند، شواهد معتبری گردآوری و تحلیل و برای تطبیق، در محورهای هستی شناسانه، ارزش شناختی، معناشناختی / غایت شناختی و روش کارگیری بدن دسته بندی شد. یافته محوری در این مطالعه، شیء انگاری و ماشین نگری لیبرالیسم غربی نسبت به بدن و امانت انگاری آن، در تفکر اسلامی است که سیری متفاوت و پایانی مختلف برای بدن در هر دیدگاه رقم می زند.